سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

علاقمندی و تشویق های پی در پی کاربران سلحشوران شهر نراق در اقصی نقاط جهان باعث می شود همچنان به دنبال مطالب بِکر و منتشر نشده باشیم .
هدیه اینبار ما انتشارعقدنامه با اهمیت مربوط به دو خاندان معزز و قابل احترام در شهر نراق متعلق به 120 سال پیش می باشد.

صمیمانه از دوست خوبمان جناب مهندس کامران نراقی پور فرزند آقاحسام الدین ازبابت ارسال این سند ارزشمند و با اهمیت تقدیر و تشکر می نماییم .
http://bayanbox.ir/view/4996825869924394053/IMG-20151224-WA0000.jpg
سلحشوران شهر نراق از جناب آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی عقد نامه کمال قدردانی را می نماییم .

بسم الله خیر الاسماء

به تاریخ یوم غدیر خُم که از اعیاد شریفه متبرک و از ایّام سعیده محترمه است دوشنبه هجدهم شهر ذی الحجه الحرام سنه 1318 مطابق سال فرخ تال ...... خیریّت دلیل من هجرت النّبویّه علی هاجر آلاف الثناء و التحیّه
الناکح بندگان شریعت ارکان ملجاالاسلام و المسلمین العالم الکامل الامجد سرکار شریعتمدار فرض آثار
المنکوحه محجوبه حجاب عفت و مستوره نقاب عصمت علیا مخدره عاقله بالغه باکره رشیده مختاره المراه صبیه مرضیه جناب مستطاب مستغنی القاب آقا حبیب الله رئیس التجار نراقی
والصداق مبلغ سیصد و هفتاد و نه تومان رایج خزانه مبارکه مظفرالدین شاه قاجار ... مُلُکه روپیه ده عدد ویکتوریان کلا بر ذمّه شخص معظم اله بموجب .... ذیل السطر :



هدیه کلام الله مجید 1 جلد 15 ریال


نقد ما فی الذمه از قرار فوق 12 تومان

طلا و حمرا و غیر مسکوک به پنج مثقال 20 تومان

مسینه آلات صحیح پرداخته 5 من به وزن شاه 20 تومان

لباس حریر و زربافت دو دسته 30 تومان

رختخواب قلمکار دسته 14 تومان

فرش اطاق تخته 25 تومان

ماده گاوسلیمه( اعضاء) راس 15 ریال

گوسفند از جنس معز فقط موازی 6 راس 10 تومان

از مدار و مجاری آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق مدار در ده شبانه روز مجری
المیاه(محل عبور آب) هفت سَرَچه از جمله 1500 سَرَچه بمبلغ هفتاد تومان باغ معنب و شجر موروثی واقع در دشت سفلای قصبه نراق مشهور به باغ میرک مستغنی عن التحدید و التوصیف همگی و تمامی یک ربع از جمیع کل یکدرب همان باغ میرک شهره مع هر نحو اشجار و اعنمامی که متعلق به باغ مزبور است من حیث لا یخرج عنها شیئی سیّما جدار و مجرا و عمارت و غیره مشاعا بقدر الحصر به ثمن مبلغ یکصد تومان رایج معلوم از خانه موروثی که مشهور است به خانه مرحوم حاج عبدالباقی واقع فی محله علیا شهره نراق که فی محل و نوع ها غنی از تحدید و توصیف است


همگی و تمامی نیمدانگ شایع کامل از جمله ششدانگ از تمامی همان خانه حاجی عبدالباقی شهره مشاعا لا مفروزا با کافه توابع ولو حق شرعیه آن خصوصا باغچه و مهمان خانه و حصار طویله و ممر و مدخل و مشاعات و متفرعات(توابع و لواحق) و حوضخانه ها و غیره من حیث لا یخرج و عنها شیئی هر یک بقدر حصه مبلغ هفتاد و پنج تومان رایج معلوم و جملتان صداق سیصد و هفتاد و نه تومان می باشد تا واضح بوده باشد .

الشهود التوکیل والتعریف والحضار جنابان مستطابان سعادت مابان

جناب دایی مشهدی محمدرضا
جناب آقا ابراهیم ولد ایشان
عالیحضرت حاجی حبیب الله
شیخ جلال حاجی محمد تقی
آقا علی اکبر حاجی ملا آقاجان
اقل محمد تقی ابن مرحوم ملا میرزاجان(تاریخ فوت 3 ربیع الاول 1335)



توضیحات سلحشوران شهر نراق


1- عروس خانم مریم فاضلی فرزند حاج حبیب الله نراقی متولد 1267 دارای شناسنامه شماره 1652 می باشد . مریم فاضلی تاریخ 31 اردی بهشت 1337 در سن 70 سالگی به علت عارضه قلبی دارفانی را وداع گفت و در قبرستان نو شهر قم به شماره قبر 21748 خاکسپاری گردید .
پدر مریم خانم به نام حاج حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی در زادگاهش به حاج رئیس یا رئیس التجار نراقی مشهور و نام همسرش بلقیس بود .
در واقع نام فامیلی مریم خانم به تبع همسرش در زمان شناسنامه دار شدن به شهرت فاضلی سِجِلد ثبت و دریافت کرده است .

2- داماد حجت الاسلام آقا محمد فاضلی سال 1249 هجری شمسی در شهر نراق متولد و دارای شناسنامه شماره 1653 می باشد .
مادرش خاور سلطان خانم و پدرش ملا محمد رضا ابن ملا ابوالحسن بن ملا محمد مهدی نراقی(نوه علامه ملا محمد مهدی) می باشند .

آقا محمد شنبه تاریخ 24 اسفند 1319 در سن 70 سالگی فوت نمود و پیکر پاکش از زادگاهش نراق به قم منتقل و در قبرستان نو به شماره قبر 39258 دفن گردید . روی سنگ قبرش حکاکی شده :

آرامگاه ابدی مرحوم علییّن مکان زهده الفقهاء الکرام العامل الفاضل الکامل آقای آقا محمد نَجل مرحوم آقای ملا محمدرضا طاب ثراه .
تاریخ 23 آذر 1368 دخترش خاور فاضلی(ابوالحسنی) در روی قبر پدر خاکسپاری گردید . ایشان به آقا محمد مجتهد مشهور و امام جماعت مسجد جامع نراق بود .

برادر آقامحمد به نام حجت الاسلام آقاحسین فاضلی نراقی(28 محرم 1296 ه . ق - فوت 5 صفر 1355 ه . ق ) از عالمان بزرگ و هم درس آیت الله سید حسین بروجردی بود که در سن 59 سالگی فوت و همچنان پس از 82 سال مردم اخلاقیات او را تکریم کرده و یکی از برکات معنوی شهر نراق محسوب می کنند و شب های جمعه در مراسم اهل قبور به گرد مقبره اش در شاه سلیمان شهر نراق گرد آمده و صلوات و فاتحه به روحش نثار می کنند .

۷ نظر ۳۱ تیر ۹۵ ، ۰۹:۰۴
سلحشوران شهر نراق

قبل از انقلاب در ماه های مبارک رمضان دعاهای مخصوص و ادعیه های لازم و آوای قرائت قرآن با صدای گرمش از بلندگوی مسجد جامع شهر نراق به گوش مومنین می رسید و پس از انقلاب نیز این صدای دلنشین در رمضان های بعد گوارای روزه داران می باشد .

  

مهدی عباسی

سلحشوران شهر نراق از ایشان خواست معرفی کوتاهی از خود در دفاع مقدس را مرقوم نماید که اینچنین نوشته است :

اینجانب مهدی عباسی فرزند علی(سلطانعلی) سال 1339 در شهر زیبای نراق از توابع شهرستان دلیجان در استان مرکزی متولد گردیدم .
قریب پنج ماه از جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران نگذشته بود که دفترچه آماده به خدمت را دریافت و از تاریخ 19 بهمن 1359 لغایت 19 بهمن 1361 راهی خدمت مقدس سربازی گردیدم .

پس از سپری کردن دوره آموزشی از پادگان لشکرک تهران در لشکر 92 زرهی اهواز سازماندهی و رهسپار جبهه های استان خوزستان گریدم .
اوایل فروردین 1360 در پادگان شهید دغاغله اهواز انواع دوره های آموزشی از جمله : مین ؛ تخریب ؛ نصب پُل های استراتژیکی شناور ؛ پی ام پی گردان مهندسی و ... را به همراه سایر ارتشیان قهرمان به مدت یک ماه گذراندیم .

از اردیبهشت 1360 تا پایان خدمت به مدت 21 ماه افتخار حضور در جبهه های جنوب از جمله سوسنگرد؛ بستان ؛ هویزه ؛ خرمشهر و ... را در کارنامه دارم که به مرور خاطرات تلخ و شیرین آن را برای سایت سلحشوران شهر نراق ارسال خواهم کرد .
ارزشمندترین افتخاری که به عنوان یک ایرانی و به عنوان یک جان بر کف نراقی همراه دارم کارت ایثارگری ارتش جمهوری اسلامی ایران است که نشاندهنده عِرق ملی و دفاع مقدس از دین و مملکت می باشد .

شیرین ترین خاطره ام آزادسازی خرمشهر تاریخ 3 خرداد 1361 طی عملیات بیت المقدس بود که خوشحالی زائد الوصفی در رزمندگان و مردم ایجاد کرد .
تلخ ترین خاطره ام شهادت مظلومانه یکی از همسنگرانم به نام ستوان وظیفه .....هانی بود که اواخر خدمت سربازی مقابل دیدگانم با اصابت ترکش خمپاره ارتش بعث عراق پَرپَر شد . هانی اهل منطقه نارمک تهران و نامزد داشت .

از راست : مهدی عباسی در سالهای دفاع مقدس ، ناشناس

در پایان سلامتی و پیروزی تمام سلحشوران و مرزداران میهن اسلامی و طول عمر با عزت مقام معظم رهبری را از خداوند متعال خواهانم .

سلحشوران شهر نراق از مومن بزرگوار و قاری قرآن و کارمند شایسته دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر نراق جناب آقای مهدی عباسی قدردانی می نماید .


۰ نظر ۲۸ تیر ۹۵ ، ۲۱:۴۱
سلحشوران شهر نراق

این عکس جذاب سال 1310 گرفته شده و پیام های زیبایی از محتویات عکس از جمله همدلی و وفاق در خانواده های نراقی در تصویر قابل مشاهده است .

آقایان عبدالله غفاری و آقاعلیخان ابوالحسنی باجناق هستند . 

از راست :

مرحوم میرزا عبدالله غفاری فرزند میرزا محمد تقی خان ابن حاج محمد ولی خان

مرحومه مرحمت خانم غفاری فرزند فتح الله

مرحومه طوبی غفاری فرزند ... همسر آقا فتح الله غفاری

مرحومه بهجت خانم غفاری فرزند فتح الله همسر آقا علیخان ابوالحسنی

مرحوم آقا علیخان ابوالحسنی فرزند فرج الله ابن اسدالله ابن ابوالحسن نایب الحکومه نراق

مرحوم هدایت الله رضوانی فرزند محمد حسین نراقی بن مشهدی محمدعلی بن محمدرضا


۱۳ نظر ۲۷ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۰
سلحشوران شهر نراق
نراق بخشی از دلیجان در استان مرکزی از مراکز با اهمیّت در ارتباط با قنات می باشد . از نویسنده ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی درخواست کردیم قلم روان و زیبایش را در این باب به نگارش در آورد که مطالب تحقیقاتی و با اهمیت ذیل در خصوص قنات را ارائه فرمود :


قنات و نقش آن در جامعه

قنات محلی است که انسان توانست برای اولین بار توسط حَفر آن آب را از اعماق زمین به سطح زمین آورده و مورد استفاده کشاورزی ومصرف شرب و... قرار دهد. ایرانیان نخستین، اولین کسانی بودند که قنات را اختراع کردند و سپس این فناوری رابه کشورهای دیگر منتقل نمودند. پژوهشگران معتقدند که بهره برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و قدمتی در حدود 5000 الی6000 سال دارد .



امروزه متاسفانه به دلیل حَفر چاه های عمیق و نیمه عمیق وحتی بعضا بدون مجوز، بهره برداری بی رویه از منابع آب ها ی زیر زمینی با کاهش شدید سطح آب سفره ها در دشت های مختلف کشور روبرو بوده ایم واین مسئله موجب از دست رفتن وخشک شدن تعداد زیادی از قنوات کشور شده است و به عبارت دیگر تعادل بیلان آب های زیر زمینی که طی سالیان متمادی توسط قنوات حفظ شده بود به یک باره طی چند ساله به هم خورد وامروز شاهد معضلات زیادی در بخش آب های زیر زمینی هستیم .



بر اساس آمار یونسکو بیش از 65 در صد قنوات جهان متعلق به ایران است. در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی تعداد 95 رشته قنات وجود دارد که در حال حاضر حدود80 رشته آن فعال می باشند و مابقی در اثر خشکسالی و یا پایین رفتن سطح آب سفره های زیر زمینی در اثر حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق مانند قنوات احمدآباد، قنات مزرعه آبشتا و قنات پایین محمد آباد خشک شده اند .


سعی داشتیم مطالب را صرفا به قنوات نراق اختصاص دهیم ولی به دلیل گستردگی مطالب ونقش ارزنده ای که قنات در زندگی مردم چه در حال وچه در گذشته ایفا کرده و با فناوری خاصی ابداع شده به صورت کلی تر به آن بپردازیم تا دوستان بیشتر در جریان این مهم وچگونگى ساختار آن قرار بگیرند تا توانسته باشیم رضایت خاطر آنان خصوصا نسل جوان را فراهم سازیم .

تاریخچه قنات

قنات که توسط مقنیّان ایرانی اختراع شده ، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از قنات های ایران ، از پنج تا شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود اینکه چندین هزار سال از قدمت آن می گذرد، مع هذا هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت های مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول ومتداول است.

حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک را تشکیل می دهد. این اختراع که امروز شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافت و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفت .

قنات در گستره تاریخ

پژوهشگران معتقدند بهره برداری از قنات ابتدا درایران صورت گرفت و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن وشاخ آفریقا راه یافت. سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهم ترین وقدیمی ترین قنات ها در ایران، افغانستان و تاجیکستان قرار دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی 40 هزار قنات موجود در ایران چند برابر بیشتر از سایر قنات ها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قنات های ایران در استان های کویری خراسان، یزد ، کرمان، مرکزی وفارس وجود دارد .


قنات (کاریز یا کهریز) یکی از شگفت انگیزترین کارهای دسته جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم وحیاتی خود یعنی آبرسانی به مناطق کم آب وتامین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی ومدیریت و برنامه ریزی بوجود آمده است. این پدیده شگفت انگیز آبرسانی از دیر باز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تامین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران رو برو بوده اند نقش کلیدی وموثری در نظام اقتصادی وحیاتی کشور داشته وموجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی وایجاد کار و فعالیت های متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است .


به گواه تاریخ وکشفیات باستان شناسی این فن آوری مهم از ابتکار ویژه ایرانیان بوده و بتدریج به سایر نقاط جهان، از جمله مناطق اروپای غربى، شمال آفریقا ، چین وحتی به بخش هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است .
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص به دوره ی ایران باستان وما قبل کتابت و به عصر آهن بر می گردد .

از مطالعه کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی می بریم که کندن قنات و احیای آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب می شده است.در "وندیداد"که زرتشتیان آن را کتاب الهی می دانند وبعضی نیز آن را دارالمعارف فرهنگ باستان محسوب می کنند چنین جملاتی وجود دارد :

سوگند یاد می کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (قنات) وعمارت راه و سوگند یاد می کنم به زراعت وکاشتن درخت میوه .
آقای"گوبلو"، دانشمند فرانسوی که حدود 20سال در ایران اقامت داشت و در زمینه آب تحقیق کرده است این سیستم باستانی دست یابی به آب زیر زمینی را قابل مطالعه می یابد و بر این اساس وقتی به وطن خویش (فرانسه) بر می گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب می کند و با سفرهای متعدد به نقاط مختلف جهان از 534 منبع علمی، تحققی، کتاب تز دکترای خود را تحت عنوان:"قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران "می نویسد.او در نوشته ی خود ثابت می کند که قنات اختراع ایرانیان است و ده ها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی ها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموخته اند.

گوبلو در کتاب خود که درسال 1979 انتشار یافته می نویسد :
همه چیز دال بر آن است که نخستین قنات ها در محدوده فرهنگی ایران ظاهر شده اند و انگیزه اصلی از حفر قنات باور و فرهنگ یک جانشین و توسعه کشاورزی وآبادی بوده است به طوری که این صنعت در میان ترک های شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ نشینی داشته اند رونق یافته است .
گوبلو دهها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب اختصاص داده است.

اسامی معادل قنات

در ایران وسایر کشورهای جهان برای قنات بیش از 27 نام وجود دارد. در ایران لغت کاریز نسبت به سایر واژه ها رایج تر بوده وهست. پس از پایان حفر قنات و آماده سازی آن برای آنکه به درستی ومناسب بودن شیب کف کوره پی ببرند در ابتدای قنات مقداری کاه می ریختند تا بدین صورت سرعت آب قنات را بدست آورند.به همین علت قنات را کاریز نامیدند و به مرور زمان به نام هایی چون کهریزو کاریز، کاه رز تبدیل شده است .



عجایب قنات ها در ایران

قنوات دارای عجایب باورنکردنی در برابر دنیای مدرن امروزه هستند. بر اساس گزارش وزارت نیرو، تعداد قنوات در ایران به حدود 36300 قنات می رسد. میانگین طول این قنوات6 کیلومتر ومیانگین مجموع عمق میله چاه های هر قنات حدود 4 کیلومتر می باشد. با در نظر گرفتن این آمار به عنوان تقریبی نسبی برای همه قنوات در کل ایران حدود 376068 کیلو متر کوره و میله چاه قنات موجود می باشد. با نظر گرفتن قطر دهانه هر میله حدود 1 متر ، اگر خاک تخلیه شده از حفر قنوات را جمع آوری نمایند تپه ای به امتداد 160کیلومتر، پهنای 185 متر و ارتفاع 20 متر به وجود می آید. بنا براین طول کلی قنوات حدود 904 برابر خط استوا و حدود 9709 در صد فاصله ماه تا زمین است.

اگر ما می خواستیم دستمزدی براى کسانی که چنین سیستم هیدرولیکی را ایجاد کرده اند در نظر بگیریم ، میزان دستمزد آنها بیش از میلیاردها دلار می شد .


چند نمونه از قنات های ایران

در حال حاضر عمیق ترین قنات ایران قنات قصبه گناباد است با حدود 340متر عمق مادرچاه آن، وطولانی ترین قنات در منطقه ی یزد قرار دارد با طول 100کیلومتر. قنات قصبه گناباد پیشینه تاریخی 2500ساله دارد و بیش از 2000 هکتار از اراضی کشاورزان این شهرستان را به صورت سنتی آبیاری می کند. در قنات قصبه با31333 متر طول، 340 مترعمق و470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفرشده است با یک محاسبه سر انگشتی می توان گفت 56 هزار تن خاک وسنگ برای حفر مادر چاه و چاه های عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری توسط کارگران ومقنیان جا به جا شده است وجا بجایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست .

http://www.8pic.ir/images/21196911213603141891.jpg
قنات قصبه به عنوان عمیق ترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدن عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدن بشری به شمار می رود، قنات قصبه از نظر طول (60کیلومتر) دومین قنات بعد از قنات "زارچ"یزد محسوب می شود و پر آب ترین قنات ایران ، قنات اکبرآباد فسا است وقدیمی ترین قنات ایران ، قنات ابراهیم آباد اراک می باشد و عجیب ترین قنات ایران قنات دو طبقه "مون" اردستان است که حدود 800سال پیش احداث شده است. این قنات چاه های مشترک ولی مادر چاه هاو مظهر (سرقنات) متفاوت دارد. قنات های تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می کردند تا30سال قبل جزءپر آب ترین قنات های دنیا بودند ولی در20 سال گذشته به دلیل تخریب مادر چاه هاو عدم لایروبی از رونق افتاده اند. تاریخ حفر این قنات ها به دوره قاجاریه بر می گردد .



قنات های منحصر به فرد شهر نراق در استان مرکزی

قنات عباس آباد: این قنات دو طبقه بوده ولی اکنون به علت خشکسالی تنها یکی از این طبقات دارای آب می باشد .
قنات نصرت آباد : این قنات ابتدا یک طبقه کنده شده ولی به علت دژ بودن زمین طبقه زیرین آن حفاری شده که در سال های پرآبی از هر دو طبقه آب جاری می شود .
قنات بیدشک پایین : این قنات دو رشته دارد ودر حال حاضر از هر دو رشته آن آب جاری می باشد.

یکی از مشهورترین قنات های شهر دلیجان در استان مرکزی

در شهر دلیجان یک رشته قنات به نام "قنات بهریار" وجود دارد که شامل چهار حلقه مادرچاه و طول 3/5 کیلومتر و دارای دو شاخه بزرگ و کوچک است که در یک محل در انتهای سر چشمه به هم می پیوندند.


بر اساس مستندات موجود و مطالعات باستان شناسی این قنات مربوطه به قبل از دوره صفویه و سده های ششم و هفتم قمری است و در اردیبهشت سال 1394 به ثبت رسیده است .


کار گروه حفر قنات

یک گروه مقنّی به 5 نفر تقسیم می شود:

کلنگ دار (مقنّی) که در واقع سر گروه نیز هست و به حفر زمین می پردازد
گِل کِش که گِل های کَنده شده توسط کلنگ دار را به گِل بند می سپارد
گِل بند که گِل ها را به بالا می فرستد
چرخ کِش که چرخ را بالا می کشد
پا چرخی که سطل ها را می گیرد وخالی می کند

گاهی اوقات در کنار این ها یک سر استاد مقنّی هم هست که از دور بر کارها نظارت می کند .



کلنگ دار (مقنّی) به دلیل حساسیّت و اهمیت کارش از پایگاه اجتماعی خاصی در جامعه برخوردار است زیرا همیشه احتمال ریزش کار وجود دارد وبیشترین خطر کلنگ دار را تهدید می کند. به خاطر همین کلنگ دارها که برای حفر قنات می روند وصیّت می نویسند و غسل می کنند وسعی می کنند که لباس سفید به تَن کنند. چون اگر قنات ریزش کند کسی نمی تواند او را بیرون بیاورد و آن لباس سفید در واقع کفن آنها می شود. به همین خاطر مقنّی ها همیشه از قداست خاصی در نزد افکار عمومی بر خوردارند. آنها می بایست واجد یک سری شرایط اخلاقی خاص باشند. به عنوان مثال می بایست همیشه آدم پاک وطاهری باشند .


مقنّی ها چطور از وجود آب در یک منطقه در زیر زمین با خبر می شدند؟
در واقع چطور به وجود آب آن هم در اعماق خاک پی می بردند؟

به طور خلاصه یکی از چیزهایی که باعث می شود مقنّی به وجود آب پی ببرد روییدن علف های مخصوصی هستند که اگر جایی سبز شوند نشان می دهد ریشه شان در آب است. وقتی مقنّی ها مادر چاه را حفر می کنند دقیقا جای آن را می دانند.


دهه 40 نیروهای حقوق بگیر آمریکایی که فراوان در ایران حضور داشتند در ادارات کشاورزی استان مرکزی در زمان حکومت پهلوی دلارهای کلان می گرفتند تا از تجربیاتشان استفاده شود . اینجا منطقه اردهال است و کارشناس آمریکایی و دخترش که همراهش بود با کرایه کردن ماشین آقای ابراهیم عضایی به قنات های منطقه رفته ا ند تا از اطلاعات تجربی و ذی قیمت استاد رمضان عظیمی به نفع خود بهره برداری و به پای فن و عمل خویش قلمداد نماید

سمت راست مرحوم ابراهیم عضایی و سمت چپ مرحوم رمضان عظیمی

  شروع حفر قنات نیز از مظهر (سر قنات) است. آنها برای اینکه بفهمند تا چه حد مسیر را درست حفر می کنند همیشه به پشت سر خود توجه می کنند. اگر نور را پشت سرشان دیدند بدان معنی است که درست حفر کرده اند در غیر این صورت متوجه می شوند که راه را اشتباه رفته اند .

قنات چیست

قنات یک کانال زیر زمینی است که آب را از آبخوان یا سفره ی آب زیر زمینی به اراضی پَست منتقل می کند. قنات متشکل از چند چاه که به صورت عمودی در یک سطح شیب دار حفر شده اند و این چاه ها در زیر زمین با یک کوره یا کانال با شیب ملایم تر از شیب زمین به یکدیگر متصل می شوند .


عمق اولین چاه (مادرچاه) که معمولا در یک مخروطه آبرفتی فرو رفته است بیشتر از سطح آب زیر زمینی می باشد. این چاه ها با فواصل 20 تا 200 متری میان تره کار و خشکه کار قنات قرار دارند .
همچنین چاه های نیمه عمیق که در کف با شعاع خاص عریض می شود و به وسیله پمپ آب از آنها خارج می شود حالت خاصی از یک قنات است که پمپ به جای "خشکه"کار وظیفه به سطح آوردن آب را انجام می دهد .



خشکه کار
فاصله بین محل تقاطع کف کوره و قنات یا سطح ایستابی تا مظهر قنات خشکه کار نام دارد وشامل تمام میله ها و طول کوره در این فاصله است و به عبارتی خشکه کار را قسمتی از قنات در نظر گرفته اند که هنگام حفر خاک آن خشک است .

تره کار

فاصله محل تقاطع کف کوره قنات با سطح ایستابی، تره کار نامیده می شود.تره کار شامل کوره قنات ومیله هایی است که دراین مسیر قرار گرفته می باشد. کف کوره قنات در قسمت تره کار زیر سطح ایستابی قرار گرفته است.



به همین علت آب از زمین های اطراف به دلیل اختلاف ارتفاع ، در کوره قنات نشت می کند.در اصل تره کار قسمت آبده قنات است. از این رو طول کوره و همچنین ضخامت لایه آبدار در این قسمت از قنات نقش بسیار مهمی در میزان آبدهی دارند .


ساختار قنات

کوره : کوره یا تونل قنات مجرایی است تقریباً افقی که برای دسترسی به آب سفره های زیر زمینی وانتقال این آب به سطح زمین حفر می شود.ابعاد این راهرو به گونه ای است که کارگران بتوانند به راحتی جا به جا شده وفعالیت نمایند.ارتفاع آن حدود90 تا 150 سانتیمتر و عرض آن کمتر از نصف ارتفاع است .

http://media.mehrnews.com/old/Original/1392/11/09/IMG12180013.jpg

سرقنات : سرقنات یا خروجی قنات محلی است که راهرو قنات وسطح زمین به هم می رسند و به آن مظهر قنات هم گفته می شود یعنی محلی که آب در آن ظاهر می گردد .

میله چاه : چاه هایی که عمود ی هستند که تا کوره قنات برای اتصال سطح زمین با کوره افقی قنات ادامه پیدا کرده اند.کاربرد اصلی این چاه ها تخلیه خاک حاصل از کندن کوره قنات به سطح زمین می باشد. آنها همچنین به تهویه کوره قنات وتامین اکسیژن بیشتربرای کارگران کمک می کنند، این چاهها با فراهم آوردن امکاناتی جهت ارسال امکانات وابزار مورد نیاز وتخلیه ضایعات نقش مهمی را در مرمت و باز سازی قنات ایفا می کنند.


میله چاه ها برای کاهش زمان مورد نیاز برای ساخت وساز ویا تعمیر قنان ، وکاهش هزینه های مربوط به آن می شوند.قطر این میله جاه ها بین 80 تا 100 سانتیمتر است وفواصل بین آنها بین 20تا 200 متر است.در حقیقت هر چه عمق میله جاه بیشتر باشد فاصله آنها از یکدیگر نیز بیشتر می باشد .


مادر چاه : به دورترین میله چاه از خروجی قنات که در نقاط بالا دست حفر شده است مادر چاه گفته می شود.مادر چاه عمیق ترین چاه می باشد که جریان زیاد آب در آن نشان دهنده آب دهی خوب قنات می باشد. اگر سطح آب به زیر مادرچاه برسد دیگر آبی در کوره قنات جریان پیدا نمی کند و قنات کم کم خشک می شود.اگر قنات گسترش یابد ونیاز به حفر چاه جدید احساس شود، چاه جدید به عنوان مادرچاه در نظر گرفته می شود .

  

به طور خلاصه می توان گفت که آخرین میله چاه ، مادر چاه نامیده می شود.عمق مادر چاه ها در قنات های مختلف متفاوت است وعمیق ترین آن در ایران قنات قصبه ی گناباد با حدود 300 متر است .

مزرعه : مزرعه منطقه زیر کشتی که پایین تر از خروجی قنات قرار دارد واز آن قنات مشروب می شود.وسعت این منطقه به عامل مختلفی بستگی دارد از جمله آبدهی قنات، کیفیت خاک، آب وهوای محلی و غیره .


اگر میزان جریان آب در خروجی قنات کافی نباشد برای افزایش حجم آن، آب را در استخر (سِخل) ذخیره می کنند تا با سرعت و جریان بالاتری براى آبیاری مزارع استفاده شود. مدار آبیاری در مناطق مختلف متفاوت است و معمولا بین12روز یا 15 روز می باشد. لازم به ذکر است که مدار آبیاری نوعی برنامه مدیریت آب برای سهامداران آب قنات است و براساس اینکه نوبت آبیاری مزرعه چه کسی است از آب قنات استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر مدار آبیاری 12روز است هر کشاورزی هر 12روزبه اندازه تعیین شده حق استفاده از آب قنات را دارد.

ساعت آبی

از ابتدای اختراع قنات، تعیین زمان و تقسیم عادلانه آب بین سهامداران توسط "میراب" با ابزار ساعت آبی یا فنجان انجام می شد. یک ساعت آبی متشکل از :

- کاسه یا فنجان (دقیقه شمار)
- دیگ پر از آب
- سنگ ریزه های کوچک
- محاسبه گر انسانی یا میراب
- محل استقرار که به آن اتاق فنجان می گفتندومیراب به طور دایمی در آن استقرار داشت .



فنجان عبارت است از یک کاسه کوچک با روزنه ای (سوراخ) در وسط آن و چند درجه یا علامت عددی در بدنه داخل آن که بر روی آب دیگ قرار می گیرد. آب از راه منفذ به داخل کاسه وارد شده و پس از چندی (فنجان ها استاندارد یکسانی نداشتند) آن را پر می کردودر نتیجه در آب فرو می رفت.طول مدت پر شدن ظرف به روزنه وسنگینی کاسه بالا بستگی داشت .میراب با پر شدن هر بار فنجان و فرو رفتن به داخل دیگ یگ فنجان یا هفت دنگ و نیم (7/5دقیقه امروزی) محاسبه می کرد که ما به گویش محلی"سرچه)می گوییم.البته سرچه نراق معمولا 11/5دقیقه است.با هر بار پر شدن فنجان وغرق شدن در آب میراب یک سنگ داخل ظرف سفالی می انداخت.


وقتی که باغ مورد نظر آبیاری می شد سنگ ها شمارش می شد.مثلا اگر کسی 10 سنگ داشت یعنی 75 دقیقه آب مصرف کرده است.و نوبت به نفر بعدی می رسید.بعضی مواقع هم که کشاورز نیاز آب مصرفی او به اتمام می رسید با داد زدن (جارزدن) یا شیپور یایک صدای قرار دادی به میراب و یا نفر بعدی نوبت آب را اعلام می کرد. محل استقرار دایمی فنجان و مدیر آب (میراب) خاته فنجان بوده است.البته در موقعی که آب نسبتا زیاد بود ممکن بود میراب ظرف اندازه گیری را برای سهولت به جای دیگر ببرد .


معایب قنات

درزمین های هموارو نواحی که آب زیر زمینی شیب کافی ندارد ونیز زمین های خیلی سست و ماسه ای امکان حفر قنات نیست. آب قنات، به طور دایم جریان داردو قابل کنترل نیست.روی این اصل، مدام باعث تخلیه آب زیر زمینی می شود.درفصولی که به آب نیاز نیست ویا احتیاج آن خیلی کم است، امکان جلوگیری ازجریان و یا کنترل آن وجود ندارد.


قنات به خاطر اینکه در سفره های آب زیر زمینی کم عمق استفاده می شودو این منابع هم غنی نیست ودارای نوسان زیاد است ، لذا قنات نسبت به تغییرات سطح آب زیر زمینی خیلی حساسیت دارد.در فصول گرم گیاه به آب بیشتری نیاز دارد و نیز در فصول وسالهای خشک ، آب قنات کم می شود.قنات نسبت به چاه در مقابل سیل وزلزله و امثال اینها آسیب پذیر است و خرابی در قنات ها بعضی مواقع طوری است که احیای مجدد آنها یا ممکن نمی باشد ویا از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست.

مزایا-احیا و مرمت سازی قنات

طبق آمار یونسکو حدود 60 در صد قنوات موجود در 35کشور جهان ، متعلق به ایران است.و همچنین بیشتر قنوات کشور به ترتیب در استان های خراسان رضوی، خراسان جنوبی، یزد، اصفهان ، مرکزی، کرمانشاه و همدان قرار دارند و بر حسب آخرین اطلاعات جمع آوری شده توسط وزارت جهاد کشاورزی در حال حاضر حدود 27390 رشته قنات در کشور وجود داردکه آب دهی سالیانه آنها متجاوز از 3/8 میلیارد مترمکعب می باشد. لذا حدود10 در صد اب های مصرفی در بخش کشاورزی از طریق قنوات استعمال می شود که سهم آن در تولید بخش، حدود 14 در صد می باشد.

متاسفانه در سالیان گذشته به دلیل حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق و جتی بعضا بدون مجوز ، بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیر زمینی ، با کاهش شدید سطح آب سفره ها در دشت های مختلف کشور روبه رو بوده ایم و این مسئله موجب از دست رفتن و خشک شدن تعداد زیادی از قنوات کشور گردیده است (افزون بر 40هزار رشته) و به عبارت دیگر تعادل بیلان آب های زیرزمینی که طی سالیان متمادی توسط قنوات حفظ شده بود به یک باره در طی چند ساله به هم خورده و امروز شاهد معضلات زیادی در بخش های آب های زیز زمینی کشور هستیم.

نکته مهم اینکه فعالان در امر لایروبی و مرمت قنوات کشور افرادی سالخورده و قدیمی می باشند که متاسفانه با توجه به تحولات سالها ی گذشته و تغییر ات به وجود آمده در روش های استحصال آب، اقدامی جهت تجربیات آنان به نسل جوان صورت نگرفته وبیم آن مى رود که با از دست دادن آنها این شاهکار استحصال آب نیز به فراموشی سپرده شود.

محاسن و مزایای قنات

سیستم استخراج در قنات طوری است که آب بدون کمک وهزینه فقط با استفاده از نیروی ثقل از زمین خارج می گردد.با توجه به چاهها و قنات های موجود، آب قنات در مقابل آبی که از چاه استخراج می شودارزانتر تمام می شود.



آب قنات دایمی است و در موقع اضطراری کشت و احتیاج زراعت در موقع حساس به آب، قطع نمی شود.منابع آب زیر زمینی توسط قنات دیر تمام می شودو استفاده طولانی دارد، هر چند به طور دایم چه مصرف شود و چه نشود خارج می گردد.قنات دارای مزایای بسیار زیادی است که در اینجا فقط به تعداد محدودی از آنها اشاره شد.

مقنیّان پیشکسوت شهر نراق

از مقنیّان پیشکسوت شهر تاریخی نراق و یا افرادی که به نوعی با قنات و سایر فناوری های حفاری در این رشته فعالیت داشتند را می توان به افراد ذیل اشاره کرد :



1- مرحوم استاد حسن شریفی فرزند ابراهیم ابن حسن ابن شریف
2- مرحوم استاد عبدالرحمن شریفی فرزند ابراهیم ابن حسن ابن شریف
3- مرحوم تقی کریمی فرزند رضا ابن کریم مشهوربه تقی شاطر
4- مرحوم استاد یوسف رضایی فرزند باقر ابن اسماعیل
5- مرحوم استاد اسماعیل شریفی فرزند عباس ابن ابراهیم
6- مرحوم استاد امید علی عظیمی فرزند صفر ابن عظیم
7- مرحوم استاد رمضان عظیمی فرزند صفر ابن عظیم
8- استاد علی جعفری فرزند رضا ابن علی
9- استاد علی اکبر حمزه ای فرزند محمود
10- مرحوم استاد علی اکبر کریمی فرزند تقی
11- مرحوم حسین پیشه ور فرزند فتح الله
12- آقای عبدالمبین حمزه ای فرزند محمد
13- آقای حسن نبی زاده فرزند یوسف ابن نبی
14- آقای قاسم حمامی فرزند مصیب ابن حسن
15- آقای غلامعلی ماهجان فرزند حسین
16- مرحوم عباس اسماعیلی فرزند محمد جعفر
17- آقای قربانعلی یوسفی نراقی فرزند محمد ابن صفر
18- آقای سید حسین میرقاسمی فرزند سید جواد
19- مرحوم محمد اکبری فرزند اکبرمشهور به محمد اکبر
20- مرحوم علی محمد توکلی فرزند رضا
21- مرحوم ماشاالله علی آقایی فرزند یوسف ابن علی
22- آقای یوسف علی آقایی فرزند یوسف ابن علی
23- آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر ابن یوسف
24- استاد غلامعلی شریفی فرزند عبدالرحمن
25- آقای عباس عظیمی فرزند امیدعلی ابن صفر
26- آقای علی اکبر عظیمی فرزند امیدعلی ابن صفر
27- مرحوم استاد رضا رضایی فرزند یوسف(نوه استادعلی جراح)
28- مرحوم محمد حمزه ای فرزند غلام(پدر عبدالمبین)
29-مرحوم رضا شریفی فرزند عباس(مشهوربه رضا ملاعباس)
30-  مرحوم سلطانعلی شریفی فرزند حسن
31-
     
                    مرحوم اسماعیل شریفی   مرحوم عبدالرحمان شریفی   مرحوم حسن شریفی   مرحوم یوسف رضایی

یکی از قنات های محمد آباد به نام "قنات نو"که در حال حاظر خشک است توسط مرحوم استاد امیدعلی و دامادش آقای علی جعفری وهمکاری آقایان علی اکبر و عبدالمبین حمزه ای حفر شده ، همچنین قنات مزرعه غدیر به مالکیت مرحوم غدیر محمدی را استاد امید عظیمی کنده اند.
این دو قنات قدمتی زیر 100سال دارند.

یکی از قنات های مزرعه پودنا (پودنا سه حلقه قنات دارد) بنا به گفته بزرگان ، جای آن را مرحوم استاد یوسف رضایی انتخاب کرد و مرحوم استاد امیدعلی عظیمی آن را حفر کردند.

           مرحوم امیدعلی عظیمی   مرحوم رمضان عظیمی     مرحوم علی اکبر علی آقایی    یوسف علی آقایی
نام این قنات پایین پودنا است که قرار بود استاد امید در وسط مزرعه فعلی پودنا حفر کند وحتی مادر چاه آن هم توسط استاد امید کنده شد و در 8 متری هم به آب رسید ولی چون این قنات نمی دانسته کل اراضی را از نظر پستی و بلندی آبیاری کند به پشنهاد مرحوم استاد یوسف جای قنات مشخص شده و مرحوم استاد امید با ظرافت خاصی نسبت به حفر آن اقدام نموده است.بر اساس برخی از گفته ها قنات های مزرعه قند و نبات را هم مرحوم استاد امیدعلی حفر نموده است .



همچنین بر اساس همین گفته ها استاد عظیمی در دلیجان، جاسب ؛ اردهال و روستاهای اطراف آن قنات هایی حفر نموده است. بعد از انقلاب اسلامی آن مرحوم به دلیل داشتن تخصص در امور قنات و آب به عنوان کارشناس تجربی قنات در جهاد سازندگی دلیجان مشغول به کار شده و خدمات شایانی در این خصوص از خود در مناظق جنگی و استان سیستان و بلوچستان به یادگار گذاشته است .
مرحوم استاد امیدعلی و برادرش استاد رمضان از معدود مقنی هایی بودند که در نراق و شهرها و روستاهای اطراف آن در احیای قنوات لایروبی آنها نقش ارزنده ای داشتند و به علت داشتن صداقت و تخصص از محبوبیت خاصی در میان کشاورزان نراق و خصوصا حومه برخوردار بودند و به همین علت بیشتر از خانواده خود دور بودند.


جبهه تنگه زلیجان استان خوزستان - سال حدود 1362
از راست : مرحوم استاد امیدعلی عظیمی نراقی - جهادگر محمدرضا شفیعی - حجت الاسلام علیرضا نظری - ناشناس - شهیدعباس محمدی - شهید هادی شفیعی
از مهمترین کاری که برادران عظیمی انجام داده اند همکاری در حفر چاه نیمه عمیق در نراق است که حالت خاصی از یک قنات را دارد با این تفاوت که آب از آن به وسیله پمپ بالا می آید. از آنجائیکه استاد امید آشنایی کامل با مناطق آب خیز نراق را داشت به پیشنهاد مرحوم روح الله شنتیایی خیّر معروف محل حفر چاه را در محله بالای نراق جنب دبیرستان حاج عباس معصومی در نظر گرفت و اراکی ها با دستگاه حفاری چاه را حفر نمودند و به آب رساندند.
از آنجایی که استاد امید مجری این کار بود و از طرفی چون کف چاه نیاز به عریض شدن داشت که دستگاه حفاری نمی توانست این کار را انجام دهد مرحوم استاد امید ادامه کار را به برادرش استاد رمضان واگذار نمود و نامبرده در شرایطی کاملا سخت و با زحمات طاقت فرسای خویش نسبت به عریض نمودن شعاع کف چاه که به گویش محلی همان"انباری" می شود کار را به اتمام رساند و آماده بهره برداری نمود .



با حفر این چاه وساخت منبع و لوله کشی آب شهر توسط مرحوم شنتیایی ، شهر نراق از نعمت آب آشامیدنی برخوردار گردید .

نزدیک به نیم قرن آب آشا میدنی نراق از این آب تامین می شد. با گسترش شهر نراق و افزایش جمعیت آن و از طرفی شرایط اقلیمی و کم شدن آب چاه نیاز به حفر چاه دیگری احساس شد و یک چاه دیگر در محل دشت بالا درمحل "دَم دهنه" امتداد جاه قبلی حفر گردید وبا ساختن یک منبع آب دیگر آب این چاه هم به سیستم آبرسانی شرب شهر نراق پیوست و متعاقب آن هم چاه دیگری در محل"آسیاب برج" و ساخت منبع آب دیگر مشکل آب شرب نراق تامین گردید .


چند سال قبل آب چاه قدیم نراق جنب دبیرستان معصومی به علت نشت فاضلاب منازل اطراف به داخل آن ، غیر قابل شرب اعلام گردید و این چاه جهت آبیاری فضای سبز نراق به شهرداری واگذار شد .

مجددا شهر با کمبود آب شرب مواجه گشت و می بایست کمبود آن به هر طریقی جبران شود که در این رابطه سازمان آب مقدمات حفر چاه دیگری را در قسمت غربی مزرعه آبشتا در محل ورودی دره بالیجان آغاز کرد و با راه اندازی و تکمیل آن ، لوله کشی از محل مذکور به شهر نراق انجام شد و در سال 1394 به بهره برداری رسید .



از کارهای مهم دیگر استاد رمضان ، حفر کانال سیل بند نراق بود که با همکاری مرحومان تقی کریمی و استاد حسن شریفی توانست این پروژه را با حداقل هزینه به اتمام برساند. اگر چه انجام چنین کاری امروزه نیاز به دوربین های پیشرفته، کارشناس و مهندس دارد ولی نامبردگان تمام ابزار کارشان یک عدد ریسمان کار و چند عدد چوب به اندازه دسته بیل بود که به طور ذهنی نقشه کار را تنظیم و کار کندن کانال را از دو طرف شروع کردند و توانستند در یک نقطه بدون اشتباه به هم برسند و کانال را از دو طرف سوراخ نمایند.این کار به طور ذهنی و بدون هیچگونه نقشه ای انجام شد.


تمام کار مقنیان با فناوری خاص انجام می شد که رمز آن را فقط خودشان می دانستند و کار به این سادگی هم نبود که ما امروز تصور می کنیم. برای مثال حفر یک کنده (محل نگهداری) گوسفند که هم در ارتباط با کار مقنی ها بود براى خود اصولی داشت که حتما باید در شروع کار رعایت می شد .

شیبی که در راهرو ورودی کنده وجود داشت برای خود علتی داشت وگر نه صاف می کندند. در این رابطه باید بیشتر با حرفه مقنی گری آشنا شویم ؛چون کار مقنی صرفا به حفر قنات و لایروبی نیست و تمام کَنده هایی که امروز در شهر تاریخی نراق جلوه نمایی می کندحاصل دسترنج این عزیزان است که برای ما به یادگار مانده است .

کَنده چیست؟

کَنده در لغت به معنی کَندن یا حفر کردن و عبارت است از یک کانال زیرزمینی بن بست با فضای محدود که در قدیم از آن برای نگهداری گوسفند و سایر چهار پایان استفاده می شد و در حال حاضر نیز به همین منظور استفاده می شود .

کَنده دارای یک حلقه چاه از داخل به سطح زمین دارد که عمل تهویه هوا را انجام می دهد و در موقع ضد عفونی باعث می شود مواد سوختنی در آن راحت تر بسوزند. در قدیم برای ضد عفونی کَنده از بوته های کلو، جاز، گِوَن و... استفاده می کردند و قبل از فرا رسیدن زمستان آنها را به داخل کنده می بردند و می سوزاندند.انجام این کار باعث ضد عفونی واز بین رفتن هر نوع آفت وجانوران موذی و غیره می شد. امروزه این کار با عمل سمپاشی آنجام می گیرد .

از طرفی در طرفین کنده کانال های کوچک به شکل اتاقک حفر می کردند که "دستک"نام داشت و جای نگهداری بَره و بزغاله های کوچک و گوسفندانی که در مراحل زایمان بودند استفاده می شد تا بره یا بزغاله های آنان زیر پای سایر گوسفندان از بین نروند .


کَنده دارای یک راهرو ورودی شیب دار با شیب بالای50 در صد داشت و بعد از آن درب ورودی قرار می گرفت. علت اینکه راهرو ورودی کَنده را شیب دار می کندند به این معنا بود که ضخامت ارتفاع خاک کنده (گرده) از سطح کنده زیادتر گردد و باعث ریزش (طبله) کردن خاک نگردد.انجام این کار بستگی به تجارب حفر کننده داشت و هر کسی قادر به انجام این کار نبود .

آقای استاد علی اکبر حمزه ای که خود در این رابطه یک پیشگام است در مورد چگونگی حفرکنده و اقدامات اولیه آن چنین می فرماید :

زمینی که برای حفر کَنده در نظر گرفته می شود باید برای این کار مناسب باشد. زمین های خاکی سُست برای این کار مناسب نیست و خطر ریزس خاک از سقف وجود دارد. سپس نفشه اولیه را پیاده می کنند. به این صورت که نقشه ای به ابعاد 6 متر طول و 1/5مترعرض روی زمین می کشند و سپس شروع به کندن زمین طبق نقشه می کنند.هر یک متر کندن به طرف جلو باید نیم متر ارتفاع به سمت پایین داشته باشد به صورت شیب و همین طور دو متر به طرف جلو باید یک متر ارتفاع و تا شش متر به طرف جلو باید سه متر ارتفاع در قسمت پایانی راهرو داشته باشد.

بدین صورت یک گودال مستطیل شکل شیب دار کنده ایم که در انتهای آن دیواری نمایان شده با ارتفاع 3متر و عرض 1/5 متر . از روی این دیوار ورودی کَنده را به طول 1/8 متروعرض یک متر(به طوری که یک الاغ بتواند با بار خاک از آن خارج شود) ایجاد می کنیم و بعد از آن عرض کُنده را به دلخواه (حدود 4 متر) و ارتفاع آن 2متر و طول آن را هر چقدر خواستیم حفر می کنیم.

البته ابعاد داخل کنده اختیاری هستند ولی ارتفاع نباید کمتر از دو متر باشد .و سپس یک حلقه چاه براى تهویه ایجاد و اگر طول کنده زیاد باشد دو حلقه چاه حفر می کنیم . به این صورت کار به اتمام می رسد و پس از نصب درب ورودی که غالبا چوبی یا آهنی است مورد بهره برداری قرار می گیرد .


کَنده های معروف نراق

کَنده شیرعلی ، سید کاظم، عزیز در مزرعه آبشتا، کنده سید معدی و سید ماشاالله در روکیه، کنده حسین در احمد آباد و غیره .


سازه های مرتبط با قنات


http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/03/haj-mehdi3.jpg
آب انبار: آب انبار، حوض یا استخر سر پوشیده ای است که برای ذخیره آب معمولا در زیر زمین ساخته می شد. امروزه هنور تعدادی از آب انبار های زیر زمینی باقی مانده .
در مناطق کم آب وکویری، آب انبار معمولا به وسیله آب باران ، چویبارهای فصلی یا آبهای هدایت شده توسط قنات پر می شد.آب بیشتر در زمستان ذخیره شده و در تابستان مورد استفاده قرار می گرفت .

http://markazi.irib.ir/documents/589640/68099798/YakhchalNraq.flv.png
یخچال : یخچال سازه دیگری مرتبط با قنات است که برای تولید ونگهداری یخ ساخته می شد. یخ در فصول سرد بویژه در زمستان در استخر یخچال درست می شد. پس از تولید یخ ، آنها را شکسته و در مخزن (چال) انبار می کردند و در فصل گرما به کار می بردند. برای تهیه یخ در این یخچال ها ، در شب های سرد زمستان ، آب قنات ها یا نهرها به استخر یا حوض یخ بندی که در کنار یخچال قرار داشت ، هدایت می شدند. پس از تشکیل یخ در این حوض یخ ها شکسته می شد و برای نگهداری به درون مخزن یخچال (معروف به پاچال یا چال یخ ) ریخته می شد و در فصل گرما مورد استفاده قرار می گرفت .


آسیاب آبی : ساختار این آسیاب به گونه ای بود که نیروی جنبشی آن از آب قنات یا رودخانه تامین می شد، به این صورت که آب را در "تنوره"آسیاب که به گویش محلی به آن"ناسار"می گویند وبه شکل مخروطی وارونه بود می بستند و از ته آن مجرایی داشت که آب با فشار حرکت پره های مخصوص را به سنگ آسیاب منتقل می کرد و آرد تولید می شد.

http://asdebad.ir/uploads/posts/2014-03/1394476624_images-1.jpg?ckattempt=1
حمام خرینه ای:علت اینکه حمام های قدیمی را پایین تر از سطح زمین می ساختنداین بود که بتوان آب مصرفی آن را از طریق آب جاری تامین نمود و این کار جز جریان اب به داخل خزینه امکان نداشت و بدین صورت خزینه ها و حوضهای حمام های قدیم از جریان آب قنوات یا رودخانه ها تامین می شد.

ابزار و وسایل جهت حفر قتات

1- چرخ چاه


اصلی ترین ابزار برای حفر چاه، حفرقنات و لایروبی ابزاری ساده است. اما از نظر فنی پیچیدگی های مهمی دارد و برای بالا کشیدن خاک از چاه استفاده می شود. در قدیم تمام این وسیله از چوب ساخته می شد. امروزه برخی از قطعا ت آن بخصوص محور میانی و پایه ها از میله آهنی است. نحوه استقرار آن هم سر چاه بسیار مهم است وباید طوری نصب شود که طناب مربوط ظرف محتوی خاک را درست از مرکز حلقه چاه بیرون بیاورد و به دیواره چاه گیر نکند .

برای این کار مقنی 3 عدد سنگ کوچک بر می داشت و سر چاه می ایستاد یک سنگ در دست چپ و دیگری در دست راست و سنگ سوم وسط سنگ های هر دو دست . دست ها را طوری تنظیم می کرد که سنگ وسط درست در مرکز حلقه چاه قرار بگیرد سپس سنگ وسط را به داخل چاه رها می کرد و سپس هر دو دست خویش را کاملا باز می کرد و سنگ ها را روی زمین رها می کرد. هر جا که سنگ ها می افتاد همان جا را برای پایه چرخ چاه انتخاب می کرد و پس از نصب پایه ها چرخ را مستقر می نمود. در ضمن یک طنابی هم به یکی از پایه های چرخ می بست که "پا بند"می گفتند و کارش ثابت نگه داشتن چرخ چاه بود .



2- طناب

جهت بالا کشیدن خاک و همچنین بالا کشیدن مقنّی در مورد ضروری استفاده می شد. و استحکام آن برای مقنی خیلی مهم بود .

3- دَلو


ظرفی لاستیکی مانند سطل با دستگیره فلزی که معمولا درزهای آن با میخ دوخته می شد.این دَلوها معمولا از تیوپ های بزرگ و یا از لاستیک تراکتور ساخته می شد.و برای بالا کشیدن خاک از چاه استفاده می شد .

همچنین از پوست گوساله و بز هم دَلو درست می کردند. این دلو نسبت به دلو لاستیکی وزن کمتری داشت و کار کردن هم با آن آسا نترو با سهولت انجام می شد. دهانه های دلو گشاد بود و برای باز نگه داشتن آن چوپ انار را به صورت حلقه در می آورند ودر جوف دهانه قرار می دادند و دسته آن هم از طناب بود .

4- کلنگ و بیلچه


این دو ابزار وسایل اصلی مقنیان است. بیلچه در همه حال یکسان است ولی نوع کلنگ به تناسب فضای کار و جنس خاک فرق می کند.


برای خاک نرم از کلنگ سبک و جاهای سفت و محکم از کلنگ سنگین استفاده می شد و در جاهایی که لایه سنگ وجود داشت از قلم و چکش هم استفاده می شد. بیلچه هم برای خاکبرداری بود و در جاهایی که خاک زیاد بود از کج بیل هم استفاده می شد .


5- چراغ

معمولا داخل قنات تاریک است و چراغ نقش تعیین کننده دارد. در قدیم از چراغ های روغنی و پیه سوز استفاده می کردند و برای پیش گیری از دم گرفتگی در آن ها روغن منداب می ریختند. بعدها چراغ موشی آمد که با نفت کار می کرد و آن هم معایبی داشت و با گذشت زمان چراغ های کارپیتی که با سنگ کارپیت کار می کرد جایگزین آن گردید .


6- پابند


پابند به یکی ار پایه های چرخ چاه بسته می شد و برای ثابت نگه داشتن چرخ در موقع تخلیه خاک استفاده می شد و کار مقنی را هنگام پایین رفتن به داخل چاه به وسیله طناب آسان تر می نمود .



سایر قنوات موجود در نراق

1- قنات عباس آباد 2- قنات نصرت اباد 3- قنات بیدشک پایین 4- قنات احمد آباد 5-قنات محمد آباد بالا6-قنات محمد آباد پایین7-قنات بیچاره8-قنات بهشت آباد بالا 9-قنات بهشت آباد پایین10-قنات اوستا رحمان 11-قنات سید اسدالله 12-قنات کَشه مجید13-قنات کَشه سید مرتضی 14-قنات روکیه15-قنات دره بالیج16-قنات امین آباد17-قنات شریف آباد 18-قنات زین الدین19-قنات زعیم 20-قنات سالوار21-قنات کلیله22-قنات ولوله (بلبله) 23-قنات مزرعه آقا 24-قنات مزرعه عباس 25-قنات رحیم آباد 26-قنات شاغلو27-قنات قبله28قنات چشمه رود29-قنات کالدر پایین30-قنات کالدر بالا31-قنات پا سنجده32-قنات بنجه پایین33-قنات بنجه بالا34-قنات عبدالله 35-قنات پامیل36-قنات مسلم آباد 37-قنات لطف الله بالا 38-قنات لطف الله پایین 39-قنات دره خلیل بالا 40-قنات دره خلیل پایین41-قنات پودنا بالا42-قنات پودنا پایین43-قنات لجنه44-قنات دشت پایین علیا45-قنات شازده بالا 46-قنات شازده پایین47-قنات منظریه48-قنات رضاییه49-قنات آصف آباد 50-قنات حاج الله داد51-قنات سرچه52-قنات لاستون53-قنات یوسف آباد 54-قنات صادق آباد 55-قنات حسین آباد 56-قنات علی آباد57-قنات غدیر58-قنات مزرعه قنات 59-قنات چاله کوشکه60-قنات آقا خان61-قنات آفرضی62-قنات گلیجه پایین63-قنات گلیجه بالا64-قنات شوره کن65-قنات کدورا66-قنات طالبه67-قنات بیدشک بالا68-قنات لانه69-قنات خندان(قند و نبات)بالا 70-قنات خندان(قند و نبات)پایین71-قنات عابدین72-قنات کوچیکه گنداب73-قنات گنداب بالا74-قنات چشمه کنار75-قنات قاشمیان بالا76-قنات قاشمیان پایین77-قنات گلیجه اوسا علی 78- قنات چاله مَرغَه مشهور به کریم جعفری79 -قنات کندقه بالا 80 -قنات کندقه پایین81- قنات سفلی کله قند 82- قنات علیاء کله قند83-قنات علیاء کله قند


منابع مورد استفاده :

1- اطلاعات شخصی آقای مرتضی علی آقایی با توجه به شناختی که از قنات دارد

2- کتاب های تاریخ شهر نراق

3- درباره قنات-ویکی پدیا، دانشنامه آزاد

4- همه چیز در باره قنات
www.sotunafraz.com.

5- ساعت آبی-ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
https://Fa.m.wikipedia.org.


6- مرکز بین المللی قنات وساره های تاریخی آبی
www.icqhs. org.

7- قنات-دانشنامه رشد،آب شناسی
www.daneshnameh.rosht.ir.

8- همه چیز در باره قنات؛ سایت دانش آموزی نجات آب
www.danab.kwpa.ir

9- سایت سلحشوران شهر نراق


سلحشوران شهر نراق از نویسنده شهیر جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت مطالب تحقیقاتی در خصوص قنات از جمله قنات های منطقه ارزشمند نراق که مدت چهار ماه وقت صرف گردید تشکر وافر دارد . نوشته کلان در خصوص قنات های شهر نراق برای اولین بار توسط نویسنده در این سایت نمایش می گردد .

هر گونه بهره برداری از متون در خصوص قنات های شهر نراق منوط به ذکر نام نویسنده و سایت سلحشوران شهر نراق می باشد .


۱۱ نظر ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . از بین هشتاد شهید گلگون کفن شهر نراق شش شهید بزرگوار در تیر ماه طی دفاع مقدس به شهادت رسیدند :

http://bayanbox.ir/view/1413824962327172797/0013.jpg

1- محمد رضا بخشی فرزند عباس متولد 1341 تاریخ 24 تیر 1361 طی عملیات رمضان در جبهه پاسگاه زید به شهادت رسید .

http://bayanbox.ir/view/1377800229104120182/0038.jpg

2- علی اصغر آقازمانی فرزند علی محمد متولد 1331 تاریخ 7 تیر 1360 طی عملیات بمب گذاری اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق در حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران به همراه دکتر بهشتی و بیش از 72 تن از یاران انقلاب به شهادت رسید .

http://bayanbox.ir/view/6400831714543754351/0044.jpg

3- احمدرضا محمودی فرزند یوسف متولد 1345 تاریخ 13 تیر 1361 طی عملیات رمضان در جبهه کوشک به شهادت رسید .

http://bayanbox.ir/view/7251323843576542729/0058.jpg

4- محسن عابدینی فرزند علی اکبر متولد 1346 تاریخ 31 تیر 1364 در جبهه شیخ صله شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه به شهادت رسید .

http://s3.picofile.com/file/8226011100/photo_2015_12_02_22_19_08.jpg

5- سید محسن هاشمی فرزند سید حسن متولد 1346 تاریخ 19 تیر 1367 در ارتفاع مرزی سورکوه بانه و مریوان استان کردستان به شهادت رسید .

6- حمید رضا رزاقی فرزند قنبر متولد 1347 تاریخ 23 تیر 1367 در رودخانه کوزران کرمانشاه به شهادت رسید .



به روح پاک و مطهرشان صلوات نثار می کنیم :

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



تهیه و تنظیم از سلحشوران شهر نراق
۱ نظر ۲۲ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۶
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی دو نفر از زنان مومنه اش در ارتباط با حفظ حجاب و عفاف به درجه رفیع شهادت نایل گردیده اند :


1- خانم مومنه و خداترسی به نام نازنین غفاری فرزند آقا فتح الله همسر میرزا جواد غفاری فرزند عبدالباقی سال 1297 شمسی در قشون کِشی رجبعلی بهرامسری آسترکی فرزند آرستم ( تولد 1270 زَزُم الیگودرز – فوت 1306 وَرزَنه گلپایگان) برای حفظ حجاب و عفاف و مقابله و فرار از چنکال ظلم آنها مورد تیراندازی یاغی ها قرار گرفت و مظلومانه به شهادت رسید و در قبرستان چهارطاقی که اکنون به پارک تبدیل شده خاکسپاری گردید .

http://nahad.qiau.ac.ir/files/form/FI13911018-094332.jpg

تنها دختر پاکدامن و مومنه ی شهیده حجاب نازنین خانم به نام کوکب خانم غفاری همسر یکی از خیّرین نیکوکار نراق به نام مرحوم حاج سید محمود غفاری فرزند سید جعفر بود .
شهیده نازنین خانم خواهر مومنه ای به نام
بهجت غفاری(همسر آقا علی خان ابوالحسنی نایب الحکومه نراق) داشت که در مسافرت عتبات عالیات عراق در کربلا جان به جان آفرین تسلیم نمود و در قبرستان شهر کربلا خاکسپاری گردید .

**********************************************


2- مقاومت خانم های نراقی در مقابله با کشف حجاب اجباری در 80 سال پیش منجر به شهادت یکی از زنان مومنه گردید :

خانمی به نام طاووس مداح فرزند کربلایی کاظم متولد 1314 هجری قمری
(1276 شمسی) در کوچه ای که به نام حاج شیخ عباس مشهور است مورد تعقیب مامورین حکومت رضا شاه پهلوی قرار می گیرد . طاوس دخترش به نام نصرت مداه(مداح) را در آغوش گرفته و با چادر و حجاب فرار می کند .

مامورین به شتاب خود می افزایند و طاووس خانم مسیر خود را به سمت منزل آقای حسین خان یوسفی فرزند محمد یوسف تغییر می دهد و لیکن دم درگاه او را متوقف می کنند .
مامورین به طرز وحشتناک چادر از سر او می کشند که مشارالیها نقش بر زمین می شود . دخترش نصرت که وحشت زده شده بود روی بدن مادر افتاده و گریه کنان فریاد می زند ننه ؛ ننه ولی هیچ جوابی نمی شنود .

محل شهادت شهیده حجاب نراق خانم طاوس مداح

خانم طاووس مداح از ترس و وحشت دِق کرده و به تعبیری سنکوب یا سکته می کند و مامورین هراسان پیکر بی جان شهیده حجاب طاووس را رها کرده و به زنان همسایه اجازه می دهند جنازه متوفی را انتقال دهند . پیکر نامبرده پس از ادای احترام و تشییع در قبرستان که اکنون به نام پارک بسیج نام گذاری گردیده خاکسپاری می گردد .

همسر طاووس خانم به نام درویش شِکَرعلی مداح فرزند درویش اسماعیل و نام مادرش صاحب جان اهل روستای جوشقان قالی از توابع بخش قمصر کاشان بود .

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۵ ، ۲۲:۴۲
سلحشوران شهر نراق

متاسفانه کم توجهی به نماد و آثار تاریخ و فرهنگ درکُهن شهر نراق افزایش چشمگیری داشته و اغلب مکان های قدیمی تخریب گردیده است .

سنگ قبرهای پیشینیان و سنگ نبشه های بسیار ارزشمند با قدمت 500 سال به بالا در بقعه شاه یحیی تخریب و به جای آنها از سنگ مرمر استفاده گردید . ضریح چوبی و با اهمیت شاه یحیی نیز به جای نگهداری در موزه از بین برده شد .

تمام سنگ های قبور قدیمی و سنگ نبشته های صحن و اطراف بقعه شاه سلیمان نیز مدتی است تخریب گردید . چند فقره از این سنگ ها از روی آنچه که دلسوزی مطرح شده به انباری منازل انتقال یافته و تعدادی در محوطه بقعه رها گردیده است .
برای نمونه به یکی از سنگ قبرها متعلق به یکی از تُجار مشهور نراق مربوط به 137 سال قبل اشاره می گردد :

وفات مرحمت پناه جنت و رضوان مکان حاج عبدالغفار ولد مرحوم مغفور حاجی مهدی تاجر نراقی شهر شوال 1300


توضیحات سلحشوران شهر نراق

نوشته های روی سنگ قبور حاکی از این دارد که نراق در یکی دو قرن پیش و بیشتر از آن دارای بازار پر رونق اقتصادی بوده و کسب و کار در آن رواج وافری داشته است .

نراق با وجود افراد تحصیلکرده و دانشمندان و مشاهیرش در راه ابریشم قرار داشت و در کتب تاریخی ارزشمندی این شهر را به واسطه وجود تاجرسرا و انبارهای مملو از آذوقه ستوده اند .

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۲
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از دلیجان در استان مرکزى به شهر مشاهیرخیز و علم و ادب مشهور است.

به یکی دیگر  از  یکصد مشاهیر شهر نراق می پردازیم: 

آیت الله میرزا شهاب الدین نراقى فرزند میرزا نصرالله بن احمد فاضل نراقى از سلسله جلیله روحانیت بود و در نراق و به ویژه شهر کاشان شهره بود .


ایشان حفید(نوه) علامه ملا احمد نراقى و به شمس العلماء زبانزد عام و خاص بود.  شمس العلما  داماد حاج ملا ابوالقاسم شریعت معروف به آخوند نیاسرى و  داراى فرزندى به نام نصرالله شمس می باشد .

میرزا شهاب الدین نراقى در سال ١٣٢٣ هجرى شمسى رحلت نمود .
از زمان رحلت این عالم روحانى و پرهیزگار  70 سال می گذرد.

منابع: 

سایت سلحشوران شهر نراق

شجره نامه نراقى ها

کتاب علما و دانشمندان کاشان صفحه ٣٩٨

کتاب تلخیص مرصادالعباد و چند مقاله صفحه ١٩۴ 


تهیه و تنظیم سلحشوران شهر نراق

۰ نظر ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۷:۵۰
سلحشوران شهر نراق
تا حدود نیم قرن قبل نماز عید فطر مردم متدین و مذهبی شهر نراق در زمین رو باز به نام پا سنگ ملا اقامه می شد . دره پاطاق به این مکان اشرافیت دارد . پا سنگ ملا در اثر ایجاد کمربندی سال 1391 در دور شهر شکل قدیم خود را از دست داد و در حال حاضر حومه حوزه علمیه الغدیر واقع شده است .

پا سنگ ملا یکی از شش مکان عبادت و راز و نیاز عالم جلیل القدر حجت الاسلام آقا حسین فاضلی(1296 قمری – 1355 قمری) فرزند ملا محمدرضا مجتهد ابن ملا ابوالحسن ابن ملا محمد مهدی نراقی(نوه ملا محمد مهدی) است که در گذشته به دلیل سجایا و فضایل معنوی لقب برکت شهر نراق خطاب می گردید . مقبره ایشان جنب بقعه شاه سلیمان قرار دارد و همچنان مورد احترام بی شائبه علاقمندان هست . با حضور آقا حسین نماز و دعای طلب باران به نام استسقاء خوانده می شد .

آیت الله سید ابوالحسن موسوی همدانی (دبستانی) فرزند سید محمد ( 1308 – 1386 ) امام جمعه فقید همدان که از سال 1342 الی 1353 به مدت 11 سال امام جماعت شهر نراق بود آخرین نمازهای عید فطر را در عبادتگاه رو باز پا سنگ ملا اقامه می نمود .

با ساخت و تاسیس حوزه علمیه الغدیر شهر نراق از سال ... نماز عید فطر در محوطه رو باز آن اقامه می شود . حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی راد امام جمعه محبوب شهر نراق اول شوال 1437 برابر با 16 تیر 1395 نماز عید فطر را با حضور انبوه نمازگزاران اقامه فرمود .

سلحشوران شهر نراق
از عکس های جناب آقای میثم کاظمی فرزند غلامرضا از مراسم با شکوه نماز عید فطر مردم متدین کهن شهرنراق تشکر می نماید.






http://roozgozar.com/piczibasazi/matlab/01/roozgozar.com-0019.gif


۶ نظر ۱۶ تیر ۹۵ ، ۱۶:۲۰
سلحشوران شهر نراق

وزارت داخله ؛ اداره جنوب ؛ ساوه
با تلفن گفته شود ؛ خیلی فوری است
تاریخ: شهر ربیع الثانی 1328 (برابر اردی بهشت 1289)

آقای سالار شجاع *

البته از شرارت رجبعلی * دزد معروف در حدود محلات و غارت گری او مستحضر شده اید :
مطابق خبری که امروز رسیده است قوای ژاندارمری با مشارالیه در نراق مشغول جنگ هستند .

چون عده ژاندارمری در نراق کم است ؛ محتاج به مساعدت هستند . نظر به امتحانی که شما در مواقع مهم در خدمتگزاری داده اید ؛ به صدور این تلگراف به شما امر میشود که بلادرنگ با هر قدر سوار که مستعد و حاضر دارید ؛ فورا به قم حرکت کرده و از آنجا خودتان را به نراق رسانده ؛ با قوای ژاندارمری به قلع و قمع مشارالیه اقدام نمایید .
می دانید رجوع این خدمت به شما واسطه اعتماد و اطمینانی است که دولت به کفایت و رشادت شخص شما دارد .
البته با کمال عجله و شتاب باید شخصا با سوارهای خودتان حرکت نموده و ورود خودتان را در قم تلگرافا اطلاع بدهید .

شهر ربیع الثانی 1328 ( برابر اردی بهشت 1289شمسی )



توضیحات سلحشوران شهر نراق

1- سالار شجاع از خوانین ایلات شاهسون که در جریان تشکیل کمیته دفاع ملی و ملحق شدن نایب حسین کاشی به ملیّون در برابر قوای روس به یاری خوانین شتافت و در ایجاد استحکامات بدانها یاری رساند . (کتاب نایبیان کاشان به نقل از کتاب طغیان نایبیان)

2- رجبعلی خان بهرامسری آسترکی فرزند آرستم سال 1270 شمسی در روستای زَزُم الیگودرز استان لرستان دیده به جهان گشود . به جهت زورمندی و تبحر در تیراندازی سَر به طغیان نهاد و در سن 26 سالگی با فراهم کردن قشون به غارت و دزدی و چپاول به حقوق و نوامیس مردم مبادرت ورزید . رجب یاغی در اکثر درگیری ها با قوای دولتی و نیروهای محلی جان سالم بدر برد تا نهایتا پس از 11 سال ظلم و جفا در حق و حقوق مردم سال 1306 شمسی توسط نوکرش حسنعلی برگله در مزرعه ای بین فرج آباد و قریه کهریز از توابع خمین استان مرکزی کُشته شد . زمانی که رجب لر کشته شد 36 ساله بود .

۲ نظر ۱۵ تیر ۹۵ ، ۱۲:۴۰
سلحشوران شهر نراق
پدر خوبم،
تو مسافر امتداد زندگیمان بودی
که بار سفر را بی خبر بر دوش خسته ات نهادی
و رفتی
سایه ای بودی و پناهی
و ما مغرور به داشتن تو

حوالی میدان رسالت با تعیین وقت قبلی به ملاقاتشان رفتیم . وی اظهار داشت :


مرحوم حاج امرالله صادقی فرد
بنده حاج امرالله صادقی فرد فرزند حسین سال 1310 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد شدم . کارمند بازنشسته بانک صادرات هستم .
همسرم حاجیه خانم فرخ السادات سوداگر فرزند سید رضا از زنان مومنه شهر نراق می باشد .


دختر نداریم ولی چهار فرزند پسر خداوند روزیمان کرد که علیرضا تاریخ 17 تیر 1338 به دنیا آمد .
علیرضا علم و تحصیل برایش در اولویت قرار داشت لذا در مرداد 1357 در کنکور سراسری شرکت نمود و قبولی اش در دانشگاه پلی تکنیک تهران (امیر کبیر) زمانی از طریق پست به دست ما رسید که ایشان چند روز قبلش به شهادت رسیدند .

نامبرده همانگونه که هفدهم متولد شده بود روز 17 شهریور 1357 در قیام مردم در راهپیمایی ضد استبدادی رژیم دیکتاتوری محمدرضا شاه و به پشتیبانی از امام خمینی(ره) توسط کماندوهای ارتش شاهنشاهی در سن 19 سالگی در منطقه نظام آباد خیابان سبلان به شهادت رسید .

دو تیر به قوزک پایش و دو سر نیزه به پهلویش زده بودند . سخترین ددمنشی رژیم شاهنشاهی اینکه وقتی جنازه فرزندم علیرضا را خواستم تا تحویل ما بدهند پانصد ریال معادل پنجاه تومان پول دو عدد فشنگ شلیک شده به فرزندمان و کشتن او را از خودمان دریافت نمودند . یعنی جریمه عدالتخواهی و تقاص پیروی از رهنمودهای رهبرمان امام خمینی (ره) را پرداخت کردیم .



پیکر مطهر شهید علیرضا را با مشکلات و محدودیت های زیاد در قطعه 9 ردیف .. شماره ... به خاک سپردیم . اجازه برپایی مراسم در تهران و نراق به ما داده نشد و غریبانه و مظلومانه در منزلمان اشک ریختیم و سوگواری کردیم . پنج ماه بعد تاریخ 22 بهمن 1357 نتیجه خون علیرضا و بقیه شهدای انقلاب رژیم دیکتاتوری شاه را سرنگون نمود .

http://s3.picofile.com/file/8226011892/photo_2015_12_02_22_24_45.jpg

علیرضا به شهر نراق زادگاه ما علاقه خاص داشت و مخصوصا تابستان ها اکثرا به این شهر مسافرت می کرد .


دوشنبه 14 تیر 1395 برابر 28 رمضان 1437 حاج امرالله صادقی فرد در سن 85 سالگی مرغ جانش به ملکوت اعلی پَر کشید و به فرزند شهیدش علیرضا ملحق شد .
سه شنبه 15 تیر 1395 طی مراسمی پیکر پاک این دلسوخته اهل بیت عصمت و طهارت در بهشت زهراء تهران در خاک ماوا می گیرد .

سلحشوران شهر نراق مصیبت وارده را به خاندان معزا تسلیت می گوید .

۵ نظر ۱۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۴۵
سلحشوران شهر نراق

به اجاره صحیحه شرعیه قبول نمود عالیقدر محمد حسن ولد مرحوم آخوند ملا آقا جان نراقی از عالیحضرت رفیع منزلت آقا محمد جواد ابن مرحمت پناه حاجی محمد مهدی تاجر من القصه همگی و تمامی یکباب دکان خبازی(نانوایی) را واقع در وسط بازار محدود به حدود اربعه .
حدی به خرابه جناب حاجی محمد ابراهیم ابن حاجی محمد امین
حدی به شارع
حدی به خانه ورثه مرحوم سید هاشم ابن سید کاظم

از حال التحریر الی انقضای مدت یکسال کامل هلالی بثمن مبلغ معیّن دوازده هزار دینار رایج سلطان نمر و میر فضل تحفه نخودی ناصرالدین شاهی که ماه به ماه بقسط الشهور برساند .
مقرر آنکه خرابی دکان مرقوم با موجر بوده باشد و این چند کلمه بر سَبیل اجاره نامچه قلمی گردید .

و کان ذالک التحریر نراقی

دوّم شهر جمادی الثانی مطابق سنه 1291 ( برابر 26 تیر 1253)
توضیح آنکه زمان تحریر متن در اصل دوّم شهر شعبان المعظم 1291(برابر 23 شهریور 1253) می باشد .

توضیحات سلحشوران شهر نراق

1- این سند مربوط به قریب یک قرن و نیم می باشد و توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بازخوانی گردید .

2- دو قرن پیش روحانی بزرگواری به نام آخوند ملا آقا جان نراقی در نراق می زیسته است و فرزندی به نام محمد حسن داشته است .

3- محمد جواد نراقی ابن حاجی محمد مهدی تاجر فرزند آقا فضل الله معاون التجار نراقی بوده است .
فضل الله نراقی معاون التجار دارای سه فرزند به اسامی میرزا عبدالحسین مهدوی و میرزا عباس نراقی(مهدوی) و میرزا فتح الله بود .


۳ نظر ۱۲ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۱
سلحشوران شهر نراق

 ......آبان ماه سال 1359موعد اعزام دومین گروه تبریزی ها به جبهه بود. از این که به جبهه می‌رفتیم، بسیار خوشحال بودیم .
آیت الله میر اسدالله مدنی دهخوارقانی(1293 – شهادت 21 شهریور 1360) به جمع رزمنده‌ها آمد برادران رزمنده با ذوق شوق فراوان می‌گفتند: آقا دعا کن ما شهید شویم .
آیت الله مدنی چشمانش پر از اشک شد، گفت: فرزندانم! ان شاءالله بروید جبهه و با پیروزی کامل برگردید .

یک گروهان بودیم؛ اعم از پاسداران رسمی، نیمه وقت و بسیجی ویژه، از تبریز با قطار راهی تهران شدیم. سید حسین میرسلطانی از دانشجویان پیرو خط امام و اهل تهران در پادگان خاصبان فرمانده و مربی تاکتیک بود. در این اعزام او هم توانسته بود مسئولین سپاه پاسداران تبریز را برای رفتن به جبهه راضی کند. تهران که رسیدیم از ناصر بیرقی،(فعلا جانباز دو پا قطع) فرمانده نیروهای اعزامی، اجازه گرفت سری به خانواده‌شان بزند و برگردد .

سید حسین میرسلطانی رفت و تا زمان حرکت قطار برنگشت. قطار ساعتی در ایستگاه راه آهن توقف کرد و دوباره راه افتاد. تازه حرکت کرده بودیم که سر و صدا بلند شد که یک نفر دنبال قطار می‌دَود. از پنجره نگاه کردیم پاسدار میرسلطانی تند و تیز می‌دوید. می‌خواست به هر نحو شده خودش را به قطار برساند و می‌خواست از پنجره خودش را بیندازد داخل . دوستان تبریزی دستش را گرفتند و به هر صورت ممکن کشیدندش داخل قطار. لحظات دلهره آوری را پشت سر گذاشتیم. نام سید حسین میرسلطانی با این کارش بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد .

از اندیمشک به بعد تردد وجود نداشت. ما هم جایی را نمی‌شناختیم . در راه آهن اندیمشک منتظر ماندیم تا از سپاه بیایند، تکلیف ما را روشن کنند. بعدها فهمیدیم روزی که به اندیمشک رسیده بودیم، هواپیماهایارتش عراق اطراف راه آهن را بمباران کرده‌اند. چند واگن قطار و ریل اهواز داغان شده بود. به این دلیل اجازه رفتن قطار را ندادند .
گفتیم دوستان و همشهری‌های ما در سوسنگرد توی محاصره‌اند، آمده‌ایم آن‌ها را از محاصره خارج کنیم. هیچ کدام سلحشوران از شوق رسیدن به سوسنگرد آرام و قرار نداشتند. عشق جهاد فی سبیل الله را در وجود رزمندگان نمی‌شد نادیده گرفت. تا حدی که حاضر بودند بقیه راه را پیاده بروند !

شبانه ما را از راه شوشتر به اهواز بردند در اهواز هیچکس نبود. شهر تخلیه شده بود و آرام از آن همه سکوت تعجب می‌کرد. فقط ماشین‌های نظامی در شهر رفت و آمد می‌کردند. صدای انفجارها شهر را می‌لرزاند. می‌گفتند عراقی‌ها از محور خرمشهر تا نزدیک‌های شهر رسیده‌اند و بیشتر مردم از ترس شهر را خالی کرده‌اند. در حوالی شهر اهواز به مقری به نام گُلف رفتیم حرفی که در اندیمشک زده بودیم آنجا هم گفتیم برادران و همشهری‌های ما در سوسنگرد محاصره شده‌اند. آمده‌ایم سوسنگرد را آزاد کنیم .

گفتند: سوسنگرد دست دشمن افتاده و رفتن به آنجا محال است. ناصر بیرقی تلاش می‌کرد با آیت الله مدنی در تبریز تماس بگیرد و بگوید که آقا ما را نمی‌گذارند به سوسنگرد برویم. ولی یادم نیست موفق شد حرف بزند یا نه. فرماندهان وقتی اصرار ما را دیدند، بعد از دو روز یک قبضه خمپاره 120میلیمتری، یک قبضه موشک ضد تانک، یک دستگاه اتوبوس ؛ یک وانت تویوتا و مقداری امکانات دیگر تحویل دادند و شبانه به طرف سوسنگرد حرکت کردیم .

جایی را نمی‌شناختیم. در راه که می‌رفتیم انفجارها را می‌دیدیم. نیروهای ما از روحیه بسیار بالایی برخوردار بودند با یکدیگر شوخی می‌کردیم و ترس و واهمه های از مرگ نداشتند. نیروها عاشق شهادت بودند و مرگ را به سخره می‌گرفتند. در محلی که بعد فهمیدیم حمیدیه است، چند نفر رزمنده جلوی حرکت ما را گرفته و پرسیدند: کجا می‌روید؟
گفتیم: سوسنگرد .
گفتند : سوسنگرد که دست عراقی‌ها است. تانک‌هایشان اطراف شهر از محور سوسنگرد دیده شدند . ما هم صدای تانک‌های عراقی را شنیدیم. ناراحت شدیم .

گفتیم: چه بلایی سر دوستان ما در شهر آمده؟ علی تجلایی(1338 – شهادت 25 اسفند 1363) و تعدادی از نیروهای تبریز در سوسنگرد هستند .
گفتند: الآن نمی توانید بروید. شب را در حمیدیه بمانید، صبح ببینیم چه می‌شود .
مقر سپاه حمیدیه را پیدا کردیم. ناصر بیرقی رفت داخل. کمی بعد ناراحت بیرون آمد. توانسته بودند با نیروهای داخل سوسنگرد با بی‌سیم تماس برقرار کنند .
مدافعان سوسنگرد و علی تجلایی گفته بودند: شما را به خدا می‌سپاریم. ما تا آخرین قطره خونمان و تا آمدن شما از شهر دفاع می‌کنیم .

آن شب تلاش‌های بیرقی برای رفتن به جایی نرسید. صبح که شد، حمیدیه را بهتر شناختم. چیزی برای خوردن نداشتیم. جایی که بودیم حیوانات اهلی وجود داشت. گرسنه بودیم. گفتیم نان خشک‌هایی که حیوانات خوردند، از باقیمانده آن، ما هم می‌خوریم .
حوالی دروازه حمیدیه تانک دشمن از کار افتاده، بی حرکت مانده بود. خلیل فاتح ( شهادت 15 تیر 1362) را دیدم. به نظر می‌آمد آن‌ها تانک را زده‌اند. داشتند کنارش عکس می‌انداختند ..

با وجود نداشتن امکانات، نیروها شوق عجیبی برای رویارویی با دشمن از خود نشان می‌دادند. اما صبح وقتی از لحاظ روحی آماده تر شدیم گفتند که دکتر مصطفی چمران(1310 – شهادت 31 خرداد 1360) به حمیدیه آمده. جلسه ای در مقر سپاه، با حضور فرماندهان نیروهای مستقر در منطقه تشکیل می‌شود. ناصر بیرقی به عنوان فرمانده و من هم معاون از طرف نیروهای آذربایجانی در جلسه شرکت کردیم .
بعد از کلی بحث دکتر چمران در مورد عملیات گفت: رهبر عزیز انقلاب، امام خمینی(ره) دستور داده محاصره سوسنگرد شکسته شود. امشب حمله را به منظور شکستن محاصره آغاز می‌کنیم. بروید نیروهایتان را آماده کنید .

از شوق شروع حمله پَر در آورده بودیم. پیش دوستان خودمان برگشتیم. برادر بیرقی سازماندهی کرد. یک گروه به فرماندهی خودش اول می‌رفت. گروه دیگرهم آن‌ها را پشتیبانی می‌کرد. من در گروه دوم بودم. تا وقت حمله هیچ کدام آرام و قرار نداشتیم؛ از اینکه علی تجلایی و دوستانمان را در آغوش خواهیم کشید خیلی خوشحال بودیم. اصلاً احساس نمی‌کردیم که به جنگ با توپ و تانک و خمپاره می‌رویم. حرفی از ترس نبود .
برعکس، دوستانمان گریه می‌کردند که با گروه اول بروند. یکی از آن‌ها، مهدی تجلایی برادر کوچک علی آقا بود. ناصر بیرقی گفته بود؛ مهدی با گروه دوم برود از اینجا به بعد را رفتیم سازماندهی در حمیدیه!

شبانه حرکت آغاز شد. خط مشخصی وجود نداشت. چند کیلومتر مانده به سوسنگرد، بچه های گروه اول ایستاده بودند؛ آتش دشمن سنگین بود. تعدادی ماشین در آتش می‌سوختند. برای اولین بار چنین صحنه‌هایی را شاهد بودیم. هوا روشن شده بود. با احتیاط به شهر نزدیک می‌شدیم. با نیروهای مدافع در داخل شهر ارتباطی وجود نداشت. آن‌ها بی‌سیم‌ها را منهدم کرده بودند که دست دشمن نیفتد .
در سوسنگرد نیروهای دیگری هم از ارتش، سپاه و ژاندارمری حضور داشتند و هر کدام با سازماندهی خود به فعالیت های مدافعانه مشغول بودند .

کم کم به شهر نزدیک می‌شدیم. ما لباس پلنگی به تن داشتیم. نمی‌دانم این لباس‌ها را حاج جعفر رضایی از کجا آورده بود که روز اعزام در تبریز به ما داد. نیروهای مدافع بعد از شکسته شدن محاصره می‌گفتند؛ وقتی شما را با این لباس‌ها دیدیم فکر کردیم عراقی هستید .

گروه‌های قبل ما با درگیری وارد شهر شدند؛ ولی ما به آن صورت درگیری نداشتیم. ورودی شهر علی آقا تجلایی را دیدم که رزمنده ها را در آغوش می‌کشید. هرکس چشمش به علی آقا را می‌افتاد، سلاحش را می‌انداخت و خودش را در آغوش او رها می‌کرد. گریه‌ها و خنده‌ها به هم آمیخته بود .

بعد از اینکه همه وارد شهر شدیم، علی آقا به ناصر بیرقی گفت: نیروهایت را سازمان بده عراقی‌ها توی خانه‌ها هستند. شهر آلوده است. باید پاکسازی شود. ماشین جیپ تجلایی هر چهار چرخش در اثر اصابت ترکشی پنچر شده بود .

موقع پاکسازی شهر الحمدالله شهید ندادیم . تا کنار پل کرخه رفتیم؛ اما از پل نگذشتیم. ما این طرف عراقی‌ها هم آن سوی پل بودند. نیروهای دشمن ما را می‌دیدند و به راحتی مورد هدف قرار می‌گرفتیم. اگر از نیروهای ما کسی می‌خواست از خیابان عبور کند عراقی‌ها می‌زدند . عرصه برای ما تنگ شده بود.

وقتی کار به اینجا کشید علی تجلایی و ناصر بیرقی تدبیر دیگری به کار بستند. او طرح کندن کانال خانه به خانه را در شهر مطرح کرد. در این بین برای در امان ماندن از تیرهای دشمن باید کانال کنده و در آن‌ها رفت و آمد می‌کردیم .

کار به صورت شبانه روزی شروع شد. نیروها به نوبت کار می‌کردند. اگر کسی می‌خواست از این طرف خیابان برود به آن طرف از کانال زیر آسفالت خیابان می‌رفت. به این شکل تلفات انسانی را به حداقل رساندیم .
تاریخ 27 آبان 1359 برابر 10 محرم 1401 و مصادف با 18 نوامبر 1980 روز تاسوعا اباعبدالله الحسین(ع) وارد شهر سوسنگرد در استان خوزستان شدیم.

روزهای ماتم و عزا بود. در ورزشگاه شهر که زمین چمن فوتبال هم داشت، مستقر شدیم. میانه ورزشگاه سنگری کَنده و قبضه خمپاره 120 میلیمتری کار گذاشته بودند. وقتی توپ و خمپاره ارتش عراق منفجر می‌شد می‌رفتیم تو سنگر که از آسیب ترکش‌ها در امان بمانیم. به اتفاق بیرقی، پاسدار سید حسین میرسلطانی نراقی و چند نفر دیگر در این سنگر نشسته بویم. نیروهای ما پس از دو روز جنگ و گریز همه خسته بودند. یک قطره آب در قمقمه‌هایمان نبود. قمقمه‌ها را برداشتیم که برویم از تانکری که گوشه زمین فوتبال قرار داشت پُر کنیم .

سید حسین میرسلطانی که جوانترین فاتح لانه جاسوسی لقب داشت و یکی از فرماندهان موفق جبهه بود و کمتر از ده روز به جبهه نیامده بود از جایش برخاست، قمقمه‌ها را از دست من گرفت تا ببرد و از آب پُر کند تا خودش سقایی را بر عهده داشته باشد .
او نیروی زبیده و زرنگ و جسوری بود از سنگر بیرون رفت. دو سه قدم فاصله نگرفته بود که کاتیوشای دشمن که آن موقع خمسه خمسه می‌گفتیم دور و بر ما آتش ریخت. در اثر انفجار گرد و غبار بلند شد و در آن میان صدای یا حسین یا حسین شنیدیم.
صدا، صدای میرسلطانی بود. بالای سرش که رسیدیم شهید شده بود. سید اولین شهید گروه اعزامی تبریزی ها بود.

هر روز سوسنگرد، برای خودش یک کتاب است. شهر خالی شده بود. مردم همه چیزشان را رها کرده و رفته بودند. مغازه‌ها پر از وسایل بود. از طرفی رزمند ها امکانات درست و حسابی نداشتند و با حداقل امکانات روزگار سپری می‌کردند. با این حال هیچ چشمداشتی به وسایل مردم نداشتند. گرسنگی می‌کشیدند ولی به مال مردم دست نمی‌زدند .
خبر آمدن سومین گروه از تبریز در سوسنگرد پیچیده بود. آمدن آن‌ها، رزمندگان گروه دوم باید بر می‌گشتند. امکان جا به جا شدن آن همه نیرو در سوسنگرد وجود نداشت . اما بچه‌ها نمی‌خواستند، برگردند. التماس می‌کردند که بمانند. حتی کسانی تا پای گریه کردن هم پیش رفتند. اما چاره‌ای جز بازگشت نداشتیم.

موقع برگشتن در قم آیت الله میراسدالله مدنی را دیدیم به استقبال ما آمد از لحاظ روحی خیلی خوشحال بودیم . بعد هم دیدار با امام خمینی (ره) را آقای مدنی با زحمت زیاد مهیا کرد و ما روز بعد بدون حضور یکی از یارانمان شهید بزرگ سید حسین میرسطانی با رهبر عزیزمان ملاقات کردیم .


توضیحات سلحشوران شهر نراق :

سید حسین میرسلطانی تاریخ 21 آذر 1340 متولد شد . پدرش مرحوم حاج سید آقانصرت میرسلطانی فرزند سید محمود و مادرش حاجیه خانم اقدس دخت طالبی فرزند حسین هر دو اهل شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی می باشند .

   

سید حسین سال 1356 پس از موفقیت در کنکور وارد دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی شیمی گردید .

با همکاری دانشجویان پیرو خط امام خمینی(ره) تاریخ 13 آبان 1358 نسبت به اشغال لانه جاسوسی آمریکا در تهران اقدام و تا زمان آزاد سازی گروگان ها با این دانشجویان همکاری فعال داشت . به دلیل ارتباط دوستی با رحمان دادمان(1335 – شهادت 28 اردیبهشت 1380) در اردیبهشت 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی در آمد .

  

بعد از ورود به سپاه پاسداران در آموزشگاه مهم آذربایجان به نام خاصبان به عنوان مربی تاکتیک و بعد به عنوان اولین فرمانده پادگان خاصبان معرفی گردید و جمعا به مدت شش ماه در سپاه فعالیت داشت تا اینکه به جبهه ی مقاومت و آزادسازی سوسنگرد اعزام گردید .

تاریخ 27 آبان 1359 حوالی ظهر روز تاسوعا سید حسین در محوطه ورزشگاه سوسنگرد به شهادت رسید و پیکر مطهرش به تهران منتقل گردید . جمعه تاریخ 30 ابان 1359 پس از اقامه نماز جمعه تشییع پیکر ایشان و دوستش فضل الله میرعابدینی اهل آذربایجان شرقی و چند جوان دیگر وطن از مقابل لانه جاسوس انجام گرفت . شیر زن نراقی سرکار خانم اقدس دخت طالبی شجاعانه برای انبوه زنان و مردان سخنرانی آتشینی انجام داد که تاریخی قلمداد گردید .
سردار پاسدار سید حسین میرسطانی در قطعه 24 ردیف 51 شماره 34 بهشت زهراء تهران خاکسپاری گردید .

پس از شهادت اولین فرمانده پادگان خاصبان مسئولین وقت نام آموزشگاه خاصبان را " شهید میرسلطانی" نام گذاری نمودند . فاجعه 7 تیر 1360 که منافقین حمله تروریستی بر علیه دفتر حزب جمهوری اسلامی انجام دادند نام آموزشگاه به شهید بهشتی تغییر یافت . مجددا چند سال است به آموزشگاه درجه داری سیدالشهداء سپاه پاسداران تبریز تغییر نام داده شده است .

 

در زادگاه والدینش کهن شهر نراق که سیّد حسین به طور وافر به این شهر تاریخی علاقه و تردد داشت نیز سنگ یادبودی به نشانه تکریم از شهید نصب گردیده است .

سید حسین میرسلطانی نراقی در یک نگاه :


یکی از جوان‌ترین فاتحان لانه جاسوسی آمریکا
اولین شهید دانشجوی مسلمان پیرو خط امام در جبهه
اولین شهید دانشگاه صنعتی شریف در دفاع مقدس
اولین مربی و فرمانده آموزشگاه سید الشهدا(ع) تبریز(خاصبان)

یکی از فاتحین آزادسازی سوسنگرد از چنگال دشمن بعثی

۴ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۳:۵۲
سلحشوران شهر نراق

یه شهید بزرگواری اهل شهر نراق است که شاخصه های زیادی برای طرح شهید کشوری دارد و لیکن آنقدر غریبه که حتی اگه از خود اهالی شهید دوست نراق هم بپرسی از شهید مشهور حزب جمهوری اسلامی که تاریخ 7 تیر 1360 در کنار دکتر بهشتی و 72 تن از مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی به شهادت رسید مطلب بگو مجموعا دو صفحه هم نتوانند بیان کنند .

scan3.jpg

شهید علی اصغر آقا زمانی

علی اصغر آقا زمانی سال 1331 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان در استان مرکزی در یک خانواده مومن و کشاورز متولد شد . مهر سال 1337 وارد دبستان نراق جنب بازار شمس السلطنه گردید و تا کلاس سوم ابتدایی تحصیل نمود . سال 1341 در سن 10 سالگی به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمودند و ایشان مدارج تحصیلات را سپری کرد.

  

پدرش علی محمد آقازمانی فرزند میرزا عبدالمبین متولد 1302 تاریخ 26/1/1352 در تهران فوت نمود و به خاطر علقه ای که ایشان به زادگاهش داشت با سختی راه و مشکلات مختلف پیکرش به نراق انتقال یافت و جَنب بقعه شاه سلیمان خاکسپاری گردید .

 

نفر سوم ایستاده : مهندس شهید علی اصغر آقازمانی نراقی

عموم نراقی ها اطلاع ندارند صاحب این قبر پدر یکی از ارزشمندترین شهدای ایران اسلامی می باشد که انشاءالله با نصب تابلو در شناسایی خانواده شهید اقدام گردد .
مادر مومنه و نیکوصفت شهید حاجیه خانم ایران قاسمی فرزند منصور متولد 1310 و در تهران سکونت و به زادگاهش نراق علاقه و تردد دارد .

  

                               مقبره شهید در بهشت زهرا تهران      یادبود شهید در گلزار شهدای شهر نراق

مادر گرانقدر شهید علاقه دارد سازمان منافقین و چهره نفوذی و تروریستش محمد رضا کلاهی صمدی فرزند حسن متولد 1338 دارنده شماره شناسنامه 1251 ، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران بابت جنایت هولناکی که در میدان سرچشمه تهران مرتکب شدند به سزای اعمالشان برسند .

  


سلحشوران شهر نراق 35 سالگرد شهادت فرزند برومند نراق علی اصغر آقازمانی و دکتر بهشتی و بیش از 72 شهید حزب جمهوری اسلامی را گرامی می دارد .


۱ نظر ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۳
سلحشوران شهر نراق

پدافندی عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان – آذر1360
داخل سنگر جبهه محمدیه دارخوین
از راست : نیم چهره شهید مهدی عباسی فرزند غلام محمد – شهید عباس رمضانی نراقی فرزند حسن - آقای محمدرضا قمشه ای اهل اصفهان فرمانده محور و یا دوستش آقای تاکی – شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم – محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله – شهید قدرت الله کمره ای فرزند رمضان -= محمد قجری فرزند یوسف ابن علی درجه دار لشکر 16 زرهی قزوین – حسین نباتی فرزند مندعلی – شهید مظاهر لطفی فرزند محمد

اردوی مدارس روستاهای مهدی آباد و مشهد اردهال به اصفهان - اردیبهشت سال 1357

دانش آموزان دبستان فارابی روستای مشهداردهال به مدیریت آقای سلطانعلی جعفری فرزند محمد اهل شهر نراق

دانش آموزان دبستان مهدی آباد اردهال به مدیریت آقای حسینعلی محمودی فرزند علی اهل شهر نراق


عکس فوق مربوط به سال 1356 یا 1357 مقابل پاسگاه قدیم نراق و در دشت روکیه

افراد نشسته از راست : شهید غلامرضا یوسفی فرزند نوروز - دکتر احمد اسماعیلی فرزند حسن - محمد رجبی

نفرات ایستاده سربازان پاسگاه

  

نمرات نوبت اول دانش آموزان کلاس پنجم دبستان فاضل نراقی - آذر ماه 1353


پیمان کاظمی فرزند محمود - شهید مهدی قیومی فرزند سلطانعلی


از راست : مرحوم فضل الله ترابی فرزند شکرالله - مرحوم سید نصرت الله میرسلطانی فرزند سید محمود


شهر نراق - سال ...

از راست : مرحوم سید حسن موسوی فرزند سید حبیب - مرحوم حسینعلی هدایتی فرزند....- مرحوم سید محمود موسوی فرزند سید حسن


مشهد الرضا - سال 1360

ایستاده از راست : حاجیه صنعت باقری فرزند حسینعلی - شهید غیاث عابدی فرزند کمال

ردیف جلو از راست : مجتبی عابدی فرزند غیاث - مرتضی عابدی فرزند غیاث


شهر نراق – سال ...
ناشناس – ابوالفضل ایزدی فرزند مهدی – امیر سلیمانی فرزند اسماعیل – جانباز مرحوم حسین حیدری فرزند محمدعلی – محمدرضا حیدری فرزند رضا – علی رمضانی نراقی فرزند حسن – حسن حیدری فرزند محمدعلی – ناشناس –


سردار محسن قجری فرزند شکرالله جانشین معاونت تربیت و آموزش نیروی انتطامی جمهوری اسلامی

اهل شهر نراق


رزمندگان بسیجی شهر نراق در مقطع عملیات کربلای 5 – زمستان 1365
کاظم جعفری فرزند ابراهیم – سید حسین حسینی فرزند سید رضا – حسین فروغی فرزند علی اکبر


ملاقات دو دوست قدیمی پس از 10 سال در شهر نراق – سال 1392
ملاقات کربلایی مرحوم ابراهیم عضایی فرزند ماشاالله با یار قدیمی اش مرحوم حاج غلامعلی رمضانی فرزند محمد تقی در منزلش .
نکته عکس : مرحوم ابراهیم به علت بیماری مرض قند انگشت بغل شصت وی توسط دکتر قطع گردیده است .


مقابل ساختمان بسیج شهر نراق – پاییز سال 1363
شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم فرمانده پایگاه بسیج شهر نراق – سید مظفر موسویان فرزند سید غضنفر – سید عباس حسینی نژاد فرزند سید میرزاآقا – مرحوم سید مرتضی باشی فرزند سید عباس – جانباز سرافراز مجتبی شریفی فرزند غلامعلی


طبیعت شهر نراق – سال ...
ولی الله ایزدی فرزند محمود – محمود(حاجی) قاسمی فرزند غلامرضا – سید عباس حسینی فرزند سید حسین – ذوالفقار قجری فرزند مصطفی – سلطانعلی قجری فرزند عبدالله – ناشناس – ناشناس


این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.


خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............



سلحشوران شهر نراق

۱ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۹
سلحشوران شهر نراق
سنگ‌نبشته، سنگ‌نوشته یا کتیبه به تخته‌سنگ، کاشی‌کاری یا سطح دیگری گفته می‌شود که معمولاً واقعه‌ای تاریخی بر روی آن کنده‌کاری یا نوشته شده باشد .



در جهان اسلام کتیبه‌ نگاری در بناهای یادبود، مقبره‌ها، مساجد، مدارس علمیه، بقعه‌ها، عمارات باشکوه، ستون‌ها، و جاهای مناسب دیگر به‌کار می‌رفته‌است و به این ترتیب در این مکان‌ها آثار ارزشمندی از هنر خوشنویسی و کتیبه ‌نگاری به اشکال عمودی یا افقی خلق شده و به یادگار مانده‌است. تجزیه و تحلیل این آثار از منظرهای گوناگونِ هنری و موضوعی می‌تواند دریچه‌هایی فراسوی تاریخ، تمدن، و فرهنگ اسلامی بر دیدگان پژوهندگان معاصر بگشاید .



حدود سال 1390 سنگ نوشته های ارزشمندی به هنگام بازسازی بقعه متبرک سید یحیی بن احمد الشعرانی بن ابراهیم بن محمد الیمانی بن عبیدالله بن الامام موسی الکاظم علیه السلام در شهر نراق از بین رفت و قطعات شکسته سنگ های گران بهای تاریخی که اطراف بقعه پراکنده روی زمین ریخته بود باعث رنجش زاید الوصف علاقمندان گردید .

یکی از نمونه های سنگ نبشته که در اثر بی توجهی و ضربه تَرَکی برداشته است مقابل درب ورودی بقعه شاه یحیی به یادگار باقی مانده که مربوط به 384 سال پیش و قریب به چهار قرن قبل می باشد .

به هنگام فاتحه خوانی اهل قبور که از سنت های قشنگ نراقی هاست و در حین تحقیق و تفحص در بررسی و نشانه هایی از تاریخ نراق به سنگ نوشته ی زیبایی برخوردیم که دوستان شفیق استاد سید مجتبی غفاری و مهندس علی محمد میرشکاری زحمت بازخوانی آن را متحمل شدند .


بقعه شاه یحیی شهر نراق

ضمن تشکر از این بزرگواران متن بازخوانی شده را در معرض مشاهده طالبان تاریخ قرار می دهیم تا نظرات تکمیلی و اصلاحی خود را ارائه فرمایند :

کُل شی مالک الرحیم

باقر ، آن زین و یگانه خَلق
که گلی بود از ریاض وجود
منبع لطف و مایه احسان
معدن عِلم بود و مَظهَر جود
رافتش نادر ومَلجا خَلق
دَر سَخا حا ...ی نظیر نبود
ناگهان آن هُمای فاخر فال
دَر ریاض بهشت بال گشود
گشت دلگیر از این جهان دو رنگ
روح او در نعیم از آن آسود
دَر عزای محمّد باقر
آسمان نیز کَرد جامه کبود
بَهر تاریخ از خِرد گفتا
آفتاب سَمای دولت و جود

والحکمه والیه ترجعون
1053 قمری


بازخوانی حاشیه سنگ نبشته در بقعه شاه یحیی شهر نراق

اللهم صل علی محمد المصطفی وعلی المرتضی و فاطمه البتول و سبطی الحسن و الحسین و علی العباد ومحمدالباقر وجعفرالصادق و موسی الکاظم و علی الرضا ومحمدالتقی و علی النقی و زکی العسگری و الحسن وصل علی الحجه القایم الخلف الصالح الامام الهادی محمد المهدی صاحب العصر و الزمان
علیهم اجمعین و الطیبین الطاهرین المعصومین الحمدالله رب العالمین .


توضیحات :

1- آنچه مسلم است این سنگ نبشته ارزشمند تاریخی در فراق شخصیتی فرهیخته به نام محمد باقر است.

2- در سند بررسی نشده یکی از فرزندان اباذر نراقی را ملا محمد باقر معرفی نموده است .

3- هنرمندی زبردست به نام محمدباقر ابن حاجی عبدالله نراقی در سال 1060 هجری قمری (377 سال قبل) معجر بقعه شاه سلیمان نراق را ساخته است و بقعه شاه یحیی در فاصله کوتاهی از بقعه شاه سلیمان قرار دارد .

4- این سنگ نوشته برای اولین بار در تیر ماه 1395 توسط سایت سلحشوران شهر نراق مورد توجه ؛ بازخوانی و معرفی قرار گرفت .

هرگونه استفاده از مطالب و بازخوانی سنگ نبشته ذکر نام منبع ضروری است .
۳ نظر ۰۲ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۰
سلحشوران شهر نراق

مادر ؛ امروز که تو رفتی فهمیدم تمام گُل های عالم در مقابل گُل روی تو ، چه بی رنگ و بی بویند.

امروز ، هیچ گلی پیام و حرفی در وجودش نیست ، نه میخک معنای دوست داشتن دارد و نه شقایق معنای عاشقی.

مرحومه حاجیه زینب عابدینی

مادر؛ دلم می خواست نقاش بودم ، زمین را می کشیدم ، دریا را می کشیدم ، ستاره ها ، مهتاب را و خورشید را و آنوقت به همه آنها رنگ عشق و رنگ مادری می زدم.

مادر ؛ دلم می خواست دست هایم را مثل نیلوفر ، چشم ها و نگاهم را مثل گل های آفتابگردان ، دلم را چون دریا نقاشی می کردم و آنها را زیر پایت فرش می کردم تا مهربانی بر آنها نقش بندد.

مادر ؛ من هم بسان بسیار بی مادران عالم ، از امروز به بعد مادر ندارم ، ولی در نیمه هر ماه ، به هلال کامل ماه نگاه می کنم و خورشید وجودت را حس می کنم.

بانوی بزرگوار زینب عابدینی فرزند علی زن مومنه ای که با داشتن همسر و چهار فرزند بدرود حیات گفت و داغی بزرگی بر دل اعضای خانواده نهاد .

     

    حاج علی اکبر یوسفی

متوفی همسر حاج علی اکبر یوسفی از رزمندگان دفاع مقدس و ذاکر اهل بیت می باشد که با کمک همدیگر چهار فرزند بزرگوار را به نیکویی تحویل جامعه دادند .

برادر همسر خانم عابدینی جوان بسیجی غلامرضا یوسفی فرزند نوروز متولد 1349 تاریخ 27 دی 1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان در سن 16 سالگی به شهادت رسید و مشارالیها در این ایّام فشارهای روحی و روانی زیادی همراه با خانواده متحمل شد .

     

          محمدرضا                                   موسی                                     احمد                                  مجید

مرحومه عابدینی که از پشتیبانان دفاع مقدس بود در طول جنگ حمایت بی شائبه ای از برادران رزمنده اش پاسدار جانباز محمدرضا عابدینی از فرماندهان موفق جنگ تحمیلی و بسیجی دلاور موسی عابدینی داشت. متوفی همچنین نگران برادر سلحشورش احمد طی ماموریت های مختلف در منطقه عملیاتی شمالغرب کشور و دعاگوی دکترمجید استاد دانشگاه بود .

فرمانده دلیر دفاع مقدس محمدرضا عابدینی - بسیجی سلحشور موسی عابدینی

این بانوی مومنه همیشه از خداوند قادر مسئلت داشت تا چهار فرزندش و چهار برادرش و پنج تن از خواهرانش تندرست و عاقبت به خیر باشند .

سه شنبه 1 تیر 1395 مصادف با 15 رمضان 1437 خانم زینب عابدینی در بیمارستان مسیح دانشوری تهران آسمانی شد و پس از انتقال پیکر پاکش به زادگاهش طی مراسمی صبح چهارشنبه 2 تیر 1395 در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردد .

سلحشوران شهر نراق فوت این بانوی مکرمه را به خانواده های عابدینی و یوسفی تسلیت می گوید .

۲۷ نظر ۰۱ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۲
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook