سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

مرتضی علی آقایی تاریخ 8 دی 1333 درشهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی در یک خانواده ی مذهبی و زحمتکش دیده به جهان گشود.

مرتضی در آغوش پدر

مادرش سیده خانم آغا جوادی فرزند سید جواد بن سید جعفر نام داشت و پدرش علی اکبر علی آقایی فرزند یوسف بن علی آقا از راه کشاورزی امرار معاش می نمود .

                   

نامبرده علاوه بر تحصیل کمک حال پدر در امر کشاورزی بود . دوره ی ابتدایی و راهنمایی را در نراق ودوره ی متوسطه را در شهر دلیجان به پایان رساند و در شهریور سال 1355به اخذ دیپلم در رشته ی طبیعی نایل گردید .

مرتضی علی آقایی در عنفوان جوانی

زمستان سال 1355به خدمت سربازی اعزام گردید . چهار ماه آموزشی را در لشکرک تهران و دو ماه تخصصی را در لشکر 92 زرهی اهواز در رسته ی زرهی به پابان رساند و به اخذ درجه ی گروهبان سوم وظیفه نایل آمد.

  

بعد از اتمام دوره ی تخصصی به پادگان 151 دژ خرمشهر که یک گردان مستقل مرزی و از گردان های نمونه ی رژیم شاهنشاهی بود اعزام و بلافاصله به منطقه ی صفر مرزی شلمچه اعزام گردید.

لازم به توضیح است که شروع جنگ اول ایران وعراق از سال 1348بود وتا پایان سال 1355 ادامه داشت و بعد از آن صلح ایران و عراق شروع شد و نیروهای رزمی هر دو کشور به پشت مرزهای خود باز گشتند و مناطقی را که ایران در زمان جنگ تصاحب کرده بود طبق نقشه به عراق بازگرداند. این کار در زمان احمد حسن البکر رییس جمهور وصدام حسین عبدالمجید نخست وزیر وقت عراق و امیر عباس هویدا نخست وزیر ایران انجام شد.

به هر حال آقای علی آقایی 18 ماه خدمت سربازی زمان جنگ در منطقه ی کوشک و شلمچه سپری شد و زمستان 1355از خدمت وظیفه ترخیص و کارت پایان خدمت را از گردان دژ خرمشهر دریافت نمود .

سپس در نیروی هوایی قسمت همافری استخدام شد و در مرداد 1357 درست زمانی که زمزمه ی پیروزی انقلاب به رهبری حضرت سید روح الله خمینی (ره) به گوش می رسید با یکی از افسران به نام ستوان نصری معاون گروهان به علت دفاع از حق خویش و دیگران بازداشت می گردد . فرمانده گردان سرگرد یعسوبی ( بعدا از کشور متواری گردید ) مراتب را به مافوق گزارش کرد .

بعد از 51 روز بازداشت به اتهام بی انضباطی توسط سپهبد خلبان نادر جهانبانی(1307 – اعدام 22 اسفند 1357) در پشت درهای بسته ی زندان غیابا محاکمه و از نیروی هوایی اخراج گردید .

وی بعد از انقلاب مجدداً به محل کار مراجعه کرد که به علت پاکسازی ارتش برگشت مجدد زمان بَر بود فلذا از این کار منصرف شد .

در اوسط سال 1359به مدت شش ماه به عنوان معلم حق التدریس در آموزش و پرورش انجام وظیفه نمود و در اواخر همین سال به علت ادامه جنگ تحمیلی به عنوان نیروی احتیاط دوره ی 55 به خدمت مجدد اعزام و توسط لشکر 16 زرهی قزوین طی یک دوره ی فشرده آموزشی به منطقه ی جنوب اعزام گردید .

از راست : مرتضی علی آقایی ، شهید غلامعباس علی آقایی

درست زمانی که دشمن تا نزدیکی اندیمشک پیشروی کرده بود و زمزمه ی صلح از زبان سید ابوالحسن بنی صدر خائن به گوش می رسید . شهریور سال 1360 از خدمت احتیاط مرخص شد . در واقع مقطع سربازی و جنگ 18ماه در رژیم پهلوی و6 ماه در زمان جمهوری اسلامی در کارنامه اش دارد .

    

پاره ای از مشکلات زندگی باعث شد که نتواند به تحصیل ادامه دهد و با همان مدرک دیپلم سال 1364 در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران در بخش تحقیقات زنبور عسل مشغول به کار شود . پس از 12 سال کار در این نهاد به دانشکده ی کشاورزی دانشگاه تهران منتقل شد و همچنان در حال خدمت می باشد .

* آقای مرتضی علی آقایی به سلحشوران شهر نراق اظهار داشت :


سال 1375به دلیل علاقه ای که به حرفه ی خویش داشتم و عدم شناخت مردم را در مورد عسل شاهد بودم فلذا تصمیم گرفتم کتابی در مورد عسل بنویسم .نوشتن کتاب با توان علمی پایین (دیپلم) تا اندازه ای برایم مشکل بود .

بالاخره با استعانت از خداوند متعال و مشوق همکاران توانستم به این خواسته جامه عمل بپوشانم و کتابی تحت عنوان "عسل درمانی" را چاپ و به بازار فروش عرضه نمایم .

روزی یکی از کتاب های مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی را در مورد امام علی علیه السلام مطالعه که تحت تاثیر قرار گرفتم . تصمیم بر این شد کتابی در مورد آن امام همام بنویسم. تا اندازه ای در فن نوشتاری تجربه کسب کرده بودم وبا استفاده از منابع معتبر علمی و مذهبی دومین اثر خود را تحت عنوان "چشمه سار آفتاب نبوی امام علی بن ابیطالب" را چاپ و روانه ی بازار فروش نمودم .

در مورد اثر سوم مطالبی جمع آوری نمودم و خواستم به کتاب اول اضافه نمایم و به اصطلاح کتاب را با تجدید نظر واضافات منتشر کنم که ناشرم زنده یاد دکتر شاپور گهواره (0-1392) موسس انتشارات نوپردازان و آییژ به من گفت این مطالب را کاملتر کن و من برایت به صورت یک کتاب جداگانه در می آورم وسومین اثر تحت عنوان " زنبور عسل و زنبور داری" چاپ و منتشر گردید .

مرحوم دکتر شاپور گهواره درسال 1386 کتابی تحت عنوانbeekeeping for dummies به معنی زنبورداری برای همه که از امریکا آورده بود به عنوان هدیه به من داد و گفت:
اگر توانستی این کتاب را ترجمه کنی من آن را برایت چاپ می کنم . کتاب را به منزل آوردم یکی دو صفحه ی آن را خواندم و خوشم آمد . پیش خود گفتم: من دیپلم کجا و ترجمه ی کتاب کجا ؟
به هر حال دل به دریا زدم . هنوز توان علمی قدیم را در خود احساس می کردم . همسر و فرزندانم مشوّق وهمکار من شدند و کمک نمودند . مدت دو سال طول کشید تا کتاب ترجمه شد و ویرایش علمی آن توسط خودم و ویرایش ادبی آن توسط دو تن از اساتید اهل فن انجام گرفت وسرانجام کتاب در بهار سال 1390 به چاپ رسید.

لازم به توضیح است که کتاب فوق از سری کتاب های دامیز از انتشارات بزرگ وایلی در امریکا می باشد که براى نخستین بار در کشور چاپ و منتشر شد .

در پایان یاد آوری می شود که از چهار اثر فوق ، دو عنوان تالیف، یک عنوان تالیف و ترجمه و یک عنوان ترجمه می باشد.


                                                                                                                        مرتضی علی آقایی

از نویسنده شهیر شهر نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی به پاس همه ی زحمت هایش تقدیر و تشکر می نماییم . مردم قدرشناس نراق و مجموعا ایران به چنین انسان های فاخری مباهات می کنند .


۱۱ نظر ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۴۷
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از دلیجان در استان مرکزى به شهر مشاهیرخیز و علم و ادب مشهور است.

به یکی دیگر از یکصد مشاهیر  شهر مذهبى و کهن نراق می پردازیم: 

آیت الله میرزا عبدالرحیم نراقى فرزند میرزا محمد حسن بن ملا محمد مهدى نراقى(آقابزرگ) از عالمان شیوا گفتار اهل نراق می باشد.

معظم له یکى از مشاهیر نراق در منطقه کاشان بوده و از روحانیون صاحب نفوذ خاندان نراقى به شمار می رفت که به دلیل نافذ بودن کلامش به سیف الشریعه مشهوریت داشت و این نام نیکو در تاریخ ثبت گردیده است.

معظم له علاقه وافر به نراق و زادگاه نیاکانش داشت. یکی از فرزندان وى حسن نام داشت. میرزا عبدالرحیم سیف الشریعه در ربیع الاول سال ١٣٣٨ هجرى قمرى دارفانى را وداع گفت.
از زمان رحلت این عالم ربانى نزدیک یک قرن می گذرد.

منابع:

کتاب علما و دانشمندان کاشان صفحه ۴٢۶

کتاب تلخیص مرصادالعباد و چند مقاله صفحه ١٩٣



تهیه و تنظیم سلحشوران شهر نراق

۱ نظر ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۵۴
سلحشوران شهر نراق

نراق احتیاج به یک استادیوم(زمین) ورزشی دارد . در این بخش جوانان علاقمند به ورزش زیاد هستند امّا عواملی برای پرورش این استعدادها لازم است و این مشکلی است که از سال ها قبل جوانان ورزش دوست نراق با آن روبرو هستند .

در صورتیکه مقدمات تاسیس استادیوم(زمین) از قبیل تهیه زمین مورد نظر فراهم شده هنوز که یکسال از این جریان می گذرد در این مورد اقدامی نشده است و علّت آن برای ما معلوم نیست و جوانان بعلت نداشتن زمین ورزش و وسایل ورزشی استعدادشان به هدر می رود .

لذا ضمن مراجعه به دفتر نمایندگی تقاضا کردند تا نسبت به درخواست آنها اقدام شود .


شماره : 108
تاریخ 3/4/1349
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۳۷
سلحشوران شهر نراق

خلاصه سند

فروشنده: آقای استاد رضا آعلی به شناسنامه شماره 337 صادره از نراق فرزند مرحوم استاد اسماعیل نراقی

خریدار: بانو صنمبر خانم رزاقی به شماره شناسنامه. ....صادره از نراق فرزند علی آقا زوجه مرحوم کربلایی ابراهیم

مورد معامله:همگی و تمامی دو دانگ از جمله ششدانگ یک باب حصار واقع در محل سفلای نراق

به تاریخ 21 اردیبهشت سال 1327 شمسی


مرقومه پشت سند:

حاضر گردید بانو صنمبر رزاقی دارنده شناسنامه شماره . .. صادره از نراق متعلقه مرحوم کربلایی ابراهیم نراقی وصلح شرعی نمود در حق عالیشان آقا ی علی اکبر رزاقی شناسنامه شماره ...صادره از نراق فرزند مرحوم مشهدی یوسف نراقی تمامی مورد معامله در ظهر سند دو دانگ مشاع از یک باب حصار و متعلقات آن

تاریخ 7 دی ماه 1330مطابق با نهم ربیع الاول سال 1371قمری


سند فوق دو رو است

==

سند دوم یک رو

فروشنده:بانو رقیه رزاقی فرزند مرحوم کربلابی ابراهیم زوجه مشهد ی حسن رزاقی به شناسنامه شماره.743صادره از نراق

خریدار:علی اکبر رزاقی فرزند مرحوم یوسف همگی و تمامی از یک دانگ از جمع شش دانگ یک باب حصار مشهور به حصار کربلایی مهدی واقع در محله سفلای نراق آذر ماه 1330 شمسی


توضیحات: ملک مذکور جلو آب انبار پایین و جنب منزل عبد المبین می باشد. سه دختر مرحومه صنمبر رزاقی عبارتند از :
ربابه رزاقی(همسر اول علی اکبر علی آقایی)
رقیه رزاقی (همسر حاج حسن رزاقی)
ام البنین رزاقی (همسر مرحوم سید میرزآقا باشی)


علی اکبر در آن موقع شناسنامه نداشته وبه نام علی اکبر رزاقی معروف بوده که بعدا مرحوم برادرش عباس رزاقی شناسنامه به شهرت علی آقایی گرفته چون پدر بزرگشان به نام علی آقا مشهور بود .

از جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت ارائه اسناد و بازخوانی آنها کمال تشکر را داریم .

۱ نظر ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۵
سلحشوران شهر نراق

حشره کیک(کَک) اهالی را سخت ناراحت دارد .

امسال در شهر نراق کیک فراوان است و عموم اهالی را از خود ناراحت دارد . اهالی انتظار دارند اداره ریشه کنی مالاریا و بهداری در باره ریشه کن کردن این حشره موذی اقدام موثری انجام دهد .

شماره : 69
تاریخ 27/2/1349
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۷
سلحشوران شهر نراق

از دیرباز بین مردم دلیجان و نراق وفاق و همگرایی وجود داشته است . جوانان نراقی در بسیاری از ادارات و مراکز دلیجان اشتغال به کار دارند و در کنار سایر کارگران و کارمندان به نحو مطلوب و شایسته انجام وظیفه می نمایند . همدلی و همزبانی در بین مردم این دو شهر فزونی داشته و آثار و برکاتش مشهود است .

از راست : حجت الاسلام نعمت الله کاظم زاده - حاج قدرت الله ایزدی- حاج عباس باقری - حاج احمد ابوالحسنی

دهه فجر پارسال تاریخ 16 بهمن 1393 در قسمت هایی از سالن همایش بزرگداشت سردار شهید سید نظام جلالی از مردم نوع دوست نراق نشسته بودند و دهه فجر امسال تاریخ 18 بهمن 1394 در قسمت هایی از سالن کنگره بزرگداشت سردار شهید کاظم محمودی از مردم خونگرم دلیجان گوش جان به مطالب سخنرانان دادند.

29 مرداد 1369 اسرای ایرانی از قید و بند اردوگاه های طاقت فرسای عراق متجاوز رهایی یافته و به ایران و نهایتا شهر نراق بازگشتند . همه اقشار جامعه به استقبال اسرا آمدند و در مسیر و نهایتا منزلشان از خیل عظیم مهمانان استقبال کردند و خاطره ها تعریف نمودند .

یکی از مستقبلین حجت الاسلام حاج نعمت الله کاظم زاده اهل شهرستان شایسته پرور دلیجان بود که عکسی به یادگار گرفته شد .
25 سال بعد تاریخ 18 بهمن 1394 در شهر نراق کنگره ای به مناسبت تجلیل از مقام شامخ سردار شهید کاظم محمودی یکی از فرماندهان دفاع مقدس برگزار گردید .

حاج احمد ابوالحسنی و حجت الاسلام نعمت الله کاظم زاده

حجت الاسلام نعمت الله کاظم زاده رزمنده دفاع مقدس و پدر دو شهید(محمد و احمد کاظم زاده) و آزاده و جانباز گرانقدر حاج احمد ابوالحسنی بر حسب اتفاق در صف اول و کنار هم قرار گرفتند .

عکاس سلحشوران شهر نراق این عکس را شکار کرد تا زیبایی های حضور با هم بودن و همدلی را پس از 25 سال در آستانه انتخابات مجلس یادآوری نماید .


۳۰ نظر ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۹
سلحشوران شهر نراق

چون برادرم مظاهر لطفی طی عملیات محرم به شهادت رسید پدرم برای رفتن جبهه کمی سختگیری می کرد و علاقه داشت خودش برود . در عین حال برای چهارمین بار به جبهه اعزام شدم .

عبدالله لطفی

دی ماه 1365 به همراه رزمندگان شهر قم در گردان روح الله جمعی لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) سازماندهی شدم و مستقیم در عملیات غرور آفرین کربلای 5 در شلمچه خرمشهر استان خوزستان حضور داشتم .

    

بعد از عقب نشینی که صورت گرفت در شرایط جدید در گردان علی بن ابیطالب(ع) به عنوان تک تیرانداز سازماندهی و در خط پدافندی جاده شلمچه مشغول فعالیت گردیدم .

تاریخ 0/11/1365 در اثر شلیک گلوله توپ ارتش متجاوز عراق مجروح شیمیایی شدم . همرزمم آقای حسن شفیعی فرزند بشیر اهل شهر نراق که مسئولیت حمل مجروح در جبهه را بر عهده داشت به من کمک کرد تا سوار آمبولانس شوم تا به عقبه خط مقدم منتقل گردم .

معالجه اولیه صورت گرفت و به بیمارستان شهید بقایی اهواز انتقال یافتم . آنجا درمان ادامه یافت و من را سَر و تَه کردن تا حالم بهم بخورد تا بلکه میزانی از مواد سَمی شیمیایی دفع گردد و بعد هم در آب خیلی سرد انداختند .
سپس به بیمارستان ولیعصر(عج) اراک در استان مرکزی اعزام گردیدم . صبح روز بعد فرار کردم و به زادگاهم شهر نراق آمدم تا در عزاداری و تعزیت دوستان شهیدم شرکت کنم :

غلامرضا یوسفی فرزند عباس – غیاث عابدی فرزند آقا کمال – قاسم جعفری فرزند ابراهیم – غلامرضا یوسفی فرزند نوروز


تا کنون به کسی نگفته ام شیمیایی هستم و به هیچ عنوان به بنیاد جانبازان مراجعه نکرده ام . در حال حاضر عوارض شیمیایی اذیتم می کند و در شرایط خاص دچار خونریزی معده می شوم که دکترها آن را ناشی از عوارض شیمیایی دانسته اند .

رزمنده جانباز حاج عبدالله لطفی فرزند محمد اهل شهر نراق تاریخ 7/6/1392

۵ نظر ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۴۰
سلحشوران شهر نراق

به همت بسیج شهر شهید پرور نراق به فرماندهی سرگرد محمد شریفی و مساعدت بی دریغ بسیجیان روز یکشنبه تاریخ 18 بهمن 1394 همزمان با سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت سید روح الله خمینی(ره) کنگره بزرگداشت سردار پاسدار کاظم محمودی برگزار گردید .

مکان کنگره سالن ورزشی شهید رجایی شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی بود و برنامه از ساعت 14 آغاز گردید .

مجری برنامه جانباز دفاع مقدس محمد رحمان نظام اسلامی و نغمه خوان مجلس حاج حسین هوشیار بود .


سردار سرتیپ پاسدار حاج علی فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین کشور از جانبازان جنگ تحمیلی به ایراد سخنرانی پرداختند .

مردم و مسئولین شهرهای مذهبی دلیجان و نراق از عمده ترین مدعوین کنگره بودند .










http://roozgozar.com/piczibasazi/matlab/01/roozgozar.com-0019.gif


۱۵ نظر ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۱۱
سلحشوران شهر نراق

سید حسین هاشمی تاریخ 13 آذر 1342 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان در استان مرکزی متولد گردید . پدرش آقای سید ماشاء الله هاشمی فرزند سید عباس و مادرش خانم مرحمت اسماعیلی فرزند یوسف نیز از اهالی شهر تاریخی نراق می باشند .

شهید سید حسین هاشمی در نوجوانی

شش ساله بود که جمع خانواده به شهر قم عزیمت و ساکن گردیدند . سال 1356 در سن 14 سالگی تحصیل می کرد و علاقه وافر به نهضت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) داشت . در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی کوشا و فعالیت چشمگیری داشت .

حضور مستمر سید حسین در درگیری های مردم انقلابی با مامورین شاه در خیابان چهارمردان از وی چهره شناخته شده ای ترسیم نمود به گونه ای بارها نیروهای نظامی در محل سکونتش درصدد برخورد با ایشان بودند .


هر چه به پیروزی انقلاب مردمی نزدیک تر می شدیم سید حسین فعالیتش بیشتر می شد تا اینکه لحظه تاریخی ورود حضرت امام خمینی(ره) معمار کبیر انقلاب از پاریس به تهران فرا رسید .
نامبرده با جمعی از مردم فداکار روز 12 بهمن 1357 برای استقبال از مقتدایش به تهران روانه شد تا از نزدیک روی ماه رهبرش را مشاهده کند .

                   
                                                              سید ابوالفضل هاشمی


از آقای سید ابوالفضل هاشمی فرزند سید ماشاءالله بابت پشتیبانی همیشگی اش قدردانی می کنیم .


توضیحات سلحشوران شهر نراق

پاسدار جانباز سید حسین هاشمی با وجود زخم جنگ باز به جهاد ادامه داد و تاریخ 22 دی 1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد .

   

پیکر مطهرش در مقطع بمباران هوایی ارتش بعث عراق به شهر قم و سرمای زمستان به طرز با شکوهی تشییع و در گلزار شهدای علی بن جعفر تا ظهور مولایش به امانت گذاشته شد .


۲ نظر ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۵
سلحشوران شهر نراق
تولد

کاظم محمودی تاریخ 1 فروردین 1338 برابر 12 رمضان 1378 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی در خانواده ای مذهبی متولد و شماره 10 برای شناسنامه اش در نظر گرفته اند .

  
سردار شهید کاظم محمودی
در نوجوانی
نراق زادگاه 100 نفر از مشاهیر و دانشمندان و عالمان از جمله علامه ملا احمد و ملا محمد مهدی نراقی به شهر مشاهیر خیز علم و فرهنگ لقب یافته است .

والدین

پدرش حاج علی محمودی فرزند حسین و مادرش حاجیه فاطمه رضایی فرزند علی نام داشتند . والدینش انسان های با ایمانی بودند و به لقمه حلال بسیار اهمیت می دانند .

  
                               مرحوم حاج علی محمودی                     مرحومه حاجیه فاطمه رضایی
به نماز اول وقت و نماز جماعت اهتمام داشتند ، پدر همیشه می گفت : اگر مَرد لقمه حلال برای خانواده اش فراهم کند بزرگترین خدمت را به آنان نموده است و مادرش هم انسانی مقید و از خانواده سرشناس و فرهنگی بود که این امتیازات بی تاثیر در شخصیت ممتاز و اخلاق و رفتار و ظلم ستیزی و یاور مظلوم بودن کاظم نبود.


سردار شهید کاظم محمودی
کاظم عاشق امام حسین (ع) و ماه محرم بود و در ماه محرم و در عملیات محرم نیز جاودانه شد و این محبت و علاقه را از خانواده به یادگار داشت .


مزرعه کندقه حومه شهر نراق در فصل برداشت محصولات- 1359
پدرش کشاورز بود و مادرش قالی بافی می کرد. این فرزند از بچگی در مزرعه کندقه حومه شهر بخصوص در فصل تابستان که اوج کار کشاورزی است کمک حال پدر بود. پدر سخت تلاش می کرد تا فرزندانش در آرامش به تحصیل بپردازند .

تحصیلات

کاظم دوره دبستان را در مدرسه فاضل نراقی و دوره متوسطه را در دبیرستان حاج عباس معصومی در شهر نراق سپری و خرداد 1357 دیپلم خود را دریافت نمود .

سردار شهید کاظم محمودی در جوانی

مختصری از سجایای اخلاقی

علاوه بر اینکه تحصیلات شایسته داشت از اخلاق خوبی نیز برخوردار بود . بی اغراق همه او را دوست داشتند بطوریکه از دور که مشاهده می شد آثار لبخند بر چهره همه آشکار می گشت.


سردار شهید کاظم محمودی
فرد متواضع و بسیار نرم خو و در مسائل دینی و اعتقادی انسانی نسبتا کامل بود . وی خود را شاگرد مکتب امام خمینی(ره) می دانست، همیشه می گفت همه داشته های ما از انقلاب اسلامی و به برکت وجود امام و روشنگری ایشان است ، منشاء همه اینها نیز اسلام است ، و این اسلام بود که موجب هدایت ما شد .

تلاقی شهادت سردار کاظم محمودی و تعدادی شهیدان دیگر در محرم سال 1361 شمسی و شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش در محرم سال 61 قمری فلسفه ای دارد که شهدا و جنس هایی از آنان آگاه هستند .


فعالیت های سیاسی کاظم محمودی

شروع فعالیت جدی سیاسی و اجتماعی کاظم از تابستان های سال 1356 و 1357 در تهران آغاز شد که برای گذران سه ماه تابستان در طلا فروشی دریای نور در خیابان ولیعصرعج(پهلوی سابق) مشغول گردید.

وی با مطالعه کتاب های روشنگر و با شرکت در مجالس وگوش دادن به خطابه ها و سخنرانی های روحانیت متعهد پیرو خط امام خمینی(ره) به فاسد و ظالم بودن دستگاه حاکم پهلوی پی برد. از هر فرصتی استفاده می کرد و در تظاهرات علیه استبداد پهلوی شرکت می نمود.



13 شهریور 1357 در مراسم با شکوه عید فطر در قیطریه شرکت داشت که پس از اقامه نماز تظاهرات عظیمی بر پا گردید .
16 شهریور 1357 در راهپیمایی بزرگ تا میدان آزادی با موتورسیکلت شرکت داشت .
17 شهریور 1357 در واقعه کشتار خونین جمعه سیاه با چند نفر از اقوام از جمله آقای غلام محمد ابوالحسنی شرکت داشتند.


سردار شهید کاظم محمودی
چند روزی از پیروزی انقلاب گذشته بود، نیروی نظامی و انتظامی وجود نداشت و کاظم هم همراه دیگر افراد انقلابی به ایجاد نظم و گشت زنی می پرداخت .
12 بهمن ورود معمار کبیر انقلاب امام سید روح الله خمینی(ره) وارد ایران شد و 22 بهمن انقلاب مردمی به پیروزی کامل رسید و کاظم در این مدت در نراق به سر می برد و به سهم خود فعالیت انقلابی داشت .


دوران خدمت سربازی

تاریخ 30 اردی بهشت 1358 به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره آموزشی در پادگان لشکرک تهران در لشکر 92 زرهی – گردان دژ -گروهان 151 در خرمشهر استان خوزستان سازماندهی گردید . بیشترین زمان سربازی را در جزیره مینو آبادان سپری نمود.

30 تیر 1359 کارت پایان خدمت را دریافت و به زادگاهش نراق بازگشت .

عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محلات

پس از خدمت دو ماه و نیم گذشته بود که روز 31 شهریور 1359 فرودگاهای کشور از جمله فرودگاه مهر آباد تهران مورد تجاوز و حمله هواپیماهای ارتش عراق قرار گرفت و جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد.


در جریان این تجاوز ناجوانمردانه کاظم آرام و قرار نداشت، با بصیرتی که داشت کار و زندگی را رها و در روزهای اولیه جنگ تاریخ 15 مهر 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات درآمد.
دوره آموزش مخصوص سپاه را به مدت 45 روز به همراه عده ای دیگر از سبز پوشان در پادگان منظریه قم با موفقیت سپری نمود .

اولین اعزام به جبهه

کاظم آذر ماه 1359 از سپاه محلات به جبهه اعزام شد و نامه ای از جبهه دارخوین برای خانواده اش در نراق موجود است که تاریخ آن 6 دی 1359 می باشد و نوشته ماموریت ما دو ماهه می باشد .


دومین اعزام به جبهه
دومین حضور در جبهه اول اردیبهشت 1360 بود و در یکی از اولین عملیات های موفق ایران بنام عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا تاریخ 21/3/1360 شرکت داشت .


سردار شهید کاظم محمودی
 کاظم این چریک جوان مثل شیر جنگید وعراقی ها غافلگیر شده بودند ولی در این عملیات پس از رزمی قهرمانه ، بر اثر تیر اسلحه کلاشینگف از ناحیه سر مجروح شد .

در بهداری مستقر در روستای محمدیه دارخوین که در فاصله سه الی چهار کیلومتری محل معرکه منتل می شود و سپس مدتی را برای درمان کامل در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری می گردد.

سومین اعزام به جبهه

سومین اعزام به جبهه در اوایل آبان 1360 جهت حضور در پدافندی عملیات پیروزمندانه ثامن الائمه و شکست حصر آبادان بود که ایشان حدود سه ماه در جبهه های حومه دارخوین استان خوزستان حضور داشت و به عنوان مسئول قبضه خمپاره‌انداز فعالیت داشت . در همین ایّام برادر بسیجی اش عبدالله نیز در جبهه محمدیه حضور داشت .


جبهه جنوب - سال 1361

ایستاده از راست : سردار کاظم محمودی فرزند علی - محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله - مظاهر لطفی فرزند محمد(شهید)
نشسته از راست : سید اکبر کاظمی فرزند سید محمد - حسن ترابی فرزند فتح الله

در این اثنا عملیات طریق‌القدس در منطقه سوسنگرد در 8 آذر 1360 آغاز شد و در این هنگام به دلیل نیاز به نیروهای کمکی یک گروهان آر پی جی زن که کاظم جزء آنان بود وارد صحنه شدید کارزار شد و نهایتا به آزادسازی مناطقی از جمله شهر بستان می گردند .

مربی گری در چهارمین اعزام به جبهه و شرکت در عملیات فتح المبین

چهارمین حضور بهمن 1360 به اهواز می باشد و در دانشگاه جندی شاهپور به عنوان مربی مشغول آموزش دادن به نیروهایی شد که هر روز از اقصی نقاط کشور به جبهه می امدند .



در پادگان های پشت خط بخصوص پادگان نمونه اهواز مشغول آموزش نیروهایی از جمله برادرش عبدالله می گردد که از شهرهای مختلف برای دفاع به خوزستان اعزام می شدند .


جبهه جنوب - سال 1361
از راست : سردار شهید قدرت الله کمره ای فرزند رمضان - حسن ترابی فرزند فتح الله - سردار شهید کاظم محمودی فرزند علی - سید مظفر موسویان فرزند سید غضنفر

کاظم با نیروهای آموزش دیده تاریخ 2 فروردین 1361 در عملیات بزرگ فتح المبین شرکت می کنند و پیروزی عظیمی را برای ملت ایران به ارمغان می آورند.


شرکت در تشییع پیکر مطهر برادرش و شهدای محلات و دلیجان

کاظم پس از پایان عملیات پیروزمند فتح المبین و اتمام ماموریتش برای تشییع پیکر مطهر برادرش عبدالله و سه تن دیگر از شهدای نراق (سید غلامرضا باشی – ابوالفضل بیابانگرد – مهدی عباسی ) و دوستانش در شهرهای دلیجان(شهید محمدرضا پاینده)و محلات(30 نفر) به نراق بازگشت .


تشییع پیکر مطهر شهید عبدالله محمودی تاریخ 12 فروردین 1361 در شهر نراق و حضور برادرش سردار کاظم محمودی 

در مراسم هایی که برای شهادت برادر دلبندش عبدالله برگزار گردید روحیه آور بود و با صلابت به اعضای خانواده بخصوص مادرش دلداری می داد . بعد از برگزاری هفتم برادرش بدون اینکه از مرخصی استحقاقی ناشی از برگشت ماموریت استفاده کند به سپاه پاسداران محلات مراجعه و به فعالیت های محوله ادامه داد .


پاسداران انقلاب سپاه پاسداران شهرستان محلات - سال 1360

علی رعیتی راد فرزند حسین - ... رجبی اهل محلات -سردار شهید کاظم محمودی فرزند علی - حسن ؛ محمد کریمی فرزند علی اهل مشهد اردهال - علی اکبر دلاوری فرزند حسین اهل دلیجان
 

کاظم تمایلی به ماندن در پشت جبهه را نداشت، همیشه درخواست و تقاضای رفتن به جبهه را داشت .


پنجمین و آخرین اعزام به جبهه

پنجمین حضور کاظم در جبهه شهریور 1361 می باشد که به تیپ 17علی ابن ابیطالب(ع) ملحق می گردد . بعد از چند روز سردار مهدی شیخ زین الدین(شهید) به او می گوید شما هدایت یک گردان را بر عهده بگیرد .



 ولی با تواضعی که داشت فرماندهی آن را نپذیرفت و اخرالامر با پیشنهاد کاظم دوستش حسین انصاری که از درایت خوبی برخوردار بود فرمانده گردان محمد رسول الله (ص)را بر عهده می گیرد .


داخل قطار به سمت جبهه های خوزستان - سال 1361

از راست : سید مظفر موسویان فرزند سید غضنفر - سردار شهید مظاهر لطفی فرزند محمد - حسن ترابی فرزند فتح الله - محسن عبدلی فرزند حسین - سرار شهید کاظم محمودی فرزند علی

نامبرده معاونت فرماندهی گردان را پذیرفت ولی با بزرگواری که پاسدار حسین انصاری داشت اغلب کارها را به او محول می کرد . انصاری علاقه زیادی به کاظم داشت و همیشه دوست داشتند با هم کار کنند.متقابلا" کاظم هم برای وی خیلی ارزش قائل بود .


شهادت طی عملیات محرم در عین خوش موسیان استان ایلام

مرحله اول عملیات محرم در تاریخ 10/8/1361 با رمز یا زینب (س) آغاز شد، با استفاده از تکنیک غافلگیری با سرعت خط عراقی ها شکسته شد در مرحله ی اول فرمانده گردان محمد رسول الله (ص) آقای حسین انصاری مجروح و جهت مداوا به عقبه خط منتقل و سردار کاظم محمودی به عنوان جانشین عملا فرماندهی گردان را برعهده گرفت و با توکل بر خدا و با درایت و قابلیت و ایمان و شجاعت ضربه کاری به نیروهای عراقی وارد ساخت.


مرحله دوم عملیات ایشان در نزدیکی های جاده آسفالت پاسگاه شرهانی عراق زیر آتش سنگین دشمن متجاوز قرار گرفته و تاریخ 16 آبان 1361 یک گلوله خمپاره در کنارش منفجر می شود که از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرارگرفته و به آرزویش شهادت نائل می گردد .


پیکر مطهر
سردار شهید کاظم محمودی
 همه ی نیروهای گردان محمد رسول الله (ص) عزیزترین یار و فرمانده دلسوز خود را از دست داده بودند و چشمان همه گریان بود . او تا آخر لحظه حسین وار جنگید و عاشقانه به دیدار حق شتافت . همیشه به برادر شهیدش عبدالله که هفت ماه زودتر آسمانی شده بود غبطه می خورد و زود هم به او ملحق گردید .



تشییع پیکر مطهر سردار کاظم محمودی در شهر نراق

مردم متدین و دینمدار شهرهای دلیجان ؛ محلات ؛ نراق و روستاهای حومه در زیر بارش رحمت الهی باران بر سر و سینه کوبیدند .


تشییع پیکر مطهر سردار شهید کاظم محمودی در زیر بارش رحمت الهی باران و حضور با شکوه و حماسی مردم منطقه - 16 آبان 1361

غنچه های هفتگانه عروسی به رسم آیین کُهن و تاریخی غنچه گردانی ازدواج در نراق بر روی دستان اقوام و دوستاران شهدا در مراسم شب هفتم سردار محمودی به حرکت در آمد و زنان با صدای کِل(لیلی کردن) در کنار غنچه های عروسی صحنه های ایثار را به نمایش گذاشتند .

  
مراسم شب هفتم سردار کاظم محمودی در شهر نراق- احتمالا 20 آبان 1361
غنچه های دامادی حکایت عجیبی است که تاریخ باید پاسخگوی ایثارگری خانواده ای باشد که طی هشت ماه دو فرزند داماد نشده اش را تقدیم ارزش ها نمود

والدین و چهار خواهر و دو برادر آخرین بوسه را بر گونه های زیبای کاظم می زنند و لحظاتی بعد در جوار برادرش عبدالله در گلزار شهیدان شهر شیران نراق آرام می گیرد .

  
سید احمد جوادی در عنفوان جوانی دو تن از دایی هایش را ظرف مدت هشت ماه از دست داده و اینگونه فغان سر می دهد. در کنارش حاج علی محمودی پدر بزرگوار با نگاه به تابوت فرزندش شکرگزار خداوند است .


شهیدان و آزاده منتسب به سردار شهید کاظم محمودی

http://bayanbox.ir/view/6746710496209297676/007.jpg
برادرش عبدالله محمودی تاریخ 2 فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین در جبهه شِلِش شوش به شهادت رسید.

پسر عمویش نصرت الله محمودی فرزند یوسف تاریخ 22 آذر 1359 در جبهه سر پل ذهاب استان کرمانشاه به شهادت رسید .
http://bayanbox.ir/view/6400831714543754351/0044.jpg
پسر عمویش احمدرضا محمودی فرزند یوسف تاریخ 13 تیر 1361 طی عملیات رمضان در جبهه پاسگاه زیدعراق به شهادت رسید .

خواهر زاده اش سید محمد جوادی فرزند سید رضا تاریخ 18 اسفند 1362 طی عملیات خیبر در جبهه جزیره مجنون عراق به شهادت رسید .
http://www.8pic.ir/images/34736051100602869703.jpg
پسر عمه اش احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله تاریخ 2 فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین به اسارت ارتش عراق در آمد و مدت هشت سال و نیم تحمل اسارت نمود .


برگزاری کنگره بزرگداشت کاظم محمودی شهید شاخص استان مرکزی 1394

به همت فرماندهی پایگاه بسیج شهر نراق جناب سرگرد محمد شریفی و سایر بسیجیان روز یک شنبه 18 بهمن 1394 از ساعت 14 همزمان با سی و هفتمین سالگرد شکوهمند انقلاب اسلامی کنگره سردار شهید در سالن شهید رجایی شهر نراق با حضور خانواده شهید و امت همیشه در صحنه برگزار می گردد .


سخنران کنگره سردار سرتیپ حاج علی فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین کشور و ذاکر اهل بیت حاج حسین هوشیار و مجری برنامه جانباز حاج محمدرحمان نظام اسلامی می باشد .

متن وصیتنامه سردار شهید کاظم محمودی فرزند علی اهل شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم

وَما هٰذِهِ الحَیاةُ الدُّنیا إِلّا لَهوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ ۚ لَو کانوا یَعلَمونَ﴿سوره العنکبوت آیه 64﴾
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!


آری مردم آنچه که قرآن می فرماید بدین صورت است دورانی را که در این دنیا بسر می بریم هم زودگذر و هم بی وفا است و آنچه که برای هر انسانی پسندیده است و اندوخته است برای روزی که حساب بکار می آید عمل نیک می باشد .

 
روایت داریم برای روز قیامت زمانی که از قبرها بیرون می آییم و به یاد زندگانی دنیا می افتیم این زندگی با آن همه برق و جلا برای افراد مومن و کسانیکه عمل نیک داشته اند به اندازه یک روز روشن گذشته و برای افراد فاسد یک شب تاریک.


جبهه جنوب - سال 1360
از راست : شهید کاظم محمودی فرزند علی - ناشناس - شهید سید عباس حسینی فرزند سید علی اهل مشهد اردهال - ناشناس - جانباز مرحوم محمد جواد مهدیزاده اهل محلات - ناشناس اهل محلات

پس زندگی که به اندازه یک شب و یا یک روز است خود را به زحمت انداختی برای دنیا ثمر ندارد و باید در این مدت کوتاه کاری انجام دهیم که برای باقی اندوخته ای داشته باشیم .

و در جایی که قرآن کریم اینگونه می فرماید که زندگانی جز هزل و بازی نیست چرا شیفته و فریفته آن شویم ؟ آری باید خود را فدای حقیقت کنیم .


حضور پاسداران انقلاب اسلامی محلات منزل حاج علی محمودی پس از شهادت فرزندش عبدالله - سال 1361
از راست : ... صفری - ... صفری - مرحوم حاج علی محمودی فرزند حسین - ولی الله قربانی - ناشناس - ولی الله قربانی - علی اکبر دلاوری فرزند حسین اهل دلیجان - شهید کاظم محمودی فرزند علی - شهید مظاهر لطفی فرزند محمد

بله اینجانب راه یافته نبودم که بدنبال راه می گشتم و زمانی که راه حقیقی را یافتم سخت شیفته آن گشتم که هیچ نیرویی نتوانست مرا منصرف سازد .
و آنچه از خدا خواسته ام اینکه مرا در همین راه بپذیرد از خدا شهادت در این راه را خواسته ام . اگر چه شهادت کشته شدن نیست که شرایطی دارد و من خودم را به هیچ وجه لایق آن نمی دانم .


سردار شهید کاظم محمودی و برادرش حاج مرتضی محمودی
از کسانیکه این پیام را می شنوید می خواهم برایم دعا کنید تا شهید درگاه الهی محسوب شوم ؛ بخصوص پدر و مادر گرامیّم؛ چرا که دعای شما مورد استجابت درگاه الهی می باشد چونکه پدر و مادر هستید .

مقر سپنتا اهواز قبل از عملیات محرم - مهر 1361
ایستاده از راست : مرحوم سید مرتضی باشی فرزند سید عباس - شهید قدرت الله کمره ای فرزند رمضان - علی محمد قجری فرزند احمد
نشسته از راست : ناشناس - شهید کاظم محمودی فرزند علی - شهید مظاهر لطفی فرزند محمد - غلام محمد ابوالحسنی فرزند عزت الله
آری ملت ایران راهی دور و دراز در پیش داریم چرا که باید آنگونه امام امت به ما روح و معنویت بخشید و آنهم نه در مدتی کوتاه که در عرض چند سال به همین نسبت هم باید رنج کشیده شود تا محرومین جهان آگاه شوند وحرکت آغاز کنند و آن موقع هست که باید با همکاری همدیگر دنیایی آماده کنیم تا حکومت حقیقی که آن هم بدست مهدی موعود(عج) باید پیاده شود بر زمین حاکم شود.

از راست :  شهید کاظم محمودی فرزند علی - شهید علی خوشبخت فرزند مهدی اهل شهرستان محلات - شهید حسین انصاری فرزند رضا اهل شهرستان محلات - محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله
شما ای ملت صبور همانطور که تا کنون استقامت نموده اید باید محکم و استوار بمانید و به فرمایشات پدر و سرور عزیز که در جماران نشسته و دنیا را می بیند گوش فرا دهید و سپس آنگونه که خواسته ایشان است عمل نمایید که صلاح شما و جامعه شما همین است و اگر این منشا معنویت تنها بماند آنروز است که همه فدا شده اند.

کاری کنید که اسلام عالمگیر شود و اگر در این راه جان خود را هم فدا کنید بدانید که ضرر نکرده اید . و شما ای بستگان من ؛ از مال و جان خود دریغ ندارید .
و امّا پدر و مادرم ؛ همانگونه که در شهادت برادرم عبدالله صبور و خدا را سپاسگزار بودید بر مرگ من هم راضی باشید .


پاسداران انقلاب سپاه شهرستان محلات -سال 1360
از راست : حسن محمدکریمی فرزند علی - شهید کاظم محمودی فرزند علی - علی رعیتی راد فرزند حسین - ناشناس
از شما می خواهم برای من گریه نکنید و اگر گریه کردید برای آمرزش گناهان من گریه کنید ؛ چرا که نزد خدای منّان روسیاهم . برایم دعا کنید تا مورد تایید خدای کریم قرار گیرم .


برادران و خواهرانم به وصیت نامه عبدالله عمل کنید و خلاصه شما همه افرادی که این پیام را می شنوید امام را – امام را – امام را تنها نگذارید . این روح الهی می فرماید وحدت کلمه .
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ ( سوره البقرة آیه 250)
"ای پروردگار ما ، بر ماشکیبایی ببار و ما را ثابت قدم گردان و بر کافران پیروز ساز"


سردار شهید کاظم محمودی
 پدرم و مادرم شما را به خدا مرا حلال کنید و برایم دعا کنید چرا که بسیار برایم زحمت کشیده اید . مرا در جوار برادرم عبدالله به خاک بسپارید .


روحش شاد و یادش گرامی

۲۵ نظر ۱۷ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۸
سلحشوران شهر نراق

دو برادر روحانی حجج اسلام شیخ علی محمد و شیخ علی اکبر حیدری فرزندان حسین از اهالی شهر نراق که از زمره انقلابیون منطقه بودند در جمعیت وفادار به انقلاب در شهرستان محلات در ابتدای صفوف به هم فشرده در سال 1357

علاوه بر دو روحانی نراقی سایر روحانیون محلاتی قابل مشاهده در عکس عبارتند از :

حجج اسلام آقایان : عبدالعلی(طه)مقدسی ؛ فضل الله مهدیزاده محلاتی)شهید(؛ علامی ؛ ناظری ؛ صدر ؛ قدس ؛ سید باقر انصاری ؛ موسوی ؛ طاهری و غضنفری . ضمنا حامل پلاکارد سکوت فرمایید در دستان آقای عباس رضایی محلاتی می باشد .

تظاهرات ضد رژیم استبداد شاهنشاهی مردم شهر نراق با چوب و سر دادن شعار یا مرگ یا خمینی در دی ماه 1357

عکس های قابل شناسایی عبارتند از :

از راست : غلامرضا جعفری فرزند علیرضا - سید قاسم موسوی فرزند سید حسن - مرحوم سید حسن موسوی فرزند سید حبیب - عباس(غلامعباس) حسینی فرزند علی – محمد رضا رحمانی فرزند نصرالله – محمد کمالی فرزند رمضان – محسن شریفی فرزند رحمان

عکاس : محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله

ظهر عاشورا تاریخ 20 آذر 1357

به اصطلاح نراقی ها پای نخل است که انقلابیون ضمن عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) مشغول شعار دادن بر علیه رژیم ستم شاهی پهلوی می باشند . تصاویر قائد اعظم امام خمینی(ره) بین مردم مشاهده می شود . آن مقطع بوق یا بلندگو را به سَر چوبی وصل می کردند و در دستان فردی حمل می شد تا صدا به سمع مردم برسد .

عکاس : غلام محمد ابوالحسنی فرزند عزت الله

مرحوم علیرضا اکبری فرزند حسینعلی(فوت 25/8/1383) قدرت خود را با بلند کردن علامت در روز عاشورای حسینی در شهر نراق نمایان می سازد .

آقای رضا مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل در حال شعار درود بر خمینی بت شکن در کنار علامت مشاهده می شود .عکس های روی علامت آذین بندی شده یک قاب از رهبر عظیم الشان امام خمینی و دو عکس کنار علامت مربوط به رهبر کبیر انقلاب و آیت الله سید موسی صدر فرزند سید صدرالدین(1307 در قم شهادت در لیبی 1357 ) و دکتر علی شریعتی مزینانی فرزند محمد تقی (1312 در کاهک سبزوار 1356 در ساوت همیتون انگلیس) می باشد . دوشنبه 20/09/1357 مصادف با 10 محرم 1399 روز عاشورا مردم نراق در هیئات عزاداری پشتیبانی خود را از آیت الله سید روح الله خمینی رحمت الله علیه اعلام و برکناری رژیم محمد رضا شاه را فریاد زدند .


آقای ذوالفقار قجری فرزند مصطفی یکی از افراد مذهبی در شهر نراق در حال مطالعه روزنامه کیهان سه روز پس از پیروزی انقلاب به رهبری آیت الله خمینی(ره) 

در تیتر روزنامه نوشته شده : امام پایان کلیه اعتصاب ها را اعلام کرد . روز 25 بهمن 1357 امام خمینی (ره) پایان اعتصاب ها را اعلام و 28 بهمن مقرر شد همه به سر کارهایشان برگردند .
تیتر دیگر روزنامه که در دستان آقای قجری است مربوط به چهارشنبه 25 بهمن 1357 است که چریک های فدایی به اصطلاح خلق سفارت آمریکا را تصرف می کنند و بعد با ورود نیروهای انقلابی کمیته شرایط به روال عادی باز می گردد . اقدام دیگر حاج ذوالفقار در محل کارش مرکز مخابرات نراق چسباندن عکس رهبر به جای شاه بر روی اسکناس شاهنشاهی می باشد و همچنین بر روی آرم شیر و خورشید روی پرچم جمله مبارک لااله الاالله را نوشته است .

حضور حجت الاسلام علی اکبر حیدری فرزند حسین اهل شهر نراق(امام جمعه فقید نراق) در راهپیمایی با شکوه مردم روستای ور سفلی محلات قبل از پیروزی انقلاب در سال 1357

بعضی از روحانیون نراق به دلیل شجاعتی که در سخنرانی بر بالای منبر بر علیه دیکتاتوری شاهنشاهی داشتند به روستاها و شهرهای توابع استان مرکزی دعوت می شدند . بهترین مقطع منتهی به پیروزی انقلاب ماه های محرم و صفر سال 1357 بوده است .


آیین عاشورایی عزاداری محرم در شهر مذهبی نراق و اجرای مراسم کفن پوشان همزمان با اعتراض بر علیه رژیم ستم شاهی پهلوی در روزعاشورا تاریخ 30آذر 1356 برابر 10 محرم 1398

این قطعه عکس مقابل مسجد حاج تیموری گرفته شده است .  شاخص ترین عزادار که ابتدای هیئت چوب بدست دارد مرحوم سید محمود موسوی فرزند سید حسن پدر شهید بزرگوار سید بهرام موسوی می باشد .

آیین عاشورایی عزاداری محرم در شهر مذهبی نراق و اجرای مراسم کفن پوشان همزمان با اعتراض بر علیه رژیم ستم شاهی پهلوی در روزعاشورا تاریخ 30 آذر 1356 برابر 10 محرم 1398

این قطعه عکس در داخل بازار شمس السلطنه گرفته شده است .

چوب نمادی از حرکت کنار گذاشته ای است که در مقطع پیروزی انقلاب به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره)پشت مامورین شاه را به لزره می انداخت . آن مقطع کفن پوشان حسینی حیدر حیدر کنان اعتراض خود را با قاطبه مردم انقلابی اینگونه مطرح می کردند . در حال حاضر کفن پوشان مومن و عاشقان اباعبدالله الحسین با آرایش متحیر کننده به جذابیت آیین های عاشورایی می افزایند و به دستور علما اقداماتی را انجام می دهند که مکتب اسلام مورد احترام بیشتر قرار می گیرد .


راهپیمایی زنان شجاع شهر نراق که فعالیت های آنان بر علیه رژیم پهلوی در سطح منطقه مثال زدنی بود . زنان پا به پای مردان در تمام صحنه های پشتیبانی از رهبری حضوری فعال داشتند .

راهپیمایی زنان شجاع شهر نراق که فعالیت های آنان بر علیه رژیم پهلوی در سطح منطقه مثال زدنی بود . زنان پا به پای مردان در تمام صحنه های پشتیبانی از رهبری حضوری فعال داشتند.


کفن پوشان شهر نراق و حمایت از فتح لانه جاسوسی در تاریخ 1358/08/13

تصاویر قابل شناسایی از راست : حسینعلی هدایتی فرزند محمد(مرحوم) علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله غلام محمد حیدری فرزند علی(مرحوم) بشیر شفیعی فرزند علی(مرحوم) - ... قجری فرزند ... عبدالله پریشانی فرزند عباس(مرحوم)

کفن پوشان شهر نراق و حمایت از فتح لانه جاسوسی در تاریخ 1358/08/13

تصاویر قابل شناسایی :

قنبرعلی عابدی فرزند کمال - یوسف کاظمی فرزند محمد(مرحوم) - سید حسین موسوی فرزند سید حبیب(مرحوم - کلاه سبز بر سَر) - مندعلی نباتی فرزند حسین(شهید) - سید جمال موسوی فرزند سید محمد(مشت گره کرده در حال شعار دادن پشت تصویر) - عباس بحرینی فرزند عبدالباقی(مرحوم)

کفن پوشان شهر نراق و حمایت از فتح لانه جاسوسی در تاریخ 1358/08/13

از راست : علی (میرزاعلی) قجری فرزند نعمت الله - رمضان قجری فرزند سلطانعلی - ناشناس احتمالا محسن اشرفی فرزند علی - مرحوم علیرضا عابدینی فرزند شکرالله - مرحوم بشیر شفیعی فرزند علی - ناشناس

محمد رضا بحرینی فرزند حسین اهل شهر نراق به دستور امام خمینی(ره) مبنی بر لغو حکومت نظامی رژیم شاهنشاهی در روز 21 بهمن 1357 به میان سنگرهای نیروهای مسلح ارتش شاهنشاهی در پادگان پشتیبانی مرکز نیروی هوایی نفوذ کرده است .

روزنامه کیهان در خصوص این عکس نوشته است :چند سرباز نیروی هوایی بر پشت بام خانه ای در فرح آباد(خیابان پیروزی) در پشت سنگری از کیسه های شِن که مردم فراهم کرده اند ؛ لحظه بعدی زد و خورد را تدارک می بینند . یک غیر نظامی هم در سنگر ایستاده است .




کفن پوشان شهر نراق و حمایت از فتح لانه جاسوسی در تاریخ 1358/08/13

از راست : علی حیدری فرزند غلامحسین سید جمال موسوی فرزند سید محمد قدرت یوسفی فرزند محمد مرحوم بشیر شفیعی فرزند علی مرتضی خسروی فرزند حسینغلام محمد حیدری فرزند علی احمد عضایی فرزند یوسف



۳ نظر ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۱
سلحشوران شهر نراق

آقای عنایت الله تنوتاس رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان محلات برای بازدید از دبستان های این حوزه به شهر نراق وارد و پس از بازدید از دفتر نمایندگی به دبستان دخترانه ی سیّاح وارد و پس از بازدید از لحاظ بهداشت ؛ آب و ساختمان دبستان در جلسه ای کار سپاهیان دانش دختر و شمّه ای از وظایف آنها را تشریح نمود .

در مورد کار سپاهیان دانش دختر و پسر و وضع دبستان ها به آقای مرتضی یوسفی نماینده آموزش و پرورش نیز توضیحاتی ارائه دادند .

شماره : 67
تاریخ 21/2/1349
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق

از 80 شهید شهر نراق سه نفرشان سال 1357 در مقطع قبل از پیروزی انقلاب به رهبری آیت الله سید روح الله موسوی خمینی(ره) به شهادت رسیدند .

هر سه جوان که هنوز ازدواج نکرده بودند در مصاف با مامورین رژیم ستم شاهی محمدرضا پهلوی در تظاهرات و تصرف کلانتری ها جان تابناکشان را هدیه به رهبر و مردم و آزادی مملکت کردند .

1- علیرضا صادقی فرد فرزند امرالله متولد 1338 تاریخ 17 شهریور 1357 در تظاهرات مردمی در خیابان سبلان شمالی در منطقه نظام آباد تهران به ضرب گلوله مامورین شاه به شهادت رسید .

پدرش آقای امرالله صادقی فرد فرزند حسین و مادرش خانم فرخ السادات سوداگر فرزند سید رضا هر دو تولد یافته شهر نراق می باشند .



2- مهدی اسماعیلی فرزند حسن متولد 1337 تاریخ 20 بهمن 1357 به هنگام تصرف کلانتری 21 خیابان نبرد تهران به ضرب گلوله مامورین شاه به شهادت رسید .

پدرش مرحوم حسن اسماعیلی فرزند محمد اهل شهر نراق و مادرش خانم معصومه صادقی فرد فرزند مصطفی اهل روستای بیجگان جاسب می باشند .


3- لطف الله صادقی فرزند غلامرضا متولد 1332 تاریخ 22 بهمن 1357 به هنگام تصرف کلانتری 6 میدان ثریا تهران به ضرب گلوله ماموران شاه به شهادت رسید .

پدرش مرحوم غلامرضا صادقی فرزند حیدرعلی و مادرش خانم عزت سلیمانی فرزند یوسف هر دو در شهر نراق متولد شدند .

در سی و هفتمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به روان پاک سه شهید شهر نراق در وقایع انقلاب اسلامی درود و صلوات نثار می کنیم .


۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۳۳
سلحشوران شهر نراق

عقدنامه قریب یک قرن قبل متعلق به آقای حسین اشرفی فرزند کَرَم و خانم منور بنت علی بن غلامرضا به سال 1347 قمری برابر با 1307 شمسی در شهر نراق :


وکیلها الاحقر : حسین نراقی
الناکح : حسین وَلَد کَرَم
المنکوحه : منوّر بنت علی غلامرضا
الصِداق : سی و هفت تومان

  

                   مرحومه منور اشرفی                                                         مرحوم حسین اشرفی

هدیه کلام الله مجید یک تومان
نقد ما فی الذمه دو تومان
رخوت ملبوس (لباس پوشیدنی نه پارچه) دسته چهار تومان
رختخواب خوب دسته هشت تومان
گوسفند راس دو تومان
فرش اطاق تخته شش تومان
مسینه آلات (ظروف مسی) دو من دو تومان

  

تمامی نصف از یکدرب اطاق معین و مشخص واقعه در محله دنیاداران
1- به خانه حسین محمد علی
2- فضای خانه
3- خانه ماشاالله
4- فضای باغچه موهوبی والده ناکح
با کافه ملحقات و منضمات آن از ممر و مدخل در مشاع و شارع و دهلیز همان اطاق بنوعی که در صداق مشارالیها بوده . ..... دوازده تومان

توضیحات سلحشوران شهر نراق :

آقای حسین اشرفی فرزند کَرَم سال 1330 قمری(1290 شمسی) در نراق متولد و تاریخ 2 مهر 1361 به رحمت خدا پیوست . همسرش مرحومه منوّر اشرفی فرزند علی بیک بنت غلامرضا سال 1287 متولد و تاریخ 9 مهر 1381 فوت نمود .

  

سیدعلی موسوی                                     سید محمد موسوی

از جناب آقایان سید علی و سید محمد موسوی فرزندان بزرگوار سید صدر از بایت در اختیار گذاشتن این سند تاریخی سپاسگزاریم .


کاربران محترم نقطه چین ها از توانایی بازخوانی ما خارج است و نیاز به مساعدت شما داریم .


۳ نظر ۱۴ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۱
سلحشوران شهر نراق

اواسط آذر 1357 جهت اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد جامع شهر نراق رفتم تا پس از فریضه واجب به رسم معمول به کوچه و خیابان آمده و ضمن عزاداری سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام بر علیه رژیم دیکتاتور محمدرضا پهلوی نیز همزمان اقدام کنیم .

علی(میرزاعلی) کمره ای

در صفوف نمازم محمد علی قجری فرزند یوسف را دیدم و به او گفتم محمد بعید بدانم مرخصی آمده باشی ؟ چون می دانست فعالیت انقلابی بر علیه حکومت دارم آرام گفت آره به دستور مقتدایم خمینی کبیر (ره) فرار کردم و شما هم صدایش را در نیار .

دستش را به گرمی فشردم و شجاعت و اقدام انقلابی اش را تحسین کردم . سال بعدش عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات شد و تاریخ 8 اردیبهشت 1359 در مقام فرماندهی اولین گروه اعزام نیرو استان مرکزی به کردستان توسط مزدوران گروهک الحادی کومله در سنندج به شهادت رسید .


آقای علی(میرزاعلی) کمره ای فرزند فتحعلی اهل شهر نراق 25/3/1391


توضیح سلحشوران شهر نراق:

تاریخ 11/9/1357 از سوی امام خمینی (ره) به مناسبت آغاز ماه محرم پیامی انتشار یافت. در قسمتی از اعلامیه مرقوم گردیده :

http://rishe.ir/assets/rishe.ir/repo/pics/1394/10/15//pic-21807-1451975668.jpg

« اخبار طاقت‌فرسای ایران عزیز تا این ساعت که یک روز از محرم نگذشته، روح و جان اینجانب را معذب نموده است . من از سربازان سراسر کشور خواستارم که از سربازخانه ها فرار کنند . این وظیفه‌ای است شرعی که در خدمت ستمکار نباید بود. اعتصاب بزرگ خود را هر چه بیشتر ادامه دهید و دستگاه این خائنین یاغی را فلج کنید و اگر کسی از سیاسیون با بودن شاه خائن در صدد به دست گرفتن حکومت باشد مطرود و مخالف اسلام است .»

با انتشار این پیام، سربازان بسیاری از پادگان‌ها گریختند و همین امر موجب تضعیف هر چه بیشتر ارتش شد .

شش نفر از سربازان اهل شهر نراق که به فرمان رهبر انقلاب حضرت سید روح الله پادگان ها را ترک و به زادگاهشان نراق بازگشتند عبارتند از :

http://8pic.ir/images/teqowwbvckqvluinmudf.jpg

1- محمد علی قجری فرزند یوسف متولد 1336

2- غلامحسین رمضانی نراقی فرزند حسن متولد 1338

http://8pic.ir/images/zrn4evw30x5rwxs0b5sy.jpg

3- احمد عابدی فرزند ماشاءالله متولد 1338

4- نصرت الله اکبری فرزند حسن متولد 1337

http://www.8pic.ir/images/42161386948389401806.jpg

5- غلامعلی رضایی فرزند اکبر متولد 1338

6- احمد علی اکبری فرزند حسین متولد 1338  

۲ نظر ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۵
سلحشوران شهر نراق

حشره کیک(کَک) اهالی را سخت ناراحت دارد .امسال در شهر نراق کیک فراوان است و عموم اهالی را از خود ناراحت دارد .

اهالی انتظار دارند اداره ریشه کنی مالاریا و بهداری در باره ریشه کن کردن این حشره موذی اقدام موثری انجام دهد .


شماره : 69
تاریخ 27/2/1349
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۰۷
سلحشوران شهر نراق

دهه محرم 1357 (10/9/1357 الی 20/9/1357) من هفت ساله بودم . مردم انقلابی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) طبق روال هر شب به صورت جمعی یا پراکنده به داخل خیابان دانشگاه علوم و فنون هوایی(شهید منصور ستاری) واقع در مهرآباد جنوبی بر علیه رژیم محمدرضا پهلوی شعار می دادند .

مهدی قجری

در یکی از شب ها نیروهای نظامی از داخل پادگان به بیرون آمده و به مردم بی دفاع حمله ور شدند . انقلابیون به سمت کوچه پس کوچه ها فرار کردند و به داخل منازلی رفتند که از قبل توسط صاحبانش گشوده بود تا جان پناهی برای معترضین باشد .

نظامیان به تعقیب انقلابیون وارد کوچه ها شدند و مترصد دستگیری آنان بودند . جوَ که آرام شد مردم قصد خروج از منازل را داشتند و خبر نداشتند که مامورین رژیم پهلوی در انتظارشان کمین کرده اند . در این اثنا یکی از درجه داران انقلابی که با حکومت مخالف بود به عمد داد زد و گفت پس کجائید ؟ اگر جرات دارید خودتان را نشان دهید ؟

از این طریق به مردم فهماند از منازل خارج نشوند . در پی این اقدام فرمانده نظامی فرد مورد نظر را به باد فحش و هتاکی قرار داد و همانجا دستور بازداشت او را اعلام کرد . به دنبال این اقدام مردم به پشت بام ها رفته و با شعار الله اکبر مخالفت خودشان را با این حرکت و حکومت پهلوی اعلام نمودند . نظامیان پس از شلیک چندین تیر هوایی دست خالی منطقه را ترک کردند .

آقا مهدی در آغوش حاج سلطانعلی

بنده با پدرم حاج سلطانعلی و دایی انقلابی ام هدایت الله رحمانی در خیابان و پشت بام حاضر و شاهد این صحنه ها بودیم .

آقای مهدی قجری فرزند سلطانعلی اهل شهر نراق 20/11/1392

۵ نظر ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۵
سلحشوران شهر نراق

به دنبال خبر اسف انگیز حضرت آیت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعیان جهان که با فوت خود عالم اسلام را در غم و اندوه گذارد .


                                          

بازار و همچنین مغازه های شهر نراق از بعد از ظهر سه شنبه بسته شد و در تمام نقاط از طرف کلیّه طبقات مجالس ترحیم و سوگواری بر پا شد .

مرحوم آیت الله سید محسن حکیم

به همین مناسبت بازار و مغازه ها با علامت مشکی که در سر تا سر به چشم می خورد عزادارند و در مساجد و تکایا مجالسی باین منظور بر پا می باشد .


شماره : 85
تاریخ 13/3/1349
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

۰ نظر ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۵۳
سلحشوران شهر نراق

در مقطع هشت سال دفاع مقدس 105 نفر از سلحشوران شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی در جبهه های مختلف نبرد با دشمن مجروح و به خیل جانبازان پیوستند . از این عده انبوه 5 نفر طی سه نوبت ؛ 25 نفر طی دو نوبت و 75 نفر یک بار زخمی گردیدند .



از این تعداد 7 نفر از مجروحین وابسته به بسیج و سپاه پاسداران از شهادت باز ماندند و پس از جنگ تحمیلی دار فانی را وداع گفتند .

اسامی این نیکو صفتان به ترتیب تاریخ وفات عبارتند از :

1- جهادگر امیدعلی عظیمی فرزند صفر که در یکی از ماموریت های جبهه از بلندی سقوط می کند و مدت ها تحت درمان قرار می گیرد ولی در بنیاد جانبازان پرونده تشکیل نمی دهد . ایشان متولد 1306 و تاریخ 7 مهر 1366 به علت بیماری فوت می نماید .


http://www.8pic.ir/images/21574383743834851965.jpg


2- بسیجی اکبر عبدلی فرزند حسین تاریخ 13 فروردین 1367 طی عملیات والفجر 10 به طور خفیف مجروح شیمیایی می گردد . ایشان متولد 1348 در ناجا خدمت سربازی را سپری که تاریخ 23 خرداد 1370 در اثر اتفاق ناگوار دنیا را ترک می کند .

http://s4.picofile.com/file/8168662550/%D8%AD%D8%A7%D8%AC_%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF.png

3- بسیجی حاج محمود رزاقی فرزند صفرعلی طی دو نوبت در اسفند 1362 و دی 1365 در عملیات های خیبر و کربلای 5 از ناحیه پا و چشم مجروح و به 55 % جانبازی نائل آمد . ایشان متولد 1303 و تاریخ 28 اردی بهشت 1389 در اثر تصادف فوت نمود .



4- پاسدار حسین حیدری فرزند محمدعلی تاریخ 4 آذر 1360 در پدافندی عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان در جبهه محمدیه دارخوین در اثر ترکش خمپاره به نخاع نیمی از بدنش فلج گردید و به 55 % جانبازی نائل آمد . ایشان متولد سال 1341 و تاریخ 17 تیر 1391 در اثر سکته بدرود حیات گفت .


image3392.jpg

5- پاسدار حسین کرباسی فرزند علی تاریخ های 29/5/1361 و 27/10/1365 طی عملیات های رمضان و کربلای 5 از ناحیه دست و صورت مجروح و به 15 % جانبازی نائل آمد . ایشان متولد ... و تاریخ 19 آبان 1392 دارفانی را وداع گفت .



6- بسیجی حاج رضا رضایی فرزند نظر بن حسنعلی در آبان 1359 داخل پادگان منظریه قم به هنگام انتقال مهمات به سرحدات از تریلی حمل تجهیزات سقوط و بیش از سه ماه به دلیل شکستگی پا با هزینه شخصی تحت درمان بود . وی فاقد پرونده در بنیاد جانبازان می باشد . ایشان متولد 1309و تاریخ 1 خرداد 1393 به عالم بقاء شتافت .


7- جهادگر سید نظام الدین موسویان(باشی) فرزند سید علی اسفند 1362 طی عملیات خیبر مجروح شیمیایی گردید و در مراکز درمانی جبهه تحت درمان قرار گرفت . علی رغم وجود شیمیایی در بدن در بنیاد جانبازان تشکیل پرونده نداد . ایشان متولد 1338 و تاریخ 15 آذر 1393 از دنیا رحل اقامت افکند .


کاربران گرانقدر چنانچه موردی را می شناسید که از قلم افتاده است اطلاع دهید تا پس از بررسی به لیست اضافه گردد .


۷ نظر ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۹
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook