سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

 در صفحه های 135 و 136  کتاب صحیفه عاشقان نور (زندگینامه و وصیتنامه شهدای شهر نراق) نوشته شده :

حسین قجری سال 1345 در خانواده مذهبی و زحمتکش در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی دیده به جهان گشود.

  

 پدرش حاج علی محمد قجری فرزند حبیب الله ابن کاظم و مادرش خانم جمیله قاسمی فرزند علی از زمره خانواده های مومن و اصیل در شهر نراق هستند . 
پدر او از طریق کشاورزی و دامپروری امرار معاش می کند . حسین دوران کودکی را در دامان پدر و مادری دلسوز و مهربان سپری نمود و تحصیلات خود را تا مقطع چهارم دبستان ادامه داد و بخاطر کاستن فشارهای ناشی از کار از دوش پدرش درهمان نوجوانی در امر دامپروری وارد شد .

شهید حسین قجری

این دوران را با تلاش و زحمت فراوان و کمک خانواده سپری نمود تا پانزده سالگی در بسیج نراق ثبت نام و به خیل عاشقان ولایت و امامت پیوست . در بسیج که به عنوان مدرسه عشق بود درس عاشقی و ایثارگری را آموخت و در پشت جبهه روزها در سنگر کار و تولید  و شب ها در بسیج از حریم ارزش های اسلامی دفاع می کرد.

یکی از پسر خاله های وی به نام مهدی عباسی فرزند غلام محمد عضو پایگاه بسیج بود که تاریخ 2 فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین شربت شهادت نوشید .

حسین در مراسم های مختلف که از طرف بسیج اعلام می شد شرکت داشت. ایشان در اولین اعزام که به جبهه داشت تصمیم گرفت خدمت سربازی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) بگذراند؛ به همین لحاظ در اهواز ماند و به عنوان کادر لشکر مشغول خدمت شد .

عملیات والفجر ۸ که از آن به عنوان نبرد اول فاو نیز نام برده می‌شود، عملیات آبی خاکی بود که در آن نیروهای سپاه پاسداران و ارتش با غافلگیری نیروهای عراقی از اروندرود عبور کرده و شبه‌ جزیره فاو در جنوب عراق را به اشغال خود درآوردند. این عملیات روز ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ با رمز « یا فاطمه الزهرا » در منطقه خسروآباد تا راس‌البیشه آغاز گردید و موفق‌ترین عملیات جنگ ایران و عراق بود که طی آن دسترسی عراق از آب‌های خلیج فارس قطع شد .

در عملیات والفجر 8 که رزمندگان ضربات سهمگینی به دشمن بعثی وارد نمودند، نیروی هوایی عراق نیز با هواپیما عقبه سپاهیان اسلام را زیر آتش داشت که در یکی از بمباران ها تاریخ 3 اسفند 1364 مقر ستاد لشکر 17 علی ابن ابیطلب(ع) در انرژی اتمی دارخوین در محور اهواز – آبادان استان خوزستان مورد هدف هواپیماهای دشمن قرار گرفت .

 سرباز وظیفه حسین قجری جوان متدین تاریخ 3 اسفند 1364 از ناحیه سَر مورد اصابت ترکش راکت قرار گرفت و با خون خود وفاداری به انقلاب و امام و نظام جمهوری اسلامی را امضاء نمود و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر نراق خاکسپاری گردید .

از شهید قجری وصیتنامه وجود ندارد و فرازی از زندگینامه ایشان با بازبینی  توسط سایت سلحشوران شهر نراق بازنشرگردید .

 روح بلندش با قرائت صلوات بر محمد و آل محمد شاد گردد .

۱ نظر ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۳۵
سلحشوران شهر نراق

 فدایت شوم
پاکت جناب عالی رسید چون مشعر(شعور – خبردهنده) بر سلامتی وجود شریف مَسرت روی داد .
در خصوص فقها ؛ جناب صمصام السلطان(میرزا محمودخان صمصام السلطان نایب الحکومه محلات) مرقوم داشته بودند اَبدا شکایت از جناب ایشان در این کارَت شنیده نشده است مگر جناب آقای حاجی میرزا سیّاح ( احتمالا حاج میرزا محمدعلی فرزند محمدرضا مشهور به حاج سیّاح محلاتی – تولد 1215 خورشیدی – فوت 1304 خورشیدی) اظهار فرمودند من عرض کردم خلاف است چون جناب معظم له این اوقات خیلی اظهار یگانگی می نماید .

حضرت مستطاب جناب صدرالاشراف( سید محسن صدر محلاتی فرزند سید فخرالذاکرین تولد 1250 خورشیدی – فوت 27 مهر 1341) و جناب مستطاب آقای حاجی اسدالله سَلمه الله باشد همراه می باشند چیزی که اسباب خیال شده است دو سه مجلس جناب آقا شیخ سید حسین پدر زن جناب معظم له ملاقات کردم صریح می فرمایند ایشان محلات نخواهد رفت من همه روزه جواب و سوال دارم ؛ استعفا داده از کابینه وزارت جویا شدم می فرمایند قرار است لکن چند نفر ..... هستند و طالب شده اند یکی جناب ..... دوبار رفته است جناب مستطاب حاجی سیّاح واسطه کرده نزد من جواب سخت دادم خود ایشان مانع شدم همراه نباشد .
به هر حال من با میل دوستان همراه هستم بعد از آنکه خودشان بخواهند چه باید کرد چاره ندارد به بنده هیچ مرقوم‌ نداشته حتی پاکتی نوشته بودم محلات جواب نرسیده است ؛ ممکن نیست من راضی شوم آقای سهام (آقای سهام نظام ؛ حاکم محلات و سایر البلوک و بلاد تابعه) محلات بیایند ؛ بیت .... همه دیدند که شب و روز دوندگی می نماید ؛ دو نفر دیگر در کار هستند ؛ هر دو را نزد من آمده اند ؛ لکن من انتظار دارم مطلب آقای صمصام(میرزا محمودخان صمصام السلطان نایب الحکومه محلات) معین گردد .

هرگاه میل ندارد مجبور نمی توان کرد ؛ به هر حال همین دو روزها معین خواهد شد ؛ خاطر مبارک آسوده باشد من خود همه جا همراه هستم تا حاکم معین نشود نخواهم آمد ... .... را دیدم یکی دیگر معامله پیش آمده است املاک ییلاقی با عمارت و هر چه مرحوم اتابک اعظم(میرزا علی اصغرخان تولد 1236 فوت 1286 ملقب به امین السلطان) داشت ؛ حال مِلک های امین السلطان(صدر اعظم) است گفتگو کرده ایم خریداری شود با مبل و فرش و عمارات و باغات و پیشنهاد می شود شش مزرعه خریداری شود شراکت یکنفر دوست خودتان نصف مال من است قرار طهران دیده شود .
ختم عمل همین دو روز است یقین دارم همه دوستان همراهی خواهند فرمود و کمک در ..... خواهند کرد . قیمت گندم مرقوم داشته بودید به جناب خیرالحاج حاجی میرزا عبداله زحمت دادم کمی گندم امانت نزد ایشان است هرروز مَظنه(گمان) بفرمائید مصرف کرد پول او را بَرات(نوشته مالی) تهران بگیرند با تنخواه که خودشان بدهکارند کمک بفرمائید ؛ مُسَلّم است تمام دوستان همراهی می فرمایند که تدارک خوبی برای همگی کمال بود .

دو جلد تقویم فرستاده شد یکی بزرگ یکی بغلی ؛ باز لازم است بفرمائید ان شاءالله تعالی خود فدوی زود خدمت می رسم . روز .... توقیف است ؛ مطالب بسیار است . پنجاه هزار نفر فقیر تا بحال تلف شده است ؛ گندم خرواری یکصد و پانزده تومان است ؛ خداوند شرح بدهد . حضور تمام آقایان و دوستان سلام می رسانم .
زیاده مزاحم نمی شوم . والسلام               

اقل محمد هاشم

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی نامه محمد هاشم به فضل الله نراقی(معاون التجار) فرزند محمد جواد حدود 105 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۲۶
سلحشوران شهر نراق

دامی که از شیر دادن به بَره یا بزغاله ی خود، خودداری می کند به آن گوسفند " ناوَردار " یا نابَردار می گویند و به گویش نراقی " بَرنَدار" یعنی بچه اش را بر نمی دارد و یا به عبارتی به بچه اش شیر نمی دهد .

