سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

هیمه چیست؟ هیمه به بوته های خشک بیابانی ، خار و خاشاک که به درد سوختن بخورد هیمه می گویند.همچنین به سرشاخه های خشک درختان ، چوب و چیله ، چوب خشک ، هیزم و فضولات خشک شده دام های اهلی نیز هیمه می گفتند. به کسی هم که کارش کَندن هیمه و جمع آوری آن بود هیمه کَن یا خارکَن گفته می شد.

گون فریدن

زمان قدیم در شهر نراق که هنوز بخاری نفتی و یا سیستم های گرمایشی دیگر رایج نشده بود مردم برای تهیه آتش کُرسی و تنور نانوایی خانگی از هیمه استفاده می کردند.
برای تهیه هیمه، اشخاص هیمه کَن صبح با الاغ و وسایل هیمه کنی خویش که شامل یک تبر مخصوص هیمه کنی و یک طناب مخصوص حَمل هیمه بود ، به مراتع می رفتند و بوته های خشک بیابان نظیر : کُلُو، جاز، گون خشک و بِرَک ، بوته های خشک دارای ساقه زیر زمینی و ... را می کَن٘دند و با یک دستکش چرمی مخصوصی که در گویش نراقی به آن آسّین ( آستین) می گفتند ، هیمه ها را جمع آوری می کردند و روی طناب  مخصوص هیمه کنی که دارای  شش قلّاک (حلقه )چوبی، ( ۴ قلاک در وسط و دو قلاک در طرفین ) بود به طرز ماهرانه می چیدند و برای وسط بار یعنی محل قرار گرفتن قلاّک های چوبی یک فضای کم یا فرورفتگی باز می گذاشتند.

سپس طناب را از چهار طرف بار می کشیدند و بار را می بستند. بعد الاغ را به پای بار برده و از یک طرف بار ، آن را بلند و روی  پالان الاغ قرار می دادند به طوری که قسمت فرورفتگی بار روی پالان الاغ می افتاد و تعادل بار را از دو طرف حفظ می کرد و به اصطلاح مرکز ثقل بار بود.
بعد آن را به شهر می آوردند و داخل یک انبار مخصوص که به آن هیمَّه دان می گفتند انبار می کردند. هیمه دان معمولا درهمه خانه های نراق حتی خانه های تاریخی هم وجود داشت و چسبیده به تنورخانه (محل پخت نان) ومَدبخ(مطبخ ) محل طبخ غذا یا آشپزخانه بود و در مواقع لزوم از آن استفاده می کردند. در نراق معممولا به جایی که تنور در آن قرار داشت مطبخ می گفتند.

هیمه دان همان طوری که از نامش پیداست فقط مخصوص انبار کردن هیمه هایی که از بیابان می آوردند نبود بلکه ، مواد سوختی مانند چوب ، چیله ، فضولات دام و به طور کلی هر چیزی که آتش آن قابل استفاده بود حتی تُوله بادام و گردو (پوست شکسته ) را در آن انبار می کردند.
در قدیم وسایل گرمایشی خانه ها معمولا کُرسی بود.کرسی وسیله ای بود که به جای بخاری برای گرما بخشیدن به فضای خانه و محل تجمع اعضا استفاده می شد و برای مردم بیشتر نماد با هم بودن را داشت و بهانه خوبی بود که اعضای خانواده و فامیل را دور هم جمع کند.حتی در شب یلدا جایگاه خاصی برای گذراندن شب چله و دور هم نشینی ها ، تجدید خاطرات و قصه گویی ها داشت.

برای کرسی لحاف مخصوص رنگی و مربع شکل با رویه قدک می دوختند و تزئین روی لحاف بستگی به سلیقه افراد داشت. روی کرسی یک چادر شب چهار گوش رنگی مخصوص از جنس قدک پهن می شد و روی آن را یک سفره از جنس  پلاستیک انداخته می شد تا با گذاشتن خوراکی و تنقلات و ... از نفوذ احتمالی آب بر لحاف و پارچه های روی آن جلوگیری شود. یا یک مَجُمَعَه مسی روی آن قرار می دادند. در معماری ایرانی خصوصا خانه های تاریخی نراق یکی از اتاق ها به نام " اتاق کرسی" معروف بود که دارای در و پنجره کمتری بود و در زمستان از آن استفاده می کردند.

تاریخچه جالب کرسی و نحوه استفاده از آن / مقاله و تحقیق

 در زیر کُرسی چاله ای به نام چاله کُرسی قرار داشت و کرسی را روی آن مستقر می کردند که مبادا تکان بخورد و ثابت بماند. اهل خانه هر روز با هیزم هایی که گفته شد آتش درست می کردند و داخل آن می ریختند. این هیزم ها و آتش معمولا تا ۲۴ ساعت کرسی را گرم نگه می داشت و روزی چند بار مادر خانه با کفگیر مخصوص که زیر مَعجَر کرسی قرار داشت  خاکسترها را از روی آتش چاله کرسی کنار می زد تا به آتش می رسید . به این کار به گویش محلی "هم زدن " کرسی می گفتند .
یعنی اینکه هر موقع حرارت زیر کرسی و آتش هیزم کم می شد یکی از افراد خانواده می گفتند: کُرسی را هم بزن !

5c29e001e9fc7_2018-12-31_12-53

گاهی هم مادرخانواده دیزی آبگوشت یا قابلمه تاس کباب را داخل آتش کرسی قرار می داد و با حرارت آتش آبگوشت یا تاس کباب پخته می شد. مادر بزرگ ها هم در موقع قلیان چاق کردن از آتش کرسی استفاده می کردند. معجر کرسی به چوب هایی گفته می شد که پایه های کرسی را از چهار طرف به صورت مربع کلاف می کردند وموقع نشستن زیر کرسی، پاها روی این چوب ها قرار می گرفت ومانع افتادن آنها به داخل آتش می شد. روز بعد که آتش کرسی تمام می شد ،خاکستر اضافی چاله کرسی را تخلیه و مجددا پر از آتش می کردند. آتش کرسی مخصوصا آتش فضولات دام ماندگاری بیشتری نسبت به هیمه های دیگر داشت.

زغال کرسی

معمولا کشاورزان و دامداران برای تهیه هیمه مورد نیاز مشکلی نداشتند چرا که به راحتی در دسترس آنها بود. چوب که از درختان خشک شده آنها تامین می شد و بوته های خشک بیابان هم به راحتی در دسترس آنها بود وفضولات حیوانی قابل تهیه بود بنابراین از این نظر مشکلی نداشتند. بقیه افراد هم مجبور بودند که هیمهٔ مورد نیاز خود را از افراد مخصوص که در تهیه و تولید آن فعالیت داشتند خریداری نمایند . این افراد هیمه را از بیابان می آوردند وچوب را هم از کشاورزان می خریدند و با اره معمولی و دستی قَد قَد(قطعه قطعه) می گردند.

چون اره برقی در دسترس نبود وچوب های درختان تنومند و کهنسال را با ارهٔ دو سَر به طول حدود یک و نیم متر که در دو طرف دسته چوبی عمودی داشت می بریدند .سپس با تبر مخصوص هیزم شکنی که در گویش محلی به آن " نَر تَبر" می گفتند خُرد می کردند.نَرتَبر یک تبر مخصوص فلزی بود که یک سر آن لبه تیز عمودی داشت و سَر دیگر آن صاف بود.هیزم شکن ها با لبه تیز آن چوب ها را خُرد می کردند و در صورت عدم امکان از گاوه های مخصوص فلزی که در گویش نراقی به آن "هُورَه" می گفتند استفاده می کردند.هوره ها را از یک طرف چوب با طرف صاف نرتبر که کار چکش را انجام می داد در چوب فرو می کردند و با پشت نر تبر روی آن می کوفتند.با انجام این کار شکافی در چوب انجام می شد.هوره دیگری را در ادامهٔ شکاف وارد میکردند و با اضافه کردن چند هوره و ضربه زدن به آن، در نهایت چوب شکسته می شد.

تاثیر سوخت های چوب و فضولات دامی در عفونت تنفسی

برای پخت نان نیاز به خُرد کردن چوب نبود. چوب ها را به همان صورت اصلی خود در تنور می گذاشتند وموقعی که تنور داغ می شد باقی مانده آنها را از تنور خارج و با ریختن آب روی آتش آنها، چوب های نیم سوخته را خاموش می کردند.
کسانی هم بودند که باقی مانده تنه درختان بریده شده در خاک را که باغدار رایگان در اختیار آنان می گذاشت با تحمل زحمت و مشقت چوب های آن را با اره و تبر هیزم شکن از زیر خاک خارج کرده و خاک زمین را برای باغدار پاک سازی می کردند و چوب های حاصله را هم به عنوان هیزم استفاده می نمودند.

از وسایل گرم کننده قدیمی دیگر هم بخاری هیزمی بود که هیزم را در قطعات مختلف در آن می ریختند و با سوختن آن خانه را گرم نگه می داشتند.
بخاری هیزمی هنوز هم درشهر نراق در جاهایی که چوب فراوان است کاربرد دارد و معمولان دامداران از این نوع بخاری ها استفاده می کنند. از منقل هم برای گرم کردن کرسی در قدیم برای اطاق هایی که چاله کرسی نداشت با ریختن آتش یا زغال درون آن کرسی را گرم نگه می داشتند.

با ورود بخاری های نفتی و متعاقب آن بخاری های گازی به بازار و وفور نفت و گاز در شهر نراق شغل هیمه کنی وهیزم شکنی از رونق افتاد. نان های سنتی و محلی هم تا دهه شصت در نراق توسط بانوان سخت کوش پخته می شد و با ایجاد نانوایی های صنعتی به پخت نان های سنتی هم خاتمه داده شد. در حال حاظر تعداد انگشت شمار از نانوایان قدیمی زن در نراق در قید حیات هستند که به کهن کسوت و قدیمی ترین آنها می توان به سیده فاطمه سادات موسوی فرزند سید ماشاءالله اشاره کرد.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر نراق آقای مرتضی  علی آقایی بابت تهیه این نوشته سپاسگزار می باشد .

۹۸/۰۲/۱۹
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۳)

با سلام
دیشب کتاب خاطرا ناصر الدین شاه را مطالعه میکردم چاپ 97 به کوشش محمد عبد امین به این نکته در صفحه 143 بر خورد نمودم : ناصر الدین شاه در سفر اول خراسان در دوشان تپه میگوید حاج محمد رضا نراقی به حضور رسید قند و گلابی آورده بودو ......
پاسخ:
حسین آقا درود بر شما

چون مطالب رئیس التجار حاج محمدرضا نراقی و فرزندش عمده التجار حاج محمد نراقی در نراق و همدان در حال جمع آوری است و نیاز به مستند داریم لطف کن تصویر صفحه 143 و جلد کتاب مطروحه را از طریق تلگرام یا هر گونه که صلاح دونستین بدست ما برسونین .

ممنون از لطف جناب عالی
مطالعه مطالب در خصوص نراق به آدم جون و حال میده

دمتان گرم با این همه زحمت
سلام
سعی میکنم چشم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook