سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

 

یکماهی مانده بود تا دانش آموزان سال دوم و سوم دبیرستان حاج عباس معصومی موفقیت تحصیلی را به پایان برسانند . که فشار عراق در جنگ شدت گرفت و امام خمینی (ره) فرمان روانه شدن نیرو به سوی جبهه ها را بار دیگر اعلام نمود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zxffgf.jpg

 

این عده از قبل مورد شناسایی سپاه محلات قرار گرفته بودند که چه انسان های مستعدی هستند . لذا با توجه به فراخوان ؛ درس و تحصیل را رها کرده و برای دفاع مقدس آماده شدند .و پس از بازگشت از جبهه امتحانات خود را با هماهنگی مسئولین آموزش و پرورش انجام داده و مهر 1360 دوره جدید تحصیل را ادامه داده و همزمان ستاد ناحیه مقاومت شهر را اداره می کردند .

 قبل از خرداد 1360 چند نفر از بسیجیان به صورت انفرادی و دو یا سه نفره به جبهه اعزام شده بودند ولیکن اولین اعزام دست جمعی از هسته اولیه بسیجیان شهر از حساسیت زیادی برخوردار بود . تعدادی از این جوانان نخبه تحصیلی در سطح استان مرکزی بوده و اگر شهید نشده بودند از تاثیرگزاران جامعه به شمار می رفتند .

 آن مقطع پایگاه ثابت بسیج هنوز راه اندازی نشده بود و حفاظت از شهر با چوب در مراکز مختلفی مثل مسجد ، کتابخانه و... صرفا در شب صورت می گرفت .

 اکثر نیروها و پایگاه ها زیر نظر بسیج و سپاه محلات و آنان نیز زیر نظر سپاه شهر قم اداره می شدند . فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محلات حاج محمد مهدیزاده فرزند غلامحسین (برادر شهید آیت الله فضل الله مهدیزاده) بود که پس از ایشان پاسدار سید هاشم فراهانی این مسئولیت را بر عهده گرفت . حجت الاسلام حیدر زهرابی(ظهرابی) فرزند ابراهیم اهل ور سفلی محلات از مسئولین آموزشی سپاه و دیگران در تامین نیروی جنگ تلاش داشتند .

دوره آموزشی سه ماهه پاسداران منطقه محلات ، دلیجان و نراق نیز در پادگان منظریه قم ( 19 دی) صورت می گرفت . اولین پاسدارانی که از این مناطق پذیرش و به عضویت در آمدند در سپاه محلات فعالیت داشتند .

پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله در خاطراتش اظهار نموده دو نفر از اعضای شورای سپاه محلات به جبهه ماموریت یافتند تا با پاسدار کاظم محمودی فرزند علی اهل شهر نراق صحبت کنند تا از جبهه بازگشته و در مسئولیت فرماندهی سپاه دلیجان انجام وظیفه نماید . لیکن وقتی آنها رسیدند او شهید شده بود .

سرانجام تاریخ 29/2/1360 فرا رسید  . یک دستگاه مینی بوس از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات به نراق آمد تا نیروهای داوطلب را انتقال دهد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/chcvhjvhj.jpg

 

جمعیت شهر در میدان اصلی و مقابل امامزاده سلیمان اجتماع کرده بودند تا حماسه سازان آینده را بدرقه کنند . اجتماع با شکوهی تشکیل شده بود . تا آن روز نراق دو شهید به اسامی پاسدار محمدعلی قجری و سرباز وظیفه احمد ابراهیمی تقدیم نموده بود . ولی تاریخ 10/5/1360 که بسیج شهر راه اندازی گردید تا آخر جنگ محل تجمع بدرقه مردم  ستاد ناحیه مقاومت و گلزار شهدا بود .

 علی رغم مخالفت عده ای از خانواده ها مبنی بر اعزام فرزندانشان به جهاد به علت عشق و احترام به فرمان امام خمینی(ره) دل تسلی یافته و بر دستور ولایت لبیک گفتند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/tvj44ykx3dwhx7koj25f.jpg

جوانان برومند رژه کنان بین جمعیت آمدند . مادران فرزندانشان را در آغوش گرفتند . خواهران تکبیر گویان برادر را بدرقه نمودند . برادر دست در دست برادر سفارش کنان از یکدیگر جدا شدند . مردم با شعارهای پی در پی با دود کردن اسپند و پاشیدن نقل بر سر جوانان آنان را بدرقه کردند .
اسامی داوطلبین اعزام به جبهه قرائت شد و یکی یکی سوار مینی بوس شدند و مقرر شد از تاریخ 29/02/1360لغایت 1/5/1360 به مدت 45 روز این ماموریت به طول بیانجامد :

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/etsdty.jpg

1- سید غلامرضا   باشی فرزند سید علی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dt7it7.jpg

2- عباس باقری فرزند حسینعلی (آزاده جانباز)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/se7.jpg

3- محمد رضا  بخشی فرزند عباس (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/kjhg.jpg

4- محمد رضا  رمضانی فرزند غلامعلی (شهید)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ggjhk.jpg

5- عباس  رمضانی فرزند حسن (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtuydt.jpg

6- ابوالفضل  بیابانگرد فرزند حسینعلی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/awryasr.jpg

7- مهدی عباسی فرزند غلام محمد (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdtysdt.jpg

8- مهدی جعفری فرزند علی (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/aretysr.jpg

9- محمد عضایی فرزند ابراهیم (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/e468r6t.jpg

10- احمد غریبی(طاهری نژاد) فرزند سلطانعلی(روحانی)

 

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/szdry.jpg

11- غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی (جانباز)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjhhhh.jpg

 

12- قدرت الله کمره ای فرزند رمضان (شهید)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/qw46q.jpg

13- مظاهر لطفی فرزند محمد (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjhgf.jpg

14- پاسدار کاظم  محمودی فرزند علی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fgofguio.jpg

 

15- پاسدار محمد  ابوالحسنی  فرزند عزت الله مشهور به غلام (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/q3565.jpg

 

16- پاسدار مصطفی  قجری فرزند رمضان

 

 

سه نفر آخر زودتر اعزام و در جبهه مستقر شده بودند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hiiiii.jpg

 

دل کندن خانواده ها از جگر گوشه های هفده هیجده ساله خود در جنگ نابرابر خیلی سخت است . خداحافظی ها همراه با گریه و دود کردن اسپند و پخش نقل وشیرینی، نهایتا سپردن جوان به خدا و از زیر قرآن رد کردن واقعا کار هر خانواده ای نیست . جنگ با نعمت هایی که داشت، لیکن آثار تخریبی و از بین رفتن نیروهای انسانی مستعد و کارآمد دشواری هایی را به وجود می آورد .

 http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zahra_entegham_abbasimehr_dot_ir.jpg

 

چه شب هایی که مادران تا صبح بیداری کشیدند و برای سلامتی رزمندگان و فرزندشان دعا می کردند . مارش پیروزعملیات همه را شاد می کرد ولی خانواده رزمندگان ابتدا باید از سلامتی فرزندشان مطلع می شدند. بر این اساس این عزیزان چه زجر وعذابی را برای رسیدن به آرمان های اللهی تحمل نمودند .

 در هر صورت هدف از مقابله با دشمن تا دندان مسلح در جنگ و حفظ اسلام و خاک وطن و دستاوردهای  انقلاب ، آرامش  نسبی در خانواده ها ایجاد می کرد .

 سخت است  درب منزلی را برادران تعاون سپاه پاسداران دق الباب کنند و ساک و وصیتنامه فرزند را تحویل و خبر شهادت جوان رعنا را بدهند . بر این اساس است که این خون ها پیرو می خواهد . چون جوانان رزمنده  راه امام حسین(ع) را پیموده اند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jyjk.jpg

 

بالاخره مینی بوس از نراق راهی محلات گردید و به ساختمان بسیج در تفرجگاه سرچشمه وارد شد . نیروهای دیگری از بسیجیان شهرستان محلات نیز آمده و آماده بودند .

دو روحانی جلیل القدر و سرشناس از دعا خوان ها و بدرقه کنندگان این جوانان برومند و با استعداد بودند . یکی حجت الاسلام سید محمد باقر موسوی همدانی فرزند سید هادی اهل روستای آل کبود بخش گروس همدان در مسئولیت اولین امام جمعه شهر نراق و همچنین حجت الاسلام سید عبدالعلی مقدسی فرزند مرتضی مشهور به حاج طه امام جمعه شهرستان محلات .

 

بسیجیان اعزامی از شهرستان محلات نیز بر اساس لیست موجود عبارت بودند از :

1- علی اصغر سلیمی 2- احمد صفری 3- غلامرضا رضایی 4- غلامرضا حسینی 5- محمد صفری 6- حسن کریمی 7- مهدی شاهی 8- ابوتراب ظهرابی 9- محمدرضا صفر زاده 10- غلامرضا سلیمی 11- محمود سروش 12- غلامرضا صالحی(حسین) 13- غلامرضا بهرامبیگی(اسدالله) 14- محمد تقی هاشمی 15- سید روح الله صدر (شهید) 16- هاشم امیری 17- سید مجتبی پیموده (شهید) 18- شمس الدین بیگی 19- مهدی افغانی 20- مرتضی رضایی 21- سید حسین بزرگی 22- سهراب خوشبخت (شهید) 23- مهدی شاهرخی

 

محلاتی ها که ذائقه خوشی دارند علاقه زیادی به محصول اصیل شهر نراق یعنی " جوزقند " داشتند که در جبهه به بمب هسته ای مشهور بود . لذا به محض رویت نراقی ها سراغ جوزقند را می گرفتند .

هر رزمنده یک قبضه اسلحه ژ3 و مختصر تجهیزات انفرادی تحویل گرفت . امکانات محدود آن زمان برادران را مجبور نمود با همه مشکلات و فشردگی با مینی بوس راهی اهواز شوند . توی رکاب و روی چند بیست لیتری وسط مینی بوس هم نشسته بودند و بعضا به نوبت جای مناسب به همدیگر بخشش می کردند .

شهرستان دلیجان و سلفچگان و اراک پشت سر گذاشته شد تا نیروها در خرم آباد مرکز استان لرستان در پادگان مورد استفاده بسیجیان مقابل قلعه معروف فلک الافلاک از ماشین پیاده شدند .

 مسیر ادامه یافت تا ماشین ها به شهر اهواز مرکز استان خوزستان وارد شدند .چهره شهر جنگی بود . ساختمان گلف که به  " پایگاه منتظران شهادت " تغییر نام یافته بود روحیه دوستان را متغییر نمود . با دیدن "منتظران شهادت" شوخی ها بین رزمنده ها شروع شد و هر کس به دیگری می گفت تو نور بالا می زنی و به پاسداشت نام نیکوی شما این پایگاه را نام گذاری کرده اند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/1779_100.jpg

 

گلف مکانی است که بنی صدر در پشت آن روی خاکریزی عکس گرفته بود و خبرنگاران در روزنامه  نوشته بودند رئیس جمهور در خط مقدم به سر می برد که مدتی باعث مضحکه شده بود .قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکایی ها در زمین این ساختمان گلف بازی می کرده اند و به این نام مشهور شده است . دو سه روزی نیز در نوبت اعزام در گلف گذشت تا سرانجام نیروها روانه خط گردیدند .

 دو خط  در جبهه های جنوب در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات قرار داشت . یکی سه راهی دارخوین که به سه راهی شادگان نیز مشهور است و در محور اهواز- آبادان قرار دارد . و دیگری انرژی اتمی که آنجا نیز دو قسمت بود . یکی خود انرژی اتمی و دیگری آن طرف رود کارون در داخل یک روستایی که  نخل خرما داشت و مدتی قبل تر صحنه جنگ عراقی ها بود . پاسدار علیرضا خراسانی فرزند علی اکبر اهل شهرستان محلات مدتی مسئول این جبهه بود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fgigk.jpg

 

35 نیرو از شهرستان های محلات ، زنجان و ابهر به جای ده ها نیرو مسئولیت اداره این منطقه را به عهده داشتند . هر روز ساعت 14 الی 16 رزمندگان اجازه داشتند برای آب تنی از رودخانه کارون استفاده نمایند . کلاس های متنوع قرآن و نهج البلاغه و احکام نیز زیر سایه درخت نخل خرما خاطره انگیز مانده است . روزمره چشمان رزمندگان به دو سه لنج و کشتی کوچک بود که در نزدیک ساحل کارون به گل نشسته و یا مورد آسیب قرار گرفته بودند .

محدویات امکانات و کمبود بنزین به گونه ای بود که بعضا قایق برای تردد در عرض کارون با طناب کشیده می شد. موتورهای قایق با مارک یاماها به سختی تهیه می شد و به ندرت اتفاق افتاده که موتور از محل نصبش بر روی قایق رها شده و به قعر رودخانه کارون افتاده است . یکی از قایقران ها مهدی عباسی فرزند غلام محمد (شهید) اهل شهر نراق بود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hhlhl.jpg

 

دیده بان مشهوری بر روی بلندترین دکل برق تا آنسوی آبادان را زیر نظر داشت و اطلاعات منطقه را جمع آوری و در اختیار فرماندهان قرار می داد . دیده بان مرد میان سالی بود که فقط با زحمت روزی یکبار از دکل بالا و پائین می رفت و آذوقه اش را می گرفت . همدم وی بر بلندای آسمان یک دستگاه رادیو بود و دوربینی که هیچگاه از او جدا نمی شد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtytttt.jpg

 

روستای دارخوین در 44 کیلومتری شمال آبادان است که مابین رود کارون و جاده آبادان اهواز قرار دارد . شهرک دارخوین متعلق به کارکنان سازمان انرژی اتمی بود و نیروهای آنها در تاسیسات سازمانی در حاشیه کارون فعالیت می کردند . با آغاز جنگ و تسلط سپاه سوم ارتش متجاوز عراق بر شرق کارون در محدوده روستای مارد ، جبهه مهمی در شمال منطقه نبرد به منظور جلوگیری از پیش روی دشمن تشکیل شد که به خاطر قرار داشتن روستای دارخوین در عقبه آن به " جبهه دارخوین " مشهور شد . این منطقه مرکز ثقل فشار واحدهای ارتش عراق برای تصرف شهرهای اهواز و آبادان بود . لذا جبهه دارخوین ضمن تحمل فشار از سلمانیه (خط شیر) به طور مداوم ناچار بود از رسیدن دشمن به کارون در حد فاصله جبهه فارسیات تا سلمانیه ممانعت کند. در مجموع جبهه دارخوین در خطوطی ناپیوسته موظب بود منطقه ای به طول شصت کیلومتر را حفاظت نماید .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/setust.jpg          http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ghiohi.jpg

 

سه نیروی نراقی به اسامی قدرت الله کمره ای فرزند رمضان(شهید) ، مظاهر لطفی فرزند محمد(شهید) و غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(جانباز) در واحد ادوات (خمپاره) با رزمندگان محلاتی فعالیت داشتند و در آن زمان سپاه پاسداران محلات مسئولیت دو قبضه خمپاره 80 و 120 میلی متری با فاصله اسقراری از یکدیگر را به عهده داشت . مجموعا دو قبضه آر . پی . جی هفت و یک قبضه تیربار ز 3 هم در اختیار برادران خط پدافندی انرژی اتمی بود .

 

                               http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/yytrr.jpg                        http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jhgr.jpg                           http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hgjgjt.jpg

                                   جانباز غلامرضا قجری                                                             شهید مظاهر لطفی                                                           شهید قدرت الله کمره ای

 

 

در این ایام چهار نفر عراقی با لباس دیشداشه عربی که خودشان قصد تسلیم شدن به رزمندگان را داشتند با محاصره منطقه در آنسوی رودخانه کارون مقابل انرژی اتمی به اسارت گرفته شدند و برای تخلیه اطلاعاتی به عقب جبهه انتقال داده شدند. بعد معلوم شد این افراد جاسوس بوده اند و حتی سلاح ها و بی سیم ارتباطی و خوراکی هایشان را حدود پانصد متر عقب تر جاسازی نموده بودند . پوشش جمع آوری اطلاعات آنها نیز نیروهای محلی منطقه قلمداد نموده بودند و تصور کرده بودند با این محمل ایرانی ها به ما کار ندارند . بعد هر چهار نفرمورد برخورد قضایی قرار گرفتند .

 در مقطع حضور بسیجیان در این قسمت جبهه ؛ سید ابوالحسن  بنی صدر فرزند سید نصرالله اهل باغچه همدان رئیس جمهور ایران در تاریخ 20/3/1360 توسط حضرت امام خمینی (ره) از فرمانده کل نیروهای مسلح برکنار گردید . به میمنت و شادباش این خبر با توجه به زمینه های قبلی و آمادگی  که وجود داشت بلافاصله در تاریخ21/3/1360 «عملیات فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا» آغاز شد.  (بعد در تاریخ 31/3/1360 مجلس شورای اسلامی رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر دادند و از پست ریاست جمهوری عزل گردید . بنی صدر به همراه مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین در تاریخ 7/5/1360 مخفیانه با هواپیما به فرانسه فرار نمودند ).

   در زمان عملیات "فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا" سازماندهی به شکل گردان بندی وجود نداشت و بیشتر به نام گروه و دسته شناخته می شدند .

 مجموعا سه گروه از بسیجیان و پاسداران محلات و نراق در جبهه حضور داشتند .

 22 نفر که فرمانده اولیه آنان محمدرضا  عرب اهل محلات و جانشین وی محمد(غلام) ابوالحسنی اهل نراق بود و مستقیم در عملیات حضور داشتند .

35 نفر در انرژی اتمی ( نیروهای زنجان ابهر - محلات و نراق) به فرماندهی علیرضا خراسانی در پدافندی عملیات مساعدت داشتند . 13 نفر نیز در سه راهی دارخوین با تعدادی نیروی ارتش از لشکر 77 خراسان به صورت پشتیبانی از عملیات ، ترددات و ورود نفرات و وسایط نقلیه به منطقه درگیری را کنترل داشتند .

خطوط جبهه بسیجیان نراق و محلات در انرژی اتمی حالت آماده باش کامل بوده و پشتیبانی از عملیات و پدافند خط  را به عهده داشتند . ضمن اینکه اکثر نیروهای رزمی این عملیات را پاسداران رسمی سازمان داده بودند . در این مقطع تاریخ 19/3/1360  آیت الله سید محمد حسینی  بهشتی (شهید) از این منطقه جنگی بازدید نمودند . شهر نراق نیز افتخار داشت علاوه بر سیزده نیروی بسیجی ، سه پاسدار رسمی اش به اسامی کاظم محمودی محمد(غلام) ابوالحسنی و مصطفی قجری در این عملیات حضور مستقیم داشته باشند.

 

 

                             http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srusru.jpg                   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fudfy.jpg                    http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/uftswer.jpg

                                                  شهید کاظم محمودی                                      رزمنده مصطفی قجری                                رزمنده محمد ابوالحسنی (غلام)

 

علاوه بر پاسداران محلات و شهرهای دیگر یک پاسدار جمعی سپاه محلات؛ از غیور مردان مشهد اردهال به نام سید مجتبی حسینی فرزند سید حسن نیز در این عملیات به خیل شهدا پیوست و جنازه اش در کنار مضجع شریف فرزند امام پنجم حضرت سلطانعلی ابن محمد باقر (ع) در مشهد اردهال به خاک سپرده شده است . سید مجتبی به همراه پسر عمویش شهید سید عباس حسینی فرزند سید علی قبل از انقلاب در شهر نراق تحصیل می نمودند و با اهالی نراق انس و الفت داشتند .

 

  بنابراین شهیدان عملیات " فرمانده کل قو ا " اعزامی از محلات عبارتند از :

 

       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zxcncbnxcb.jpg

1- سیدمجتبی حسینی فرزند سیدحسن اهل مشهد اردهال تاریخ شهادت21/3/1360

      

2- مهدی صفری فرزند علی اصغر اهل شهر محلات تاریخ شهادت 21/3/1360

     

3- حسین بهرامی فرزند محمد اهل شهر محلات تاریخ شهادت 21/3/1360

 

 مکان عملیات نیز جبهه های محمدیه و سلمانیه در منطقه دارخوین بوده و مجموعا رزمندگان سه کیلومترپیشروی می کنند . پاسداران به مدت چهار ماه به صورت شبانه کانالی  به طول 1300 متر را حفر کردند و تا 450 متری خط آتش عراقی نفوذ کرده بودند . از حدود چهار صد نیروی رزمی که اکثرا اهل اصفهان بودند یک صد و بیست پاسدار مظلومانه به شهادت می رسند. این عملیات توسط پاسدار سید یحیی  رحیم صفوی(مجروح عملیات) و غلامحسین افشردی با نام مستعار حسن باقری (شهید) طراحی گردیده و فرماندهی سه محور اصلی آن را پاسداران منصور موحدی نیا محمود  پهلوان نژاد و رضا رضایی به عهده داشتند که هر سه به شهادت رسیده اند . همچنین در عملیات فرمانده کل قوا  خمینی روح خدا  1250 نفر عراقی کشته و مجروح  و 246 نفر به اسارت نیروهای سپاه در آمده  و 32 تانک و نفربر نیز منهدم گردیده است .

 

روز قبل از عملیات پاسدار کاظم محمودی فرزند علی در تاریخ 20/3/1360 حین رانندگی با ماشین در جاده آبادان به علت چاله های ایجاد شده توسط انفجارخمپاره و توپ چپ می کند ولی خودش و همراهان وی آقای مصطفی قجری فرزند رمضان و شهید احمد زهرابی(ظهرابی) فرزندابراهیم اهل روستای ور سفلی از توابع محلات (برادر حجت الاسلام حیدر زهرابی) آسیبی نمی بینند ولی روز بعد کاظم محمودی در تاریخ 21/3/1360 حین عملیات از ناحیه سر مجروح می گردد و به مدت یکماه در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری و معالجه می شود .(کاظم محمودی سرانجام تاریخ 6/8/1361 طی عملیات محرم در منطقه عین خوش موسیان ایلام در مقام جانشینی گردان به شهادت می رسد)

همچنین در عملیات فرمانده کل قوا در تاریخ مذکور پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله از ناحیه پائین کمر مجروح و به درمانگاه صحرایی در دارخوین منتقل گردیده و پس از خارج نمودن ترکش از بدنش مجددا به خط مقدم بر میگردد .

 عزم سلحشورانه دلیران وطن، لحظه به لحظه، شور نینوایی را طنین می دهد و آبادان خوب می داند که فاصله ای تا رهایی نمانده است.عملیات فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا  زمینه ساز عملیات موفق شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه علیه السلام در تاریخ 5/7/1360  تلقی می گردد.

 همچنین رزمندگان زمانی که دراین جبهه حضور داشتند سه واقعه مهم و تاسف برانگیز  رخ داد و آنان را در اندوهی بس بزرگ فرو برد :

 

  \  خبر شهادت دکتر مصطفی چمران فرزند حسن اهل تهران  تاریخ 31/3/1360 در جبهه دهلاویه

 

         

 

   

 \  ترور آیت الله سید علی  حسینی خامنه فرزند سید جواد تاریخ 6/4/1360 در مسجد ابوذر تهران به دست منافقین

 

         

 

/ انفجار حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7/4/1360 و شهادت دکتر سید محمد   حسینی بهشتی فرزند     سید فضل الله اهل اصفهان و هفتاد و دو نفر از مسئولین در تهران توسط سازمان منافقین .

 

 

    

 

 

 

 

یکی از این شهدا به نام علی اصغر   آقا زمانی فرزند علی محمد متولد 1331 در نراق می باشد .وی فوق لیسانس از دانشکده حسابداری شرکت نفت و قبلا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی بوده است . بعد از پیوستن به حزب جمهوری اسلامی ، سرپرستی  واحد دانشجویی را به عهده داشته است .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/2411082620213710319165420249244142133370.jpg

 

رزمندگان زمانی که از اولین اعزام به جبهه بازگشتند تاریخ 10/5/1360 مقر ثابت بسیجشان را در ساختمان متروکه درمانگاه صفایی و قبرستان قدیمی شهر نراق راه اندازی نمودند و این مکان قطعه ای از بهشت شد و نیروهای زیادی را برای نسل آینده تربیت نمود . دو سه هفته پس از راه اندازی بسیج ؛ مدارس نیز بازگشایی شد و نیروها ظهرها از شوق و ذوقشان با دفتر و کتاب به جای رفتن به منزل مستقیم به بسیج می آمدند و یا در فرصت کوتاهی در منزل مانده و سریع به ساختمان عشقشان بر می گشتند .
دومین اعزام این عده از تاریخ 9/8/1360 به مدت سه ماه حضور در پدافندی عملیات موفق ثامن الائمه و شکست حصر آبادان در جبهه محمدیه دارخوین بودند و اعزام دیگر از تاریخ 8/12/1360 شرکت فعال در عملیات پیروزمند فتح المبین بود .
همانگونه که ملاحظه می شود اکثر این رزمندگان به دلیل حضور پی در پی در جبهه های نبرد از تحصیل بازمانده و تعدادی از آنان به همین ترتیب به شهادت رسیده و یا اسیر و مجروح گردیده اند .

 

 

                                                                          سایت سلحشوران شهر نراق

 

 


 

۹۱/۰۳/۱۹
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook