سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

حدود هفتاد هشتاد سال پیش مثل حالا جاده درست و حسابی بین مسافت هفت کیلومتری نراق و زبیده خاتون وجود نداشت و کاملا خاکی و حتی مال رو بود .

http://8pic.ir/images/9wbzkwf6jnb1bbj7zjg6.jpg
نمای قدیمی حرم مطهر بی بی زبیده خاتون شهر نراق

زنی به نام ستاره اهل کرجار اردهال(مهدی آباد اردهال کنونی) خادم بقعه بی بی زبیده خاتون شهر نراق بود . مدت بیست سال ستاره خانم در تمام شرایط جوی و آب و هوایی تک و تنها در بقعه حضور داشت و بعضا به راز و نیاز می پرداخت .
image635166118009391648.jpg
حتی بعضی ها گفته اند اواخر عمر کمی بینایی اش ضعیف گشته بود . آب آشامیدنی خودش را از پایین زیارتگاه و پای چشمه به وسیله کوزه بر می داشت که هنوز آثاری از چشمه و سلخ وجود دارد .

4200192749088908968.jpg
حرم مطهر بی بی زبیده خاتون شهر نراق 1392

 

رعیت و چوپانان نراق و سینقان و حومه طعام این زن مومنه از جمله ماست ؛ شیر و نان را تامین می کردند . هیچی هم که نبود نان خشک و خوشمزه بهترین غذای ایشان بود .

http://www.8pic.ir/images/29183437222304679452.jpg

 

اتاق اولی در هنگام ورود به زیارت مربوط به ستاره بود . وقتی هم فوت کرد در زبیده خاتون دفن گردید .
ستاره خانم فرزندی به نام علی اکبر داشت که به اکبر ستاره مشهور بود . مادر من به نام نرگس نصیری فرزند علی اکبر متوفی 1350 دختر همین علی اکبر و همسر ماشاءالله اوضاعی بود .

http://upcity.ir/images2/86775389181814217367.jpg

علی اکبر پیشخدمت آقا طوقان یوسفی یا فرزندش محمد یوسف خان یوسفی بود . روزی اکبر با قاطر از نراق به کاشان بار و آذوقه اربابش را برد تا از آنسو نیز مواد مورد نیاز بیاورد که قاطر در کاروانسرای کاشان به عللی فوت می کند .

image635166120918342514.jpg   image635166122006011270.jpg

اکبر ناچارا به اربابش آقای یوسفی تلگراف می زند و مختصر پیغام می دهد و منتظر تکلیف می شود .

متن پیغام:

 

:اکبر به کاشان؛                            اسبش تصدق!           تکلیف معین؟



ارباب از سر ناراحتی جواب تلگراف را می دهد که اکبر هم بره پیش دست و پا پدرش و همان قاطر .

img_6286.jpg

آقای ابراهیم عضایی فرزند ماشاءالله اهل شهر نراق 7/5/1392

 

۹۲/۰۹/۲۲
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook