سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۱۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

هرزیاری یک اصطلاح محلی است و به معنی تخمین زدن تقریبی است.
سابقاً برخی از مزارع نراق "اربابی" بود و به آنها مزرعه " اربابی"می گفتند مانند مزرعه پودنا، مزرعه آقا، احمدآباد، محمد آباد و به مالکین این مزارع ارباب می گفتند.
این مالکان این مزرعه ها را به رعیت اجاره می دادند تا به صورت اشتراک کِشت کند مانند چهار یکی و نصفه ای. در اجاره چهار یکی ، سه قسمت محصول متعلق به ارباب و یک قسمت از آن رعیت بود و در شراکت نصفه ای نصف نصف.

از آنجایی که رسم بود ارباب هر ساله ازمحصول مزرعه خویش اطلاع داشته باشد قبل از برداشت محصول فردی را به مزرعه می فرستاد تا محصول خود را ارزیابی و برآورد کند و نتیجه را به ارباب اطلاع دهد. به این فرد به گویش محلی "هرزیار" و به کاری که انجام می داد هرزیاری می گفتند.
البته این ارزیابی و بر آورد شامل محصولات زراعی نبود و صرفا شامل محصولات باغی مانند سر درختی شامل: بادام ، گردو، الگ و سایر میوها و همچنین محصولات صیفی مانند خربزه وهندوانه می شد.

در نراق این کار در مقطعی ای به عهده ی مرحوم ماشاالله رضایی فرزند استاد حسن بود. البته کسان دیگری هم مانند مرحوم علی اکبر علی آقایی در این کار تخصص داشتند ولی ارباب ها معمولا از وی استفاده می کردند.

در زمان انجام کار " سر کار" ارباب یک راس الاغ یا اسب را تجهیز می کرد و مرحوم استاد ماشالله را سوار بر آن و به مزرعه مربوطه می برد. ایشان مردی خوش اخلاق، خوش برخورد، متین و مردم دار بود و اغلب کیسه توتون و چپقش دستش بود.
قبل از شروع کار از او پذیرایی مفصل می شد ، سپس دمی با چپق تازه کرده و مشغول کار می گردید. با گشتن داخل باغ مقدار تقریبی میوه ها را بر آورد می کرد و جواب را به سرکار ارباب می داد تا از این طریق به اطلاع ارباب برساند. بدین صورت ارباب از مقدار تقریبی میوه سر درختی خود مطلع می گردید. هرزیاری در قدیم یک امر رایج برای ارباب های نراق بود.

سایت سلحشوران شهر نراق از نویسنده ی با تعهد جناب آقای مرتضی علی آقایی از بابت تهیه این پست کمال قدردانی می نماید.


۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۳۴
سلحشوران شهر نراق

آزاد مرد بنده در هم نمیشود
هرگز برای درهمی درهم نمیشود
🌹🍃
گررفت سیم و زر ز کفش غم نمیخورد
آمد چو باز ،خرم خندان نمیشود
🌹🍃
پشتش اگر ز بار حوادث شود کمان
ابروش در برابر غم خم نمیشود
🌹🍃
از پشت بام دهر اگر بر زمین خورد
یک جو ارادتش به خدا کم نمیشود
🌹🍃
از بهر اهل کردن نا اهل غم مخور
زیرا که خر به تربیت آدم نمیشود
🌹🍃

اشعاری از آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق


۱ نظر ۲۹ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۴۷
سلحشوران شهر نراق













این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.


خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............


سلحشوران شهر نراق

۲ نظر ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۱۲
سلحشوران شهر نراق

لب به سخن باز کرد یار وفادار ما

گفت که حافظ تویی برهمه اسرار ما
🍃🌸
جام مرا پر نمود تا که به میخانه شد

غرق شرابم نمود ساقی خمّار ما
🍃🌸
سارق بی آبرو چشم مرا بسته بود

تا که بدست آورد خرقه و دستار ما
🍃🌸
چشم مرابسته بود تا نروم سوی یار

یاکه ز ذهنم رود ساعت دیدار ما
🍃🌸
همچو غلامی مرا برد به قصد فروش

جمع شدند ملتی بر سر بازار ما
🍃🌸
گفت کجا میبرید این که ندارد بها

جمله به آتش کشید مجمع و آثار ما



http://bayanbox.ir/view/2469235854595785504/425327311-98500.jpg

اشعاری از آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق



۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۵۳
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق از بین هشتاد شهید گلگون کفن شهر تاریخی نراق چهار  شهید بزرگوار در بهمن ماه به شهادت رسیده اند :

1- بسیجی محمد علی نوری فرزند حسین متولد سال 1347 تاریخ 22 بهمن 1364 طی عملیات والفجر 8 و فتح بندر فاو عراق به شهادت رسید .


2- سرباز غلامرضا حسینی فرزند محمد متولد سال 1345 تاریخ 22 بهمن 1365 در جبهه سومار استان کرمانشاه به شهادت رسید .

3- انقلابی مهدی اسماعیلی فرزند حسن متولد سال 1337 تاریخ 20 بهمن 1357 به هنگام تصرف کلانتری 21 نبرد تهران توسط مامورین رژیم محمدرضا پهلوی به شهادت رسید .

4- انقلابی لطف الله صادقی فرزند غلامرضا متولد 1332 تاریخ 22 بهمن 1357 به هنگام تصرف کلانتری 6 میدان ثریا تهران توسط مامورین رژیم محمدرضا پهلوی به شهادت رسید .


به روح پاک و مطهرشان صلوات نثار می کنیم :

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۳۰
سلحشوران شهر نراق

سلامم به شهر شهیر نراق
به نام آوران دلیر نراق
             
نراقی که باشد نگین اراک
همین بس ،که نامش بود سر فراز

سلامم به  شهر مشاهیر علم
چو احمد و مهدی وهم محتشم
        
سلامم به رزمندگان نراق
به جانباز و آزادگان نراق
          
بسیجی ،سپاهی و یا ارتشی
به فجر آفرینان شهر نراق
      
نراق است شهر شهیدان پاک
فدا گشتند اندر ره آب و خاک
         
نگشتند مغلوب دشمن ،ولی
وفادار ماندند به سید علی
         
که او نایب بر حق احمد (ص )است
سکاندار محبوب این نهضت است
       
خمینی(ره )بفرموده در وصف او:
که شایسته ی رهبری باشد او
        
خدایا به خون شهیدان قسم
تو او را نما حفظ از هر گزند
           
سلامم به شهزادگان نراق
به شهر امام زادگان نراق
           
سلیمان و یحیی،زبیده خاتون
زیارتگه خاص و عام نراق
              
سلامم بر کوه و دشت نراق
بر آن کوه زیبا و "تخت"نراق
         
در آن غار نخجیر گشته نهان
بگشته گردشگه ی خاص و عام
          
بود دومین غار اندر جهان
به پیشینه هفتاد با میلیون
              
سلامم به محمودی پهلوان
بر آن شهره ی پهلوان زمان
         
بودنام مولاش علی"ع"بر زبان
زما هم بر او باد درود و سلام
             
سلامم به کوه آل سرفراز
که باشد نماد سترگ نراق
             
بر آن قامت قد بر افراشته
ز خود جلوه ی ویژه ای ساخته
        
سلامم به بازار شهر نراق
به کاروانسراها قشنگ نراق
       
به مسجد،آب انبار و بادگیر شهر
به جاذبه های قشنگ نراق
   
عجب خانه نخجیر دارد نراق
چه جا با صفایی دارد نراق
            
نشانی است از سنت مردمش
عجب مردمانی دارد نراق
      
نراقی به این با صفایی کجاست؟
هم با صفا، هم مسرت فزاست
         
سلامم به "میل" ودره بالیجان
به آبشار گیسو و آب روان
           
به سالوال و آبشتا و کندقه
دره ی خلیل ،لاسون و طالبه
         
کله قند ،کدورا و مزرعه زعین
گلیجه،بیدشک بالا، پایین
          
به پا سنگ ملا، در چاله سرخ
به مزرع شازده،مور گل سرخ
         
روکیه ،پودنا و مزرع آقا
به باغچه ی درویش ،دشت بالا
       
صفای نراق است دشت پایین
برو کوه درزو،از آنجا ببین
              
بود معدنی امتدادش عیان
که نامش بود چاله ی خاکه بان
        
سلامم به دروازه و چارتاقی
به آب انبار حاج عبد الباقی
          
ملندون و پای چنار قاضی
به خانه ی آقاتقی رافی(رءوفی )
        
سلامم بر کوه و دشت نراق
به آب روان، چشمه رود نراق
          
به کاه گندم و کوه بیلیجیا
به گردشگه خاص و عام نراق
               
سلامم بر احمد آباد شهر
به صادق وعباس آباد شهر
            
به نصرت آباد و محمد آباد
به بیل آباد و آصف آباد شهر
              
الهی که آباد گردی نراق
همیشه سر افراز گردی نراق
          
"آقایی"نداری توان بیش از این
سرایی ز رسم و رسوم نراق

مرتضی علی آقایی نراقی

۴ نظر ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۸
سلحشوران شهر نراق

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ عصر روز 21 بهمن 1357  مردم انقلابی مقابل  شهربانی  کرج جمع شدند و از نیروهای آن می خواستند تسلیم شوند ولی یکی از افسران شاهنشاهی مقاومت کرد و به روی مردم آتش گشود و چند نفر را مجروح کرد.

http://www.beytoote.com/images/stories/economic/hhe652.jpg

مردم با دستان خالی به خشم آمدند و شهربانی را تصرف کردند و افسری که به مردم تیراندازی کرد را کشتند و جنازه اش را در معرض عمومی گذاشتند . تمام وسایل و اسلحه ها را گرفتند و نیروهای شهربانی هم تسلیم شدند.
مردم زیادی جلو ساختمان تجمع کرده بودند و شعار می دادند: ارتش برادر ماست خمینی رهبر ماست. سربازان به مردم ملحق می شدند و مردم هم با شاخه های گل که به نوک تفنگ های آنها  می گذاشتند از آنان استقبال می کردند. حکومت نظامی بر قرار بود و انقلابیون هم در میدان مبارزه بودند که فرمان امام خمینی(ره) از بلند گو صادر شد که به حکومت نظامی اعتنا نکنید .

http://axgig.com/images/22756322786879780331.jpg

انقلابیون به پادگان ها حمله کردند سربازها برخی فرار و برخی به مردم پیوستند. مجسمه های رضا شاه و پسرش محمدرضا را از میادین کرج پایین کشیده شد  .
مردم به اتوبان تهران کرج هجوم بردند و راه اتوبان را بستند تا مانع آمدن نیروهای کمکی از قزوین و تهران برای سرکوب مردم شوند و در روز 22 بهمن 1357 مردم شهر کرج به تمام مراکز نظامی و انتظامی کرج مسلط شدند.
در آن زمان حجت الاسلام جعفر شجونی و آیت الله فارغ از پیشگامان نهضت در شهر کرج بودند .

راوی : آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق

۰ نظر ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۳۸
سلحشوران شهر نراق

سال 1357 سرباز یگان حفاظت پادگان کوهک نیروی دریایی ارتش بودم . عصر ها باید از پاسدارخانه به همراه پاسبخش و طبال وشیپورچی و 9 نفر پاسدار جهت پایین آوردن پرچم به میدان می رفتیم و پرچم را پایین می آوردیم .

به این ترتیب که طبال و شیپورچی می نواختند و پاسبخش با احترام به پاسدارها پیش فنگ می داد همه که خبردار می ایستادیم پاسبخش میگفت :
برای سلامتی اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر
پاسدار هورا هورا هورا
بعد ما هم باید هورا می گفتیم و پرچم را پایین می آوردیم. لحظه ای که ما باید هورا هورا هورا می گفتیم بجای آن بیلاخ بیلاخ بیلاخ گفتیم و پاسبخش ناراحت شد و به رهبر توهین کرد .

ما چند نفر با او درگیر شدیم و کتک سیری به او زدیم و او را تهدید کردیم اگر گزارش دهد ناکارش خواهیم کرد و وی هم دَم بر نیاورد . چند روز بعد هم  22 بهمن رسید و انقلاب اسلامی پیروز شد

راوی : آقای احمد   علی اکبری فرزند حسین اهل شهر نراق

۰ نظر ۲۱ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۵۸
سلحشوران شهر نراق

برابر گزارش سایت سلحشوران شهر نراق  ؛ 12 بهمن 1357 روز بازگشت امام خمینی(ره)  از تبعید به میهن اسلامی ایران بود که در مسیر ورود معظم له به میدان آزادی تهران رفتم . میدان مملو از جمعیت بود همه دست به دعا بر داشته بودند که هواپیمای حامل امام سالم به زمین بنشیند.

http://payamboshruyeh.ir/sites/default/files/51298_553_0.jpg

هیچ کس فکر نمی کرد که این کار شدنی باشد . نیروهای ارتش دور فرودگاه مهرآباد  را محاصره کرده بودند ولی داخل میدان آزادی حضور نداشتند و تعداد اندک نیروهای ارتشی به مردم پیوسته بودند.  هواپیمای حامل رهبر سالم به زمین نشست و با تشریفات فراوان به بهشت زهرا(س) محل دفن شهدای انقلاب تشریف فرما شدند . جمعیت آنقدر زیاد بود که ما اصلا ماشین حامل امام را ندیدیم .


http://bayanbox.ir/view/3754416646826886319/815903645-91892.jpg

ناگهان فریاد مردم به نشانه ورود امام به میهن و سلامتی او در میدان آزادی طنین انداز شد: ما همه سرباز توایم خمینی، ارتش برادر ماست خمینی رهبر ماست و ... .
مردم از ورود و سلامتی رهبر اطلاع حاصل نمودند و این بهترین خاطره در طول عمرم می باشد .

راوی : آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۵۸
سلحشوران شهر نراق

ابتدا 4 قدم که راه میروی می گویی یک

4قدم بعدی میگویی2
4قدم بعدی میگویی3
4قدم بعدی میگویی4
بعد به ترتیب سریع میشه
به این ترتیب که
یک دو سه چهار
یک دو سه چهار
و در انتها نعره میزدیم جاوید شاه

آبان 1357 شور و شوق انقلاب به رهبری آیت الله خمینی(ره) بود و من با یکسری از رفقا قرار گذاشتیم بجای جاوید شاه همگی جاوید خمینی بگوییم ؛ آنهم جلوی جایگاه که معمولا فرمانده و افسران پادگان مستقر بودند .

سربازها قبول کردن منهم آماده و قبراق رژه رفتیم مراحل یک دو سه چهار شروع شد و رسید به جائیکه باید جاویدشاه می گفتیم .

منم خاطرجمع بودم که سربازها همگی همزمان شعار را خواهند گفت . با چنان نعره ای بانگ جاوید خمینی سردادم که همه از این شجاعت مبهوت شدند و لیکن رفقا دَم بر نیاوردند .
منم هاج و واج مونده بودم  و رژه با توقف کوتاهی مجدد به مسیر ادامه داد و من با اشاره افسرنگهبان بیرون صف هدایت شدم  .

آن افسر ابتدا برای تنبیه بعد از چند تا فحش رکیک دستور کلاغ پر داد . منطقه پادگان کوهک تهران از پشت به تپه های لویزان وصل شده ودارای سراشیب زیادی هست و این کلاغ پر معمولا باید سربالایی  انجام می گرفت . یکی دو ساعت کلاغ پر رفتم و دیگر نتواستم از درد زانو تکان بخورم .

http://bayanbox.ir/view/7556442009435374592/421924053-7766.jpg

خوشبختانه افسر مامور تنبیه از افراد مومن بود و ته دلش خوشحال از کاری که من کرده بودم ؛ ولی از سویی باید اوامر فرمانده را اجرا می کرد.چون از چشم فرمانده و افسران دور شده بودیم کمی با من صحبت کرد و گفت جلوی چشم فرمانده نباش
منم خوشحال شدم که از گرفتاری رها شدم . ولی خمینی عزیز جاوید و جاویدان ماند .

راوی آقای احمد علی اکبری فرزند حسین اهل شهر نراق

۱ نظر ۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۳۷
سلحشوران شهر نراق

برابر گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از بین 80 شهید متعلق به شهر مذهبی نراق 3 تَن از شهدا مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به زعامت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) می باشد .

اسامی و نحوه شهادت این شهدا عبارتند از :

1- علیرضا صادقی فرد فرزند امرالله متولد 1338 تاریخ 17 شهریور 1357 طی تظاهرات مردمی خیابان سبلان شمالی تهران و همزمان با واقعه میدان شهدا توسط ماموران رژیم محمدرضا پهلوی به درجه رفیع شهادت نائل آمد .


2- مهدی اسماعیلی فرزند حسن متولد 1337 تاریخ 20 بهمن 1357 در تصرف کلانتری 21 نبرد تهران توسط شلیک از ناحیه مامورین رژیم محمدرضا پهلوی به خیل شهیدان پیوست .

3- لطف الله صادقی فرزند غلامرضا متولد 1332 تاریخ 22 بهمن 1357 در تصرف کلانتری 6 میدان ثریا تهران از بابت شلیک مامورین محمدرضا شاه پهلوی به لقاءالله پیوست .
یادآوری می گردد پدر شهید به نام غلامرضا صادقی فرزند حیدرعلی سال 1342 در اثر بدمستی تیمسار حسن طوفانیان فرزند مهدی در خیابان همایون – موتور آب - محدوده چهار راه کوکاکولا تهران زیر ماشین گرفته و به همراه چند نفر دیگر جانش در راه عیاشی درباه پهلوی گرفته شد . مرحوم غلامرضا صادقی اهل شهر نراق راننده زحمتکش شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بود .


۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۵
سلحشوران شهر نراق

سایت سلحشوران شهر نراق ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار را خدمت عموم همشهری های مومن و علی الخصوص 66 نفر از پرستاران زحمتکش اهل شهر خوبان نراق تبریک و تهنیت عرض می نماید .

 به طور ویژه از همسران بزرگوار جانبازان گرانقدر شهر نراق نیز تشکر می کنیم که همچون پرستار در رفع مشکلات آنها بی منت فداکاری می کنند .


آمار پرستاران زحمتکش اهل شهر نراق در اقصی نقاط ایران به شرح ذیل می باشد :

1- مرحوم امرالله تیموری فرزند علی اکبر( 1308 - 1350)

2- مرحومه جواهر اسماعیلی فرزند جعفر(1320– 1373) ماما و حکیم خانگی

3- مرحومه بلقیس بخشی فرزند رضاحیدر( 0- 0) ماما تجربی

4- مرحومه معصومه کمالی فرزند هاشم(1328 – 1386)

5-
مرحومه زهرا ملایری فرزند حاجی(همسر اکبر عضایی)

6- مریم رضی فرزند گل محمد

7- نرجس قجری فرزند ابوالفضل

8- فهیمه بخشی فرزند غلامرضا

9- طیبه هدایتی فرزند حسینعلی

10- اعظم حمیدی فرزند ولی الله

11- امیرحسین حمیدی فرزند ولی الله

12- بیگم رجبی فرزند حسین

13- راضیه یوسفی فرزند احمد

14- زهره یوسفی فرزند علی

15- معصومه رضایی فرزند محمدعلی

16- انسیه سلیمانی فرزند اسماعیل

17- الهه سادات موسویان فرزند مظفر

18- لیلا علی آقایی فرزند سلطانعلی

19- زهرا یوسفی فرزند علی

20- فاطمه السادات میرسلطانی فرزند سید کاظم

21- فاطمه حیدری فرزند محمدعلی

22- اعظم السادات حسینی فرزند سید تقی

23- زهره اشرفی فرزند غلامحسین

24- معصومه قجری فرزند عباس

25- زهره فروغی فرزند اکبر

26- نیره فروغی فرزند عباس

27- فضه هاشم بیکی فرزند عباس (امرالله)

28- سپیده رحمانی فرزند اسماعیل

29- زینب السادات موسویان فرزند سید تقی

30- منصوره محمودی فرزند مرتضی

31- آسیه آقاحسینی فرزند عباس

32- لیلا حمزه ای فرزند محمود

33- مریم نصیری فرزند عباس

34- صدیقه یوسفی فرزند ابراهیم

35- مهدیه سادات موسویان فرزند سید حسن

36- فاطمه کاظمی فرزند حسن

37- زینب کمالی فرزند غلامحسین

38- اشرف السادات هاشمی فرزند سید حسین

39- مژگان حیدری فرزند سلطانعلی

40- روح الله ناصری فرزند علی اصغر(همسر مژگان حیدری)

41- ریحانه یوسفی فرزند داود

42- سمیه فدایی فرزند عین الله

43- فرانک اشرفی فرزند اصغر

44- مرضیه عزیزی فرزند عباسعلی

45- فرشته اسماعیلی فرزند باباخان

46- حسین شفیعی فرزند مصیب

47- فاطمه رجبی فرزند ماشااله

48- محدثه خسروی فرزند محمدرضا

49- زهرا نجارطاهرآبادی فرزند....(همسرحمیدرضا کمالی)

50- زهرا بشارت پور فرزند ابوالقاسم (همسر محمد ترابی)

51 - پری شریفی فرزند فضل الله

52- فریبا محمدی فرزند مسلم (همسر حسین ایزدی)

53- الهام محمدی فرزند حمید

54 - مریم قجری فرزند رمضان

55- ندا آقایی فرزند شمس الدین(همسر حسین قجری)

56- مینا میرقاسمی فرزند سید احمد

57-
پرستو امین نراقی فرزند نصرت الله

58- سمیه سادات باقری فرزند سیدغلامرضا

59- رضا کمره ای فرزند حسین

60- زهرا نبی زاده فرزند ابوالفضل

61- الهه سادات موسویان فرزند سیدمظفر

62- فرزانه رجبی فرزند ...

63- زهرا روحی فرزند حسین

64- حسن زمانی فرزند غلامعلی

65- مونا کمالی فرزند محمد

66-
سید تقی حسینی فرزند سیدرضا


نام پرستار بعدی را شما بفرما


۳ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۳۴
سلحشوران شهر نراق

در این خانه به روی همه باز است بیا

عمر من در گذرو راه دراز است بیا

🌺🌺🌺
چشم من منتظر دیدن یار است بیا

چشم امید به دیدار تو باز است بیا

🌺🌺🌺
شوق دیدار رخ چون گل تو می بخشد

شورو شوقی که در این خانه نیاز است
 بیا
🌺🌺🌺
گفته بودی چو بیایی سخنت بسیار است

دل دیوانه ی من محرم راز است بیا

🌺🌺🌺
مطمئن باش که با صدق و صفا می گردد

دل من با دل تو همدم و راز است بیا

🌺🌺🌺
دوش تا وقت سحر دیده به هم ننهادم

طی شد بانک اذان، وقت نماز است بیا

🌺🌺🌺
عمر ما می گذرد چون گذر ابر،بیا

تا نگشته ست تبه عمر گرانمایه،بیا

🌺🌺🌺
از فراق تو زنم چنگ بر این سینه بیا

تا از این سینه رسد نغمه و آواز بیا

🌺🌺🌺
تا نگشته ست خموش ناله ی"عباس"بیا

تا دو چشمش به دیدار تو باز است بیا



🌹سروده :غلامعباس عظیمی نراقی🌹

 

۱ نظر ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۶
سلحشوران شهر نراق

ملا ابوالقاسم نراقی رجب سال 1246 هجری قمری(دی ماه 1209) در شهر شاعران و مشاهیرخیز نراق به دنیا آمد . پدرش ملا عبدالکریم ابن ملا عبدالمبین ابن ملا لطفی از مکتب داران سنتی و قدیم نراق بودند .در نوشته های قدیم از وی به عنوان آخوند ملا ابوالقاسم نام برده شده است .

شاعر فکاهی سرای شهر نراق ملا ابوالقاسم نراقی فرزند ملا عبدالکریم

ملا ابوالقاسم نراقی عاقد بود و اکثر عقدنامه های زمان حیاتش با خط قشنگ و مُهر وی منقش است . همچنین اغلب سندهای معاملاتی بین مردم با دستخط زیبا و خوش او نگارش یافته است و مُهرش پای اسناد داخل منازل همچنان موجود است .
ملا ابوالقاسم علاوه بر دختران دارای دو پسر بود .

    ملا محمدعلی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم

* یکی از پسرانش ملا محمد علی فروغی است که در نراق به ملا علی مشهور است و سال 1245 شمسی متولد و تیر ماه 1330 شمسی در سن 85 سالگی بدرود حیات نمود و در قبرستان چهارطاقی نراق که بعد به پارک تبدیل شد خاکسپاری گردید . وی تاجر بود و املاک زیادی در منطقه جاسب و نراق و دلیجان داشت که نام وی همچنان در سندهای ملکی اش وجود دارد .


    منورسلطان فرزند میرزاحاج ابوتراب

همسرش منورسلطان(1255 – 1326) فرزند میرزا حاج ابوتراب ابن حاج علی اکبر از خانواده های مورد احترام بود . ملا محمدعلی و منور سلطان دارای دو دختر به اسامی مولود (متوفی سال 1390شمسی) و فاطمه سلطان فروغی(متوفی سال 1383 در سن 107 سالگی در کالیفرنیا امریکا) و دو پسر به اسامی فتح الله(متوفی 1356) و حبیب الله(1274 - 1353) فروغی داشتند .

عقد نامه ملا محمدعلی فروغی و همسرش منورسطان به سال ۱۳۰۷ قمری برابر ۱۲۶۸ شمسی در ۱۳۱ سال قبل که به خط خوش و زیبای شاعر فکاهی سرا ملا ابوالقاسم نراقی برای پسر و عروسش به رشته تحریر در آمده و مهر نموده است.

* پسر دیگر ملا ابوالقاسم آقای محمد فروغی بود که در زمان حیاتش سه ازدواج نمود :
- خانم فاطمه بیگم نوه حاج عبدالعظیم نراقی و فرزندانشان : شکرالله – اسدالله و شوکت بود .
- خانمی اهل کاشان که تنها فرزندشان عباس فروغی بود .
- خانم سلطان فرزند طاهر عَربان اهل قمصر کاشان و فرزندانشان : رحمت الله – هوشنگ – نصرت خانم – حشمت خانم – طاهره خانم فروغی بودند .


سنگ قبر ۱۱۷ ساله شاعر فکاهی سرای شهر نراق  ملا ابوالقاسم نراقی فرزند ملا عبدالکریم

شاعر فکاهی سرا آخوند ملا ابوالقاسم نراقی نهایتا پس از 75 سال زندگی مفرح سال 1321 هجری قمری دارفانی را وداع گفت و پیکرش در قبرستان مقابل بقعه شاه سلیمان که اکنون بوستان بسیج نام گذاری گردیده خاکسپاری گردید .

نکته جالب انگیز اینکه سنگ قبر مشارالیه توسط اعضای خاندان که از علاقمندان به تاریخ هستند به جای تخریب نگهداری و 117 سال قدمت دارد. ما بقی سنگ قبرهای کهن از بین رفته است .

مهر ملا ابوالقاسم نراقی

روی سنگ قبر نوشته : شهر رجب 1321 قمری – هوالباقی - وفات مرحمت و غفران پناه ؛ آخوند ملا ابوالقاسم نراقی طاب الله ثراه

اشعار ملا ابوالقاسم نراقی متخلص به شَعرا تدوین و مجلد نگردیده و به صورت پراکنده در اختیار اعضای خاندان خودش می باشد .

   مرحوم حبیب الله فروغی فرزند ملا محمدعلی

قطعاتی از آثار آخوند ملا ابوالقاسم نراقی که در اختیار جناب آقای محمود فروغی پور فرزند حبیب الله یکی از نوه های ایشان به شرح ذیل در اختیار سایت سلحشوران شهر نراق قرار گرفت و برای اولین بار منتشر می گردد :

این اشعار فکاهی و اعتراض آمیز به شکرالله خان صفایی فرزند حاج حبیب الله موسوم به حاج رئیس می باشد :

صبا با من بگو با زاده ی حاج حبیب الله
به تبلیغ رسالت این سخن از جانب شَعرا

که دست از مدرسه بردار و مشغول تجارت شو
به جوف عدل مَستَم کن در میخانه را بگشا

نشان نَحو را دیدی سَرَت شد منبع نِخوت
پس ار قاموس بینی ؛ پا نهی بر طارم خضرا

از این مورد به بالا رفتی از نایب رضا بودن
اگر ملا رضا گردی رَوی از خصیه اش بالا

نراق است این زمین از سَر بیفکن فَطن غفلت را
گوهرها در صدف چون فاضلین پرورده این دریا


🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁

 
*زاده حبیب الله : فرزند حاج حبیب الله مشغول تحصیل در مکتبخانه نراق و یا منظورش علی اکبر ولد حاجی حبیب الله نراقی که به دلیل مسائل اعتقادی محدودیتی برای شَعرا به وجود آورده است .

* شَعرا : تخلص شاعر فکاهی سرا ملا ابوالقاسم ابن ملا عبدالکریم

* جوف : فراخی – وسعت

* نخوت : تکبر – خودبینی

* طارم خضرا : باغ محصور و چمن کاری شده

* نایب رضا : نایب الحکومه نراق بیش از 120 سال پیش

* خَصیه : بیضه

* فَطن : زیرک

* فاضلین : علامه حاج ملا محمد مهدی نراقی و فرزندش علامه حاج ملا احمد نراقی


🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁


فردی که در نراق شاعر مسلک بوده به شَعرا(ملا ابوالقاسم نراقی) هجو آورده و ایشان اینگونه پاسخش را داده است :

یا وکیلا ؛ تو به تحریک که در دام فتادی
شاعر آنگونه سخنها که تو گفتی نَسُراید
وقت آن شد که به دریای سخن اُو فکرَت
به سخن آید و جولان نمایان بنماید
کی بَنا بود که خفاش به عَنقا بِسِتیزد
یا که در عرصه سیمرغ مگس پَر بگشاید
نِسبَت شیر به خود دادی و ماه به شَعرا
شیر آن است که ضِیغَم صِفت از بیشه دَر آید
نه که چادر به سَر اندازد و روبنده به صورت
سَر به گُلخَن کُنَد ؛ از مَبرَز حمام در آید

***
* عنقا : ققنوس
شَعرا: تخلص شاعر ملا ابوالقاسم نراقی*
* ضیغم : شیر درنده
* گلخن : تون حمام
* مَبرَز : حاجتگاه

🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁


انتقاد شَعرا(ملاابوالقاسم نراقی) از نانوایی های شهر نراق در یک قرن پیش :

چند سالی است که خبازی این دار نفاق
منحصر گشته به خَزپوش و کلاه پاپاق
زُلفشان عقرب جَراره چو آید به غَضَب
حرفهای خوششان چوب قپان است و چماق
اعتنا بر سخن ریش سفید و حاکم
ننمایند؛ شَوَد حُکم گر از هفت رواق
گر به شاطر ننمایی به ارادت تعظیم
سَر و فَرقَت همه بَر هم شکنند با
تُخماق

صبح تا ظهر معطل شدم از بهر دو نان
ظهر گفتا که خمیرم نشده نیکو چاق
نایبا خَلق گذشتند ز احسان شما
جار معکوس بفرما به بازار نراق

🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁

* خَزپوش : پَست ناچیز
* کلاه پاپاق : کلاه قزاقان
* جراره : عقرب زرد و درشت که زهر شدید دارد
* هفت رواق : هفت آسمان
تُخماق : میخ کوب و آن چوبی باشد که بدان میخهای خیمه کوبند

🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁



روزی طاس حمام ملا ابوالقاسم نراقی در حمام عمومی مفقود می شود و چون زمان این شاعر دو حاکم یا کدخدا در نراق حکمرانی داشتند به نشانه اعتراض اینگونه می سُراید :

با وجودی که حُکمران نراق
جُفت جُفتند گِرد خان طعام
چون به مَسجد رَوی بَرَندَت کفش
عور مانی اگر رَوی حَمام


*طاس حمام : ظرف مسی مورد استفاده در حمام
* عور : برهنه

🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁


شبی ملا ابوالقاسم نراقی در منطقه جاسب در حومه نراق حضور داشته و چون پَشه ها او را اذیت و آزار رسانده اند این بیت را سروده است :

از سَر شب تا سَحر جَشنی دَر مُلک بَدَن
پَشه خواننده و کَک رقاص و مَن چَنگ زَنان


🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁


ابیاتی از ملا ابوالقاسم نراقی با دستخط خودش در زمان حیات بر روی قسمتی از دیوارهای بقعه زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد علیه السلام در هفت کیلومتری شهر نراق نوشته شده بود و یادگاری زیبایی محسوب می گردید که به دلیل بازسازی بقعه از بین رفت .
اشعار دیگری از ملا ابوالقاسم نراقی فرزند ملا عبدالکریم در اختیار اقوام در ایران و خارج از کشور وجود دارد که به محض وصول برای علاقمندان نمایش می گردد .


سایت سلحشوران شهر نراق از جناب آقای محمود فروغی پور فرزند حبیب الله به دلیل بیان زندگینامه و اشعار پدربزرگش صمیمانه قدردانی می نماید .
از آقای حاج احمد رضایی فرزند رضا از بابت یاری و مساعدت به فعالیت های فرهنگی نراق نیز سپاسگزاریم .


۱ نظر ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۳۹
سلحشوران شهر نراق

سلحشوران شهر نراق از جناب آقای غلامعباس عظیمی درخواست نمود با توجه به ذوق و علاقه ای که به شهدا دارد دلنوشته ای مرقوم نماید که از زحمت هایش سپاسگزاریم :

http://bayanbox.ir/view/2821650979920191367/425327832-33088.jpg

نراق شهر 80 شهید و 7 شهید گمنام

بیا یاری کنیم از مهربانان
بیا یاری کنیم از جان نثاران
از آنهائی که رفتند تا بمانیم
سلحشوران و نسل سربداران
بیا از یادشان غافل نمانیم
که مدیونیم به این پرهیزگاران
یکی از تن جدا شد سر، یکی از پا
یکی پرپر چو گل فصلی بهاران
از آنهائی که رفتند، نغمه خوانها
مثال بلبلان در کوهساران
به میدان جسارت شهره گشتند
شدند پیروز چون چاوک سواران
سلحشوران رُبودند گوی سبقت
شدیم ما جملگی ازشرمساران
زدند بر دامن معشوقشان چنگ
شدند دلبستۀ پیر جماران
گذشته از خط پایان ظفرمند
شدیم مبهوت و مات این سواران
بیا بوئیم خاک پاکشان را
که دارد عطر گلهای بهاران
به یاد هر بسیجی سلحشور
که غوغا کرده اند در کوهساران
ز ترکشهای خمپاره روان شد
دم فجر آفرینان جو یباران
به یاد خسروی ها یوسفی ها
که هستند شمع جمع گلعذاران
به یاد حمزه ی دوران نبائی
بیابانگرد و روز فخر یاران
به یاد پیروان خط رهبر
حمایت کن از این دشمن ستیزان
خلیج فارس هم دارد گواهی
رشادتهای این شب زنده داران
به یاد کرخه و کارون و اروند
که برده جسم و جان غمگساران
به یاد فاو هر تیم پدا فند
که کردند طَیّران را تیر باران
کنیم یاد از هویزه هم شلمچه
که گشتند جمله یاران تیر باران
به یاد فتح خرمشهر و بُستان
که دشمن گشت گیج و مَنک و حیران
خلیج فارس هم گردیده رنگی
ز خون پاک و گلگون جوانان
شیاکوه هم سنندج هم که بُستان
گواهی می دهد از رزم یاران
طریق القدس تا بیت المقدس
فضای خانه ها شد نور باران
به شوش و پاسگاه زید و سومار
بپیچید عطر گلهای بهاران
به یاد کربلایی های ایران
شلمچه شد هوایش مشکباران
ز کرمانشاه و سردشت و حلبچه
از این دنیا نمودند کوچ یاران
بگو لب را به دندانت تو عباس
شدی شرمنده این جان نثاران
ادا گر حق مطلب را نکردی
تو هم هستی ز خیل شرمساران
الهی هرچه کوتاهی نمودم
ببخشند وارثان جان نثاران
زبانم الکن و رویم سیاهست
پریشان مانده ام از هجر یاران


 

سلحشوران شهر نراق از اشعار جناب آقای غلامعباس عظیمی فرزند امیدعلی از بابت توجه ای که به 80 شهید شهر شهید پرور نراق در قالب شعر نمودند سپاسمندیم .

۱ نظر ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۲۲
سلحشوران شهر نراق

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ آقای رضا یوسفی دارای شناسنامه شماره 48486 تاریخ 1 اسفند 1343 در محله وحدت اسلامی شهر تهران متولد گردید .


شهید رضا یوسفی

پدرش مرحوم علی اکبر یوسفی فرزند فتح الله اهل شهر نراق و مادرش حاجیه خانم معصومه(شمسی) علی اکبری فرزند حسین اهل تهران می باشند .

            

حاجیه خانم معصومه(شمسی) علی اکبری        مرحوم علی اکبر یوسفی

حاصل این ازدواج سه دختر به اسامی : فاطمه(روشنک) – فرشته – فروغ و دو پسر به اسامی : مجتبی و حسین یوسفی می باشند .

رضا سال 1350 تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه کیهان محله وحدت اسلامی ( شاهپور سابق) تهران آغاز نمود و سپس تا سوم متوسطه ادامه تحصیل داد ولیکن دیپلم دریافت ننمود .

ایشان فرزند پنجم خانواده و فردی مهربانی و عاشق خانواده بود . بین دوستان و فامیل به جهت احترام به والدین زبانزد است . با وجود سن کم دوست داشت هر کاری از دستش بر می آید برای سایرین انجام دهد .

انسان دلسوز و عاشق خانواده اش بود و با تمام خواهر و برادرانش با مهربانی رفتار می کرد . هیچ وقت باعث اذیت و رنجش کسی نمی شد . نسبت به اعضای خانواده اش احساس مسئولیت می کرد .

مشارالیه به زادگاه پدری اش شهر نراق در استان مرکزی علاقه وافر داشت و تابستان ها عموما به نراق که به شهر فضلا و مشاهیر مشهور است تردد می کردد تا ضمن استفاده از آب و هوای و مناطق زیبایش با اقوامش از جمله مادر بزرگش مرحومه صنعت یوسفی فرزند غلامحسین(1275 – 1362) هم ملاقات داشته باشد .

  

مرحومه صنعت یوسفی

دو سال از جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران گذشته بود که رضا دفترچه آماده خدمت دریافت و 15 شهریور 1362 راهی انجام وظیفه شد تا بتواند سهمی در ادای دین و مملکت داشته باشد . دوران سه ماهه آموزش همگانی را پادگان شهر کرمان گذراند و بعد در لشکر 64 پیاده ارومیه سازماندهی گردید .

یکی از مکان هایی که رضا یوسفی عاشقانه و شجاعانه فعالیت داشت منطقه مرزی سردشت استان آذربایجانغربی بود که عموم رزمندگان در دو جبهه با ارتش متجاوز بعث عراق و دیگری مزدوران تجزیه طلب کُردی مثل کومله و دمکرات دفاع حق طلبانه داشتند .

سنگ مزار قدیمی شهید رضا یوسفی

تاریخ 20 اسفند 1362 و در آستانه عید نوروز رضا و عده ای از سربازان ارتش که در حال تامین امنیت منطقه بودند در کمین ناجوانمردانه عناصر گروهک الحادی کومله در یکی از پایگاه های محور سردشت قرار گرفته و اسیر می شود . او و دیگر سربازان مظلوم در بدترین شرایط و فشارهای روحی زندان گروهک کومله را تحمل نمود و خانواده او کاملا از آنها بی اطلاع بودند تا اینکه سه ماه بعد تاریخ 20 خرداد 1363 به دلیل موفقیت رزمندگان اسلام و شکست های پی در پی مزدوران داخلی از اسارت کومله نجات یافت .

پس از آزادی به تهران عزیمت و یک ماهی نزد خانواده به بیان غم و غصه ها و تلخ و شیرین اسارت پرداخت و به خیانت های بیشمار گروه های ضد انقلاب از جمله کومله که از رژیم بعث عراق تامین می شدند پرده برداشت . پس از آن برای نشان دادن شجاعت خود به همان پایگاه ارتش در محور سردشت بازگشت و به سبک سابق خدمت سربازی اش را صادقانه ادامه داد .

در این اثنا پدر وی آقای علی اکبر یوسفی متولد 1312 تاریخ 24 آذر 1363 به علت ابتلا به سرطان به طور زودهنگام در سن 51 سالگی دارفانی را وداع گفت و در مقبره خانوادگی شماره 44 در بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .
مرگ پدر به خاطر شرایط جنگ و دفاع مقدس از پسر که در منطقه عملیاتی بود پنهان ماند تا اینکه ده روز بعد اتفاق دیگر پیکره این خانواده را لرزاند.

  

                                                        حسین یوسفی                     مجتبی یوسفی

تاریخ 3 دی 1363 در زمانی که رضا یوسفی نراقی و چند نفر از سربازان از پایگاه خود که از ارتفاع برای تامین آذوقه به پایین آمده بود در محور سردشت استان آذربایجانغربی به کمین گروهک کومله گرفتار و مظلومانه به شهادت رسید . متاسفانه از شهید وصیتنامه ای موجود نمی باشد .

پیکر مطهرش به تهران منتقل گردید و سه روز بعد در مرکز پزشکی قانونی مورد معاینه قرار گرفت و در جواز دفن شماره 7938 تاریخ 6 دی 1363 علت مرگ(شهادت) را اصابت تیر به شکم و گردن مرقوم و جواز دفن صادر گردید .

هنوز داغ پدر در سینه ها بود که پیکر نازنین این سرباز شجاع و گلگون کفن با شکوه فراوان توسط خانواده و مردم شهید دوست و قدرشناس تشییع و نهایتا در قطعه 27 ردیف 101 شماره 6 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران در خاک ماوی گرفت .
سخترین و شکننده ترین واقعه ای که برای این خانواده رخ داد فوت و شهادت پدر و پسر در فاصله 10 روز بود که خداوند طبق وعده اش صبر و شکیبایی برای این مصیبت به اعضای خانواده عنایت بخشید .

همه ساله سالگرد فوت و شهادت پدر و پسر توسط خانواده همزمان با همدیگر برگزار می گردد . متولیان بنیاد شهید تهران سالی یکبار به منزل مادری شهید یوسفی سَرکشی و نسبت به مادر بزرگوار و اعضای خانواده او ادای احترام می کنند .

خانواده شهید رضا یوسفی از دست اندرکاران سایت سلحشوران شهر نراق بابت معرفی شهید برای اولین بار در فضای اینترنتی و همسویی با آنان قدردانی می نماید .

🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁

شهید رضا یوسفی نراقی در یک نگاه :

15 شهریور 1362 اعزام به خدمت سربازی
20 اسفند 1362 اسیر شدن به دست گروهک کومله
20 خرداد 1363 آزادی از چنگال کومله و ادامه خدمت
3 دی 1363 شهادت به دست عناصر گروهک جنایتکار کومله

۵ نظر ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۴۴
سلحشوران شهر نراق

از بین اسناد و مدارکی که علاقمندان به تاریخ و فرهنگ نراق در اختیار سایت سلحشوران شهر نراق قرار می دهند یک فقره سند مربوط به خرید یک دستگاه اتوبوس به چشم می خورد .
56 سال پیش با وجود جاده های خاکی اتوبوس محدودی در سطح منطقه وجود داشت .

بسم الله الرحمن ارحیم
بازرگانی بوستان
خرید و فروش اتومبیلهای باری سواری و اتوبوس
تهران خیابان امیریه چهار راه مختاری جنب گاراژ اشتری تلفن 25557

تاریخ 25 فروردین 1339
خریدار آقای احمد آقا طهماسبی به نیابت آقای اسمعیل(اسماعیل) علیئی(آعلی) نراقی
فروشنده آقاعلی توکلی کاشانی
مورد معامله یکدستگاه ماشین اتوبوس شماره شماره شهربانی 19133 ط 38 بملغ 230000 ریال(بیست و سه هزار تومان) که مبلغ 5000 ریال بابت پیش بهاء از اصل قیمت دریافت و تسلیم فروشنده شد و....

معامله در محضر 97 انجام یافت 27/1/1339

۱ نظر ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۵۵
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook