سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب


 

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cxvhjcghk.jpg

         هادی ایزدی

 

 

 

اواسط بهمن 1365 و حدود یک ماهی از عملیات پیروزمند کربلای پنج در شلمچه گذشته بود . آن مقطع من مسئول مخابرات تیپ یک لشکر 17 علی ابن ابیطالب بودم . به جهت انجام عملیات جدید به ما ماموریت دادند از مقر تیپ در انرژی اتمی به جبهه شلمچه اعزام تا سنگر مستحکم مخابراتی درست کنیم .

پاسدار وظیفه ای به نام حجت را برای کمک در اختیارم قرار دادند . وی تنها فرزند ذکور خانواده و از جنگ زدگان خوزستان بود که در شهر قم سکونت یافته بودند . همراه دیگرم پاسدار مهدی نعمتی اهل قم بود . در وهله اول که در جاده اهواز به خرمشهر حرکت کردیم ، نعمتی گفت ساعتم را جا گذاشتم و حتما باید ساعت به دست چپم باشد . به او دلداری دادم که مهم نیست ، خیلی قضیه را جدی نگیر . ایشان گفت عادت دارم و وقتی ساعت همراهم نیست کلافه می شوم .
دو روزی در شلمچه حضور داشتیم و سنگر مخابراتی را ایجاد کردیم و منتظر دستور بودیم که نزدیک اذان ظهر و موقع تحویل گرفتن غذا یک خمپاره 60 میلی متری جلوی سنگرمان فرود آمد و منفجر شد . متاسفانه حجت (پاسدار وظیفه ) و پاسدار حاج مهدی نظر فخاری اهل ساوه که قائم مقام فرمانده لجستیک لشکر 17 علی ابن ابیطالب بود در دم به شهادت رسیدند . و از عجایب اینکه دست چپ مهدی نعمتی که قرار بوده ساعت بر آن بسته باشد از آرنج قطع شد .
پانزده سال بعد یعنی در سال 1380 نعمتی برای کاری به شهر نراق مسافرت نموده و با پرس و جو پیدایم کرد . شنیدم فردی من را مورد خطاب قرار می دهد و ابتدا وی را نشناختم و به محض اینکه گفت من مهدی نعمتی هستم بلافاصله دست چپش را گرفتم و گفتم ساعت چند است . او گفت هادی جان آن دست را در شلمچه جا گذاشتم و این دست را که می بینی مصنوعی است .



 
هادی ایزدی فرزند عباس اهل شهر نراق 09/04/1390

 

۹۰/۱۲/۰۸
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook