سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(44) کتاب " قلب عارف

يكشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۴ ب.ظ

   کتاب " قلب عارف "


کتاب قلب عارف ؛ حضور قلب در نماز از دیدگاه عارفان و عالمان ربانی به وسیله آقای حامد اسلام جو در 156 صفحه نگارش و توسط نشر زائر چاپ گردیده است . چاپ سوم این اثر سال 1389 منتشر گردید .

 

prcuz5b2j50o7frl5hj5.jpg


توضیحات سلحشوران شهر نراق

 

حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفان الهی

 

کتابی به همین مضمون نیز به اهتمام محمد بدیعی در 256 صفحه در بهار 1378توسط انتشارات تشیع قم در ارتباط با حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفان الهی کتابی چاپ شده که به آثار عرفانی امام خمینی و سید بن طاووس و شهید ثانی و فیض کاشانی و ملا محمد مهدی نراقی و سید عبد الله شبر و میرزا جواد آقا ملکی (ره) و.. پرداخته شده است . در مقدمه کتاب قلب عارف نوشته جامع ترین عبادت ها در اسلام نماز است ؛ و آن مقدار که در کلام الهی و احادیث رسیده از معصومین علی السلام به نماز تاکید شده ؛ نسبت به هیچ عبادتی سفارش نشده است . این عبادت مخصوص به اسلام نیست و در دیگر ادیان نیز رایج بوده ؛ چنان که در قرآن کریم در جاهای مختلف به نماز در دیگر ادیان تصریح نموده است . این کتاب با کنار هم قرار دادن رساله عالمان ربانی و پندهای اولیاء الهی به خواننده ؛ آداب عرفانی و باطنی نماز را می آموزد .در این مجموعه سعی شده که مباحث اسرارالصلوه ها برگزیده و تلخیص شود .

 

npc7y7nkwsut0r9wsdhz.jpg


در صفحات 82 ؛ 83 ؛ 84 ؛ 85 ؛ 86 ؛ 87 در ارتباط با حضور قلب از دیدگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی فرزند ابی زر اهل شهر نراق از توابع دلیجان استان مرکزی نوشته :


حضور قلب از دیدگاه آخوند ملا مهدی نراقی
بدان که روح نماز هفت چیز است :

* اول : اخلاص و نیت به قرب خدا

* دوم : حضور قلب و آن عبارت است از فارغ ساختن دل از هر کاری و بداند چه می کند و چه می گوید و فکر او به جایی دیگر نرود و این را خشوع دل نیز می گویند .

* سوم : معنی آن چه می گوید بفهمد و این امری است غیر از حضور قلب چه می شود که کسی معنی لفظ را نفهمد و حضور قلب داشته باشد و مراد آن است که علاوه بر این که دل او مشغول نماز است بداند چه می گوید و معنی آن را بفهمد .

* چهارم : تعظیم و آن امری است غیر از حضور قلب و غیر از فهمیدن معنی کلام ؛ چه بسیار می شود که آدمی سخن می گوید و همه ی حواس او متوجه شخص است و می فهمد که چه می گوید و مطلق تعظیم او را به جا نمی آورد .

* پنجم : هیبت و آن غیر تعظیم است و عبارت است از خوف به سبب عظمت خدا .

* ششم : امیدواری و آن چیزی است زائد بر آن چه مذکور شد و چه بسا کسانی که تعظیم پادشاهی در دل ایشان هست و مهبت و خوف او هم در دلشان جا کرده اما امید احسان از او ندارد و باید در نماز به ثواب الهی امیدوار باشد .

* هفتم : حیا و سبب آن تفسیر گناهان خود است . و تذکر بی قدری خود و ملاحظه ی این که با این حال در مقام مکالمه با حضرت ذوالجلال ایستاده و با او سخن می گوید .

 

yu2c31ixbx3ufbmq1ww.jpg


طریقه معالجه

 
و برای رسیدن به هر یک از این هفت امر باید به طریق زیر خود را معالجه کند . و اما برای نیت خالص باید ترک ریا کند . به یقین کامل به این که خانه ی آخرت بهتر از دنیا و پاینده تر و نماز وسیله ی وصول به آن است و علم به خواری دنیا و حقارت آن حضور قلب در نماز حاصل می شود و به این اهتمام داشته باشد پس هر گاه قلب تو باز حاضر نباشد نتیجه ی ضعیف ایمان است پس باید سعی در تقویت آن کنی .و اما فهم معانی ؛ سبب آن بعد بعد از حضور قلب ؛ مداومت در فکر آن و ذهن را متوجه فهمیدن معانی کلام کردن است و علاج این مهم به علاج حضور قلب است . و اما تعظیم و آن حالتی است که در نتیجه ی دو معرفت است ؛ یکی معرفت به جلال و عظمت الهی و دیگری معرفت به ذلّت نفس خود . و اما هیبت و آن حالتی است که در نتیجه ی شناختن قدرت خدا و نفوذ امر او و بی نیازی ذات او بدست می آید . و هر چه معرفت به خدا و صفات جلال و جمال او زیاد شود خشیت هم بیشتر می گردد . و اما رجاء(امید) پس سبب آن معرفت لطف و کرم خدا و کثرت انعام و احسان اوست و راه شناختن صدق وعده ی او در عطاها و اجر و ثوابی که برای نمازگزاران مقرر فرموده است . و اما حیا ؛ پس سبب آن به خاطر آوردن خباثت باطن و معرفت عیوب نفس و آفت های آن و علم به این که خدا بر همه ی بَواطن امور و خاطرات قلب ؛ عالِم است

rmj1osn1kbwmr6et1yv.jpg

پس از تعظیم و هیبت و امید و حیا حاصل نمی شود مگر به تحصیل اسباب این ها و طریقه ی تحصیل این اسباب دو چیز است :
اول ؛ معرفت خدا و شناخت جلال و عظمت و ازلی و ابدی بودن او و دانستن به این که علم او به همه ی ذرات کائنات و اسرار بندگان محیط است و یقین داشتن به این مراتب .

دوم ؛ فراغ دل و خالی بودن از جمیع مشاغل دنیویّه و وسواس باطله ی شیطانیّه پس دوای کلی برای حضور قلب دفع این وسواس و خواطر است و دفع اینها نمی شود مگر اسباب آن ها و اسباب مشغولی دل بر دو قسم است :

قسم اول : امور خارجیه ی ظاهریه ؛ یعنی مشغولی چشم به اطراف و گوش دادن و متوجه شدن به بعضی از صداها ؛ برای قطع این اسباب چشم را متوجه سجده گاه کند و در جای تاریک یا نزدیک دیوار بایستد و چیزی را که جلب توجه می کند نزد خود نگذارد . در جمعیت نماز نکند و نیز در مکان های منقوش(پُر زرق و برق).

قسم دوم : امور باطنیه ؛ یعنی دل او به یک جای قرار نمی گیرد و فکر او منحصر در یک جزء نمی باشد و دفع امور خارجیه ی ظاهریه هم نفع نمی بخشد ؛ در این حال را قهرا مشغول معانی آن چه می گوید کند و پیش از آن که داخل نماز شود به فکر آخرت و درجات بهشت و درکات دوزخ افتد و ایستادن خود را در روز قیامت در حضور حضرت رب العزه به یاد آورد پس هر گاه دل او به واسطه این معالجات ساکن شود فهو المطلوب و این در وقتی مفید است که دل مشغول فکر جزءی و گرفتار اندیشه ی پاک باشد و الا چاره ای برای او نیست مگر به معالجه ی قوی و آن این که ریشه ی مرض را از پی بکند یعنی دل را از شهوات قطع کند و علایق را از خود دفع کند و اما گرفتاری قویّه به مجرد همین که به فکر حضور قلب بیفتی کفایت نمی کند و اگر احیانا به فکر آن افتادی و در صدد آن برآمدی آن گرفتاری ها به معارضه ی تو بر می خیزد و تو می خواهی آن را مشغول نماز کنی و علایق آن را به سوی خود می کشد و مثال آن مانند مردی است که در زیر درختی نشسته و خواهد ساعتی بخوابد و گنجشک بسیار در آن جا جمع باشند .

m3ewknuuai9kyu0wtqw.jpg

و آواز آنها او را از خواب باز دارد یا ذهن او را مشوش کنند و او برخیزد و با چوبی آن ها را براند و بخوابد باز گنجشکان برگردند و او باز برخیزد چون بنشیند باز عود کنند پس هرگز خواب راحت در زیر آن درخت میسر نمی شود بلکه باید از آن مکان به جای دیگر رود یا درخت را قطع کند پس هم چنین درخت شهوت چون نمو کرد و شاخ و برگ او از اطراف ؛ خانه دل را فرا گرفت گنجشکان افکار باطله و هواهای فاسد بر آن جای می گیرند . چنان که گنجشکان ب درخت جمع می شوند مانند مگسانی که گرد کثافات متجمع می گردند و این افکار و خواهش ها مجتمع اند در یک امر و آن دوستی دنیا است که منبع هر فساد و سرچشمه ی هر تصور و نقصان است و دلی که محل کثافات دنیا باشد چگونه اهل عالم قدس در آن داخل شوند و چگونه انوار لامعه محبت خداوند پاک در آن جا تابد .
پس باید ریشه این درخت محبت را از بیخ و بن قطع کند .


مراتب حضور قلب در نماز

مردم در نماز بر چند قسمند :
1- غافلانی که نماز خویش را به پایان می برند ؛ در حالی که یک لحظه حضور قلب ندارند .

2- کسانی که در بخشی از نماز خود غفلت و در بخشی دیگر حضور قلب دارند . و اینها نیز به حسب کمی یا زیادی حضور قلب و غفلت و فزونی یکی بر دیگری مختلفند ؛ و مراتب آن ها نامتناهی است .

3- آنان که نماز خود را تمام می کنند و دلشان لحظه ای غایب نیست ؛ بلکه در همه ی نماز خود حضور قلب دارند . و همه ی همّت و اندیشه ی ایشان نماز است ؛ به طوری که آنچه نزد آنان می گذرد احساس نکنند ؛ چنانکه مولای ما امیر مومنان علی علیه السلام بیرون کشیدن پیکان از پای مبارک را احساس نکرد . (1)

1- جامع السعاده جلد سه

۹۳/۱۲/۱۷
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook