سردار کاظم محمودی نراقی گفت فردا شهید می شوم
عملکرد و
رفتارهای عده ای از رزمندگان در مقطع عملیات ها گواه بر این بود که ارتباط
معنوی زیادی با خدا داشتند و از تمام حرکات و سکناتشان مشخص بود که اینها
متعلق به این دنیا نیستند .
یکی از سلحشوران شهر نراق فرمانده دفاع
مقدس سردار کاظم محمودی بود که در زمان عملیات محرم شبی که با همه رفقا
نشسته بودند به راحتی اظهار نمود که فردا زنده نخواهم بود .
اینجانب
به عنوان ﭘسرعمه و دوست از او خواهش کردم با این سخنان روحیه دوستان را
تضعیف نکن . سردار کاظم گفت این اتفاق خواهد افتاد و فردا شب حدود ساعت 21
تاریخ 16 آبان 1361 در تاریکی شب خمپاره ای از ارتش متجاوز عراق نزدیک وی
فرود آمد و ترکش آن باعث آسمانی شدن و شهادت او گردید .
هدف مرحله سوم و آخر عملیات محرم با رمز یا زینب(س) تصرف همه بلندی های غرب حَمرین و جاده ها و مراکز مهم و ایجاد و تامین لازم برای جاده آسفالته چم سری ، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات – طیّب بود . در این مرحله ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات ، شرهانی و ابوغریب و همچنین تاسیسات نفتی حدود ۳۵ حلقه چاه نفت به تصرف نیروهای ایران در آمد .
پیکر مطهر
سردار کاظم محمودی از داخل خاک عراق با برانکارد از خط مقدم به عقب منتقل
گردید تا نهایتا در گلزار شهدای زادگاهش شهر تاریخی نراق خاکسپاری گردید .
راوی : آقای محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق
میگذرد کاروان، روی گل ارغوان
قافله سالار آن، سرو شهید جوان
در غم این عاشقان، چشم فلک خون فشان
داغ جدایی به دل، آتش حسرت به جان
خورشیدی تابیدی، ای شهید
در دلها جاویدی، ای شهید
میگرید در سوگت، آسمان
میسوزد از داغت، شمع جان
چون روید لاله از، خاک تو
یاد آرم از جان، پاک تو
یاد آرم از جان، پاک تو
بنگر چون شد، دلها خون شد، زین آتشها
از موج خون، شد لاله گون، دشت و صحرا
زین درد و غم، گرید عالم، ای شهید ما
از این ماتم، خون میگریم
ای یاران، ای یاران، سوزم از داغ غمی
داغ ظلم و ستمی
خون هر جانباز، میدهد آواز
جان فدای وطنم، خاک ایران کفنم
ای دریغا، لاله ما
گشته گلگون، خفته در خون
خورشیدی تابیدی، ای شهید
در دلها جاویدی، ای شهید
میگرید در سوگت، آسمان
میسوزد از داغت، شمع جان
شاعر: محمد(هومن) ذکایی متولد 1325 در نهاوند استان همدان
تابستان ۱۳۵۹