نامه به معاون التجارو تذکر نسبت به مفسدین و معترضین 105 سال قبل در نراق - سند شماره 528

خدمت جنـاب آقای معـــــاون التجـــــّار نراقی(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمد جواد)
19 شوال 1336(برابر 5 مرداد 1297)
فـــــدایت شوم
مرقومه که توسط آقای میــرزا سیـد محمــد خان دفتردار مالیه و مراسله دیگری که وسیله ارسال آنرا نمی دانم در دلیجان و محلات واصل گردیده. از اظهار لطف و آقائی و دوستی و شخصیت جنابعالے هیچ گِله نیست و امتنان قلبـے خود را هم معروض می دارم. اینکه مرقوم شده است مفسدین و متعرضین ... نظر بر مقاصد خود اقدامی می نمایند و یاسین را گرفته مقاصد خود را انتظار دارند، البته مفسدین و اغیار(مخالفین – دشمنان) همیشه در صدد هستند که به نحوی اغتشاش کنند. هرکس با دیگری اعتمادی دارند یا هر ترتیبی که ممکن باشد تبدیل به نفاق می نمایند ولی گمان دارم که بعید باشد پس از مدتی زحمات و دوستی ها و امتحانات و اطلاعات کامله از احوال و اعمال و افعال هر یک همدیگر نشناخته فقط با مقاصد دیگری که به خوبی و آسانی کشف می گردد مورد سوءتفاهم واقع گردد .

باز هم با زبان یکرنگی و حالت دوستی حقیقی معروض می دارم ارادتمند،منظور و مقصدی ندارد.بر دوستی و ارادت مطالبی را که دیگران منظر بر منافع خود و تقاضای وقت نمایید در بین جنابعالــے و بنده و محمـــــدیوســف خـــان(یوسفے فرزند طوغان)اظهار می کند ابداً مورد توجه قرار نمی دهم و بلکه جزو باد هوا میدانم.از همراهے و مودّت جنابعـالے و محمـــد یوســـــف خـان نیز کمال تشکر را دارم.هر موقع هم ارجاع خدمتی میشود با کمال میل در انجام آن حاضر بوده و هستم. خدمت جناب آقامشـــهدی طوغـان(یوسفی) و آقامحمـدیوسف خان و آقا محمـدرضاخان(فرزندان طوغان یوسفی) در عوض عرض ارادت و سلام و خلوص معروض میدارد .
آقازادگان را یکان یکان تقدیم اخلاص صمیمی می نماید. حضور مبارک دوست عزیز خود جناب آقای نایـــــب فضل الله(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد معاون التجار) خـان عرض سلام و ارادت می رسانم.
زیاده بر این مصدّع اوقات نمی شوم.

روی پاکت
نـــــراق
خدمت جنـاب آقای معـــــاون التجـــــّار نراقی(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) زیاده اقباله العـــــالے

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی نامه 105 سال قبل قدردانی می کنیم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی و تنظیم متن سپاس گزار می باشیم .

نامه عبدالحسین مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار به رئیس التجار نراقی در محلات 115 سال قبل - سند شماره 527

فــــــــدایت شوم
عرض می شود بارها از قرار فوق رسید، خالی نمودم. قربانِ شما  آنچه رسیده و خالی شده گنــدم ۴۵ مَن ؛ جــــو ۸۹  مَن و این مُکـاری ها(خَرَکچی – قاطرچی) بودند که یک دسته قریب آمد، آنچـه نمودم بار بدهم به هیجده هزار ده شاهی قبول نکردند. حال دارم ان شاءالله جوها را حَمل کاشان نمایم.به امید خـــــداوند اگر فروش می رفت که این نوع نبود حواله من. خدا می داند جهت هر یک شـاهے وجه نقد معطل هستم.

شهـریـار یکصد و سی تومان طلب دارد.ابداً وجه موجود نمی شود که ارسال نمایم.در باب برات وَلَد ڪربـلایی عـلی به اسـدالله بابت برات به آقا تـُراب شش تومان حواله نمودم.نمی دانم نگرفته که نداده چه بوده؟! حال که شما داده اید نَقلی ندارد مطالبه نمودم فرمود می روم نیـــــاسَر(نیاسَر یکی از شهرهای کاشان) و مراجعت می دهم.

تازه ای در نراق نیست.تا حال کاغذی از ابوی نرسیده. والسلام. یک من نخودچی از اسدالله خواستم،نمی دانم فرستاد یاخیر ؟ اُرسی(کفش) اگر جهت والده ام گرفتید ارسال دارید .
چـــــاکر عبـدالحسیـن نـــــراقی(عبدالحسین مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار)

بازخوانی روی پاکت :
محلات عـلیا(شهر محلات استان مرکزی)
شرفیاب حضور مبارک جـــــناب مستـــــطاب عمدةالتجـــّار والاعیـان آقای رییس التجـــــّار سلّمه الله مشرف شود.
بتاریخ 3 ربیع الاول 1327 (برابر 5 فروردین 1288)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی نامه عبدالحسین مهدوی به رئیس التجار نراقی در 115 سال قبل سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی و تنظیم متن نامه قدیمی قدردانی می کنیم .

تعیین تکلیف املاک قریه بهجت آباد تهران نزدیک به 60 سال قبل - سند شماره 526

۱۳۴۲/۹/۶
عرض می شود ‌رونوشت مُصدَق(رونوشت برابر اصل شده) حکم بند ۸ را توسط حامل التفات خواندم اما موضع تقاضای قانونی حقیر دو قسمت می باشد که خدمت آقای ... ... نموده و برای تهیه گزارش هم مقتضی است توضیحات دیگری داده شود تا خاطر عالی معزی الیه هم بیشتر روشن شود .
در موقع افراز قریه بهجت آباد(بـِهجَت‌آباد نام محله‌ای در مرکز شهر تهران و در محدوده شهرداری منطقه 6 قرار دارد) که مرحوم حاج شیخ اسماعیل(رضائیان) رئیس استیناف و ...... سهرابی و غیره در صلح دولت مراجعه و تقاضا نموده و محکمه به حکم قرعه سرتیپ عبدالرزاق مهندس(عبدالرزاق بغایری فرزند ملا محمد حسن مشهور به عبدالرزاق خان مهندس بغایری تولد 1248 فوت 1332) را تعیین و شروع به تقسیم نموده و در تمام قطعات از نمره یک تا پنج را برای سهم اینجانب اختصاص فی جمله یکصد و پنجاه و سه هزار در مغرب خیابان پهلوی است که در بهمن ۳۰۸ (بهمن 1308)اعلان نوبت پنجمش را  در مجله رسمی ملاحظه کردید که هیچگونه اعتراضی نسبت به این قطعه نرسیده و تمام تشریفات ثبتش خاتمه یافته .
با این حال بر خلاف تمام قوانین مملکتی در روی تحریکات و تدلیسات(پوشیدن عیب کالا بر خریدار) از صدور سند مالکیت بموجب حکم داور بعنوان و بهانه اظهارات واهی ارباب طلبی جمشید(ارباب جمشید جمشیدی فرزند بهمن تولد 1329 فوت 1311) و اینکه این اراضی متعلق به امیرآباد می باشد و حال اینکه با اخطار ثبت و استحضار جمشید(جمشید جمشیدی) و وکیل مشارالیه(احتمالا فاضل عراقی) و عدم اعتراض در مدت ۱۴ ماه که از موقع اعلان تحدید تا خاتمه نوبت پنجم این مدت طول کشیده و کاملاً .... بودند هیچگونه حقی نداشته .

معذالک از صدور ورقه مالکیت جلوگیری نموده و بالاجبار مراجعه به حکمیت نموده و در روی تشخیص سرتیپ مهندس(عبدالرزاق بغایری) نامبرده که قبلاً اراضی مزبور را برای بهجت آباد تشخیص و برای سهم حقیر منظور نموده دومرتبه بر خلاف عقیده و نقشه ای که تنظیم نموده و تسلیم محکمه کرده با حکم قطعی دادگاه نقشه دیگری تنظیم و در نتیجه یکصد و چهار هزار متر از اراضی قسمت جنوب آنرا در عوض قطعه نامبرده برای حقیر تشخیص داده که پس از فراغت از این مرحله اعتراضات اقل ..... و ارجاع رسیدگی از طرف وزارت دادگستری به آقای صدرالاشراف(سید محسن صدرالاشراف محلاتی فرزند سید فخرالذاکرین متولد 1250 در محلات فوت 1341 در تهران) و مطالعات دو ماهه ایشان خطاب به شعبه ۸ بدایت رای خود را صادر و محکمه هم با حضور و تصویب میرزاعلی اصفر کتابفروش( احتمالا حاج میرزا علی صغر رمضانی فرزند میرزا تاجر کاشانی ناشر نهج البلاغه و ناسخ التاریخ و قرآن) و غیره نمایندگان و هیئت تصفیه ارباب جمشید که خود میرزا هادی خان رئیس شعبه ۸ ناظر امور تصفیه بوده حکمی صادره ملاحظه شد و در صدر حکم مصرح است که اراضی مزبوره از یکطرف مورد تقاضای ثبت حاج افخم الدوله و ارباب افلاطون گشتاسب(احتمالا دینیار) بوده بعنوان تلقی از ارباب جمشید و از طرفی هم آقای ایشانی تقاضای ثبت نموده.
در خاتمه اینطور و قریب به این مضمون حکم تمام می شود که اراضی زیر نمره ....... را در عوض اراضی آقای ایشانی که مدت اعتراضش هم خاتمه یافته بود واگذار می شود و پس از صدور حکم مامور اجرا و نماینده های هیئت تصفیه باتفاق میرزا علی اصفر مهندس طبق مواد مصدق احکام دادگاه آمدند و کلیه یکصد و چهارهزار متر را به تصرف حقیر دادند و عین تصدیق اجرا هم نزد اینجانب موجود است .
پس به این ترتیب دعوی علی محمد فیروزمند بکلی بی اساس بوده که اراضی مزبوره را هیئت تصفیه و ناظر امور... طبق قطعی واگذار به حقیر نموده است و مدرک مدعی (علی محمد)مطابق با دفتر و دستک ارباب جمشید نداشته و نبوده است و به این لحاظ کاملاًمردود بوده . مقتضی است بمفاد حکم دادگاه و رای هیئت تصفیه مراجعه تا قضیه به خوبی روشن و محتاج به ارجاع به شورا نخواهد بود توضیح دیگر مسئله حق الثبت مساحت ۴۵۵۰۰ مورد تقاضای ثبت حقیر است اولاً این قطعه در عوض قطعه ۱۵۳۰۰۰متر اراضی ثبت شده حقیر می باشد که ثبت قسط آن تادیه شده است ثانیاً مورد تقاضای ثبت سابق در آخر سال ۳۰۷ بوده است، ثالثاً مطابق نقشه و تصدیق میرزا علی اصفر مهندس که چند سال قبل نقشه آنرا ترسیم نموده است مساحت ۲۸ هزار متر از این ۴۵۵۰۰ متر بقیه همان قطعه ۱۵۳۰۰۰ متر اولیه حقیر می باشد .

به این لحاظ مقتضی است در موقع محاسبه حق الثبت رعایت این نکات بشود، قسمت دیگر مسئله سند مالکیت می باشد که بمراجعه تقاضای ثبت حقیر حدّ شمال ۴۵۵۰۰متر به متر کوچه تحدید شده است و بعلاوه هیچگونه خیابانی در آنموقع در بین نبوده و منظور نشده و هیچگونه اعتراضی هم از طرف شهر ..... نرسیده است .
دیگر اینکه فعلاً هم از طرف جنوب نهر یک اطاقی هم بعنوان و بهانه میراب بلدیه ساخته است فعلا هم خیابان و بلواری نبوده و تردد و عبوری هم نیست و همچنین خیابان ... و غیره هم در حدود این قطعه وجود ندارد . با این حال طبق تقاضای ثبت و همه کسانیکه چندین سال است نسبت به کلیه این مساحت شده و خساراتی که در این چند ساله از بدایت تا تمیز در روی این عملیات و اعتراضات تحمیل شده مطابق مقررات و قوانین ثبت دارد باید سند مالکیت کلیه این قطعه صدور یابد و چنانچه بلدیه بخواهد بلوار وخیابانی احداث نماید موضع جداگانه خواهد بود زیرا که بعد از صدور حکم محکمه و بتصرف دادن یکصد و چهار هزار متر را به حقیر در روی عملیات سهرابی و کمک های اعضاء ثبت تا ... به مقامات بالاتر که (الناس قد مالوا إلى من عنده مال) با تمام این مقدمات تقاضای ثبت فی شماره را قیمتی ننمود .
.. حکمیتی ... دشت.آیا هدف از روی دسیسه و خدعه و سازش سهرابی با آقاعلی
.........شصت هزار متر زمین مسلم .......و یک قسمت مسیل و دو ....بمساحت چهل و پنج هزار و پانصد متر ......همه فضاحتی باقی که از ......در عوض پنجاه و سه هزار متر زمین بعد از هفده ماهی دوندگی و....... خسارت و تضییع وقت .... واین همه مرارت این مساحت چهل و پنج هزار و پانصد متر به این شکل باقیمانده است به این لحاظ مقتضی است از طرف آقای .....توجه منصفانه مخصوص معطوف گردد .
الحاج میرزا ....
۱۳۴۲/۹/۶

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری اهل شهر نراق از بابت بازخوانی سند املاک نزدیک به 60 سال قبل قدردانی می گردد .

وصیت نامچه مرحوم رضا برزُکی فرزند حسن 60 سال قبل در نراق - سند شماره 525

وصیت نامچه
بر صاحبنظران عقل زرین و صاحب عقل روشن است که ویرانه دنیا نه جای نشستن است  و ایستادن ، در این منزل بی بقاء نه مقام دل بستن است و باز گشادن ، بلکه شاه و گدای از این راه پیمودن باید و پیر و برنا از این منزل کوچ نمودن که دست زمانه بر سر مردم کند یا صبر این خاک را که مردمش امروز بر سرند .
روزی امیر به تخت نشستن را نظر کنین کز تخت برگرفته به تابوت میبرند پس پیشتر از آنکه بهار عمر خزان شود و صرصر خزان در چمن زندگی وزان دستورالعملی باید گذاشت و توشه ای از دولت گذاشته باید برداشت که تهیه در این سفر پر خطر بسیار ضرور است و غفلت نمودن از عقل دور است .
بنابراین حاضر گردید عالیقدر آقارضا شهرت بَرزُکی فرزند مرحوم آقا حسن بَرزُکی مقیم قصبه نراق در حالت صحت نفس و مزاج وصی شرعی خود قرارداد آقای حاج رضا ...... را که بعد از رسیدن اجل موعود ................... مفصله ذیل اقدام نماید .

با نظریه آقای مشهدی علی قاسمی فرزند مرحوم عبدالرحیم و این آقایان وصی و ناظر موظف اند به کلیه مایملک اینجانب رسیدگی نمایند و کلیه مخارجات لازم از کفن و دفن و سایر مخارجات  ثلاثه عزاداری موصی را وصی نامبرده بدهد و پس از مخارجات که باید از مایملک موصی وضع شود بقیه هرچه باشد از قبیل خورده ..... و غیره مخصوصا دو درب اطاق و طویله حصار حتی تمامی یکدرب طویله که خارج از خانه مسکونی می باشد بطوریکه
۱_از خانه مرقوم که مالک و متصرف می باشم وصی به مصرف فروش برساند
۲_ وصی و ناظر در فروش خانه مزبور حاضر شوند بتصدیق خبره هرچه قیمت شد به هرکس صلاح بدانند بفروشند
 ۳_ وجه خانه هرچه از یکتومان الی دو هزار تومان بیشتر و یا کمتر هرچه باشد جهت مسجد سفلای نراق که در جنب آب انبار مرحوم مشهدی عبدالباقی می باشد زیلو تهیه نمایند و نام موصی در حاشیه زیلو مرقوم دارند و در مسجد مورد منظور باید گسترده شود که نماز در او خوانده شود و نامی از موصی باقی بماند.
۴_ اقرار موصی براین است که دو نفر همشیره زاده یکی عیال آقا حسن کمره ای و برادر او آقای نوروزعلی محمودی ورثه اینجانب موصی می باشند .
عیال آقاحسن مذکور بکلی از طرف من ممنوع الارث می باشد و نیازی نیست و نوروزعلی هم قبلا به ایشان تذکر داده ام .بنابراین هرکس از بستگان من در این خصوص حرفی و ادعائی بکند بدون رضایت من خواهد بود و به نفرین خدا و رسول گرفتار شود که بر خلاف گفته من رفتار کند .
والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته
تاریخ تحریر هفدهم اردیبهشت ماه 1339 مطابق با دهم شهر ذیقعده الحرام 1379

نمایی از سنگ قبر مرحوم رضا برزکی مشهور به رضا سوری

آقا رضا فرزند حسن برزکی اقرار بمراتب متن نمود .امضاء شیخ عباس جعفری(فرزند شیخ صادق)
اقرار و اعتراف بمراتب متن نمود .امضاء اسماعیل علیئی(مرحوم اسماعیل آعلی فرزند رضا)
آقا رضا اقرار نمود امضاء طبیب زاده
آقا رضا فرزند آقاحسن برزکی اقرار بمراتب متن نمود مورد گواهی اینجانب حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)
اقرار و اعتراف آقارضا بشرح متن مورد گواهی است احمد قطبی(فرزند نصرالله)
امضاء نامبردگان گواهی میشود
رئیس پاسگاه ژاندارمری نراق

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی این وصیت نامه قدردانی می کنیم .

نگاهی گذرا به سُنت رُب پزی(پختن) یکی از سنت های قدیمی شهر تاریخی نراق

رب گوجه فرنگی یکی از چاشنی های پرمصرف ومحبوب بین المللی است. در کشور ما هم از پر مصرف ترین چاشنی های غذایی محسوب می شود که به دلیل طعم و رنگ خوبش در طعم دار کردن انواع مختلف غذاهای سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.

نقش این چاشنی از عصاره میوه گوجه فرنگی طی فرایند خاصی تهیه می شود.
یادش به خیر زمان های قدیم که بچه بودیم در روزهای گرم تابستان که کم کم داشت به پایان می رسید خیلی از پدران ومادران به فکر آذوقه زمستان بودند . مادران در فصل تابستان انواع سبزی ها را خشک می کردند و در کیسه های پارچه ای جهت زمستان نگهداری می کردند. یکی دیگر از مایحتاج که در تمام فصول مورد نیاز خانواده بود رب گوجه فرنگی سنتی و خانگی بود که از معروف ترین چاشنی های غذاهای مختلف به شمار می رفت.

بهترین زمان برای رب پختن (رب پزی یا رب گیری) در شهر تاریخی نراق از اوایل تا اواخر شهریور ماه و حتی تا مهر ماه بود که مادر بزرگ ها برای پخت این چاشنی اقدام می کردند چون که فصل تولید گوجه فرنگی از اواسط تابستان تا چند روز بعد شروع می شد.
در شهر نراق اکثر مردم تمایلی به خرید رب های بازار را نداشتند و خود شخصا اقدام به پخت رب سنتی وخانگی می کردند و این کار حتی در مزارع و باغات نراق هم توسط مادر بزرگ ها با هیزم پخته می شد و رب تولید شده عطر و طعم خاصی داشت.  امروزه هم زنان سخت کوش نراق این سنت قدیمی مادربزرگ ها را زنده نگه داشته وخود شخصا اقدام به پخت رب سنتی و خانگی می نمایند و رب مورد نیازشان را خودشان درست می کنند چون به خلوص و طبیعی بودن آن اطمینان دارند چرا که حاصل دسترنج خودشان است .
در ادامه به نحوه پخت رب خانگی و سنتی مادر بزرگ ها در شهر نراق اشاره کوتاه می گردد:

توضیحات:
چون مقدار دقیق رب حاصل از گوجه فرنگی مشخص نیست بنابراین ملاک افزودنی به رب ، در مرحله آخر و با توجه به مقدار رب تولید شده مشخص می شود. معمولا برای تهیه ۱۰ تا ۱۵ کیلو رب خانگی ۱۰۰ کیلو گوجه در نظر می گیرند که این مقدار هم بستگی به نوع گوجه وآبدار بودن آن دارد.
طرز تهیه:
ابتدا باید گوجه هایی را که معمولا خوب رسیده انتخاب کنیم.گوجه های کال و نارس به درد رب نمی خورند.سپس گوجه ها را خوب شسته وداخل سبد یا تُوجَه یا آبکش ریخته تا آب حاصل از شستن تمام شود و گوجه ها خوب خشک شوند .
سپس آنها را نصف یا چهار قاش می کرده و در یک لگن یا تشت بزرگ مسی یا روحی می ریزیم‌. بعد مقداری نمک روی گوجه ها می پاشیم و به مدت حداقل ۲۴ ساعت (دو روز بدون احتساب شب) زیر نور مستقیم آفتاب گرم تابستان بگذارید.
هر چند ساعت گوجه ها را با دست به هم بزنید که کپک نزنند تا زمانی که پوست گوجه فرنگی از گوشت آن جدا شده و گوجه ها خوب آب بیندازند.

در مرحله دوم پوست وتخم گوجه فرنگی ها را جدا کنید. برای این کار به یک لگن بزرگ و یک آبکش نیاز دارید.سپس یک بار با آبکش و یک بار با صافی ریز گوجه ها را صاف کنید. در این مدت با دست تمیز شسته شده گوجه ها را فشار دهید و چنگ بزنید تا پوست و تخم گوجه ها جدا شوند و آب آن گرفته شود و داخل لگن ریخته شود.
در مرحله سوم آب گوجه های صاف شده را در یک قابلمه بزرگ بریزید. اگر دیگ مسی باشد بهتر است و روی شعله ملایم گاز بگذارید تا بجوشد.چندین ساعت زمان برای این کار لازم است. در این فاصله باید مرتب رب را به هم بزنید تا ته نگیرد. از افزودن نمک به گوجه فرنگی در حال جوش خودداری کنید چون رب را سیاه می کند. نمک باید زمانی به رب اضافه شود که رب به غلظت ماست برسد و کمبود آن را در مرحله نهایی اضافه نمایید.

در موقع جوشاندن رب، نباید درب ظرف بسته باشد چرا که این کار باعث می شود عوض آنکه آب بخار شود رب آب انداخته و آب آن بیشتر می شود.
رب گوجه باید آنقدر بپزد تا به غلظت مناسب برسد و آب آن کاملا تبخیر شود که وقتی قاشق را در رب فشار می دهید آب در قاشق جمع نشود. در واقع مهمترین دلیل کپک زدن رب گوجه فرنگی تبخیرنشدن کامل آب آن است. در واقع زمانی که رب گوجه شروع به قل زدن کرد و حباب های بزرگ که می خواهند به اطراف پخش شوند روی آن تشکیل شد باید مراقب رب باشید و مرتب آن را به هم بزنید تا ته نگیرد.مواظب باشید حباب ها روی دست وصورتتان نپاشند و از دستکش استفاده کنید.
در مرحله چهارم بعد از چشیدن رب اگر نیاز به نمک داشت باز اضافه می کنیم . سعی کنید مقدار بیشتری نمک اضافه کنید تا باعث ماندگاری بیشتر شود .
در مرحله آخر روغن را به مقدار دلخواه اضافه کنید و رب تفت بخورد. روغن برای خوش رنگ کردن رب وعدم یخ زدگی در یخچال یا فریزر است.

میزان غلظت رب مهم است .اگر شل باشد سریع کپک می زند واگر زیاد سفت باشد طعم سوختگی می دهد. زمان تشخیص وآماده شدن رب به این صورت است که وقتی با کفگیر روی سطح رب داخل قابلمه یک خط می کشیم ، یک شیار ایجاد می شود اگر این شیار زود پُر شد رب هنوز قوام نیامده واگر پُر نشد نشانه آن است که رب آماده است.
شعله گاز را خاموش کنید تا رب کاملا سرد شود. سپس آن را در ظروف شیشه ای یا قوطی های پلاستیکی ضخیم بریزید و در جای خشک و خنک نگهداری کنید.
این روش برای فصل تابستان و مناطق گرم مناسب است و یک رب گوجه فرنگی آفتابی خوش طعم و خوش رنگ به شما می دهد. این روش مادربزرگ ها در شهر نراق است و در حال حاظر ممکن است از روش های دیگری هم استفاده کنند ولی ملاک مورد توجه نویسنده روش مادربزرگ هاست.

در کل، رب گوجه فرنگی خانگی و سنتی چون مواد نگهدارنده ندارد مستعد کپک زدن است. برای استفاده از رب ، قاشق کثیف، خیس و مرطوب و یا چرب به کار نبرید. یکی از بهترین راه ها برای کپک نزدن رب گوجه فرنگی این است که روی آن را با روغن زیتون یا روغن مایع بپوشانید.
بهتر است که برای تهیه رب گوجه فرنگی از گوجه های گوشتی و قرمز استفاده کنید و ربی هم که تولید می شود به رنگ گوجه فرنگی خواه خانگی، سنتی یا صنعتی باشد. اگر رنگ خیلی قرمز و تیره باشد به آن مواد افزودنی و رنگ اضافه شده و اگر خیلی روشن وکمرنگ باشد از گوجه نامرغوب و نارس در تهیه آن استفاده شده است.

رب خانگی تهیه شده برای استفاده طولانی مدت در جاهای تاریک و سرد مانند سرداب یا زیر زمین قرار بگیرد تا فاسد نشود. مواد افزودنی شیمیایی موجب ماندگاری رب های کارخانه ای و صنعتی می شوند ولی رب های خانگی مواد افزودنی ندارند قابل اطمینان ترند.
بهتر است رب را در شیشه یا قوطی پلاستیکی کوچک بریزید تا بعد از چند بار استفاده هر شیشه یا قوطی رب تمام شود.به این ترتیب رب تا آخر استفاده کپک نمی زند.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب حاج مرتضی علی آقایی از بابت تهیه این نوشته سپاس گزار می باشد .

در تهیه این نوشته سرکار خانم مریم علی آقایی فرزند شهید غلامعباس علی آقایی با دایی اش تشریک مساعی داشت که از ایشان متشکریم .

نامه عباس نراقی فرزند فضل الله معاون التجار به برادرش عبدالحسین مهدوی و اعلام قیمت گندم ، جو ، سبوس ، تریاک و چندین سفارش 104 سال قبل - سند شماره 524

16 محرم 1338 برابر 18 میزان(مهر) 1298
اخوے عزیـزم آقامیـــــرزا عبـدالحسیـــن(میرزا عبدالحسین مهدوی فرزند فضل الله معاون التجار)
امیدوارم که ان شاءالله مزاج شریف در کمال صحت و سلامتی بوده ملالی ندارید. بعد از مرخصی از خدمت ، ساعت شش از شب رفته وارد محلات(شهر محلات استان مرکزی) شدیم. در خصوص گندم بواسطه آنکه چند روزی ایّام عاشورا ابداً بار وارد نشده بود و گندم در نهایت ترقی و مظنّه امروز باری 75 ریال رواج است و گندم تخم هم در محلات وجود نداشت ، مجبور شده وجه برات را که 75 ریال بود دریافت نمودم و میـــرزا قـوام(میرزا قَوام مهدوی فرزند سلیمان) به خمین رفت، بنده هم محمـد را به اتفاق ایشان به خمین فرستادم که در آنجا گندم تخم خریداری نماید. بدانید، تا بحال وارد نشده اند. موقعی که آمدند اطلاع می دهم.
عرض دیگر اینکه خواهشمندم از جناب آقـاخــاله سؤال فرمایید گویا حکمی که از تهران به جهت من(اداره گمرک) آمده بود در حجره ایشان مانده باشد البته جویا شوید اگر آنجا مانده فوری بفرستید فراموش نشود. و متمنّی است به هر وسیله شده تتمّـه وجه تریاک ها را وصول فرموده فوری بفرستید مبادا فراموش شود که لازم است.

و خدمت آقای آقـامیـــــرزا شکرالله خـــــان(صفایی) عرض سلام مخصوص برسانید و عرض کنید صورت خرید جوها را گرفته لطفاً ، فرستادم البته بدهید و رسید کنید و عرض کنید هر خدمتی باشد در انجامش حاضرم . و جناب آقاعمـو آقا محمــدعـلےآقا را سلام برسانید و عرض کنید در خصوص سبوس در محلات امروزسبوس فرد کلهم اعلا را یک مَن سنگ شاه 15 ریال قیمت کرده ام که ده روز دیگر تحویل بگیرم در صورتی که لازم دارید اطلاع دهید که شخص فروشنده را خاطرجمع نمایم و از او بخرم که خاطرجمع باشم.منتظر دستور هستم محض اطلاع عرض شد. به میـرزا عــلےاڪبـرخان سلام برسانید و عرض کنید کاغذ نیموَر امروز رسید.صبح را به ده پایین میروم و قبض را به آقای امیـــــرمعتضـد میدهم و قبض عبـــدالمبیــن را گرفته میفرستم،خاطرجمع باشید خواهم فرستاد.
کاغذی هم راجع به واعـــظ حضور میباشد ، بدهید و عرض کنید اهل بیت وجه می خواهند البته بفرستید.
جناب آقاملاعـــــلے(ملامحمدعلی فروغی فرزند ملاابوالقاسم)را هم عرض سلام برسانید و عرض کنید که شب در منزل خود شما حضوراً عرض کردم که کاغذی به تهـــــران مرقوم دارید در خصوص تریاک ها که چاکر از محلات بفرستم .البته فوراً مرقوم فرمایید و آدرس و محل را هم معیّن کنند و سرباز به محلات بفرستید که از اینجا حقیر بفرستم،این مطلب را مبادا فراموش نمایید که خیلی لازم و واجب است.

خدمت عُـــلیاخـدارت دستگاه عمه خانم(احتمالا خانم نراقی فرزند محمد مهدی که نابینا بود و تاریخ 15 فروردین 1381 در 90 سالگی فوت و در وادی السلام نراق دفن شد) عرض سلام برسانید و عرض کنید کلاه را دو روز دیگر می فرستم.
در خصوص عبدالمبـــــین آنچه که باید به او بگویم گفتم،خودش امروز یا فردا به نراق خواهد آمد منتظر است که برادر زنش بیاید در خانه اش بماند و او حرکت کند، بدانید. آقای رضـــــا خان را سلام برسانید.
اخوےجان، میرزا ابـــــراهیم مطالبه تتمّه ده تومان را میکند.خواهشمندم به هر وسیله شده وصول فرمایید و بفرستید که خیلی لازم است،مبادا فراموش شود که لازم است. حضور محترم آقای نایـب مـــرتضی خـان عرض سلام بندگی برسانید و احوالپرسی بکنید و عذر عریضه جداگانه بخواهید.گویا این دو روزه هم آقای ســـلطان نصـــرالله خان به محلات تشریف میاورند،بدانید. خدمت والده و والده عبدالله مخصوصاً عرض سلام برسانید و احوالپرسی کنید. اخوان عزیز فتــــح الله و عبـــدالله و عطـاءالله را با طاهـــــره خانم(مهدوی فرزندان فضل الله نراقی معاون التجار) دیده بوسی نمایید.
قدســـــیه در کمال سلامت دست همگے را میبوسد.
خدمت جناب آقاخـــــاله عرض سلام برسانید و احوالپرسی کنید.
کفا خدمت والده و والده عبدالله سلام میرساند.
زوجه حبیـــــب الله را سلام برسانید، کفا او را احوالپرسی میکند.
گندم السّاعه باری 78 ریال الی 79 ریال و جو 53 الی 56 در حال رواج می باشد. و اگر همینطور باشد بازهم ترقی خواهد نمود بدانید. داداش جـــــان خواهشمندم بقیه تریاک ها را فوری بتوسط محمـــــد آقا میـــــرزا قـــــوام فوری بفرستید که...است.دیگر سفارش نمی کنم.

روی پاکت
نـــــراق
جناب عمـــــدةالتجـــــّار  آقا میـــــرزا عبـــــدالحسیـــــن معاون زاده نراقی(غلامحسین مهدوی فرزند فضل الله نراقی معاون التجار)
18 میزان(مهر) 1298(برابر با 16 محرم 1338)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی نامه مربوط به بیش از یک قرن قبل قدردانی می کنیم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی و تنظیم متن نامه قدیمی سپاس گزار می باشیم .

صاحب نظران

محو گل رخسار تو ، صاحب نظرانند
دلباخته لعل تو ، خونین جگرانند

تنها نه گرفتار تو، بی پا و سرانند
سر حلقه این سلسله، صاحب نظرانند

هر روزنی از مهر رخت، حلقه زلفی است
زان روست که عشاق چنین در بدرانند

من کیستم و حیرت من چیست ؟ که افلاک
بر وضع خود از عین تحیّر، نگرانند

غفلت زدگانی که لب از خنده گشایند
افسوس که در ماتم دل ، جامه درانند

بر خاستگان از سر کونین به همت
چون آه زآیینه دل ، زنگ برانند

بینایی اگر بستن چشم است ز دنیا
پیداست که صاحب نظران بی بصرانند

این قوم نظر دوخته بر حله دنیا
فرد است که از فوت عمل، جامه درانند

این خویش ستایان همه ناقوس نوازند
این نفس به پرواز کنان، خوک چرانند

این مهر به دستار زنان ، محضر شیدند
این سبحه به کف جلوه دهان ، حبه برانند

این سر به ته جیب کشان، حقه مکرند
این پا به ره آهسته نهان، صید چرانند

این مسئله از هم طلبان، معرکه گیرند
این خرقه پشمینه کشان، پیله ورانند

این آه کشان از دل افسرده به تزویر
در دعوی آتش نفسی، باد پرانند

این همسفران را سر همراهی کس نیست
هر یک به حیل، کار خود از پیش برانند

"مخلص"، به ادب باش در این عرصه که افلاک
با دیده انجم به ته پا نگرانند

مولانا حاج میرزا محمد تقی نراقی متخلص به مُخلص نراقی

نامه مجتهد آیت الله شهاب الدین نراقی فرزند فخرالدین احتمالا به فضل الله نراقی معاون التجار در خصوص رفع اختلاف حاج محمد جعفر تاجر نراقی وصی برادرش حاج محمد تقی فرزندان حاج محمد ابراهیم - سند شماره 523

‍ عرض میشود
مرقومه شریفه عز وصول شد و از مژده سلامتی حالات با برکات کمال مسرت حاصل گشت . بحمدالله تعالی داعی را هم نعمت سلامتی برقرار است .
ضمناً در جواب مراتبی که راجع به امر وصیّت مرحوم حاجی محمد تقی مرقوم فرموده اید عرض میکند چنانچه سابق ها عرض کردم در بدو ورود به جناب مستطاب حاجی محمد جعفر به کاشان با اینکه به هیچ وجه امر راجع به ورثه نبود و دخالت آنها یا دیگری در امر ثلث مرحوم حاجی محمد تقی علی السَویه بود محض خاطر آنها ورثه را احضار کردم که برای موقع رسیدگی در کاشان باشند و همه را به طفره و تعلل گذراندند و حتی خود جنابعالی هم مسبوق بودید .
بعد از آنکه مایوس از حضور آنها شدم حسب التکلیف الشرعی با حضور بعضی از آقایان عِظام رسیدگی نموده و آنچه معیّن و معلوم شد نوشتم و گذشت حالا اگر بخواهید برای اجرای اغراض شخصی بعضی فضولی ها(یاوه گویی) میکنند بحمدالله تعالی به هیچ وجه گوش به حرفهای مُزخرف(بیهوده) آنها نداده و نخواهم داد .

اگر در واقع جناب حاجی محمد جعفر آدم کاذب متقلبی بود و اظهارات او خلاف واقع بود آن موقعیکه آنها را احضار کردم نیامدند معذالک محض خاطر جنابعالی و آنها داعی حاضر است که مجدد مراجعه با حضور آنها بود حاضر شوند داعی جناب حاجی محمد جعفر را میخواهم و هرچه میخواهند اظهار کنند در حضور خودم اظهار کنند البته اگر مقرون به مصلحت باشد مسموع خواهد شد و الا خیر .
غرض این است که جنابعالی به آنها بفهمانید که به هیچ وجه حاجی حاضر نیست که آلت اجرای اغراض واقع شود ولی حرف حق را در واقع اگر بخواهید اجرا دارند . راهی غیر از این است . زیاده عرضی ندارد و مُتَرصِد(منتظر) وصول رقیمه(نوشته) حساب شریفه است . جناب  فرزند مکرم حاجی آقا علی باظهار اخلاص و ارادت میدهند .

حدود تاریخ این سند ربیع الاول 1335 برابر دی 1295 می باشد .
شهاب الدین نراقی(مجتهد و نویسنده حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی(1285 ه.ق – 1350 ه.ق) فرزند حاج میرزا فخرالدّین بن حاج ملّا محمّد نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارزشمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه مجتهد شهاب الدین نراقی در 107 سال پیش سپاس گزار می باشد .

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی فرزند حاج میرزا فخرالدّین بن حاج ملّا محمّد نراقی، سال ۱۲۸۵ ه‍.ق در  نراق  که آن مقطع از توابع کاشان بود چشم به جهان گشود.
مقدّمات و سطوح را نزد پدرش حاج میرزا فخرالدّین نراقی و ملّا حبیب‌اللّه شریف و دیگران به پایان رسانید. سپس به نجف اشرف عزیمت کرد و در آنجا از محضر آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی و حاج سیّد مصطفی کاشانی و حاج میرزا عبداللّه مازندرانی بهره برد و در سال ۱۳۲۸ ه‍.ق پس از نایل شدن به درجهٔ اجتهاد و سه سال بعد از فوت پدرش به نراق و کاشان بازگشت و تولیت مدرسهٔ سلطانی کاشان را به عهده گرفت.
وی در تشکیل حوزهٔ علمیّهٔ قم با آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی همکاری داشت. و به علّت کثرت طلّاب در قم عدّه‌ای را به همراهی آقا مهدی فاضل نراقی برادرزادهٔ وی جهت شرکت در حوزهٔ علمیّهٔ کاشان به کاشان اعزام داشتند.
حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی عصر جمعه ۲۶ شوّال ۱۳۵۰ مطابق با ۱۳ اسفند ۱۳۱۰ در سنّ ۶۵ سالگی بدرود زندگی گفت.  رحلت نراقی باعث تعطیلی عمومی در کاشان شد. پیکرش را با تجلیل فراوان به قم حَمل کرده در حومه مرقد مطهّر حضرت معصومه  به خاک سپردند. کتاب  البدائیه فی مسئله البداء اثر اوست.

سفرنامه عاشقی سلحشوران شهر نراق - 60

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

نامه اسماعیل حسنی یا حسینی به رئیس التجار حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی بیش از 125 سال قبل - سند شماره 522

روحـے فداک
ان شاءالله مزاج شریف در کمال صحت و سلامتی است و ملالی ندارند، چندی قبل که جعبه آلوی جوزقند(جوزغند محصول ویژه شهر نراق) فرستاده بودند مرقوم رفته بود که قلمکار هندی صدری خریده شود و عرض نموده بودم که یافت نمی شود.
شرحی که برای من خواهد آمد و خواهم فرستاد. در این مدت هرچه صبر کردم امروز و فردا نبوده و نیاورد. برای اطلاع جناب عالی عرض می کنم که او نیاورد و در بازار هم یافت نشد جز یک دانه آنهم سه مقابل مبلغی که سرکار نوشته بودید می خواست بنده هم نگرفتم.

حالا قلم کارهای خود اصفهان بقدری خوب است که هیچ کم از قلمکارهای هندی نمی آید و عالی است.آنها که قلمکار می پوشند همان قلمکار اصفهان می پوشند.هرگاه میل دارید از قلمکار اصفهان فرستاده شود،اگرچه می دانم برای دیگری خواسته اید و نخواهد خواست.
به هر جهت قیمت جوزاقند(جوزغند نراق) و حمل آن به این واسطه به تعویق افتاد. به موجب همین نوشته هر قدر طلب جناب عالی است بابت جوزاقند(جوزغند) قبض خدمت جناب ... مستوفی بدهند و طلب خود را دریافت دارید،به حساب بنده خواهد نوشت... . به حضرت ... نایب حسین خان(نایب حسین خان نراقی فرزند یوسف خان که تاریخ 3 دی 1287 توسط فرزند نایب حسین کاشی در جوشقان استرک به شهادت رسید) و آقا محمد خان(نایب محمد خان نراقی فرزند یوسف خان که در نراق کشته شد) سلام برسانید و احوالپرسی نمایید .
بگویید ... الباقی ... چون آن شخص که رئیس بود و حالا دیگر رئیس نیست و عمل معوق مانده نمی شود کاری کرد وانگهی باید همیشه صاحب مال حاضر باشد و جواب و مسئول بنماید.
خیلی مشکل است جناب عمــدةالتجـّار حاجی اسدالله میداند ، سلام می رسانم ، زیاده زحمت نیست.

از جناب آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه 125 ساله قدردانی می کنیم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی و تنظیم متن نامه قدیمی سپاس گزار هستیم .

حسین نراقی شاعری از خطه ادب و هنر نراق و کاشان

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  آقای حسین نراقی سال 1324 در کاشان تولد یافت لیکن سال‌هاست که در محله مهران  تهران سکونت دارد .
او در خانواده ای مذهبی زاده شده و جدّش علامه حاج ملا احمد نراقی از روحانیون صاحب نام نراق و کاشان و نویسنده کتاب معراج‌السعاده است.

حسین نراقی از دوران دانشجویی شعر گفتن را شروع کرد؛ دوره‌ای که نه ادبیات خوانده بود و نه کارش با شعر و شاعری ارتباط داشت ولی اشعار، خودجوش به ذهنش گام‌ می‌نهاد. در دانشگاه رشته اقتصاد خواند و مسئولیتی را در وزارت صنایع بر عهده گرفت و آخرین روزهای کاری‌اش معاون اداره کل برنامه‌ریزی و بودجه وزارت صنایع بود.

در ابتدا به صورت تفننی شعر می‌سرود، اما از سال 1381 بعد از بازنشستگی، شعر گفتن برایش به لذتی عمیق برای یافتن دنیای گمشده شعرهای دیگر بدل شد.
شعرهای اولیه‌اش بعد مذهبی داشت و برای بیشتر ائمه شعری در کتابش دیده می شود. بعدها شعرهای اجتماعی، عرفانی و غزلیات به مجموعه شعرهایش اضافه شد. می‌گوید که اشعارش به دنبال حلقه‌های مفقوده‌ای است که در شعر شاعران دیگر مغفول مانده است. نراقی می‌گوید: «به طور مثال اگر درباره شخصیت امام حسین (ع) شعری را گفته‌ام آن بعد از شخصیت آن حضرت را بازگو کرده‌‌ام که از قلم شاعران دیگر افتاده است.» بیش از هر چیزی در شعر پیام شعر و توازن آن برایش مهم است.

کتاب «فراسو» حاصل اشعاری است که او تا به حال گفته است. به گفته خودش این کتاب به توصیه و ترغیب دوستانش منتشر شد.

نامه به رئیس التجار حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی مبنی بر برات بمبئی و قصد خرید جورق و توصیه های اقتصادی 121 سال قبل - سند شماره 521

25 ربیع الثانی 1321 (برابر با 29 تیر 1282)

قبـــــله گاها
عرض می شود، سلامتی سرکار بعدها در باب دو برات بمبئی از اصفهان پس فرستادن که برات بمبئی باید روپیه باشد.مُهری که فرستاده بودی گوشه برات زده شد.مجدد به تهـران فرستادم که اگر باید همچه مصرف شد بفروشند.اگر گفتن باید روپیه باشد خودش روپیه ای کرده بفروشد تا چه شود.السّاعه پاکت سرکار مع مقرّبها رسید. از وزنه هم دو دست بود.از باب اینکه خدا نخواسته برات نکول(خودداری کردن از پرداخت وجه حواله) شود مخارج دارد.
می فرمایید چاپاری او را قبول دارم.چه خرجی دارد شما مُهر نکنید.مرد که امروز پول بدهد بعد از سه ماه نکول(خودداری کردن از پرداخت وجه حواله) شود خرج او همین چاپاری خواهد بود.
عرض می شود مرقوم دارید هرجور خرج یا شرعی یا عرفی تعلق گیرد عهده سرکار است.در باب نفر هر چه در میکند میکند سرکار که نباید چیزی روش گذاشته باشید‌.‌‌سفارش برات‌‌ فرستاده صد تومان داعی داشتم خودم نوشتم فرستادم بعد هم می گیرم یا خودم  ... بفرستم.

چائی خواسته اید با تنباکو مُکاری(قاطرچی) معاون گفت نبرم،هرکس روانه باشد فرستاده می شود.در باب جورق(شتر مرغ نر) نیموَر(نیم وَر از توابع شهرستان محلات) که شخصے دارد منطقه کاشان جورق خود کاشان ۶۸۵ ریال می باشد. مال نیموَر یک تومان بیشتر است دیگر مختار هستید بخرید شراکت حمل فرمایید.جورق حلوی فروخته ۶۸۷ ریال بدانید. در باب فروش مغزها و بادام کاش به آقا نصــرالله فروخته بودی زیاده فی واقع مغزها می باشد تا نخری نگیرید.در باب لا اله ان شاءالله می فرستم، گیر زن افتادم البته اگر ندهم حساب دارد.ان شاءالله بلکه بخرم خانه در آورد بفرستم.
زیاده عرضی ندارم.
........ مُکاری در جوف(داخل) برات تهـــــران ملاحظه ۱۵ روز حواله حاجـے میـرزا عبدالله  ........ مُکاری بار را بردن دروازه ریخته حمالی دادم وارد کردی در حساب او ثبت فرمایید.
حمالی نفر   حمالی فقط بردن

روی پاکت:
نــــــــــراق - یا خیر الحافظـے.خدمت ذی مرحمت جناب مسـتطاب مستغنی الالقاب
عمـــــدةالتجّـار والاعیان قبله گاهے آقاحبیـــــب الله رییس التجـــــّار نـــــراقی مشرف باد ملاحظه فرمایید .
25 ربیع الثانی 1321 (برابر با 29 تیر 1282)

محل امضا 8642

از جناب آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه 121 ساله قدردانی می کنیم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی و تنظیم متن نامه کهن سپاس گزار هستیم .

رسیدگی به صورت حساب ابراهیمی و میرزا عبدالحسین مهدوی فرزند فضل الله نراقی معاون التجار در خصوص مزرعه زَرغانین یا زَرغان(زرقان) شهر دلیجان - سند شماره 520

۱۳۳۶/۸/۱۷
حضور محترم حضرت آقای آقا میرزا عبدالحسین مهدوی زیده عزه
 
پس از تقدیم عرض سلام امید است که سلامت بوده باشید ، مدتی است که از سلامتی حضرتعالی بی اطلاع می باشم ، امید است که نقاهتی نداشته باشید .
کاغذ شما که از نراق نوشته بودید و صورت حساب را هم نوشته بودید رسیدگی کردم چند قلم از قبل کاه و یونجه سال 1334 را که بنده حساب نکرده بودم حساب کردم ولی جناب عالی هم چند قلم اشتباه کرده بودید که صورت جامع آنرا نوشته و بپیوست تقدیم می گردد .
ملاحظه خواهید فرمود اولاً کاه سال 1335 زَرقان( مزرعه زَرغانین یا زرغان شهر دلیجان) را کسی به من نداده و رودخانه را هم سیل بُرد و وجه جالیز زرقان در سال 1335 چهل تومان گرفتم که در نراق قبل از رسیدگی به حساب بشما تقدیم کردم و عرض کردم که اول دَشن(دستلاف ، که سودای اول اصناف باشد) نمائید و چند قلم هم اشتباه شده بود که آنهم صورت صحیح آن پیوست می باشد که رویهم رفته حساب قبل چهل و هفت تومان طلب بنده می باشد رسیدگی فرمائید .
خانم را سلام برسانید . آقازاده ها را کُلهم سلام برسانید.  بچه‌ها همگی سلام می رسانند . در خاتمه صورت جالیز و بنائی و مقنی گری هم ضمیمه شد که خلاصه جمع دویست و چهل وهشت تومان و ... ریال طلب حقیر می باشد .
 قربانت ابراهیمی(احتمالا اهل دلیجان)
۱۳۳۶/۸/۱۷

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی حسابرسی مزرعه زَرغانین یا زَرغان(زرقان) دلیجان سپاس گزار می باشیم

قبض رسید شیره تریاک در شهر نراق یک قرن پیش - سند شماره 519

وزارت مالیه
اداره مالیات غیر مستقیم
قبض رسید شیره تریاک

توسط آقای  آقا محمد علی تاجر نراقی امضا کننده اظهار نامه زراعت نمره 10مقدار  248 مثقال خالص ظرف شیره تریاک که وزن با ظرف آن معادل  310 مثقال میباشد باداره تحدید واصل گشت.

توضیح اینکه بموجب ماده 4 نظامنامه شیره تریاک چون ظروف مزبوره به مُهر خود زارع و اداره ممهور است هرگاه بواسطه خشک شدن شیره تریاک تقلیل وزن حاصل شود مسئولیتی برعهده اداره وارد نیست مگر در صورتیکه امهار مزبوره بهم خورده باشند.

بتاریخ 14 بُرج اسد(مرداد) 1300(مطابق 30 ذی القعده 1339)

امضاء : انبار دار                    امضاء : رئیس تحدید محلات

 توضیحات : عده ای از زارعین نراق در گذشته همانند بسیاری از روستا و شهرهای دیگر کشور به کِشت خَشاش و تحصیل تریاک و شیره  آن مبادرت می ورزیدند . اغلب باغات و دشتهای نراق همچون باغ پالو و چکچکه و ... زیر کشت خشخاش بود .