بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق تا کنون از شهید مجید یحیایی زندگینامه یا شرحی از سجایای اخلاقی اش منتشر نگردیده که به قسمت کوتاهی از آن اشاره می گردد :
شهید مجید یحیایی
تاریخ 9 دی 1338 مصادف با پنج شنبه 1 رجب 1379 در محله نظام آباد تهران کودکی پا به هستی گذاشت که نام مبارک مجید را برایش انتخاب و شناسنامه شماه 8935 به نامش ثبت گردید .
پدرش کاظم یحیایی فرزند احمد اهل اراک بود که تاریخ 6 فروردین 1370 بدرود حیات گفت و در قطعه 55 ردیف 81 شماره 22 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .
مادرش خدیجه احمدی فرزند احمد اهل اراک و سال ها ساکن تهران می باشد . مجید یحیایی دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه عارف منطقه 7 تهران و متوسطه را در دبیرستان فروغی همین منطقه سپری نمود و بعد خدمت سربازی خود را در بحبوبه انقلاب به پایان رسانید .
مجید از هواداران نهضت انقلاب به رهبری حضرت سید روح الله خمینی(ره) بود و در به ثمر رساندن حکومت اسلامی تلاش داشت تا اینکه تاریخ 22 بهمن 1357 به همراه مردم روز زیبای پیروزی را جشن گرفتند .
پس از انقلاب در سال 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در آخرین روز شهریور 1359 رژیم بعث عراق جنگ را بر ایران تحمیل نمود و مجید جهت بیرون راندن دشمن بعثی صبر و قرار نداشت .
یحیایی به فرمان مقتدایش خمینی کبیر وارد نبرد با دشمن گردید و مدتی پس از بازگشت از جبهه تاریخ ۸ اسفند ۱۳۵۹ مصادف با جمعه ۲۲ ربیع الثانی ۱۴۰۱ با سرکار خانم زهره معصومی فرزند محمود که نوه دختری مصیب شفیعی فرزند علی اهل شهر نراق است ازدواج نمود و خطبه عقد جاری گردید.
زندگی در عنفوان جوانی با همه لذت هایش نتوانست مجید را پایبند دنیا کند و از اینکه مشاهده می کرد دشمن در سرزمینش وارد شده عصبانی بود فلذا به فرمان رهبر برای دومین بار عازم جبهه های نور علیه باطل گردید .
مجید این بار که از جبهه بازگشت تاریخ 4 تیر 1360 جشن عروسی خود با همسرش خانم زهره معصومی را در تهران با دلخوشی انجام دادند . طعم دلنشین زندگی و لذت هایش در کام این زوج بود که جبهه ها نیاز به نیرو پیدا کرد و مجید برای سومین مرتبه آمادگی دفاع از حریم دین و مملکتش را اعلام نمود .
فرمانده مستقیم ایشان به او گوشزد کرد که شما تازه از جبهه بازگشتی و وارد زندگی مشترک شده ای اجازه بده مدتی سپری شود تا فرصت های بعدی شرایط مهیا شود . یحیایی به مسئولش اظهار کرد شاید اینبار توفیق شامل حالم شود و مورد قبول حق تعالی قرار بگیرم و تاریخ 5 شهریور 1360 عازم جبهه های غرب کشور شد.
ارتفاعات بازی دراز سالار جبهه های غرب کشور است و ایشان به همراه همرزمانش در این مکان از توابع شهرستان گیلانغرب استان کرمانشاه مستقر می گردد. یکسال از دفاع مقدس گذشته و لیکن این جبهه مورد توجه دشمن بعثی است و روزی نیست که آتشبارهای حریف روی بازی دراز اقدام نداشته باشد .
بر این اساس روز لیاقت و توفیق فرا می رسد و تاریخ 12 شهریور 1360 مصادف با پنج شنبه 4 ذی القعده 1401 مجید یحیایی هدف ترکش گلوله خصم قرار گرفت و قلب نازنینش از تپش ایستاد و به لقاء حق پیوست . سه سلحشور دیگر نیز در کنار وی به شهادت می رسند .
نیروهای تعاون یا رزمنده ها دقیقا نگفتند پیکر مطهر شهید یحیایی به چه سرنوشتی دچار شد و فقط پس از یک هفته به خانواده اش اطلاع می دهند مجید به شهادت رسیده و فعلا دسترسی به پیکرش میسر نیست .
مراسم شهید در مسجد سبحان واقع در خیابان حسینی محله نظام آباد تهران برگزار گردید و بعد کوچه منزلشان منشعب از خیایان مدنی به نام شهید مجید یحیایی نام گذاری شد و این نام همچنان در محله نظام آباد شهره می باشد .
والدین و همسر شهید سال ها در انتظار تفحص او چشم انتظاری می کنند ولی پدر 10 سال بعد از شهادتش دارفانی را وداع گفته و مادر نیز پیر و مریض در بستر چشمانش به درب دوخته شده است .
مجید در طول زندگی کوتاهش یک نوبت از تهران به نراق مسافرت نمود تا با اقوام همسهمسر انقلابی شهید خانم زهره معصومی که به نراق زادگاه نیاکانش عُلقه و تعلق خاطر دارد از چهره های ممتاز فرهنگی است و سال ها بعد ازدواج نمود و صاحب همسر و دو فرزند نیکو می باشد . مشارالیها زینب بار پرچم و رسالت شهید را بر دوش می کشد و از مدافعان بر حق شهیدان و ولایت محسوب می شود .
فرازهایی از وصیتنامه پاسدار شهید
مفقود الجسد مجید یحیایی فرزند کاظم اهل تهران که برای اولین بار پس از 37
سال توسط سایت سلحشوران شهر نراق نمایش می گردد :
بِسمِ الَّلهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
اِنَّا للَّه وَ انَّا اِلَیهِ الرَّاجِعُونَ ما از خدائیم و بازگشت همه به سوی اوست
قُل اِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ العالَمِینَ
بگو نماز من و عبادت من و زندگی و مرگ من برای خدا پروردگار جهانیان است . امروز اسلام احتیاج به فداکاری و گذشت و شهید دارد . امروز اسلام احتیاج به آن دارد که ۱۲۰۰ سال قبل پیامبر بزرگ اسلام محمّد بن عبدالّله (ص) با خود به میان مردم آورد.
امروز اسلام احتیاج به عاشوراها و کربلاها و حسین ها(ع) و ۷۲ تن یاران امام دارد.
و ما موظفیم که وظیفه ی الهی خود را انجام داده و دیگران را به وظایف مهم دعوت کرده و از کارهای زشت و غیرالهی بازداریم .
اینجانب مجید یحیائی اسم پدر کاظم دارای شناسنامه شماره ۸۹۳۵ صادره از تهران
من فقط به خاطر اسلام عزیز و قرآن کریم و رضای خداوند بزرگ و مهربان و بخشنده کُشته شدم .
وصیت می کنم شما را به صبر و تقوا ، حق و رحمت الهی و نماز و به اینکه حق دیگران را محترم بشمارید و به حق و مال یکدیگر چشم نداشته و تجاوز نکنید و غیبت و کارهای زشت نکنید . نسبت به یکدیگر(مسلمان ها) مهربان و نسبت به کفّار با شدیدترین نحو رفتار کنید . حرف های امام خمینی این رهبر بزرگ و نعمت الهی را گوش کرده و انجام دهید و قدر این نعمت الهی را بدانید . خمس و زکات ( علم _ مال _ جان ) و هر چیز دیگر را بدهید . مرا در بهشت زهرا در کنار شهدای اسلام دفن کنید و برایم نماز وحشت و دیگر اعمال دفن را انجام دهید . ثلث مال خود را خرج خودم کنید .
و در کنار عکس من قرآن و عکس امام(آیت الله سید روح الله خمینی) نیز باشد و کسانی که نماز نمی خوانند و کسانی که ضد انقلاب اسلامی و ضد روحانیت هستند و کسانی که قدم برای اسلام و مسلمین برنمی دارند و کسانی که نسبت به این افراد ناشایست بی تفاوت و یا طرفدار کفر هستند ،حق این را ندارند که بر سر قبر من بیایند و یا در مراسم ختم من شرکت کنند .
یا کسانی که بی حجاب هستند و کسانی که ضد دولت جمهوری اسلامی هستند حق شرکت در مراسم ختم و در کنار قبر مرا ندارند و اگر غیر از این باشد روح مرا آزرده کرده اید . تنها حزب الّهی ها باید در کنار قبر من بیایند و در مراسم ختم من شرکت کنند و از بچه های محل حزب الّهی ها می خواهم که در مسجد محلّه مان برایم ختم بگیرند .
از پدر و مادر و همسر و دیگران می خواهم که مرا حلال و برای من طلب آمرزش بکنند . و از همسر عزیزم کاملا" راضی هستم و امیدوارم راه مرا ادامه دهد .
جملاتی که شهید مجید یحیایی در بالای هر صفحه ای از وصیتنامه جداگانه نوشته است :
الّله اکبر - خمینی رهبر
اسلام پیروز است همیشه ؛ که وعده ی خداوند است
مرگ حق است و همه می میرند چه بهتر که در راه خدا کشته شویم