کتاب دستنویس 178 ساله رساله نجاح الطالبین در اختیار نراقی طالب عِلم

فرج الله ابن هاشم الحسینی العلوی تاریخ 26 رجب 1262 برابر 29 تیر 1225(178 سال پیش) رساله نجاح الطالبین را در 189 صفحه (چند صفحه هم موجود نیست) نوشته و یک جلد دستنویس این کتاب با جلد چرمی که از پدر و پدران هدیه گردیده در اختیار یکی از اعضای خاندان جعفری اهل شهر نراق می باشد که سال هاست از آن نگهداری می شود .

در کتاب تلخیص المفتاح در خصوص نویسنده نجاح الطالبین نوشته : میرزا سید فرج الله ابن هاشم حسینی از شعرا و علمای عصر قاجار بوده و آثار وی را بر شمرده است .

میرزا سید فرج الله بن هاشم حسینی از زمره شعرا و در شعر جَمرِه و ادیب تخلص داشته  و دیوان جَمرِه کاشانی از وی چاپ گردیده است . زادگاه فرج الله فرزند هاشم روستای علوی از توابع دهستان نیاسر شهرستان کاشان استان اصفهان می باشد .

سایت سلحشوران شهر نراق از خانواده محترم نراقی که تا کنون در حفظ و نگهداری این کتاب دستنویس و منحصر به فرد کوشا بوده سپاسگزار می باشد .

ما سَر سپردگانیم

ساقی سلام ما را گر پاسخ است امشب
دعوت کنی که آیم در جمع هوشیاران

آنجا که مطرب و می گوی از همه بگیرند
ما را سفارشی کن در  نزد میگساران

بی وعده من نیایم در مجلس خصوصی
صد نامه دستم آمد یا شایدم هزاران

اینجا نمی دهند ره هر کس خمار باشد
زین ره شدم پشیمان رفتم به کوهساران

شاید که با وساطت بر گشتِ راه باشد
گر دعوتم نمایند مَستان جانسفاران

بگشای خمره ها را طاقت ندارد این دل
در اشک شوق دیدم من خنده بهاران

این مجلس ریا را با می بکن تبرک
فرصت دگر نباشد شاید به روزگاران

ما سَر سپردگانیم در جمع می پرستان
ما را جدا  نسازید از بزم دلسپاران

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

آیت الله حاج محمدرضا توسلی محلاتی ریشه نراقی دارد

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ سال های دور فردی در نراق زیبا زندگی عاشقانه ای داشت که نام او مشهدی کریم نراقی بود .

مشهدی کریم مرد مومن و متقی در زادگاهش به شغل نانواگری اشتغال داشت . کریم نراقی چهار فرزند ذکور و سه فرزند اناث داشت که فرزند دوم ذکور آن به نام عباس نراقی نام داشت و زمان رضاشاه که مردم شناسنامه دار شدند نام خانوادگی توسلی را برای خود انتخاب نمودند .

مشهدی کریم نراقی از نراق به محلات که 40 کیلومتر فاصله دارد مهاجرت نمود و شغل خبّازی را به همراه فرزندش عباس توسلی و محمود و سلطانعلی توسلی ادامه داد .
حاج عباس توسلی در اواخر عمر به جهت انتقال یکی از فرزندانش حاج علی‌اصغر توسلی که جوان متدین و از انقلابیون دوران نهضت حضرت سید روح الله(ره) بود از شهر محلات به تهران هجرت نمود و مغازه فرش فروشی در خیابان ارجمندی نیروی هوایی را اداره می کرد . عباس بعد از فوت ناگهانی فرزندش در اثر غصه و ناراحتی سال 1354 به رحمت ایزدی پیوست .

مرحوم آیت الله حاج محمدرضا توسلی

یکی از فرزندان شایسته حاج عباس به نام حاج شیخ محمدرضا توسلی است که سال 1309 در شهر محلات تولد یافت .
حاج محمدرضا فقیه و سیاست‌مدار ایرانی، رئیس دفتر رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح‌الله خمینی(ره) ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، شورای بازنگری قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری بود روز یکشنبه 28 بهمن 1386 دارفانی را وداع گفت .

مراسم تشییع پیکر نوه مشهدی کریم نراقی مرحوم آیت الله حاج محمدرضا توسلی از حسینیه ۲ جماران بسوی حرم آیت الله خمینی(ره) با حضور جمع کثیری از مردم برگزار شد و سپس در آرامگاه حضرت سید روح‌الله در بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

دلتنگم

گره واکن زِ اَبرویت بزن شانه به گیسویت
دهم من مژده ای یاران که امشب یار می آید

به سوی دَر دویدم من زبانک خوش شنیدم من
غَمَت بیرون کن از منزل بدان این بار می آید

چراغان کُن جهانی را به بلبل مژده گل ده
که از باغ جنان اینک گلی بی خار می آید

به عطرستان سفر کردم  به هر جایی نظر کردم
شدم بی هوش زان عطری که عنبر وار می آید

گشودم لب که گویم با کسی امروز دلتنگم
به لبخند ملیحی گفت مهِ رخسار می آید

دلم نازک شد و اینک به سیل اشک می گویم
یقین دارم که آن خوش خوی خوش کردار می آید

تو ای ابر می آلوده نمان آنجا که می دانی
یکی خورشید مه چون دلبر و دلدار می آید

گشودم فال حافظ را جوابم این چنین آمد
کنون  رزمنده در میدان  بمان سردار می  آید

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

استاد منصور حبیبی مالک دوزندگی نراقی در یوسف آباد تهران

مرداد 1397 که در حال پژوهش از برجسته ترین خیاط ایران و اهل نراق به نام مرحوم استاد علی محمد میرزامحمدعلی نراقی فرزند حسین بودم به خیاط دیگر نراقی به نام استاد منصور حبیبی مواجه شدم و دو سه نوبت با مشارالیه ارتباط تلفنی برقرار گردید . استاد منصور همولایتی اش استاد علی محمد نراقی را می شناخت و در زمان حیات با او ملاقات داشته است .

استاد منصور حبیبی

استاد حبیبی با لهجه نراقی و خودمانی اظهار داشت : سال 1312 در نراق متولد شدم . پدرم نامش در شناسنامه محمد است لیکن به عظیم آقا پسر استاد رضا مشهور بود . شش ساله بودم که همزمان مقرر بود نراق را مقصد اراک ترک کنیم و از طرفی ورود به مدرسه ام با مشکل مواجه شد .

پس از اراک راهی تهران شدیم و من به شغل دوزندگی روی آوردم . اکنون با 85 سال سن در منطقه یوسف آباد - خیابان سید جمال الدین اسدآبادی – پایین تر از میدان کلانتری – پلاک 354 خیاطی نراقی فعالیت دارم و چندین شاگرد نزدم اشتغال دارند .

قسمتی از اقوام ما متعلق به حاج عبدالله و حاج فتح الله محمدی هستند . مرد بزرگی به نام ماشاءالله اوضایی را می شناختم که در بازار شمس السلطنه کسابت می کرد . پدرم در نراق به محمد عظیم مشهور بود . پدرم موقعی که برادرم در کرمانشاه زندگی می کرد فوت نمود و در قبرستان کرمانشاه خاکسپاری گردید .

زمان جنگ جهانی که انگلیسی ها تا نراق آمده بودند و تا قحطسالی و خوردن گیاه ایشلنگ که در بیابان می روید توسط مردم تا خربزه های شیرین محمد ابوالحسن در مزرعه قنات را به خاطر دارد .

وی گفت در محله چاله ماه جَبین(چاله ماماجی) در کوچه شربتی های شهر نراق اتاق دارم و هر موقع به زادگاهم می آیم در آنجا سکونت می یابم .

سفرنامه عاشقی سلحشوران شهر نراق - 16

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

مکاتبات بین فضل الله نراقی معاون التجار و اداره مالیه محلات در خصوص ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق پس از عزل نایب حسین خان نراقی و اتفاقات حادث شده در بیش از یک قرن قبل - سند شماره 205

محلات نمره 17
شماره 1599
13 ع 2
ربیع الثانی 1336(برابر بهمن 1296) 104 سال قبل
قربانت شوم
مرقومه مبارکه ئی که به جناب اَجل آقای مهندس الدوله دام اقباله مرحمت شده بود به چاکر منزل تشریف فرما شده و مطالبی فرمودند و از طرف حضرت اَجل ابلاغ نمودند ولی عین دستخط را زیارت نکردم و درست از مطلب مستحضر نشدم .
اینکه چاکر در نراق شرفیابی حاصل ننموده به نمک مبارک مریضه ئی مبتلا به قولنج(نوعی درد) شده در خانه افتاده بود که عاقبت از شدت درد ساقط نموده ؛ با وجود این وقتی آمدم شرفیاب شوم همان آن حرکت فرموده بودید و چاکر محروم گشته برگردید .

در موضوع جناب ضیاء السلطان( ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق) که مرقوم شده بود که اطلاع داده شود که دشمنان قدیم او در کارند و فوری برود قم و فتح الله خان را هم می بَرد مطلب را واضح نفرمودند که مستحضر گشته تکلیف را بدانم و بعلاوه فرمودند که حضرت اَجل مرقوم فرموده اید که اگر حکومت و اداره ژاندارمری متحد شوند برای ایشان و دیگران ضرر دارد الی مطلب را خیلی گنگ فرمودند و متحیّرم چه مطلبی است و مقصد چه بوده است ؟
حضرت اَجل می دانید فدوی(بنده – جان نثار) را عقیده مذهبی بر این است که به سَریر(مَسند) حکومت و اولیای امور مطیع و صدیق و خدمتگذار باشم و خیانت به حکومت و اولیای امور را خیانت به خداوند می داند و تا جان دارم خدمتگذارم و حتی الامکان والقوه در اتحاد و اتفاق و اُلفت اهل عالَم باید بکوشم علی الخصوص در اتحاد و اتفاق و مودّت بین اولیای امور که فی الحقیقه سبب حفظ نفوس و نظم امور و امنیت عالم انسانی هستند .
در این صورت واضح و مشهود است که به جان و دل برای خدمتگذاری حاضر و مطیع و جانفشان است ؛ مطلب را و مقصود را واضح مرقوم دارید که مستحضر گشته انجام دهد و اطاعت نماید .
منتظر وصول دستخط مبارک هستم که به موجب مرقومه رفتار شود و از قرار مذکور آقای ضیاء السلطان( ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق) از اسب افتاده و پایش عیب کرده و مدتی است از حالاتشان بی خبر هستم . حضور فلان فلان عَرض بندگی دارم


شماره 2416
1336 هجری قمری(برابر 1296 شمسی) 104 سال قبل

تصدقت گردم . ریاست مالیه توسط مهندس الدوله نوشته به فلانی بگوئید به ضیاء السلطان( ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق) اطلاع بدهد دشمن قدیمی در خرابی شما اقدام دارد و برای فتح الله خان هم خیال دارد و اگر با ریاست ژاندارمری متحد شوند برای شما عاقبت خوبی ندارد و در کار شد نزد ماژور فضل الله خان( کلنل فضل‌الله خان آق‌اولی ۱۲۶۵- ۱۲۹۹از افسران ژاندارمری) شما و او را مقصر و خراب نمایند .

البته با فتح الله خان بروید قم‌ جلوگیری نمائید من با شما دوست و همراهم البته به فلانی بگو اگر اطلاع ندهد و او را خراب نمایند برای خود تو هم عاقبت ندارد .
قربانت گردم متحیّرم علت اینکه خودش راسا اینگونه مطالب را به ضیاء السلطان تبلیغ نکرده و بنده را واسطه این اطلاع بدون علت و جهت قرار داده است چه خیالی دارند و مقصودشان چیست ؟
در عقیده مذهبی چاکِر ؛ خیانت به حکومت خیانت به خداست و خدمت و صداقت به حکومت خدمت به خداست .
محرمانه عرض شد و حضرت اشرف را به وجدان و شَرَف خود قَسَم می دهم محرمانه باشد و خودتان بدانید و علت اینکه چاکر را خواسته داخل نماید و واسطه اطلاع قرار داده است محرمانه معلوم و به خان زاده مرقوم دارید که بیدار گشته در پناه حضرت اَجل محفوظ مانم .
بی نهایت اسباب خیال چاکر شده است دستورالعمل مرقوم دارید .
ان امرکم مطاع(فرمانبردار) مطاع

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی مکاتبات بین فضل الله نراقی معاون التجار و اداره مالیه محلات در خصوص ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق پس از عزل نایب حسین خان نراقی و اتفاقات حادث شده در بیش از یک قرن قبل قدردانی می نماید .

جوزغَند شهر نراق

شُکر خدا که میوه اَلگ از دیار ماست
فصل خزان رسیده و لیکن بهار ماست

با جُنب جوش مردم خونگرم شهر ما
شیرین ترین طعام همیشه بنام ماست

سوغات شهر ما چو نیائی و کَم خوری
غفلت کنی ، سهم شما هم به کام ماست

از قند بهتر است که نایاب می شود
دعوت زِ جمع مردم دنیا ، پیام ماست

از بچگی من عاشق این میوه بوده ام
تعارف به دیگران همه جا از مرام ماست

هان ، سهم جوزغَندِ عزیزانِ هم وطن
محفوظ و ماندنی است به بشقاب و جام ماست

بهتر که در جریده عالم شَوی تو ثبت
شهر نراق زنده بمان این کلام ماست

شاعر : علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

حسابرسی تجار نراق به صورت سیاق در یک قرن قبل مربوط به خاندان التجار(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمدجواد) - سند شماره 205

حساب روضه خوانی ده سال .
اصلا نکرده بر فرض که تصدیق شود پیشنهاد در حد سالی بیست تومان باشد می شود دویست تومان .
مُخَلّفه(خوردنی هایی که با غذای اصلی مصرف می شود) دویست و هفتاد و پنج تومان ....... چهار صد متجاوز بود و در تصرف خودش و عیالش یعنی عیال خودش بوده.
عایدات پنج سال املاک و نتایج ما را در آن نوشته است دویست و پنجاه و چهار تومان .

به معاون(معاون التجار) نود و پنج تومان.
محمد یوسف خان(فرزند طوغان) هشتاد و پنج تومان .
میرزا شکرالله خان(شکرالله خان فرزند حاج حبیب الله رئیس التجار) نَود تومان.
حاج حماس یکصد و پانزده تومان .
به عطام الممالک کرد خوردی پسر حسین خان یکصد و هفتاد تومان .
عایدات املاک پنجسال تخمینا سالی یکصد و پنجاه تومان هفتصد و پنجاه تومان .
مادیان موجود یک راس .
در همدان فروخته یک راس .
کُره نر و ماده موجود سه راس.
تخمینا سیصد و شصت تومان .
سَر جمع یکهزار و ششصد و شصت و پنج تومان .

نوشته پشت نامه
دشت بالا.
باغ گله دوازده مَن .
زیر جوب(جوب آب) حاج اسدالله .
زمین محمد تقی چهار مَن .
تخته گوشه سه مَن .
پشت باغ حاجی ..... دو مَن .
جمعا نه مَن .
زمین آقا محمد اسماعیل دوازده مَن .
باغ استاد رضا بیست و چهار مَن .
زمین آقا برجعلی پنج مَن .
زمین دره .
باغ حاجی محمد جواد دوازده مَن .
زمین آقا عبدل ظهشت مَن .
زمین آقا محمد اسماعیل ده مَن .
زمین دره.
زمین آقا حاج ابراهیم بیست مَن .
زمین آقا برجعلی چهار مَن .
باغ خلیل عبدالفتاح دوازده مَن.
زمین عبدل بالای زمین حاجی محمد کریم شش مَن .
تخته روبرویش سه مَن جمعا نه مَن .
زمین حاجی شمسعلی دوازده مَن .
باغ محمد باقر بیست و چهار مَن .
زمین آقا برجعلی پنج مَن .
زمین دره .
زمین عبدل حسن خان و تخته درازه دوازده مَن .
زمین محمد تقی دو مَن .
زمین محمد اسماعیل دو مَن .
زمین آقا حاج ابراهیم بیست من .
زمین آقا برجعلی چهار من .
زمین دره .
زمین حاجی جعفری هشت من و دوازده من .
امام جعفر صادق حضرت اسماعیل را وصی نمود و فوت شد.
حضرت موسی برادرش را وصی نمود و در زمان خودش فوت شد و در جواب فرمود بدای الهی حاصل شد .
میناب . ساوجبلاغ . مراغه . تهران شرکت . محفل روحانی(بهاییت) . محفل مقدس . آقا میرزا عبدالحسین خان تهران . قزوین . قم

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی حسابرسی تجار نراق به صورت سیاق در یک قرن قبل مربوط به خاندان معاون التجار(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمدجواد) قدردانی می نماید .

اسامی شهرداران شهر نراق از آغاز تا کنون

نراق بخشی از شهرستان دلیجان به نگین استان مرکزی مشهور می باشد . تاریخ 9 اسفند 1339 شهرداری در نراق ایجاد گردید . در مقاطعی که شهرداری مسئول یا سرپرست نداشت بخشدار شهرستان دلیجان همچون آقایان شیرانی و قلی پورنیا و ... امورات شهر نراق را اداره می کرد .

سایت سلحشوران شهر نراق برای اولین بار تلاش نمود لیست کامل شهرداران نراق از ابتدا تا کنون را تکمیل تا مورد استفاده قرار گیرد .

اسامی شهرداران از ابتدا تا کنون عبارتند از :

1- مرحوم احمد احمدی فرزند محمد حسین بن حاج میرزا کوچک متولد 1289 اهل نراق دارای تحصیلات چهارم ابتدایی در قدیم از اسفند 1339 به عنوان اولین شهردار نراق معرفی و تا سال 1340 خدمت نمود . احکام وی طی شماره 35890/2 تاریخ 12 شهریور 1340 و شماره 6867 تاریخ 26 مهر 1340 بعدا پس از مراحل اداری و استعفای او از اداره کل آمار به پیشنهاد انجمن شهر و امضای وزیر کشور صادر گردید . ایشان چون در اداره کل آمار شاغل بود به احمدی آمار مشهور می باشد و تاریخ 30 فروردین 1367 دارفانی را وداع و در صحن بقعه شاه سلیمان زادگاهش نراق خاکسپاری گردید .

2- مرحوم علیرضا خان یوسفی فرزند محمد یوسف ابن طوقان متولد 1334 قمری اهل نراق از سال 1341 الی 1346 به عنوان شهردار نراق خدمت نمود . ایشان دارای شناسنامه 1493 روز جمعه تاریخ 23/7/2535 شاهنشاهی( 23 مهر 1355 هجری شمسی) با 320 رای از 517 رای به عضویت انجمن شهر نراق انتخاب گردیده .

3- مرحوم ... وطن خواه فرزند ... اهل ... دهه دوم 40

4- مرحوم حاج مرتضی یوسفی(رادفر) فرزند شکرالله ابن محمدهاشم متولد 1316 اهل نراق علاوه بر فعالیت های فرهنگی از سال 1346 لغایت 1354 سرپرست یا ناظرهزینه های شهرداری نراق را بر عهده داشت و 13 اردیبهشت 1355 از نراق به اصفهان مهاجرت نمود . ایشان تاریخ 31 اردیبهشت 1395 در سن 79 سالگی دارفانی را وداع و در وادی السلام زادگاهش نراق خاکسپاری گردید .

5- مرحوم احمد فتوره چی فرزند ... اهل آذربایجان از اردیبهشت 1355 لغایت ... – فتوره چی بخشدار دلیجان بود و زمانیکه نراق شهردار نداشت انجام وظیفه می کرد .

6- مرحوم علیرضا جعفری فرزند صادق ابن محمد متولد 1309 اهل نراق از سال 1341 لغایت 1360 حسابدار بود و در زمان فقدان شهردار اداره شهرداری را عهده دار و بر این اساس به علیرضا شهردار مشهور گشت . ایشان مدتی به عنوان معلم نیز خدمت نمود و تاریخ 1 مهر 1380 بدرود حیات گفت و در وادی السلام زادگاهش نراق خاکسپاری گردید .

7- آقای ... درستکار فرزند ... اهل کاشان دهه 40 و مشخصا سال  1346

8- مرحوم ... بازش یا سازش فرزند ... اهل کردستان - وی قبلا شهردار شهرهای جنوبی بود

9-مرحوم ... آراسته فرزند ... اهل قمصر حدود سال 1354 

10- مرحوم حاج حسین مهدوی فرزند میرزا قوام ابن سلیمان متولد 1296 اهل نراق دارای سواد تحصیلی قدیم طی حکم شماره 40 تاریخ 15 اسفند 1357 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 15 بهمن 1358 به مدت یکسال خدمت نمود . ایشان بازنشسته اداره دارایی و پدر شهید علی اصغر مهدوی بود .

11- آقای ناصر سبدان مزروعی فرزند ... متولد 1332 اهل ... دارای تحصیلات لیسانس مکانیک طی حکم شماره 507 تاریخ 10 فروردین 1359 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 28 اردیبهشت 1359 به مدت 49 روز خدمت نمود . ایشان مدتی در فرودگاه مهرآباد تهران شاغل بود .

12- آقای علیرضا کرمپور فرزند ... اهل ... طی حکم شماره 1034/ش تاریخ 28 اردی بهشت 1359 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 1 تیر 1359 به مدت 33 روز خدمت نمود . ایشان در بخشداری دلیجان شاغل بود .

13- آقای سعید مشتاقی فرزند ... اهل ... طی حکم شماره 1876/ش تاریخ 26 خرداد 1359 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 14 تیر 1359 به مدت 20 روز خدمت نمود .

14- آقای مرتضی فهامی فرزند محسن اهل اراک طی حکم 2310/ش تاریخ 12 تیر 1359 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 25 اردیبهشت 1361 قریب 23 ماه خدمت نمود .

15- آقای سعید سعیدی فرزند ... اهل ... طی حکم شماره 4685 تاریخ 11 مهر 1361 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 21 آبان 1361 به مدت 40 روز خدمت نمود.

16- آقای سیروس یوسفی فرزند ... متولد 1339 اهل ابهر دارای تحصیلات دیپلم طی حکم شماره 6338 تاریخ 20 آذر 1361 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 30 مهر 1363 به مدت 22 ماه خدمت نمود . ایشان سال 1395 رئیس اداره کل محیط زیست استان قزوین بود .

17- آقای اصغر صالحی فرزند علیرضا متولد 1332 اهل شهر نراق دارای تحصیلات سوم متوسطه طی حکم 37721/4120/55 تاریخ 30 مهر 1363 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 11 خرداد 1364 بیش از 7 ماه خدمت نمود .

18- آقای علی اکبر کشاورز فرزند ... متولد 1333 اهل بیجگان جاسب دارای تحصیلات دیپلم طی حکم 11524/1606/55 تاریخ 16 خرداد 1364 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 28 تیر 1368 بیش از 4 ماه خدمت نمود . ایشان در فرمانداری دلیجان شاغل بود .

19-  آقای اصغر صالحی فرزند علیرضا متولد 1332 اهل شهر نراق دارای تحصیلات سوم متوسطه طی حکم 2150/944/55 تاریخ 9 مرداد 1368 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 28 آذر 1368  قریب 5 ماه خدمت نمود .

20- مرحوم مصطفی لَزَرنوده فرزند موسی متولد 1342 اهل ...دارای دارای تحصیلات دیپلم طی حکم شماره 42530/2275/55 تاریخ 27 آذر 1368 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 19 مرداد 1373 قریب 4 سال و نیم خدمت نمود .

21- آقای سعید خانپور فرزند ... متولد ... اهل ... طی حکم شماره 7079/11 تاریخ19/5/73 به عنوان شهردار نراق معرفی و تاریخ 30 آبان 1373 کمتر از 3 ماه خدمت نمود . ایشان قبلا در شهرداری دلیجان اشتغال داشت .

22- آقای علیرضا سلطان محمدی فرزند ... متولد 1347 اهل خمین دارای تحصیلات دیپلم طی حکم شماره 13140/11 تاریخ 16 آذر 1379 (علی رغم اینکه این تاریخ در سیستم  ثبت شده ولی به نظر می رسد اشتباه باشد چون با پایان کار همخوانی ندارد) . به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 5 شهریور 1379 به مدت ... خدمت کرد . ایشان قبلا در شهرداری خمین اشتغال داشت .

23-  آقای اصغر صالحی فرزند علیرضا متولد 1332 اهل شهر نراق دارای تحصیلات سوم متوسطه طی حکم27106/1 تاریخ 14 مهر 1379 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 19 دی 1379  به مدت 3 ماه خدمت نمود . ایشان در شهرداری نراق شاغل بود .

24- آقای سیف الله شریفی فرزند اسماعیل متولد 1337 اهل نراق دارای تحصیلات لیسانس طی حکم شماره 43864 تاریخ 12 دی 1379 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا 12 اردیبهشت 1383 به مدت 4 سال خدمت نمود . ایشان در جهاد کشاورزی دلیجان اشتغال داشت .

25- آقای حسین منصوری زاده فرزند ... متولد ... اهل اراک دارای تحصیلات لیسانس طی حکم 11930/1 تاریخ 18 خرداد 1383 به عنوان شهردار نراق معرفی و تا تاریخ 9 دی 1387 به مدت 3 سال و نیم خدمت نمود . ایشان قبلا در استانداری استان مرکزی شاغل بود .

26- آقای محمود مرادی فرزند علی محمد متولد 1351 اهل نراق دارای تحصیلات فوق لیسانس طی حکم 15921/1/89 تاریخ 23 اردیبهشت 1388 تا اواخر مرداد 1396 طی دو دوره به عنوان شهردار نراق خدمت نمود .

27- آقای مهدی اسماعیلی فرزند حسن متولد 1348 اهل دلیجان دارای تحصیلات کارشناسی عمران از  30 شهریور 1396 به عنوان شهردار نراق معرفی و همچنان ادامه دارد .

28- شهردار بعدی را شما معرفی کنید.

صبوری بسیجی

تو از جنس الماس نوری بسیجی
تو با غیرتی با غروری بسیجی

تو با ظلم و ظلمت همه درستیزی
تو هم شوری و هم شعوری بسیجی

تو آن کاروانی که گم کرده داری
به امید صبح ظهوری بسیجی

تو مرد جهادی تو الگوی صبری
تو سرشار عشقی و شوری بسیجی

تو  از جان خود در حوادث گذشتی
تو استوره ای در ستوری بسیجی
 
تو رودی خروشان تو امواج دریا
تو ساکت نه ای در عبوری بسیجی

تو آگاهی از حیله و مکر دشمن
و لیکن صبوری صبوری بسیجی

شعر  از شاعر بسیجی علی رضایی نراقی

فروش حصار در محله حاجی شهر همدان توسط میرزا ابوالقاسم کاظمیه فرزند محمد کاظم به غلامعلی محجوبی فرزند محمد در 102 سال قبل- سند شماره 204

 و بعد  غرض از تسطیر این کلمات شرعیه الدلالات واضحه البلیّات آنکه حضور به هم رسانید جناب مستطاب آقا میرزا ابوالقاسم کاظمیه زیده عزه خلف مرحوم آقا محمد کاظم رحمت الله بعد حضوره و هو المعروف بالطول والرغبه پس از اسقاط  توریه و سایر حیل شرعیه عن علم و قصد مصالحه صریحه صحیحه شرعیه قطعیه لازمه جازمه نمود به جناب  مستطاب عمده الاجله آقا غلامعلی محجوبی زیده توفیقه خلف مرحوم آقا محمد رحمت الله

تمامی ششدانگ حصار اندرونی و بیرونی متصل به آن واقع در محله حاجی  حدید بالابتیاعی از خود محجوبی را که کلا محدود است به خانه ورثه حاجی میر اسماعیل دزفولی و به خانه فتح الله الملک و بشارع و به خانه حاجی علی بهاری با ملحقات ... و اعیانی آن از رقبه و اعیانی و آلاب و ادواب و احجار و اخشاب و کلما معلق به حصارین بطوریکه از خود متصالح به او انتقال یافته چیزی خارج نشود در عوض مال المصالحه مبلغ معین القدر یکهزار و دویست تومان وجه رایج ۲ قَرانی معروف کلا محسوب عمانی الذمه مصالح مزبور است عقد واقع شد خود متصالح حاضر قبول مصالحه را نمود و اسقاط کافه خیارات ....... شد غبن الغبن والغبن فی اسقاطه ولو کان فاحشا بل افحش ......... از طرفین معامله به عقد صلح محاباتی بعمل آمد بعد ..... مصالح تخلیه یَد نمود بتصرف متصالح داد ........
تحریر فی بیست و پنجم شهر جمادی الاول سنه 1338
5 جمادی الاول 1338(برابر 5 بهمن 1298) 102 سال پیش

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب دکتر محمودرضا رضایی نراقی فرزند حسن از بابت ارائه این سند و از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند یک قرن پیش سپاسگزار می باشد .

کَمَره(خمین) در گذشته تامین کننده قسمتی از گندم شهر نراق

اوایل بهار 1392 با آقایان حاج اسدالله کمالی ؛ حاج قاسم یوسفی و حاج سید غلامرضا باشی به صورت مجزا در خصوص گذشته های شهر نراق گپ و گفت داشتم . هر سه نفر که دستشان از دنیا کوتاه شده اظهار داشتند قدیم جمعیت نراق سه چهار برابر حالا بود .
در خصوص محصول گندم و تهیه نان سوال کردم که گفتند علاوه بر تنورهای خانگی بیش از هفت تنور نانوایی مختلف در شهر وجود داشت که همزمان پخت می کردند و حتی نان کاروانیان که در حال عبور بودند را تامین می نمودند و چندین آسیاب هم فعّالیت داشتند .

در جستجوی این بودم که در قدیم کمبود گندم شهر نراق با آن همه جمعیت و کاروانسراها که محل تجمع کاروانیان صاحب تجارت بودند از کجا تامین می شده که به کتاب نامه کَمَره اثر آقای مرتضی فرهادی: جغرافیا و جغرافیای تاریخی کَمَره ( شهرستان خمین استان مرکزی) و معنا شناسی نام برخی جایها برخورد کردم .

در صفحه 84 کتاب : نامه کَمَره و صادرات گندم به نراق نوشته :
محصولات کَمَره(خمین) : غلات ؛ تریاک ؛ چقندرقند ؛ پنبه ؛ انگور ؛ بادام ؛ زردآلو ؛ و توت یاد شده است . گندم کَمَره در گذشته به محلات و نراق و کاشان و روستاهای یزد و اصفهان صادر می شده است .

سفرنامه عاشقی سلحشوران شهر نراق - 15

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

فصل خزان

دنیا مرا به کام خودش می بَرَد فرو
مشکل بُوَد به سادگی خود را رها کنم

یک راه بَس طویل بُوَد پیش روی من
بی زاد و توشه ام که ندانم چه ها کنم

سَر در گمم که غفلت من جاهلانه بود
 تا کی چرا همیشه چنین اشتباه کنم

صد راه پُرخطر که ندانم کجا روم
رهرو کجاست تا که به او اقتدا کنم

چیزی دگر ز عمر نماندست تا که من
کمبودهای فصل خزان را قضا کنم

جان نعمت خداست که در جسم ما نهاد
این دُرِ ناب را به چه قیمت فدا کنم

باید کجا رَوَم که بیابم طبیب را
تا زخم های کهنه تن را دوا کنم

من رَخت تیره را ز تنم گر در آورم
پیراهن سفید به این تن کجا کنم

شعر از آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

قرارداد بین خانم فاطمه بیگم زوجه مرحوم حجت الاسلام آقا میرزا محمد باقر صدرالعلماء با آقا میرزا تقی خان فرزند حاج محمد ولی تاجر بزرگ نراق مربوط به 112 سال پیش - سند شماره 203

بسم اله وله الحمد قد صدرالعتراف عنها دامت شوکتها و عفتها بما فضل فی الورقه
فبعد. به اجاره صحیحه شرعیه ملیه اسلامیه دادند گماشتکان صدر نشین مسند عفت و عصمت و قدرافزای محفل نجابت و اصالت حضرت علیه عالیه متعالیه فی بیت الشریفه فاطمه بیگم خانم دامت برکاتهامتعلقه مرحوم علیین مکان حجت الاسلام آقای آقامیرزامحمد باقرصدر العلماء طاب الثراه یحل الجنت الماواء به عالیجاه فخامت اکتناه مقرب الخاقان آقامیرزاتقی خان خلف مرحمت پناه حاجی محمدولی تاجر نراقی طاب الثراه .
مقرنا بقبوله همگی و تمامی چهاردانگ مفروز از ششدانگ قریه گل زرد (از توابع الیگودرز استان لرستان) من محال کرار عراق مع کافه ملحقات و منضمات و متعلقات چهار دانگ مرقوم ابتدا و از تاریخ ذیل لغایت مدت یکسال تمام هلالی به مال الاجاره مبلغ پانصد تومان وجه نقدی فضل رایج خزانه عامره و موازی یکصد خروار گندم بی عیب که انشااله تعالی گندم مرقوم را به هر کس حضرت علیه موجره مسطوره حواله بفرمایند بعد از رفع محصول کارسازی نمایند و قبض الواصل دریافت نموده که در عین محاسبه محسوب دارند .

و پانصد تومان نقدی را ابتدا از اول ماه سرطان که ماه اول تابستان است الی ده ماه از قرارقسط الشهور متساوی در هر ماهی پنجاه تومان موصوف به تاجر مرقوم حواله نمایند در طهران تسلیم گماشتگان حضرت علیه نمایند و قبض الوصول دریافت دارند و شروط فی ضمن العقد آنکه مالیات و عوارضات و پول سرباز و غیره ........در عهده مستاجر مزبور است .

که از خود بدهد مدخلیت ......علیه ندارد و شرط دیگر آنچه پول سرانه و مالیات باغ ذکور و سایر وجوهات به هر اسم و رسم و به هر عنوانی از عناوین از هر قبیل که مرسوم و متداول و معمول سنواتی است که از رعیت دریافت و وصول می شود تماما متعلق به خود مستاجر معزی الیه است و مدخلیتی به حضرات علیه ندارد .
صیغه شرعیه مراتب مسطوره بینهما جاری شد .
و کان وقوع ذالک فی تاریخ ....شهر جمادی الاول 1327 ( ... اردیبهشت 1288 )

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی قرارداد بین خانم فاطمه بیگم زوجه مرحوم حجت الاسلام آقا میرزا محمد باقر صدرالعلماء با آقا میرزا تقی خان فرزند حاج محمد ولی تاجر بزرگ نراق  مربوط به 112 سال پیش  قدردانی می نماید .

حاج رضا رضایی اولین مجروح نراقی در ماه های اوّل جنگ تحمیلی

 بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق در هفته دفاع مقدس هستیم . لابد اطلاع دارید مردم ایثارگر شهر نراق علاوه بر اینکه سلحشوران دلاوری را به جبهه های غرب و خصوصا جنوب اعزام می کردند افرادی را نیز که سن بالاتری داشتند و توان رزم آنها پایین بود به پادگان منظریه شهر قم گسیل می داشتند .

این عده که در گروه های 10 تا 15 نفری از مردمان خونگرم دلیجان و نراق بودند به صورت نوبه ای از طریق فرمانداری به منظریه حوالی دریاچه نمک حوض سلطان شهر قم ماموریت محرمانه داشتند تا مهمات مورد نیاز جبهه ها را روی تریلی و کامیون بارگیری کرده تا به سرحدات روانه کنند . 

 آبان 1359  در اولین ماموریت نیروها حاج رضا رضایی فرزند نظر که در نراق به ایمان و پاکی و صداقت شهره بود به هنگام فعالیت از روی ماشین سقوط نموده و باعث شکستگی پا می گردد . حاج رضا دو سه ماهی با هزینه شخصی تحت مراقبت بود تا اینکه بهبودی حاصل گردید .

سال 1366 نیز جهت ساخت مخابرات لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) به مدت 20 روز به پادگان شهید زین الدین در شهرک بدر حومه اندیمشک استان خوزستان ماموریت یافت . همسر و فرزندان پاکسرشت حاج رضا نیز در پشتیبانی از سلحشوران دفاع مقدس کوشا بودند .  

 فرزندش علی رضایی در لباس های بسیج و سربازی در جبهه های جنوب و غرب جانفشانی ها نمود تا اینکه در یکی از درگیری ها مجروح گردید . آنان هیچگاه جهت تشکیل پرونده به مراکز مربوطه مراجعه نکرده و ادعایی نداشتند .
 نیکو خصال دیگرش حاج احمد رضایی از چهره های مومن و یکی از خیّرین نیکوکار می باشد.

 حاج رضا رضایی مرد نیکوسرشت متولد 1309 و تاریخ 1 خرداد 1393 دارفانی را وداع گفت و در وادی السلام زادگاهش شهر نراق خاکسپاری گردید . به روح پاکش درود و صلوات نثار می کنیم .

بیمار تو من بودم

شدی صیّاد و افتادم به دام  خال و ابرویت
شدم صید تو و اوّل گرفتار تو مَن بودم

به قصد دلبری رفتی تو تا بازار دلبرها
برای دیدنت کامَد بدان بازار مَن بودم

نگو دیر آمدی دیگر ندارم قصد سودایی
کنون با جان دل اینجا خریدار تو مَن بودم

تو داروی تمام دردهای بی دوا گشتی
 در این دارالشفا همواره بیمار تو مَن بودم

نشستی روبروی مَن کنون در نقطه ای ثابت
کجا مَن می شوم ثابت که پَرگار تو مَن بودم

زدی گل گیسوانت را شدی رنگین کَمان گل
خریدار تمام گل زِ گلزار تو مَن بودم

زدم مَن حلقه ی دَر را و با فریاد می گویم
که از روز اَزل مشتاق دیدار تو مَن بودم

شعر از علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

فاطمه را مادر بسیج خطاب می کردند

هفته دفاع مقدس یادآور ایثار و فداکاری زنان و مردانی است که نمونه های آن در تاریخ اخیر کمتر یافت می شود .
زن شیردل و قهرمانی را در چند نوشته کوتاه به شما معرفی می کنم که کمتر به او توجه شده است . جنگ که تحمیل شد اجازه داد فرزند برومندش مهدی بهار 1360 تحصیل در دبیرستان معصومی را رها و به همراه یاران دیگر روانه خوزستان شود تا در دارخوین و پشتیبانی از عملیات مهم فرمانده کل قوا – خمینی روح خدا حضور داشته باشد .

خانم صدیقه(فاطمه) عظیمی

پس از 45 روز که از جبهه بازگشتند تاریخ 10 مرداد 1360 مقر بسیج شهر نراق را در درمانگاه متروکه دکتر صفایی راه اندازی نمودند و فرزندش مهدی عضو هسته اولیه و اولین نگهبان ساختمان با اسلحه ام یک بود .
مسیر ادامه یافت تا اینکه مهدی در تیر 1361 طی عملیات رمضان مجروح و به خیل جانبازان پیوست و اعزام های بعدی او نیز ادامه یافت . پدرش امیدعلی در جهاد و جبهه کوشا بود و مجروح گردید . برادرش علی اصغر جانباز جنگ می باشد . دیگر برادرش علی اکبر همان ابتدای جنگ برای مقابله با تهاجم دشمن به آبادان رفت . برادران دیگرش هم مثل غلامعباس انسان صالح  و محمد در نبرد زبیدات جانفشانی نمود .

مهدی جعفری

این زن نمونه و وفادار ضمن دلجویی از فرزندش و رسیدگی به همسر و خانواده اش بزرگترین مسئولیت خود را در ستاد پشتیبانی جنگ به منصه ظهور رساند .
وای خدا چقدر تلاش و چه اندازه کوشش و مگر هر فرد چه میزان توانایی دارد؟ زحمت  کشید و سلحشوران را فرزندان خود می دانست .
 در تنور حومه مسجد نراق نو به همراه زنان دیگر نان می پخت و نان ها را برای فرستادن به جبهه در مسجد می خشکاند . بعد چهارتیکه داخل گونی کرده تحویل بسیج نراق می داند تا به همراه اقلام دیگر به جبهه بفرستند . مرحومه صغری سلیمانی(صغری بگم) و مرحومه ماشال خانم عظیمی و زنان دیگر کمک حالش بودند .

دو نوبت پتوهای خون آلود و گِلی و کثیف که از جبهه با کامیون انتقال داده بودند مقابل منزلش شستشو دادند و زنان دیگر نیز در سَر دهنه آصف آباد قسمت بیشتر پتوها را شستند . یک بار قطعه انگشت شهیدی را لای پتو می بیند و فغان سر می دهد . خود می گوید به احترام ایثارگران در تمام مراحل با وضو کار می کردم .
ایام عید سهم آجیل های مرزداران را از منازل جمع کرده و بسته بندی و تحویل ستاد جنگ می داد .
 مدتی هم گردو و بادام های اهدایی کشاورزان را شکسته و مغزش را قاطی کشمش و نقل و آجیل کرده و به جبهه می فرستاد . ساخت جوزغند که فعالیت روزمره زنان بود تا فرزندانشان در سرحدات را تقویت نمایند .

 درخت آلبالو منزلش وقف رزمندگان بود و هر سال آن را می چید و می جوشاند و مربای آن را به جبهه می فرستاد و حتی شربتش را هم داخل ظرف به ستاد تحویل می داد تا با اقلام به مرزداران بفرستند . روزانه اقلام مورد نیاز جبهه ها مثل آب لیمو؛ تائید ؛ سیگار ؛ صابون ؛ گونی ؛ چراغ والور و ... را از خانواده های خونگرم در کوی نراق نو گرفته و برای جبهه جمع آوری می کردند .

خودش و زنان دیگر حتی طلاجات خود را هدیه کرده اند . اینگونه بگویم که فعالیت های ستاد پشتیبانی جنگ در محله نراق نو را با کمک زنان اداره می کرد .
 در تمام مراحل فرزندان و همسر وفادارش آقای علی جعفری یاور و کمک حالش بود .

 حتما شناختید ولی برای اینکه تاریخ هم او را بشناسد مشخصاتش خانم صدیقه(فاطمه) عظیمی فرزند امیدعلی متولد 1328 در شهر دلیران نراق می باشد که به مادر بسیج لقب داشت .

صورت املاک عمده التجار حاج محمد نراقی فرزند حاج محمدرضا(رئیس التجار) مربوط به 110 سال پیش - سند شماره 202

هوالله تعالی
صورت املاکات بندگان حاجی آقامحمد تاجر نراقی :
۱-آب قنوات سراچه از جمله ۲۸ طاق یکطاق.
۲-آب علیا و سفلا ۳۲ سرچه.
۳-آب لاستان از جمله ۲۴ طاق یکطاق.
۴-زمین محمداسماعیل شهره حاجی اسماعیل ۳۷ من.
۵- زمین های بالای زمین حاجی محمد کریم از جمله ۸۲ مَن به وزن شاه با اشجار ۶۱ من.
۶- از زمین کله قند به وزن شاه ۲۷ من .
۷- از باغ عزیز مَع اشجار و غیره نصف.
۸- زمین آقا شهره و زئین از جمله ۱۸مَن ۱۲ مَن با انضمام ۳ مَن زمین زیر دوکله آقا سلمان.
۹- باغ محمد باقر شهره با اشجار از کل یکدرب ۴ دانگ.
۱۰- باغ استاد رضا شهره با اشجار از کل یکدرب ۴دانگ .
۱۱- از زمین زیر استلخ شمس آباد به وزن شاه ۲۲ من.
۱۲- از تمامی باغ گله شهره واقعه در دشت علیا ۴ دانگ.
۱۳- از چهل مَن زمین آقا شهره بذرافشان ۳۰ من .
14- از بیست مَن زمین دره ۱۵ من .
جمع ۱۴ قلم.

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی صورت املاک عمده التجار حاج محمد نراقی فرزند حاج محمدرضا(رئیس التجار) مربوط به 110 سال پیش قدردانی می نماید .