سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

27 جمادی الثانی مصادف با دومین جمعه مهر ماه سالگرد شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(ع) می باشد که در مشهد اردهال در 15 کیلومتری شهر نراق مراسم ویژه ای توسط مردم علی الخصوص فینی های کاشان برگزار می گردد .

http://afkarnews.ir/images/docs/files/000053/nf00053296-2.jpg

                                                                                                                                                                                           مراسم سنتی قالیشویان

 

انقلاب به زعامت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) به موفقیت های چشمگیری رسیده بود و هر روز فشار مردم به سلطنت پهلوی افزایش می یافت . همه نوع شعار در تظاهرات داده می شد . ولی تاکنون شعار " مرگ بر شاه " که آخرین تیر خلاص بر پیکر پوسیده ساواک شاهنشاهی بود کسی نگفته بود .

 

Demonstrations in Qom - December 1978       Demonstrations in Qom - December 1978

 

مهر ماه 1357 جمعیت فینی ها با شکوه و جلال چوب به دست و قالیچه بر دوش از حرم به سمت شاهزاده حسین در حرکت بودند و مراسم آیینی خود را اجرا می کردند . داخل فینی ها نیز مملو از انقلابیونی بود که هر لحظه آماده جرقه ای بودند تا شعارها در هم آمیزد .

 

http://afkarnews.ir/images/docs/000053/n00053297-t.jpg            http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/39931340.jpg

حرم مطهر حضرت سلطانعلی ابن محمد باقر (ع)                       حرم مطهر شاهزاده حسین (ع) در مشهد اردهال

 

اینجانب (عباس باقری ) ، محمد علی قجری فرزند یوسف (شهادت 08/02/1359) ، علیرضا قجری فرزند سلطانعلی(شهادت 17/2/1361) و چند نراقی دیگر و اهالی دیگر منطقه به صورت گروهی مقابل امامزاده زید )مابین امامزاده سلطانعلی و شاهزاده حسین) ایستاده بودیم . جمعیت تماشاچی و فینی ها به محض اینکه در کنار هم قرار گرفتند افرادی از بین جمعیت انبوه فریاد "مرگ بر شاه" سر دادند که همه جواب دادند .

q2566_1.jpg     s46_image3332.jpg    k9884_1_2.jpg

شهید علیرضا قجری            آزاده جانباز عباس باقری                 شهید محمد علی قجری

 

مشهد اردهال با شعار یکپارچه مرگ بر شاه طنین انداز شد .مامورین رژیم شاهنشاهی آن روز در آماده باش کامل همه جا را در احاطه داشتند . حتی تا پای کوه و پای هر تیر برق یک سرباز مسلح ایستاده بود .

ماموران و خصوصا فرماندهان که آخرین تیر خلاص را دریافتند برای نجات سلطنت که برایش تعهد و قسم خورده بودند به خشم آمده و حالت تیر اندازی به خود گرفتند . به دلیل اینکه خیلی از مردم این شرایط را ندیده بودند عده ای پا به فرار گذاشتند ولی تعدادی بیشتری نیز شعار را تکرار کرده و الحمدالله وضعیت به گونه ای شد که نیروهای ارتش عقب نشینی کردند .

 

 

تیراندازی مستقیم نیروهای گارد رژیم پهلوی به مردم                    http://www.hawzah.net/HAWZAH/images/News2/89-02/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%20%D8%B3%DB%8C%D8%AF%20%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C%20%DB%8C%D8%AB%D8%B1%D8%A8%DB%8C.JPG

                                                                                                    مرحوم آیت الله سید مهدی یثربی

 

سال 1369 از اسارت در زندان های عراق به میهن اسلامی بازگشتم .

 

حدود سال 1379طی ملاقاتی که با جمعی با آیت الله سید مهدی یثربی فرزند سید محمد رضا(1304 1385) امام جمعه فقید شهرستان کاشان و نماینده مجلس خبرگاه رهبری داشتیم وی نیز تایید و تاکید نمودند که اولین شعار "مرگ بر شاه" منطقه کاشان و نراق و حومه مهر ماه 1357 همزمان با سالروز شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(ع) در مشهد اردهال سر داده شد .

 

s2484_.jpg

جانباز و آزاده عباس باقری فرزند حسینعلی اهل شهر نراق 21/11/1390

 

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۰
سلحشوران شهر نراق

آذر ماه 1357 شور و شعور انقلابی در اوج و رژیم پهلوی رو به زوال قرار گرفته بود . تاریخ 10/9/1357 اولین شب محرم بودحجت الاسلام عبدالحسن محمودی فرزند علی اهل روستای زیدان بهبهان استان خوزستان امام جماعت شهر نراق بود و در مسجد جامع منبر می رفت .

 

w621_358.jpg
حجت الاسلام عبدالحسن محمودی


 
مسجد امام حسن(ع) نیز مراسم پابرجا بود . پانزده سال داشتم و علاقمند به شعارهای انقلاب بر علیه شاه بودم. جوان 18 ساله نراقی به نام حسین حیدری فرزند غلامحسین هم بلد بود سخنرانی کند و هم با صدای خیلی بلند شعارهای انقلابی می داد و جماعت هم جوابش را می دادند . وی در شهر قم درس طلبگی خوانده بود بر این اساس به او شیخ حسین می گفتند.

 

 

u359_image2706.jpg          l6672_sdtdtydt.jpg
حسین حیدری فرزند غلامحسین

 

 


هیئت و مراسم را رها می کردم و جایی می رفتم ببینم شیخ حسین کجا شعار می دهد تا من قاطی جمعیت مشتم را گره بزنم و فریاد برآورم . صدایش آنقدر بلند بود که تاچندین متر را پوشش میداد .او می گفت و ما جواب می دادیم :

 

" از جان خود گذشتیم"     " با خون خود نوشتیم"      " یا مرگ یا خمینی"

نظام شاهنشاهی نابود باید گردد

" توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد"                " شاه بجز خودکشی راه دگر ندارد"

 

 

مردم تظاهر کننده در مقابل لانه جاسوسی با دادن شعار از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط امام حمایت مینمایند

 

جذاب ترین شعارهای شیخ حسین دشنام به عبیدالله ابن زیاد در ماه محرم بود که تناسب زیبایی با ایام داشت:

 

 

کاخت کنم زیر و زبر یابن مرجانه                      ای ظالم بیدادگر یابن مرجانه
ای دشمن دین و بشر یابن مرجانه                  تا کی تو داری شور و شر یابن مرجانه
مردم تو را لعنت کنند یابن مرجانه                    هر روز و شب تا به سحر یابن مرجانه

 

 


22بهمن 1357 انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) پیروز شد . مرور خاطرات انقلاب همچنان مرا خوشنود می سازد.

 


http://www.mortezamotahari.com/Images/Galleries/Pictures/Picture68381.jpg

 

مطلب رسیده به سایت سلحشوران شهر نراق 06/11/1391

 

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۶
سلحشوران شهر نراق

دی ماه 1355 بود و در دبیرستان حاج عباس معصومی در شهر نراق تحصیل می کردم . کم کم فعالیت های انقلابی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) سازماندهی شده می گردید .

z8359_1_3.jpg
سید حسن باشی(حسینی نژاد)

فردی که برای فعالیت به نفع نهضت امام خمینی به من مراجعه کرد آقای میرزاعلی کمره ای فرزند فتحعلی بود . ایشان آن مقطع تازه از شهر قم به نراق نقل مکان و در منزل آقا(منتسب به فاضلین نراقی) به همراه شاگردانش به منبت کاری مشغول بود . وی زیر نظر دو روحانی نراق حجج اسلام محمد فروغی فرزند حسین و علی محمد حیدری فرزند حسین فعالیت انقلابی می کرد .

 

a491_1_61.jpg                                b634_1_61.jpg

حجت الاسلام علی محمد حیدری                                        حجت الاسلام محمد فروغی

 

آقا میرزاعلی به مسئولیت خودش یک هسته سه نفره شامل بنده و کاظم رمضانی فرزند حبیب الله راه اندازی کرده بود . آمد نزد من و گفت آمادگی داری امشب اعلامیه های متعلق به حضرت امام را در سطح شهر توزیع کنی که گفتم با کمال میل آمادگی دارم .  قول و قرارها و ساعات اقدام را طرح ریزی کردیم و هنوز ابتدای کار را شروع کردیم به یکباره متوجه شدم مامور مسلحی با صدای بلند ایست می دهد . بنده توجهی نکردم و پا به فرار گذاشتم . دوستان نیز به گونه ای دیگر صحنه را ترک گفتند .

 

t2347_1_14.jpg            t641_1_36.jpg       h3344___47.jpg

سید حسن باشی(حسینی نژاد)                        میرزاعلی کمره ای                                 کاظم رمضانی   

 عکس های امام و اعلامیه ها را مخفی کردم که اگر به منزل هجوم آوردند سندی در اختیار مامورین شاه قرار نگیرد . صبح با صدای اذان موذن نمازم را خواندم و در محمل حمام رفتن بقچه ام را بستم و اعلامیه ها را داخلش قایم کردم . مقداری از آنها را در بقچه های مردم سر حمام و مقداری را نیز در کلندون های منازل گذاشتم . اضافات آن را نیز منزل مادر بزرگم مخفی کردم . صبح که هوا روشن تر شد به مزرعه بهشت آباد(آبشتا) رفتم تا در انظار نباشم .

هشتم فروردین، سالروز قیام مردم یزد علیه رژیم پهلوی

 

روز بعد آقای میرزاعلی کمره ای به عنوان مسئول ما آمد و گفت کجایی ؟ گفتم لو رفته ایم و امکان دستگیری مان متصور است . او دلداری داد که نگران نباش ، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد .

 

http://tarikhirani.ir/Images/files/1298970899_15%20khordad.jpg

 

بعدا متوجه شدم از گروهان شهرستان محلات نیروی کمکی برای مقابله با انقلابیون به نراق اعزام شده است . چون این شهر زیر نظر هنگ ژاندارمری محلات بود .انقلابیونش نسبت با سایر مکان های دیگر زودتر بر علیه دیکتاتوری شاه به خروش در آمده بودند .

 

بعد آمدم منزل مادر بزرگم و ایشان گفت سید حسن از پاسگاه نراق آمده بودند دنبالت . رفتم و رئیس پاسگاه آقای م گفت پریشب شما اعلامیه در شهر پخش کرده اید و شروع کرد به توهین کردن به روحانیت .من اتهام را نپذیرفتم و چون سندی نداشتند گفت به خاطر جدت کاری به تو ندارم ولی بنویس و امضا بزن که فعالیتی نداشته باشی . من هم گفتم جدم امام حسین(ع) است و فرموده اگر دین ندارید ، آزاده باشید . من را از پاسگاه بیرون کرد و خوشحال به منزل بازگشتم . واقعا آن ایام اگر فردی گرفتار می شد حسابش با کرام الکاتبین بود .

 

t4262_Picture_749.jpg

سید حسن باشی(حسینی نژاد) فرزند سید میرزاآقا اهل شهر نراق27/11/1390

۰ نظر ۰۵ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۹
سلحشوران شهر نراق

آذر ماه 1357 بود . عمر رژیم منحوس پهلوی رو به زوال بود . اقشار مختلف مردم شهر نراق به مثابه سایر مردم شهرها و روستاهای دیگر ایران در راهپیمایی ها شرکت می کردند . دانش آموزان همیشه یکی از پایه های تظاهرات مردمی بودند .

 

n986_image4404.jpg
تظاهرات مردم شهر نراق در آذر 1357
غلامعباس حسینی نفر جلو در تظاهرات مردم شهر نراق

 
عصر یکی از روزهای سرد آذر ماه در خیابان اصلی نراق به طرف امامزاده سلیمان و پاسگاه ژاندارمری در حرکت بودیم . شعارها نیز تندتر از گذشته شده بود و مشت های گره زده فریاد می زدند :

برقرار می کنیم حکومت علی را                   سرنگون می کنیم رژیم پهلوی را

 

سربازان مسلح داخل ماشین ریو ژاندارمری آماده تیراندازی به سمت مردم بودند . فرمانده ژاندارمری اعلام کرد باید متفرق شوید و گرنه دستور شلیک صادر می کنم . مردم انقلابی نراق به حرف ایشان گوش نداده و همراه با شعار از مقابل آنها عبور کردند . ناگهان یکی از مامورین تیر هوایی شلیک کرد .
بزرگترها ایستادگی کردند و هراسی به خود راه ندادند و تعدادی نیز پشت جدولهای آب کنار خیابان سنگر گرفتند و بعضی هم ترسیدند . مجموعا مردم نراق که چند روحانی پیشاپیش جمعیت بود مسیر راهپیمایی به حرکت ادامه داده بود ولی من یازده سال داشتم و ترسیدم .

http://www.irdc.ir/images/upload/17shahrivar/35286.jpg   http://www.irdc.ir/images/upload/17shahrivar/8591.jpg

از طریق کوچه باغ ها فرار کردم و خودم را به مسجد جامع رساندم . بعد در موقع مغرب مردم را دیدم که مسرور و شادمان برای اقامه نماز به مسجد آمده اند . من فکر می کردم مامورین شاه اکثر مردم را دستگیر نموده اند ولی وقتی آنان را دیدم خوشحال شدم .خوشنودتر روز 22 بهمن 1357 بود که ملت با دست های خالی در مقابل چپاول گری های طاغوت پهلوی پیروز شدند.

a6689_1_18.jpg

عباس(غلامعباس) آقاحسینی فرزند علی اهل شهر نراق 09/09/1391

 

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۹
سلحشوران شهر نراق

 دیپلم خود را دریافت کردم و سال 1354 برای ادامه تحصیل به ایالات متحده آمریکا مسافرت نمودم . در دانشگاه شهر لینکلن مرکز ایالت نبراسکا سکونت و مشغول تحصیل شدم .

e9631_DSC01836.jpg
جمشید عابدی


همزمان با فعالیت های مردم بر علیه رژیم ستم شاهی محمد رضا پهلوی در اقصی نقاط جهان نیز عده ای به طرفداری از نهضت به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) به پا خواسته بودند .

http://www.ido.ir/myhtml/news/1388/m11/138811174711.jpg

 

سال به سال و ماه به ماه خیانت های شاه بر ملا و مردم بیشتر به خشم آمده و عرصه را بر سلطنت تنگ تر می کردند . مدت کوتاهی تا سرنگونی پهلوی نمانده بود که اعلام شد دانشجویان در شهر صنعتی " گری " در ایالت ایندیانا که نزدیک شیکاگو قرار دارد اجتماع نمایند . هدف از برگزاری این اجتماع مخالفت دانشجویان ایرانی به مسافرت محمد رضا شاه به آمریکا و سخنرانی در این مکان برنامه ریزی شده بود .

 

http://www.hodablog.net/files/dahahfajr/shahraftemamamad_files/image019.jpg


شعار دهی و تظاهرات دانشجویان باعث شد پلیس برای متفرق نمودن ما مبادرت به پرتاب گاز اشک آور نماید . همانگونه که ما شعار می دادیم گاز اشک آور به سمت جایگاه سخنرانی شاهنشاه ایران نیز روانه شد و باعث اختلال در سخنرانی اش گردید . همزمان با معترضین اشک شاه نیز در اثر استنشاق گاز در آمد .

 

y8945_DSC01847.jpg

مراسم که پایان یافت دانشجویان گفتند همینکه اشک شاه را درآوردیم خودش ارزش داشت . آن مقطع در بین دانشجویان مذهبی و مسلمان تعداد محدودی از دانشجویان ایرانی که وابستگی به گروه های کمونیستی چپ داشتند نیز شرکت داشتند .



22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) پیروز شد و مردم مزد فداکاری هایشان که استقلال و آزادی بود را دریافت کردند .

w161_.jpg

جمشید عابدی فرزند علیرضا اهل شهر نراق 06/08/1391

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۰
سلحشوران شهر نراق

خدایا هنوز بوی عطر شهیدان در فضای منازل و مناطق جاری است . هنوز به یاد سلحشوری و ایثارگری های شهدا زندگی می کنیم . اما چرخه زندگی و تقدیر الهی برای افراد به طور مختلف رقم می خورد .بسیاری از پدر و مادران شهدایمان دار فانی را وداع گفته اند و عده ای پیر شده اند . آنان به دو طریق پیر شده اند . یکی مصائب در داغ جوانشان و دیگری پیری و کهولت روزمره .

 

c8891_image4191.jpg

محمد کاظمی در نوجوانی

 

آقای رمضان کاظمی فرزند محمد باقر اهل شهر نراق اکنون 81 ساله است . همسر مکرمه اش سرکار خانم زیور کرباسی فرزند علی متولد 1321 می باشد . دارای شش فرزند به اسامی معصومه ، اکرم ، اعظم ، علی ، محمد و مهدی کاظمی هستند که یکی از فرزندانشان به نام محمد در عنفوان جوانی در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده است .

v8627_Picture_619.jpg

خانم زیور کرباسی ، آقای رمضان کاظمی

 

آقا رمضان به سختی تکلم می کند و می گوید اوایل نوروز سال 1366 بود که با فرزندم محمد برای رفتن به جبهه داوطلب شدم لیکن توفیق اعزام نصیبم نشد و فرزندم آموزش های لازمه را فرا گرفت و به جبهه ها روان گشت . متولد 1348 و هجده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود که فروردین 1366 پرپر شد .

j7778_image4176.jpg

شهید محمد کاظمی

 

سرکار خانم زیور کرباسی مادر مکرمه شهید با صبوری و احترام ویژه اظهار می دارد پسرم محمد کاظمی در دبیرستان نمونه منطقه سه راه تختی تهران تحصیل می کرد . یک درس دیگر بیشتر نمانده بود تا دیپلم خود را بگیرد که گفت جبهه واجب تر است . یکسال و نیم تا پایان جنگ نمانده بود و نیاز مبرم به نیرو در جبهه ها احساس می شد . امام خمینی(ره) نیز برای رفتن جبهه فراخوان نموده بودند .

 

g857_image4203.jpg

 

به او گفتم محمدم حداقل آخرین درست را امتحان بده تا مدرک دیپلم را گرفته باشی . گفت به درد من نمی خورد و مدرک عالی تر را در جبهه ها دریافت می کنم . عشق و شعور حسینی در محمد فوران زد . پسر خاله اش علی اکبر صادقی فرزند منوچهر(امرالله) تاریخ 12/12/1365 طی عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید و تاثیر زیادی روی او گذاشته بود .

 

q4442_image4156.jpg

شهید علی اکبر صادقی ، شهید محمد کاظمی

 

محمد کاظمی به مادر شهید علی اکبر صادقی که خاله اش می باشد قبل از اعزامش گفته بود خاله جان فرزندت علی اکبر من را کربلایی کرد . محمد از طریق بسیج هنرستان به پایگاه معرفی و با دوستانش به جبهه اعزام شد . مسئولیت وی امدادگری بود . عملیات کربلای هشت در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان فرزندم محمد را آسمانی کرد .

تاریخ 31/01/1361 به شهادت رسید و جنازه اش مدت یازده روز در منطقه عملیاتی باقی مانده بود تا اینکه معرکه جنگ فروکش کرد و توانسته بودند پیکر مطهرش را به عقبه خط منتقل و به تهران بفرستند

w428_image4173.jpg

                                                                                                                                                                                                               تشییع جنازه شهید در تهران

 

جنازه پاکش را در منطقه افسریه تهران تشیع و در قطعه 29 ردیف... شماره... در دل خاک آرام گرفت . قبر ایشان کنار یکی دیگر از شهدای اهل نراق به نام علی اصغر فروغی که در عملیات کربلای 8 شهید شده دفن می باشد .

 

 

f385_shahid_kazemi.jpg

برادرم حسن کرباسی فرزند علی متولد 1348 تاریخ 21/1/1365 طی پدافندی عملیات والفجر هشت در جبهه فاو عراق به شهادت رسید .

b779_shahid_karbasi.jpg

خواهر زاده ام علی اکبر صادقی فرزند منوچهر(امرالله) متولد 1348 تاریخ 12/12/1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر به شهادت رسید .

e8653_shahid_sadeghi.jpg

دو برادر شهید کاظمی به اسامی علی و مهدی کاظمی از رهروان راه برادرشان محمد می باشند . لحظات کوتاهی مهدی کاظمی حین ملاقات خانواده اش مشاهده شد و اجازه گرفتن یک عکس یادگاری را به ما داد .

 

o556_image4167.jpg              e5654_Picture_628.jpg

              علی کاظمی                                     مهدی کاظمی

از جانباز قدرت الله آقاصادقی فرزند علی محمد که شرایط مصاحبه با ابوالزوجه و مادر همسرش را در منزلش نراق فراهم نمود صمیمانه تشکر می شود .


c2947_56_.jpg

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۶
سلحشوران شهر نراق

 27 جمادی الثانی و دومین جمعه مهر ماه سال 1356 مصادف با سالروز شهادت حضرت سلطانعلی بن محمد باقر(ع) در مشهد اردهال بود و مراسم ویژه ای همراه با در دست داشتن چوب و شستن نمادین قالیچه توسط فینی های کاشان در شرف انجام بود .

http://media5.irna.ir/1391/13910917/80444969/80444969-3525588.jpg
        مراسم سنتی قالیشویان مشهد اردهال

 

 مردم در صحن بزرگ اجتماع کرده بودند . سربازان ارتش نیز در تمام نقاط از جمله اطراف زیارتگاه به حالت آماده باش بودند.حجت الاسلام محمد فروغی فرزند حسین اهل شهر نراق گفت میرزاعلی برو بالای پله ها خانم چادری با پوشیه ایستاده بگو از طرف شیخ محمد آمده ام(احتمال قوی همسر خودش خانم رضایی بود) .

b634_1_61.jpg
حجت الاسلام محمد فروغی


 
یک گونی پر از اعلامیه های علما از جمله آیت الله سید روح الله خمینی(ره) را از مشارالیها گرفتم . از پله ها بالا رفتم و در پشت بام قرار گرفتم . فینی ها با مراسم آیینی خود با چوب در حال سوگواری بودند . برایم این صحنه عجیب بود چون تا کنون از بلندی آنها را به این زیبایی ندیده بودم .

m7341_1_6.jpg                l598_image5593.jpg
علی(میرزاعلی) کمره ای

 

با شجاعت هر چه تمامتر از خدا مدد خواستم و شروع کردم به پخش اعلامیه ها . جمعیت آنقدر بود که به هر فردی یک نسخه برسد . چندین بار دست در گونی کردم و اعلامیه ها را برای مردم ریختم . اعلامیه ها پرواز کنان به پایین می رفت .

همه این صحنه طی مدت محدود انجام گرفت . چند جوان تا به خود آمدند که به سراغم بیایند من به سرعت از پشت بام به پایین آمدم . تا لب سنکاب که نزدیک محل نگهداری نخل است رسیدم یکی از اهالی نراق به نام احمد ابراهیمی فرزند عباس را دیدم که به من گفت دمت گرم خوب پخش کردی .

 

      http://www.roshd.ir/portals/fajr88/rooz/22%282%29.jpg

 

رنگم پرید و جا خوردم . باورم نمی شد که ایشان من را دیده است . غرورم اجازه نمی داد از احمد خواهش کنم که مسئله را نادیده بگیرد . ابراهیمی در آن زمان در میدان شهر نراق دارای یک دکه آب میوه فروشی بود و هر روز نگران بودم که برود پاسگاه نراق و لو بدهد و ادامه فعالیت مان با مشکل روبرو شود . ولی او مرد بود و آزاده .

 

o7683_112_7.jpg

شهید احمد ابراهیمی در مشهد اردهال

 

انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید . احمد ابراهیمی به سربازی اعزام شد و همزمان جنگ نیز آغاز شده بود . تاریخ 5/10/1359 در سر پل ذهاب استان کرمانشاه طی نبرد با ارتش مهاجم عراق به شهادت رسید . من به او ارادت دارم و همیشه در گلزار شهدای نراق برایش فاتحه می خوانم و یاد ایام انقلاب را پیش خودم مرور می کنم .

 

d8348_DSC00007.jpg

 

علی(میرزاعلی) کمره ای فرزند فتحعلی اهل شهر نراق 25/03/1391

 

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۳۶
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook