سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

شهیدان نراق من را دریابید ؛ تنهایم

جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ب.ظ

 

مردم مرا در آغوش بگیرید . من تاب تحمل این میزان داغ بردل ندارم . من سال هاست دق کرده و مرده ام . قلب من از سال 1359 تا 1367 هر از چند سال می مرد و زنده می شد . آی مردم زیر بازوان من را بگیرید داغ چهار برادر در فتح المبین سخت است . داغ برادران سید غلامرضا ؛ عبدالله ؛ ابوالفضل و مهدی در باور نمی گنجد . مقاومت و تحمل دوری اسیران : عباس ؛ احمد و قدرت الله را نداشتم .

xeakeqjgjrh7xfst66eh.jpg

گریه ها تاب تحمل من را برده بود . در خلوت انس بیچاره ام می کرد . ترانه ی " ای شهیدان وطن " تنها همنشین روزهای تنهایی من بود . داشتم سبک می شدم که بیت المقدس با پر کشیدن قجری ها و خصوصا رمضانی ضربه ای دیگر وارد ساخت . هنوز گریه ها بر روی صورت خشک نشده بود که رمضان چنان آسیب روحی تحمیل نمود که کمرم را شکست . محمدرضا و عباس از بهترین های دوران بودند. دیوانه شدم و قلبم دیگر خسته و نالان بود . گلزار شهدا مامن و زندگی من شده بود .

z8cgdv5lsq35nev3e8d.jpg

آی مردم من را دلداری دهید من تحمل داغ این همه برادر را ندارم . رفتند و رفتند و رفتند . قاسم ماند و ما به هم دلبسته بودیم . سعی می کردیم با هم باشیم و جایگزین برادران هم ؛ ولی روزگار اجازه نمی داد وما از هم جدا افتادیم .  آن زمستان ناگوار قاسم را در شلمچه از من گرفت . من دیگر زندگی برایم حرام است. آه چه سخت است بدون تو و آن روی ماهت .

 

9qhdewwkoeelws4o3gh.jpg

جوانان پاهای من سست شده زیر بغل هایم را بگیرید تا زمین نخورم . آنان که رفتند برادران من بودند . سالها با هم بودیم و اکنون تنهایم . همه جا دنبالشان رفتم از جنوب تا غرب از غرب تا جنوب ولی نتوانستم راضی شان کنم . هر بار من را مردود ساختند و در تیمشان راه ندادند . خانواده ها اکثرا یک داغ دیده اند ولی من داغ بیشمار برادر دیده ام. جوانان شما برادرم باشید و زیر شانه هایم را بگیرید ؛ دیگر تحمل ندارم . اکنون به نوعی دیگر شروع کرده ایم تا نام و یادشان را زنده نگه داریم بلکه راهی باز شود تا پذیرفته شویم

آیا راه هموار می گردد ؟

 owhhqbdfiwjl3bhmgmz.jpg

قرائت شده در همایش خاطره گویی سلحشوران شهر نراق در عملیات فتح المبین تاریخ 7/1/1394 گلزار شهدای نراق

 

 

۹۴/۰۱/۱۴
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook