گیسوی تو
پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۲۰ ب.ظ
ای خوشا روزی که دستانم به گیسوی تو بود
خانه ام روشن به برق خال اَبروی تو بود
هیچ بویی را مشامم حظ و احساسی نداشت
در مسیر شامه من عطری از بوی تو بود
کاش من هم آشیان می ساختم در باغ دوست
یا که پروازم مسیرش تا سَر کوی تو بود
چون پرستو می پریدم در میان اَبرها
وقت بر گشتن فرودم جَنب و پهلوی تو بود
کاش سَر را بر ندارم از ستون شانه ات
چون یقین دارم کتاب عشق جادوی تو بود
شاعر : علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۹۷/۰۸/۱۷