تَک زدن به کمک های اهدایی مردمی در جبهه
سال 1366 در مقر ستاد
لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در شهرک بدر حومه اندیمشک استان خوزستان استقرار
داشتیم . در گردان عاشورا سازماندهی شده بودیم و مترصد عملیات و اعزام به
خطوط مقدم بودیم .
موسی عابدینی
طبق معمول نراقی ها که به مهربانی شهره هستند و هر
جا که باشند با محبت و همدلی دور هم گعده می گیرند. شبی حسین نباتی اومد
اتاق و در جمع دوستان قرار گرفت و رو کرد به یکی از رزمندگان همشهری و گفت
:
امروز کمک های مردمی را آوردند این سوئیچ موتور سیکلت را بگیر و برو
پشت اتاق محل کار من و یک لنگه آجیل را بنداز تَرک موتور و بیار تا دور هم
بخوریم .
رزمنده جوان که بار اول به جبهه اومده بود دهانش از تعجب
باز شد و گفت حسین آقا اگر متوجه بِشَن منا اذیت می کنن . حسین مثل همیشه
با آن چشمانش غضبی کرد و بهش گفت بِشِت میگم پاشو برو ؛ فوقش فردا میارنت
دفتر قضایی ؛ خوب مسئولش خودم هستم و مشکلی پیش نمیاد .
تا نیمه های شب آجیل ها را خوردیم و دعا به جون مردم فداکار ایران کردیم که زحمت کشیده بودند .
ولی
آن شب روحیه بخش گذشت تا اینکه بیست نفر از آن جمع صمیمی نراقی ها طی
پشتیبانی عملیات والفجر 10 در حلبچه عراق مجروح شیمیایی شدند که هنوز پس از
گذشت 27 سال آثار شیمیایی در وجودشان آشکار است .
رزمنده حاج موسی عابدینی فرزند علی اهل شهر نراق 10/10/1391
مردی بدونه غل و غش
عاشق واقعی سید الشهدا