قدیم در شهر نراق در یک محدوده زمان معیّن تقریبا از اواسط زمستان به بعد گوسفندان شروع به زایش می کردند. معمولا هر گوسفند بعد از زایمان بلافاصله بَره یا بُزغاله خود را تمیز می کند و با او مانوس می شود و شروع به شیر دادن آن می نماید. این روال تا پایان مدت شیردهی ادامه دارد و مادر بچه ی خود و بچه هم مادر خود را می شناسد و در جمع گوسفندان یکدیگر را گم نمی کنند.


طرح توجیهی گوسفند

ولی برعکس در مواردی کم معمولا 5 % گوسفندان بعد از زایمان بلافاصله بچه را از خود طرد می نماید و نه تنها باعث تمیز کردن او بلکه از شیردادن هم خودداری می کند که به گویش محلی گفته می شود : بز یا میش بچه اش را " بَر نمی داره " یعنی به او شیر نمی دهد .
در حال حاظر در اینگونه موارد چوپان ها یک شیشه را پُر از شیر گرم می کنند و با پستانک دهن بره یا بزغاله می گذارند و نیاز های غذایی او را بر طرف می نمایند. ولی در قدیم نه چوپان وقت این کار را داشت و نه مانند امروز شیشه ای برای تغذیه در اختیارش بود.

چه کار می بایست می کرد؟ یا می بایست سَر گوسفند مربوطه را نگه می داشت تا بره یا بزغاله از شیر مادر تغذیه نماید و این کار هم زمانبر بود چرا که گوسفندان در اوج زایش بودند و فرصتی برای شیردادن مورد یا موارد فوق را به چوپان نمی دادند.
بنابراین چوپان راه دوم را انتخاب می کرد : گوسفند مربوطه را یک شب یا یک روز گرسنه نگه می داشت تا شاید مادر بچه اش را قبول کند.سپس مقداری خمیر به پشت بره یا بزغاله می مالید و آن را پیش مادر رها می کرد تا شاید مادر خمیرها را از روی بدن بچه لیس بزند و با او مانوس شده و او را به اصطلاح بَردارَد و به او شیر بدهد.

اگر در این مرحله هم چوپان موفق نمی شد راه سوم و آخرین راهکار را انتخاب می کرد یک چاله یا گودال به ارتفاع یک متر و قد یک متر حفر می کرد و گوسفند را با بچه اش به مدت چند ساعت در این چاله رها می کرد تا زمانی که بره یا بزغاله پذیرش گردد و گوسفند ناوَردار هم چاره ای جز پذیرش نداشت و مجبور بود که بچه را بپذیرد و به او شیر بدهد و مانوس گردد. نراقی ها به این جا و مکان نگیردونی می گویند . این روش را چوپان ها در نراق اعمال می کردند چون صد در صد جوابگو بود . مشاهده شده در این روش حتی بره را با بُز و بالعکس وَردار می کنند .

در زمان های نه چندان دور و درموقع زایش گوسفندان در نراق ، اگر کسی به دَرِ کَنده ، آغل یا گُولِ گله داران می رفت با دیدن چندین چاله در محوطه اطراف مواجه می شد و متوجه می گردید که هدف چوپان از حفر این چاله ها چه بوده است.لازم به توضیح است که این چاله ها را به گویش نراقی"نگیر دونی" می گفتند یعنی گوسفند در آن نمی دانست به هیچ طرف بچرخد یا بگردد .

سایت سلحشوران شهر نراق از نویسنده و پژوهشگر ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی بابت این تحقیق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۰۰
سلحشوران شهر نراق

 به اجاره شرعیه دادند آقایان مالکین قریه دَربِجوقا(روستای دَربِجُوقا از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) تمامی منافع کتیرای گوَن(کتیرا ترشحات صمغی خشک شده حاصل از چندین گونهٔ گیاه گوَن است) صحاری(بیابان) دَربِجوقا تا از بُنیه(توان) گوَن و رزوه گوَن که حدود صحاری مزبور طبق حدودی است و محدود به صحاری قالهَر(روستای قالهَر از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) و صحاری مُزوَش(روستای مُزوَش از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) و صحاری قریه شانَق(روستای شانَق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) به آقای اسماعیل علیئی(آعلی) فرزند آقای حاج رضا علیئی نراقی به مال الاجاره(اجاره بها) مبلغ هشتصد تومان که هشتهزار ریال بوده باشد که از تاریخ زیر الی مدت یکماه دیگربه مالکین دَربِجوقا تادیه(اَدا کردن) دارند نسبت به سهم خود و رسید کتبی دریافت دارند و قرار شد گون صحاری را برای یکمرتبه بهره برداری نمایند و باید در مِهر 1334 گوَن صحاری بهره برداری شود .
چنانچه قسمتی از صحاری گوَنَش ماند می توانند در مِهر 1335 تیغ بزنند ولی بیش از یکمرتبه حق تیغ زدن گوَن را ندارند و صیغه مواجره جاری شد و مستاجر مزبور اقرار به متصرف شدن عین مستاجره را نمود . و باید دل صحاری روی هیجده طاق دَربجوقا بین مالکین تقسیم شود
بتاریخ سوم شهریور ماه 1334

 اثر سبابه راست آقا محمد امرالهی کدخدا و مالک ده دَربِجوقا مورد گواهی است
 کدخدای رسمی قالهَر عبدالحسین معصومی
 اثر انگشت صفرعلی  ابراهیم
 و اینجانب به سهم خود امضاء می نمایم
 اثر انگشت آقا حبیب اسماعیلی
 اثر انگشت قاسم عبدالله

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قرارداد منافع کتیرای گوَن بین اسماعیل علیئی نراقی فرزند رضا و مالکین روستاهای دَربِجوقا – قالهَر – مُزوَش – شانَق در 63 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۱۱
سلحشوران شهر نراق

 آقای رضا حیدری فرزند طوقان و خانم مولود رمضانی فرزند محمد از اهالی مومن و خداپرست شهر نراق بوده و هستند . آنان فرزندان شایسته ای تربیت و تحویل جامعه دادند .

مرحوم محمدعلی حیدری

 این خانواده در فعالیت های پشتیبانی بسیج و دفاع مقدس نقش آفرین بودند . حاج نصرالله و قاسم حیدری از نیروهای پر تلاش در جنگ تحمیلی هستند که قاسم زخم جنگ و جانبازی در بدن دارد . مهدی نیز از چهره های خدوم مردم می باشد .

 دختران این خانواده نیز در جامعه زنان فعالیت های موثر دارند و خانم زهرا حیدری از خادمین بقعه زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد علیه السلام در شهر نراق بود که زودهنگام تاریخ 4/4/1394 بدرود حیات گفت .

 خانم مولود رمضانی فرزند محمد مادر فرزندان تاریخ 16 اسفند 1394 که در مقابل ناملایمات دارای ایمان بالا بود دارفانی را وداع گفت .  ولی محمد علی حیدری که در نراق او را به علی خطاب می گردند چهره ای دیگر از اخلاق و فعالیت های اجتماعی بود .

محمد علی در عرصه های گوناگون تلاش می کرد تا بتواند در زمینه های کاری پیشرفت ایجاد نماید . ایشان یک بسیجی عاشق پیشه که دغدغه اش حفظ آرمان های الهی بود .
از طرفی تلاش های مختلف در راستای معرفی زادگاهش نراق به عنوان راهنمای صنعت گردشگری بود . او یکی از راویان غار چال نخجیر نراقِ دلیجان بود که گردشگران و توریست ها از صدا و اطلاعات زیبایش در خصوص ویژگی های آن بهره مند می شدند .

 علی در ایام سوگواری ائمه معصومین خصوصا محرم یک پارچه شور و شعور گردیده و علاوه بر زحمت در گرمای آشپزخانه حسینیه سیدالشهدا(ع) در هیئت کفن پوشان و هیئات مذهبی و تکایا فعالیت های قابل ستایشی داشت .

 محمدعلی مدتی از بیماری رنج می بُرد و زیر تیغ جراحی در بیمارستان هم رفت . لیکن مشیّت خداوند بر این امر قرار گرفت که وی از بین ما رخت بربندد و همسر و دو فرزند و دوستان و اقوام را تنها بگذارد .

 

 در یکی از روزهای سالگرد چهلمین دهه فجر انقلاب اسلامی و هوای سرد زمستان تاریخ 14 بهمن 1397 برابر 27 جمادی الاول 1440 مردم نوع دوست و وفادار شهر نراق به مساعدت خانواده داغدار حیدری آمده و در تشییع و خاکسپاری محمدعلی در وادی السلام شرکت داشتند و زنان نیز در حق او خواهری و مادری نشان دادند .

 سایت سلحشوران شهر نراق درگذشت یکی از یاران با وفای خود را به خانواده های معزا تسلیت گفته و برای بازماندگان شکیبایی و برای متوفی درجات عالی بهشت برین از معبود تمنا دارد .

۱۳ نظر ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۰۸
سلحشوران شهر نراق

ساقی بریز بادهِ مَستی به جام ما
یک اربعین گذشت زِ عُمر قیام ما

جاری بِزن به کُل جهان تا که بشنوند
" ثبت است بَر جریده عالم دَوام ما "

شیرین نَما همچو عَسل کام دوستان
پاینده باد ملت ما و نظام ما

ما ملتی شریف و نجیب و مبارزیم
دین محوری در همه جا شد مَرام ما

برقُله های سَر به فَلَک ما عَلَم  زنیم
تا بَر جهان مخابره گردد پیام ما

ای کاش تا که مهدی زهرا زِ رَه رَسَد
تقدیم او شود به حضورش سلام ما

هر چند جای روح خدا نزد ما تهی است
با رهبریم تا که بماند قَوام ما

شُکر خدا که دشمنان در گور خفته اند
چهل ساله شد نهضت شیرین بِکام ما

 شاعر: آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۰ نظر ۱۴ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۱۰
سلحشوران شهر نراق

تقسیم بندی فضای خانه های کهن قبل از هر چیز نشانگر آن است که پیشینیان ما برای حفظ حریم خصوصی خانه ارزش و اهمیت قائل بودند .هشتی خانه ، دالان ، ورودی ، میهمانخانه ، جدایی تالار پذیرایی از نشیمن و... همه نشان دهنده اهمیت تقیسم بندی در معماری خانه های قدیمی است.

اگر راهی نراق دلیجان استان مرکزی هستید حتما سری به خانه های قدیمی و تاریخی این کهن شهر بزنید و از نزدیک با این عناصر معماری ایرانی آشنا شوید که در ادامه به چند مورد آن اشاره می شود:

۱-تخت گاه
تخگاه یا سکوی انتظار محلی در دو سوی در ورودی ، برای استراحت در هنگام انتظار، برای ورود یا گفتگو با همسایه ها طراحی شده است.این سکو به عنوان یکی از اِلمان های معماری سنتی نراق تبدیل شده است.

۲-سَر در ورودی
در قدیم دیوارهای کاهگی ساده را برای نمای بیرونی خانه ترجیح می دادند و تنها چیزی که از بیرون خانه به آن زیبایی داده، سر درهای هلالی با طرح های متفاوت است و معمولاّ طوری ساخته شده که در زمستان ها مانع از ریزش برف و باران بود و در تابستان ها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار می رفت که بسته به اعتقاد صاحبخانه در بالای سردرِ بیشتر آنها آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته می شد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی عبور کنند.

۳-درب ورودی
در بیشتر خانه های سنتی ، درهای ورودی دو لنگه و چوبی با کوبه های متمایز برای استفاده مردان و زنان بود. زن ها کوبهٔ حلقه ای که صدای زیری داشت ، به صدا در می آوردند و مردها کوبه ی چکشی شکل را که صدای بمی داشت دق الباب می کردند.

۴-هَشتی
در خانه های سنتی پس از عبور از سر در وارد فضایی که " هشتی" نامیده می شود.این طرح در معماری کهن ایرانی رکن اساسی خانه بود.هشتی خانه در واقع یک فضای هشت ضلعی یا مربع و مستطیل را بعد از ورودی خانه به وجود می آوردند. دور تا دور هشتی سکوهایی در دل دیوار قرار گرفته بود که افراد روی آنها نشسته و منتظر استقبال صاحب خانه بمانند. در این هشتی ها در بعضی مواقع گفتگوها آنقدر طولانی می شد که صاحبخانه مجبور می شد در همین مکان از میهمان پذیرایی نماید .
پس از هشتی وارد فضای باریک و منحنی شکل می شویم که راهرو یا دالان است و به حیاط اندرونی و بیرونی یا مرکزی منتهی شده است. دالان ها تعیین کننده قلمروهشتی می باشند یعنی مهمان ابتدا از ورودی خانه وارد هشتی می شود و سپس از دالان عبور می کند. دالان به عنوان فضایی است که مهمانان را به اتاق های مختلف هدایت نماید و افراد غریبه را به داخل حیاط مرکزی رهنمون کند .

فضای هشتی دارای دو عملکرد است : اولا هشتی به عنوان فضای تقسیم خانه در نظر گرفته شده است که فضای اندرونی را از فضای بیرونی مجزا کرده است.ثانیا هشتی فضای توافقی است که افرادی که برای بازدید صاحب خانه آمده اند بایستی در این فضا صبر می کردند.
نقش هشتی در تعریف کردن روابط همسایه و تقویت آن مهم بوده است. بعضی از هشتی ها بین چند خانه مشترک بود اهالی آن خانه که با هم فامیل بودند و یا به هم نزدیک بودند ،از فضای هشتی برای دور هم نشینی و گپ زدن استفاده می کردند.
برخی هشتی ها ساده بودند و بعضی پر نقش و نگار دارای تزئینات معماری و گچ بری و همچنین در برخی هشتی ها دارای سقف گنبدی شکل و روزنه نورگیر دار داشتند که از آنجا نور به داخل هشتی می تابید و تا غروب آفتاب می چرخید .در موقعی که هوا تاریک می شد همسایه ها یک چراغ موشی یا بادی (فانوس) تا زمانی که نیاز بود داخل آن روشن می کردند .در کف هشتی ها نیز تقسیم بندی هندسی وجود داشت و با قلوه سنگ مفروش می شد.
در مجموع می توان گفت که مهمترین کار هشتی،تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند خانه و در عین حال حفظ قسمتی از حریم خانه بوده است.
به هشتی : آرامگاه،طاق،ایوان،رواق و آسمانه هم می گویند.

۵-دالان
دالان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت می کرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابر نتواند سریعاً فعالیت های جاری در حیاط را متوجه شود. در دالان ها معمولا از دکوراسیون های ساده و مجلل استفاده می شد که فرد را مجذوب خود می کرد.

۶-حیاط
حیاط در خانه های قدیمی مرکز و قلب ساختمان بود. ، حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت ، ویژگی بود که از گذشته های دور در معماری ایرانی حضور داشت ؛ البته این امکان وجود داشت که حیاط از نظر هندسی مرکز خانه نباشد اما از نظر زندگی و انجام فعالیت ها و ایجاد ارتباط بین قسمت های مختلف خانه و سایر مسائل مرکز خانه محسوب می شد.
حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی ، عروسی و تجمع اقوام و معمولاً چهار گوش بود. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف آن تعیین می کنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی می باشد. سازمان دهی فضاهای محصور حیاط به گونه ای بود که با تغییرات فصلی وکارکردهای مختلف اتاق های مجاور متناسب باشد.در طراحی ودکوراسیون حیاط ها معمولا از کاشی های رنگی ورنگارنگ شاد استفاده می شد.

اتاق ها در یک خانه سنتی بر اساس اهمیت و کاربردشان دور تا دور حیاط قرار می گرفتند.اتاق های تابستانی معمولا در ضلع جنوبی خانه قرار داشتند تا در طول روز تابستان کمتر در معرض آفتاب باشند و اتاق های زمستان نشین روبروی اتاق های تابستان نشین و دقیقا روی ضلعی قرار می گرفتند که در طول روز ، بیشترین آفتاب به آنها بتابد. باقی مانده مانند انبار، آشپزخانه و...در ردیف دوم و پشت اتاق ها جا می گرفتند.
اگر به خانه نخجیر نراق گذرتان افتاد حتما اتاق های تابستان نشین و زمستان نشین را ببینید و از طراحی و معماری های ایرانی لذت ببرید.

خانه‌های قدیمی نراق

۷-پنج دری
پنج دَری یکی از عناصر سنتی معماری ایرانی است.پنج دری به طور معمول یک اتاق بزرگ است که در واقع همان تالار اصلی خانه محسوب می شود که اغلب اوقات رو به ایوان بزرگی است که پنج در یا پنجره پیوسته برای آن در نظر گرفته شده است.
پنج دری عموماً فضائی بود با دکوراسیون داخلی زیبا و پرکار که در کنار اتاق های ساده زندگی در خانه های سنتی مشهود بود. تالار با گچبری، آئینه کاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین می شدند. جبهه رو به حیاط تالار با اُرسی های ۳ دری یا ۵ دری به حیاط خانه مربوط می شدند. تالار برای پذیرایی از مهمانان محترم مورد استفاده قرار می گرفت.

۸-سه دری
در معماری سنتی به اتاقی (غرفه ای) که سه در داشته باشد سه دری می گویند.این فضا در واقع واحد بنیادین فضای معماری ایرانی است که فضایی از ایوان تا اتاق و پَستو را شکل می دهد.در فضاهایی که این تقسیم سه تایی بر روی وجهه اصلی(رو به حیاط) باشد نام سه دری را به خود می گیرد که حتما در صورتی که فضا بسته مورد نظر باشد فضا توسط سه در و پنجره بسته می شود.انعکاس این تقسیم سه تایی بر روی دیوار مقابل وجود دارد.
سه دری یا نشیمن،‌ اتاق هائی بود که از پنج دری (تالار) اهمیت کمتری داشتند و از اتاق های ساده مهمتر بودند . نشیمن، محل تجمع افراد خانواده و مهمان های نزدیک به حساب می آمد . طراحی داخلی نشیمن به گونه ای بود که احساس آرامش را به افرد می داد.

۹-ایوان
ایوان ها بلندای زیبایی در معماری ایران می باشند. ایوان ها نشست گاه هایی بودند که بیشتر در جدار بیرونی خانه ها بنا می شدند. می توان ساعت ها در ایوان های مرتفع نشست ودیگر زیبایی های معماری نراقی را نظاره گر بود و خسته نشد. ایوان ها در همه خانه های تاریخی نراق قابل مشاهده است.

۱۰-طاقچه و رَف
طاقچه و رَف دوعنصر کوچک اما دوست داشتنی در معماری ایرانی است و همه ایرانی ها آن ها را دوست دارند و درهمه خانه های ایرانی پیدا می شود. گاهی روی طاقچه ها را پُر می کنیم از عکس های عزیزانمان و گاهی هم با گلدان های زیبا م‍ی آراییم. رَف های خانه های قدیمی نراق یاد آور گذاشتن هندوانه بود که این میوه ها تا چله زمستان می ماندند و در مراسم های دورهمی و زیر کرسی های گرم خوردن هندوانه واقعا لذت بخش بود.از رَف های اتاق برای قرار دادن انواع وسایل قدیمی و انتیک به عنوان دکور استفاده می شد.ولی هر چه که هست می دانیم این عناصر کوچک (تاقچه و رف)تاثیر بر زیبایی دکوراسیون منزل های قدیمی دارند.اگر به خانه نخجیر نراق رفتید حتما از نزدیک آنها را ببینید ولذت ببرید.

خانه قدیمی در نراق

۱۱-باد گیر
استفاده از بادگیر از سنوات قدیم در ایران متداول است . باد گیرها به اشکال مختلف در شهر های مرکزی و جنوب ایران ساخته شده اند که هر کدام بر حسب ارتفاع و جهت باد مطلوب طراحی واجرا شده اند و از عناصر و سمبل های معماری ایرانی هستند.
باد گیرهای شهر ۳۰۰۰ ساله نراق که یکی از آثار باستانی با معماری ایرانی و دیدنی این شهر می باشند بیش از ۲۰۰سال قدمت دارند و طراحی آنها بدین صورت است که بر بلند ترین قسمت بام خانه ها،آب انبارها ومساجد تعبیه شده اند .باد گیرهای شهر نراق معمولا چهار طرفه می باشند و در هر طرف آن چند سوراخ تعبیه شده و درون آنها با تیغه ها و جدارهایی از چوب و خشت ساخته شده است.
طرز کار بادگیر
تا قبل از اختراع کولر وگسترش آن در شهرهای مختلف ، بادگیر به عنوان یک سیستم خنک کننده هوا کاربرد داشت وهنوز هم آثار و بقایای آنها را می توان در اقلیم گرم و مرطوب نواحی جنوبی واقلیم گرم وخشک نواحی مرکزی کشور مشاهده کرد.

طرز کار بادگیر به این صورت است که باد مطلوب را گرفته واز طریق جدارها و تیغه های خشتی و چوبی چهار طرف به داخل اتاق های ساختمان هدایت می کند وآنجا را خنک می کند.
بعضی از بادگیرها فقط از طریق جا به جایی هوا ،داخل بنا را خنک می کند مانند شهرهایی که هوای گرم و مرطوب دارند ودر مناطق مرکزی که هوای آنها گرم و خشک است مانند شهر نراق، جابجایی هوا در ساختمان های آن از طریق تبخیر انجام می شود بدین صورت که داخل ساختمان و در زیر بادگیر یک حوضچه مصنوعی قرار می دهند و جریان باد پس از ورود به داخل ساختمان از روی حوض کوچک آب عبور می کند و پس از برخورد بر روی آب عمل تبخیر انجام می شود.
تا قبل از پیدایش یخچال برقی در بسیاری از خانه ها ،مواد غذایی را در محوطه زیر باد گیر نگه می داشتندتا خنک بماند تا از فاسد شدن جلوگیری شود . .
شهر نراق به شهر بادگیرها معروف است.اگر به این شهر تاریخی رفتید حتما بادگیرهای شهر را که جلوه ای از معماری ایرانی است ببینید و از نزدیک با نحوه کار آن آشنا شوید.

۱۲-اُروسّی
اُروسّی از عناصر معماری ایرانی و پنجره مُشبّکی است که به جای گذاشتن روی پاشنه گَرد، بالا می رود و در محفظه ای که روی آن قرار گرفته جای می گیرد(مانند کرکره). نقش شبکه اروسی مانند پنجره ها و روزنه های چوبی است و نمونه های زیبای آن در خانه های قدیمی نراق و خصوصا در مسجد جامع شهر نراق به چشم می خورد. اروسی در صنایع دستی به قطعه مشبّکی ساخته شده از چوب گفته می شود که نقش زیبایی در آن ایجاد کرده اند که دارای شیشه های رنگی کوچک داخل گرِه های چوبی قرار گرفته اند ویا ممکن است فاقد شیشه باشند.
اگر به شهر تاریخی نراق رفتید بازدید از خانه تاریخی آمیرزا منصور قاسمی را فراموش نکنید.این خانه بزرگترین بادگیر نراق،زیباترین درهای گره کاری شده و پنجره های مشبک همراه با شیشه های رنگی و زیباترین گچ بری و تزئینات داخل ساختمان را در شهر نراق در دل خود جای داده است.

۱۳-دولاب
دولاب هم یکی از عناصر معماری سنتی ایرانی در همه خانه های قدیمی نراق به چشم می خورد که در دل دیوارهای گلی وضخیم ساخته شده اند و دارای دو لنگه درِ چوبی کوچک می باشند که به آنها درِ دولاب گفته می شود و قسمتی از فضای اتاق یا حیاط خانه است که در قدیم و حال از آن به عنوان کمد دیواری استفاده می شود. از دولاب ها در قدیم به عنوان انبار ذخیره گندم ،جو،غلات و همچنین نگهداری مواد غذایی مانند،نان، بیرهٔ قرمه (گوشت پخته شده ) واز رَفِ دولاب هم برای نگهداری جوزغند،آجیل و سایر وسایل دم دست خانگی استفاده می شد.اگر به خانه های قدیمی نراق خصوصا خانه نخجیر رفتید حتما از این عناصر معماری ایرانی و کمد دیواری های دوست داشتنی دیدن نمایید.

۱۴-آشپز خانه
در بررسی خانه های قدیمی به اتاق هایی برخورد می کنیم که در پنهان ترین بخش خانه و در پشت اتاق های اصلی قرار گرفته اند که به آنها مُدبَخ(مطبخ)می گویند. یعنی برای پختن غذا ونان. به این آشپزخانه،آشپز خانه دودی یا هیزمی هم می گویند.
طراحی داخلی این مجموعه به گونه ای است که دور تا دور آن سکوهایی ساخته شده که زیر و روی آنها ظروف آشپزخانه چیده می شود و دارای طاقچه هایی که روی آنها هم برای چیدن ظروف وهم برای وسایل پخت و پز استفاده می گردد.در قسمت کف آن اجاق های گلی و سه پایه های آهنی قرار دارد که برای پخت غذاهای هیزمی در ظروف مسی مانند کمجدان ،تیمچه و سایر ظروف مورد استفاده قرار می گیرد.در طرف دیگر آشپزخانه تنور نانوایی قرار گرفته که برای پخت نان مورد استفاده قرار می گیرد ودر کنار آن انبار هیزم یا هیمه دان قرار دارد.
نورگیر این آشپزخانه از سوراخ هایی که روی بام آن قرار گرفته و به شکل مختلف می باشد تامین می شود .فقط در تاریکی شب از چراغ های موشی یا بادی برای روشنایی هسته مرکزی آن استفاده می گردد.

۱۵-بام
بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجم های پیچیده و زیبا،به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار می گرفت. در خانه های قدیمی اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود می آورند که در شب های تابستان برای خواب استفاده می شد . همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویه ای داشته اند.این دیوارها دور بام خانه نخجیر نراق به راحتی قابل مشاهده است و برای گردشگران در ساعات خنک روز، و در هنگام شب علاوه بر چشم انداز عالی برای استراحت و خواب عالی است .

۱۶-اطاق کرسی
کرسی ها گرمابخش معماری و خانه های ایرانی هستند. در شب ها سرد زمستان این کرسی ها بودند که گرما را به خانواده ها باز می گرداندند و باعث می شد تا خانواده ها از کنار هم بودن لذت ببرند .اتاق کرسی در مجموعه ی زمستان نشین و اغلب در گوشه های این بخش که در و پنجره ی کمتری به حیاط دارند، ساخته می شده تا در زمستان با بستن در و پنجره ها بتوان آنرا گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بود، چون دیواره های آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار می گرفته اند. این فضا در همه خانه های اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد .اگر در نراق به خانه تاریخی آقا تقی رئوفی رفتید دیدار از اتاق کرسی را فراموش نکنید.

۱۷-سیپک نراق
در خانه های قدیمی نراق سازه ای منحصر به فرد به شکل آب انبار احداث گردیده که جوی آب قناتی از وسط آن جاری است.
می گویند ۲۰۰سال پیش حاج الله داد ( خیّرنراق) این قنات را حفر می کند و آن را وقف آب شرب مردم می سازد.آب این قنات از بالا دست نراق سرازیر می شود وبه خانه های مردم راه می یابد.هر خانه ای سازه ای به نام "سیپک "دارد که شبیه آب انبار است و محل برداشتن آب شرب و نگهداری میوه ها،سبزی جات،صیفی جات وگوشت بود.این سیپک ها به تناسب سطح ارتفاع خانه دارای ۳طبقه یا کمتر می باشد که به این طبقات "بهار خواب"می گویند که محل استراحت اهل خانه در هوای گرم بوده است.

"پَک"در گویش نراقی به معنی پله است و سی پک (سیپک) یعنی جایی که ۳۰ پله دارد وآب قنات از زیر آن جاری است.این محل ها از دیدنی های منحصر به فرد شهر نراق می باشد.سیپک ها در عمق ۷ الی۱۰متری زمین قرار دارند و دمای داخل آنها بین ۱۵تا۱۸ درجه سانتی گراد است و دمای محیطی خنکی را برای اهل خانه مهیا می سازد.سیپک به نوعی از یخچال های خانه های قدیمی مردم نراق بود.
اگر به شهر تاریخی نراق رفتید حتما از سیپک دو طبقه و منحصر به فرد منزل آقا تقی رئوفی دیدن نموده و" بهار خواب" آن را از نزدیک ببینید.

18-پیش تاق
پیش تاق در معماری اسلامی یا معماری ایرانی به درهای چوبی ِعظیم و بزرگی گفته می شود که ورودی مساجد،کاروانسرا یا زیارتگاه ها را مشخص می کند.عموما ارتفاع پیش تاق از ارتفاع سایر اجزای نمای ساختمان بیشتر است تا ضمن نمایش دادن اهمیت ساختمان ورودی و موقعیت آن را نیز مشخص می کند. در قدیم ورودی حصار کربلایی مهدی در محل سفلی نراق از این درها بود. جنس این درها معمولا از چوب گردو می باشد که توسط نجارهای چیره دست نراق در حدود ۲ قرن پیش و بیشتر،ساخته شده است.
اگر گذرتان به شهر تاریخی نراق افتاد به کاروان سراهای حاج مهدی و بازار تاریخی و حسینیه مسجد جامع سر بزنید و این درهای چوبی بلند را که نمونه هایی از معماری سنتی ایرانی است از نزدیک ببینید.

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده گرانقدر جناب آقای مرتضی علی آقایی نراقی از بابت این تحقیق قدردانی می نماید .

۴ نظر ۱۳ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۲۶
سلحشوران شهر نراق

از مال خالص آقای عبدالکریم احمدی نراقی(متولد 1275 فوت 1352 فرزند حبیب الله) مبلغ ششصد و پانزده تومان که عبارت از ششهزارو یکصد و پنجاه ریال بوده باشد دین است شرعا به ذِمه و رقبه(گَردن) اینجانب سید تقی  پیغمبرزاده وِشتَکانی(روستای وِشتَکان از دهستان جاسب شهرستان دلیجان استان مرکزی) که از حال تحریر لغایت یکماه تمام دیگر اَدا نمایم و به عذری معطل ندارم و کان ذالک تحریرا
بتاریخ ۱۳۳۳/۶/۲۹مطابق پانزده(به عدد 29 نوشته شده) شهریور سنه یکهزار و سیصد و سی و سه

 امضاء : سید تقی  پیغمبرزاده

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی دریافت مبلغ معیّن قرض توسط سید تقی پیغمبرزاده وشتکانی از عبدالکریم احمدی نراقی در 64 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۱۲
سلحشوران شهر نراق

ای که پُرسی از چه رو قلب خود آذین می کنم
بَهر فردای قیامت اسب را زین می کنم

می رَوَم در محضر فرزانگان با دست خود
شِکوِه از نامَردم رُسوای بی دین می کنم

سِرِ دل را باز می گویم به هر دَرد آشنا
زیر آن دَردنامه را امضای خونین می کنم

میرزاعلی قجری فرزند غلامعلی اهل شهر نراق
۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۰۰
سلحشوران شهر نراق

حاضر گردید آقای یوسف ایزدی فرزند مرحوم اسدالله بَک نراقی( همسر اسدالله بَک به نام مُرَصَع ایزدی فرزند آقاعلی و مادر مرصع به نام آسیه بوده) و بفروخت به آقای آقا تقی رئوفی نراقی تعداد دو فرد قالیچه نخ فرنگ بوم گلی تُرَنج و محراب که فعلا در خانه آقا یوسف نامبرده بافندگی می شود بدون عیب و نقص و سره و کیس و بدون زدن ریشه جفتی بمبلغ ده هزار ریال وجه نقد و مبلغ نامبرده از طرف آقای تقی رئوفی واصل و عاید آقا یوسف نامبرده گردید و شرط شرعی شد که یک زوج قالیچه نامبرده به ضرب مضروب پنج ذرع شاه می باشد از تاریخ زیرالی مدت شش ماه شمسی تمام تحویل آقای رئوفی بدون هیچگونه عذری داده و این سند را دریافت دارد .

 بتاریخ سیزدهم آذرماه یکهزاروسیصد و سی و شش شمسی 1336
13 آذر 1336(برابر 11 جمادی الاول 1377)
 امضاء : صحیح است یوسف ایزدی
اینجانب عباس اوضاعی(مرحوم حاج عباس عُضایی فرزند ماشاءالله) ملتزم گردیدم که قالیچه های نامبرده را چنانچه آقا یوسف نامبرده در مدت قرارداد تحویل آقای آقا تقی رئوفی نداد به مدت یکماه کم و زیاد قالیچه ها را در حق آقای رئوفی کارسازی نمایم بتاریخ در متن 1336(13 آذر 1336)
 امضاء : عباس اوضاعی
امضای آقای عباس اوضاعی مورد گواهی است
امضاء احمد فروغی(ملا احمد فروغی فرزند ملا غلامرضا)

 

 اثر انگشت حاج رضا علیئی(مرحوم حاج رضا علیئی فرزند اسماعیل) مورد گواهی است
امضاء احمد فروغی
 
 اعترف بمارقم فیه
امضاء : منصور رضائی(فرزند محمد)

اعترف فیه
امضاء طبیب زاده(مرحوم ابراهیم طبیب زاده فرزند میرزاعبدالباقی)

 اعترف بمارقم فیه
امضاء احمد فروغی

 اقرار بمراتب
امضاء حاج عباس مهدوی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند بافندگی دو قالیچه  نخ فرنگ بوم گلی تُرَنج و مِحراب در نراق توسط خانم ربابه اسکندر رستمی فرزند اسکندر(همسر یوسف ایزدی فرزند اسدالله بَک) و فروش آن به آقا تقی رئوفی فرزند محمدرضا در 61 سال قبل با وساطت شاهدین سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۳۰
سلحشوران شهر نراق

گوگَل یک واژه راجی نراقی است که از دو کلمه تشکیل شده است :
گُو به معنی گاو و گَل به معنی گله می باشد و از ترکیب این دو کلمه گوگَل(گاوگل) به دست می آید که به معنی (گَلَّه گاو) می باشد و به شَبان یا چوپان این گلَّه هم گوگَلان(گاوگلبان) می گویند.

قدیم در کهن شهر نراق دهه های ۳۰ و۴۰ تعداد گاوها و گوساله های نراق هم مانند گوسفندان زیاد بودند و صاحبان آنها چون قادر نبودند آنها را در بهار و تابستان به طور دستی تغذیه نمایند یا هر روز به مزرعه برده و مجددا باز گردانند دو نفر گاوگلبان انتخاب می کردند که آنها را مانند گوسفندان به چرا ببرند. یگ نفر گوگلان مسئول ماده گاوهای شیری و قِسِر یا وِشتَر بود که آنها را هر روز به صحرا و مراتع سبز می بُرد وعصرها باز می گرداند تا شیر آنها دوشیده شود.

نفخ شکمبه در گاو

ماده گاوها چون به ورودی شهر می رسیدند هر گاو، خودش به خانه صاحبش می رفت و صبح روز بعد صاحب گاو مجددا گاو را در دروازه شهر به گوگل بان تحویل می داد. گوگل بان گاوها و گوساله های نر را به چرا می برد با این تفاوت که آنها را اواسط بهار یا اوایل تابستان به مراتع سَرسبز ییلاقی و کوهستانی مانند پشت کوه اُل یا ویلیجیا می برد وآنها تا اوایل پاییز حتی در شب ها هم در بیابان می ماندند و در اواخر تابستان که مراتع خشک می شد آنها را به شهر بازگردانده و به صاحبان خود تحویل داده و دستمزد خویش را دریافت می نمودند.

عین این کار را هم برای ماده گاوها انجام می دادند چرا که مزارع ومراتع اطراف شهردر اواخر تابستان خشک و قابل استفاده برای چرای دام نبود. در اوایل پاییز کار گوگلان ها تعطیل شده و در بهار سال بعد مجددا شروع می شد.

علت اینکه در آن زمان گاو نر زیاد بود به خاطر این بود که کارهای کشاورزی کلا به صورت سنتی انجام می گرفت و از گاوهای نر برای شخم زدن زمین(گاویاری) و خرمنگوبی با خرمنکوب سنتی (چون) انجام می شد.
البته کشاورزان این گاوها را برای انجام کار نگه می داشتند و اضافه بر اینها را به گوگلان تحویل می دادند.گوگلبانی در نراق تا دهه۵۰ ادامه داشت و با مکانیزه شدن کارهای کشاورزی به مرور گاوهای نر از رده خارج شدند و تعداد گاوهای ماده هم تقلیل یافت و به این صورت به کار گاوگلبانی هم خاتمه داده شد .

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده گرانقدر جناب آقای مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این نوشته سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۲۷
سلحشوران شهر نراق

بیع نمود و بفروخت شرطا به بیع جناب ..... آداب آقا احمد ولدالمرحوم آقا ابراهیم نراقی به تجویز و اذن زوجه اش صبیه آقامحمدجعفر ولدالمرحوم آقامحمد بعزت و سعادت نصاب آقاعبدالغفار خَلف الصدق حاجی هادی ... الحاج حاجی علی من القریه همگی و تمامی یکدرب اطاق واقعه در خانه پدری او فی محله تَل خَندَق حدّی به اطاق آقامهدی طحان و حدّی به خانه محمدحسین غَنی و حدّی به دالان خانه همگی و تمامی نصف صُفه مُشاع با سلیمان ولدالمرحوم آقاجعفر واقعه در خانه مذکور به ثمن موازی بیست و پنج عدد ریال فتحعلی سلطانی دو مثقالی مُبایعه شرطیه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه اسلامیه و در ضمن العقد شرط شد که چنانچه بایع(فروشنده) از حال التحریر الی بعد از انقضای مدت شش ماه در دو .... وارد ... مثل .......... مسری نماید تسلط رفع فسخ بیع داشته باشد ولا فلا و بعد به اجاره شرعیه قبول نمود بایع مبیع مرقوم را ... مسطور به مال الاجاره صد دینار نقد و پنجاه گندم که در آخر ماه برساند و صیغه مواجره جاری گردید .

تحریرا فی نمره شهر شعبان 1236
شعبان 1236(برابر اردیبهشت 1200)
بتاریخ نمره شهر رجب المرجب
من الشاهدین عبدالوهاب
چون مدت خیار منقضیه و حسب التقریر مشتری عدول و رد ثمن به سوی او لهذا بیع لازم و خیار ساقط و مبیع مزبور در متن ملک طلق مشتری می باشد .
مُهر : محمد مهدی ابن ابوالحسن

 سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از جناب مهندس خدابخش بیابانی فرزند رضا بابت ارائه تصویر سند دو قرن پیش و از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش یک درب اطاق در محله تَل خَندَق شهر نراق توسط احمد فرزند ابراهیم نراقی(همسرش صبیه محمد جعفر ابن محمد) به آقا عبدالغفار فرزند حاجی هادی ابن علی در 204 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۰۵ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۳۷
سلحشوران شهر نراق










ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۵:۱۱
سلحشوران شهر نراق

به مقام منیع وزارت جلیله داخله دامت شوکته
به مُفاد آیه کریمه :  لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ؛ الخ(الی آخر) تشکرات خالصانه ؛ صادقانه ؛ صمیمانه خود را از عدالت و توجهات و کفایت و رافت و مهربانی و فعالیت بندگان اجل آقای صمصام السلطان حکمران محلات و سایر البلوک( حاکم شهر محلات استان مرکزی و بلاد تابعه) مد ظله العالی (سایه بلند او طولانی و مستدام باد) به پیشگاه مبارک تقدیم می داریم .
شهداله العلی العظیم(خدای بزرگ گواه و شاهد است) از بَدو ورود این وجود فعّال با کیاست و با کفایت از جمیع جهات جان و مال التجاره و هستی و دارائی چاکران محفوظ و دست سارقین زَلقی(زلقی یا زَلکی یکی از طوایف جرگه چهارلنگ از ایل بختیاری که یک قرن پیش همزمان با رجب علی بختیاری اموال مردم را سرقت و به آنان خیانت می کردند) و غیره و غیره و سارقین وطنی(دزدان محلی نراق) که بکلی طرق(جاده ها) و شوارع(راه ها) را مسدود ساخته بودند کوتاه گشته و عُسر(دشواری) اهالی به یُسر(آسان گردیدن) تبدیل شده و دیناری مال احدّی به سرقت نرفته و طرق و شوارع مفتوح گردیده .
و البته جمیع تجار عراق(عراق عجم ناحیه ای در مرکز ایران) و خمین و قم و طهران و کاشان و اصفهان هم در صِدق این عرایض شاهد و گواهند و تشکرات خود را تقدیم می دارند .

امیدوار به توجهات دولت ابد مدت هستیم این نعمت عظمی را به مفاد النعمتان مجهولتان الصحت والامان بر این ضعفا ابدا الآباد باقی و برقرار و پاینده و استوار فرموده ؛ عموم اهالی را دعاگو بدارید .
ان امرکم الاشراف المتعالی مطاع مطاع
عموم جان نثاران اهالی نراق
 2427                    

تاریخ : ربیع الاول 1336(برابر دی 1296)

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی نامه فضل الله  نراقی معاون التجار فرزند محمد جواد و عده ای از اهالی نراق به وزارت داخله مبنی بر فعالیت موثر میرزا محمودخان صمصام السلطان حاکم محلات در 104 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۹
سلحشوران شهر نراق

در گذشته درهای چوبی منازل در شهر نراق به گونه ای بود که اهل خانه از نوع دق الباب یا دَر زدن متوجه می شدند که فردی که پشت دَر است آقا هست یا خانم . از این نوع درها در بافت قدیمی شهر نراق به وفور به چشم می خورد.

بر روی درب ها دو کوبهٔ مجزا و متفاوت تعبیه شده که شاید ذهن شما را به این سوال معطوف کند که دلیل این دو کوبه متفاوت بر روی این درهای قدیمی چیست؟
برای چرایی وفلسفه این نوع درها می توان به گفته کسانی که سال ها در این خانه ها زندگی می کرده اند وسینه به سینه به نسل های امروزی منتقل شده اند و همچنین گفته کارشناسان میراث فرهنگی استناد کرد و به این مسئله پی برد که گذشتگان ما چقدر ظرافتمندانه به مسئله حجاب و حیا اهمیت می دادند .

چرا که در زدن آقایان و بانوان با دو کوبه مجزا انجام می شد و با دو نوع صدای متفاوت جنسیت مهمان پشت در مشخص می شد و اگر مهمان مرد بود ومردِ خانه در منزل حضور نداشت، زن خانه با رعایت حجاب به استقبال میهمان می رفت و در را باز می نمود.

خانه های قدیمی نراق پُر بودند از رمز و راز، از فلسفه وجودی، فلسفه ای که خشت به خشت و ذره به ذره آنها را در برمی گرفت ، حتی کوچکترین اجزای خانه هم بدون فکر و فلسفه رها نمی شدند، مثل این دو کوبه های متفاوت روی درهای خانه های قدیمی.

از طرفی این خانه ها دیوار های گِلی یا خشتی بلندی داشتند تا هم امنیت خانه حفظ شود وهم حیاط خانه مجاور به همدیگر اشراف نداشته باشند و بانوان درحیاط خانه آزادانه به امور خود بپردازند وبه همین دلیل درب خانه هم شکل خاصی داشت.
معمولا این کوبه ها در شهرهای مختلف به اشکال مختلف بودند ولی در کل یک نوع کاربرد داشتند. در روی درهای قدیمی نراق فقط کوبه و حلقه نصب بودند.

کوبه ها روی لِنکه سمت راست در نصب می شدند که به شکل چکش و وزنه آهنی آویز بودند وبه همین دلیل در موقع در زدن صدای بَم تری داشتند و اگر مردی بر خانه میهمان می شد و در را می کوفت،اهالی خانه بدانند که مردی بر آنها میهمان است و مرد خانه به استقبال او می رفت. ولی حلقه روی لِنگه سمت چپ نصب می شد که در موقع نواخته شدن صدای زیرتر تولید می شد و اهل خانه را از وجود بانویی پشت در مطلع می کرد تا خانم خانه با خوشرویی به استقبال او برود.

کوبه و حلقه به عنوان وسیله ضروری و لازم ، اثری خاص در هنر ایران به شمار می رفت حتی بدین منظور کوبه را به دو شکل خاص(حلقه ای وچکشی) می ساختند.
اما گاهی هم این گوبه ها متناوب کوبیده می شد.صدای کوبیدن هر دو کوبه با هم برای اهل خانه شادی به ارمغان می آورد چرا که آنها را بشارت می داد که خانواده ای بر آنها میهمان شده است.

از خصوصیات دیگر این درها ، وجود میخک های فلزی در بالا و پایین و یا اطراف در جلب توجه می نمود که به آنها گُل میخ می گفتند. گل میخ ها ، میخ های آهنی بزرگی بودند که سَری بزرگ و نیمکره ای شکل و شیارهای متحد المرکز داشتند و به طور معمول از دو بخش کلاهک و تنه در اندازه های متفاوتی ساخته می شدند و صرفا جهت تزیین درها به کار می رفت وعلل وجود آنها این بود که برای ساخت این درها تخته های در طوری کنار هم قرار می گرفت که برای اتصال هر تخته یک میخ ساده کافی بود.ولی به جای آن از گل میخ استفاده می کردند تا هم در محکم تر شود و هم جنبه تزیینی و زیبایی پیدا کند.

http://images.hamshahrionline.ir/images/2012/1/naragh15.jpg

این درها شباهت با هم داشتند اما در طرح و تزیینات با هم متفاوت بودند.اگر گشت و گذار در بافت قدیمی نراق داشتید حتما این جلوه های زیبایی و منحصر به فرد معماری سنتی و ایرانی را روی این درها مشاهده خواهید نمود و با زندگی قدیم گذشتگان خود آشنا خواهید شد.

با وجود اینکه دیوارهای خشتی و گلی برخی از این خانه ها فرو ریخته اند اما درها سالم و پا برجا هستند و این به دلیل جنس چوب آنهاست که معمولا از درخت گردو و بلوط ساخته شده چرا که جنس چوب سخت و محکم بوده و گذشت زمان نتوانسته است به آنها آسیبی برساند.

امروزه زنگ اخبارهای گوناگون و آیفون های تصویری متفاوت جای خود را به این کوبه و حلقه های قدیمی داده اند.کاش خانه های امروزی هم حال وهوای خانه های قدیمی را داشت.درهای چوبی ودوست داشتنی،هشتی هایی که سقف هایش پر بود از خوشه های انگور آویزان وحیاط هایی با صفا که دور تا دورش پر از درخت های سر سبز و گل های رنگارنگ بود ودرها وپنجره ها با شیشه های رنگانگ با گِره چینی و اُرسی هایی که انعکاس نور خورشید زیبایی های آن را دو چندان می گرد وبه آنها جلوه ویژه ای می بخشید.

درهای چوبی کوبه دار قدیمی از دوره صفویه در ایران مشاهده شده است.جنس کوبه ها از آهن ،برنج ویا فلزات دیگر می باشد.قدیمی ترین کوبه های فلزی در ایران ۳۵۰سال قدمت وپیشینه کوبه های برنجی به ۵۰سال پیش باز می گردد.
قدیمی ترین کوبه برنجی را می توان بر درب ورودی مدرسه آقا بزرگ نراقی در شهر کاشان مشاهده کرد.

یکی دیگر از ویژگی های درهای قدیم و سنتی وجود سکوهایی در دو طرف در بود که به گویش محلی به آنها "تخگاه "می گوییم.این سکوها علاوه بر زیبایی به تناسب بزرگی و کوچکی خانه و ورودی آن متفاوت بود و کارگرد ارتباطی داشت.مردان خانه برای رفع خستگی و تبادل اطلاعات و برقراری ارتباطات روی سکو ها نشسته و نوعی ارتباطات سنتی و موثر بر قرار می کردند.

این سکوها در اوقاتی که مردان در خانه نبودند به زن ها اختصاص داشت.همچنین رهگذران خسته ای که از کوچه ها گذر می کردند می توانستند با نشستن روی این سکوها در زیر سایه ای که فرو رفتگی سر در خانه ها به وجود می آورد استراحت کنند. این سکوها معمولا از سنگ و آجر ساخته شده بود ودر حال حاظر هم برخی از آنها سالم مانده وبعضی دیگر توسط شهرداری شهر ترمیم و بازسازی شده اند.

بعضی از افراد کلون را با کوبه اشتباه می گیرند. باید توجه داشت که کلون یا همان (کلوندون)به گویش نراقی نوعی قفل چوبی است که در چوبی را به صورت کشویی از پشت قفل می کند ولی کوبه برای ضربه زدن است.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق و نویسنده ارزشمند آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر از بابت تهیه این پست قدردانی می نماید .
۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۰
سلحشوران شهر نراق

مقدار و موازی پنجاه خروار(معادل صَد مَن تبریز-هر خروار برابر با ۳۰۰ کیلوگرم) گندم که عبارت از یکهزار مَن به وزن شاه می باشد از انبار پهلُویِ(جَنب) ایوان(صفه و طاق) از مال خالص عموزاده مُکرم آقا محمد صادق بر ذِمه حقیر محمد خَلَف مرحوم آقا محمد یوسف که ان شاءالله پنج یوم دیگر تحویل بدهم .
این چند کلمه رسید قبض نامچه قلمی گردید .

مُهر : ادرکنی یا محمد 1197
ششم شهر جمادی الثانی 1315
6 جمادی الثانی 1315(برابر 11 آبان 1276)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی رسید قبض تحویل گندم متعلق به محمدصادق بر عهده محمد فرزند محمد یوسف در 125 سال پیش در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۱ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۰۴
سلحشوران شهر نراق

بند یک لغت فارسی است که برای آن معنای زیادی نوشته شده است. یک معنی ساده آن به زبان خودمانی طناب لباس است که روی آن لباس شید می کنند تا خشک شود و به گویش نراقی به آن رِجَه می گوییم. یا به محلی که از آنجا می توان آب کشاورزی را قطع و به سَمت دیگری هدایت کرد و به عبارتی بال آب در زمین های کشاورزی وامثال آن.

باید توجه داشت که برخی از لغات به جز معنی فارسی در برخی از شهرها یک گویش محلی هم دارد مانند همین لغت بند که در شهر نراق به گویش راجی به جاده کوهستانی صعب العبور و صخره های کوه و همچنین به جاده های باریک با شیب زیاد اطلاق می گردد.

جاده خاکی بسیار نامرغوب و منظره روستای نشلج

نمونه آن بَند زرد کوه اُل که بالای مزرعه کَشَه مجید در شمال نراق قرار گرفته و این بند به عنوان یک جاده میانبُر و یک طرفه برای کوه ال بود که در زمان قدیم چوپانان برای نزدیک بودن مسیر گله های خود را که همه بُزَنَه بودند از این بند پایین می آوردند .

بزها به راحتی می توانستند از این بند که صعب العبور بود پایین بیایند ولی برای گوسفند این کار مشکل بود و در زمان قدیم گله دارهای حرفه ای همه بز داشتند.همچنین چوپان ها هم از این بند به راحتی بالا و پایین می آمدند ولی گوسفندان فقط پایین می آمدند ولی به علت شیب تند قادر به بالارفتن به صورت دسته جمعی نبودند.

بند دیگری هم به نام " بند آبشتا " واقع در مزرعه آبشتا قرار دارد که این بند حد فاصل دره بالیجان و آبشار گیسو می باشد و این بند هم برای پایین آمدن گوسفندان از بالای کوه استفاده می شود .
این دو بند منحصر به فرد مربوط به کوه ال و آبشتا هستند که دسترسی به آنان از این دوبند امکان پذیر می باشد و راه را برای چوپان ها به عنوان یک جاده میانبُر نزدیک تر می کند وگرنه می بایست گله را از مسیرهای هموار دیگری که راه را برای آنها دورتر می کند پایین بیاورند.

البته از نراقی ها افراد هستند که به علت آشنایی با منطقه از این دو مسیر سخت بر فراز کوه می رفتند و از میوه ناب درختان انجیر که در صخره ها بود استفاده می کردند .
بَند سومی هم وجود داشت که مردم نراق برای رفت و آمد با چهارپایان به روستای جاسب از آن استفاده می کردند . این مسیر کوهستانی را با سنگ و خاک درست کرده بودند و یک راه مال رو وعابر رو برای روستای جاسب و میل(برج آتش) سَر سوراخ استفاده می کردند .

کسانی که به میل سَر سوراخ نراق رفته اند این مسیر کوهستانی را دیده اند که غیر از این مسیر به علت کوهستانی بودن راه دیگری ندارد. با توجه به مطالب فوق الذکر می توان نتیجه گرفت بند به گویش راجی نراقی به جاده های صعب العبور کوهستانی با شیب تند گفته می شود.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی به جهت تهیه این تحقیق سپاسگزار می باشد

۰ نظر ۳۰ دی ۹۷ ، ۰۰:۰۷
سلحشوران شهر نراق

آنکه خَنجر را فرو سازد به قلبم چون عَدو
تا که از دل بَر کَشم صد آه و افغانم تویی

آنکه چون آتش شَوَد دَر زیر خاکستر نهان
یا که خاری را کُنَد دَر چشم گریانم تویی

آنکه گر فرصت کُنَد چون گرگ ما را می دَرَد
یا به تحقیری دهد رنج فراوانم تویی

آنکه چون سیلی کَنَد بنیاد ما را از زمین
یا که بَر پا می کُند صَد گونه طوفانم تویی

آنکه  با صَد حیله چون زالو کَشَد خون مَرا
یا که آتش می زند بر ملک ایمانم تویی

آنکه ساغر را پُر از زَهر هَلاهِل می کُنَد
تا بَرَد با خود تمام صبر و سامانم تویی

آنکه گِرداگِرد مَن هیزم مُهیا کرده است
تا بگیرد آتش قهرش فراوانم تویی

گر رَسَد روزی که باشم رُخ به رُخ با کافران
آنکه را در آتش قهرم بسوزانم تویی

 اشعار از آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۱ نظر ۲۹ دی ۹۷ ، ۱۰:۳۰
سلحشوران شهر نراق

 هوالعزیز
مبلغ نه تومان از بابت مصارف جائی در محضر مبارک حضرت مولالوری جواهرالوجود(گوهر) لمظلومیه الفدا(ستم زده) جهت مرحوم مغفور صعد الی الله(بالابردن به سوی خدا) جناب آقا محمد جواد (پدر فضل الله معاون التجار) علیه الرحمه والبها(ارزش) والنور(روشنایی) والضیاء(قوی تر از نور) الفرید(بی همتا) جناب مستطاب زیده الاخیار(نیکوکاران) ملکوتی صفات قبله روحانی جناب آقا میرزا فضل الله علیه بهاء الله والثناء‌(ستایش کردن) عاید و واصل این نمله (فرد ماهر درهرکار) فانی(نابود شونده) غلامعلی کاشانی گردید که ان شاءالله بعد از رسید قبض مبارک این رقعه(نامه) دریافت شود .

28 ذی الحجه سنه 1318 (برابر 29 فروردین 1280)
 مهر :  غلامعلی الاعلی (اهل کاشان)


 توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
محمد جواد تاجر نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن استاد عبدالله نراقی تاریخ 28 ذی الحجه 1318 برابر با 29 فروردین 1280 فوت نمود . پیکرش پس از تشییع در صحن بقعه شاه سلیمان(ع) نراق در کنار نوه علامه حاج ملا احمد نراقی و مجتهد دینی به نام حاج مهدی(کمال الدین) نراقی فرزند ملا محمد تقی از اولین نراقی هایی که به بهاییت پیوسته بود خاکسپاری گردید . 

فرزند محمد جواد به نام  فضل الله نراقی موسوم به معاون التجار مراسم تعزیت مفصلی در زادگاهش نراق برگزار نمود .
برادر محمد جواد به نام محمد باقر نراقی که آن مقطع به بیماری رعشه مبتلا بود جهت حضور در مراسم برادرش از همدان به نراق عزیمت نمود .
محمدباقر و محمد جواد نراقی از تاجران موفق در نراق ؛ همدان و کردستان و ... بودند .

۰ نظر ۲۸ دی ۹۷ ، ۲۲:۴۲
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ نراق بخشی از شهرستان دلیجان استان مرکزی قریب سه هزار نفر جمعیت دارد لیکن این دیار به ظاهر کوچک در سطح جهان بیش از یکصد هزار نفر جمعیت پراکنده دارد که هر نراقی در مکانی که زندگی می کند منشاء خیر می باشند . بالغ بر 250 نام خانوادگی در این شهر وجود دارد که بعضی از آنان خاندان بزرگی هستند که تا ده هزار نفر را شامل می شود .

یکی از نام های فامیلی که در نراق حضور ندارند ولی در شهرهای کرج ؛ تهران و اراک پراکنده اند امین نراقی می باشد . اجداد طایفه امین نراقی به نام حاج روح الله 94 سال قبل به سال 1303 از نراق به اراک و سپس به تهران و کرج مهاجرت نمود .

خاندان معزز امین نراقی مفتخر به شهیدی به نام مجید  امین نراقی می باشند و در شهرستان فردیس استان البرز عموم خانواده ها و اهل مسجد شهید نراقی را می شناسند .

پدر شهید به نام حاج محمد  امین نراقی فرزند روح الله ابن محمدحسین ابن محمد مهدی ابن حاج کریم نراقی نام دارد که محمد سال 1378 بدرود حیات گفت . حاج کریم نراقی از چهره های مورد اطمینان مردم و از قپان دارهای مشهور نراق در زمان حیات بود .
مادر شهید حاجیه ربابه ایتوک فرزند علی اهل ورامین در فردیس کرج سکونت دارد و به خانواده شهید نراقی مشهور هستند . 

این زوج با ایمان دارای یک دختر به نام فاطمه و هفت پسر به اسامی : رضا ؛ حمید ؛ سعید ؛ مجید(شهید) ؛ محسن ؛ مسعود و مصطفی امین نراقی می باشند . برادر شهید به نام حاج محسن نراقی از ذاکرین اهل بیت و از چهره های دارای محبوبیت می باشد .

 

مجید امین نراقی تاریخ 7 فروردین 1349 در تهران متولد گردید و تاریخ 7 بهمن 1365 در سن 17 سالگی طی عملیات غرورآفرین کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان به شهادت رسید . پیکر گلگون کفن و مطهر مجید نراقی پس از تشییع با شکوه در قطعه 29 ردیف 26 شماره 4 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

از جناب آقای جلال  امین نراقی فرزند نصرت الله به جهت معرفی پسر عموی شهیدش سپاسگزاریم .

۳ نظر ۲۷ دی ۹۷ ، ۱۴:۱۸
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook