سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

حاج نعمت الله ایزدی انقلابی گری خاموش

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۳:۲۷ ب.ظ

حاج نعمت چرا این همه تلاش و زجرهایی که برای ارزش های انقلاب و رهبرمان کشیده ای را بازگو نمی کنی و 35 ساله در سینه محفوظ نگه می داری ؟

nxnz_p.jpg

نعمت الله ایزدی

می گوید به نظر شما قدردانی وجود دارد که بیان کنم یا اینکه تا فردی مطالب را می خواند یا می شنود عنوان می کند فلانی چقدر ... .

می گویم حالا شما بگو ؛ شهروندان فهیم نراقی افراد و زحمتکشان را به خوبی می شناسند و شکر گزار هستند که در این دیار خاموش چه قهرمانانی وجود دارد .

0mbs_img_9416.jpg

باز می گویم و می پذیرم که عده ای از همولایتی ها مجذوب فعالیت و خدمات نیروهای غیر بومی هستند و مثلا اگر خاطره خارق العاده ای از یک هموطن بشنوند از تعجب  الله اکبرشان  بالا می رود ولی همان مطلب را از دوست خودی بشنوند بی تفاوت از کنارش عبور می کنند

z6wa_16.jpg

حالا قسمتی از خاطرات زمان انقلابتان را برای کاربران وبلاگ سلحشوران شهر نراق بفرمایید  :

 نعمت الله ایزدی فرزند عباس در سال 1336 در شهر نراق متولد گردیدم . پس از مهاجرت به تهران از نوجوانی در این کلان شهر در جلسات مذهبی شرکت می کردم . به هفت نمونه فعالیت هایم به صورت مختصر اشاره می کنم :

rdwa_15.jpg

حاج نعمت الله ایزدی در عنفوان جوانی

 

1 @ اول آبان 1356 حجت الاسلام سید مصطفی مصطفوی فرزند آیت الله سید روح الله خمینی(ره) در شهر نجف عراق فوت و در صحن مبارک علی بن ابیطالب(ع) دفن گردید . تاریخ 8 آبان 1356 مراسم هفت برای ایشان در مسجد ارک تهران از ساعت 15 الی 17 برگزار گردید .

to2d_14.jpg

بنده با همه شرایط پلیسی که از سوی رژیم ستم شاهی محمد رضا پهلوی حاکم بود در این مراسم شرکت کردم . سخنران مجلس حجت الاسلام دکتر حسن روحانی فرزند اسدالله فریدون اهل سرخه سمنان بود . وی آن زمان به شیخ حسن فریدون یعنی به شهرت سابقش مشهور و همچنین ممنوع المنبر بود .

ky3o_12.jpg

سخنران برای اولین بار رسما آیت الله خمینی را به عنوان امام خمینی معرفی  و بیان فرمود :

 ای ابراهیم عزیز! همه امتحانات سخت و بزرگ برای تو پیش آمد . امّا آخرین امتحان را هم باید بگذرانی که : «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ» آن زمان آزمایش بزرگ و آشکار مربوط به اسماعیل عزیزت می‌باشد. آنگاه که همه‌ی امتحانات و آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشتی ، «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» آنگاه تو به مقام والای امامت می‌رسی . امامت مقامی است که آخرین امتحان آن، امتحان فرزند است. ابراهیم : اکنون که این امتحان را هم با موفقیت گذراندی پس  « إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا». و لذا من یک لقب برای مرجع بزرگ و رهبر عظیم‌الشأن، آن ابراهیم زمان، می‌پسندم و آن لقب امام است. بنابراین " امام خمینی .  حاضرین حدود هشت هزار نفر با صدای بلند صلوات فرستادند و از آن به بعد لقب امام خمینی رایج گردید .

z2gm_1209.jpg

بنده به همراه سایر جوانان انقلابی در توزیع نوار کاست سخنرانی آقای روحانی نقش داشتم که مورد تعقیب ساواک قرار گرفتم . بر این اساس به قم و زادگاهم شهر نراق فرار کردم .

 

2 @ تاریخ 11/9/1356 در مراسم چهلم آقا سید مصطفی خمینی در مسجد اعظم شهر قم شرکت کردم که حجت الاسلام عبدالمجید معادی خواه واعظ ممنوع‌المنبر به سخنرانی پرداخت . پس از مراسم تظاهرات عظیمی در خیابان های اطراف صورت گرفت و منجر به درگیری و زد و خورد پلیس شاهنشاهی با مردم بود که کتک مفصلی از مامورین خوردم  و پس از بازگشت به شهر نراق چند روزی توسط مادر گرانقدرم حاجیه خانم معصومه رمضانی فرزند فضل الله مداوا می شدم .

awko_13.jpg

3 @ 12 فروردین 1357 آیت الله ابوالفضل زاهدی فرزند حاج ملا محمود در سن 87 سالگی فوت نمود . تشیع جنازه این عالم روحانی با جمعیتی کم نظیر کانون مبارزه بر علیه رژیم دیکتاتوری پهلوی گردید . همین که سیل جمعیت مقابل مدرسه علمیه فیضیه رسیدند شعارها تندتر شد و با صدای بلند گفتیم فیضیه ؛ فیضیه .

gdju_17.jpg

مدرسه فیضیه قم سال ها به روی طلبه ها و عالمان کسب علم از سوی دربار شاه تعطیل و بسته شده بود . تفنگداران همه جا را زیر نظر داشتند ولی جمعیت قابل کنترل نبود . درب چوبی را شکسته و یا از جا کنده شد . بنده و چند جوان انقلابی دیگر از درب دوم که آهنی بود بالا رفته و از پشت چفت آن را باز و به روی جمعیت مشتاق گشودیم .  

مردم با جنازه زاهدی وارد فیضیه شدند . به جز حوزه صحن های حرم مطهر و میدان آستانه از کثرت جمعیت موج می زد و بعضا از این روز به عنوان یوم الفتح و الظفر یعنی روز فتح و پیروزی نام می برند که طلیعه پیروزی های دیگر امت و امام گردید .

lwol_fyjfy.jpg

جمعیت ضمن شعارهای پی در پی بر علیه حکومت جور و ستم محمد رضا شاه درخواست داشتند پیکر آیت الله ابوالفضل زاهدی رحمت الله علیه را در همینجا شسته و به خاک بسپاریم . سرانجام فرزند ایشان به نام حجت الاسلام محمود زاهدی  خود را به بالای سکوی پله هایی که از فیضیه به صحن عتیق متصل است ، آمد و گفت  اندکی آب بیاورند و بعد فرمود:

wye2_image3003.jpg

 ای پدر! تو عاشق و شیفته علم و دانش بودی و در همین مدرسه به جهان علم ، چشم گشودی و در علم را به روی شیفتگان باز کردی. اینک من افتخار می کنم که تو با چشم بسته، در مدرسه را گشودی! من امروز برای تو دو هدیه آورده ام . اول تربت پاک شهدای کربلا که بر کام و چشم تو نهادم . دوم آب مدرسه فیضیه را به جنازه تو اهدا  می کنم و مختصر آب را روی جنازه پاشید .

j41_img_2947.jpg

حاضرین جنازه را به سوی حرم حضرت معصومه(س)حرکت دادند. در صحن ، نماز خوانده شد، سپس مردم جنازه پاک عالم جلیل القدر را به سوی قبرستان شیخان که برادرش حجت الاسلام حسین زاهدی بود انتقال داده و خاکسپاری کردیم .

gf5k_p12.jpg

4 @ دو سه ماهی به پیروزی بهمن 1357 و پایان طاغوت پهلوی مانده بود . منطقه چهارمردان شهر قم بین انقلابیون و مامورین رژیم  زد و خورد شدیدی رخ داد و مقرر بود نیروهای کماندویی که در منطقه نیروگاه حضور داشتند به کمک مامورین اعزام تا در سرکوب مذهبیون شرکت داشته باشند . بنده پیشنهادی را مطرح کردم که برای جلوگیری از اعزام کماندوها به چهارمردان در نیروگاه تظاهرات راه بیاندازیم تا آنها را سرگرم کنیم .

i5r4_fdtucxf.jpg

مرحوم حاج ابوالقاسم ایزدی

حجت الاسلام محمد فروغی فرزند حسین و پسر عمویم ابوالقاسم ایزدی فرزند حسین( 1339 - 1392) از اهالی شهر نراق که در قم بودند در این رابطه شجاعانه فعالیت داشتند . همان شب رادیو بی بی سی اعلام کرد مردم خشمگین از رژیم پادشاهی ایران طی تظاهراتی در قم نفربرهای ارتش را در نیروگاه زمین گیر و به آنان آسیب وارد کردند .

gheo_image3000.jpg

   حاج نعمت در سالهای دفاع مقدس

5 @ چنین نوع فعالیت هایی باعث شد آبان 1357 توسط کماندوهای رژیم دستگیر و روانه زندان شهربانی قم گردم . توسط چند بازجو از جمله سروان نصر اصفهانی فرمانده کماندوهای فرماندار نظامی قم پرونده ام تکمیل و مرتب تهدید به اعدام می شدم .

فشار مردم قم در تظاهرات مختلف مبنی بر سقوط سلطنت و آزادی زندانیان سیاسی زیاد می شد . این مسئله باعث می شد که نصر اصفهانی هر روز فشار و شکنجه هایش را بر من و زندانیان دیگر را افزایش دهد . وقتی یک مشت به شکم می زد دقیقه ها طول می کشید تا نفس مجددا به سینه بر گردد .

5ysv_image2985.jpg

آشنایان خیلی دنبال من گشته بودند ولی چون من در زندان خودم را با نام مستعار معرفی کردم و حتی آدرس منزل را به اشتباه به بازجوها دادم شناسایی نشده بودم و هر بار مامورین گفته بودند فردی به نام نعمت الله ایزدی نراقی نداریم . حتی یکی از آشنایان ما به نام تقی  نراقی پور که صاحب بنگاه در قم بود از طریق سروان علی اصغر افاضلی رئیس کلانتری مرکز شهر قم به واسطه همین نام مستعار موفق به شناسایی و ملاقات من در زندان نشده بود .

nnoj_img_2949.jpg

(علی اصغر افاضلی پس از انقلاب به پاکستان متواری شد ولی تاریخ 11/10/1358 به ایران بازگردانده و یک ماه بعد تاریخ 11/11/1358  پس از محاکمه توسط حجت الاسلام محمد صادق صادقی گیوی مشهور به خلخالی در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام شکنجه گر و کشتار مردم بی دفاع قم اعدام گردید ) . روزی که من را برای محاکمه به دادگاه آوردند لباس هایم غرق در خون بود . سرانجام با ضمانت یک انسان خیرخواه و انقلابی پس از یک هفته مشخصات سجلی و هویتم  را عنوان و از زندان ساحلی قم آزاد و به آغوش خانواده و دوستان بازگشتم .

716u_img_9419.jpg

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سروان نصر اصفهانی توسط انقلابیون قم دستگیر و به زندان افتاد . حدود بهار 1358 به عنوان یکی از شاکیان بر علیه وی در دادگاه محاکمه اش شرکت داشتم .  آنقدر گریه وعجز و ناتوانی می کرد که باورم نمیشد این همان نصر شکنجه گر و کینه توز هست . مجبور شدم او را ببخشم و چند نفر دیگر شاکیان نیز او را مورد عفو و بخشش انسان دوستانه خود قراردادند .

ja99_p121.jpg

قاضی دادگاه آقای اشراقی که یکی از اقوام آیت الله سید شهاب الدین اشراقی داماد امام خمینی بود متحیر شد و این حسن رفتار خردمندانه شاکیان را به متهم گوشزد کرد .

6 @ روز 12 بهمن 1357 که رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از 15 سال قدوم مبارکشان را بر چشمان منتظرمان گذاشت برای استقبال و دیدار ایشان راهی بهشت زهرا(س) تهران محل سخنرانی شدم . روز به یاد ماندنی و تاریخ سازی بود که هرگز شیرینی آن از یاد و ذهن پاک نمی گردد .

g6wq_p1.jpg                                                                                                     40u8_images.jpg

با روحیه صد چندان به قم بازگشتم و ظرف این ده روز تا پیروزی نهایی در کارهای بزرگی همچون تصرف کلانتری ها ؛ شهربانی های قم برنامه ریزی و تلاش بی وقفه داشتیم . شب 22 بهمن 1357 به انقلابیون پیشنهاد دادم که جاده های منتهی به تهران را بسته و مورد کنترل قرار دهیم تا مزدوران رژیم پهلوی نتواند نیروی کمکی به پایتخت روانه کنند . کامیونداران و مردم تلاش شایسته ای انجام دادند به گونه ای که جاده سلفچگان به ساوه را نیز بسته نگاه داشتیم .

yd5g_image3002.jpg

بلافاصله پس از پیروزی راهی تهران شدم و در حراست از ساختمان رادیو که در اختیار انقلابیون بود  در میدان ارگ حضور داشتم . 

7 @ پس از پیروزی کامل انقلاب به شهر قم بازگشتم . یکسال و نیم بعد دشمنان انقلاب تاب تحمل این پیروزی عظیم را نداشتند و 31 شهریور 1359 جنگ را بر ایران تحمیل کردند . بنده از اولین نیروهایی بودم که از شهر قم عازم مناطق عملیاتی جنوب شدم و در ستاد جنگ های نامنظم مهندس چمران سازماندهی گردیدم .

 

l2ju_jjhjhg.jpg               2lqr_20.jpg

               از راست : حاج نعمت ، حاج قدرت ، حاج هادی                                        حاج نعمت بر سر مزار برادر شهیدش حجت الله

 

طی هشت سال دفاع مقدس برادرم حجت الله به شهادت رسید . برادر دیگرم قدرت الله  اسیر گردید . برادر دیگرم هادی  دو نوبت مجروح شد . برادرم سعید(امیر) در چندین عملیات جبهه حضور داشت و مهدی سربازی اش را در جبهه سپری کرد . پدر و برادران دیگرم نیز در دفاع از کیان نظام و انقلاب در جبهه حضور داشتند .


01ej_img_9418.jpg

 حاج نعمت الله ایزدی فرزند عباس اهل شهر نراق 17/11/1392

 

۹۲/۱۱/۲۷
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook