سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۳۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

من آنم که بر نفس خود اختیاری ندارم
ز اسب چموشش مهاری ندارم

زِ هر شش جهت غم ببارد دلم را
در این شهر من غمگساری ندارم

چو تَمبری به یک مُهر باطل شدم من
از این پس دگر اعتباری ندارم

چه داغ است بازار یاوه سرایان
رَوَم در کناری و کاری ندارم

دلم را زِ هر کینه خالی نمودم
چو آئینه بر دل غباری ندارم

قناعت مرا غرق نعمت نماید
زِ کَس حاجت و انتظاری ندارم

چو دریا به هر سو روان کی شوم من
چو کوه ام دگر بی قراری ندارم

چه شبها زِ غفلت خَموشِ خَموشم
چه حیف است شب زنده داری ندارم

شدم من اسیر شیاطین نَفسَم
گمانم که راه فراری ندارم

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

۰ نظر ۳۱ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۴۸
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۳۰ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۴۹
سلحشوران شهر نراق

و بعد باعث بر تحریر و ترقیم این کلمات شرعیه الدلالات آنستکه باتحقیق کافه شرائط صحت حاضر دارالشرع انور گردید عالیشان سعادت نشان آقا عبدالکریم خلف مرحوم عمو ابراهیم شبان نراقی و بعدالحضور طائعاّ(خواهان) راغباّ(مایل) راضیاّ(رضایت) لاکارهاّ (استعاره برای کاری که نمی خوای کسی بفهمه) و لاجائراّ بیع نمود و بفروخت بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه به عزت شعار کربلائی غلامرضا بقال ابن مرحوم آقا محمد حسن نراقی همگی و تمامی ششدانگ مستراح بانضمام ششدانگ یکباب واقعه در خانه موروثی خود فی محله علیای قصبه نراق که همان انبار محدود است بحدود اربعه .

حدّی باطاق زهرا ؛ حدّی به دهلیز ؛ حدّی بشارع مع یکباب تحتانی مشهور به زیره واقعه در همان خانه که محدود است از سَمتی به اسطبل زهرا و از جانبی باسطبل مالکی قاسم شَبان و از طرفی به خانه ورثه آقا محمد ابراهیم کربلائی محمدحسن و از جهتی به شارع و فضای خانه مفروزا لا مشاعا مع مَمر و مَدخل و مشاع و کلما یتعلق بها دون استثناء شیئی ..... مع ابواب و غیره و افکن مستراح بنحوی که حسب الارث مطابق صورت تَرَکه به بایع مزبور تعلق بافته به ثمن مبلغ بیست تومان فض رایج خزانه اعلیحضرت احمدشاه قَران جَدیدالضرب ده عدد یکتومان ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و صیغه جاری شد و بایع(فروشنده) مرقوم تمامی مبیع موصوف را از یَد تصرف خود اخراج نمود بتصرف مشتری معلوم داد او نیر در مبیع خود تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم واحقاقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف بعمل آمد .
پس به مقتضای ما رقم فیه مبیع موصوف حق صرف و ملک طلق مشتری مرقوم است و احدّی را در آن به هیچ وجه من الوجوه حقی و بهره ای باقی نمانده عقد مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه مشتمل به جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط کافه خیارات محتمله و متصوره موجبه فسخ سیما خیارالغبن والغبن فی الغبن ولو کان فاحشا بل افحش بینهما کما هو المقرر فی الشریعته المطهره جاری شد و بایع مزبور ملتزم شرعی شد که هرگونه فسادی در مبیع له هراسم و رسمی پیداشود خود بایع بنحوی از عهده برآید که ابدا رجوعی به مشتری نداشته باشد .
و صیغه الزام جاری شد فی غره شهر صفرالمظفر سنه 1334
1 صفر 1334(برابر 17 آذر 1294)

از جناب آقای مجتبی جعفری فرزند مرتضی به جهت ارسال تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی قباله فروش خانه در محله علیا توسط عبدالکریم فرزند ابراهیم شَبان نراقی به غلامرضا بقال فرزند محمد حسن نراقی در 106 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۴۱
سلحشوران شهر نراق

حاج حسن رمضانی نراقی فرزند حسین سال 1304 در شهر نراق تولد یافت . دامداری و کشاورزی از حرفه های اصلی او بود . وی از دوستداران انقلاب اسلامی به رهبری قائد اعظم حضرت سید روح الله خمینی رحمت الله علیه بود .


مرحوم حاج حسن رمضانی نراقی

از ابتدای مهر 1359 که ارتش عراق جنگ را بر ایران تحمیل نمود ایشان آزرده خاطر شد و برای پشتیبانی از رزمندگان به همراه نیروهای دیگر به پادگان منظریه قم ماموریت یافت تا مهمات مورد نیاز سرحدات را انتقال دهند و بعد هم برای بازسازی شهر هویزه راهی خوزستان گردید .

فرزند ارشدش غلامحسین رمضانی از اولین نیروهای بسیجی بود که به جبهه اعزام شد و بعد فرزندان دیگرش عباس و غلامعلی در دفاع مقدس جانانه حضور داشتند تا اینکه عباسش تاریخ 7 مرداد 1361 طی عملیات رمضان در پاسگاه زید عراق پس از خلق حماسه جاودان به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش شهر نراق خاکسپاری گردید .

همسرش اقدس خسروی فرزند شهبازعلی حق مادری شهید را ادا کرد و به همراه دخترانش چندین سال هست که در صحنه های مختلف دفاع و ایثار حضور دارند و اجازه ندادند پرچم آزادگی و حریّت فرزندشان بر زمین افتد .

حاج حسن نهایتا با عمری تلاش و زحمت طاقت فرسا تاریخ 29 شهریور 1388 در سن 84 سالگی دارفانی را وداع گفت و در قطعه خانواده های شهدا جنب گلزار شهیدان خاکسپاری گردید .
نه سال از مرگ این مومن  و انسان پاکسرشت می گذرد . هدیه به روح پاکش فاتحه و صلوات نثار می کنیم .

۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۵۰
سلحشوران شهر نراق

موازی و مقدار پنج مَن بوزن شاه گندم از مال خالص آقا کاظم خلف مرحوم آقا رمضان بر ذِمّه(عهد) و رَقَبِه(گردن) خود قبول شرعی داد و آقا شکرالله خَلف مرحوم آقا محمد صادق که ان شاءالله الرحمن وَجه را ...... کارسازی(پرداختن) نماید .
فی ۲۲ ربیع الثانی ۱۳۳۲
22 ربیع الثانی 1332(برابر 29 اسفند 1292)
مُهر : عبده شکرالله(شکرالله ابن محمدصادق)
مُهرهای حاشیه سند به عنوان شاهدین معامله :
اعترف بما رقم فیه  اقل حاج حبیب الله نراقی( رئیس التجار حاج حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی)
مُهر: عبده محمد باقر

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی سند کارسازی از وجوه نقدی کاظم فرزند رمضان در شهر نراق توسط شکرالله فرزند محمد صادق در 108 سال قبل  قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۱۰
سلحشوران شهر نراق

من میروم که راه خودم را جدا کنم
با هر نَفَس که میکشم یاد خدا کنم

بَر گردم از گناه و بپویم صِراط حَق
تا خالِقم زِکَرده نیکو رضا کنم

آن ذکرها که بَهر رضای خدا نبود
تجدید کرده یک یک آن را قضا کنم

یک سَر زنم به روح که زندانی تَن است
وانگه روان ز بند اسارت رها کنم

دَردَم حسادت است که با بُخل هَمرهست
آنجا شوم که بلکه یکی را شفا کنم

مَن قله های فتح ظفر را نرفته ام
روزی اگر رَوَم عَلَم آنجا به پا کنم

میخانه ای بسازم و از شام تا سَحر
آنجا برای مردم دنیا دعا کنم

غرق گناه وغوطه در این بهر پُر خطر
بی لطف توچگونه خدایا شنا کنم

ناشکر بنده ام خدایا مرا ببخش
فرصت نشد که بی ریا حمد و ثنا کنم

بی وعده کی شود که به جای سفر نمود
گر دعوتم کنی به صفایت صفا کنم

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق 23 شهریور 1393

۱ نظر ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۱۳
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  آقای علی قجری فرزند غلامعلی سال 1332 در شهر نراق تولد یافت . ایشان از استادهای برجسته و چیره دست در زمینه منبت کاری است .

استاد قجری از رزمنده های دلاور دفاع مقدس می باشد و در نراق و منطقه به دایی میرزاعلی مشهور است و ده ها اثر زیبایش در مکان های مختلف قابل مشاهده و باعث حیرت می باشد .

پنجه ها و انگشتان هنرمندانه دایی میرزاعلی به همراه برادرش حاج سلطانعلی قجری در تعمیر نخل های عاشورایی – درب ورودی سالن زورخانه علی ابن ابیطالب(ع) – منبر و اُرسی های مسجد جامع و ده ها اثر ارزشمند دیگرش فرهنگ قشنگی را ایجاد نموده است .

سه اثر زیبای دیگر این استاد چیره دست معرفی و تصویر آن نمایش می گردد :

1- نقش جنگ رستم با اژدها  با فنون منبت کاری روی چوب


2- نقش خانم جعفری اهل شهر دلیجان در حال کشیدن قلیان سنتی با فنون منبت کاری روی چوب


3- قاب عکس برای شهید با نقش آیه قرآن : وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ

۱ نظر ۲۵ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۲۹
سلحشوران شهر نراق

از مال خالص جناب آقای آقا علی خان ابوالحسنی نراقی دام اقباله مبلغ دویست و پنجاه ریال جدید رواج المعامله ایران .............. که شرعا بر ذِمّه(عهد) و رَقَبِه(گردن) عالیشان آقای آقا حسین محمدی و مشهدی فرزند مرحوم آقا میرزا زین العابدین که ان شاءالله تعالی وجه مرقوم را از تاریخ ذیل الی مدت ده یوم دیگر در نراق کارسازی(اَدا کردن) و اَدا و عذری نیاورد .
وکان ذالک التحریر فی هفدهم شهر شعبان المعظم ۱۳۶۰
17 شعبان 1360(برابر 18 شهریور 1320)

توضیح اینکه مبلغ فوق بابت تتمه ...... خریداری محفوره( زیلو و قطیفة خواب دار که مردم فرش خانه و غیره کنند) و املاک رُباط تُرک(روستای رُباط تُرک از توابع دهستان هستیجان شهرستان دلیجان استان مرکزی) است که جهت آقای آقارضا شیخ الاسلامی خریداری گردیده است بتاربخ فوق
امضاء : حسین محمدی
امضای حاشیه سند:
اعترف بما رقم فیه
نصرالله یوسفی نراقی(فرزند علی)

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی سند پرداخت هزینه املاک روستای رباط ترک دلیجان توسط کدخدا علی خان ابوالحسنی نراقی به آقایان حسین محمدی و مشهدی فرزند میرزا زین العابدین در 80 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۹
سلحشوران شهر نراق

دلنوشته تقدیم به سلحشوران غیور شهر تاریخ نراق


سلحشور نراق و شهرهٔ شهر شهیدانم
به سوگندی که خوردم با وفا و ثابت ایمانم

من آن رزمندهٔ دیروز و هم جانباز امروزم
خداوندا،توانی ده نگردد سست ایمانم

رفیقان جملگی رفتند از بهر فداکاری
ولی افسوس من جا مانده ام از این رفیقانم

اسارت ها کشیدم من بهر عزت میهن
خدا را شکر در این راه من از روسفیدانم

پیِ سرکوب دشمن جان خود را من فدا کردم
سرو جانم فدای رهبر و اسلام وایرانم

شده گلگون زخون من خاک موطنم ایران
وطن شد لاله زاران از من و امثال یارانم

خداوند پناه رهبرم بادا در این وادی
بُوَد او نایب احمد"ص"وسکاندار ایرانم

سخن بس کن "آقایی"من هم یک سلحشورم
اطاعت می کنم امر ولایت از دل وجانم


سروده: مرتضی  علی آقایی نراقی
۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۸
سلحشوران شهر نراق

شهر کوچک نراق از دیرباز مهد علم و دانش و فرهنگ بوده است . در تمام اعصار تاریخ نخبگان نراقی مطالب برتر عرضه داشته اند .

واحد نراق

تحصیلات و نخبه پروری در نراق همچنان ادامه دارد و هر بار اخبار دلنشین و امیدوار کننده ای زبانزد می گردد . پیروزی چشمگیر جوانان نراق در سطوح مختلف را به مشارالیهم و خانواده هایشان و مردم فهیم و با بصیرت شهر نراق تبریک می گوییم .

اسامی پذیرفته شدگان نراقی در کنکور ۱۳۹۷

1- ملیکا پریشانی فرزند حمید در رشته مرمت بناهای تاریخی دانشگاه اصفهان

2- مریم حسنی فرزند محمد(نوه ابراهیم عضایی) کارشناسی ارشد در رشته مهندسی عمران گرایش مدیریت منابع آب دانشگاه تهران

3- ملیحه حمامی فرزند رمضان کارشناسی ارشد در رشته حقوق بین الملل دانشگاه قم

4- زکیه عابدی فرزند مرتضی در رشته آموزش ابتدایی زینب کبری فرهنگیان اراک

5- فاطمه کمره ئی (کمره ای) فرزند مهدی در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی اراک

6- مریم لطفی فرزند محمدرضا در رشته مهندسی مواد و متالوژی دانشگاه بین المللی امام خمینی

7-
مینا لطفعلی فرزند احمد در رشته مترجمی زبان خارجه دانشگاه بابلسر


8-فاطمه سادات موسوی فرزند سید مجتبی در رشته شیمی کاربردی اراک

9- محمدعلی مهری فرزند موسی( نوه حبیب الله حسنی) کارشناسی ارشد در رشته حقوق ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران

10- مائده نعمتی فرزند محسن در رشته آموزش ریاضی دانشگاه فرهنگیان پردیس فاطمه الزهرا اصفهان

11- افتخار دیگر شهرمان را شما بفرما

۰ نظر ۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۳:۳۴
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۱ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۵۰
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماند که چون مرحوم استاد جعفر نام ولد مرحوم ملا حسن سده ئی اصفهانی (سِدِه یا خمینی‌شهر یکی از شهرهای استان اصفهان) شهره و عباسعلی نام ولد او که در قصبه نراق به امر مقنی گری اشتغال داشتند اخوی من الوالدینی و اخوی زاد این اقل ملا محمد باقر نام بودند و در سَر قنائی که سَنَه ماضیه(سال گذشته) هم در آنجا مشغول تنقیه(لای روبی قنات و راه آب) او بودند در هذاالسنه(امسال) نیز آمده بودند و اشتغال به اصلاح و اتمام عمل مزبور(مقنی گری) داشته بودند در وسط قنات چاهی بوده که جلو او را از آب و گل مسدود شده بود اشتغال به فتح و تنقیه(پاکیزه ساختن) او داشته اند که از تقدیرات الهی و قضاهای اتفاقیه آب گشوده شده و به همان واسطه همان دو نفر به رحمت ایزدی پیوسته شده بودند .
اینجانب ملا محمدباقر نام که در فحص(جستجو) آنها به نراق رفتم که مُخلفه(اشیائ بجا مانده از مُرده متروکات) و اجرت های(دستمزد) آنها را در مقام اخذ و استرداد(پس گرفتن) برآیم .
تحقیقات لازمه را بعمل آوردم ؛ عمل بر طبق همین است که مالکین همان قنات مذکور نمودند که اُجرت آنها را تمام کمال را به خود آنها رد نموده ایم و علاوه بر اُجرت را که داده ایم تقریبا معادل دو تومانی مصروف کفن و دفن و اخراجات(مخارج – مالیات) لازمه آنها نموده ایم .(ظاهرا پدر و پسر را در قبرستان نراق خاکسپاری کرده اند)
از آنجائیکه اُجرتی را که خود مرحومین مزبورین دریافت نموده بوده اند مفقودالاثر(ناپدید) بود و مفهوم نشد که آیا در نزد کسی سپرده بوده اند و یا آنکه خرج نموده بودند ؛ خلاصه اثری از اجرت مزبور بظهور(آشکار) نرسید که چه نوع شده بود و چون عیال مرحوم اخوی هم باتفاق آقا علی نام ولد آقا اسماعیل ساکن سِدِه(سِدِه یا خمینی‌شهر یکی از شهرهای استان اصفهان) خدمت جناب مخدوم(سَروَر – آقا) مکرم(جوانمردی) آقا عبدالرحیم خَلَف مرحمتشان حاجی محمد مهدی نراقی عریضه ای نوشته بود و استدعا نموده بود حال که خداوند این نوع خواسته زحمتی که به شماست که اشیاء و محلقه ئی چنانچه از مرحومین مزبورین در نراق ماند نزد هر که می باشد شما زحمت کشیده وصول(دریافت) و ایصال(رسانیدن) فرمائید .

لهذا جناب آقا عبدالرحیم هم فی الحقیقه کمال سعی و اهتمام خود را بعمل آورد و حَسبن الله و محض رضای الهی خواهش از حضرات مالکین قنات مزبور نموده ؛ هر کسی را به قدر قوه(توان) تا آنکه مبلغ ده تومان به جهت ورثه مرحوم اخوی و بانضمام مخلفه و اشیائی که از آنها باقی مانده بود تمام و کمال را مع مبلغ مرقوم را تسلیم این اقل ملا محمد باقر نام نمودند که به ورثه آنها عاید دارم .
لهذا همین نوشته از برای جناب آقا عبدالرحیم و مالکین قنات سند می باشد که چنانچه همان مبلغ و اشیاء مزبوره را اینجانب عاید ورثه آن مرحوم ننمودم و کسی در مقام مطالبه و اخذ مراتب مزبور بر آمد بر عهده اینجانب ملا محمد باقر است که بالمضاعف از عهده و غرامات شرعیه آنها برآیم .
تحریرا فی بیست و ششم شهر صفر المظفر سنه ۱۳۱۶ مطابق سال یکهزارو سیصد و شانزده هجری
26 صفر 1316(برابر 25 تیر 1277)
مُهر: یا امام محمد باقر
اعترف بما رقم فیه
مُهر: الراجی محمد رضا
اعترف بما رقم فیه
مُهر عبدالراجی محمد علی
مُهر : حبیب الله  

مُهر : ابوالقاسم(احتمالا ملا ابوالقاسم فروغی)

از جناب آقای مجتبی جعفری فرزند مرتضی به جهت ارسال تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی سند کشته شدن استاد جعفر فرزند ملا حسن سِدِه ای و فرزندش عباسعلی به هنگام مقنی گری در قنات نراق و پی گیری حقوق متوفیان توسط ملا محمد باقر سِدِهی در 124 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۰ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۵۹
سلحشوران شهر نراق

شبی چشمم به دَر افتاد و دیدم
گلم با دسته ی گل پشت دَر بود

به لبهایش نگاهی دوختم دوش
تمام لب پُر از شَهد و شِکر بود

یکی کوله به دوشش بود زرین
نمی دانی که مملو از خبر بود

ز جا برخواستم آغوش بگشود
تمام هیکلم را بال و پَر بود

چلیپا زلف خود بر باد می داد
درخت قامتش غرق ثمر بود

چنان از هوش رفتم ای رفیقان
کجا بینم ز گرداب خطر بود

هوایی کرد و ما را با خودش بُرد
چرا که دائما اهل سفر بود

تمام جسم  و جانم را بسوزاند
که هم جسمش و هم جانش شرر بود

ولی افسوس رویا بود و خوابی
نه کَس دیدم نه اینگونه خبر بود

ز جا بر خواستم از هوش رفتم
نه گل ماند و نه آثار از اثر بود

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۰ نظر ۲۰ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۹
سلحشوران شهر نراق

ای مادر شهید، ماه عزا رسید
دلم تنگه برای روضه‌های تو
دلم تنگه برا سوز دعای تو
 مادر حلالم کن...

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ حاجیه خانم بهجت عظیمی فرزند جواد شیرزنی بود که در فقدان همسرش مرحوم عباس ابراهیمی زندگی را با سختی برای فرزندانش اداره کرد .

 

                    مرحوم عباس ابراهیمی                                           مرحوم حاجیه بهجت عظیمی

آقای عباس ابراهیمی فرزند حسین متولد 2 خرداد 1306 تاریخ  4 اسفند 1356 در سن 50 سالگی در اثر بیماری بدرود حیات گفت و در صحن بقعه شاه سلیمان شهر نراق خاکسپاری گردید .

مرحومه بهجت عظیمی و مرحوم اصغر ابراهیمی

حاج اصغر ابراهیمی فرزند این خانواده آبان 1395 دارفانی را وداع و در امامزاده محمد گلشهر کرج دفن شد .

  

شهید احمد ابراهیمی

فرزند دیگر این خانواده احمد ابراهیمی متولد 1340 است و در سن 16 سالگی از نعمت وجود پدر محروم گردید و برای مساعدت به والده مجبور به کار و تلاش مضاعف گردید .


31 شهریور 1359 که ارتش عراق جنگ را بر ایران تحمیل کرد با خدمت سربازی فرزند دلیر مشارالیها احمد ابراهیمی همزمان شد . 

 

احمد دوره آموزشی اش را در پادگان 03 عجب شیر استان آذربایجانشرقی گذراند و در جبهه های غربی کشور در مصاف با بعثی ها وارد دفاع مقدس گردید . زمانی که برای مرخصی به زادگاهش شهر نراق آمده بود اظهار داشت : این لباس سربازی ؛ کفن من است .

سرانجام احمد ابراهیمی به عنوان یکی از اولین شهیدان سرباز شهرستان دلیجان و استان مرکزی تاریخ 5 دی 1359 مصادف با 18 صفر 1401 و تنها 70 روز از جنگ نگذشته بود که در جبهه سرپل ذهاب استان کرمانشاه به شهادت رسید و در کنار قبر پدرش در بقعه شاه سلیمان شهر نراق خاکسپاری گردید . 

 

هشت ماه قبل از آن پاسدار محمدعلی قجری تاریخ 8 اردیبهشت 1359 به شهادت رسیده بود و چون این دو از اولین شهدای نراق و شهرستان دلیجان و مجموع استان مرکزی بودند شور و شعور و مطالعه از فلسفه شهادت در بین مردم رواج داشت .

بهجت خانم در صحن بقعه شاه سلیمان نراق هر هفته کنار قبر جگرگوشه اش می نشست و با همسر و فرزند شهیدش نجوا می کرد . هر فردی کنار مزار آنها حاضر می شد این مادر با آب نبات و شیرینی از او پذیرایی می کرد و خوشحال می شد که مردم از او به عنوان مادر شهید تجلیل می کنند .

مردم که جهت ملاقاتش به منزلش می رفتند تا از زحمات خودش و ایثارگری های شهیدش تقدیر و تجلیل کنند با گشاده رویی و منزلت از آنان استقبال می نمود . بارزترین فعالیت این مادر زحمتکش و نمونه حفظ حجاب بود که پیام قاطبه شهیدان است .

 

امّا دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ بهجت خانم که زندگی زینبی داشت به نزد فرزند روسفیدش رفت و آسمانی شد .

سه شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ برابر با اول محرم ۱۴۴۰ ساعت ۱۰ صبح تشییع پیکر پاک این مومنه از جلوی درب منزل واقع در گوهردشت.فاز۳.بین خیابان ۴ و ۵ شهرداری.بن بست رسالت.به سمت امامزاده محمد در ۴۵ متری گلشهر کرج.بلوار هوشیار  انجام و خاکسپاری خواهد گردید .

شادی روحش صلوات نثار کنید.

۷ نظر ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۲
سلحشوران شهر نراق

و بعد با تحقق کافه شرائط حاضر آمد عفت و عصمت پناه هی المسماه فاطمه بیگم بنت مرحوم آقا شیخ محمد بقال نراقی زوجه محامد آداب آقا شیخ مفید نراقی و بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به اخوی من الابوینی خود وهو عزت آثار آقا شیخ صادق نراقی همگی و تمامی پنج دانگ مشاعا که در صداق مسماه مزبوره بوده از کل ششدانگ یکدرب اطاق مشهور به نمازخانه واقعه در خانه مرحوم آقا شیخ جعفر نراقی محله وسطای قصبه نراق حدّی به اطاق مسکونی مشتری حدّی به خانه مرحمت شان نایب حسین خان حدّی به مطبخ حدّی به فضای خانه با کافه ملحقات شرعیه آن از ممر و مدخل و مشاع و چاه آب و مستراح و باغچه و ابواب و کلما یتعلق بها بقدرالحصه پنج دانگ مشاعا به ثمن مال المبایعه هفت تومان (نصف سی و پنج ریال) قَران ماخوذ حین العقد باعترافها الشرعی و بایعه مزبوره ها بعد از اخذ مال المبایعه بیع مرقومه را کاملا از یَد تصرف خود اخراج نموده به تصرف مشتری داد و بملکیّت او قرار و استقرار یافت بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف معمول و مرعی گردید

الیوم تمامی پنج دانگ بیع مزبور حق صرف مشتری مرقوم است احدّی را در آن حقی باقی نیست عقد مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه جامع جمیع شرائط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان باسقاط جمیع خیارات سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا بل افحش ولو بضعف الثمن از ید والزام بر بایعه که چنانچه عندالخروج فسادی در مبیع ظاهر شود از عهده برآید و بینهما کماهوالمقر فی الشریعه المطهره جاری شد .
و کان ذالک التحریر فی یوم سه شنبه پنجم شهر شعبان المعظم سنه 1337
5 شعبان 1337(برابر 15 اردیبهشت 1298)
اعترف بما رقم فیه . مُهر غلام رضا
وقع واعترف بما رقم فیه . مُهر عبدالراجی غلامحسین

مُهر ماشاالله

از جناب آقای مجتبی جعفری فرزند مرتضی به جهت ارسال تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی سند فروش منزل توسط فاطمه بیگم بنت شیخ محمد بقال نراقی زوجه شیخ مفید نراقی به اخوی اش شیخ صادق نراقی(خاندان جعفری) در 103 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۲۱
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان به نگین استان مرکزی معروف است . شهرت مُلا کوپایی ها(مُلاکوئی یا مُلاکوهی) در تاریخ نراق جایگاهی خاصی دارد و محله ای در این دیار کُهن به ملاکوپائی ها زبانزد بود که در اثر استفاده نام خانوادگی و نام محله به اختصار ملاکوهی شناخته تر هستند .

کتاب گویشهای پیرامون کاشان و محلات به همت فرهنگستان زبان ایران در فروردین سال 1354 خورشیدی در 66 صفحه توسط یکی از پژوهشگران به نام آقای محمد رضا مجیدی نوشته شده و به وسیله انتشارات فرهنگستان در چاپخانه کتیبه چاپ گردیده در ارتباط با ملاکوپائی و ملاکوهی نوشته است که آنان از کوپایی یا کوهپایه در 52 کیلومتری ورزنه اصفهان به نراق مهاجرت نموده اند :

نراق یکی از آبادی های کهن کشور است و زبان کنونی نراق فارسی است . نراق از محله های بالا ؛ پائین ؛ پاچنار ؛ دنیاداران و ملاکوپائی ها تشکیل شده ؛ و طایفه های یوسفی ؛ حاج خانی ؛ حاج محمد جعفری ؛ ملاکوهی ؛ اشرفی ؛ غفاری ؛ مهدوی ؛ قجری و حیدری در نراق زندگی می کنند. گروهی از مردمان نراق به همدان ؛ اراک و تهران کوچ کرده اند . طایفه قجری و حیدری از دهکده وَرکان نزدیک به صد سال پیش به نراق کوچ کرده اند . طایفه ملاکوهی ها از کوپای اصفهان به نراق آمده اند . نراق روستایی کوهستانی و سردسیر و جمعیت آن 3872 تن است . نراق از شهرک های کهن کشور است و پیش از این بزرگتر و دارای اهمیت بیشتری بوده است . این شهرک از محله های زیر تشکیل شده : محله بالا ؛ محله پایین ؛ پاچنار ؛ محله دنیاران ؛ محله ملاکوپائی ها .

پشت مسجد جامع مقابل وضوخانه کوچه ای است که امروزه به تابلوی شهید احمد ابراهیمی مزیّن است در یک قرن پیش به محله ملاکوئی یا مُلاکوهی ها شهره بود . این کوچه پُر شهید شامل شهیدان : احمد ابراهیمی – محمدرضا بخشی – محمدعلی قجری – عباس رمضانی می باشد .

محله ملاکوئی های قدیم همچنین شامل منازل تاریخی و قدیمی مثل فروغی ها(پدری فریدون فروغی) – آقاحسین فاضلی(اسفندیار کریمی) – رضا معتقدی(خانه نخجیر) خانه مجمدتقی ملاکوئی(حاج اسماعیل عباسی) – بُرج و خانه رئیس(تیموری ها) ملاکوهی(حاج حسن رمضانی) – خانه احمدی ها می باشد و بعضی از این منازل همچنان با تغییراتی پا بر جا هستند .

آخرین نسل ملاکوئی ها شامل دو برادر و یه خواهر به اسامی محمدتقی ملاکوئی – حبیب الله ملاکوئی و معصومه ملاکوئی بودند :
معصومه ملاکوئی با میرزا عباس مهدوی فرزند فضل الله نراقی معاون التجار ازدواج نمود و صاحب دو فرزند پسر به اسامی هوشنگ و منوچهر مهدوی و یک دختر که با فریدون یوسفی فرزند شکرالله ازدواج نمود .

منوچهر با خانم رفعت رئوفی فرزند اجمد(عمواغلی) و هوشنگ با زری ملاکوئی دختر دایی اش ازدواج نمودند . میرزا عباس مهدوی در مکان های همچون اداره تحریریه گمرک بندر گز گرگان ؛ قم ، و سال ها در زابل استان سیستان و بلوچستان اشتغال و سکونت داشت و پس از فوت در زابل خاکسپاری گردید . دو پسرش در زابل متولد شدند .

محمدتقی ملاکوئی همسری به نام صاحب خانم فرزند حاج آقاخان داشت ولی از داشتن فرزند محروم بودند . حاج آقاخان تاجر بود که اصالتش از کاشان بود و یک پسر نیز به نام علی اکبر داشت . محمدتقی از نراق به تهران مهاجرت نمود و کارمند شایسته ای بود که سپس به نراق بازگشت و با کمک میرزا احمدخان نراقی خانه ای را خریداری کرد که خانمی به نام مُرصَع در آن زندگی می کرد .

همسرش صاحب خانم دو برادر به اسامی ذبیح الله و خلیل داشت که در اراک و قم و نهایتا به مشهد خراسان مهاجرت کردند . محمدتقی اواخر عمر نابینا شد و صاحب هم به مرض قند مبتلا گردید و خانه و کاشانه را فروختند(منزل حاج اسماعیل عباسی) و راهی مشهد شدند . محمدتقی در سن 55 سالگی سال 1344 شمسی فوت و در قبرستان باغ رضوان مشهد خاکسپاری گردید و بعد همسر و برادران همسرش نیز درهمین مکان خاکسپاری شدند .

حبیب الله ملاکوئی از نراق به اراک و بعد تهران مهاجرت کرد و کسب و کار شایسته ای داشت . یکی از دخترانش به نام زری مُلاکوئی همسر پسر عمه اش هوشنگ مهدوی فرزند میرزا عباس ابن معاون التجار بود .
زاهدی ها از اقوام و آشنایان پدری ملاکوئی هستند و قدیم ها که خانواده ها به دلایلی نراق را تَرک و به شهرهای همدان ؛ کاشان ؛ ملایر ؛ اراک ؛ کرمانشاه ؛ آذربایجان مهاجرت کردند زاهدی ها به همدان مهاجرت می کنند .

بر این اساس اردشیر زاهدی اظهار داشته ریشه نراقی دارم و اجدادم از نراقی‌های ساکن همدان می باشند . تیمسار سپهبد فضل‌الله زاهدی(1271 تولد در همدان –1342 فوت در ژنو) فرزند ابوالحسن و فرزندش اردشیر زاهدی متولد 1307 در شهر مونترو سوئیس مقیم می باشد .

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۰۹
سلحشوران شهر نراق

از خداوند قادر منان
به رسول امین که بی همتاست

جانشین تو در زمین و زمان
یا محمد؛ علی فقط مولاست

آنکه مولود خانه حق است
آنکه بعد از تو نزد ما زیباست

او برای من و تو محبوب است
چون بصیر است زین سبب بیناست

امتیاز علی ز خَلق این است
ز سخاوت  همیشه چون دریاست

خَلق را بیم دوزخ ار بدهند
چون طبیبی به دردها داناست

زاهد و عابد و مجاهد اوست
امتیازش ز دیگران تقواست

یا محمد به حاجیان تو بگو
بعد احمد علی ولی الله است

تقدیمی از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق  ۱۶ آبان ۱۳۹۴

۰ نظر ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۲۱
سلحشوران شهر نراق

و بعد با تحقق کافه شرائط صحت حضور یافت عالیقدر شکرالله ابن مرحوم آقا علی اکبر عَصار نراقی و به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عالیشان آقا حبیب الله رجبی ابن مرحوم اسماعیل رجب نراقی تمامی یکدرب اطاق فوقانی مالکی و متصرفی خود را واقع در چهار صُفه خانه مسکونی خود فی محله عُلیای نراق قُرب مدرسه محدود به حدود اربعه ذیل السطر .
حدّی به چهار صُفه  .
حدّی به مطبخ شهره .
حدّی باطاق مسکونی بایع .
حدّی به باغچه آقا مُندعلی .
با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آن از ممر و مدخل و مشاع و سهم چهار صُفه و سایر ما یتعلق بها بقدر حصه از مشاعات ذکرام لم یذکر و سمی ام لم یسم به ثمن مال المبایعه مبلغ سیزده تومان نصف شش تومان و پنج ریال فض ریال ده عدد یکتومان ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مرقوم پس از اخذ مال المبایعه بیع مرقوم را تاما کاملا از یُد تصرف خود اخراج نمود و به تصرف مشتری مزبور داد و بر ملکیت او قرار و استقرار یافت به نوعی که تصرف مالکانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوالحقوق فی حقوقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف علی رسم القباله معمول و مرعی گردید الیوم تمامی بیع مرقوم حق صرف و ملک طلق مشتری مزبور است و احدّی را در آن حقی و بهره ای باقی نیست و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه منتج به جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط کافه خیارات محتمله و متصوره سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا بل افحش ولو بضعف الثمن ندارند و الزام مگر بایع مرقوم که چنانچه عندالخروج فسادی در بیع ظاهر شود کلهم بعضا عینا اومنفعتا را به نوعی از عهده برآید که دیناری راجع به مشتری نباشد .
بینهما علی النهج الشرع انور جاری شد و کان التحریر فی چهارم ذیقعده الحرام
4 ذیقعده 1353(برابر 19 بهمن 1313)

توضیح آنکه دولابی که واقع است در دهلیز چهار صُفه و مَطبَخ مشهور به دولاب آقاعمو محمد رضا از مختصات بیع مرقوم و زمین است و جزء مبایعه می باشد و حوض آب هم جزء‌ مشاعات است تا واضح بوده باشد تاریخ 1353
امضا و اثر انگشت : شکرالله عابدینی
اعتراف بما رقم فیه .غلامرضا فروغی نراقی( مرحوم حاج ملا غلامرضا فروغی فرزند ملا محمد تقی)
 اعتراف بما رقم فیه .حسین غفاری نراقی(میرزا حسین غفاری(1296 - 1356) فرزند عبدالباقی)
هدایت الله رضوانی(مرحوم هدایت الله رضوانی فرزند محمد حسین نراقی بن محمدعلی بن محمدرضا)
وقع و اعترف لما رقم فیه متنا و هامشا 1353

نوشته ی پشت قباله :
حاضر گردید مشتری مرقوم در ظهر و مصالحه صحیحه شرعیه نمود تمامی مبیع در ظهر را کائنا ماکان در حق آقا شکرالله خلف مرحوم علی اکبر عَصار عابدینی به مال المصالحه مبلغ یکصد و بیست ریال وجه خزانه رایج نقد فی المجلس اخذ و استرداد نمود و تمامی مبیع مزبور را از یَد خود خارج نمود و به تصرف متصالح داد به نوعی که تصرف مالکانه مستحقانه نمود پس الیوم به مقتضای مارقم تمامی مصلح عنه در .... حق صرف و ملک طلق متصالح می باشد .
امضا و اثر انگشت : علی اکبر عابدینی
بتاریخ هفدهم شهر محرم سنه 1356
17 محرم 1356(برابر 10 فروردین 1316)

از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علی رضا به جهت ارسال تصویر یک فقره قباله فروش خانه سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش خانه توسط شکرالله عابدینی فرزند علی اکبر عَصار نراقی به حبیب الله رجبی فرزند اسماعیل رجب نراقی در 84 سال قبل  سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۱۱
سلحشوران شهر نراق
علی رضا جعفری تاریخ 1 تیر 1309 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد شد .
مرحوم علیرضا جعفری
پدرش شیخ صادق جعفری فرزند محمد (فوت ۱۳۱۲) و مادرش بیگم نورو‌زی فرزند غلامرضا (فوت ۱۳۴۲) از اهالی نراق بودند .
علیرضا سه ساله بود که پدر خود شیخ صادق را سال 1312 شمسی از دست داد و با مادرش بیگم نوروزی و دو برادرش شیخ عباس و شیخ محمد جعفری زندگی را سپری نمود .
وی تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی (سقف تحصیلات در آن زمان تا ابتدایی بود ) ادامه داد و در کنار دو برادر در مغازه پدری مشغول به کار و تلاش گردید . در سن ۱۸ سالگی به سربازی فرا خوانده شد که قبل از آن اقدام به ازدواج نمود .
همسر ایشان خانم بتول جعفری فرزند حسین هستند . با اینکه نام خانوادگی هر دو جعفری است و لیکن نسبیتی بین آنان وجود ندارد .

در زمان سربازی بعلت با سواد و متاهل بودن به شغل شریف معلمی ( سرباز معلم ) در روستای گَل چشمه از روستاهای اطراف شهرستان محلات استان مرکزی انجام وظیفه نمود .روستایی که امکانات نداشت ؛ وسیله ایاب و ذهاب اندک بود ؛ اکثر رفت و آمدها با چارپایان انجام می گرفت و ایشان هم از این قاعده مستثنی نبودند .
آنطور که خود تعریف می کرد در روزهای سرد زمستان بر اثر برف و باران اکثر اوقات چهارپا در گِل یا برف مانده و توان حرکت را نداشت و ایشان مجبور بودند مسیر را با پای پیاده طی کنند تا به مقصد برسند . پایشان از شدت سرما سُست و کِرِخت می شد که توان راه رفتن از او سلب می شد.
        مرحوم شیخ محمد جعفری               مرحوم علیرضا جعفری                      مرحوم شیخ عباس جعفری
در این دوران خداوند دو دختر به نام های زهرا و زهره جعفری به ایشان عطا می کند که یکی بر اثر بیماری و کمبود امکانات و دیگری به دلیل بی دقتی دکتر و داروی اشتباه فوت می کنند .
در اواخر سربازی یک دستگاه دوچرخه تهیه کرد و برای ایاب و ذهاب از آن استفاده می کرد . به هر مشقتی بود دوران سربازی را پشت سر گذاشت و به زادگاهش نراق بازگشته و به شغل معلمی مبادرت می ورزد .
طولی نکشید که از وی خواسته شد در کارخانه برق نراق مشغول بکار شود که ایشان هم پذیرفت و مشغول بکار گردید . بدین منوال زندگی را ادامه داد تا اینکه سال ۱۳۴۲ از نامبرده خواسته شد تا در شهرداری بعنوان حسابدار در خدمت شهر و همشهریانش باشد .
با توافق ایشان شغل جدید را آغاز کرد ؛ از آنجایی که اکثر شهرداران غیر بومی بودند و مرتب در شهر نبودند او علاوه بر سِمَت حسابداری به امورات شهرداری نیز می پرداختند و بر این اساس در افواه عمومی به علیرضا شهردار مشهور بود . نهایتا سال 1360 از کار کناره گیری و بازنشسته شد .
در طی این سال ها اقدامات و خدمتی را انجام دادند از جمله می توان به چند نمونه اشاره کرد :
- مساعدت در احداث ساختمان شهرداری
- مساعدت در خرید اقلام و فراهم کردن وسایل برای شهرداری
- مساعدت در احداث پل شهرک فاضل که زمان ساخت به پُل امین آباد مشهور بود
- مساعدت در ساخت اولین خیابان نراق در سال 1353 برای سهولت رفت وآمد وسایل نقلیه
 لازم به ذکر است که در دوران خدمت ایشان اقدام به فراگیری تایپ کرده و موفق به اخذ مدرک در این زمینه شد .


گواهینامه فن ماشین نویسی(تایپ) نیم قرن پیش متعلق به آقای علیرضا جعفری نراقی
موسسه ماشین تحریر ربانی
گواهی می نماید که آقای علیرضا جعفری دارنده شناسنامه ١٩۶۶ از نراق با کمال جدیّت فن ماشین نویسی فارسی را با اسلوب ده انگشتی در این موسسه آموخته و می تواند در هر دقیقه ۴٠ کلمه صحیح تحریر نماید . علی هذا این گواهینامه پایه یک به وی تسلیم می شود تا از مزایای آن استفاده نماید . تاریخ شهریور 1348  امضاء مدیر و مُهر موسسه ربانی

سال ۱۳۶۰ با کناره گیری وی از شهرداری به علت بیماری موافقت شد و در نراق روزگار را به فعالیت هایی همچون تعمیر ساعت سپری می کرد تا اینکه سال ۱۳۸۰ بر اثر شدت تصادف ۴۰ روز در کما بود و نهایتا تاریخ 1 مهر 1380 دارفانی را وداع گفت .
خانواده و مردم با وفا پیکر این مرد زحمتکش و آرام را تشییع و در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری نمودند . آقا علی رضا و خانم جعفری در طول زندگی مشترکشان خداوند ۹ فرزند به آنها عطا می کند که ۵ فرزند آنها به دلایل مختلف فوت می کنند و۴ فرزند شامل ۳ دختر و۱ فرزند پسر برایشان می ماند .
مرحومان حاج شیخ محمد جعفری  علیرضا جعفری و عباس قجری
دامادهای این خانواده مرحوم عباس قجری فرزند سلیمان و آقای مرتضی حبیبی فرزند نصرالله و محمد(بیژن) قلی پوری فرزند حمزه علی می باشند .
غلامرضا جعفری
تنها فرزند ذکورشان آقای غلامرضا جعفری حدود شهریور 1360 در مقطع سربازی زمانی که در لشکر ۹۲ زرهی اهواز - گردان ۲۵۶ تانک سازماندهی بود در جبهه مجروح گردید و سال ها بعد در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت . وی با 30 % جانبازی و رشادت در ارتش جمهوری اسلامی به عنوان حسابدار در یک شرکت خصوصی اشتغال دارد .
روح همه اسیران خاک و همچنین پدر عزیزم شاد و به امید آنکه خدمت هایی که برای رضای خداوند و مردم انجام داده ره توشه ای برای جهان آخرتش باشد .

راوی : سرکار خانم بیگم جعفری فرزند علیرضا اهل شهر نراق
۷ نظر ۱۶ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۳۰
سلحشوران شهر نراق

رضا مراد پنح ریال.
حبیب الله باقر نه ریال.
باقر پوستی سی ریال.
علی زو........
اسد .....هشت ریال.
جواد ماجهان هشت ریال دفعه دو ریال.
اسد نجار دفعه هشت ریال.
حسن علی مسلم(حسن مسلمی فرزند علی ابن مسلم) شانزده ریال.
عباس علی چهار ریال.
شیخ احمد(شیخ احمد جعفری فرزند شیخ جعفر) هشت ریال.
قاسم کور بیست و پنج ریال.
باقر نان وجواد پنج ریال.
غلام شیخ(شیخ غلام جعفری فرزند شیخ احمد) هفت ریال.
غلام آقاخان هفت ریال.
رحمت الله چهار ریال.
عباس آقاحسین(عباس ابراهیمی فرزند حسین) چهار ریال دفعه چهار ریال.
حسین علیرضا دو ریال.
غلام محمد حیدر(غلام ... فرزند محمد ابن حیدر) پانزده ریال.
شکرالله شیخ(شیخ شکرالله جعفری فرزند احمد) دو ریال.
مشهدی آقا صادق هشت ریال دفعه بیست و سه ریال.
سید قاسم سه ریال.
حسین محمدعلی چهار ریال.
حسن استاد اسماعیل شانزده ریال.
غلامرضا چهارده ریال.
قصاب هیجده ریال.
لطفعلی نر پانزده ریال.
کریم آقا ابراهیم بیست و دو ریال.
شاطرعلی دفعه دوازده ریال.

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی نمونه سیاق حسابی مورد استفاده بیش از یک قرن پیش در شهر نراق قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۴۲
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook