سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۳۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . در نراق انواع گیاهان دارویی متفاوتی وجود دارد که بعضی از آنها مورد توجه مردم قرار دارد و تعدادی از آنها هنوز معرفی نگردیده یا مردم از فواید آن اطلاعات کمتری دارند .

دکتر محمد ترابی نراقی فرزند شهر دانایان و اهل مطالعه نراق کاربرد پزشکی و فواید گیاه بو مادران را گردآوری و به نظر علاقمندان رسانده می شود :

بو مادران گیاهی از خانواده کاسنی و چَتریان است که به آن  هزار برگ یا برنجاسف هم می گویند. طبع گیاه گرم و خشک  است. در طبیعت شهر زیبای نراق بیشتر گل زرد دارد. گیاهی است که ارتفاع ۲۰ تا ۹۰ سانت را دارد و بیشتر در کوهستان رویش دارد .

برگها بدون دمبرگ  و پوشیده از کرک ؛ و زمان گل دهی اردیبهشت  تا خرداد ماه است.اکثر در سنگها رشد می کند و گیاهی کم توقع  است. قسمت مورد استفاده گلها هستند.بیشترین مصرف  آن  بین خانمها رایج است و آقایان ضرورت استفاده از آن را ندارند .

گیاه بو مادران نراق : تنظیم کننده  هورمونها ، ضد دل پیچه ، ضد التهاب ؛ تقویت تخمدان؛ضد کیست و فیبروم؛رفع بواسیر؛ کاهش دهنده قند خون؛ضد تشنج؛ تقویت گوارشی؛ ضد نفخ ؛ و روغن  آن  ضد گرفتگی  عضلات است. قاعده آور در خانمها هم است .

مصرف آن  به صورت دم کرده  یا از عصاره  و عرق  آن  استفاده می شود . گیاه چند ساله و ساقه آن تا ارتفاع ۹۰ سانتیمتر ایستاده با رگه های کند با غده های منقوط با کرک پوش فشرده و یا کوتاه انبوه تا ارتفاع 20 سانتی متری تقریبا بدون کرک وجود دارد .
گل آن سفید یا سفید متمایل به زرد ، یا سفید متمایل به ارغوانی ، مجتمع در کپه های کوچک به صورت  توده ای دیهیمی و متراکم ، گلچه های زبانه ای  کوتاه تر از نیمه طول گریبان ، گریبان تخم مرغی ، کرک دار ، دارای براکته هایی با حاشیه کم رنگ ، قهوه ای یا تقریبا سیاه می باشد .

از کلیه قسمتهای این گیاه ، بوی قوی استشمام می شود و قسمت مورد استفاده این گیاه ، سر شاخه گل دار و برگ آن است که طعم تلخ و بوی  تندی دارند .
خواص درمانی : بومادران دارای اثر مقوی ، ضد تشنج  ، رفع بواسیر ، قاعده آور ، بند آورنده خون  و التیام دهنده  زخم و  جراحا ت است . دم کرده سر شاخه گل دار بومادران ، در رفع گاستریت های حاد و مزمن ، رفع نفخ و ترش کردن غذا ، اثر نافع  ظاهر می کند و سوء هضم های ناشی از نفخ را از بین می برد .

بومادران به علت دارا بودن تانن و مواد تلخ و عطری ، بر روی سلسله اعصاب و قلب نیز اثر می نماید بطوری که در موارد درمانی مختلف مانند خستگی عمومی ، ضعف قلب ، ورم ماهیچه های دل و همچنین در بیماری های عصبی مانند ضعف اعصاب ، هیستری ، صرع و قلنج های تشنج آور نتایج مفید می دهد. بومادران بر اثر قابض بودن ، در رفع ترشحات زنانگی ، بند آوردن خون ، رفع اخلاط خونی، بواسیرهای خونی و اسهال های ساده اثر معالج دارد و چون در این گونه موارد به طور قاطع عمل می کند ، اعتقاد مردم نسبت به ان در طی قرون متمادی همواره زیاد بوده است.

در استعمال خارج ، شیره تازه یا دم کرده آن در آب ، اثر التیام دهنده زخمها ، اولسرها ، خراش و شکاف پوست بدن ، ناحیه مقعد و نوک پستان دارد . اسانس بومادران ، از داروهای موثری است که دردهای عصبی و همچنین رماتیسمی را آرام می کند. در قدیم ضماد بومادران یعنی برگ های تازه آن را که با روغن ترمس ( باقلای مصری ) مخلوط بوده ، بر روی محل کچلی یا روی صورت مردان جوان برای رویش مو قرار می دادند. جوشانده سرشاخه گلدار آن برای رفع دردهای قاعدگی مفید است. ضماد بومادران برای درد سینه و انواع سردرد استفاده می شود.
خوردن آن با عسل انواع کرمهای معده را بیرون می کند . برای ساکت شدن نیش حشرات ضماد بومادران را در محل گزیدگی گذاشته شود. برای بند آمدن خون دماغ عصاره بومادران را داخل بینی بچکانید.

عوارض جانبی : با وجودی که بومادران جزو گیاهان با حداقل عوارض جانبی است لیکن ممکن است بطور محدود باعث درماتیت شود ،درصورت ایجاد حساسیت مصرف دارو باید قطع گردد.

پراکندگی جغرافیایی در ایران :اراک- دلیجان – نراق - گرگان – آذربایجان شرقی و غربی – کردستان – کرمانشاه – ایلام – همدان – لرستان – اصفهان – یزد – چهارمحال و بختیاری – فارس – کرمان – بوشهر – هرمزگان – سیستان و بلوچستان – سمنان - تهران

از جناب دکتر محمد ترابی نراقی میکروبیولوژیست و مشاور گیاهان دارویی ، مولف و نویسنده از بابت تهیه و جمع آوری فواید گیاه بو مادران شهر نراق سپاس گزاریم .

۳ نظر ۰۹ مرداد ۹۹ ، ۱۵:۴۸
سلحشوران شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ الحَمدُ للهِ الَّذِی أَحَلَّ التزویج والنکاح وَ حَرَّمَ الزِّناء وَ السِّفاحَ و جعل من کل ........... وهو بالمنظر الاعلی والصلوه والسلام علی محمد وآله اجمعین.

بعد حمد والصلاه غرض از چهره آرائی عروس این دیباچه دلکش و مرغوب و مدّعا از جمله بندی عذار عذرای این صفحه فرحبخش میمنت اسلوب آنستکه فردانیت مختص ذات پاک اقدس قدیم ذوالجلال است جلّت عظمته که صاحب جبروتش از خس و خار علایق مناکحه ومناسله منزه و منزویست و دامن وجودش از لوث و آلایش تزویج و تولید مقدس و معزی است . الذی لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً احد. وحدانیت مختص وجود واجب الوجود .. اوست.
که ... مزینه افلاک را برای نظاره ساکنان خاک از جمله گاه .... به جلوگاه بروز و ظهور آورده و به لباس هستی ملبوس و اطفال موالید را از مشیمه عدم تبدیل قافله قدرت
الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ ......وَلَدًا و بعد از این ........... نهایت وضوح و ظهور داد این است که چون قوام سلسله هستی اهل عالم به مزاوجت مربوط و دوام‌و اساس بقاء بنی آدم بمناکحت منوط است و به مضمون آیه
وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ ۚ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
 و به قول نبی الامی
النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی‏
در احسن زمان وابرک اوان عقد مناکحت دائمی و ربط مزاوجت همیشگی واقع شد فیمابین الشباب العاقل البالغ الرشید و هو عزت و سعادت آثار آقا میرزا غلام محمد خلف صدق عالیحضرت آقا محمد جواد نراقی رئیس پُستخانه نراق والحره المخدره العاقله البالغه الباکره الرشیده هی المسماه نقلی خانم بنت مرحمت و غفران پناه آقا محمد ابراهیم تاجر نراقی بالصداق المعین والکابین المبرهن مبلغ سیصدو یک تومان نصف یکصدو پنجاه تومان و پنج ریال فض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه قِران جدیدالضرب عددی بیست و چهار نخود وزن که دو قلم‌ اول به عهده ناکح و مابقی موهوبی ابوی ناکح میباشد.
هدیه کلام الله مجید یک جلد  دو تومان.
نقد مافی الذمه زوج بیست تومان.
طلا حمراء موهوبی والد ناکح پنج ‌مثقال بیست تومان.
رخوت ملبوس موهوبی والد ناکح دو دسته پانزده تومان.

مسینه آلات ساخته شده بوزن شاه موهوبی والد ناکح پنج من بیست و پنج تومان.
رختخواب موهوبی والد ناکح یکدسته پنج تومان .
فرش اطاق از قالی موهوبی والد ناکح یکدسته پنجاه تومان.
گوسفند من جنسین موهوبی والد ناکح هشت راس بیست و پنج‌تومان.
ماده گاو سلیمه الاعضاء‌موهوبی والد ناکح یک راس سیزده تومان.
فیمت ملک که ابتیاع نماید بر ذمه ابوی ناکح شصت تومان.
همگی و تمامی یکدانگ ‌مشاع از جمله سه دانگ‌ مفروز از خانه مالکی و مسکونی ابوی ناکح‌ مشهور به خانه آقا ملا محمود رحمت الله علیه از سمت آفتاب رو به استثنای آنچه جدید البنا هست آنچه سابق بوده موهوبی والد ناکح مع ممر و مدخل و مشاع وچاه آب و باغچه و‌مستراح و کلما یتعلق بها بقدرالحصه شرعیه قیمت یکدانگ شصت و شش تومان
مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه اسلامیه مشتمله علی الایجاب والقبول الصادرین عن وکیلهما بعد ثبوت وکالتهما والصداق المرقوم کلا فی الذمه الزوج فامالصداق عینا فلها التصرف منی شائت و اینما طلبت و دینا تودیه الیها عندالطلب لیلا اونهارا سترا اوعلانیه و قد وقع العقد المبارک

حاشیه قباله عقدنامه :
بسم الله تعالی شانه العزیز
لقد صدر الایجاب علی منهاج الشرع المستطاب من المنده والمآب عن وکالت عنها علی الصداق المرقوم بعد اعتراف اب الزوج لما رقم فی الوریقه حره الاحقر فی دوازدهم شهر شعبان المعظم سنه 1333
12 شعبان 1333(برابر با 3 تیر 1298)
 مهر عبده الراجی محمد ابن محمدرضا
لقد صدر العقد المبارک المیمون .... وکالت عن الزوج المزبور علی الصداق المسطور حره الحقر. مهر عبده محمد ابن رضا
وقد وقع العقد المبارک المیمون فی یوم جمعه دوازدهم شهر شعبان المعظم من شهور توشقان ئیل(سال خرگوش) سعادت دلیل مطابق هذه سنه توشقان ئیل(سال خرگوش) یکهزار و سیصدو سی و سه هجری(12 شعبان 1339 هجری قمری) اللهم الف بینهما و بارک عقدهما و عام نسلهما


از جناب آقای جواد تیموری فرزند نعمت اله بابت ارائه تصویر عقدنامه پدربزرگش مرحوم میرزا غلام محمد خَلف محمد جواد نراقی رئیس پُستخانه نراق و مادربزرگش مرحومه نقلی بنت محمد ابراهیم تاجر نراقی قدردانی می کنیم . 

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی عقدنامه غلام محمد تیموری و همسرش سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۹ ، ۱۵:۲۹
سلحشوران شهر نراق

در یکی از روزهای جنگ تحمیلی قرار بود یک فروند هواپیمای اُورهال شده‌ از صنایع هواپیمایی را تحویل بگیریم و به شیراز ببریم. این اقدام همزمان بود با زمانی که دو هواپیمای مسافربری را به عراق بردند.پس از تحویل گرفتن هواپیما آن را به رمپ نظامی انتقال دادیم.


فردای آن روز به ما ماموریت داده شد که ابتدا به اهواز و سپس به شیراز برویم.قبل از روشن کردن هواپیما یکی از مسئولین عملیات سه نفر که به لباس نظامی ملبس بودند را آورد و گفت که این سه نفر را به شیراز ببریم و برگه ماموریت هم داشتند.
ما گفتیم مسافر یا مامور باید از طریق ترمینال مسافر مانیفست شوند.آن شخص آنها را به ترمینال برد و به ما گفت منتظر باشیم تا برگردند.این جریان را ما بعدا شنیدیم که زمانی که آن سه نفر به ترمینال می رفتند ماموران گیت بازرسی به آنان مشکوک می شوند و از چمدان آنان مقادیر اسلحه و مهمات کشف و ضبط می کنند.

از طریق عملیات به ما اجازه پرواز داده شد و به محض بلند شدن از فرودگاه مهرآباد، در پایگاه و شهر شایع شده بود که منافقین هواپیما را ربوده  و به سمت عراق می برند ولی ما بی خبر بودیم.  در حین پرواز از ما درخواست شد به سمت شیراز تغییر مسیر دهیم .پس از تماس با مرکز کنترل فرودگاه شیراز با حرف های ضد و نقیض برج مراقبت روبرو گشتیم ولی ما هنوز از جریان خبر نداریم.زمان فرود در فرودگاه شیراز دیدیم که دو طرف باند فرودگاه را نیروهای نظامی و انتظامی محاصره کردند.

پس از پارک هواپیما مشاهده کردیم که افراد مسلح به سمت هواپیما می آیند، بعد از بلند شدن هواپیما از مهرآباد در پایگاه و شهر اعلام شده بود که منافقین هواپیما را ربوده و به سمت عراق می برند ولی ما بی خبر بودیم آنها با خود فکر کرده بودند ما منافقین را دستگیر کرده و به شیراز بردیم. پس از پیاده‌ شدن تازه فهمیدیم که آن سه نفر چقدر با همدستان خود هماهنگ بودند ولی به خواست خدا همه چیز به خوبی و خوشی پایان یافت .


راوی : مهندس پرواز ، بازنشسته نیروی هوایی ارتش ، آقای نوروز علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق

۱ نظر ۰۸ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۳۵
سلحشوران شهر نراق

بیع نمود و بفروخت شرطاً و خیاراً عالیقدر آقا ابراهیم خلف مرحوم آقا نصرالله نراقی به عالیجناه آقا حسن خلف صدق آقا نصرالله یوسفی من القصه همگی و تمامی ششدانگ یکدرب اطاق واقعه در خانه درویش علی شهره فی محله سفلا که واقع است همان اطاق در تحت بالاخانه آقا حسین درویش علی(غلامحسین مرشدی فرزند درویشعلی نراقی) با کافه ملحقات و منضمات و ممر و مدخل ‌و مشاع و غیره دون استثنائی از آن به مال المبایعه مبلغ پنج‌تومان قِران نقد رواج المعامله ایران و مال المبایعه نقد اخذ و قبض شرعی گردید و سایر شروط در مبایعه از قبض و اقباض و غیره جمیعاً بر وجه لزوم معمول و مرعی گردید و مبایعه صحیحه شرعیه واقع و حاصل شد و در ضمن العقد شرط شرعی شد که چنانچه بایع شارط از تاریخ ذیل لغایت مدت پنج ماه تمام دیگر رد ثمن را بسوی مشتری مرقوم نمود مختار و قادر بر فسخ مبایعه شرطیه بوده باشد والّا بیع لازم و خیار ساقط خواهد بود و بعد بایع مزبور باجاره شرعیه قبول نمود بیع مسطور را از مشتری مرقوم در مدت المعلوم بمال الاجاره صد دینار که در آخر مدت برساند .
و کان ذالک التحریر فی بیستم شهر شعبان 1348
20 شعبان 1348(برابر با 1 بهمن 1308)

بازخوانی حاشیه سند :
اعترف بما رقم فیه لدی
حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)
به مراتب متن شهادت دارم
هدایت الله رضوانی(فرزند محمد حسین)
حضور یافت عفت پناه صبیه مرحوم آقا غلامرضا(شوکت خانم) عیال بایع مرقوم در متن هی المسماه شوکت خانم و بعد الحضور بالطوع والرغبه تنفیذ و تجویز مبایعه در متن را نمود و اقرار به صحت او نمود که مرا حرفی در این مبایعه نیست و مبایعه متن صحیح است و ممضی است بتاریخ متن 1348
اقرب بما رقم فیه بعد اعتراف الزوج لدی الخاطی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش مِلک در 93 سال قبل سپاس گزار می باشد

۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۳
سلحشوران شهر نراق

خداوندا به دادم رس که من آشفته افکارم

درون کلبه احزان کنون من سخت بیمارَم


عنانم را به دست نفس دادم بنده اش گشتم
کجا با نفس می جنگم  کجا من مرد پیکارم


زبانم همچو شمشیر است  زهر آلود و خون آشام
به ظاهر نزد مردم من گُلی زیبا و بی خارم


ز ترس آنکه افتد پرده و رسوا شَوم روزی
به یاد کارهای خود عجب از خویش بیزارم


به مردم گفته ام عمری است از شیطان گریزانم
به شیطان گفته ام ای دوست من مشتاق دیدارم


درون چاه غفلت ترس آن دارم شبی افتم
چراغی نیست تا روشن کنم من محفل تارم


خدای  مهربان من تو ستاری و غفاری
کنون با گریه می گویم گره بُگشای از کارم


علی اینک پناه بی پناهان خواهشی دارم
اگر چه من بَدم هرگز مکن افشا تو اسرارم

 

شاعر : علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

۰ نظر ۰۷ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۴۲
سلحشوران شهر نراق

مبلغ دوازده تومان که عبارت از یکصد و بیست ریال است وجه نقد از مال خالص عمده التجار آقامیرزا محمود معتقدی خلف ارجمند جناب آقا میرزا محمدرضا معتقدی نراقی دین ثابت و لازم است شرعاً بر ذمّه و رقبه عالیشان آقا محمد ابراهیم ابن مرحوم آقا نصرالله عبدالرحمن نراقی که ان شاءالله الرحمن وجه مرقوم را ابتدا از تاریخ ذیل الی انقضاء مدت پنج ماه تمام دیگر بدون مسامحه اداء و کارسازی نماید ، و مرهون مبلغ مزبور نمود که منفک نشود الّا به اداء جزء به جزء دین همگی و تمامی سه دانگ از ششدانگ یکدرب خانه موروثی خود را مفروزاً(پراکنده و جداکرده) که عبارت است از یکدرب اطاق سفیده شهره با پس اطاق آن و بوم جنب پس اطاق
حدّی بباغچه،
حدّی به کوچه،
حدّی به خانه ورثه صادق محمود ،
حدّی به شارع و فضای خانه و باغچه و مستراح
و ممر و مدخل و کلما یتعلق بها از هریک بقدرالحصه سه دانگ جزء همان بوم و باغجاه شهره و در ضمن راهن مرقوم مرتهن مزبور را وکیل در حیات و وصی در ممات خود نمود که در صورت حلول اجل و عدم ردّ دین مرهون مزبور را به قیمت راغب بُشری به معرض بیع درآورد، وجه خود را برداشته رجوع به کم و زیاد آن ننماید و صیغه مراهنه صحیحه شرعیه مشتمل به جمیع شرایط و مراتب مزبوره بینهما جاری شد . بتاریخ عزه شهر رمضان المبارک 1351
1 رمضان 1351(برابر 8 دی 1311)

بازخوانی حاشیه صفحه اوّل سند :
پس از ممضی مدت مرقوم‌ و اداء مبلغ سه تومان از وجه مرقوم در متن و ابقاء‌ نه تومان( نصف چهل و پنج ریال) مجدداً حضور یافت راهن مرقوم در متن و مرهون مرقوم در متن را بشرایط متن به مراهنه گذارده نزد داین که چنانچه از حین التحریر الی پانزده ماه تمام دیگر اداء جزء اخیر دین را ننماید داین مزبور .... متن عمل نماید . بتاریخ عزه شهر صفر المظفر 1352
1 صفر 1352(برابر 5 خرداد 1312)
پس از ممضی مدت مزبور ..... و عدم رد دین بسوی داین مرقوم در متن و بقای مراهنه حضور یافت راهن مرقوم در متن و تجدید معامله هامش را نمود مبلغ چهار تومان بمبلغ مزبور افزود که جمعاً سیزده تومان ( نصف شصت و پنج ریال) را از حین تحریر الی مدت یکسال تمام بیوی داین مرقوم بپردازد در صورت حلول اول و عدم رد دین داین مزبور به مراهنه خود کما فی .....عمل نماید و صیغه مراهنه صحیحه شرعیه بینهما جاری شد . و کان التحریر فی عزه شهر جمادی الاولی مطابق سنه 1353
1 جمادی الاول 1353(برابر 21 مرداد 1313)
حضور یافت متعلقه راهن(رهن گذارنده) متن مسماه شوکت خانم صبیه مرحوم آقا غلامرضا و تنفیذ و ..... متن را نمود بتاریخ متن 1351
اعترف الراهن و زوجیه به جمیع مارقم فی المتن والهامش 1351

 بازخوانی پشت سند :
پس از مضی مدت مرقوم ..... دین بسوی داین و بقاء مراهنه کما رقم فی الظهر حضور یافت راهن مرقوم در ظهر و تجدید معامله ظهر را نمود مبلغ دو تومان بمبلغ ظهر افزود که جمعاً پانزده تومان را ابتدا از تاریخ ذیل الی انقضاء مدت نُه ماه تمام دیگر بسوی داین بپردازد و در صورت عدم ردّ دین داین مرقوم بمراهنه خود رجوع نماید . و کان ذالک تحریراً فی عزه شهر جمادی الاولی سنه 1354
1 جمادی الاول 1354(برابر 9 مرداد 1314)
پس از مضی مدت مرقوم فوق و عدم ...... داین و بقاء مراهنه کما رقم والظهر حضور یافت راهن مرقوم در ظهر و هو آقا محمد ابراهیم و تجدید مراهنه در ظهر را نمود که از تاریخ ذیل الی انقضاء مدت شانزده ماه تمام دیگر مبلغ پانزده تومان فوق را در حق داین(بستانکار) بدون مسامحه مسترد دارد و در صورت عدم ردّ دین داین مرقوم رجوع بمراهنه نموده به معرض بیع در آورد و پس از فروش رجوع به کم و زیاد آن نماید . و کان ذالک تحریراً فی عزه شهر صفر المظفر سنه 1355
1 صفر 1355(برابر 3 اردیبهشت 1315)
رحمانی و مبلغ بیست و پنج ریال نقد به حساب داین کارسازی داشته و مراهنه مزبور متن را از تاریخ عزه جمادی الثانی1356(برابر 18 مرداد 1316) به مراهنه گذارد الی مدت هشت ماه تمام بمبلغ دوازده تومان و پنجهزار که در انقضاء مدت بدون عذر و مسامحه کارسازی دارد و چنانچه در انقضاء مدت کارسازی نداشت دائن حق دارد که مراهنه مزبور را به قیمت عادله بفروش رسانیده به کم و زیاد رجوع نماید . عزه جمادی الثانی سنه 1356
1 جمادی الثانی 1356(برابر 18 مرداد 1316)
محمد ابراهیم رحمانی به مراتب ذیل اقرار کرد
نصراله یوسفی نراقی(فرزند آقاعلی)
مجدد حضور یافت راهن مرقوم محمد ابراهیم‌ رحمانی نراقی در تاریخ عزه شهر صفر 1357(برابر 13 فروردین 1317) و با عدم ردّ دین بسوی مرتهن تجدید مراهنه نمود الی مدت چهارده ماه به اجاره مبلغ ده ریال که مجموعاً میشود یکصدو سی و پنج ریال که در موعد مقرر کارسازی نماید و چنانچه نرسانید مرتهن مرقوم‌ وکیل در حیات و وصی در ممات است که مرهون مزبور را بفروش رسانیده رجوع به کم و زیاد ننماید .
تاریخ فوق 1357
بمراتب متن شهادت دارم
امضاء‌ حسن نراقی
 ابراهیم رحمانی بمراتب ذیل اقرار نمود
نصرالله یوسفی نراقی(فرزند آقاعلی)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قباله فروش خانه موروثی 90 سال قبل سپاس گزار می باشد .

 

۰ نظر ۰۷ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۶
سلحشوران شهر نراق

لشکر فاطمیّون یک نیروی شبه نظامی وابسته به نیروی قدس سپاه متشکل از شیعیان افغانستان است . این لشکر متشکل از داوطلبان افغانستانی است که برای اعزام به سوریه و جنگیدن در کنار نیروهای دولت بشار اسد علیه دشمنان بسیج شده است .

این گروه در ۲۲ اردیبهشت  ۱۳۹۲ با ۲۲ نفر در منطقه زینبیه سوریه اعلام موجودیت کرده و بعد با نام لشکر فاطمیّون و با نام عربی لواء فاطمیّون شناخته می‌شود.
بنیانگذار این گروه علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد تاریخ ۹ اسفند ۱۳۹۳ در منطقه تل قرین نزدیکی مرزهای فلسطین همراه با معاونش رضا بخشی ملقب به فاتح توسط موشک که از هواپیمای بدون سرنشین اسرائیل شلیک شد به شهادت رسیدند .

۱- شهید محمد براتی فرزند امام علی  متولد 1362 شهادت۱۳۹۶/۰۸/۲۲  المیادین دیرالزور سوریه - محل دفن گلزار شهدای شهر نراق

۲- شهید هاشم شریفی فرزند خادم حسین متولد 1351 شهادت  ۱۳۹۴/۰۵/۱۳  سوریه - محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان

۳- شهید محمد جواد حسنی فرزند محمد صادق متولد 1363 شهادت    ۱۳۹۳/۱۲/۱۲ -سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


4- شهیدسید حسین حسینی فرزند سید طالب متولد 1364 شهادت  ۱۳۹۳/۰۲/۱۳ - سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۵- شهید ناصر شفایی فرزند محمد داود متولد 1375 شهادت  ۱۳۹۴/۱۱/۱۲  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۶ -شهید علی علیزاده فرزند محمد شرف متولد 1370 شهادت  ۱۳۹۴/۱۱/۰۸  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۷ - شهید عبدالله کریمی فرزند  محمد امین متولد 1373 شهادت  ۱۳۹۵/۰۱/۲۸  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۸ -شهید  بوستان صالحی فرزند محمد رضا       
 
۹ -شهید نیک محمد محمدی فرزند ابراهیم
        
۱۰ -شهید سردار جعفری  فرزند حسین بخش      
 
۱۱ -شهید  علی کریمی فرزند حیدر متولد 1363 شهادت  ۱۳۹۴/۰۷/۲۷  سوریه -

محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۲ -شهید احمد احمدی فرزند اسحاق  متولد 1362 شهادت  ۱۳۹۴/۱۱/۲۴  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۳ - شهید حسین رضایی فرزند محمد رضا  متولد 1374 شهادت  ۱۳۹۵/۰۱/۲۱  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۴ -شهید مصطفی حصاری  فرزند خداداد متولد 1374 شهادت  ۱۳۹۵/۰۱/۱۲  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۵ - شهید محمد داود خادمی  فرزند علی حسن  متولد 1370 شهادت  ۱۳۹۵/۰۲/۲۷  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۶- شهید عسگر عبدلی فرزند عبدل  متولد 1360 شهادت  ۱۳۹۵/۰۵/۱۶  سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


۱۷ - شهید غلامحسین رحیمی  شهادت  تیر ۱۳۹۶   سوریه -
محل دفن گلزار شهدای شهر دلیجان


18-


ضمن تشکر ، از جناب عالی هم درخواست می شود اطلاعات سایر شهدا را معرفی تا به لیست اضافه شود . 


شادی روح مطهر شهیدان مدافع حرم شهرستان دلیجان صلوات

۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۵۴
سلحشوران شهر نراق

هوالمالک بالاستحقاق
و بعد با تحقق کافه شرایط صحت حضور یافت عزت آثار نتیجه الاعیان والتجار آقا میرزاعباس خلف مرحمتشان مرحوم معاون التجار نراقی(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) و بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عالیقدر آقا نصرالله ابن مرحوم آقا محمدحسن نراقی تمامی مجری المیاه یک ربع از یکطاق از جمله بیست و چهار طاق آب قنات لاستان واقعه در طاق پنجم فی قصبه نراق غنی عن التحدید والتوصیف با کافه ملحقات و منضمات آن به ثمن مال المبایعه مبلغ پنجاه و چهار تومان (نصف بیست و هفت تومان) فض قِران ده عدد یکتومان ماخوذ حین العقد ماحذف الشرعی و بایع مرقوم‌ پس از اخذ مال المبایعه مبیع مرقوم را تاماً کاملاً از ید تصرف خود اخراج نموده به تصرف مشتری داد و به ملکیت او قرار و استقرار یافت .
پس الیوم‌ به مقتضای مارقم تمامی مبیع مرقوم ‌حق صرف مشتری مزبور است و احدی را به هیچ وجه من الوجوه در آن حقی و بهره ای باقی نمانده بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف واخذ و استرداد مال المبایعه علی رسم القباله معمول و مرعی گردید وصیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه جامع جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان باسقاط جمیع خیارات سیماً خیارالغبن ولوکان فاحشاً بل افحش ولو بضعف الثمن بل از ید والزام‌ بر بایع که احیاناً چنانچه فسادی در مبیع ظاهر شود یا مستحقاً للغیر برآید و بثبوت شرعی برسد کلاًام‌ بعضاً عیناً او منفعتاً را بنحوی از عهده برآید که دیناری راجع به مشتری نباشد و بسوای مال المبایعه و اجرت المثل سنوات ماضیّه معادل آن مجاناً بلاعوض به مشتری دادنی باشد بینهما من الایجاب والقبول علی النهج الشرع انور صیغه جاری و واقع گردید .

و کان ذالک تحریرآ فی یوم چهارشنبه چهارم شهر شعبان المعظم مطابق هذا سنه تخاقوی ئیل(سال مرغ) خیرت دلیل سنه 1339
4 شعبان 1339(برابر24 فروردین 1300)
مُهر عباس نراقی(عباس نراقی فرزند فضل اله ابن محمد جواد)
حاشیه سند :
حاضر گردید در محضر شرع مطاع والده بایع مزبور در متن و هی المسماه به بهجت خانم صبیه مرحوم میرزا حاجی محمد تقی رحمت الله علیه که تنفیذ و تجویز در مبایعه مرقومه را نمود و اقرار و اعتراف بر صحت در مبایعه را نمود .
فی پنجم شهر شعبان 1339
5 شعبان 1339(برابر  25 فروردین 1300)
یکربع آب مزبور متن که والده بایع امضاء کرده حق والده مزبور بوده که ببایع داده و بایع فروخته صحیح است .
مُهر نامشخص
اعترف بما رقم فیه
اقل حاجی حبیب الله

از جناب آقای محمد میرشکاری فرزند علیرضا اهل شهر نراق از بابت ارائه تصویر سند 102 ساله قدردانی می کنیم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش آب در مزرعه لاستان بیش از یک قرن پیش سپاس گزار می باشد .

 

۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۵۰
سلحشوران شهر نراق

 

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۶
سلحشوران شهر نراق

خدمت جناب مستطاب عمدة الاعاظم والتجـــــار
آقاعمـوئےآقا میـرزاعلـےمحمـد ابن جناب آقاعمو آقا میـرزا سلیمان تاجـرنراقـــــے
زیاده عزّه العالی،شرف شود .
عزیزتـــــرازجانم
امیدوارم که انشاالله تعالی مزاج شریف خالی از هرگونه ملال است و بحمدالله همگی سلامت بوده و می باشید. ازحالات فدوی جویا شوید بحمدالله به مرحمت حضرتعالـےسلامت هستم،ملالی ندارم . ضمناً احوالات از قراری است که ذیلاً عرض میشود
اول
خواهشمندم به محض ورود این نوشته به آقا محمد تقـی برزگربفرمایید که قریب صد دانه پایه سَرجوبه باغچه صادقی بزند ولی من بمیرم فراموش نکنید چون خیلی بی اندازه لازم بلکه واجب است.واگر محمدتقـےبرزگر هم فرصت نمیکند به محمد مُلازم و به اخوی ام فتح الله(فتح الله مهدوی نراقی فرزند فضل الله) بفرمایید که به هر وسیله شده پایه ها را بزند.به جان من آقاعمـوجان فراموش نکنی که خیلے بی اندازه لازم است.
دوم
کاغذ اخوی عبدالله(عبدالله مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار) توسط پست همین نوشته بود یکی به بنده و یکی هم به جناب آقاخاله،هردو را فرستادم بخوانید و کاغذ جناب آقاخاله راهم بدهید.
ولی کاغذ آقاخاله را محرمانه بخوانید و ببینید این بد جنس چه مطلبی نوشته!معلوم میشود معلم او قابل است!جواب خوبی به عبدالله نوشتم که حضوراً عرض خواهم کرد.در هر صورت محرمانه باشد.
سوم
درخصوص ذغال که در خانه اسدالله کربلایـےعلــےجامانده بود و مکرر نوشتم.نمیدانم گرفته اید یا خیر ؟ البته اگر گرفته اید موقعی که محمد ملازم مال(اجناس) میاورد ذغال را هم به همراه خودشان بیاورند که خیلے لازم است.من بمیرم فراموش نشود.

چهارم
جناب آقامحمـــدهاشم عصّار را از قول بنده سلام عرض کنید و بعد از سلام و احوالپرسی به ایشان بفرمایید که در خصوص طلبی که از علـےمحمد داشتید و بنده را وکیل نموده بودید از روزی که آمده ام تا دیروز گذشته آنها در محلات نبودند و سر چاهها بودند.دیروز آمدند و خود علـےمحمد را ملاقات نمودم،بعد از سؤال و جواب زیاد آخرالامر بکلّے منکر شد و قسم یاد میکند که ابداً من به این سندی که آقامحمــدهاشم در دست دارد یکشـاهے خود را مدیون نمیدانم و تمام و کمال وجه این نمک را پرداخته ام و در هرکجا که بخواهند حاضر میشوم و قسم میخورم و در عوض این نمک من خانه ام را با تمام دارایی ام را آقا محمـد هاشم و در حضور آقامحمـد یوسف خان و مرحوم معاون التجـــــّار تصرف نمود.دیگر چیزی هم به من باقی نگذاشت که دست خالی از نـــــراق به محلات آمدم.در هر صورت به جناب آقامحمـدهاشـم بفرمایید هرطوری دستورالعمل ثانوی بدهند رفتار و اطاعت شود.فراموش نفرمایید.
پنجـــــم
در باب چهارتومان براتی که حواله آقامیـــــرزاغلامرضا نموده بودید عین حواله جنابعالـے خدمت ایشان بردم مبلغ دو تومان او را دادند و فرمودند دیگر وجه ممکن نمیشود.عین دو تومان را که گرفتم وجه نمک چهار تومان نمودم.مسبوق باشید.
ششـم
از قول بنده جناب عموقلـےآقا میـــــرزا احمد (احمد رئوفی) را عرض سلام مخصوص برسانید و عرض کنید که اُرســـے و آینه حاضر است و مبلغ۱۱قِران آینه شما و سیدعبـاس خریدم.ولی به ارواح مرحـوم پدرم پول ندارم که بدهم و اُرسـے را بگیرم.مستدعی است مبلغ مزبور را فوری جناب عموقلـــے به مُکاری های نـــــراقے بدهند بیاورند تا اُرســے را تقدیم خدمت نمایم.خدا میداند خجالت کشیدم این مطلب ندارم را نوشتم.ولی چونکه عمــوقلے غریبه بنده نبود نوشتم.و حالیِ عمـوقلـے بکنید که گلایگی نکند و بدانند که مخارج یومیه ام را از نـــــراق آورده ام.این چند مدت البته وجه را بفرستند که اُرســے را بفرستم.
هفـتم
از قول بنده اسـتادعلـے دلّاک را عرض سلام مخصوص برسانید.استاد حسین و استاد هاشم را عرض سلام و احوالپرسی نمایید.خدمت آقادائےآقاحسینعـــلے عرض سلام بسیار بسیار بسیار برسانید و خیلے خیلے خیلےاحوالپرسی نمایید.امید است بلکه خرید عیـــــد ملاقاتی تازه شود.
هشـتم
جناب آقاعلے(علی خان ابوالحسنے)کد خـدای نـــــراق را سلام برسانید و به ایشان بفرمایید تبریک میگویم دعوای شما را با آقاحبیـب الله آقامحمـدعلـے،واقعاً طرفین بسیار کار فلانی کردید روبروی دوست و دشمـن! امیدوارم که فی مابین طرفین اصلاح شده باشد.خـدا میداند موقعی که بنده این مطلب را شنیدم خیلی خجالت کشیدم.امیدوارم که تا بحال اصلاح شده باشد.
نهـم
خدمت جمیع حضرات تجـــــّار اهل کاروانسرا بخصوص آقامیـرزانعمت الله و آقامیـرزاحسیـن و آقامیـرزاابراهیـم را عرض سلام برسانید.

دهـــــم
حضور محترم حضرت اقـلّ،آقای نایـــب مرتضےخان عرض سلام بندگی ابلاغ فرمایید و احوالپرسی کنید.آقای محمـدرضاخـان(یوسفی) و آقای مشهدی طوغـان(یوسفی) و آقامیــرزانصرالله خان(یوسفی) و میــرزامصطفےقلےخان را عرض سلام مخصوص برسانید.آقای محمـــدیوسف خان(یوسفی) اگر نراق تشریف دارند سلام برسانید و احوالپرسـی بکنید.آقاعمـوآقامیــرزاسلیمـان و آقاعمـومیـرزا قوام را سلام برسانید.خدمت اهل خانه خودتان و نورچشمی نعـمت الله را سلام و احوالپرسی نمایید.خدمت والـده ام و والـده طاهره را عرض سلام برسانید.
نور چشمان فتح الله و عطاالله و طاهره و قدسیـه (فرزندان فضل الله نراقی معاون التجار)را از قول من دیده بوسی نمایید.محمد ملازم را با زوجـه اش دعا برسانید.
یازدهـم
آقاعمـوجان لازم شد خاطر شریف را مسبوق بدارم.البته به فوریت باید به فتح الله و به محمـد بگویید باید روز سه شنـبه که بیست وپنجـم جمادی الثانـے(سه شنبه 25 جمادی الثانی 1338 برابر 25 اسفند 1298) میباشد باید در محلات بی گفتگو حاضر شود و الاغ خودمان را با التغ محمـدتقـےبرزگر و الاغ آقامحمـد ملاابوالقـاسم را که جمعاً سه رأس الاغ میشود به همراه خودش بیاورد و دو زوج خورجین هم بیاورد و کاه هم جهت الاغها بیاورد که در محلات پول ندهم بخرم و اگر هم می آیند ذغال را هم همراه بیاورند.
البته عجله نمایید که روز سه شنبه از نـــــراق بیرون بیایند که روز چهارشنبه را مرخصی بگیرم و خدمت برسم.البته سه رأس الاغها را بدهید بیاورند و اگر فتح الله هم کار دارد فقط محمـد بیاید.و شما حتماً بدون گفتگـو...را بفرستید که لازم است و شال گردن من را هم از والده عبـدالله بگیـرید بدهید محمـد به همراه بیاورد.فراموش نشود.
معصومـه خانم(معصومه ملاکوهی همسر عباس مهدوی) خدمت هریک از خانمها سلام میرساند و احوالپرسی میکند و همچنین خدمت والده شما هم با اهل خانه آقاعـمومیـــــرزاقوام عرض سلام میرساند و احوالپرسی میکند.زیاده عجالتاً مطلبی ندارم .
بقربـانت،عباس معـاون التجـــــّار نـــــراقے(میرزا عباس مهدوی نراقی فرزند فضل الله نراقی معاون التجار)
(سه شنبه 25 جمادی الثانی 1338 برابر 25 اسفند 1298)
حضرت نقیــب السادات آقا سید محمـد خلیل عرض سلام مخصوص میرساند و احوالپرسی میکند.به جناب جبرئیل مجدد سلام برسانید و عرض کنید که مظنه جات از قرار ذیل است که مسبوق باشد.
گندم بسیار اعلا اعلا ۱۵ من       جو  ۱۵من  ۴۵ریال     نان گندم اعلا     گوشت
قند بوشهری یک من  ۴تومان     روغن بسیار اعلا      حلوا  یک من ۱۴ریال
لوبیا یک من ۶ریال     نخود یک من ۱۵ریال    
کشمش بسیار خوب  یک من ۵ریال
نوشته فردی در انتهای نامه :
دستخط شما مورخه لیل بیستـم جمادی الثانے توسط میــرزاعباس رسید.از سلامتی شما مسرور شدم.و یک عدد کت و یک جریقه و دو شلوار هم رسید.خیلی ممنون حضرتعالـے شدم و ذغال را هم تابحال نگرفته ام.یک ساعت دیگر خواهم گرفت و رسید را بنویسم.
در موضوع کفا بچشم، بنده او را بواسطه امتحان اولاد او را صیغه چهارماهه نموده ام و یکماه دیگر به موعد او مانده.بعد از یکماه درصورتیکه شماهم نمی نوشتید او را جواب میکردم و حالیه دیگر مسلماً رأس موعدش او را جواب خواهم نمود.خاطر محترم آسوده باشد.
و مال را هم که خواسته ام البته روز سه شنبه سه رأس الاغ را نوشته ام فوری بفرستید که حرکت نـــــراق نمائیم.ولـے استدعا اینکه بفرمائید کاه به همراه خودشان بیاورند که اینجا خیلی گران است و دو عدد خورجین بزرگ هم بیاورد و نخود را با عدس از میـــــرزاابراهیـم گرفته به همراه خواهم آورد...البته الاغها را روز سه شنبه بفرستید که معطل نشویم.و کاغذی هم عبدالله یکی به من و یکی به شما و یکی به آقاخاله نوشـــته در دو قسمت.ولی کاغذ آقاخاله را درست ملاحظه کنید و بعد به ایشان بدهید.معلوم شود عبدالله معلم قابلی دارد!!
مسبـوق باشید.

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ نامه مربوط به 104 سال قبل سپاس گزار هستیم .

از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه متعلق به بیش از یک قرن پیش سپاس گزار می باشیم .

۰ نظر ۰۵ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۶
سلحشوران شهر نراق

آموزش و پرورش تن برای نظامیان مورد نیاز است . قرار بود ۶ فروند هواپیما چتر بازی شبانه انجام دهند. هر هواپیما ۵ نفر چتر باز داشت و منطقه پرش ما بین اصفهان و یزد بود.محل فرود چتر بازها را در روز با دود غلیظ و در شب با درست کردن آتش علامت گذاری و آن را آلفا نامگذاری می کردند. می بایست اولین پرواز در منطقهِ آلفا فرود می آمد.قرار بود که پنج بار روی منطقه پرش دور بزنیم و هر بار یک نفر چتر باز بیرون بپرد.

پس از اینکه تمام چتربازها پریدند در اصفهان فرود آمدیم.چتر بازها جزء تیپ هوابرد شیراز بودند و مقرر بود آنها را به شیراز انتقال دهیم . جمعا ۳۰ نفر چترباز داشتیم.وقتی مسئولین زمینی رفته بودند چتر بازها را بیاورند ملاحظه می کنند ۵ نفر آنها نیستند . بعدها معلوم شد یکی از هواپیماها نقطه آلفا را اشتباهی گرفته و چوپانی آن شب در همان نزدیکی آتش روشن کرده بود که چای بخورد و خلبان هواپیما فکر کرده بود  آنجا منطقه آلفاست و  ۵ نفر چتر باز در منطقه آتش چوپان فرود آمده بودند که بعد آنها هم به ما پیوستند.

راوی : مهندس پرواز ، بازنشسته نیروی هوایی ارتش ، آقای نوروز علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۹
سلحشوران شهر نراق

بسم الله سبحانه
و بعد حاضرآمد در عالی محفل شرع مطاع حرّه مخدره المسماه خورشید خانم صبیه مرحمت شان حاجی محمد جعفر متعلقه آقا محمدعلی خلف مرحمت شان آقا محمدحسن آقا علی نراقی(خورشید فرزند محمد جعفر زوجه محمدعلی فرزند محمدحسن ابن آقاعلی نراقی) دانسته و فهمیده در حالت مایصح عنها الاقاریرالشرعیه صلح صحیح شرعی نمود به همشیره زاده خود آقا غلامرضا خَلف الصدق استاد آقاجانی آقاکریم نراقی همگی و تمامی قطعه زمین محضری که مشهور است به حصار و به باغچه نیز اشتهار دارد واقعه در خانه مرحوم حاجی محمدجعفر سابق الذکر فی محلّه علیا شهره قصبه نراق محدود به حدود ذیل السطر می باشد .
حدّی به باغچه عبدالرحیم آقاموسی که مشهور است بباغچه حاجی محمد کاظم

حدّی بباغچه آقا غلامرضا مصالح له ابتیاعی از فاطمه بیگم.
حدّی به خرابه آقا محمد رضای ولد مرحوم آقاعبدالرحیم ملّا.
حدّی به طویله و انبار همان آقا غلامرضای موصی الیه.
مع ممر و مدخل او بقدرالحصه به ثمن و مال المصالحه مبلغ پنج هزار دینار فض رایج سلطان روپیه جدیدالضرب ناصرالدین شاهی از قرار عددی یکمثقال موزون و ده عدد یکتومان رواج متعارف و مقدار یکصد درم بوزن شاه نمک شایع آران و صیغه جاری شد . و شرایط صحت بعمل آمد و تمام مال المصالحه مرقومه نقد فی المجلس از قبل مصالح له مرقوم واصل و عاید مصالحه مزبوره گردید و بوصول تمامی مال المصالحه موصوفه معترفه شرعیه شد پس الیوم بمقتضای مارقم تمامی همان باغچه محفّر(بیل وآنچه به آن کَنَند)  که مشهور است به حصار ، حق صرف و ملک طلق همان آقا غلامرضای مصالح له است و صیغه مصالحه شرعیه با اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیماً خیارالغبن ولو کان فاحشاً و خیارات محتمله و متصوره جمیعاً بینهما فعلاً مرعی و معمول گردید .
تحریراً فی دوازدهم شهر شوال المکرم من شهور سنه یکهزار و سیصدو یازده هجری ۱۳۱۱
12 شوال 1311(برابر 29 فروردین 1273)
اعترف بما رقم فیه لدی حره الخاطی 1311
مُهر الراجی علی اکبر ابن محمد جعفر
وقع مارقم فیه لدی حره الخاطی 1311
مُهر ابوالقاسم(ملاابوالقاسم نراقی فرزند ملا عبدالکریم)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند فروش حصار باغچه سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۰
سلحشوران شهر نراق

نام نراق ابتدا نَراک به معنای شهر جاویدان بود و این دیار با قدمت طولانی از سالیان دور بخشی مهمی از مراکز مهمی همچون قم و کاشان و محلات بوده و هم اکنون نیز بخشی از شهرستان دلیجان می باشد .


تعلیم و آموزش و نوشتن در نراق طی قرن ها هیچگاه از رونق نیفتاده و همه اعصار مردم به وسیله حوزه علمیه ؛ مکتبخانه و مدارس به دانش افزایی همت داشته و نرخ با سوادی برتر بوده است . بهترین علاقمندان به کتاب و کتاب نویسی و نوشتن در نراق وجود داشته که نمونه آن خاندان معزز نراقی و فاضلین می باشد .

در بین نویسنده های متعدد کهن شهر نراق کتابی به عنوان مقتل نگارش گردیده که به اطلاع علاقمندان می رساند .
نسخه خطی کتاب مقتل در خصوص مصائب دشواری که دشمن بر علیه امام حسین علیه السلام و خانواده و یاران حضرت توسط شاعر و نویسنده زبر دست اهل نراق میرزاجان نراقی فرزند ملاعبدالکریم ابن ملا عبدالمبین نراقی تاریخ 24 شعبان 1353 برابر 11 آذر 1313 نگارش گردیده است . اصل نسخه خطی مقتل میرزاجان نراقی در کتابخانه امام حسین علیه السلام و کتابخانه مجلس نگهداری می شود .

استفاده از مطالب مفید و ارزشمند مَقتل که ان شاءالله به چاپ برسد به وعاظ و ذاکرین اهل بیت پیشنهاد می کنیم .

سایت سلحشوران شهر نراق از تلاش های طاقت فرسای استاد حاج مرتضی علی آقایی نراقی جهت مطالعه ؛ گزینه یابی ؛ تایپ و اطلاع رسانی متحمل می شود سپاس گزار می باشد .

قتلگاه شهیدان
آسمان ها وزمین ها از مکالمات آن مُنفَعِل شدند وطایفان از اطراف خانهِ مقصود باز ماندند.بر دورِ آن نمرود فطوت جمع شدند و به او گفتند: نومیدی از رحمت پروردگار چیست؟

خایف نَبود کس زخلایق که تویی
نومید نبوده کس زخالق که تویی
ابلیس رجیم آن هم از رحمت حق
مایوس نباشد ای منافق که تویی

ای شخص کیستی واین همهِ شرمساری چه؟آن سیاه روی گفت:

واله ام سرگشته ام دیوانه ام زنجیر کو
من که از خود بی خبر باشم مرا تقریر کو

ای یاران،از وادی خِرَد بیرون ودر رتبهِ ضلالت مجنونم.نمی دانم از درِ کدام حکایت در آیم واز کدام مقدمه شروع نمایم. منِ بد بختِ دل سخت از مدینه تا به عراق به شغل ساربانیِ قافله سالاری کربلا وبه خدمتگذاری از خُّدامِ دیگر ممتاز بودم.با وجود نیکی های آن حضرت حقّ ِ نمک به جای آوردم.
آن جناب را زیر جامه ای بود که در اوقات وضو ساختن بیرون می آورد وبه من می سپرد.و در آن زیر جامه بندی بود گرانبها ومدتی پا بند آن بند بودم و راهِ چاره می پیمودم.روزی که آن جناب را به اصحاب به درجهِ رفیعهِ شهادت رسانیدند خطای اولم این بود که در آن صحرا فدایی او نشدم همچو سایر شهدا از من خیانت دیگری هم آشکار شد.

چه رخش مقصد خود مطلق العنان گشتم
گریختم به کمینگاهی ونهان گشتم

پس اینقدر صبر کردم‌که ظلمت‌ شب عالم را فرا گرفت.به قتلگاه شهیدان رفتم تا بیابانی دیدم از خون جوانان رنگین وگلستانی مشاهده کردم از دست باغبان اجل گلچین.
خون روان گشته چه جوها به گلستانی چند
خفته در هر لب جو سرو خرامانی چند
من زغفلت شده بیخود خِرَدم گفت بکوش
سِیر صحرای قیامت کن وعریانی چند

ای مسلمانان،گمراه تر از فرعون وهامان به طلب آن سانی موسی بن عمران در میان کشتگان می گردیدم تا به نزد جسد پاره پاره آن حضرت رسیدم.فَوَ جَتَهُ مَکتُوباً علی وَجهِهِ وهُوَ جُنَّه بلا راس.پس یافتم آن شهید مظلوم را ‌.به رو افتاده واو پیکری بود بی سَر وملاحظه نمودم که آن زیر جامه پوشیده وآن بَندّی که من پابند او بودم در او کشید وگره بسیاری بَروی زد.پس دست بی حرمتی دراز کردم وهمه گره ها را گشودم تا یک گِره باقی ماند.

چون پردهِ شرمِ خود دریدم
از رحمت حق طمع بُریدم
شرم از رُخ مصطفی نکردم
یک جو زِ حرم حیا نکردم
بُردم چو منِ سیاه نامه
ویتی زیرِ بندِ زیرجامه
آن مَفخَرِ دودمانِ آدم
آن بَند به کف گرفت محکم
قدرت چه نیافتم به آن دست
بودم چو به دامِ بند پابست
جُستم پیِ کارِ دست بسته
زان بادیه حَربهِ شکسته
نه خوف زبوتراب کردم
نه شرم از آن جناب کردم
کوشیدم و تیغ کین کشیدم
تا دستِ یَمینِ او بُریدم
چون گشت ز دستِ راست محروم
با دست چپ آن شهیدِ مظلوم
آن بند به کف گرفت ناچار
من شرم نکردم و دگر بار
آن تیغِ شکسته بر گرفتم
بیداد گری زِ سر گرفتم
زان تیغِ ستم به ضربَتِ چند
دست ِچپ ِ او جدا شد از بند
دستم چه به سوی بند شد راست
فریاد زعَرش و فَرش بر خواست
لرزید فلک چو بَحر سیماب
دزدید شکم چه نافِ گِرداب

۱ نظر ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۵
سلحشوران شهر نراق

بیع نمود و بفروخت به بیع لازم‌ صحیح قطعی شرعی عالیحضرت آقا محمد خلف مرحوم‌ حاجی ابراهیم‌ نراقی به نیکوقدر آقا ناصر خلف مرحوم آقا عبدالوهاب من القصه همگی و تمامی همه سَرجوبه(کنار جوی آبی که آب از قنات به زمین هدایت می کند) واقعه در دشت لاستان در معبر راه حسین آباد در ظهر باغی که بایع مرقوم به مشتری مزبور فروخته که ابتدای آن سَرجوبه از ظهر باغ سید هادی(نراقی ها به سِدادی تلفظ می کنند) است و انتهای او در ظهر باغ آقا محمد علی خلف مرحوم آقا جعفر است بانضمام نصف از اشجاری که در سَرجوبه مرقوم غرس است و نصف دیگر از اشجار مرقوم را آقا رضا شاه حمزه و آقا باقر آقا رمضان(باقر فرزند رمضان) مالک هستند به مال المبایعه بیست و دو هزار و پانصد دینار رایج خزانه سلطان ریال جدیدالضرب مظفرالدین شاهی عددی یکهزار دینار رایج نقد فی المجلس و تمامی مال المبایعه مرقوم را نقداً اخذ و استرداد نمود و تمامی مبیع مسطور را به تصرف مشتری مزبور داد و او تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الاملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی احقاقهم و صیغه مبایعه به نهج شرع مطاع واقع و جاری گردید .
و کان ذالک تحریر بتاریخ دوم شهر ربیع الاول سنه 1320
2 ربیع الاول 1320(برابر 18 خرداد 1281)

توضیح آنکه سَرجوبه مزبور آنچه را که در این تاریخ درخت در او غرس است و درخت او نصف مال آقا رضا شاه حمزه و نصف آن مال حقیر است جزو مبایعه است و آنچه از سَرجوبه که درخت ندارد مال خود بایع است که قرار شده آقا باقر درخت در آنجا غرس نماید بعد از هشت سال درخت او را قیمت نموده هریک نصفه خود را ببرند و جای او دیگر مال خود آقا محمد است بتاریخ 1320


از آقای حاج علی(میرزاعلی) قجری فرزند غلامعلی از بابت ارائه تصویر سند 122 ساله متشکریم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند فروش سرجوبه آب سپاس گزار می باشد .



۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۱
سلحشوران شهر نراق

 بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ، اولین صحیّه نراق و دلیجان تاریخ ٧ اردیبهشت ١٣١٢ در بیرونی خانه یکی از تجار مشهور منطقه به نام حاج محمدعلی( فروغی) فرزند عبدالرزاق ابن حاج عبدالغفار راه اندازی گردید .

حاج محمدعلی عمده التجار نراقی سال ١٢٢٩ در نراق تولد یافت و تاریخ ٩ مهر ١٣٠٩ در سن ٨٠ سالگی بدرود حیات گفت و در قبرستان چهارطاقی که به پارک تبدیل گشته خاکسپاری گردید . وراث متوفی سال ١٣١٢  قسمت بیرونی هشتی منزل شامل چند اتاق را برای راه اندازی صحیّه و ویزیت بیماران توسط دکتر در اختیار گذاشتند .


حاج محمد علی غفاری

یکی از اولین دکترهای این مرکز درمانی دکتر عباس شیمیایی بود و سال بعد بیماران در صحیّه توسط دکتر مرتضی سرشار ویزیت می شدند . درمانگاه  نراق از سال ١٣١٧ امکانات بیشتری برای درمان بیماران در اختیار گرفت و همچنان خانه حاج محمد علی فروغی مورد استفاده بود .

دانش آموزان مدرسه نراق فی الاجبار می بایست قبل از ثبت نام برگ معاینه با امضای دکتر درمانگاه را به مدرسه تحویل می داند . دهه ٢٠ دکتر حسنعلی عادلخانی(فوت حدود ١٣٢٨ شمسی) فرزند ملا محمد هاشم اهل روستای آمره از توابع خَلجستان قم به عنوان پزشک حاذق در درمانگاه فعالیت داشت و دخترش خانم سعادت عادلخانی با غلامحسین خان نراقی فرزند میرزا احمد خان ازدواج نمود . سال ١٣٢۵ دکتر طاهر رئیس بهداری و سال ١٣٢٨ دکتر محمد آذر به ویزیت بیماران می پرداخت .

صحیه کل مملکتی: وضعیت بهداشتی ایران در ابتدای قرن چهاردهم هجری

تاریخ ۵ مرداد ١٣٣٧ درمانگاه نراق زیر نظر وزارت بهداری به نام درمانگاه صفایی مقابل بقعه شاه سلیمان افتتاح گردید . سال ١٣۵٢ دکتر سیّد فخرالدین لقمانی در درمانگاه صفایی انجام وظیفه کرده و حاج امرالله تیموری فرزند علی اکبر اهل نراق به عنوان کادر پزشکی صمیمانه به مردم خدمت می کرد .

مرحوم حاج روح الله شنتیایی

سال ١٣۵۵  خیّر نیکوکار حاج روح الله شنتیایی(متوفی شهریور ١٣٩٠) قصد ساخت ساختمان درمانگاه شهر نراق را گرفت . برای تهیه زمین این مکان نیاز به همراهی و مساعدت دیگر نراقی ها هم بود .
بر این اساس زمین این مرکز قبلا به نام پا عُناب ها نام داشت که درختان عُناب داخلش بود که در باغ های دیگر نراق به این میزان یافت نمی شد . عناب ها کنار هم شبیه به یک دیوار یا حصار را شکل داده بودند .

آقای شنتیایی از خانم فخریه غفاری فرزند حاج محمد علی مادر فریدون فروغی(آهنگساز ؛ نوازنده و خواننده ؛ تولد ١٣٢٩ – فوت ١٣٨٠) درخواست زمین پا عناب ها با قیمت پایین را نمود که فخریه خانم جهت خدمت به مردم و اجر معنوی زمین را با قیمت کمتر در اختیار جناب شنتیایی قرار داد .

۱ نظر ۰۱ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۴
سلحشوران شهر نراق

و بعد باعث‌ بر تحریر و ترقیم‌ این کلمات شرعیه الدلالات آنستکه حاضر گردید آقای آقا علی خان ابوالحسنی دارنده شناسنامه شماره یک صادره ازنراق فرزند مرحمت شان آقا میرزا فرج الله و بعدالحضور بیع نمود و بفروخت بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه به  عالیشان آقا کربلائی خداداد پنبه زن نراقی دارنده شناسنامه شماره ... صادره از نراق فرزند مرحوم‌ باباکریم نراقی همگی و تمامی یکباب محفوره مخروبه(چاه آب خراب شده) که مشهور است به کَنده قاش زرد شهره با سهمیه مرتع آن به نوعی که بایع متصرف بوده محدود است از یکطرف به رودخانه خَرنَق و از طرف دیگر به کوه کاه گندم و از طرف دیگر به .... صالح آباد شهره به مال المبایعه مبلغ شصت تومان که عبارت از ششصد ریال وجه نقد و مال المبایعه نقداً واصل و عاید بایع مرقوم گردید .
و بایع مزبور مبیع منظور را که عبارت از یکباب محفوره مخروبه میباشد از یَد تصرف خود اخراج و به تصرف مشتری مرقوم داد و او نیز در مِلک خود تصرف مالکانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم الیوم به مقتضای مارقم کل مبیع موصوف حق صرف و ملک طلق مشتری معلوم است و احدی را به هیچ وجه من الوجوه در مبیع حقی و بهره ای باقی نیست و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه مشتمل به جمیع شرائط و ارکان خالی از نواقص و بطلان سیماً خیارالغبن ولوکان فاحشاً و ضامن درک شرعی شد بایع نامبرده ‌که چنانچه از تاریخ ذیل الی پنجاه سال دیگر فسادی در مبیع منظوریه پیدا شود بنوعی از عهده برآید که دیناری خسارت به مشتری مرقوم‌ وارد نیاید ، بینهما نهج‌ شرع جاری شد .
و کان ذالک تحریر بتاریخ چهاردهم آذرماه یکهزارو سیصدو بیست و هشت شمسی
14 آذر 1328
 امضاء علی ابوالحسنی(علی خان ابوالحسنی فرزند فرج اله ابن اسداله نایب الحکومه و کدخدای نراق)

حاشیه سند :
اقرار بمراتب متن نمود احمد فروغی(فرزند غلامرضا)
اعترف بما رقم قَوام مهدوی(فرزند سلیمان)

از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند  فروش مِلک محفوره در نراق سپاس گزار می باشیم

 

۰ نظر ۰۱ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۴۳
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook