سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

نگاهی گذرا به صنایع دستی شهر نراق

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ب.ظ
کهن شهر تاریخی نراق بخشی از شهرستان دلیجان با جاذبه گردشگری،آثار و اماکن تاریخی، زیارتی وسیاحتی و داشتن گنجینه گران بهای " غار معروف چالنخجیر" با قدمت بیش از70 میلیون سال ، رتبه شایسته ی گردشگری را به خود اختصاص و به عنوان نگین استان مرکزی مطرح است.



شهری که مهد دانشمندانی چون علامه فاضلین نراقی و 100 تن از مشاهیر و چهره های علمی گمنامی است که تحقیق در مورد شناخت آنها روز به روز بر عزت و عظمت شهر می افزاید که این باعث افتخار و سر بلندی مردم فهیم و ولایت مدار نراق می باشد. نراق شهری که بهترین جوانان خود را برای مجد و عظمت اسلام و میهن فدا کرد و به تعداد 80 شهید تقدیم انقلاب نموده است.
در حال حاضر هم جوانان غیور این سرزمین آماده هر نوع جانفشانی در راه اسلام و انقلاب هستند.

http://shortevent.com/wp-content/uploads/2014/10/chalnakhjir-2606-mm-300x160.jpg
شهر نراق علیرغم اینکه از جاذبه گردشگری خاصی برخوردار است ولی در حال حاضر خلاء صنایع دستی که قبلا در آن وجود داشت به وضوح احساس می شود.شهری که زمانی به علت داشتن صنایع دستی مختلف نسبت به شهرها و روستاهای اطراف خود از امتیازات بیشتری برخوردار بود ودر حال حاضر احیای این سنت ها به بوته فراموشی سپرده شده که لازم است به برخی از آنها به اختصار اشاره گردد :

1- قالی بافی

شهر نراق زمانی رتبه اول را در فن قالی بافى در منطقه دارا بود و اکثر زنان و دختران در این کار به تمام معنی استاد بودند و قریب به اتفاق فرش های دست بافت کاشان با بهترین کیفیت در این شهر بافته می شد. خاندان سید ماشاالله جوادی بهترین نوع فرش ابریشم را با نقش های گوناگون در نراق می بافتند.


چله دانی هم زیر مجموعه ای از قالب بافی است . چله دانی دو قسمت است : یکی روی سیخ که اغلب در منزل چله دان یا فضایی خلوت انجام می گرفت و دیگری روی دار قالی و در منازلی که قالی بافته می شد.

از چله دان های غیر بومی که در نراق فعالیت موثر داشتند افراد ماهری مشغول بکار بودند از قبیل : مرحوم خدابخش رحیمی اهل باریکرسف ؛ مرحوم محمود مهجوری ؛ سید حسین ... و اکبر سبزه ای اهل خاوه اردهال که جملگی در امور قالی بافی مرحوم حاج سید محمود غفاری فعالیت داشتند .



عده ای از چله دان های نراق که کار چله روی سیخ یا دارکِشی قالی و پایین کشیدن آن را به عهده داشتند عبارتند از :

مرحوم حاج اسماعیل عباسی فرزند ملا حیدر
حاج سلطانعلی عباسی فرزند اسماعیل
مرحوم حاج رضا رضایی فرزند نظربن حسنعلی
مرحوم حاج مصطفی قجری فرزند محمد بن حسنعلی
حاج مصطفی رزاقی فرزند حسن
حاج شعبانعلی حسینی فرزند رضا
مرحوم حاج حسین قجری فرزند محمدتقی مشهور به حسین نایب
مرحوم حاج یوسف محمودی فرزند حسین
مرحوم یوسف ایزدی فرزند اسدالله
حاج احمد رضایی فرزند رضا ابن نظر
علی رضایی فرزند رضا ابن نظر
محمد قجری فرزند مصطفی
ذوالفقار قجری فرزند مصطفی
رضا رزاقی فرزند مصطفی
محمد(اکبر)رزاقی فرزند مصطفی
علی رزاقی فرزند مصطفی


مرحوم حاج سید محمود غفاری فرزند سید جعفر از نمونه انسان های مومنی بود که دارهای قالی زیادی در منازل داشت و زنان نراقی نهایتا قالی های بافته شده را تحویل ایشان می دادند . در واقع نوعی اشتغال زایی خانگی مهیا بود .
با ورود فرش ماشینی به بازار نقش این بازار کمرنگ شد و در حال حاضر زنان کمتری به این کار مشغول هستند .


زنان و دختران نراقی نقش موثر در کار قالی بافی داشتند وحتی زنان دامدارهم علاوه بر فعالیت در کار تولید لبنیات هم در زمان فراغت به این کار می پرداختند . بیشتر دختران نراق که در زمان های خیلی قدیم که مدرسه وجود نداشت و از نعمت سواد محروم بودند به این کار علاقه فراوان داشتند که همین علاقه باعث می شد که یک دختر خانه در سن حدود 10سالگی یک استاد کار ماهر می شد .


بعضی دختران هم به علت نداشتن امکانات مادی مجبور بودند در منازل اقوام و همسایه ها شاگردی کنند تا از حقوق محدود بهرمند شوند .
یکی از کارهای حساس ولی بسیار جالب قالی بافی کار نقشه گفتن بود که در شروع بافتن هر رَچ جدید باید اقدام می شد .
در قالی بافی برای آنکه اشتباه نشود با خامه با رنگ های مختلف می بافتند که این کار با اطلاع استاد کار از روی نقشه خوانده می شد و توسط شاگرد انجام می گرفت .


در نقشه خوانی استاد رًَچ ها را بلند می خواند و شاگرد جواب می داد : زدم . یعنی اقدام شد . مثلا استاد می گفت : از کنار ؛ گلی جاش ؛ آبی جاش ؛ روش کور ؛ دُمِش پَس . این کلمات رمزی بود که استاد و شاگرد می دانست .
نوعی فرشی که در نراق بافته می شد فرش کاشان بود که بعد از اتمام مبلغی به بافنده به عنوان دستمزد داده می شد. وسایل کار از کسی دیگر بود و بافنده با صاحب کار توافق می کرد که مبلغ معینی بابت بافتن فرش بگیرد. بعضی ها هم شخصا به این کار اقدام می کردند که در این صورت خود مالک قالی بودند و به فروش می رساندند.


  از مردانی که در این رابطه فعال بودند و کارگاه قالی بافی و دار داشتند می توان به مرحومین : حاج سید محمود غفاری، حاج اسماعیل عباسی ؛ حاج شیخ عباس جعفری ؛ حاج عباس اکبری ؛ حاج حسین پریشانی، حاج رضا آعلی و حاج سید احمد میرسلطانی اشاره کرد که مواد اولیه را در اختیار بافنده می گذاشتند و بافنده هم در قبال دستمزد قالی می بافت . از نظر فراوانی کارگاه نیز حاج سید محمود غفاری رتبه اول را در نراق داشته است .


زمان بافتن یک قالی 12متری به تعداد بافنده بستگی داشت و3 بافنده ماهر می توانستند در مدت 6 ماه حد اقل یک تخته فرش ببافند. در طول این مدت می بایست فرش حد اقل 3 بار از دار پایین کشیده شود و این کار صرفا توسط چله دان صورت می گرفت و در مرحله نهایی و پایان کار فرش توسط بافنده از دار جدا می شد و بعد دوباره چله دان ها دار قالی را برای بافت بعدی چله کشی می کرد .



2- پینه دوزی (گیوه دوزی)

گیوه نوعی پاپوش ویژه مردان شهر نراق بود و از جمله صنایع دستی محسوب می شد . تخت گیوه اغلب از لاستیک غیر استفاده ماشین استفاده می گردید خصوصا لاستیک هایی که آج بیشتر داشت .

گیوه دوزی مهمترین صنایع دستی نراق بود که مغازه چند نفر از آنان به مرور به کفاشی و صرفا فروش کفش تبدیل گردید .

عده ای از پینه دوزان شهر نراق عبارتند از :

مرحوم علی طالبی فرزند کریم
مرحوم محمد طالبی فرزند کریم
مرحوم سلطانعلی طالبی فرزند علی
مرحوم غلامعلی طالبی فرزند علی
مرحوم عباس طالبی فرزند علی
مرحوم حاج حسینعلی هدایتی فرزند محمد
مرحوم غلام محمد عباسی فرزند ماشاالله
مرحوم سید علی میرکریمی فرزند سیدعباس
مرحوم سید محمد میرکریمی فرزند سیدعباس
علی اکبر پورصادقی فرزند محمد
سلطانعلی پنبه زن فرزند خداداد
یوسف طالبی فرزند محمد

علی هدایتی فرزند محمد


3- مسگری (سفید گری)

در قدیم بیشتر نراقی ها از ظروف مسی مانند: کتری، کاسه، کمجدان و استفاده می کردند که می بایست سالی یک بار سفید کاری (سفید گری) می شد.

 
یا برای بازسازی ظروف نیاز به لحیم کاری بود . هم اکنون در شهر تاریخی نراق آقای میثم نصرالهی در این حرفه فعالیت شایسته ای دارد .



از پیشکسوتان نراقی این صنعت عبارتند از :

مرحوم حاج رضا آعلی فرزند اسماعیل
مرحوم سید مصطفی باقری فرزند سید علی
مرحوم حاج رضا کریمی فرزند علی اکبر مشهور به رضاعلی
مرحوم امرالله ایزدی فرزند عبدالله
مرحوم حبیب الله حبیبی فرزند ... و پسران
مرحوم غلامرضاقاسمی (ابوالقاسمی)فرزند...
حاج قاسم اصفهانی فرزند عباس
سید علی کریمی فرزند سید محمود
میثم نصرالهی فرزند محسن



4- آهنگری

آهنگری از قدیمی‌ترین هنرهای فلزکاری است و منشاء آن به زمان‌های بسیار دور باز می‌گردد. در این فرایند نیروهای بزرگی به کار گرفته می‌شود و لوازم کار اغلب بسیار سنگین هستند .


آهنگران شهر نراق ابزار آلاتی مانند: داس، تبر، کلنگ ؛ نعل و ... تولید می کردند و در حرفه نعلبندی الاغ و قاطر و اسب هم مهارت کامل داشتند که به مرور زمان این حرفه کمرنگ و تعطیل شد .

پیشکسوتان این حرفه در نراق عباراتند از :

مرحوم سید باقر میرسلطانی فرزند سید جعفر
مرحوم سید غضنفر میرسلطانی فرزند فرزند سید باقر بن سید جعفر
مرحوم سید ابوالفضل میرسلطانی فرزند سید باقر بن سید جعفر
سید جعفر میرسلطانی فرزند سید محمود
مرحوم سیف الله شفیعی فرزندعلی
مرحوم مصیب شفیعی فرزند علی


البته در نیم قرن گذشته جوشکارانی فراتر از گذشته فعالیت نوگرایانه داشتند و اغلب با طراحی های ویژه به ساخت درب و پنجره ی آهنی منازل و ادارات هنرنمایی خود را به منصه ظهور رساندند.


حاج سلطانعلی نوروزی فرزند علی بن غلامرضا بن حسن نوروز از موفق ترین و حرفه ای ترین جوشکاران نراق هست که شاگردانی را در این حرفه فعال نمود .

اسامی جوشکاران گذشته تا کنون شهر نراق عبارتند از :

مرحوم غلامرضا یوسفی فرزند علی
حاج مصطفی رزاقی فرزند حسن
حاج محمود ایزدی فرزند حسین
قاسم قجری فرزند علی
شکرالله آقاصادقی فرزند علی محمد
ناصر خسروی فرزند غلامرضا
محمد(اکبر) رزاقی فرزند مصطفی
روح الله رزاقی فرزند مصطفی
علی رزاقی فرزند مصطفی
صادق ایزدی فرزند محمود
محمدتقی ایزدی فرزندمحمود

علیرضا سرطاقی فرزند...
حسین جعفری فرزند علی



5- قَدک بافی

در این رسته کارگاه های رنگرزی قَدک در نراق فعالیت برقرار بود که مرحوم استاد روح الله روحی ومرحوم استاد رحمت اله رحمانی در این شغل اشتغال داشتند .



از صنایع دستی قدک بافی در موقع آیین نخل گردانی نراقی زیبایی خاصی به مراسم می بخشد . عده ای قلیلی از مردان و جوانان به سُنت پیشینیان قدک ها را به شانه و کمر بسته و یا علی گویان پایه های سنگین نخل ها را بر دوش می کِشند .

  بعضی از مومنین مانند مهدی قجری ؛ موسی عابدینی ؛سید ابوالفضل جوادی ؛ سید ابوالفضل میرسلطانی ؛ علیرضا اسماعیلی ؛ علی قجری ؛ احمد جعفری ؛ محمد فروغی و علی کاظمی و چند نفر دیگر قدک های به یادگار مانده از نسل های پیشین را به طرز قشنگی به کمر می بندند. جنس آن از نخ پنبه تولید می شد و با پارچه آن برای دوخت چادر زنان و بعضا پیراهن مردان و فرزند استفاده می کردند .

  
برخی مواقع هم به صورت چادرشب چهارگوش برای کشیدن روی کرسی مورد استفاده قرار می گرفت. مرحومه عصمت جوادی فرزند رضا و همسر مرحوم سید جواد جوادی استاد کار قدک بافی بودند . یکی دیگر از زنان مهربان قَدَک باف مرحومه کوکب احمدی همسر احمد احمدی بود که اصالتا اهل روستای سینقان بود که سال ها با فرزندش حاج سلطانعلی و خانواده در نراق ساکن بودند .

6- مو ریسی

مو هم مانند پَشم از بدن بُز چیده می شد. از محصولات مویی مانند : جَبال ، خورجین الاغ ، گلیم مویی، طناب ؛ محکم کردن ابزار کشاورزی ؛ توبره (کوله پشتی) در نراق به مقدار زیاد مورد استفاده بود. تنها وسیله مویی که مردم نراق خودشان تولید می کردند رَسَن یا طناب مویی بود که موی آن را با پِلو می ریشتند و تبدیل به نخ می شد و از نخ آن طناب و بَند توبره می ساختند .

موی بُز در گرم نگهداشتن فرد مؤثر و همچنین موی بُز دافع حشرات گزنده و دوام پارچه است . ابتدا موی بز با ظرافتی خاص ریسیده می‌شود و بعد از چله‌کشی پارچه مورد استفاده قرار می گیرد .


مو ریسی در شهر نراق زیر مجموعه گروه نساجی سنتی قرار داشت . مو ریسی ظاهرا در بین عشایر به مو تابی مشهور است و از موی بُز برای استفاده برای چادر صحرایی استفاده می نمودند زیرا هنگام هوای گرم بافته های چادر حالت انبساط پیدا کرده و باعث خنکی هوای داخل چادر می شد. در هنگام بارندگی با رسیدن آب به بافت های سیاه چادر منقبض شده و مانع از ورود آب به داخل چادر می گرید.



7- حلوا پزی


در اذهان قاطبه مردم شهر نراق که دهن به دهن انتقال یافته مرحوم استاد ماشاءالله عضایی(اوضایی) فرزند استاد حسین (1277 – تاریخ فوت – 17 مهر 1347) مشهورترین حلوا ساز در نراق بود که مغازه اش در وسط بازار شمس السلطنه قرار داشت .

   
مرحوم ماشاءالله عضایی فرزند حسین - مرحوم حاج حسن قاسمی نراقی فرزند عبدالکریم

همچنین در این حرفه مرحوم حاج ابراهیم آعلی فرزند رضا و مرحوم حاج حسن قاسمی نراقی فرزند عبدالرحیم تخصص داشتند و بعد از آنها کارگاه حلواسازى در نراق تعطیل و دیگر کسی رنگ حلوای نراق و گنجد خوشمزه آن را ندید .

8- چینی بند زنی


در قدیم ظروف شکسته چینی مانند :کاسه، قوری، بشقاب قابل بازسازی بودند.این کار توسط کسانی انجام می شد که خبره بودند و با بستن نوارهای حلبی نازک مانند حلبی قوطی سوهان به طرز ماهرانه ای ظروف شکسته چینی آلات را بازسازی می کردند.

http://www.beytoote.com/images/stories/economic/en1451.jpg
از خبرگان این کار در شهر نراق می توان به مرحوم بهارعلی مدّاحی فرزند درویش شِکَرعلی بن اسماعیل و مرحوم علی کرباسی فرزند علی اکبر اشاره کرد .


9- پنبه زنی(حلاّجی – ندّافی)

پنبه زن های شهر نراق با دستگاه کَمانِ زن خود و با سبک و آهنگ دلنشین شبیه به تار با دقت و حوصله پنبه را از زواید و پنبه دانه بیرون می آوردند .


آنها سپس پنبه پالایش شده و تمیز را داخل لحاف و دُوشک(توشک) می گذاشتند و پارچه را می دوختند .


10- لَحاف و دوشَک دوزی

لَحاف و دوشک دوزی هم از حرفه دستی نراقی ها بود و جزء صنایع دستی محسوب می شد . تقریبا همان حلاّج ها در ادامه کارشان به حرفه لحاف دوزی مبادرت می ورزیدند .


از پیشکسوتان این حرفه می توان به مرحومین علیرضا و غلامعلی رمضانی فرزندان محمد تقی و همچنین مرحوم بشیر شفیعی فرزند علی اشاره کرد . رمضانی ها نزد استادی به نام حسن کارآموزی نموده اند که به او عمو حسن خطاب می کردند .



11- پالان دوزی

حرفه ای منحصر به فرد بود که به سبک خاصی تولید می شد و کار همه کس نبود.در نراق مرحوم استاد باقر همدانی فرزند ... به این کار اشتغال داشت و بعد از آن هم مرحوم مصیب حمامی فرزند حسن ادامه داد و به تعطیلی انجامید .



پالان چیزی شبیه به زین است که روی کمر ستور قرار داده می‌شود. پالان از جنس پارچه و گونی ساخته می‌شود و داخل آن را با کاه پر می‌کنند . پس از نهادن پالان بر پشت ستور، گاله را روی آن می‌آویزند، وجود پالان سبب می‌شود که هم صاحب ستور بتواند روی حیوان بنشیند و هم گاله بر آن استوار بماند و با تعادل و توازن از دو طرف آویخته گردد . پالان را جُل و پشم‌آکند هم گفته‌اند .

12- تنور مالی و ساخت آن
تنور استوانه ای شکل گِلی است که در شهر نراق برای پخت نان از آن استفاده می کنند .
ساخت تنور توسط مرحوم یوسف نبی زاده فرزند نبی و محمد نبی زاده فرزند نبی به سبک خاص تولید می شد .

استاد کاران این حرفه برای ساخت تنور از خاک رُس ، کاه و موی بُز استفاده می کردند که این نوع فعالیت به تعطیلی انجامیده است .


13- مُنبت کاری

مُنبت کاری تنها حرفه ی فعالی است که توسط عده ای از نراقی ها از جمله آقایان : علی(میرزاعلی) قجری فرزند غلامعلی ؛ رمضان طحانی فرزند حسن ؛ مجید قجری فرزند ذوالفقار ؛علیرضا(ماشاءالله) باقری فرزند حسن ؛ حسین کمره ای فرزند علی(میرزاعلی) و ... فعالیت دارد .
نخل های عاشورایی و منبرهای مسجد جامع و مسجد امام حسن(ع) و سر درب مسجد جامع و درب ورودی زورخانه باستانی علی بن ابیطالب(ع) شهر نراق توسط پهلوان حاج میرزاعلی قجری مشهور به دایی از چهره های فعال بسیج و رزمنده دفاع مقدس و برادرش حاج سلطانعلی ساخته یا مرمت گردیده است .

از اولین منبت کاران حرفه ای شهر نراق آقایان علی محمد رمضانی فرزند فضل اله ؛ حاج سلطانعلی قجری فرزند غلامعلی ؛ حاج میرزاعلی کمره ای فرزند فتحعلی ؛ غلام محمد قجری فرزند عباس را می توان نام برد .


14- پشم ریسی ( تولیدوفراوری پشم و نحوه تبدبل پشم به نخ و...)

پشم ریسی از مهمترین صنایع دستی شهر نراق بود . اکثر زنان و مردان نراق در بافتن جوراب و دستکش ، کلاه ؛ ژاکت کاملا مهارت داشتند. سرعت عمل عده ای از آنان به گونه ای بود که امثال حاج سید ماشاءالله جوادی می توانستند چشم بسته بافتنی کنند و از کارشان حد اکثر استفاده را ببرند.


زنان خارق العاده ای هم در این حرفه وجود داشتند که امثال حاجیه خانم آغا جوادی فرزند سید جواد و خواهرانش کوشا بودند و توانایی داشت روزی شش کیلوگرم پشم را بریسد . حتی برای بعضی از طوایف پشم ریسی موروثی بود .


مرحله اول آن پشم چینی از گوسفندان بود که این کار معمولا از اوایل تابستان در نراق شروع می شد و طرز کار به این صورت بود که گوسفند ان مورد نیاز قبل از چیدن پشم باید حتماً در رودخانه، استخر شستشو می شدند.
مرحله بعدی بعد از خشک شدن چیدن پشم از بدن گوسفند بود که توسط وسیله فلزی شبیه قیچی که به گویش محلی به آن"دو کارد"گفته می شود انجام می گیرد . پشم چیده شده از گوسفند باید فرآوری شود تا ناخالصی های آن گرفته شود و آماده برای ریشتَن گردد .


برای این کار که از گذشته مرسوم بوده پشم را "می گوریدند" تا به اصطلاح از هم باز می شد و آماده برای مرحله بعدی می گردید . در این مرحله پشم را می کشیدند تا باز شود .سپس روی زمین می گذاشتند و با کف دو دست می مالیدند تا به شکل لوله ای در آید.آنچه که ساخته می شد به آن"فتیله" می گفتند. سپس فتیله را با چرخچه مخصوصی می ریسیدند تا تبدیل به نخ گردد. نحوه کار این وسیله به این شکل بود که دارای یک میله چوبی متحرک بود که در وسط شیار مخصوصی داشت که یک نخ مخصوص شبیه نخ چله از آن عبور می دادند و به دور پره های چرخ می بستند.


با به حرکت در آوردن چرخ قدرت توسط نخ به میلچه منتقل می شد و می چرخید.سپس فتیله پشمی را به نوک میلچه قرار می دادند و در حالی که چرخ با یک دست می چرخید با دست دبگرفتیله را می کشیدند و گردش میلچه پشم را به نخ تبدبل می کرد و با یک حرکت کم و بر عکس دور چرخ چرخش میله هم بر عکس می شد و با حرکت دست نخ به دور میله می پیچید. تکرار عمل باعث می شد تا حجم معینی نخ به دور میله پچیده شود. سپس نخ تولید شده را که مانند دوک (دوشکی) به گویش محلی بود از میله در می آورند و کار به همین منوال ادامه می یافت .
مرحله بعد دو دوشکی را پهلوی هم می گذاشتند و به صورت جفت نخ می پیچیدند و گنداله درست می کردند و کار پشم ریسی خاتمه می یافت.
به عنوان مثال این کار توسط خانواده های مرحومان سید حسن و سید حسین و سید محمود میرسلطانی فرزندان سید ابراهیم و مرحومه عصمت جوادی فرزند رضا و دخترش خانم آغا جوادی فرزند سید جواد و دیگران که در این کار مهارت داشتند انجام می شد .

مرحله بعد تبدیل گنداله به کلاف بود .این کار هم با یک چرخ چوبی که بر خلاف چرخ قبلی میله نداست انجام می گرفت به نحوی که دو یا سه گنداله را پهلوی هم می گذاشتند و نخ ها را به دور آن می پیچیدند تا حجم معینی از چرخ که اشغال می شد نخ ها را بیرون آورده و به صورت کلاف در می آورند. این کار توسط برخی از خانم ها از جمله مرحومه سکینه رزاقی فرزند صفر انجام می گرفت .


لازم به توضیح است که بعد ها کارگاه ها ی مختلف که در خارج از نراق بود پشم را به صورت فتیله ای ممتد در بسته های معینی که هر بسته آن یک "بند" نام داشت بسته بندی می کردند و ریسندگان هم برای سهولت آن را به دور بازو می پیچیدند و به نخ تبدبل می کردند . در مرحله آخر کلاف های نخ را به کارگاه رنگرزی می فرستادند و به رنگ های مختلف در می آورند که مواد اولیه فرش دست بافت بود .


از جمله مردانی که در این کار فعالیت داشتند می توان به مرحومان حاج سید محمود غفاری فرزند سید جعفر ؛ حاج رضا آعلی فرزند اسماعیل ، حاج حسین پریشانی فرزند عباس ، سید احمد میرسلطانی فرزند سید محمود و غیره اشاره کرد که آنها پشم را تحویل می دادند و به صورت نخ در قبال پرداخت دستمزد تحویل می گرفتند .


البته کسانی که به مقدار کم نخ نیاز داشتند پشم را با "پِلو" تبدیل به نخ می کردند و برای بافتن نیازهای پشمی خودشان مانند دستکش، جوراب استفاده می کردند در انجام این کار اکثر مردان نراق خصوصا گوسفند داران فعال بودند و هنوز هم فعال هستند .
با روی کار آمدن کارخانه های نخ ریسی این حرفه سنتی تعطیل گردید . اگر چه امروز در شهرها بافتنی های محلی مانند جوراب، دستکش پشمی به عنوان صنایع دستی آن شهرتلقی می شود ولی در شهر نراق خلاء آن به وضوح احساس می شود .


15- سفیداب سازی(روشور)

این حرفه بیشتر توسط زنان محله دنیاران شهر نراق ساخته می شد که همسرانشان قصاب بودند . چون سفیداب از ضایعات چربی گوسفند و نخاع برخی حیوانات و مواد دیگر ساخته می شد .


 استفاده این فراورده منحصر به هنگام استحمام نیست بلکه در گذشته، به همراه سرخاب، سرمه، حنا، وسمه، زرک و غالیه یکی از ستون‌های هفت گانه بَزَک (آرایش سنّتی زنانه در ایران) بوده‌است و به سبب همین همراهی همیشگی، اصطلاح سُرخاب ـ سفیداب به فرهنگ عامّه پارسی وارد شد که اشاره به ادوات و لوازم آرایش زنانه دارد و سرخاب ـ سفیداب کردن، به معنای آرایش کردن بانوان به کار می‌رود. البتّه سفیداب در مقام یک فراورده صرفاً آرایشی و فارغ از کاربرد متداول آن یعنی پاک کنندگی، دارای تعریفی مجزّا و اندکی متفاوت نیز می‌باشد که عبارت است از گَرد سفیدی که زنان برای آرایش و سفید کردن بر پوست صورت خود می‌مالند .

سفیداب شهر نراق بیشتر توسط زنان محترمه ساخته و فروخته می شد :

مرحومه ماشال خانم میرکریمی فرزند سید عباس(همسرحسین اشرفی فرزند میرزا)

مرحومه نسترن اکبری فرزند رضا(همسر سید حسن موسوی فرزند سید حبیب الله)

مرحومه ماهرخ موسوی فرزند مومن (همسر سید حبیب الله موسوی فرزند سید نصرالله)

مرحومه عراقی اشرفی فرزند میرزا (همسر استاد باقر همدانی فرزند صادق)

مرحومه کبری بیابانگرد فرزند حسن (همسر سید محمد موسوی فرزند سید حبیب الله)

خانم مولود همدانی فرزند باقر(همسر عبدالله اشرفی فرزند ابراهیم)

خانم مهری محمودی فرزند نصرالله(همسر سیدعباس موسوی فرزند سید حبیب الله)




16- جوزغند سازی نراق


این حرفه گُل سَر سَبد صنایع دستی نراقی هاست که اکثر زنان نراق در ساخت آن کم و بیش تخصص دارند . مردم زحمتکش شهر نراق نخستین کسانی هستند که جوزغند را از میوه ای به نام اَلک ساخته و مورد استفاده خود و سطح منطقه قرار داده اند .


بر این اساس چهارشنبه 30 دی 1394 جلسه ای در سازمان میراث فرهنگی تهران پایتخت ایران برگزار شد و جوزغند شهر نراق از توابع دلیجان استان مرکزی در میراث فرهنگی ناملموس(معنوی) ایران به تایید رسید و به زودی مراحل ثبت نهایی آن قانونی و اعلام می گردد .

فرهنگ «معین» یکی از معانی تعریف‌شده برای «جوزغند» را «جوز» شفتالوی خشک‌شده و «غند»، «آگند» یا «آکند» یعنی افکندن آورده است .
لغت نامه دهخدا : جوزاغند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند .

تهیه جوزغند، کار پر زحمت و با دقتی است و در گذشته به عنوان یک کالای تشریفاتی و لوکس مانند دیگر شیرینی ها استفاده نمی شد بلکه به عنوان یک وعده غذایی برای زمان هایی که امکان طبخ غذا فراهم نبود، مورد استفاده قرار می‌گرفت. به همین دلیل در گذشته هر کس که از شهر مسافرتی هر چند کوتاه داشته مقداری جوزغند همراه خود می برده است .
جوزغند معمولا با هلوی محلی (اَلگ) درست می‌شود . زنان کوشا و خوش ذوق شهر نراق پوست این میوه‌ها را گرفته، هسته آنها را جدا کرده و آن را با معز گردوی آسیاب شده، خاک قند، دارچین و هل پُر می‌کنند. بعد میوه را خشک کرده و به عنوان سوغات محلی می‌فروشند .

 
تاریخچه این شیرینی محلی و خوشمزه مربوط به بیش از 500 سال است و از دوران صفویه بیشتر مورد توجه قرار گرفت . این تحفه ارزشمند کالری و پروتئین بالایی دارد که چندین ماه می‌توان آن را نگهداری کرد .
طی چندین مرتبه زلزله و سیل و بعضا خشکسالی که منطقه را فرا گرفت جوزغند بهترین خشکباری بود که مردم به راحتی حمل و حتی در جیب کودکانشان می گذاشتند تا از گرسنگی نجات پیدا کنند .
جوزغند نه فقط محبوب‌ترین و گران‌ترین سوغات نراق، بلکه خوراکی محبوب رزمنده‌ها در جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران هم بود. این شیرینی به خاطر حجم کم و کالری بالا در بین اقلام دیگر طی هشت سال دفاع مقدس توسط زنان فداکار نراق آماده و به جبهه های نبرد در سرحدات فرستاده می‌شد .

بین سلحشوران شهر نراق در جبهه جوزغند به نارنجک لُپی معروف بود چون معتقد بودند بعد از خوردن آن در شکم منفجر می شود و انرژی خود را آزاد می کند .
از این محصول ارزشمند به عنوان وعده غذایی در عملیات های جنگی قابل استفاده و به عبارتی نوعی جیره جنگی محسوب می شود که بیشتر بین رزمندگان شهرهای استان مرکزی و قم مورد استفاده قرار می گرفت .

انواع جوزغند نراق و قیمت آنها

جوزغند اَمرودی یا گلابی کیلویی 1000000 ریال
جوزغند آلویی کیلویی 800000 ریال
جوزغند انجیری کیلویی 800000 ریال
جوزغند بادامی کیلویی 700000 ریال
جوزغند تَنده ای کیلویی 650000 ریال
جوزغند گردویی یا مغزی کیلویی 500000 ریال
جوزغند نخودچی کیلویی 500000 ریال
جوزغند زرد آلو که کمتر درست می شود


چندین سال است شهرداری در راستای رونق صنعت گردشگری و ایجاد بسترهای لازم جهت مشارکت شهروندان از جمله زنان سختکوش نراق اقدام به برگزاری جشنواره سوغات محلی (جوزغند ) می نماید که عموما در مهر ماه هر سال برگزار می گردد .

این جشنواره سالانه مورد استقبال عموم اهالی نراق و دلیجان و توریست ها و مردم شهرهای استان مرکزی قرار گرفته است . تا کنون هشت جشنواره‌ برگزار گردیده و در آن روش ساخت این شیرینی محلی برای حفظ این سنت به نسل‌های جوان‌تر آموزش داده می‌شود .


از اربعین سال 1390 شمسی که مردم مومن شهر نراق در مسافرت عراق مسیر نجف تا کربلا را طی می کنند یکی از مواد نیروزا و مقوی که در کنار سایر آجیل های مختلف مورد مصرف قرار می دهند تا مقاومتشان افزایش یابد جوزغند زادگاهشان می باشد .
این تحفه گران بها توسط زائران نراقی برای عراقی هایی که مُوکب و منازلشان در اختیار آنها قرار می گیرد هدیه داده می شود . فرزندان عراقی ها اربعین هر سال منتظر هستند تا نراقی ها برایشان جوزغند ببرند تا کامشان شیرین و با حلاوت گردد .


17- گِره چینی


یکی ازهنرهایی که درگذشته نه چندان دوردر شهرنراق رایج بود و به فراموشی سپرده شده گِره چینی می باشد که نمونه های این هنر در نراق عبارتند از :


* پنجره‌های منازل
* جلوی دو نَخل مربوط به آیین های عاشورایی
*دیواره ی منبر مسجد امام حسن (ع) که سال 1384 توسط هنرمند خبره حاج میرزاعلی قجری فرزند غلامعلی مرمت و بازسازی گردید .


http://gardeshgariiran.ir/wp-content/uploads/2014/08/%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%82-56.jpg

*اُرُسی های منزل میرزا منصور قاسمی باشیشه های رنگی 
* اُرسی مسجد جامع که شاهکار هنری است و با زیباترین اشکال مختلف بخشی با شیشه های رنگ وبخشی با چوب مخصوص به شکل آلت ولُغَت،یعنی وسط گِره ها با چوب انجام شده که هر مربع20در20 سانتیمتر آن دارای77تکه می باشد ودرنوع خودکم نظیراست . قسمت های تخریب شده اُرسی مسجد جامع سال1383 توسط حاج میرزاعلی قجری مرمت و بازسازی گردید .


* ضریح شاه سلیمان
* ضریح های بقعه شاه یحیی و بقعه زبیده خاتون هم گِره چینی های منحصر به فرد و بی نظیری داشت که در بازسازی های اخیر از بین رفت .



18- گله داری ( تولید شیر و فراورده های آن)

گله داری( گوسفندداری )شغل اصلی بسیاری از مردم سختکوش و زحمتکش شهر نراق در قدیم بود.
در انجام این کار کُل خانواده فعالیت داشتند.البته باید به شش دهه قبل بر گردیم تا بهتر با نحوه کار آشنا شویم. در اوایل تابستان که گوسفندان به منطقه ییلاق می رفتند اعضای خانواده دامداران هم به آن منطقه کوچ می کردند تا در امر خدمت رسانی کمک کار مرد خانواده باشند.

چون بهره برداری از گوسفند ان نیاز به زحمت داشت و این کاربه صورت انفرادی غیر ممکن بود. مناطق ییلاقی نراق شامل آبشتا،احمد آباد، نصرت آباد، مزرعه آقا، قنات و بطور کلی همه مزارع نراق برای گوسفند داری مناسب بودند. گوسفندان که از چِرا بر می گشتند در یک منطقه معمولا نزدیک آب نگهداری می شدند و بعد گوسفند ان شیری را از گله جدا می کردند و به " بره گاه " می بردند بره گاه نام محلی بود که مانند حصار بود یا به طور مصنوعی با شاخه درخت و چوب آن را درست می کردند و گله را می دوشیدند.


در شیر دوشی همه اعضای خانواده شرکت می کردند.یکی از فرزندان خانواده"بره ران" می شد به این صورت که گوسفندان را به محل شیر دوشی هدایت می کرد و آنها دوشیده می شدند. سپس شیر را به "بنه گاه" می بردند. در آن زمان فروش شیر به صورت امروزی رایج نبو د و زنان مجبور بودند که از شیر فرآورده هایی تولید کنند که قابلیت ماندگاری تا زمان فروش را داشته باشند که به این فرآورده ها اشاره کوتاه می شود :

1/18- پنیر

براى تولید پنیر مایه پنیر را به شیر اضافه می کردند تا شیر به صورت دلمه در آید.سپس آن را داخل یک دستمال سفید نخی که در زیر آن یک "توجِه"که همان کار آبکش را انجام می داد می ریختند و روی آن یک وزنه نسبتا سنگین می گذاشتد تا آب آن کاملاً گرفته شود و بعد به قطعات دلخواه می بریدند و آن را داخل "بَسّو" یا خمره مخصوص می ریختند و آب نمک هم اضافه می کردند و درب آن را با پارچه محکم می بستند ودر جای خنک قرار می دادند .




2/18- قیماق

از فرآورده های دیگر شیر بود به این صورت که شیر را می جوشاند و خامه آن را گرفته و روی "توجِه"پَهن می کردند و آفتاب می گذاشتند تا خشک شود و به شکل نان لواش خشک در آید . به این صورت حالت ماندگاری پیدا می کرد .




3/18- کَره ، ،ماست، دوغ، ،کشک و قره قوروت

این فرآورده ها در نراق در یک فرایند پشت سر هم درست می شد بدین شرح :

شیر را می جوشاندند و تبدیل به ماست می کردند؛ ماست در داخل مَشک می ریختند کمی آب اضافه می کردند و مَشک می زدند و از آن کَره و دوغ تولید می کردند؛ کَره را ذوب می کردند و روغن بومی می ساختند؛ دوغ را می جوشاندند تا عاری از میکروب شود وسپس داخل کیسه مخصوص می ریختند تا آب آن کاملا گرفته شود و باقیمانده را داخل کیسه به صورت گرد درست می کردند و آفتاب می گذاشتند تا خشک شود.

به این صورت کَشک درست می کردند و به آن کشک دوغ می گفتند چون از دوغ تهیه می شد؛ در مرحله بعد آب حاصل از دوغ را می جوشاندند تا غلیظ شود و به صورت ماده قهوه ای یا خاکستری سوخته در آید و به آن قره قوروت(سیاه کشک) و در نراق به قراقوروت می گفتند که هم مصرف طبی و هم چاشنی غذایی داشت .


توضیحات : بعضی ها معتقد هستند که در هنکام ساخت کشک و قره قورو ت باید مقداری آرد هم اضافه کرد . برخی نیز معتقدند ماست را هم مثل دوغ آبگیری کرد و آن را تبدیل به کشک نمود. ولی از آب ماست نمی توان قره قوروت درست کرد چون مانند دوغ فراوری نشده و گرما ندیده است .



4/18- ماست خیکی

برای درست کردن ماست "خیکی" ماست را داخل مَشکی می ریختند که حالت نَشت پذیری داشت و از پوست گوسفند طوری درست شده بود که جنس بسیار نَرمی داشت .ماست یا دوغ را داخل آن می ربختند ودرب آن را می بستند و آن را داخل یک "تغار" (ظرف سفالی بزرگ) یا تغاره قرار می دادند آب ماست یا دوغ از خیک نَشت می کرد و ماست کاملا سِفت و تا حدی نزدیک به نرمی خمیر می شد.


تقریبا شبیه ماست کیسه ای امروزی با این تفاوت که زمان ماندگاری ماست کیسه ای محدود و ماست خیکی نامحدود بود و حد اقل شش ماه زمان ماندگاری داشت. موقع مصر ف مقداری از آن را از خیک با فشار دست به طرز خاصی خارج مى کردند و یا به همان صورت یا رقیق با آب مصر ف می کردند چون تقریباً فاقد آب بود .

5/18- قاتق

قاتق که نراقی ها به آن قاتوق نیز می گویند غذای مختص چوپانان زحمتکش می باشد . یک فرآورده لبنی مخصوص که عطر و طعم دلپذیری داشت. از این فرآورده چوپان ها استفاده می کردند .


مایه اولیه آن ماست بود که داخل مَشک کو چکی می ریختند که به آن " خیگوله " می گفتند و چوپان ها با خود حمل و هر روز مقداری شیر به آن اضافه می کردند.


در حال حرکت خیکوله داخل توبره یا خورجین الاغ تکان می خورد و مخلوط می گشت ؛ درست کار مَشک زنی را انجام می داد . مقداری کَره هم تولید می شد که چوپان سختکوش نوش جان کرده یا گاهی اوقات به دوستان تعارف می کرد .


6/18- کال جوش یا کله جوش

یکی از بهترین غذاهای سنتی زنان زحمتکش شهر نراق ساختن کال جوش های طعم دار بود .



جهت درست کردن " کلجوش " کشک خشک را در کشک مالی می ریختند و کمی آب به آن اضافه می کردند و می سابیدند و با پیازداغ طعم می دادند و با مغز گردو و نان خشک محلی نراق مصرف می کردند .

7/18- مَشک زَنی

مَشک زنی یا به زبان محلی مردم نراق خیگ زنی از حرفه مردم فعال شهر نراق خصوصا گوسفند داران بود.
بدین صورت که ماست را داخل مَشک (جِلت) که به طرز ماهری طراحی شده بود و دارای دو دسته چوبی در طرفین داشت می ریختند و مقدار دلخواه آب به آن اضافه می کردند و به وسیله یک طناب آن را به یک سه پایه چوبی که از قبل طراحی شده بود می بستند.

سپس یک یا دو نفر مَشک را تکان می دادند و پس از ساعتی محتویات جِلت را از دهانه مخصوص خالی می کردند که شامل کره و دوغ می شد. کره را به روغن بومی تبدیل و دوغ آن را هم جوش آورده واز آن کَشک محلی خشک تهیه می کردند. با اختراع وسایل ماشینی این حرفه هم کمرنگ شد ولی در بین عده ای قلیل که اغلب در کوهستان ها به دامداری اشتغال دارند هنوز این سنت مرسوم است .


19- آسیاب دستی سنگی(دستاس-دست آس)

این آسیاب کوچک که در گویش محلی نراق به آن" دستاس یا دست آس " می گویند. به گونه ای طراحی شده که شامل دو سنگ دایره ای شکل می باشد که روی هم قرار می گیرند .


سنگ زیربن ثابت و دارای یک محور عمودی در مرکز می باشد وسنگ فوقانی متحرک و دارای سوراخی است که روی محور عمودی سنگ زیرین قرار می گیرد و دارای دسته چوبی است که سنگ را می چرخاند .


از بالا ی سوراخ غله را در آن می ریختند و با چرخش دستی سنگ متحرک و از راه خروجی بین دو سنگ مواد خرد شده به بیرون می ریخت. از این دستگاه در نراق حتی برای تولید لپه نیز استفاده می شد . نحوه کار به این صورت بود که نخود سیاه را داخل آن می ریختند و با چرخاندن سنگ نخود به لپه تبدیل می شد.

20- نجاری

حرفه ی نجاری از گذشته های بسیار دور در شهر نراق رواج داشته و مومنین زیادی به این هنر اشتغال داشته اند . اکثر نجارهای نراق علاوه بر درب و پنجره به ساخت ادوات چوبی کشاورزی اشتغال داشتند مانند "خویش"که با آن زمین را شخم می زدند.


یوغ(یو) که روی گردن الاغ یا گاو می گذاشتند و خویش را به آن می بستند. لَت(ماله صاف کن زمین) که بعد از شخم زدن آن را به جای خویش می بستند و یک نفر روی آن می ایستاد و در حال حرکت کردن گاو ها روی زمین کشیده می شد و زمین صاف می شد و براى آنکه آن فرد از روی لَت نیفتد دُم گاو را محکم می گرفت و اگر به جای گاو از الاغ استفاده می شد قسمت انتهای پشت الاغ را محکم می چسبید.


از کارهای دیگر نجارها تعمیر و بازسازی خرمن کوب (چُون) بود مانند گاوه های چوبی و سایر قطعا ت مورد نیاز دیگر .

مرمت و بازسازی درب های قدیمی که قفل آنها کُلون بود (کُلوندون). گلون یک وسیله چوبی مکعب مستطیل شکل بود که داخل آن یک جعبه قوطی مانند متحرک که دارای دو سوراخ در قسمت طرف بالا و داخل آن داشت و دارای یک کلید چوبی اِل مانند داشت که شامل دو دندانه چوبی بود .کُلون را داخل دیوار در سمت راست طوری جا سازی می کردند که موقع بستن با کلید که داخل کلون می رفت دندانه های چوبی داخل سوراخ های قسمت متحرک می شد و کِشو آزاد می شد و در پشت در که به صورت مخصوص درست کرده بودند قرار می گرفت و در بسته می شد و عکس این کار باعث باز شدن درب می شد.


لازم به ذکر است که دو در که به هم بسته می شد پشت درب سمت کلون یک تخته افقی قرار داشت که متصل به درب دیگری بود موقع کلون کردن کلون فقط رو یک در قفل می شد و آن درب دیگری را هم ثابت نگه می داشت .
البته درهای برخی از اتاق ها کلون های مخصوص داشتن که روی در نصب می شد و کارش شبیه کلون قبلی بود با این تفاوت که کلیدش به صورت افقی بود .در زیر این کلون یک چفت آهنی قرار داشت که در واقع موقع باز کردن کلون با کلید چوبی در دندانه کشو چوبی باز و در نهایت چفت آهنی را آزاد می کرد و موقع بستن چفث دو باره کلون به جای اولیه باز می گشت و چفت را قفل می کرد .
http://ghiasabadi.com/pep/wp-content/uploads/2009/10/wooden-lock1.jpg
از کارهای دیگر نجارهای شهر نراق ساخت دار قالی بود که مصرف زیاد داشت و تقریبا در هر منزلی یک دار قالی وجود داشت و دختران و زنان خانواده مشغول قالی بافی بودند .
ساخت برف روب که اصطلاح عامیانه در نراق بَرفروبه می گویند . این ابزار به صورت ماهرانه ساخته می شد وبا آن در زمستان برف پارو می کردند. این وسیله کار پارو را نیز می کرد و فقط براى بام های بدون لبه کاربرد داشت .
http://argemishijan.com/wp-content/uploads/2015/11/%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%86%D9%88%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%DA%AF-%D9%85%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86.jpg
ابزار دیگری که نجارهای نراقی می ساختند بوته کَن دستی بود که به آن گَوَن کَن هم می گفتند. دارای دو دسته چوبی حدود نیم متر بود که توسط یک زنجیر نسبتاً ضخیم به هم بسته می شدند. و موقع کَندن بوته زنجیر را به دور آن می پیچیدند و با حرکت عمودی چوب ها بوته یا گَوَن از زمین کَنده می شد .

ساخت کُرسی ؛ نردبان ؛ کُمد و ده ها ابزار و وسیله دیگر توسط نجارها ساخته و پرداخته می شد .

درب های منحصر به فردی هم توسط نجارهای هنرمند شهر نراق ساخته شده که هنرنمایی در ساخت آن کم نظیر و مثل گنجینه بود شامل : درب کاروانسراها – درب عصارخانه - درب حصار کربلایی مهدی– درب دروازه ها و ...

http://images.hamshahrionline.ir/images/2012/1/naragh15.jpg

در گذشته های نه چندان دور در محل حصار آبرام مغازه ی نجاری برقرار بود که به قهوه خانه شهرت داشت و مالک آن حاج عباس اکبری بود . مرحوم استاد نجف.... اهل ارمک و مرحوم استاد دخیل نجار حسینی اهل روستای نشلج با فرزندانشان به حرفه ی نجاری مشغول بودند . فرزند استاد دخیل به نام یدالله اکنون در تهران به شغل نجاری مشغول و خاطرات زیبایی از نراق و مردم باصفایش دارد .

اسامی نجارهای قدیم تا جدید شهر نراق عبارتند از :

- مرحوم محمد مبینی فرزند ... (پدر استاد غلامرضا)
- عبدالحسین تقوی فرزند ...
- مرحوم محمد علی حمزه ای فرزند علی
- مرحوم غلامرضا مبینی فرزند محمد
- مرحوم سید رضا حسینی فرزند سید باقر
مرحوم حاج محمد قجری فرزند علی اکبر مشهور به محمد شیخ-
- غلامرضا حمزه ای فرزند محمد علی
- حسین طالبی فرزند سلطانعلی
- علی رضایی فرزند رضانظر
- مهدی کمالی فرزند اسدالله(قسمتی از شغلش به نجاری گرایش دارد)
- حامد مرادی فرزند سلطانعلی
- غضنفر(مهدی) فروغی فرزند حسین
-



21- گلیم بافی (پَلاس)

گلیم بافی یکی از صنایع دستی مردم شهر نراق که در قدیم به آن اشتغال داشتند و اکنون مرکز آموزش فنی و حرفه ای نراق مشغول برگزاری کلاس های مربوطه است چند خانم مشغول فراگیری می باشند .



گِلیم یا پَلاس یکی از انواع صنایع دستی زیراندازی و پوششی است که از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند و یا دیگر چهارپایان اهلی بافته می‌شود. گلیم به شکل سنتی‌اش، معمولاً برای پوشاندن زمین، دیوار و یا رواندازی برای حیوانات باربَر استفاده می‌شود ولی امروزه به عنوان یک پوشش مدرن برای خانه‌های شهری نیز خریداری می‌شود .
ساخت گلیم مویی و خورجین هم در نراق برای مصارف شخصی تولید می شد .
مشهور ترین زن گلیم باف نراقی مرحومه خانم رضایی فرزند حسنعلی(همسر مرحوم ..... فرزند ...) بود و تنها فرزندشان حلیمه نام داشت .


22- نَمَدمالی

نَمَد نوعی بافته سنّتی زیراندازی است که با پشم تولید می‌شود. برای تهیه نَمَد (نَمَدمالی) عمل بافتن انجام نمی‌شود بلکه با ایجاد فشار و رطوبت و حرارت، موجب درهم‌ رفتن الیاف پشمی می‌شوند .


نَمَد مالی و ساخت کلاه نَمدی قدیم در نراق رواج داشته که اصطلاحا به آن کُلاچه می گفتند . نَمَد نراق بقدری در سطح منطقه مرغوب بود که یکی از اقلام جهیزیه عروس محسوب می شد . نیم قرنی است کسی نَمَدمالی در نراق را مشاهده نکرده است . مشهور ترین نَمَدمالی و ساخت کلاه نَمَدی را مربوط به مرحوم استاد علی اصغر مظفری فرزند... می دانند .

23- سَبدبافی

از صنایع دستی دیگر مردم شهر نراق سَبد بافی و تُوجه بافی بود که از تَرکه های مخصوص بافته می شد. از سَبد برای آذوقه دام نیز در قدیم استفاده می شد و تُوجه اندازه های مختلف داشت و معمولا گرد و دایره ای شکل بودند. از نوع تخت آن معمولا برای دَم کن برنج و نان بنده استفاده می شد . از نوع کمی مقعر مورد استفاده آبکش کردن برنج بود چون در آن زمان آبکش وجود نداشت .



یک نوع توجه نسبتاً بزرگ کمی مقعر وجود داشت که معمولا برای خشک کردن لَواشک، برگه زرد الو (ترشاله) و اَلگ (الگاله) ، جوزغند استفاده می شد به این صورت که اقلام یاد شده را روی آن گذاشته و یا پَهن می کردند و آفتاب می گذاشتند تا خشک شود. برای خشک کردن سَرشیر و تولید آن به قیماغ از این سبد ها استفاده می کردند. یکی از مومنینی که در حرفه سبدبافی فعالیت داشت مرحوم مصیب حمامی فرزند حسن بود .



24- دباغی(چرم سازی سنتی)

چرم‌سازی یا دباغی فن آماده‌سازی و پرداخت پوست حیوانات برای تبدیل آن به چرم است .
دباغ هم فراوری پوست و تبدیل آن به چرم برای تولید گیوه بود که پشم یا مو را با آب آهک با یک وسیله ای که به کمر می بستند وشبیه کاردک بود پشم یا مو را با آن از روی پوست می تراشیدند تا براق شود.

                                                                          مرحوم شکرالله ترابی

اغلب کفاشان نراقی مبادرت به دباغی می کردند ولی مشهورترین دباغ را می توان مرحوم شکرالله ترابی فرزند محمد نام برد که در یک فضای نسبتا تاریک در مغازه اش این کار را با زحمت انجام می داد .



25- گلاب گیری

تا سال 1338بوته های گل سرخ فقط در منازل وجود داشت و بصورت اندک و خانگی گلاب گیری می شد . در آن سال حاج حسین دستمالچی املاک حاج سید نظام اردهالی در نراق را کلا خریداری و توسط مرحوم حاج سید محمود غفاری اقدام به توسعه و رونق آنها نمود .



از جمله در دو باغ به نام های حاج آبا و حسین بزرگه اقدام به کِشت بوته های گل سرخ که از قمصر تهیه شده در سطح وسیع نمودند و از آن پس همه ساله گلاب گیری بصورت حرفه ای توسط گلاب گیران قمصری در محل دهنه آصف آباد نراق که آب فراوانی داشت انجام می گرفت . عطر و گلاب نراق به کاشان و سایر شهرستان ها صادر می شد . پس از آن تا مدتی گل ها را به کارگاه گلاب گیری در روستای محمد آباد انتقال می دادند .

اردی بهشت و خرداد شهر نراق را بوی معطر گل های سرخ فرا می گرفت . مزارع مختلف گلاب‌گیری رواج داشت . غیر از زنان و مردانی که به چیدن گل در زمین های کِشت خود مشغول بودند دانش آموزان مدارس نیز صبح زود از خواب بیدار می شدند و به گل چینی می پرداختند و در ازای آن پول دریافت می کردند و راس ساعت 8 صبح در مدرسه حاضر بودند .



در حیاط چندین منزل دیگ و دستگاه گلاب گیری، عرق گیری، عرق کِشی، گلاب کِشی ( تقطیر خانگی سنتی) بر پا می شد که نمونه های آن می توان منازل مرحومه معصومه بابایی فرزند سید قاسم – مرحومه دولت رزاقی فرزند صفرعلی – مرحومه ربابه اسکندر رستمی(دنیاران) فرزند اسکندر را نام برد . متاسفانه به تدریج در اثر خشکسالی و بی توجهی زمین ها و باغات گل از بین رفت .



عصر روز دوشنبه مورخ 27/3/93 کارگاه گلاب گیری سنتی عطر بهشت شهر تاریخی نراق با حضور جمعی از مسولین استانی ، شهرستان و شهر نراق افتتاح گردید . این کارگاه گلاب گیری توسط شهرداری نراق در راستای ایجاد درآمد های پایدار شهری ، توسعه زیر ساخت های صنعت گردشگری ، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی و کمک به اقتصاد کشاورزان نراقی و روستا های مجاور با ظرفیت تبدیل روزانه 1300 کیلوگرم گل محمدی به گلاب و اسانس احداث گردید .


     

تهیه کنندگان آقایان :      مرتضی علی آقایی          حسین عضایی            محمد عضایی

هر گونه استفاده از متون با ذکر نام منبع بلامانع می باشد .

سلحشوران شهر نراق از نویسنده شهیر جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق صمیمانه تشکر می نماید .

فعالیت این پروژه تحقیقاتی سه ماه به طول انجامید و به واسطه تشویق های بی دریغ به ساحت با برکت مردم غیرتمند شهرستان دلیجان به خصوص مردم شهر نراق تقدیم می داریم .



۹۵/۰۲/۰۴
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۲۵)

۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۷ محمد رضا علی آقایی
مثل همیشه عالی واقعا خسته نباشید
بسیار زیبا و عالی بود,
واقعا زحمات سایت سلحشوران در تهیه و نمایش این مطالب زیبا و در مورد تاریخ صنایع دستی.نراق قابل تقدیر و ستایش میباشد,
ای کاش مسعولین نیز تدابیری بیاندیشن تا اموال تاریخی نراق بیشتر از این به تاراج و چپاول نرود,
من شخصا بسیاری از منازل تاریخ نراق را مشاهده کردم که تحت عنوان بازسازی به ویرانه ای تبدیل شده اند و اموال تاریخ انها به سرقت رفتن,
بیایید تا دیر نشده فکری به حال شهرمون کنیم و نزاریم بیشتر از این مورد تهاجم سودجویان قرار بگیرد
با اهدای سلام
واقعا دستمریزاد.گزارش بسیار جالب و خاطره انگیز و غرور آفرینی است به تهیه کنندگان پر تلاش و علاقمند این گزارش حداقوت و تبریک می گویم و برایشان توفیق بیشتر آرزومندم .
۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۳ مرتضی علی آقایی
سلام خسته نباشید
آن علم که نافع است آموختنی است
آن سکه که رایج است اندوختنی است

آن زنده که کاری نکند مرده به است
آن شاخ که با ری ندهد سوختنی است

خدا قوت جناب عضایی ، مطالب ارزنده شما در مورد صنایع دستی نراق و تصاویر بسیار قشنگ ان خیلی از خاطره ها را در نراق زنده کرد و حوشحالیم که با چهره های صصمیمی و دوست داشتنی کسانی آشنا شدیم که زمانی مایه افتخار شهرمان بودند و در مشاغل مختلف هنر نمایی کردند .مطمئنا زنده کردن یاد و خاطر ات آنان برای نسل امروزی بسیارلذت بخش می باشد. از زحمات ارزشمند شما و همه کسانی که حضورشان در این پروژه مایه دلگرمی ما گردید و واقعا همکاری نمودند صمیمانه سپاسگزارم. خداوند یار و یاور تان باد.
۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۳۴ امید اصفهانی
سلام
صمیمانه ، بابت تمام زحمات بزرگواران تشکر و تقدیر میشود
امید است شاهد موفقیتهای، روز افزون شما باشیم
سپاس و دست مرزا، اجرکم عند الله
از زحمتکشان سایت سلحشوران شهر نراق ممنونیم .

پدر حاج شکرالله ترابی به نام محمد می باشد . لطفا اضافه نمایید
واقعا عالی دستتون درد نکنه.خسته نباشید ..اجرتون باسالار شهیدان...خیلی برای جمع اوری برنامه های سنتی قدیم نراق زحمت کشیدید....از اقایان مرتضی علی اقایی ومحمدوحسین اوضاعی کمال تشکر و قدردانی را دارم.....
بسیار جالب
خدا قوت برادران
با عرض سلام وخسته نباشی خدمت برادران اوضاعی وعلی آقایی ممنون از مطالب زیبا وجذاب شما'واقعا دست مریزاد
۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۴۵ یکی از همین حوالی
سلام به همه دوستان
بد نیست به پاس زحمات شبانه روزی این عزیزان و زحمات چندین ساله انها و اینکه توانسته اند نام نراق و نراقی را زنده و جاوید نگه دارند شادی روح همه آنها که دستشان از دنیا کوتاه شده فاتحه و صلواتی قرائت نماییم و برای زندگان هم طول عمری با عزت و تلاش و سرافرازی را از درگاه خداوند منان مسالت داریم
روحشان شاد و یادشان گرامی باد
سلام وخسته نباشی خدمت حسین آفاعضای محمدآقاعضای وآقای علی آقای که درجمع اوری این مطالب.وهنرهای پدران ومادران نراقی را زنده کردن وباعث شدن یادخاطرات آنها بین همه زنده بشه آنهای که بازحمت فراوان ومشقت مایحتاج زندگی خودشون را تهیه میکردن والان بین ما نیستن روح همشون شاد یادشون گرامی
من ازشما به پاس این همه تلاش شبانه روزی شما کمال تشکروسپاس گزاری را دارم .
سلام
مطالب و عکسای ارائه شده خیلی جالب بود استفاده کردیم وتشکر فراوان از تهیه کنندگاه این پست واقعا الان باید جوان های نراقی ببینن که قدیمی ها برای بدست اوردن روزی حلال چه سختی های که نمی کشیدن تا به بهترین نحو جنس های درجه یک دسته مشتری بدهن وبرای هر کاری ریسک پذیر بودن بدون اینکه از مشکلات بترسن ان شاءالله که ما هم بتونبم راه انها را ادامه دهیم و در برخورد با مشکلات جامعه عقب نشینی نکنیم ....روح همشون شاد .....
سلام و عرض ادب و احترام
واقعا یه دست مریزاد عالی خدمت تمامی دوستانی که در این سایت فعالیت می کنند.
در کنار تمام زحماتی که این دوستان عزیز و گرامی می کشند یاد و خاطره تمامی فعالیت ها و افرادی که در نراق عزیز زحمت کشیده اند زنده شد.
انشااله خدا خیرتون بده و یک خدا قوت جانانه تقدیم به شما
مثل همیشه عالی و خیلی خوب اطلاع رسانی کردید.
ممنون
سلام
باتشکر از برو بچه هایی زحمت کش سایت سلحشوران دست شما درد نکنه . عجبه اقای محمدعضایی عکس ازخودش گذشته
با عرض سلام؛
تشکر میکنم از آقایان عضایی بابت این همه زحمت و تلاش که برای جمع آوری این مطالب زیبا و جذاب کشیده اند. مثل همیشه، خیلی عالی بود. استفاده کردیم. انشاالله در تمامی مراحل زندگی موفق و سربلند باشید.
جناب اقایان عضایی باز هم دستمریزاد
از بابت زحمات طاقت فرسای انجنابان در معرفی بسیاری از هنرمندان و مصنوعات دستی و سنتی نراق که موجب تجدید خاطرات و احیای ارزشهای شهرمان نراق میشود بسیار سپاسگذاری میشود.
اینشاالله قدمهای شما همواره مستدام و موفق باشید.
از جهت یاداوری شایان ذکر است که اقای عزیز الله مظفری در حرفه گیوه دوزی و اقای امرالله نوروزی در حرفه جوشکاری و مرحوم حبیب الله حسنی از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت با وجود اینکه نابینا و روشندل بودند در رشته های دباغی و پنبه زنی و مرحوم استاد حسن شریفی در رشته گچ پزی و مرحوم لطفالله ایزدی و نوروز علی یوسفی در رشته تهیه خاک معدنی برای اندود کردن پشت بامها و اقای اکبر سبزه ای در رشته چله دانی و اقایان ...... در رشته مقنی گری و ... خدمات ارزنده ای به ما عنایت فرموده اند که بنظر میرسد ذکر انها از قلم افتاده باشد
خدا نگهدار.
۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۳۳ سید موسی موسویان
مطالب بسیار ارزنده بود. واقعا گرداوری این حجم مطلب و اطلاعات خیلی سخته. خدا قوت به همه شما. پایدار باشید
با سلام و عرض خسته نباشید خذمت همه ی عزیزانی که در ساخت این گزارش شرکت کردند امیدوارم همیشه موفق باشید خیلی مطالب جالب و ارزنده ی بود منون
عالی بود سپاس از این همه مطالب زیبا وجذاب
این تصاویر و مطالب نشانگر آرام بخش ترین دوران زندگانی در این دیار فراموش نشدنی را به هر بازدیدکننده القا می کند و افکار را بخوبی به گذشته می برد و این هنر برادران اوضاعی می باشد که شهره جهانی شده اند و جهانى را مسخر خود ساخته اند .
عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید شما
۲۰ آذر ۹۷ ، ۲۳:۰۰ سلحشوران شهر نراق

چَرم‌ سازی یا دباغی فن آماده ‌سازی و پرداخت پوست حیوانات از جمله گوسفند برای تبدیل آن به چرم است .


مشهورترین دباغ ها ؛ گیوه دوزها و کفاش های شهر نراق عبارتند از :


1- مرحوم شکرالله ترابی فرزند محمد

2- مرحوم غلام محمد عباسی فرزند ماشاءالله

3- مرحوم عباس طالبی فرزند علی

4- مرحوم محمد طالبی فرزند کریم

5- مرحوم غلامعلی طالبی فرزند علی

6- مرحوم سلطانعلی طالبی فرزند علی

7- مرحوم سید محمد میرکریمی فرزند سیدعباس

8- مرحوم سید علی میرکریمی فرزند سیدعباس


9- نفر بعد را شما بفرما و سعی کنید همیشه نام پدر افراد را ذکر کنید چون در نراق تشابه اسمی فراوان است .


آقا رضا مبینی نماینده شرکت فرش و قبلا هم کارگاه قالی بافی در منازل نراقی ها به صورت واحد داشت


مرحوم استاد غلامرضا مبینی فرزند محمد
Thanks for sharing your thoughts on سلحشوران
شهر نراق. Regards

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook