سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(51)

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ب.ظ

کتاب " میر عزا کاشانی در قلمرو تعزیه "

کتاب میرز عزا کاشانی در قلمرو تعزیه در 630 صفحه تالیف خانم سمانه کاظمی متولد 1359 در سال 1386 توسط انتشارات سوره مهر چاپ گردیده است .


خانم کاظمی در زمان جمع آوری مطالب کتاب دانشجو و 27 ساله و توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی راهنمایی شده است .


توضیحات سلحشوران شهر نراق

در ایران هیچ هنری به قدرت هنر تعزیه این چنین گسترده ؛ تاثیرگذار و مداوم نبوده است . خانم سمانه کاظمی سال 1381 دانشجوی سال سوم دانشگاه سوره بوده و ظاهرا به نام پایان نامه مبادرت به جمع آوری نسخه های تعزیه خوانی نموه است .

در کتابش به تعزیه خوانی سید مصطفی میرعزا اهل کاشان از تعزیه گردانان و تعزیه سازان دوره ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه پرداخته است . منبع تحقیقات مشارالیها نیز مصاحبه با استاد هاشم فیاض فرزند رضا متولد 1295 شمسی و اهل تهران می باشد که اخیرا فوت نمود .

استاد هاشم فیاض به شغل برق کاری مشغول بوده و اغلب در امامزاده داود تهران فعالیت داشته و در تعزیه خوانی از اشعار قدیمی سید مصطفی میرعزا و فرزندانش بهره می برده است .

واقعا خانم سمانه کاظمی زحمات طاقت فرسایی برای جمع آوری و معرفی تعزیه خوانی اصیل ایران و منطقه کاشان و تهران کشیده و رنج های زیادی متحمل شده است .

بهترین توجه نویسنده به اشعار تعزیه مربوط به مصیبت هایی که دشمنان در صحرای کربلا نسبت به امام سوم شیعیان حسین بن علی علیه السلام و همراهانش روا شده و سَر از بدنش جدا نمودند و نسبت نزدیک آن با واقعه شهادت سلطانعلی بن باقر(ع) فرزند بلافصل امام پنجم شیعیان در مشهد اردهال که سَر مبارک از تنش جدا کرده اند را مقایسه نموده است .

نویسنده محترم اَجر و مُزد معنوی بالایی برای عاقبت دنیا و اقوای خود ذخیره کرده ولیکن در بعضی نسبت ها کم توجهی نموده و مردمان بعضی از آبادی های حومه مشهد اردهال را به شایستگی معرفی ننموده و آثار انتقادی بر جای گذاشته که در صورت عدم اصلاح در چاپ های بعدی کتاب ؛ همچنان پایبندی دوستداران ائمه معصومین و منتسبین به آنان را خدشه دار می کند .

برای روشن شدن موضوع به بعضی از نوشته های کتاب که نیاز به اصلاح دارد اشاره می شود :

* در صفحه 95 یکی از مخالفین حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر (ع) به نام زرین کفش را نراقی معرفی نموده در صورتیکه این فرد والی باریکرسف است و در صفحه 101 نویسنده به طور صحیح نوشته حکومت که دارالسلطنه ی آن قزوین بوده " حارث " که ملقب به زرین نعل(زرین کفش) بود و اهل باری کرز(باریکرسف) بود از جانب وی حکومت اردهار(اردهال) و قم و باری کرز را داشت .

در همین صفحه و ادامه به اهالی کرجار( کلجار یا مهدی آباد فعلی) ؛ آران با اصطلاحاتی توهین گردیده است .

* در صفحه 98 کتاب زبیر اهل بصره عراق را نراقی دانسته در صورتیکه در صفحات دیگر همین نویسنده زبیر عَرب را به درستی والی نراق معرفی نموده است .

* در صفحه 102 باز نویسنده با بی توجهی از روی نوشته دستخط یک فرد تعزیه خوان زبیر عرب را به درستی معرفی نکرده و باید می نوشت : زُبیر عَرب اهل بصره والی نَراق بود .

نوشته صحیح اینچنین است :
ازرق ابرح حاکم قزوین که حکمرانی داشته در قبال نامه زرین نعل( کفش) والی مشهد اردهال پاسخ می دهد که سه سال است سلطانعلی بن باقر(ع) به این حدود آمده و مردم بسیاری به او گرویده و تو حالا من را با خبر می کنی ؟ نامه ای به ارقم شامی فرمانده لشکر نوشته ام به قرای خوابق(خاوه) و بارکرز(باریکرسف) ماموریت یابد و سَر علی بن باقر را برای من بفرستد . نامه ای هم به والی نراق به نام زبیر نوشته ام تا به یاری شما بشتابد و... .

* در صفحه 133 نویسنده دسته بندی نموده و غیر حرفه ای به هر مکانی نسبت داده که ننوشتنش به مصلحت تر بود :

- نشلجیان : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ منظور یک نماینده ی نشلجی و سایر نشلجیان است که سپس پشیمان شدند .
- جوشقانی : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ نماینده اهل جوشقان که باغ های انار ایشان بعد از انار فین از مرغوبیت خاصی برخوردار است .
- نظرآبادی : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ منظور اهل نظر آبادند که خربزه های آنان در منطقه ی کاشان بعد از خربزه گرگاب در اصفهان از شهرتی برخوردار بوده است .
- بیدگلی : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ اهالی روستای بیدگل اند که نزدیکی آران است .
- کله جاری : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ اهل کله جار که چغندر کار بوده اند .
- آرونی : مخالف علی بن باقر(ع) اهل روستای آرون یا همان آران که معمولا آران و بیدگل به لحاظ نزدیکی دو روستا به هم ؛ با هم به کار می روند و مردمی پاپَهن توصیف می شوند .


- زبیر : مخالف علی بن باقر(ع) ؛ حاکم نراق ؛ شهری میان کاشان و اصفهان از راه مشهد اردهال که یادآور زبیر پسر عمه ی علی بن ابیطالب است که در جمل با او جنگید و بعد از هشدار علی (ع) میدان جنگ را ترک گفت و به دست یک بادیه نشین به قتل رسید و سرش را برای گرفتن هدیه ؛ نزد علی(ع) آوردند و علی (ع) او را نفرین کرد و بشارت داد از جانب پیامبر(ص) که کشنده ی زبیر در آتش جهنم خواهد سوخت .

نیز اشاره به اسم عبدالله بن زبیر پسر زبیر است که جزو مخالفین طراز اول امیرالمومنین و پسر اسماء خواهر عایشه ام المومنین(اسما و عایشه هر دو دختران ابوبکر بودند) بود که در میانه ی راه حوئب به بصره ؛ از جانب عایشه ؛ سِمَت امام جماعتی یافت . زیرا میان طلحه و زبیر اختلاف در گرفت که پیش نماز کدام یک از ایشان باشد .

زبیربن عبدالله که پیدا نیست به چه دلیل علی رغم خویشاوندی نزدیک با امیرالمومنین علی(ع) به او و فرزندانش کینه می ورزیده است ؛ جزو اشقیا محسوب است .

# آنقدر خانم سمانه کاظمی در خصوص اسامی زبیرها در اینجا بی ربط نوشته است که آدم علاقه دارد نام های زبیر در سطح جهان را برایش تهیه کند تا ورق های کتاب افزایش داده شود. چون هر چقدر تفکر و تعامل می شود هیچ ارتباطی بین زبیر حاکم نراق با زبیرهای معرفی شده وجود ندارد به جز اتلاف وقت و پُر کردن صفحات ورق و توضیح اضافی که دلالتی به بحث ندارد .

* در صفحه 138 نویسنده به صراحت توهین به اهالی مردم چند روستا مشاهده کرده که اگر نوشته نمی شد ثوابش بیشتر بود :

- در این صحنه(تعزیه) سید مصطفی میرعزا همه ی مخالف ها(مخالف سلطانعلی بن باقرع) را یک جا جمع کرده است . به نظر می رسد او همه ی خشم فرو خفته ی خود را بر سر اهالی روستاهای نشلج ؛ جوشقان ؛ نظرآباد ؛ بیدگل ؛ کله جار و آرون ریخته باشد . چون نمایندگان ایشان بلافاصله و لاینقطع سخن می گویند و هیچ شخصیت دیگری مجال سخن گفتن نمی یابد . حتی حضرت سلطانعلی که مورد خطاب آنهاست . در این صحنه نشلجیان به گیوه چینی ؛ جوشقانی ها را به انارداری ؛ نظرآبادی ها به خربزه کاری ؛ بیدگلی ها به بزرگ پایی ؛ کله جاری ها به چغندر کاری ؛ آرونی ها به پا پَهنی و تاک داری(انگورداری) معرفی می شوند . چون منظور از شیره که مثل عسا باشد ؛ شیره ی انگور است . در این صحنه 18 بیت خوانده می شود و در پایان (تعزیه) سلطانعلی با یک بیت به همه ی آنها پاسخ می گوید و تکلیف ایشان را روشن می کند :
خوش آمدید اَیا قوم بی وفا بر من
ز راه مهر نشیند جمله پهلوی من

* در صفحه 139 به نام صحنه ی بیست و پنجم تعزیه توسط نویسنده و به نام تعزیه گردان عنوان شده که کله جاری به میدان جنگ می آید و در لشکر حارث(زرین نعل) و ارقم قرار می گیرد و علیه سلطانعلی می جنگد . کله جاری حیله گر ؛ تمهیدی می اندیشد ؛ زنان را برهنه به میدان می فرستد ؛ چون می داند که حضرت سلطانعلی زنان را نمی نگرد و همچون جدش علی(ع) در جنگ صفین در برخورد با عمروعاص ؛ عمل می کند .
و توهین ها ادامه می یابد .

خانم سمانه کاظمی؛ آیا نپرداختن به اشعار زمان مظفر و ناصرالدین شاه که در شرایط فعلی برای عاشقان اهل بیت ایجاد شبهه می کند شایسته تر نبود ؟
شما خودتان نوشته اید که سید مصطفی میرعزا شناخته شده نیست ؛ پس بنابراین سطح سواد و معلومات این خدا بیامرز در دو سه قرن قبل را رصد می کردید و نسبت به شرایط کنونی سنجش می کردید . هر مطلب غیر مستند و شعر گونه که فاقد سندیت و وجاهت است که داخل کتاب نمی برند .

* در اشعار صفحات 177 و 178 که مربوط به بیش از دو قرن است ؛ در شرایط فعلی اغلب توهین به روستا و آبادی های با مردم مومن و دوستداران علی بن باقر(ع) تلقی می گردد .


نمونه در خصوص مردم نشلج :
ما همه اهل گیوه ایم و درفش
نتوانیم جنگ زرین کفش

نمونه در ارتباط با مردم نظرآباد :
کی به حال از کمانداری
می رویم ده به خربزه کاری

نمونه برای زبیر عرب اهل بصره والی نراق :
افتاده زین خبر شررم بر روان و تن
باید روم نراق نزد زبیر؛من

نمونه برای کله جار :
کله جاری هست توی کوهسار
جنگ نتوانیم ما سازیم فرار

نمونه برای حارث(زرین نعل) والی مشهد اردهال :
زنید بر فرق این محزون مضطر
جدا سازم سر او را ز حنجر


به همین سبک و سیاق اشعار تعزیه برای حضرت سلطانعلی 123 بیت – حارث 60 بیت – کله جاری 17 بیت – زبیر عرب 7 بیت – نشلجی 6 بیت – جوشقانی 4 بیت – نظرآبادی 4 بیت – آراونی 4 بیت – بیدگلی 3 بیت و ... توسط مرحوم میرعزا کاشانی در حدود یکی دو قرن قبل سروده و اجرا گردیده و مرحوم هاشم فیاض نیز در سال 1340 در مشهد اردهال اجرا نموده است .

آیا باید این نمونه اشعار میرعزا کاشانی مورد ستایش قرار گیرد یا اینکه با این اختلاف انگیزی مورد شماتت باشد ؟ یا بهتر از هر کسی خانم کاظمی مورد انتقاد باشد که سراسر ایران پهناور گونی و کیسه و به قول خودش دستمال های فراوان اشعار کم توجه در هر کوی برزن پیدا می شود ؛ آیا موقع برداشت و استفاده نباید قربالگری صورت گیرد .

آخرین انتقاد به خانم سمانه کاظمی و تیم زحمتکش که پُر توان برای کتابشان زحمت کشیده و اذیت شدند اینکه نحوه شهادت امام سوم حسین بن علی(ع) و فرزند بلافصل امام پنجم حضرت سلطانعلی(ع) به همدیگر شباهت دارد و در تعزیه و تعزیت سالار شهیدان به تمام دشمنان او از جمله معاویه بن ابی سفیان ؛ یزید بن معاویه ؛ مروان بن حکم ؛ شمربن ذی الجوشن ؛ حرمله بن کاهل اسدی و... لعنت فرستاده می شود ولی در ارتباط با علی بن باقر(ع) چه افراد یا اهالی چه روستایی باید لعن شوند و این مقایسه مد نظر شما مورد شماتت است .


                                                  =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

سلحشوران شهر نراق :

چند مدتی که مشغول مطالعه و رصد کردن و بررسی کتاب میر عزا کاشانی اثر خانم سمانه کاظمی بودم مرتب غبطه می خوردم که یکی از تعزیه خوانان و لیدر این کار به نام مرحوم حسن کاظمی فرزند رضا اهل شهر نراق استاد مبرز تعزیه در سطح استان مرکزی و اطراف بود و با لباس قرمز در نقش شمر ایفای نقش می کرد و ای کاش نویسنده یا دانشجویی به نوشته های فراوان و اشعار نغز و نسبتا بی اشکال او مراجعه و برای نوشتن کتاب تعزیه جمع آوری می کردند .

مرحوم حسن کاظمی متولد 1285 بود و قریب یک قرن تعزیه گردان و ذاکر اهل بیت بود و تاریخ 26/6/1389 به رحمت خدا پیوست و در وادی السلام شهر نراق به خاک سپرده شد .


حسن ختام مطلب ؛ یاداشت یکی از نویسندگان حاج محمود مرادی فرزند علی محمد شهردار نراق را در ارتباط با علت حضور زبیر عرب اهل بصره به عنوان والی نراق جلب می کنم :

محمود مرادی شهردار نراق

نراق بیش از 3000 سال سابقه سکونت دارد . نراق بیش از 1300 سال سابقه مرکزیت حکومت منطقه و نقطه سکونت شهری به شکل امروزی دارد( سابقه مدنیت ) . در ادعای اول اسنادی همچون آثار به جای مانده از سکونت در قلعه و دژ مستحکم اُل ، آثار و شواهد موجود در تپه تاریخی گرینان ، آثار به جای مانده در تپه تاریخی کافران در منطقه بیدشکین ( بقعه زبیده خاتون ) ، آثار به جای مانده در کوه دِرزو ، آثار به جای مانده در منطقه دَرچاله سرخ و مُرغزار و منطقه شریف آباد تمامی آنها اثبات می کند که اقوامی به صورت پراکنده در این نواحی زندگی کرده و دارای تمدن و فرهنگ خاص خود بوده اند .
برای مثال سفال های عصر ساسانی ، اشکانی ، سلوکیان و هخامنشیان در تپه کوه کافران به وضوح در روی بستر تپه دیده می شود و در حال حاضر این مناطق توسط سازمان میراث فرهنگی به عنوان تپه های باستانی به ثبت رسیده است تا در زمان مناسب بر روی آنها کاوش های باستان شناسی صورت گیرد .

       

مرحوم حسن کاظمی

نمونه آثار کشف شده از این مناطق در حال حاضر در موزه های کشور نگهداری می شود. اما ادعای دوم ؛ قوی ترین سند و مدرک تاریخی در قدمت مرکزیت حکومت در 1300 سال پیش شهر نراق حادثه تاریخی به شهادت رساندن امامزاده حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر (ع) می باشد .


از مطالعه کتاب های تاریخی که پیرامون این حادثه و شرح آن مطلب نوشته اند می توان نتیجه گرفت در سال 116هجری قمری این اتفاق در منطقه اردهال رخ می دهد و حاکم وقت نراق به اسم زبیر عرب بوده در آن نقش ایفا می نماید . اگر تاریخ ورود امامزاده به ایران ونهایتا رسیدن به کاشان و نحوه شهادت آن بزرگوار را در منطقه اردهال مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که این فرزند بزرگوار رسول خدا در فاصله بین سالهای 113 تا 114 هجری قمری به دعوت مردم چهل حصاران (کاشان فعلی ) و فین به ایران آمده و در مسیر رسیدن خود به کاشان چون زبیر به عنوان نماینده حکومت وقت امویان بر نراق مسلط بوده ؛ راه خود رابه طرف جاسب منحرف و از طریق جاسب وارد خاوه و اردهال و بعد کاشان می گردد .

                       http://gardeshgariiran.ir/wp-content/uploads/2014/03/%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%82-12.jpg

در مدت دو سال اقامت ایشان افراد زیادی به ایشان گرویده و حکومت منطقه اردهال(حارث ملقب به زرین کفش یا زرین نعل) متوجه این خطر می گردد لذا با ارسال نامه ای کوتاهی زبیر حاکم نراق را به اطلاع حاکم اموی مستقر در قزوین(ازرق ابرح) می رساند .
نقطه فعلی محل دفن خیمه آن بزرگوار بوده که هر جمعه در این مکان نماز جمعه برگزار و مردم نراق ، جاسب ، قراء مشهد و کاشان نزد آن حضرت مشرف و از تعلیمات ایشان استفاده می نموده اند . انتخاب منطقه مشهد اردهال برای تبلیغ و نماز جماعت به لحاظ استفاده مردم تمامی مناطق پیرامون از جمله نراق بوده که به شدت از طرف زبیر حاکم مستبد نراق مورد کنترل قرار داشته اند .



امامزاده طبق اسناد موجود دو سال در این منطقه تبلیغ نموده و جمع زیادی را به گرد خود جمع کرده که با اعلام خبر نفوذ معنوی ایشان توسط حاکم وقت مشهد اردهال ( زرین نعل ) و کوتاهی زبیر در کنترل این موضوع به نماینده حکومت امویان در قزوین دستور شهادت امام به همراه 400 سواره نظام از قزوین به فرماندهی ارقم شامی راهی نراق می گردد و مدتی در نراق مقدمات حمله به امامزاده را فراهم و در نهایت شبانه به اردهال رفته و در حالی که مردم از اطراف امامزاده پراکنده شده بودند ایشان را مظلومانه به شهادت می رسانند و حوادث بعدی که قیام مردم فین و دفن امامزاده و گرفتن انتقام از عاملان این جنایت بوده صورت می گیرد .

زبیر عرب درهمان جنگ به تاریخ 27 جمادی الثانی 116 هجری قمری برابر 15 مرداد 113 هجری شمسی با یاران امامزاده کشته می شود و از این به بعد اشعریون و نراقی ها از شَر او خلاص می شوند . فینی ها زرین نعل حاکم مشهد اردهال را در کوره قناتی یافته وبه قتل می رسانند و هر فردی را که در کشتن امامزاده علی بن باقر(ع)شریک بوده قصاص می کنند .

آستان مقدس امامزاده علی ابن باقر (ع) واقع در مشهد اردهال

بعد ها حکومت به خاطر کمک مردم خاوه اردهال به امامزاده این روستا را با خاک یکسان می کند و تعداد زیادی از ساکنان آن را شهید می کند. مردم خاوه از همان ابتدا در رکاب علی بن باقر(ع) بوده و روستای خود را وقف ایشان می کنند که حضرت مقداری را برای امرار معاش و سکونت خودشان به آنها باز می گرداند . در جنگ امامزاده تعداد از اهالی جاسب به شهادت می رسند .
مراسم آئینی قالی شویان که بیش از 1300 سال قدمت دارد بیان نحوه قیام مردم فین و دفن امامزاده می باشد که هر سال سیل مشتاقان آن امامزاده واجب التعظیم رابه سوی خود روان می سازد .
موقعیت سوق الجیشی و وجود اشعریون شورش گر در شهر نراق موجب گردیده بود که حکومت وقت فردی متعصب از اهالی بصره را به حکومت نراق منصوب نماید و زبیر توانست با قوایی که در اختیار داشت اشعریون را در نراق سرکوب و کنترل نماید . شرح این داستان و نقش زبیر در این حادثه بیان قسمتی از جایگاه تاریخی شهر نراق است که در آن مقطع از تاریخ یعنی 1300 سال پیش پادگان یا ساخلو و مرکز کنترل حکومت در منطقه فلات مرکزی ایران بوده است تا کنترل و رفت و آمد سادات علوی و اشعریون را به کاشان ، قم ، یزد ، کرمان و ری را تحت نظر بگیرند .

                       
                 

در کتاب تاریخ قم تالیف حسن قمی در قرن چهارم هجری از شهر نراق نام برده و قلعه اُل را یکی از قلعه های مستحکم منطقه ذکر کرده است . از همان ابتدای شکل گیری شهر نراق پیوند عجیبی بین مردم نراق ، کاشان ، قم و همدان برقرار بوده و همین پیوند باعث گردیده از قرن شش هجری به بعد مسیر تجاری مهمی بین این شهر ها شکل گیرد که بعدها در توسعه شهر تاثیر زیادی داشته و این مسیر به جاده ابریشم معروف است که در توسعه و پیشرفت شهر نراق تاثیر گذار بوده است .



موقعیت قرار گرفتن شهر نراق در مسیر کاروان سادات علوی و ولایت مداری مردم این شهر در طول سالهای متمادی موجب گردیده که خانواده های سادات در این شهر احساس آرامش داشته و زندگی نمایند . بقعه های شش گانه در شاه سلیمان (ع) و بقعه های شاه یحیی و زبیده خاتون و احترامی که در اذهان تاریخی نراقی ها دارند گواه بر این ادعا است .

شهر نراق در طول تاریخ خود حوادث و بالا و پائین های زیادی را به خود دیده است . در مقطعی از زمان خراب و در مقطعی آباد بوده است . اما نکته ای مهم و حائز اهمیت این است که مردم این خطه از ایران اسلامی همچون دیگر مناطق فلات مرکزی و بخصوص کاشان،قم و یزد و کرمان فرهنگشان با فرهنگ شیعی و علوی عجین گردیده است .



محمد عضایی – آبان 1394 برابر محرم 1437

سلحشوران شهر نراق

۹۴/۰۸/۱۹
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۵)

برادربزرگوار جناب آقای عضائی
بااهدای سلام و عرض تشکر و تقدیر از تلاش پر ثمرتان . خداوند رو ح مرحوم ابوی و والده مکرمه تان را قرین رحمت بفرماید .از مطالب تاریخی و پر محتوایتان استفاده و لذت بردم . انتقادات به گردآورنده و نو یسنده کتاب میر عزا کاشانی کاملا وارد و جادارد به ایشان یاد آوری و تذکر داده شود . باز هم از صبر و حوصله و تلاشتان ممنونم . موفق باشید.
۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۴:۴۰ علىمحمد .م
سلام
افرین بر همت و عزم والاى دوست ارجمندم اقاى محمد اوضاعى بواسطه حضور مستمر و گسترده و موثرش در تمامى زمینه هاى فرهنگى و اجتماعى و.. در حساسترین لحظات زمان از جمله انتقاد بجا و سازنده و پیشنهاد ایشان به مولف محترم کتاب میر عزا کاشانى!
۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۲۴ احمد رضایی
با سلام خدمت جناب اقایان اوضاعی

از زحماتی که بابت جمع اوری مطالب کشید ه اید ممنون هستیم

انشا الله روزی بشه که نظراتی که برا مطالب ناب شما می گذارند بیشتر از صد نظر

باشه تا شما در جمع اوری مطالب بعدی احساس خستگی نکنید
خدا قوت محمد اقا
با سلام و خسته نباشید مستند شمر مهربان در احوالات مرحوم حسن کاظمی تهیه شده بود که عکس موجود از نامبرده هم از قسمت اجرای این مستند است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook