سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۳۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

ژاندارمرى سال 1290 هجری شمسى توسط سه افسر سوئدى به ریاست کلنل یالمارسن در ایران راه اندازى شد. 27 سال بعد تاریخ ٢ تیر ١٣١٧ پاسگاه ژاندارمرى در نراق افتتاح گردید.

نشان ژاندارمری شاهنشاهی ایران

مکان پاسگاه منزل استیجارى مرحوم حاج غلام حسین قاسمی واقع در میدان و مقابل منزل حاج علی محمد صادقى قرار داشت که اکنون فقط زمین آن باقى است.

نمایی از ساختمان قدیم پاسگاه ژاندارمری شهر نراق در سال 1369

در پی سیل تخریب گر سال ١٣۴٨  در شهر نراق و ساخت ٢٣ واحد مسکونی توسط خیّرین نیکوکار آقایان عباس معصومى و روح اله شنتیایی در کوی ولیعصر عج (نراق نو) یکى از این منازل نیز  بنا به نیاز در اختیار پاسگاه ژاندارمرى قرار گرفت. سال ... نیز پاسگاه ژاندارمری یا کلانتری ناجا که ساختمان ثابت  آن در زمین فوتبال سابق ساخته شد انتقال یافت و  همچنان در برقراری امنیت شهر فعالیت دارد .

قبل از راه اندازى پاسگاه سربازان فرارى با کمک متنفذین دولتى  در یکی از اتاق های کاروانسرای بازار شمس السلطنه که راه خروج نداشت نگهدارى می شدند تا از هنگ قم و احتمالا محلات براى خدمت اجبارى فرستاده شوند.

 

طی 81 سال عمر این مرکز اتفاقات ریز و درشت فراوانى رخ داده که مغفول مانده است . لیکن  مختصرى از وقایع اتفاقیه پاسگاه خصوصا در اوج انقلاب توسط سایت سلحشوران شهر نراق جمع آورى گردیده است .  
 


نفر اول از چپ : شهید محمد شوری

یکى از درجه داران پاسگاه ژاندارمرى شهر نراق به نام محمد شورى فرزند موسى تاریخ   ٢۶ شهریور ١٣۶۶ در محور مهاباد - سردشت  استان آذربایجانغربی که فرمانده پایگاه روستای گیتگه در گردنه زمزیران بود در مصاف با تجزیه طلبان حزب منحله دمکرات کردستان به شهادت رسید . با وجودیکه همسرش خانم همدانى  و فرزندانش اهل و ساکن نراق هستند طبق وصیت نامه اش در  زادگاهش روستاى کشکو از توابع شهرستان تنکابن استان مازندران  خاکسپارى گردید.

به جهت پاسداشت  نام این مرزدار وطن دوست سنگ یادبودی  از شهید محمد شورى در گلزار شهدای شهر نراق نصب گردیده است .  

۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۲۳
سلحشوران شهر نراق

نمره .. از ملایر الی نراق
مورخه 11 شوال 1334(برابر 20 مرداد 1295)
بروجرد - میرزا نعمت الله نراقی
حضور جناب مستطاب اجل آقایی آقای معاون التجار(فضل اله نراقی) تاجر نراقی روحی فداه مشرف شود

تصدقت شوم ؛ بعد از حمد و ثنای محبوب یکتا جَلَت عَظَمته( بزرگ است عظمت او) واظهار عبودیت و چاکری معروض می دارد دو دستخط شریف نمره 4 در بروجرد ۲۱ رمضان(برابر 31 تیر 1295) و نمره 5 در ملایر ۱۰ شوال(برابر 19 مرداد 1295) واصل و زیارت شد .

اینکه تاکنون جواب تاخیر افتاد علت این است که حقیر جهت آوردن آمیرزا یدالله به ملایر جهت لول مالی در همان روزها از بروجرد به ملایر آمده ولی اکنون امورات را بدرجه مرتب نموده ؛ خیال دارم مراجعت به بروجرد نمایم و شرح آن این است اولا جناب آمیرزا احمدخان(میرزا احمد خان نراقی فرزند محمد مهدی ابن زین العابدین نراقی) با شاهزاده رکن الدوله و دو نفر دیگر اداره تحدید ولایات ثلاث( اصطلاح ولایت ثلاث در تقسیم‌بندی‌های کشوری دوره ناصرالدین‌شاه قاجار ایجاد شد و شامل دولت‌آباد (شهر ملایر)، نهاوند و تویسرکان می‌شد) را که نهاوند ؛ ملایر ؛ تویسرکان باشد با رشت به اجاره از دولت گرفته اند و از اول اسد(برج اسد برابر مرداد) ایشان میرزا علی اکبر خان(اهل نراق و از اقوام میرزا احمد خان) را جای خودشان در اداره بروجرد گذارده حرکت به ملایر نمودند و چون اداره بروجرد وجه باندرول(اتیکت - برچسب) را نظر به امر خزانه داری نصف نقد نصف هم دو ماه و نیم می گیرند و لول ۵۳ وارد رشت می شود رشت ۴۹ بلکه ۴۵ را دارد برای لول مال صرف ندارد بروجرد لول جهت رشت بمالند .
جناب رئیس برای رواجی(رونق) اداره ملایر و ثلاث خبر دادند که ما منات(پول – سکه) را که ۲/۵ است ۳ عوض وجه باندرول(اتیکت) قبول می کنیم به این جهت لول مال های بروجرد بعضی نهاوند رفتند و بعضی ملایر ؛ حقیر هم با میرزا یدالله ملایر آمدیم در سرای نو حجره گرفته ام و فعلا ده یوم(روز) است مشغول لول مالی هستیم .

قریب ده هزار لول حمل رشت شده و دو سه هزار هم موجود است و حقوق او را با اداره شانزده تومان کنترات کرده ایم ؛ در هشت ماه ماهی دو تومان بدهیم چون منات ۲/۵ بود قریب سه تومان بابت دو قسط در ماه را قبلا داده ام ولی از رشت بقدری کساد نوشته اند که حد ندارد .

خداوند رواجی(رونق بخشی) عطا فرماید که ضرر ننماید خوب است ؛ و رئیس اداره ملایر را که اسمش اداره بوده و سالی پنجهزار تومان عایدی نداشت ابدا تریاک  بند نمی شد حال چنان مرتب کرده اند که محتمل است اگر اغتشاش نشود روزی هزار تومان عملکرد داشته باشد و خود رئیس شاهزاده صمصام الدوله را رئیس ملایر نموده خودشان در هشتم به نهاوند رفته جهت ترتیبات اداره آنجا ولی به ظاهر عنوان این است که من از جانب شاهزاده هستم .
میل ندارد که این طرف ها منتشر باشد باسم خودش و عیالش را هم ملایر نزد پدرش آورده است احتمال دارد سفر رشت هم برود اما شراکت ما با رئیس تفریق شد یعنی رئیس و سایر احباب(یاران) خواهش کردند که تنخواه شرکت خیریه را یکهزارو یکصدو پنجاه تومان به من بدهند عوض تنخواه رئیس و شرکت خیریه شریکِ حقیر باشند و ضمنا آقا میرزا یدالله را هم شریک نمودند که نُه یک از عمل مشترک بروجرد و غیره سهم ببرد .
هشت قسمت دیگر را چهار قسمت شرکت ببرد و چهار حقیر و تنخواه رئیس را پرداختیم با کمال ممنونیت ؛ بحمدالله فایده خوبی هم بردند منتها حقیر خرج و قرض نگذاشته که اندوخته داشته باشم ؛ باز هم شکر می کنم اموری گذشته منبعد هم روزی رسان اوست خود داند .

اما اینکه حقیر عرض کرده بودم اگر بتوانید پانصد تومان با خودتان بیاورید بروجرد مشغول شوید ؛ عذر می خواهم که حقیر ندانسته عرض کرده ام ؛ ببخشید اگر من هم تنخواه می داشتم ولایت غربت(از نراق به بروجرد) نمی آمدم . خداوند به من بدهد در چاکری و خدمتگذاری حاضرم فقره استفتاء هنوز مجال و حوصله نکرده ام بنویسم و وضع اغتشاش ولایت(آشوب و ناهنجاری در نراق) هم نمی گذارد انسان به کار پردازد .

فعلا تمام حاصل بروجرد حمل به اینجا شده و معلوم نیست به کجا حمل کنند و بازار خیلی در اضطراب است ؛ خداوند ترحم فرماید ؛ همدان هم عمده سبزه را جهت رشت حمل می کرده اند ؛ جنس کرمانشاهان به تویسرکان امروز و فردا به این بلاد هم شاید بیاورند .
از خداوند می طلبم کار عموم بندگانش را اصلاح فرماید . فعلا خیال حرکت دادن به هیچ طرف راه محل اطمینان نیست ؛ در بروجرد حجره فعلا غلامحسین و یک شاگرد است چون غلام جهت دیدن آمده است ؛ آقای مختار ... نایبی ها مجبورا آمد و رفت کرمانشاهان ؛ تحقیق شود که مراجعت کرده یا نه ؟ می گویند مرحوم شده است . اینکه مطالب امری نراق(فعالیت اعضای بهائیت) خوب بوده معلوم است به وجود مبارک مزین بوده است ؛ حضور عموم احباب عرض بندگی ابلاغ دارید .

آقا میرزا یداله تکبیر(بزرگ شمردن) می رساند . والده عبدالله و والده آقا عباس(همسر فضل اله نراقی) را سلام می رسانم . البته به هریک خوش می گذرد و چون دیگر بحمدالله نگرانی ندارند.
اهل خانه و نورچشمان همه سلامت بوده اند و همیشه احوالپرسی می کنند . نورچشمان آقا عباس(میرزا عباس مهدوی فرزند فضل اله معاون التجار) و عبدالحسین(میرزا عبدالحسین مهدوی فرزند فضل اله معاون التجار) و فتح اله(فتح اله مهدوی فرزند فضل اله معاون التجار) را مخصوصا احوالپرسم . امیدوارم امسال کسب خوبی کرده باشند .

ولد آقا حبیب اله را از جناب رئیس استدعا کردیم آوردند ملایر انبارداری تحدید ملایر را به ایشان دادند ماهی ده تومان مواجب برایش مقرر فرمودند ؛ بحمدالله از برای او خوب پیش آمد بهتر هم امید است ؛ ولی اگر از آمدن کشمش یکساله ضرری به اجاره اینها نخورد خوب است .
خداوند حفظ فرماید بابت جواب ننوشتن رئیس از عدم مجال است در خصوص عیال جهت نورچشمی عباس رئیس یک دختر پنجساله دارد و یک دختر دوساله ؛ در میان احباب هم دختر بزرگی ندارند ؛ باز اگر بشود در نراق بهتر است . یا اگرمعاون الممالک(میرزا غلامحسین خان امینیان نراقی) صبیه ای داشته باشد بهتر است .
همدان که آنقدر نراقی ها(نراقی های مهاجر به همدان) بغض دارند اگر هم داشته باشند نمی دهند . از کاشان هم میان احباب کسی باشد بد نیست در فکر هستم و باشید ؛ البته موقع عیال دادن به اوست .
جواب عریضه را بروجرد مرقوم دارید اگرچه فعلا پُست نه در همدان می رسد و نه می رود ؛ به بروجرد هم پُست نمی رود و راه ها هم اعتباری نیست ولی اگر ممکن شود خیال رفتن دارم تا چه شود .
حضور جناب مستطاب آقا محمد کاظم(محمد کاظم ناظم التجار نراقی فرزند محمد جعفر سال فوت 1303 شمسی)  و آقا محمد علی(محمد علی فرزند محمد کاظم ناظم التجار سال فوت 1301 شمسی) عرض بندگی ابلاغ فرمائید .
جناب آقا حبیب الله و آقا محمد و سایرین را سلام دارم .
آقا حبیب الله حاجی محمد صادق(میرزا حبیب اله رئوفی نراقی فرزند حاج محمد صادق ابن حاج اسدالله تاجر نراقی) را سلام برسانید .
آقا میرزا اسدالله و آقا میرزا نعمت اله را تکبیر برسانید . آقا اسدالله حالش چگونه است ؟ آقا نعمت اله خوب است یا نه ؟ مرقوم دارید .
تریاک در ملایر سقط ۱۹ تومان
قند سنگ شاه ۵۴ ریال
چای ۳ تومان الی ۶ تومان
فقره وکالت نامه بعد نوشته ارسال می دارم در باب قاتلین ماهم چنین که مرقوم بود شنیده ایم ولی یقین نداریم اقل نعمت اله نراقی(میرزا نعمت اله فرخزاد نراقی فرزند محمدجواد ابن حاج محمد مهدی ابن استاد عبداله نراقی)

بازخوانی روی پاکت نامه
نراق - حضور مبارک جناب مستطاب عمده الاعاظم والاشراف آقائی آقای معاون التجار(فضل اله نراقی) تاجر نراقی زیده اقباله مشرف باد
11 شوال 1334(برابر 20 مرداد 1295)

بازخوانی پشت پاکت نامه 
وصول 19 شوال 1334(برابر 28 مرداد 1295)
از ملایر فرستنده میرزا نعمت اله نراقی(میرزا نعمت اله فرخزاد نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی ابن استاد عبداله نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه میرزا نعمت اله نراقی فرزند محمدجواد از ملایر به برادرش فضل اله نراقی معاون التجاردر نراق در خصوص لول مالی و اداره تحدید ولایات ثلاث  106 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۰۶
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ روز جهانی مسجد (مساجد) یک روز مناسبتی در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران است. ۳۱ مرداد برابر با ۲۱ آگوست هر سال ، روز جهانی مسجد نامگذاری شده است.

در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای اسلامی تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران به این اجلاس پیشنهاد کرد تا سالگرد آتش زدن مسجد الاَقصی، از مساجد شهر بیت‌المقدس و نخستین قبله مسلمانان توسط اسرائیل به عنوان روز جهانی مساجد تعیین شود که مورد پذیرش قرار گرفت.

دنیس مایکل ولیم روهان شهروند رژیم اشغالگر قدس در ساعت هفت صبح روز ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ مسجدالاقصی را به آتش کشید. در نتیجه این اقدام، ۱۵۰۰ متر مربع از فضای مسجد از بین رفت و منبر تاریخی مسجد منتسب به سلطان ناصر صلاح‌الدین یوسف بن ایوب (سال ۵۸۳ هجری) در آتش سوخت.

 شهر مذهبی نراق دارای هشت مسجد در حال فعالیت دارد که مسلمین در آن به نیایش و عبادت خداوند مشغول هستند :

1- مسجد امام حسن(مسجد پایین) و قدمت ۷۰۰ ساله دارد 

2-  مسجد جامع  سال ۱۲۴۳ یا قبل تر بنا گردید و قدمت ۲۰۰ ساله دارد

3- مسجد حاج شیخ عباس(قمر بنی هاشم ع) و قدمت آن ... می باشد

4- مسجد حاج صغرا (صاحب الزمان) سال ۱۳۲۴ شمسی بنا گردید و قدمت ۷۴ ساله دارد 

5 - مسجد حاج تیموری تاریخ ۱ خرداد ۱۳۴۳(۱۰ محرم ۱۳۸۴) بنا گردید و قدمت ۵۶ ساله دارد

6-
مسجد حاج عباس معصومی(مسجد بازار) سال 1345 بازسازی کامل شده و قدمت 53 ساله دارد


7- مسجد صاحب الزمان(عج) در کوی نراق نو و قدمت حدود ۴۰ ساله دارد

8- مسجد دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق که  حدود ۳۰ سال قدمت دارد.

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۳۷
سلحشوران شهر نراق

صورتمجلس
نظر باینکه درب انبارهای شکر و چای بخش نیاسر لاک و مهر و طی شماره ۳۹۳۶ مورخه 25/8/1323 اداره اقتصادی کاشان به آقای ابراهیم رحمانی(فرزند نصراله اهل شهر نراق تاریخ فوت 20 اردیبهشت 1333) ابلاغ گردیده بود که تا ابلاغ ثانوی به هیچ وجه درب انبارهای مزبور باز نشود و ضمنا دو کامیون شکر و چای از انبار اقتصادی کاشان به نیاسر حمل و درب انبار ریخته شده و با رعایت اینکه مسئولین متوجه نامبرده نشده و زیانی متوجه دولت نشده و کالاهای موجوده بانبار داخل شود ..... چنین بصیرت نمودند که با تشکیل صورتمجلس درب یکی از انبارها را باز و شکر و چای موجود را بانبار حمل و مجددا درب انبار مزبور را علاوه بر اِمهاریکه از طرف متصدیان مربوطه لاک و مهر خواهد شد نامبرده هم لاک و مهر نماید .
بدیهی است نمونه اِمهاریکه درب انبار مزبور زده خواهد شد در متن این صورتمجلس قید نموده که تا ابلاغ ثانوی از اداره اقتصادی کاشان هر نوع مقرر فرمایند اقدام شود و این صورتمجلس درتاریخ ۲۵25/10/1323 با حضور امضاء کنندگان زیر بعمل آمد :

آقای ابراهیم رحمانی(فرزند نصراله اهل شهر نراق) 
نگهبان دفتر اقتصادی بخش نیاسر
متصدی ..... اقتصادی بخش نیاسر - عطارها
متصدی فعلی اقتصادی بخش نیاسر - موساء
آقای حسین شریعت نو
رحمان داوری
 داوری

از جناب آقای قاسم قجری فرزند رضا(سلطانعلی) از بابت ارائه تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی صورتمجلس لاک و مهر انبارهای شکر و چای دفتر دارایی بخش نیاسر با حضور خدمتگزار وظیفه شناس اهل نراق ابراهیم رحمانی فرزند نصراله 75 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۳۴
سلحشوران شهر نراق

گذشت زمان و با غور و بررسی در اسناد قدیمی  با برخی از واژه های راجی که برای ما تازگی دارد آشنا می شویم :

اِقرار نامچَه
اقرار نامچه همان اقرار نامه امروزی است که در قدیم به این صورت خوانده می شد و یا  موارد دیگر مانند تقسیم نامچه (تقسیم نامه) ، اجاره نامچه (اجاره نامه) و...

اقرار از ریشه " مُقِر " به معنی اقرار و اعتراف کردن است و اقرار نامه ، نامه ای است که در قبال اخذ پول یا مال و ... که از شخصی که دریافت می شد به عنوان یک سند شرعی به او داده می شد و ما امروز آن را به صورت یک مدرک یا رسید می شناسیم.

در زمان های دور مسئله بده بستان در نراق هم مانند امروز روال قانونی خودش را داشت و درهر کاری یا معامله ای  قوانین و مقرراتی داشت که عین آن قوانین سینه به سینه از نسل های قدیم به نسل جدید منتقل شده تا به ما رسیده است . درست است که بعضی واژه ها برای ما در این اسناد نامفهوم است که اگر بیشتر در مورد آن دقت کنیم می بینیم که هیچ چیز تازه ای نیست و درست عین نوشته های امروزی است که به شیوه زمان خودش نوشته شده است ولی در هر دو نوشتارمعنی ومفهوم یکی است مانند همین واژه " مُقِر " که ازنظر لغوی به معنی اقرار است یعنی فلان شخص به کاری که انجام داده مُقِر و معترف است.

در زمان قدیم وکالت و وکیل گرفتن به صورت امروزی نبود بلکه به صورت حسن اعتماد بود وهمه به هم اعتماد داشتند. مثلا یک نفر را به صورت تلویحی وکیل می کردند و به او اختیار تام می دادند که از طرف ما وکیل هستی یک تعداد گوسفندان ما یا فلان اموال ما را بفروشی. وکیل هم طبق گفته موکلان عمل می کرد و آنچه را که می فروخت پول آن را به موکلان می داد و موکلان هم نزد یک فرد معتمد می رفتند و یک اقرار نامه شرعی می نوشتند و در آن مقر و معترف می شدند که اموالی را که فلانی فروخته به وکالت از طرف ما بوده و پول آن به ما رسیده است.
لذا هر کس که به این کار اعتراض دارد شخصا می تواند به موکلین مراجعه نماید و با وکیل هیچ کاری نیست.

سپس موکلین و دو نفر شاهد اقرار نامچه را ممهور و امضا می کردند و آن را به وکیل تحویل می دادند. بدین صورت معامله به خوشی و خوبی بر اساس اقرارنامه شرعی بر اساس مُقِر آمدن و معترف نمودن موکل یا موکلین در کمال آرامش خاتمه می یافت.

منبع:

براساس تلخیص و تاویل از یک اقرار نامچه قدیمی متعلق به یک و نیم قرن پیش از سایت سلحشوران نراق

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی اهل شهر نراق از بابت تهیه این نوشته سپاسگزاری می نماید .

۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۳۳
سلحشوران شهر نراق

هوالله
مبلغ سی و نه تومان و چهار هزار و ده شاهی ( نصف نوزده تومان و هفتهزارو پنج شاهی) وجه خرید برگ سَرکار خداوندگاری(خطاب کهتران بمهتران) مقرب الخاقان(رجال دولت و نزدیکان دربار) معتمدالسلطان آقائی آقا میرزا غلامحسین خان(میرزا غلامحسین خان امینیان فرزند حاج میرزا محمد خان نراقی) ربه اجلاله جهت جناب آقا میرزا فضل الله( معاون التجارمیرزا فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) که محول به چاکر فرموده بودند دریافت کنم مبلغ فوق بتوسط آقا نعمت الله(برادرِ معاون التجار میرزا نعمت اله فرخزاد نراقی فرزند محمدجواد) به این اقل کمترین محمد ابراهیم ولد صدق آقا مشهدی رضا نراقی رسید در حساب جناب آقا میرزا فضل الله(فضل اله نراقی) محسوب شود .
 بتاریخ شهر محرم الحرام مطابق سنه ۱۳۱۶هزارو سیصدو شانزده.
محرم 1316(برابر خرداد 1277)
مُهر : ... محمد ابراهیم(محمد ابراهیم فرزند رضا نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی پرداخت وجه خرید برگ از معاون الممالک جهت معاون التجار توسط میرزا نعمت الله نراقی و محمد ابراهیم ابن رضا نراقی 125 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۳۴
سلحشوران شهر نراق

برخی از واژه های معروف نراق که مربوط به کار کشاورزی است معنی و مفهوم خاصی دارد. این گویش ها از قدیم در بین کشاورزان نراق مرسوم بوده و اثر آن هنوز هم در نسل امروزی  مشاهده می شود که در ادامه به گزیده ای از آنها اشاره می شود :

بنَه
بُنه از نظر لغوی به معنی وسایل ، اسباب سفر، مال و دارایی واثاثیه منزل است ولی از نظر گویش محلی واژه ای است که در قدیم در شهر نراق مختص مُغلبول ها (بوجارها) بود و به آن " گورِ بابا " می گفتند .
از واژه بُنَه چنین می توان استنباط کرد که منظور آنها " تَه بُنَه " باشد یعنی آن محصولی که تَهٔ خرمن می ماند که در پایان بوجاری خرمن، مُغلبول با غربال پاک می کند و ناخالصی ها را از دانه گندم و جو جدا می سازد ومتعلق به خودش می باشد .

معمولا در گویش نراقی بُنه همراه پیشوند های " بار"  و " تَه " می آید مانند : " باروبُنه " و  " تَه بُنه " که دارای دو معنی متفاوت هستند . در قدیم دامداران نراق هر زمان که به مناطق ییلاقی می رفتند بار و بُنَه خود را هم می بردند یعنی با خانواده می رفتند تا دسترسی به گوسفندان، تولید و فرآوری شیر و تولید فراورده های آن راحت تر باشد و در حال حاضر هم عشایر کشور به هر منطقه ای که کوچ می کنند بار و بنه و خانواده خویش را هم با خود می برند. عین همین کار در شهر نراق هم انجام می شده و مزرعه هایی مانند : احمد آباد، پودنا، مزرعه آقا، طالبه واکثر مناطق ییلاقی نراق بُنَه گاه (محل سکونت) دامداران بوده است.
واما در مورد بُنه که مخصوص بُوجارهای نراق بود شاید منظور آنها "ت َه بُنه " باشد که در ادامه اشاره کوتاه به آن می شود:

معمولا در موقع دِرو کردن محصول گندم و جو در نراق ، کشاورزان بافه های گندم و جو را خرمن می کردند. هر کشاورز برای خود مُغلبول خاصی داشت و این مُغلبول ها از اول کار ،خرمن های خود را مشخص می کردند وعلامت خاص می گذاشتند تا خرمن هر بوجار مشخص باشد.یکی از این علامت ها، هم زدن خرمن توسط مُغلبول بود به این صورت که روزی که کشاورز محصول خود را بر می داشت ، روز بعد مُغلبول با یک چوب دو شاخه حدود ۲ متر که به آن به گویش محلی " دولُو" می گفتند خرمن مربوطه را به هم می زد تا به صورت دایره باز شود .بدین صورت هم کار خرمن کوبی برای کشاورز راحت تر بود و هم رطوبت احتمالی بافه ها گرفته می شد.البته این کار فقط مخصوص خرمن جو بود ولی خرمن گندم نیاز به هم زدن نداشت چون بافه ها به سبک خاص چیده می شوند.

پس از چند روز کشاورز خرمن را با خرمنکوب سنتی که به آن ‌" چون " می گفتند می کوبید ومخلوط کاه و دانه را روی هم انباشته می کرد. سپس بوجار ها برای پاک کردن یا بوجاری آن دست به کار می شدند. کار پاک کردن خرمن توسط باد انجام می گرفت.مُغلبول مخلوط کاه ودانه را با یک چنگک چوبی که به آن یاشِن می گفتند  به هوا پرتاب می کردند و به اصطلاح باد می دادند و بدین صورت دانه از کاه جدا می شد. سپس کاه را به یک طرف می زدند و گندم یا جو را با غربیل های کوچک  که دارای سوراخ های مخصوص بود سَرَند می کردند یا می بیختند.خوشه های نکوبیده شده را هم که به آن کوزِل می گفتند با چوب مخصوص کوزل کوبی می کوبیدند و با غربال بزرگ دانه های آن را جدا می کردند و بدین صورت خرمن پاک می شد .

در پایان تَه بُنه خرمن می ماند که مُغلبول با جاروی مخصوص جارو می زد و با شاگردک (تخته مخصوص) آن را داخل غربال می ریخت.این مخلوط شامل خاک و دانه بود و چون پاک کردن آن زحمت زیاد می برد ، دان پاک شده به عنوان بنه یا گور بابا به مُغلبول می رسید و این یک عرف شناخته شده در بین مُغلبول ها بود واز این تَه بُنه کشاورز سهمی نداشت وهر چه که بود به عنوان گوربابا به مُغلبول تعلق داشت.
شایان ذکر است که گوربابا به عنوان دستمزد مغلبول محسوب نمی شد بلکه حق الزحمه آن هم از گندم یا جو تولید شده بر اساس عرف تحویل مُغلبول می گردید .

منبع:
 1-salahshorannaragh.blog.ir
2-اطلاعات شخصی نگارنده

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی اهل شهر نراق از بابت تهیه این نوشته سپاسگزاری می نماید .

۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۰۴
سلحشوران شهر نراق

اشنوه
جناب مستطاب عمده التجار والاعیان آقای آقا میرزا فضل الله معاون التجار تاجر نراقی
آقا محمد نراقی فدایت شوم .
ان شاءالله تعالی مزاج مبارک شریف سَرکار حضرت معاون التجار . والده عباس سلام می رساند ؛ والده عبداله والده حبیب اله سلام می رساند . بدعاگویی حضرتعالی مشغول هستیم ملالی نیست سَوای دوری حضرتعالی . ان شاءالله آنهم بزودی دیدار تازه گردد . بحمدالله سلامت هستیم و فدایت شوم .

حضور جناب عمده التجار ابوی گرام آقا میرزا فضل الله معاون التجار تاجر نراقی ؛ عباس(عباس مهدوی فرزند فضل اله) و عبدالحسین(عبدالحسین مهدوی فرزند فضل اله) و حبیب الله و فتح الله(فتح اله مهدوی فرزند فضل اله) سلام می رسانند . خانه محمد سلام می رساند . آقا قادر خیلی خیلی سلام برسانید .

عبداله ابن فضل اله معاون التجار(عبداله مهدوی فرزند فضل اله نراقی معاون التجار)

بازخوانی پشت پاکت نامه :
اشنوه
کاغذ والده عبدالله(همسر فضل اله و مادر عبداله مهدوی) است
حضور مبارک جناب مستطاب عمده التجار آقای آقا میرزا فضل الله معاون التجار تاجر نراقی مشرف شود
18 محرم 1331(برابر 7 دی 1291)

اشنوه
حضور مبارک جناب عمده التجار ابوی گرام آقا میرزا فضل اله معاون التجار تاجر نراقی.
فدایت شوم ان شاءالله تعالی بسلامت و عین عافیت بوده باشید . اگر از حال اینجانبان بخواهید جویا شوید بحمدالله سلامت هستیم و بدعاگوئی حضرتعالی مشغول هستیم  . ملالی نیست سَوای دوری حضرتعالی ان شاءالله آنهم بزودی دیدار تازه گردد .

باری صورت دوا از این قرار است:
۱- روغن دختر لیله در شیر گنه گنه.
۲- حب دختر لیله مردانه دو روز روزی دو دانه بخور بعد از چهاردانه روزی یکی از آن چهارتا بخورید
۳- دوای ... دختر لیله یک کاغذ روزی یک قاشق از دوا را در سه قاشق آب گرم کنید بخورید.
۴- برزک کوبیده با شیر بپزید یا خمیر کنید.
تا این حب را می خورید باید گرم باشید.
بعد از خوردن بنویسید بدانم چطور هستید .
علی و غنی خیلی خیلی سلام می رسانند و احوالپرسی می کنند . از بابت خدیجه همراه شیخ لطیف فرستادم آمد ؛ شیخ لطیف می گوید نصف خانه به شش بَهره کمتر نمی دهم می خواهد برود می خواهد نرود و غنی هم آمد نزد من گفت میگم زن من را جواب بکنید برود و پدرش هم آمد عذرخواهی که ببخشید.
خانم حاضراست و سلام می رساند و چشمم درد می کند و از بابت خانه آسوده باشید . حقیر عبدالحسین سلام می رسانم.

بازخوانی پشت پاکت نامه :
من الاقل ... عبدالحسین نراقی(عبدالحسین نراقی(مهدوی) فرزند فضل اله نراقی معاون التجار)
وصول 20 محرم 1331(برابر 9 دی 1291)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه های عبداله و عبدالحسین مهدوی نراقی فرزندان فضل اله نراقی معاون التجار از نراق به اشنوه در 110 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۰۰:۱۶
سلحشوران شهر نراق
با شمایم ای شلمچه دیده ها
زید و خُرمال و حلبچه دیده ها
با شمایم ای که مجنون رفته اید
با شمایم ای که در خون رفته اید
با شمایم شوکران در جامتان
بوسه زد پیر خمین دستانتان
چه شد عشق تو، عشق من ، عشق ما
مگر عشق نبود درس و سرمشق ما

مرحوم حاج غلامحسین رزاقی
غلام حسین رزاقی سال 1322 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد گردید . پدرش مرحوم حاج حسن رزاقی فرزند صفر و مادرش مرحومه رقیه رزاقی فرزند کربلایی ابراهیم از خانواده های متدین شهر نراق بودند .
هفتاد سال پیش که فرهنگ درس خواندن و مدرسه رفتن ضعیف و مربوط به اقشار خاص و بود ایشان به تحصیل در مقطع ابتدایی پرداخت . یکی از مشاغل او خرید قالی از منازل همشهریان بود .
ایشان قبل انقلاب یکی از پیروان راستین نهضت آیت اله سید روح اله خمینی(ره) بود و در راهپیمایی ها و اجتماعات بر علیه سلطنت محمدرضا پهلوی با انقلابیون همراه بود تا انقلاب به پیروزی رسید . 
از حرکت های انقلابی حاج غلام حسین و عده ای از نراقی ها پشتیبانی از انقلاب دوم یعنی تسخیر سفارتخانه ایالات متحد امریکا(لانه جاسوسی) توسط دانشجویان پیروخط امام تاریخ 13 آبان 1358 در تهران بود . وی و نراقی ها کفن پوشان از نراق وارد تهران گردیده و ابتدا در نماز وحدت بخش جمعه در محوطه دانشگاه شرکت نموده و پیاده حیدر حیدر گویان به مقابل ساختمان لانه جاسوسی امریکا آمده و شعار حمایت از دانشجویان سر دادند .
در حمایت از قشر محروم جامعه نامبرده پس از پیروزی انقلاب با آقایان سید احمد موسویان و کاظم رمضانی فروشگاهی تحت نام شرکت تعاونی اسلامی راه اندازی نمودند . خرداد 1359 آیت اله سید محمدباقر موسوی به عنوان اولین امام جمعه بعد انقلاب معرفی گردید و با اینکه ارزاق مردم کمیاب بود ولی آقای موسوی به علت آشنایی که داشت قسمتی از مایحتاج شهر را از قم تهیه می کرد و متصدیان فروشگاه اسلامی  به قم عزیمت و اجناس را منتقل و با قیمت پایین تر در اختیار مردم نیازمند قرار می دادند . مکان تعاونی پایین میدان نراق و مغازه فعلی آقای حاج سید احمد موسویان بود . 
از ابتدای مهر 1359 که عراق بر علیه ایران جنگ ناخواسته را تحمیل نمود وی در ستاد پشتیبانی امور جنگ در نراق فعالیت داشت .
10 مرداد 1360 بسیجیان در ساختمان مقابل بقعه شاه سلیمان مستقر و فعالیت های عام المنفعه خود را گسترش و به جذب نیرو پرداختند . آقای رزاقی دی ماه 1360 به دریادلان بسیج نراق پیوست و تحت فرماندهی پاسدار حمید(امیر) حسینی جمعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات قرار گرفت تا اینکه حسینی ابتدای فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین به شهادت رسید .

سلحشور شهر نراق غلام حسین رزاقی متعاقبا در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دلیجان عضویت یافت و لباس سبز این نهاد را بر تَن نمود . وی همواره ماموریت های محوله را به نحو احسنت انجام می داد و علی رغم اینکه از نظر سنی با فرماندهان کمی فاصله داشت ولی نسبت به فرمان آنان مطیع بود . بر این اساس عده ای او را عمو غلامحسین خطاب می کردند .چند سال ماموریت مهاباد استان آذربایجانغربی ؛ ساوه و خمین استان مرکزی مجموعا بیست سال خدمات موثر ایشان را تشکیل می دهد .
همسرش سرکار خانم فاطمه علی آقایی فرزند محمد و فرزندانش : عباس – حسن – زهرا – معصومه – اکرم – آمنه و طیبه رزاقی همواره کمک حال و پشتیبان فعالیّت های او بودند .
حاج غلامحسین 20 سال با شایستگی انجام وظیفه نمود و 10 سال هم ارفاق سنواتی دریافت نمود و سال 1380 با درجه ستوانی بازنشسته گردید . 
حاح غلامحسین رزاقی در یکی از موفقیت آمیزترین عملیات پیروز دفاع مقدس شرکت داشت . عملیات آبی خاکی والفجر هشت و فتح شبه جزیره فاو عراق که با رمز یا فاطمه الزهرا(س) از تاریخ 20 بهمن 1364 آغاز و تا 29 فروردین 1365 ادامه یافت و مشارالیه به عنوان کمک آر . پی . جی زن و مدتی نیز کمک تیربارچی در این عملیات غرور انگیز شرکت فعال داشت . ده شب با شرایط سخت نبرد در فاو عراق حضور داشت . در این عملیات زمانیکه داخل سنگر نشسته بود قطعه ای ترکش به کلاه خود وی اصابت می کند ولی آسیبی به سَر وی نمی رسد و حتی به اورژانس هم منتقل می شود لیکن مشکلی وجود نداشته است .
عملیات سهمگین دیگری که حاج غلام حسین در آن حضور فعّال داشت کربلای پنج با رمز یا زهرا(س) بود . این عملیات گسترده از تاریخ 19 دی 1365 لغایت 6 فروردین 1366 به جهت محاصره بصره عراق در جبهه های مختلف از جمله : شلمچه – کانال پرورش ماهی – جزیره بوآرین – جزیره فیاض – جزیره ام الطویل – شهرک دوعیجی – نهر جاسم و ... بین ارتش متجاوز عراق و سلحشوران جان بر کف ایران انجام گرفت و سنگین ترین نبرد دفاع مقدس بود .
رزاقی در سِمَت حمل مجروح سازماندهی شده بود . آتش دشمن سنگین بود و چند تَن از همرزمانش به شهادت رسیدند که از جمله آن قاسم جعفری ؛ غلامرضا یوسفی فرزند عباس ؛ غلامرضا یوسفی فرزند نوروز ؛ و همچنین غیاث عابدی سر از بدنش جدا و به حسین ابن علی(ع) اقتدا کرد .   
در این نبرد دوست و همشهری اش سید احمد باشی(موسویان) که به سختی مجروح شده بود توسط او و همرزم ها به عقب خط منتقل گردید .
سومین عملیاتی که حاج غلام حسین در آن شرکت داشت روزهای پایانی جنگ تحمیلی تحت نام مرصاد بود . چند روز پس از موافقت ایران نسبت به قطعنامه 598 و پایان جنگ ؛ سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین با نام عملیات فروغ جاویدان با پشتیبانی ارتش متجاوز عراق تاریخ 4 مرداد 1367 از مرز قصرشیرین استان کرمانشاه وارد ایران گردیدند . با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش ؛ منافقین در دشت بین تنگه چهارزِبَر تا گردنه حسن آباد محاصره شده و مورد حمله مؤثر قرار گرفتند تا نهایتا تاریخ 8 مرداد با شکست آنان منتهی گردید . آقای رزاقی شادمان بود که دشمن نتوانست موفق به پیشروی تا تهران شود .
صدرالذکر پس از پایان مرصاد همچنان با لشکر 71 روح اله در مناطق عملیاتی و پدافندی سرپل ذهاب و کرمانشاه و ... حضور فعال داشت . 
یادآوری می شود فرزندان ذکور این مرد راستین و صفابخش آقای عباس رزاقی از پرسنل پُر تلاش نیروی انتظامی و آقای حسن رزاقی از چهره های درخشان بسیج و یکی از سلحشوران شهر نراق در نبردهای جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران بود .

پیکر پاک مرحوم حاج غلام حسین رزاقی از تهران به زادگاهش منتقل تا صبح روز جمعه 1 شهریور 1398 برابر با 21 ذی الحجه 1440 پس از تشییع و احترام در وادی السلام شهر نراق سر در نقاب خاک خواهد کشید .

به روح پاکش صلوات نثار می کنیم
۴ نظر ۰۱ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۰۱
سلحشوران شهر نراق

صورت درآمد سال 1334 و 1335 و 1336  آقای میرزا عبدالحسین مهدوی

گندم رودخانه 1334 چهل و پنج مَن یکصدو هفتاد و یکتومان.
کاه 1334 هفده تومان و پنج ریال.
یونجه 1334 پنج تومان.
کَرچَک 1334 دو تومان و دو نیم ریال.
وش(پنبه پاک نکرده) 1334 رودخانه دوازده مَن یکصد تومان.
جوزق(غلاف پنبه) 1334 رودخانه چهارده مَن هشتادو چهارتومان.
حاج میرزا ابوالحسن یکصدو هشتادو هفت تومان و نیم.
گندم رودخانه ورزقان در سال 1335 هفتادو پنج من دوبست و نود و شش تومان.
جوزق(پنبه) 1335 زرقان و رودخانه شانزده مَن هشتاد تومان.
وش(پنبه پاک نکرده) رودخانه در سال 1335 ......هفتادو پنج تومان.
گندم 1336 رودخانه ورزقان و جوب محمد علی چهارصدو شصت و شش تومان .
جوء 1336 زرقان(مزرعه زرغانین یا زرغان دلیجان) ده مَن بیست تومان .

وجه جالیز 1335 رودخانه پنجاه و چهار تومان نه ریال.
وجه جالیز زرقان(مزرعه زرغانین یا زرغان دلیجان) درسال 1335 چهل تومان نقدا در نراق به جناب آقای مهدوی پرداخت شده.
پرداختی به آقای مهدوی
مُقنی گری جوب ملاعلی 1334 و 1335 چهارصدو پانزده تومان و هشت ریال .
به خانم پرداخت شده ده تومان .
عزیزاله محمدی چهل تومان.
در نراق به خود جناب مهدوی پرداخت شده در سال 1335 یکصدو سی و پنج تومان.
وسیله گماشته چهل تومان.
وسیله نادعلی یکصد تومان.
حشمت اله خان پنجاه تومان.
شانزدهم شهریور 1336 در نراق سیصدو پنجاه تومان.
در مهرماه 1336 در تهران یکصد تومان .
طلب مهندس زین العابدین چهل و هفت تومان.
در آمد سال 1336 آقای مهدوی

بقیه جالیز زرقان (مزرعه زرغانین یا زرغان دلیجان) بیست تومان.
بقیه جالیز رودخانه پس از خربزه و هندوانه نراق یکصد تومان
جمع یکصدو بیست تومان.
پرداختی صفر
تتمه حساب طبق صورت صفحه زیر چهل و هفت تومان.
سهم مقنی گری جوب ملا علی و رودخانه وزرقان الی 17 آبان  1336 یکصدو چهل و هفت تومان و سه ریال.
مساعده رعیت جوب ملا علی سی تومان
سهم مخارج بنایی جوب ملا علی یکصدو هفتادو دو تومان و هشت ریال
گندم مساعده رعیت جوب ملا علی بیست تومان و چهار ریال
طلب حقیر از مهندس زین العابدین الی 17/8/1336 دویست و نود وهفت تومان و دو ریال

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی صورت درآمد قسمتی از خیر و برکت خداوند طی سال های 1334 الی 1336 متعلق به میرزا عبدالحسین مهدوی فرزند فضل اله نراقی معاون التجار سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۱ شهریور ۹۸ ، ۰۸:۴۳
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook