سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

بر اساس سُنت دیرین ایّام محرم شهروندان نراقی در هر کجای ایران باشند خودشان را به زادگاهشان می رسانند تا ضمن دید و بازدید در آیین های عاشورایی محرم شرکت فعّال داشته باشند .

756832tgem3wr1nkvb1.jpg

عباس رجبی

بنده یک دستگاه ماشین تویوتا داشتم که شبیه به ماشین های ساواکی ها بود که روز پنج شنبه 16 آذر 1357 مصادف با 6 محرم 1399 با آن همراه با خانواده ام به شهر نراق رفتیم .

ejr6gkr5ezd56059ljlx.jpg

 

پس از برگزاری مراسم ختمی در مسجد جامع جمعیت به بیرون آمدند و آماده شدیم تا برای فاتحه اهل قبور در قبرستان پایین(وادی السلام) به صورت راهپیمایی حرکت و مخصوصا از مقابل پاسگاه ژاندارمری عبور کنیم .

 

m4uhvjsw9wqk701vmb6h.jpg

 

قطعه شعری از تهران همراهم آورده بودم که ابتدای مسیر با اینکه کم رو بودم با صدای بلند خواندم و مردم و خصوصا جوانان انقلابی جواب می دادند :


کاخت کنم زیر و زبر یابن مرجانه
ای ظالم بیدادگر یابن مرجانه
ای دشمن دین و بشر یابن مرجانه
تا کی تو داری شور و شر یابن مرجانه
مردم تو را لعنت کنند یابن مرجانه
هر روز و شب تا به سحر یابن مرجانه

این اشعار پُر شور از شب های بعد محرم خصوصا شب های تاسوعا و عاشورا توسط یکی از انقلابیون نراق به نام شیخ حسین حیدری فرزند غلامحسین ادامه یافت .

ua77v84am9jocxu6fjq6.jpg

نزدیکی های پاسگاه ژاندارمری که رسیدیم یکی از مامورین به زانو نشست و گلنگدن اسلحه ژ3 را کشید و نشان داد که قصد تیراندازی به سمت مخالفین حکومت شاهنشاهی را دارد . دقیقا یکماه قبل مامور پاسگاه آقای محرم رضایی همین کار را انجام و منجر به تیراندازی هوایی شده بود ؛ بر این اساس مثل دور پیش عده ای در جدول های کنار خیابان دراز کشیدند و تعدادی صحنه را موقتا ترک کردند و تعدادی هم ایستادگی کردند .

o3v7grk2jg6kkpfrub8.jpg

بنده و حاج علی کمره ای فرزند رمضان (پدر شهید محسن) و عده ای ماندیم و با مامورین صحبت کردیم و بعد از پاسگاه دوباره شعارها تکرار تا به وادی السلام رسیدیم و فاتحه اهل قبور را دسته جمعی قرائت کردیم .

0ytza43erd5eklxq3s40.jpg

                                                                                                                                                                                                                                                     مرحوم حاج محمد رجبی

شب جمعه که به منزل پدرم حاج محمد رجبی فرزند صادق و مادرم معصومه قاسمی فرزند عبدالرحیم رفتم گفتند عباس تو این رو و جرات را از کجا آورده بودی که اینگونه بین جمعیت شعار می دادی ؟

jkq0cxt0a7z6tgvku55z.jpg

گفتم عشق به امام خمینی(ره) توکل بر خداوند را در دلم تقویت کرد . روز بعد نیروهای کمکی با ماشین ریو از هنگ ژاندارمری شهرستان محلات ابتدای شهر نراق متوقف بودند که با انقلابیون و شعار دهندگان برخورد کنند که من از طریق جاده زبیده خاتون به سمت دلیجان و سپس تهران صحنه را ترک کردم .

9s2vyl5wecsgtkl3h1d.jpg

حاج عباس رجبی فرزند محمد اهل شهر نراق12/06/1393

 

۹۳/۱۱/۱۴
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook