شهید محسن عابدینی به امام خمینی عشق می ورزید
محسن عابدینی سال 1346 در روستای واران جاسب از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد گردید .
پدرش
آقای علی اکبر عابدینی فرزند عباس ابن عابدین اهل واران جاسب و مادرش خانم
شمسی حیدری فرزند علی ابن عباس ابن نادعلی ابن حیدر اهل شهر نراق می باشند
.
مرحوم علی اکبر عابدینی حاجیه شمسی حیدری مرحوم علی حیدری
محسن علاقه وافری به مادر بزرگ هایش مرحومه عصمت حیدری فرزند یدالله اهل نراق و عزت حیدری فرزند عباس اهل جاسب داشت .
محسن
دوران کودکی را سپری و در نوجوانی خودش را پیدا کرد و کم کم با افزایش سن
نسبت به دین اسلام شناخت پیدا نمود و راهش روشن گردید .
در راستای اهداف دین اسلام حرکت کرد طوری که اکثرا نماز اول وقتش ترک نشد و مرتب قرآن می خواند .
گاهی
اوقات که با دوستانش به دامداری مشغول بودند هنگام اذان به نماز می ایستاد
و همراه با دوستانش نمازشان را در بیابان به جا می آوردند . اغلب دوستان
یا نزدیکان به اومیگفتن صبر کن تا مکان امنی را برای دام ها (
گوسفندان)پیدا کنیم بعدا نماز را اقامه کنیم لیکن محسن می گفت خدایی که او
راعبادت می کنم تا آن لحظه که مشغول عبادتم مراقب دام هایم هست.
از راست : شهید محسن عابدینی - ناشناس
ایشان قرائت قرآن و زیارت عاشورا در شب سه شنبه و دعای توسل شب چهارشنبه و دعای کمیل شب های جمعه اش ترک نمی شد و همیشه در نمازهای یومیه وعلی الخصوص نماز های شبش و مناجات شبانگاهش همیشه از خداوند آرزوی فرج امام زمان(عج) و همچنین آرزوی شهادت خودش را طلب می کرد .
نفر اول از راست : شهید محسن عابدینی
محسن از علاقمندان به نهضت
امام بود و مقطع پیروزی انقلاب اسلامی رساله آیت الله خمینی (ره)همراهش
بود و به آیت الله خمینی عشق می ورزید .
نامبرده سرانجام به خدمت
سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دلیجان مشغول و به دلیل
علاقمندی به دفاع مقدس و یاری دین خدا و فرمان حضرت سید روح الله راهی خطوط
مقدم جبهه گردید .
محسن عابدینی فرزند علی اکبر سرانجام تاریخ 31 تیر 1364 در سن 18 سالگی در جبهه روستای شیخ صَله شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه در اثر انفجار مین های ضد نفرات داخل ماشین نیروهای خودی به همراه اصغر شجاعتی ، سعیدالله امیدی و مرتضی شیرزاد درجه رفیع شهادت نایل آمد .
مزار شهید در گلزار شهدای واران جاسب سنگ یادبود برای شهید در گلزار شهدای نراق
پیکر مطهر شهید عابدینی پس از تشییع باشکوه
در زادگاهش روستای واران جاسب خاکسپاری گردید . به حرمت مادر مکرمه و
احترام به خاندان معزز حیدری سنگ یادبودی نیز در گلزار شهدای شهر نراق مد
نظر قرار گرفته شد تا نام و یاد او گرامی داشته شود .
در شهر دلیجان حومه کلانتری یک و آژانس مهاجر نیز کوچه ای به نام شهید محسن عابدینی نام گذاری گردیده است .
سلحشوران شهر نراق از خانواده محترم شهید به ویژه از برادرش آقای مصطفی عابدینی در مساعدت این پست قدردانی می نماید .
بسم رب الشهداء والصدیقین
به نام آنکسی که معبودی جز او نیست . بخشنده ومهربان است . صاحب روز جزاست . اوست که به ما جان داد و اعضاء او را عبادت کنند و در دنیا برای او و برای رضای او کار کنند .
پس وای به انسان های نادانی که نه تنها او را شکر نمی کنند بلکه با این نعمت ها مشرک او می شوند . حال که ما در این برهه از زمان زندگی می کنیم پس واجب شده است که این امانتی که خدا به ما داده به او پس بدهیم و همانند ابوالفضل دست ها را بدهیم و همانند سرور آزادگان سرها بدهیم تا در روز قیامت اگر از ما پرسیدند در این دنیای فانی از این اعضایی که خدا به تو امانت داده بود چه استفاده هایی کردی بگوییم من اعضایی که داده بود به خدا پس دادیم ودر امانت خیانت نکردیم .
حال که دشمنان اسلام دست به براندازی اسلام برداشته اند من هم به دستور خدا و به وظیفه عمل کرده و می خواهم سهم کوچکی در این جهاد فی سبیل الله داشته باشم و اگر هم در انجام این وظیفه شهادت نصیبمان شد ( البته اگر ارج شهید را داشته باشم ولیاقت اینکه به ما شهید بگویند ). بهتر چون خدا در قران می فرماید :
بسم الله الرحمن الرحیم ، ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون ( به نام خداوند بخشنده مهربان ، گمان نبرید آنهایی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه زنده اند ونزد خدای خود روزی می خورند ).
از پدر و مادرم می خواهم که برای شهید شدن من گریه و زاری نکنید زیرا دشمنان همین را می خواهند . اگر من نافرمانی کرده ام از ما راضی شوید . و از برادرانم می خواهم که راه مرا ادامه دهند و اسلحه مرا زمین نگذارند .
از
قول من به ملت ایران ، مخصوصاً آن کسانی که چشم و گوششان را بسته اند تا
نبینند چه می گذرد در دنیا بگویید چرا از آمدن فرزندانشان به جبهه جلوگیری
می کنن ؛ چرا از مالشان نمی گذرند .
ای بیچارگان ؛ در دنیا خواب هستید و وقتی بیدار خواهید شد که نامه اعمالتان را در دست چپتان داده اند.
به روح پاک و مطهرش صلوات نثار می کنیم :
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهادت معنای واقعی زندگی یک فرد است و هر کسی نمی تواند لایق چنین افتخاری شود. امید است ما لیاقت رهروی راه شهدای را داشته باشیم.
درست است که خانواده معظم شهدا در غیبت آنها سختی های زیادی را متحمل شدند و می شوند اما خداوند به آنها قدرت و تحمل و لیاقت این انتظار داده و می دهد تا آنها هم از برکت شهادت این عزیزان بهره مند شوند.
یاد و خاطر شهید محسن عابدینی بخیر .
خداوند خیر به شما بدهد که از شهدا یاد می کنید و راه را از بیراهه نشان می دهید .