سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

کاربران گرانقدر سلام


اگر علاقمند باشید تصمیم داریم هر روز یک خبر از نمایندگی روزنامه اطلاعات در نراق که مطالب آن طی سال های 1348 و 1349 توسط خبرنگار سید مصطفی غفاری فرزند سید محمود تهیه و در اطلاعات سراسری چاپ گردیده است را نمایش دهیم :

 

.gif


خبر 1


در اثر جریان سیل تاریخ 8/2/1348 بسیاری از منازل مسکونی اهالی که در مسیر بود طعمه سیل قرار گرفت و در حدود 500 نفر را بی خانمان کرد . مردم که همه چیز را از دست داده بودند و هیچ راهی نداشتند تا بتوانند از نو خانه بسازند به منازل بستگان خود رفتند .
سرانجام دو نفر از خیرین نیکوکار شهر نراق به نام های حاج روح الله شنتیایی و حاج عباس معصومی با هزینه شخصی 25 دستگاه خانه طبق نقشه در محل مناسبی بنا نمودند که در حال پایان است تا در اختیار سیل زدگان قرار گیرد . اهالی خواهند توانست با خیال راحت مجددا در منازل خود زندگی کنند .

.jpg

 

شماره 53
تاریخ 5/5/1348
خبرنگار اطلاعات در شهر نراق سید مصطفی غفاری

 

 

۰ نظر ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

حرکتی بسیار متین، آرام و همراه با آرامش تمام. بسیار زیبا و دیدنی. بسیار عمیق و پر محتوی. در دل هر کدام از اینان دنیایی است.

dsc_0126.jpg

دوست داشتم با تمامشان صحبت می کردم. آهای آدم ها بیایید که در این دنیای امروز حرفتان شنیدن دارد.آهای مؤمنان! بیایید که در این دنیای تشنه معنویت حرفتان خریدار دارد.

dsc_0114.jpg

زیدی می گفت: “ما آن قدر پایمان درد می کرد که می خواستیم هر پنج عمود بایستیم اما وقتی بچه ها و خانم ها را می دیدیم که با دمپایی دارند می روند خجالت می کشیدیم و راه میافتادیم.

dscn1819.jpg

در جایی به افرادی که دارای نوزاد بودند شیشه شیر می دادند.برخی خانم ها، کودکان خود را داخل سبد های میوه قرار می دادند و می کشیدند.دوستان طناب را می گرفتند تا عکس بگیریم. به همین منوال چندین ستون این سبد را می کشیدند و آن خانم ها هم با خوشحال می آمدند.

dscn1954.jpg

در طول مسیر یک کاروان شتر دیدیم که می گفتند نماد شترهای بی جهاز است که در سال ۶۱ هجری از کربلا می رفتند.انسان نمی داند کدام بخش از ابعاد این قضیه را بیان کند.

dscn2322.jpg

این نود کیلومتر نجف تا کربلا پر از برخورد انسان هاست. میلیون ها نفر در حال رفت و آمد و رفع حوائج مختلف هستند بدون این که شما یک برخورد ببینی.

dscn1908.jpg

این حرکت عظیم بسیار متین و آرام دارد اتفاق می افتد. همه به یک آرامشی رسیده اند معنوی و باور نکردنی. علت آن چه می تواند باشد؟ وقتی پای معنویت راستین در میان باشد آن هم معنویتی از جنس امام حسین علیه السلام، وقتی همه یک دل و یک زبان باشند همین می شود.

dsc_0434.jpg

خیلی عجیب است تو به این جا که نگاه می کنی تکثر می بینی در عین وحدت. همه یک حرف دارند همه یک صدا هستند همه برای یک چیز آمده اند. شکوه اسلام و شیعه را در این جا باید دید و از این قضیه نباید به سادگی گذشت. مگر شنیده اید که در بهشت دعوا شود؟ این جا بهشت است.

dscn2403.jpg


ابتدا آمدیم این جا را با حج مقایسه کنیم و گفتیم این جا چقدر شبیه حج است؛ فقیر و غنی نمی شناسد همه یک رنگ و یک دل هستند و . اما بعد دیدیم نه بابا حج کجا و این جا کجا؟ گفتیم این جا چقدر شبیه بهشت است.

img-20141219-wa0047.jpg

حالا که دارم فکر می کنم می بینم واقعا این جا بهشت است. هر چه شما می خواهی برایت فراهم است. وقتی این جا مشاجره ای نیست یکی از علائم بهشت است. این جا شبیه بهشت است.

dscn2107.jpg
در کوهنوردی می گویند اگر کسی عقب ماند او را به سر ستون ببرید تا احساس توان ونیرو کرده و احساس عقب ماندگی نکند و تند برود این کار را در این جا هم می توان انجام داد. بروید علم را بگیرید و بروید. همه این جا دیدنی است انسان دوست دارد همه چیز را ببیند.

dscn1948.jpg

 

اگر فرض کنیم حداقل ۱۰ میلیون کمِ کم در اربعین به صورت پیاده حرکت کنند و سه روز در راه باشند. هر کدام از این افراد سه وعده غذایی می خواهند. می شود روزی ۳۰ میلیون وعده غذایی و در سه روز می شود ۹۰ میلیون وعده غذایی. اگر حداقل میانگین قیمت هر غذا را اگر ۱۰۰۰ دینار بگیریم جمعا می شود:
۹۰.۰۰۰.۰۰۰ ضربدر ۱۰۰۰= ۹۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰

img_6887.jpg

دو سوال مهم در باره این خروش عظیم ذهن هر بیننده‌ای را می‌نوازد؛‌ یکی این که این موج خروشان با چه نیرویی و با چه اذنی پدید آمده است؟ این سوال تنها در صورتی بی‌جواب می‌ماند که اعجاز و ارتباط با غیب عالم را نپذیرفته باشیم. این انرژی متراکم و این حماسه خارق العاده جز به نیروی خون حسین جاری شدنی نبوده و نیست.

img-20141219-wa0044.jpg

دوم این که این داستان به کجا خواهد انجامید؟ اگر این افزایش تصاعدی جمعیت با همین آهنگ و شتاب ادامه یابد این موج خروشان به کجا خواهد رسید؟ آیا انتقام خون حسین در امتداد این پویش پرطنین گرفته خواهد شد؟ آیا این رودخانه‌های خروشان بهم وصل خواهد شد و شبکه حرکت شیعی جهانی را تشکیل خواهد داد و اوضاع جهان را دگرگون خواهد ساخت؟ بی‌تردید

dscn2399.jpg

گویا ظهور آخرین حجت خدا (عج) به همین حرکت مواج گره خورده است. امام عصر در صبح ظهور، خود را به جدش حسین (ع) معرفی می‌کند. بنابراین پیش از ظهور آن حضرت، حسین بن علی باید شخصیتی جهانی و شناخته شده داشته باشد تا ـ به زبان منطقیان ـ معرِّف از معرَّف اجلی و اعرف باشد.

dscn2347.jpg

یعنی آنگاه زمینه ظهور فراهم می‌گردد که جهانیان با نام حسین آشنا باشند. این تلاطم جمعیت انسانی عزای حسین را در جهان اقامه خواهد ساخت و آوازه سید الشهدا را بر بام جهان منعکس خواهد کرد و زمینه ظهور فرزند رشیدش مهدی را به عنوان منتقم خون او و مصلحی که جریان اصلاحی حسین را به سرانجام می‌رساند فراهم خواهد کرد.

wcl2am4nrgcozab3gnsi.jpg

به این ترتیب این جریان مستمر تاریخی روز بروز متمرکزتر و فشرده‌تر می‌گردد و سیل خروشانی پدید می‌آورد که بنیان ظلم و کفر و نفاق را بر باد خواهد داد  . سرزمین عراق خصوصا کربلا و نجف ذخیره تاریخ است. چه رازی در این سرزمین وجود دارد که عمده پاکان تاریخ، پیامبران بزرگ فضیلت، و منادیان خوبی‌ها و ارزش‌ها در این سرزمین حضور یافته اند. مسجد سهله و مسجد کوفه سرّ غریبی در دل دارد. مقام حضرت آدم، حضرت نوح، خانه ابراهیم خلیل، مقام امام زین‌العابدین، امام جعفر صادق، . یادگار عبادت‌ها،‌ مناجات‌ها و نیز کرامت‌ها و قضاوت‌های امیرالمومنین، کشتی نوح، توبه آدم، جان فشانی مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، و

img_6813.jpg


از طلیعه خلقت انسان، آدم ابوالبشر در نجف اشرف حضور یافته و در مسجد کوفه عبادت کرده است و در پایان تاریخ نیز امام آخرین عج در مسجد سهله اقامت خواهند داشت و مسجد کوفه را مرکز فرماندهی و حکومت خود خواهند ساخت.

dscn2231.jpg

 یک کانون مشترک که خوبان و پاکان در آنجا اعلام حضور و تجدید پیمان می‌کردند و همواره بر روی نوار بلند تاریخ قرارگاهی بوده که همه خوبان را به هم متصل می‌ساخته و دست آنان را در دست یک‌دیگر می‌نهاده و پیوند و اتحادی میان آنان برقرار ساخته است.

img_6684.jpg

حال و هوای عراق با مدینه و مکه هم متفاوت است. توگویی ارتباط با کل تاریخ برقرار می‌کنی. جای همه انبیا و اولیا قرار می‌گیری و به همه انبیا و اولیا اقتدا می‌کنی. احساس پیوند و اعلام پیوند با آنان می‌کنی.

img_6515.jpg



از نوشته آقایان محمد رضا کریمی و محمد عالم زاده نوری استفاده گردید و از هر دو این بزرگواران سپاسگزاریم .

 

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۹
سلحشوران شهر نراق

دی ماه 1365 در مقطع عملیات کربلای 5 در مقر تاکتیکی دهکده در شلمچه خرمشهر استان خوزستان بودیم . آن زمان بنده پیک فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) سردار غلامرضا جعفری اهل قم بودم .

FIHK7

حسین نباتی

هواپیماهای متجاوز ارتش عراق مقر را راکت باران کردند . بدن یک بسیجی که در حال دویدن به سمت جان پناه بود به وسیله شلیک راکت قطع شد و تنها دو پای باقیمانده اش دو سه متری حرکت کرد و نقش زمین شد .

EaA0w

بعد که سوال کردم گفتند شریان و عصب ثانیه هایی همچنان در حال فعالیت هستند . چنین حادثه ای را ندیده و حتی نشنیده بودم و الان که 28 سال از واقعه می گذرد حیرت زده این صحنه هستم .

JYH9k

از راست : حسین نباتی ، شهید مندعلی نباتی ، سردار شهید مظاهر لطفی

فرزندان سید روح الله(ره) برای حفظ اسلام و راه حسین بن علی(ع) قطعه قطعه می شوند تا این راه پویا و زنده بماند .


kwpht

جانباز حسین نباتی فرزند شهید مندعلی اهل شهر نراق 14/09/1393

 

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۹
سلحشوران شهر نراق

جابِرِ بن عبدالله بن عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بن سلمة از صحابه حضرت محمد(ص) پیامبر اسلام، بود اما نتوانست در کربلا به دلیل نابینایی حاضر شود و از امام حسین (ع) دفاع کند. وی اولین نفر است که قبر امام حسین(ع) را در چهلمین روز شهادتش زیارت کرد و سلام پیامبر را به امام باقر فرستاد .

img_6336.jpg

از هنگامی که نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع)، جابر بن عبدالله انصاری(16 78 قمری) در روز اربعین سال 61 قمری از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد تا کنون 1375 سال میگذرد.امام صادق(ع) درباره ثواب زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده میفرماید:

img_6337.jpg


کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی‏دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏فرماید و یک درجه مرتبه‏اش را بالا مى‏برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى می ‏گویند:

img_6400.jpg

اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد. (کامل الزیارات ص 134)

img_6419.jpg

اربعین حسینی سال 1390 اولین حرکت پیاده روی نراقی ها از محور نجف تا کربلا توسط 10 نفر از رزمندگان دفاع مقدس این شهر شکل گرفت .

img_6576.jpg

اربعین سال 1391 دومین سال پیاده روی با حضور 27 نفر که چهار نفرشان زنان مومنه بودند انجام پذیرفت .

img_6643.jpg

اربعین حسینی سال 1392 سومین سال پیاده روی اهالی شهر نراق به عنوان نایب الزیاره از طرف بقیه مردم با حضور 60 نفر توفیق این ثواب عظیم را کسب نمودند . در این دور هفت نفر از زنان سختکوش نیز شرکت داشتند .

img_6580.jpg

چهارمین سال پیاده روی مردم مومن شهر نراق در اربعین حسینی سال 1393 با حضور 160 نفر در مسیر نجف به کربلا و قبل آن از نوار صفر مرزی مهران ایران تا مناطقی از شهرهای بدره و کوت در استان واصل عراق طی شد . در این دور هشت نفر از زنان با ایمان شرکت داشتند .

img_6842.jpg

 

اسامی افرادی که در چهارمین سال بزرگترین پیاده روی تاریخ جهان اسلام از نجف تا کربلا در اربعین 1393 از شهر مذهبی و تاریخی نراق حضور داشتند عبارتند از :

img_6861.jpg

 

1- سید مهدی موسوی فرزند سید احمد

2- اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

3- محسن قجری فرزند رحمت الله

4- ایمان قجری فرزند محسن

5- سید تقی سعیدی نیا فرزند سید رضا

6- مرتضی محمودی فرزند علی

7- مرتضی عابدی فرزند غیاث

8- مجتبی عابدی فرزند غیاث

9- مهدی عابدی فرزند غیاث

10- مجتبی حمزه ای فرزند عبدالمبین

img_6962.jpg

 

11- ابوالفضل جعفری فرزند ابراهیم

12- قاسم کمره ای فرزند حسین

13- ابوالفضل(رضا) صالحی فرزند سلطانعلی

14- مهدی قجری فرزند یوسف

15- حسین اکبری فرزند مهدی(داماد سید مهدی موسوی)

16- غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی

17- احمد جعفری نراقی فرزند محمد

18-سید ابوالفضل جوادی فرزند سید ماشاءالله

19- سید عباس جوادی فرزند سید ماشاءالله

20- حامد ایزدی فرزند سلطانعلی

 

img_7085.jpg


21- مصطفی خاکی فرزند ابوالفضل

22- نصرالله حیدری فرزند رضا

23- سید شمس الدین موسوی فرزند سید آقاضیاء

24- سید مجتبی حسینی فرزند سید تقی

25- محمد طلوعی فرزند ناصر

26- کاظم کاظمی فرزند حسن

27- سید محمدرضا موسوی فرزند سید حبیب

28- عبدالله نوروزی فرزند ماشاءالله

29- سید جمال باشی فرزند سید مصطفی

30- جواد رمضانی نراقی فرزند غلامحسین

img_7087.jpg

 

31- سید محمد میرسطانی فرزند سید ابوالفضل

32- جواد حسینی فرزند محسن

33- علی اشرف پورصادقی فرزند علی اکبر

34- سید ابوالفضل هاشمی فرزند سید ماشاءالله

35- سید علی هاشمی فرزند سید حسین(فرزند شهید)

36- ماشاءالله رمضانی فرزند علیرضا

37- عباس مطهری فرزند اسدالله

38- امیر محمد مطهری فرزند عباس

39- علی نوروزی فرزند رحمان

40- میثم نصراللهی فرزند محسن

img_7126.jpg

 

41- قاسم کریمی نراقی فرزند ابوالفضل

42- حسین انصاری شهری فرزند ابوالقاسم(داماد حاج اکبر رضایی نظر)

43- موسی عابدینی فرزند علی

44- مجید عابدینی فرزند علی

45- محمود صالحی سینقانی فرزند غلامعلی

46- محمد قجری فرزند سلیمان

47- آرش(هادی) ابوالحسنی فرزند محمد

48- محمد(محسن) محمودی فرزند ماشاءالله

49- محمد عضایی فرزند علی

50- محسن عضایی فرزند اسماعیل

img_7209.jpg

 

51- حسین محمدی پور فرزند مصیب

52- میثم قجری فرزند قربانعلی

53- امیر عابدینی فرزند کریم

54- محمد حسین یوسفی فرزند عباس

55- احمد ایزدی فرزند لطف الله

56- علیرضا ایزدی فرزند احمد

57- محسن کاظمی فرزند حسین

58- کیوان کاظمی فرزند حسین

59- وحید کاظمی فرزند حسین

60- علیرضا ایزدی فرزند غلام

img_7344.jpg


61- حسین خاوه ای فرزند اکبر

62- زینب رمضانی فرزند کاظم

63- محمد حسین رمضانی فرزند کاظم

64- محمد علی رمضانی فرزند کاظم

65- حسین قجری فرزند اکبر

66- مهدی پنبه زن فرزند سلطانعلی

67- حمید رضا رجبی فرزند حسین

68- سید علی حسینی فرزند سید مهدی

69- جواد نباتی فرزند محمد

70- امین یوسفی فرزند علی اکبر

img_7212.jpg

 

71- آرش مظفری فرزند رضا

72- حسین مظفری فرزند رضا

73- سعید محمودی فرزند حسینعلی

74- سید صدر موسویان فرزند سید احمد

75- حسینعلی عظیمی فرزند رمضان

76- زهرا صفری فرزند علی بابا

77- محسن علی آقایی فرزند یوسف

78- سید مهدی میرجعفری فرزند سید اصغر

79- محمود مرادی فرزند علی محمد

80- سید حسین میرسلطانی فرزند سید ابوالفضل

 

img_7363.jpg

 

81- امین گودرزی فرزند اکبر(نوه نعمت الله پیشه ور)

82- سید عباس حسینی نژاد فرزند سید میرزاآقا

83- حسین لطفی فرزند علیرضا

84- وحید نصیری فرزند قاسم

85- سید عرفان میرسلطانی فرزند سید عباس

86- محمد رضا عابدینی فرزند علی

87- مظاهر لطفی فرزند عبدالله

88- محمد جواد لطفی فرزند عبدالله

89- امید رمضانی نراقی فرزند یوسف

90- حسین قجری فرزند رمضان

img_7095.jpg

91- سید مرتضی حسینی فرزند سید محمد

92- سید محسن حسینی فرزند سید محمد

93- سید روح الله حسینی فرزند سید محمد

94- سید مهدی حسینی فرزند سید حسین

95- جعفر حسینی فرزند محمود

96- محمد حیدری فرزند حسین

97- محمد تقی ایزدی فرزند محمود

98- حمید رضی فرزند گل محمد

99- سید غلامرضا موسویان فرزند سید تقی

100- رضا کمره ای فرزند رمضان

img_6659.jpg

101- مجید علی آقایی فرزند علیرضا

102- سید بهرام موسوی فرزند سید قاسم

103- سید داود(سید مهیار) موسوی فرزند سید احمد

104- سید محمد صالح پورشرف هاشمی فرزند سیدعلی

105- سید نعیم پورشرف هاشمی فرزند سید علی

106- مهدی ایزدی فرزند هادی

107- علیرضا باقری نراقی فرزند حبیب

108- فرهاد قربانعلی فرزند یزدان

109- ایران آقاصادقی فرزند علی محمد

110- یوسف ایزدی فرزند جابر

 

img_7176.jpg

111- سید جلال میرقاسمی فرزند سید جمال

112- سید جلیل میرقاسمی فرزند سید جمال

113- مجید باقری فرزند قنبر

114- امین جعفر نژاد فرزند غلام

115- محسن رزاقی فرزند اصغر

116-غضنفر(مهدی) فروغی فرزند حسین

117- قدرت الله ایزدی فرزند عباس

118- مجتبی آقاصادقی فرزند شکرالله

119- حسین نباتی فرزند مندعلی

120- محمد علی نباتی فرزند حسین

 

img_7071.jpg

121- هادی عظیمی فرزند حسینعلی

122- محمد رزاقی فرزند حسن

123- سید محمدجواد حسینی نراقی فرزند سید محسن

124- علی اصغر رزاقی فرزند حبیب الله

125- حسین باقری فرزند علیرضا

126-ابوالقاسم احمدی فرزند علی

127- علیرضا احمدی فرزند ابوالقاسم

128- زهرا شریفی فرزند حسن

129- علی محمد حیدری فرزند حسین

130-محمد باقری فرزند  عباس

fS1ln

 

131- علی محمد ترابی فرزند نصراله

132- قاسم خاوه ای فرزند اکبر

133- ناصر طلوعی فرزند محمد

134-محمد مبینی فرزند حسن(نوه ابراهیم عضایی)

135- مظاهر پیشه ور فرزند حسین

136- پروانه اوضایی فرزند علی اکبر

137-فاطمه اوضایی فرزند علی اکبر

138-محمد اوضایی فرزند علی اکبر

139-ملکه باقری فرزند غلام

140-مجتبی طهانی فرزند رمضان

 

toiLv


141 - - عرفان کاظمی فرزند علی

142- وحید ابوالحسنی فرزند اسدالله

143- سید سهیل مهرزاد فرزند سید علی و همسرش

144-سید سعید باشی فرزند سید مرتضی

145- محمد حسین دهباشی فرزندحبیب الله

146-علی رمضانی فرزند یوسف

147- مهدی لطفی فرزند عبدالله

148-سجاد خاکباز فرزند... (نوه حاج حسینعلی پیشه ور)

149-سید بهزاد سیدهاشمی فرزند ...(داماد حاج حسینعلی پیشه ور)

150- ابراهیم کریمی فرزند ابوالفضل

9w7pl9xkcpcylglq6h4e.jpg

151- عماد کاظمی فرزند محمود

152- حسین حبیبی فرزند اکبر

153- ولی الله ایزدی فرزند محمود

154- منیژه السادات نصرالهی( همسر ولی الله ایزدی)

155- حسین ایزدی فرزند ولی الله

156- ابراهیم ایزدی فرزند ولی الله

158- مرتضی حیدری فرزند محمد

159- محمد عضایی فرزند ابراهیم

160-

 

 

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۹
سلحشوران شهر نراق

دوشنبه 24 آذر 1393 با همه مشقاتی که متحمل شدیم از زیارت عتبات عالیات عراق به ایران برگشته و آن را توفیق الهی دانستیم . عده ای به نراق ؛ نفراتی به قم و چند نفر به تهران عزیمت نمودند .

img_4479.jpg

شهید حاج احمد اصغری سندی

هنوز حال و هوای معنوی چهارمین سال پیاده روی نجف به کربلای عزاداران حسینی شهر نراق در اربعین 1393 را در ذهنم مرور می کردم که از دریافت خبری متحیّر شدم :


جانباز قطع نخاع حاج احمد اصغری سندی به شهادت رسید .


تاریخ 29 مهر 1393 با تلاش آقای محمد رئوفی فرزند تقی در مرکز توانبخشی جانبازان حضرت امام خمینی(ره) در منطقه فرمانیه تهران یکی از ایثارگران قطع نخاع بسیجی آقای احمد اصغری سندی فرزند موسی اهل روستای سندی از توابع شهرستان فومن استان گیلان مورد ملاقات قرار گرفت .

img_4474.jpg

 

ایشان اظهار کرد : هشت سال داشتم که با خانواده به تهران نقل مکان نمودیم . یکی از حرفه های من داوری مسابقات فوتبال بود . در سازمان صنایع دفاع استخدام ولی بعد به عنوان نیروی بسیجی به جبهه اعزام شدم .

img_4476.jpg

آقای اصغری سندی گفت : طی عملیات مسلم بن عقیل با رمز یا ابوالفضل العباس (ع) در محور سومار استان کرمانشاه در مهر ماه 1361 در مصاف با نیروهای ارتش متجاوز عراق مجروح و قطع نخاع گردیدم و دارای 70 % جانبازی هستم . 33سال است که به دلیل مشکلات جسمی و داشتن زخم‌های بستر ناچار هستم بر روی تخت و روی شکم بخوابم .

 

img_4480.jpg

 

ایشان در ادامه اظهار داشت متاسفانه بعضی از مسئولین در وظایفشان کم کاری می کنند و صرفا در ایّام های خاص به ملاقات ما می آیند و عکس هایی به یادگار می گیرند تا امورارت دنیوی شان بگذرد .

 

img_4475.jpg

 

جانباز قطع نخاع حاج احمد اصغری سندی که در بخش آی سی یو بیمارستان خاتم الانبیاء تهران بستری بود دعوت حق را لبیک گفت و به کاروان شهدا پیوست. مراسم تشییع پیکر مطهر این فرزانه سه‌شنبه 25 آذر 1393 از مقابل منزل ایشان واقع در میدان نوبنیاد، شهرک شهید چمران، بلوک چهار به سمت قطعه 24 بهشت زهرا(س) انجام گردید .

 

 

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

اکران فیلم " شیار 143 " در سالن آمفی تاتر کتابخانه نراق به همت ستاد یادواره شهدای شهر نراق جمعه 28 آذر 1393 در دو سانس نمایش داده می شود .

sh143.jpg

 

سانس اول مخصوص خانواده های معظم شهدا و سانس دوم جهت عموم و به صورت فروش بلیط اقدام خواهد شد .


 
تهیه بلیط  در مکان های انتشارات حسام و کتابخانه شهر نراق انجام می گیرد .

 

ستاد یادواره شهدای شهر نراق

 

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

سال 1352 در نراق متولد و سال 1359 به کلاس اول ابتدایی رفتم . آغاز تحصیلی ام با جنگ رژیم بعثی صدام حسین بر علیه ایران شروع شد .

.jpg

سید محمد میرسلطانی

رادیو و تلویزیون مرتب حماسه های درخشان رزمندگان را نمایش می داد و ما کم کم با نام آیت الله سید روح الله خمینی(ره) آشناتر و این نام برایم زیبا و با مسمی جلوه می کرد و به او عشق می ورزیدم .

     291.jpg

مرحوم پدرم سید احمد میرسلطانی فرزند سید محمود و مرحومه مادرم طاهره ترابی فرزند شکرالله با روند انقلاب مردمی و دفاعی کشور آشنا و برای من و برادرم سید عباس سختگیری نمی کردند . خانواده ما دو شهید بزرگوار تقدیم نموده است :

 0036.jpg

 * پسر عمویم سردار سید حسین میرسلطانی فرزند سید آقا نصرت که از فاتحان لانه جاسوسی آمریکا و از فرماندهان دفاع مقدس بود تاریخ 27 آبان 1359 طی عملیات آزاد سازی سوسنگرد پس از مقاومت دلیرانه به شهادت رسید .

 0062.jpg

* پسر دایی ام محمود ترابی فرزند علیرضا که سرباز ارتش بود تاریخ 28 شهریور 1365 در ارتفاعات میمک از توابع شهرستان مهران استان ایلام پس از خلق حماسه های ماندکار به شهادت رسید .


در هر سن و سالی که بودم در تشییع پیکرهای مطهر شهدا حضور داشتم و بعضی از آنها در ذهنم ترسیمی از فتوت و مردانگی و انسانیت ایجاد کرده اند . کوچه کوچک منزلمان چندین شهید تقدیم نموده که از جمله حمیدرضا ابراهیمی ؛ سید حسن جوادی و غیاثعلی عابدی می باشند . همچنین نزدیکی های منزلمان شهیدان عبدالله و کاظم محمودی سکونت داشتند .

1 (101).jpg

دفاع مقدس پایان یافت و سال 1369 در سن 17 سالگی به عضویت بسیج نراق درآمدم و شب ها برای برقراری امنیت نگهبانی و گشت خیابانی می دادیم . سرمای دی ماه 1369 با آقای محمد رجبی فرزند مسلم که تازه جذب بسیج شده بود اولین شب شیفتش را با هم بودیم . عصر رفته بود مغازه آقا ولی حمیدی و تخمه خریده بود . شب شد و داخل سنگر مقابل پایگاه مقاومت نوبت نگهبانی مان بود .

.jpg

                                                                                                                                                     محمد رجبی

آنقدر سرد بود که یک چراغ والور گذاشته بودند تا خودمان را گرم کنیم . رجبی گفت حوصله مان سر رفت و کسی هم که نیست و بقیه توی سالن خواب هستند فلذا بیا تخمه بو دهیم و بخوریم . شبرنگ های روی تابلوی ایست بازرسی که با سختی تهیه کرده بودند را با ظرافت کندیم تا بعد از شاهکارمان مجددا آن را بچسبانیم . تابلو را روی چراغ نگه داشتیم و تخمه ها را رویش ریختیم و و تلق و تلوق تخمه ها در آمد . در سرمای سرد تخمه های گرم را آرام آرام می شکستیم و خوش بودیم .

img_9433.jpg

نوبت شیفت بعدی فرا می رسید و هر کاری کردیم شبرنگ ها به فلز سیاه شده نمی چسبید . برچسب ها را قلمبه کردیم و انداختیم توی باغچه همسایه بغل بسیج و شیفت را تحویل دادیم . صبح که مسئول پایگاه پاسدار علی محمد رجبی فرزند بخشعلی اهل ریجان مشهد اردهال آمد و از ماجرا با خبر شد رجبی را اخراج و من را تنبیه نمود . مدتی پس از این ماجرای خاطره انگیز من و محمد رجبی به خدمت سربازی رفتیم .

img_9434.jpg

سال اول دبیرستان را در دبیرستان حاج عباس معصومی تحصیل کردم ولی شرایط به گونه ای شد که ادامه تحصیل میسر نشد . سال 1370 تا 1372 نیز در کلانتری زادگاهم دوران خوش سربازی ام را سپری کردم و راهی تهران شدم . به روح شهیدان پُر فتوح نراق درود و صلوات می فرستم و به مقام معظم رهبری و ایثارگران هشت سال جنگ احترام وافر می گذارم .

img_7126.jpg

سید محمد میرسلطانی فرزند سید احمد اهل شهر نراق22/10/1391

 

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۲
سلحشوران شهر نراق

چه سخت بود ذره ذره آب شدنت را نظاره کردیم . چه مشکل بود اندک اندک سوختنت به گرد شمع را دیدیم .خانواده ات برای بودن و سلامتیت خیلی تلاش کردند ولی تقدیر اینگونه رقم خورد .

4.jpg

مرحوم سید نظام الدین موسویان

کاش شرایط را به گونه ای رقم می زدی که بتوان واژه زیبای شهادت را برایت برگزینیم .خدا هم راضی بود اگر به بنیاد مراجعه می کردی .دکترها متفقند که شیمیایی آسیب تو را مضاعف کرد .

 image3033.jpg

یکشنبه 15 تیر 1393 که برای فاتحه خوانی پدرم آقا ابراهیم به منزلمان آمدی شرح حال بیماری ات و در کنار آن وجود سموم شیمیایی در بدنت را شرح دادی . قبول نکردی که بروی و به بنیاد جانبازان اطلاع دهی و حاضر شدی هزینه های میلیونی طول درمان را تقبل کنی .

image3037.jpg  image3031.jpg

گفتی کاری هم اگر شده بذار پیش خدا محفوظ بماند که واقعا محفوظ گردید . دعا می کنیم ثواب شهیدان به پایت نوشته شود .

12.jpg

سید نظام الدین باشی(موسویان) فرزند سید رضا در شهر نراق متولد گردید . سال 1357 به یاوران رهبر کبیر انقلاب سید روح الله خمینی(ره) پیوست و در پیروزی مردم بر علیه رژیم دیکتاتور محمد رضا پهلوی در 22 بهمن 1357 سهیم بود .

image3041.jpg
اواخر زمستان 1360 به جمع بسیجیان ملحق و در ستاد مقاومت فعالیت نمود .دوم فروردین 1361 برادرش سید غلامرضا باشی از اسطوره های تدین و تقوا طی عملیات فتح المبین شهد شهادت نوشید و ایشان مصمم تر شد که از رهپویان شهید باشد .

006.jpg

برادر دیگرش سید تقی از سبز پوشان سپاه پاسداران در دفاع مقدس نقش فعالی داشت و زخم جنگ در بدن دارد . ایشان در اوایل انقلاب در جهاد سازندگی شهرستان دلیجان استخدام و خدمات خالصانه ای از خود بر جای گذاشت و رضایت مسئولین و مردم را فراهم کرد .

image3055.jpg

آقا نظام از پشتیبانان جبهه و جهاد بود و از دی ماه 1361 خودش مستقیم وارد دفاع مقدس گردید . گواهی تایید شده جبهه ایشان به شرح ذیل می باشد :


1- 27/10/1361 لغایت 5/12/1361 طی پدافندی عملیات والفجر مقدماتی

2- 25/11/1362 لغایت 24/1/1363 طی پدافندی عملیات خیبر

3- 27/12/1363 لغایت 31/1/1364 طی پدافندی عملیات بدر

4- 6/1/1366 لغایت 8/3/1366

5- 9/5/1367 لغایت 2/8/1367 طی پدافندی عملیات مرصاد و قبول قطعنامه

3.jpg
سید نظام الدین تیر ماه 1393 به سلحشوران شهر نراق گفت :

عاشق امام خمینی(ره) و شهدا و ایثارگران هستم . عملیات خیبر با رمز یا رسول الله(ص) در محور هورالهویزه شمال بصره تاریخ 22 اسفند 1362 آغاز شد .

image3035.jpg  image3039.jpg

مرحوم سید نظام الدین موسویان در سالهای دفاع مقدس

من به عنوان نیروی جهادگر بسیجی به همراه عده ای از طریق جهاد سازندگی شهرستان دلیجان به جبهه اعزام شدم . راننده وسایط راه سازی و ایجاد خاکریز در جبهه بودم که به آنان سنگرسازان بی سنگرمی گویند .

5.jpg

با رزمندگان اسلام در فاصله یک کیلومتری مرز مشترک در جزیره مجنون از توابع استان بصره عراق و نزدیک میدان نفتی مجنون(دیوانه) و شهر قرنه استقرار داشتیم . دو رود دجله و فرات در نزدیکی این منطقه به هم می‌پیوندند و سرچشمه اروندرود را پدید می‌آورند .

img_4955 - copy.jpg

        آقا نظام در روزهای آخر زندگی

پس از پیروزی اولیه ظفرمندان ایران ارتش عراق مبادرت به بمباران شیمیایی نمود . تعدادی از ایرانیان مجروح شیمیایی شدند . بنده هم به اتفاق آقایان عزت الله صفری اهل دلیجان و محمد جواد اسماعیلی اهل روستای دربجوقا دو نیروی جهادگر شهرستان دلیجان شیمیایی شدیم .

image3050.jpg

به عقبه جبهه منتقل و سه روز در یکی از بیمارستان های اهواز بستری شدم . چند روز هم در محدوده کارخانه نبرد لوله اهواز یا سپنتا در اورژانس درمانی که داخل یک سوله قرار داشت تحت مراقبت و نظر دکترهای زحمتکش بودم . لباس هایم را آتش زدند و آثار ظاهری شیمیایی را از من زدودند .

image3045.jpg

شب چهارم بستری شدنم تب شدیدی عارض گردید و به دستور پزشک معالج در آب سرد انداخته شدم تا عوارض و سموم آن تاثیراتش کمتر شود . بعد غدد لنفاوی ام عفونت کرد که درمان کردم ولی اواخر سال 1392 مجددا عفونت کرد و آب آورد . دکترها تشخیص دادند عوارض شیمیایی جبهه در بیماری ات تاثیر پذیر می باشد .

1 (27).jpg

آقا نظام در فعالیت های مذهبی و اجتمایی نیز حضور داشت که از جمله عضو شورای اسلامی شهر نراق در دوره های اول و دوم از سال 1377 لغایت 1385 و عضو موثر هیئت امنای چهارده معصوم(ع) می باشد .

image3030.jpg


حاجیه خانم زهره قجری فرزند علی که خود از زنان مومنه و ولایتمدار می باشد از پشتیبانان دفاع مقدس بود و شوهرش را در امر خدمت رسانی عام المنفعه کمک می کرد . فرزندان این خانواده به اسامی یحیی ؛ موسی و ... نیز تربیت شده دامان پاک آنان هستند که اثرات نان حلال در آنان هویداست .

img_4944 - copy.jpg

آقای سید علی باشی(موسویان) فرزند سید ابراهیم و حاجیه خانم کلثوم مجیدی رضوانی فرزند علی همانگونه که بر شهادت فرزندشان سید غلامرضا از خداوند مدد گرفتند برای مرگ سید نظام نیز صبر و استقامت خواهند گرفت .

image3051.jpg

 
شنبه تاریخ 15/09/1393 آخرین نفس های حیات با برکت سید نظام از تپش ایستاد تا برادرش سید شهیدان نراق سید غلامرضا او را در علی علیین در آغوش بگیرد .

image3036.jpg


سلحشوران شهر نراق فوت جهادگر بسیجی و رزمنده دفاع مقدس حاج سید نظام الدین موسویان را به خانواده و خاندانش تسلیت می گوید .

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

دومین اعزامم به جبهه های نبرد حق علیه باطل اسفند 1363 با لباس سبز رنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دلیجان بود .بنده به همراه رزمندگان برای عملیات مهمی که پیش رو بود در سد دز در 23 کیلومتری شهرستان اندیمشک استان خوزستان آموزش های لازم را فرا گرفتیم .
 
بر اساس سازماندهی هر فرد و تیمی آموزش های حرفه ای خود اعم از قایقرانی ؛ غواصی و شنا را سپری کردیم . از همشهریان حسین نباتی ؛ میرزاعلی کمره ای و ... هم بودند . تاریخ 20 اسفند 1363 عملیات به نام بدر با رمز مبارک یا فاطمه الزهرا(س) در محور هورالهویزه آغاز و تا یک هفته ادامه یافت و سرانجام منجر به عقب نشینی نیروهای خودی گردید .
 
غواصان جان بر کف و قایقرانان با قایق موتور خاموش و َبَلم بیش از پنج کیلومتر را پارو زدند تا به نزدیک مواضع عراقی ها رسیدند . روحیه ها عالی بود ولی بالاخره توان از نیروها گرفته شده بود .
        
دشمن بعثی که معمولا از عملیات های ایران مطلع بود با زیرکی یک لِنج نسبتا بزرگ را وسط جزیره مجنون و بین نیزارها مخفی کرده بود . بیش از 50 نیروی عراقی بر بالای لِنج که دور تا دور آن را با گونی سنگر بندی نموده بودند مانع پیشروی سپاهیان اسلام می شدند .
 
از اولین قایق هایی که مورد هدف نیروهای داخل این لنج قرار گرفت متعلق به فرمانده یک گروه از قایقرانان به نام پاسدار حسن دلاوری فرزند حسین اهل شهر دلیجان بود که قایقش به آتش کشیده شد و پس از شهادت پیکر مطهرش در آب افتاد .
    
شهید دلاوری  چند روزی مفقود الجسد بود تا اینکه پیکرش بین کشته های عراقی توسط میرزاعلی کمره ای اهل نراق از آب گرفته شد و به عقبه خطوط و نهایتا به دلیجان منتقل گردید .
 
مقاومت و ایستادگی دشمن در این لنج باعث گردید عده ای از ایرانی ها از جمله پاسدار جانباز محمود منصوری فرزند ذبیح الله اهل دلیجان و سرتیپ پاسدار عبدالله عراقی اهل روستای آقابابا از توابع بخش کوهین قزوین که فرمانده محور 2 به نام جَمَل متعلق به لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) بود به اسارت درآمده و با دستان بسته در گوشه ای از این لنج نگهداری شوند .
ایرانی ها وضعیت را که اسفبار دیدند با هوشیاری از مسیر و آبراه دیگری به خط اول عراقی ها نفوذ کردند و پس از درگیری و حماسه آفرینی موفق شدند این لنج و نیروهایش در جزیره مجنون را محاصره و ضمن آزادی اسرای خودی باقیمانده عراقی ها را به اسارت در آورند .
 
یکی از سلحشورانی که در طراحی و از بین بردن لنج دخالت مستقیم داشت فرمانده مخابرات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) سردار پاسدار قدرت الله کمره ای فرزند رمضان(شهادت 4/3/1367) اهل شهر نراق بود .
 دیگر دلاور منطقه دلیجان هادی ایزدی فرزند عباس اهل نراق بود که بی سیم چی فرمانده تیپ یک از لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) محمود اخلاقی بود که هر دو در عملیات بدر مجروح شدند . محور عملیاتی آنان به سوی عراقی ها به محور نینوا مشهور بود .
  پاسدار جانباز حاج محمود اخلاقی فرزند عبدالمحمد متولد 1335 اهل سمنان تاریخ 5/5/1367 طی عملیات ظفرمند مرصاد توسط اعضای سازمان تروریست مجاهدین خلق(منافقین) در اسلام آباد غرب با داشتن همسر و سه فرزند به شهادت رسید .
 
راوی : محمود حسینی فرزند علی اهل شهر نراق 17/06/1391

۲ نظر ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۵
سلحشوران شهر نراق

 فرمان حضرت سید روح الله برای دفاع مقدس واجب کفایی بود و همه مردم خود را مکلف و ملزم می دانستند که به این سید اولاد پیغمبر لبیک بگویند .

http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Images/NewsPhoto/2012/6_Untitled-3.jpg

مادر پیری داشتم به نام خانم صغری خاتون سلیمانی فرزند اسماعیل که در شهر نراق به صغری بگم مشهور بود . زنی مومنه و زحمتکش که لحظه ای از تلاش و کوشش باز نماند . زن نیکوکرداری که در تنورهای محلی منازل خصوصا منازل قدیم نان پخت می کرد .

xnXok

جنگ که شروع شد مادرم همپای زنان قهرمان نراق برای رزمندگان که در مرزهای کشور به حراست و دفاع مشغول بودند نان پخت می کرد و پس از خشک کردن آن توسط ستاد پشتیبانی جنگ به سرحدات فرستاده می شد .

fSlop

خیلی از رزمندگان نراق نیز از همین نان ها در خطوط مقدم جبهه استفاده می کردند . رفتار شایسته رهبر کبیر انقلاب امام خمینی رحمت الله علیه به گونه ای بود که همه عاشقانه برای حفظ دین و مملکت فعالیت می کردند .روحش شاد مشارالیها تاریخ 22/10/1376 فوت نمود و در وادی السلام شهر نراق در خاک ماموا گرفت .

644fk

جواد جوادی فرزند صفر اهل شهر نراق 26/05/1391

۰ نظر ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

 روزمرگی های زندگی و خوش و بش کردن های داخل میدان یا خیابان و شوخی هایمان باعث می شود قدر و ارزش فعالیت های افراد را ندانیم .وقتی وضعیت فیزیکی بعضی افراد را مشاهده می کنیم او را سالم قلمداد کرده و غافلیم از اینکه این فرد شبانگاهان تا صبح رنج و ملالت های زمان جنگ را تحمل می کند .

00 (3).jpg

علیرضا اسماعیلی نراقی

آقای علیرضا اسماعیلی نراقی فرزند باباخان با تنی دردمند و 35 % جانبازی دارای چندین بیماری ناشی از دفاع مقدس می باشد .


ایشان در مصاحبه با سلحشوران شهر نراق اظهار داشت :

سال 1338 در شهر نراق متولد و فوق دیپلم دارم . کمتر از سه ماه از جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران نگذشته بود که تاریخ 18/9/1359 برای مدت دو سال به خدمت سربازی رفتم .

 img_4254.jpg

در لشکر 77 خراسان تیپ 4 سراب گردان 149 گروهان سوم سازماندهی گردیدم .عملیات ثامن الائمه یکی از عملیات‌های مهم در طی جنگ با رمز نصر من الله و فتح قریب در محور آبادان - شرق کارون تاریخ ۵ مهر ۱۳۶۰ انجام شد و منجر به شکسته شدن حصر آبادان و بازپس گیری قسمتی از خاک ایران شد .

1 (11).jpg

سردار شهید سید حسین هاشمی  در کنار علیرضا اسماعیلی

 

سه روز پس از عملیات ثامن الائمه تاریخ 8 مهر 1360 به خطوط مقدم جبهه اعزام و در جبهه محمدیه دارخوین در نزدیک پُل مارد آبادان استقرار و به پدافند عملیات پرداختیم .

untitled-1.jpg

در همین جبهه بیش از 25 نفر از بسیجیان و پاسداران شهر نراق تحت فرماندهی پاسدار غلام محمد ابوالحسنی مستقر بودند که اغلب جهت دیدار یکدیگر به مواضع و سنگرهای هم می رفتیم .

7.jpg


 
سه ماه بعد تاریخ 8 دی 1360 در این خط پدافندی گلوله خمپاره 60 میلی متری در اطرافم فرود آمد و ضمن اینکه موج انفجار گرفتم از ترکش آن به سینه و شکمم بی نصیب نماندم .

11.jpg  8.jpg

علیرضا اسماعیلی در سالهای دفاع مقدس

به بیمارستان طالقانی آبادان منتقل و دوستان بسیجی ام اهل نراق مطلع و بر بالینم آمدند و اظهار ناراحتی می کردند . یک ترکش مماس از روی قلبم عبور کرد و ترکشی هم به روده هایم آسیب جدی زد .

 9.jpg

از آنجا به بیمارستانی در امیدیه اهواز متعلق به ارتش جمهوری اسلامی اعزام شدم و تحت مداوای اولیه قرار گرفتم و پس از آن به بیمارستان های فقیهی ؛ سلمان فارسی و نمازی شیراز در استان فارس انتقال یافتم .

img_1204.jpg

کمی که حالم رو به بهبودی رفت به بیمارستان مصطفی خمینی تهران فرستاده شدم و مجموعا سه ماه تحت درمان قرار داشتم تا اینکه بهبودی نسبی حاصل شد . با اینکه امکان معافیت وجود داشت و حتی استفاده از مرخصی استعلاجی میسر بود و می توانستم در مناطق آرام ادامه سربازی ام را سپری کنم حس وظیفه شناسی و عشق به سید روح الله(ره) و خدمت به میهن اسلامی مجددا به منطقه بازگشته و در جبهه چزابه مستقر شدم .

 13.jpg

تنگه چَزّابه نام منطقه‌ای در ۱۷ کیلومتری شهرستان بستان در استان خوزستان است و تا مورخ 18/9/1361 در این مکان و مناطق دیگر انجام وظیفه نمودم .

untitled-4.jpg

از مجموع دو سال سربازی ام قریب 15 ماه آن را با احتساب مجروحیتم در مناطق عملیاتی توسط نزاجا مورد تایید قرار گرفت .تیر ماه سال 1364 با خانم عصمت ایزدی فرزند یوسف ازدواج و دارای دو فرزند نیکو و ارزشمند به اسامی جواد و زهرا می باشیم .

image027.jpg

پدرم مرحوم باباخان اسماعیلی فرزند یوسف و مادرم خانم صنعت صادقی فرزند رحمت الله ستم های بیشماری در زمان مجروحیت من متحمل شدند و چون عشق ائمه معصومین در سینه داشتند خدا را شکر می کردند . در ادامه دفاع مقدس دست بردار از ارزش هایم نبودم و به فرمان فرماندهی کل قوا آیت الله سید روح الله خمینی(ره) با داشتن همسر و فرزند سه نوبت هم در لباس بسیج به جبهه ها اعزام شدم که در فرصت مناسب بیان می کنم .

 

untitled-3.jpg

مرحوم جانباز حاج محمود رزاقی - علیرضا اسماعیلی نراقی

جنگ پایان یافت ولی اذیت مجروحیت در بدنم وجود داشت تا اینکه عمل جراحی اصلی من 23 سال بعد سال 1384 در بیمارستان ساسان تهران انجام گرفت و همچنان بیماری با من است . تاریخ 17/10/1385 دکتر محمد علی عدل پرور متخصص بیماری های اعصاب و روان گواهی نمود که بنده به علت مجروحیت دچار بیماری اعصاب و روان شده ام .

vgyfgy.jpg

همچنین دکتر محمد حسین ماندگار فوق تخصص نیز گواهی کرده که ایشان چون تحت عمل جراحی شکمی قرار گرفته و درد سینه و دیابت دارد در قسمت هایی از بدنش از کار افتادگی دارد .

untitled-5.jpg

اکنون تحت فرمان امام سید علی خامنه ای آماده جانفشانی برای دین و خاک وطن اسلامی ام هستم و در گردان عاشورای بسیج حضور فعال دارم و در این رابطه سال 1373 طی حکمی به درجه رزمجو نایل گردیده ام .

img_4253.jpg

جانباز علیرضا اسماعیلی فرزند باباخان اهل شهر نراق 24/05/1392

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۵
سلحشوران شهر نراق

قدرت الله ایزدی فرزند عباس اهل و ساکن شهر نراق در حال حاضر پنجاه و پنج ساله می باشد . در سن 22سالگی (2 فروردین 1361) با جسمی نیمه جان به اسارت دشمن در آمد و مدت صد و یک ماه از بهترین دوران عمرش را در اردوگاه های عنبر شهر الانبار و موصل استان نینوا عراق به سر برد .

rZlXE

حاج قدرت الله ایزدی

ایشان در خاطرات خود از محرم در اسارت گفت : ایّام سوگواری سالار شهیدان ما بیشتر در اردوگاه موصل به صورت مخفیانه مراسم برگزار می کردیم ، از طرف عراقی ها عزاداری ممنوع بود چرا که مامورین اردوگاه اکثرا غیر شیعه بودند و ما مجاز به عزاداری نبودیم .

YPjlI

بنابراین از اسرای خودمان فردی را جلوی درب آسایشگاه نگهبان می گذاشتیم ، مامور عراقی که از آسایشگاه ما دور می شد نوحه خوانی و سینه زنی صورت می گرفت .

cBxD2

گاهی دسته سینه زنی در آسایشگاه راه می انداختیم و در حالی که نگهبان عراقی بر می گشت و نزدیک آسایشگاه می شد نگهبان خودمان اعلام وضعیت قرمز می کرد و اسرا که در حال عزاداری بودند هر کدام دراز می کشیدند گویا هیچ صدا و خبری نیست .

JJI6e

خیلی با سختی عزاداری بر پا می کردیم اما عشق و علاقه مان به اهل بیت نمی گذاشت آرام و بی تفاوت باشیم .

xBZlf

چندین سال روز عاشورای حسینی برای جلو گیری از عزاداری ایرانیان در بند ؛ ساعت ده صبح که می شد عراقی ها فیلم عربی با آن تشکیلات قدیم یعنی همان دستگاه نوار فیلم حلقه ای که می چرخید تصویر را بر روی دیوار می انداختند و جمعیت بالای چهار صد نفر را جمع می کردند برای تماشا و این جمع کردن و تماشا کردن اجباری بود و اگر کسی نگاه نمی کرد با کشیده و لگد بر سر و صورت او می زدند و ما حق نداشتیم حتی چشممان را ببندیم .به طور پراکنده بعضی از اسرا کتک می خوردند ولی فیلم را خوب نگاه نمی کردیم .

 

8nITv


این آزاده سر افراز اظهار داشت :

حسین جان بگو چه کرده ای که گفته تو بر دل و جان نشسته "که نه ظلم کن و نه زیر بار ظلم برو" و این منطق حسین است . درسته که اسیران در دست دشمن بودند ولی تن به ذلّت ندادند . خدا را شاکرم که بهترین لحظات عمرم برای دین و اسلام و عترت صرف گردید .

 

a2QzG

از بسیجی آقای میثم کاظمی فرزند غلامرضا جهت تهیه و انتشار این خاطرات سپاسگزاریم .

 

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۲
سلحشوران شهر نراق

عملیات غرور آفرین کربلای پنج از 10 دی 1365 لغایت 4 اسفند 1365 انجام گرفته بود و 10 نفر از همشهریان نراقی مان به شهادت رسیدند .

1 (6).jpg

محمود (قاسم) جعفری

پس از آن اواسط اسفند 1365 به همراه عده ای از بسیجیان برای اولین بار از نراق به جبهه اعزام شدم و در خط پدافندی شلمچه خرمشهر استان خوزستان مستقر شدیم .

1 (1).jpg     001.jpg

 

در گردان ولیعصر(عج) ؛ گروهان ما به فرماندهی علی سروش(معلم) اهل شهرستان محلات و جانشین گروهان پاسدار جانباز محمد رضا عابدینی اهل شهر نراق سازماندهی گردیدیم .

img_1081.jpg


جای جای شلمچه محل شهادت عاشقان است . سه ماه در شرایط دشوار دفاع مقدس در مقابل ارتش متجاوز عراق صف آرایی داشتیم تا اینکه ماموریتمان پایان یافت .

                    .jpg         image2817.jpg                                                     

                                                         محمود (قاسم)جعفری                                         غلامرضا جعفری

 

برادرم غلامرضا جعفری نیز از زمره بسیجیانی است که ندای هل من ناصرا ینصرنی امام زمان خویش را لبیک گفت و در دفاع مقدس شرکت نمود .

img_1028.jpg

محمود(قاسم) جعفری فرزند محمد اهل شهر نراق25/04/1391

 

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۹
سلحشوران شهر نراق

چند روز بعد از عملیات بدر دقیقا 29 اسفند 1363 شب عید نوروز برای اهداف مقدس و اینکه مرزداران در جبهه تنها نباشند از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دلیجان ماموریت گرفتیم و عازم مناطق عملیاتی شدیم .

cgxtV

سید مهدی موسوی

برای اعزام با سید عباس و سید مظفر باشی اهل شهر نراق و عده ای دیگر هم پیمان شدیم .

X2DDA

دوست خوبم محمد که حکم برادر برایم دارد از قم به نراق آمده بود . آمدیم گلزار شهیدان و با صالحین آنجا وداع کردیم و لحظه خداحافظی از دوستان و خانواده خیلی سخت و سنگین بود . آن موقع تنها برادرم سید مجتبی نیز در لباس سربازی در جبهه بود .

LewmQ

محمد که تنها شده بود با رفتن ما بیشتر غصه دار می شد و گریه می کرد و چند روز بعد در اثر فشار روحی سر از کردستان و قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) در آورد .

Vr0nP NW2HW

مادرم خانم سیده بتول(خانم آقا) فرزند سید عباس و پدرم آقا سید احمد موسوی و سایر اعضای خانواده ام نالان و گریان گفتند حداقل شب عید را با هم باشیم و فردا عزم سفر کن .

vMIhq

عشق بود و احساس و وظیفه و نهایتا فرامین رهبر کبیر انقلاب حضرت سید روح الله صادر شده بود . آنان نیز مشقات را برای رضایت حقتعالی و پیشرفت کشور در دفاع مقدس تحمل کرده و ما را از زیر قرآن عبور داده و آب سبزی پشت سرمان ریختند .

xQkEk


لحظات جدایی سخت بود . هوا سرد و دوستان همه با اورکت های سپاه در آغوش گرم یکدیگر عکس های یادگاری گرفتیم که همچنان این عکس ها باعث تسکین قلبهاست .

CysyN 

سید مهدی موسوی فرزند سید احمد اهل شهر نراق 19/12/1391

 

۰ نظر ۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۲
سلحشوران شهر نراق

 
                     
من از نراقم و نراق خانه من است
                                                                      
آن هم چو جان واین آشیانه من است

                     
هر کس که بد بگوید از این آب و خاک پاک
                                                                     
هم دشمن نراق و هم دشمن من است

                     
این خاک ،خاک بزرگان است و عالمان
                                                                     
این جا نراق خاک ،شهدای دلاور است

                    
این جا نراق به قدمت چندین هزاره است
                                                                    
در آسمان منطقه چون شمس روشن است

                   
آثار مانده به جای می دهد گواه
                                                                    
که این جایگاه و منزل تجار بوده است

                  
این جا مکان و مامن مردی چو فاضل است
                                                                    
این جا مکان و مشهر خانم زبیده است

                 
این جا هوای پاک و لطیفش چه دلرباست
                                                                     
اینجا نراق بهتر از هر جای دیگر است

                 
خاکش ببوسم و آن را سرمه ام کنم
                                                                     
زیرا نراق در منطقه سالار و سرور است

                  
از غار چال نخجیروکوه آل و ولیجیا
                                                                    
در امتداد آن گدارو دره خلیل از آن ماست

                
احمدآباد و صادق آباد تا به کوه عرش
                                                                   
گنداب و کاه گندم و بید شک هم از آن ماست

               
دشت بهشت و مسیرِ در آسیاب
                                                                   
جایی برای گردش و تجمع آدینه های ماست

smU5I

 

اشعار خودمانی از غلامعباس عظیمی فرزند امیدعلی اهل شهر نراق12/01/1393

۰ نظر ۰۵ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۵
سلحشوران شهر نراق

 کتاب " اسناد مطبوعات از سال 1286 الی 1320 شمسی "


کتاب اسناد مطبوعات توسط انتشارات سازمان اسناد ملی ایران در سال 1372 به چاپ رسید . این کتاب به کوشش آقایان کاوه بیات و مسعود کوهستانی نژاد در 2 جلد تهیه گردیده است . جلد اول 630 و جلد دوم 567 صفحه و مجموعا 1197 صفحه را شامل می شود .

img_6045.jpg


توضیحات سلحشوران شهر نراق

کتاب " اسناد مطبوعات از سال 1286 الی 1320 شمسی " طی 35 سال مطبوعات را مورد بررسی قرار داده است .در صفحات 254 - 255 و 256 به تاریخ 28 اسفند 1288 ( 105 سال پیش) فعالیت عده ای از مردم دلسوز نراق را نشان می دهد که برای احقاق حقوق خود تلاش نموده و باعث توقیف روزنامه نو در تهران شده اند  . 

اسناد :

مجلس شورای ملی ؛ سواد عریضه مصطفی با شانزده نفر محلاتی از نراق ؛ نمره 3139 ؛ مورخه 7 شهر ربیع الاول 1328(28 اسفند 1288) 

img_6047.jpg

در روزنامه شریفه ایران نو چند لایحه از محلات زیارت شد که هیچ یک معنویت نداشت . من جمله با این پست نمره یکصد و سی و نه روزنامه مزبور رسید نوشته بود که قریب شصت نفر به اداره از حاکم محلات شکایت کرده اند که انجمن داشتیم از تضییقات جناب حاکم استعفا داد در صورتی که جهت پراکندن انجمن را هیچ سببی حاصل نشد جز حکم وزارت داخله که مرقوم فرمودند انجمن ولایتی حق حوزه انتخابیه که گلپایگان است می باشد و اگر بخواهند انجمن در محلات تشکیل دهند می توانند بلدی دائر نمایند .

img_6048.jpg

اولا استدعا داریم که مقرر فرمایید جریده ایران نو مکتوبات از محلات را بی تحقیق درج نفرماید . در ثانی امضا ء صاحب مکتوب را در صورت درج کردن بنویسد که کسانی که لوایح بر خلاف واقع می دهند اگر بخواهند با آنها در عدلیه گفتگو نمایند مشخص باشند . من جمله استدعا داریم که اسامی آن شصت نفر را مقرر فرمایید ایران نو در نامه اش درج کند معلوم باشد حکومت مشروطه طلب را کدام یک از مغرضین مستبد قلمداد کرده اند که پس از تحقیق آن اشخاص با وکیل حکومت که به عدلیه فرستاده می شود گفتگو نمایند اگر استبدادش را معلوم کردند اولیاء امور مشارالیه را از حکومت محلات معزول و دیگری را منصوب فرمایند و اگر فقط شرف حکومت را تضییع کرده اند قانونا آنچه حکم عدلیه اعظم شد مجازات شوند و بعدها خلقی را از فساد و غرض ورزی خود آسوده بگذارند .

img_6049.jpg

به وحدانیت احدی بی غرضی و بی طمعی این حکومت به قدری است که دوازده سال است در محلات حکومت می نمایند و احدی از او شاکی نیست. استدعا از حضور مبارک وکلای محترم داریم که سلب نعمت حکومت مشارالیه را نفرمائید

سواد مطابق اصل است

=-=----------------------------
مجلس شورای ملی ؛ نمره 3139 ؛ مورخه دوازدهم ربیع الاول 1328 (3 فروردین 1289(

وزارت جلیله علوم : اهالی نراق شرحی مبنی بر شکایت از مدیر جریده ایران نو به مجلس شورای ملی نوشته اند سواد آن را لفا ملاحظه و به هر طور که مقتضی است اقدامات لازمه فرمایند .
رئیس مجلس شورای ملی امضای مستشار الدوله
در حاشیه آمده است سوادی برای اداره ایران نو فرستاده بپرسند که جواب حضرات را چه باید داد .
=-=--------------------
وزارت معارف و فوائد عامه ؛ نمره کتاب ثبت 4279 ؛ تاریخ خروج 19 ربیع الاول 1328 (10 فروردین 1289)

تهران . مدیر محترم جریده ایران نو
اهالی نراق شرحی به مجلس مقدس شورای ملی شیداله ارکان شکایت نوشته که در نمره )139) بعضی انتشارات از قول جمعی در باب حکومت انجام داده است از مجلس سواد شکایت نامه را به وزارت معارف فرستاده توضیح خواسته اند که جواب عارضین را مرقوم فرمایید . این است که سواد عریضه مزبور را فرستاده ملاحظه نمائید جوابی که لازم است به وزارت معارف توضیحا نوشته که به مجلس مقدس جواب داده شود . امضا ناخوانا
=-=-----------------------------------
تهران ؛ ایران نو ؛ نمره 295 تاریخ 31 برج اسد 1329(4 شهریور 1290(

مقام منیع وزارت جلیله داخله . چند روز پیش به موجب اخطاری که اداره نظمیه مستند به حکم هیئت محترم وزراء نموده بود ؛ ایران نو توقیف شد ؛ ولی نظر به اینکه در آن اخطار معلوم نبود که مدت توقیف تا کی و از برای مندرجه کدام نمره بوده ؛ از آن وزارت خانه محترم تمنی می شود ؛ که علت و مدت را معین نمایند . و نیز معین نمائید که منع از باز نمودن اداره و مراقبت پلیس آیا به موجب حکم وزرای محترم بوده یا خیر ؟
امضا سید مهدی افجه ای . اداره روزنامه ایران نو . تهران

img_6051.jpg


در حاشیه این سند آمده : مرقوم شود علت توقیف جریده ایران نو را خواسته اید ؛ چون مندرجات نمرات اخیر آن را هیئت وزرای عظام منافی مصالح و مقتضیات وقت دیدند ؛ حکم به توقیف شد ؛ ولی مدت آن را در ابلاغی که به اداره نظمیه شده است معلوم نگردیده است .
و این هم که نوشته اید ؛ که باز نمودن اداره منع شده است ؛ توقیف راجع به روزنامه است ؛ در باز نمودن اداره مانعی در کار نیست ؛ و چنین حکمی صادر نشده است .


img_6052.jpg


در صفحات 257 و 258 کتاب اسناد مطبوعات نوشته :
مسولین امر تلاش کردند که روزنامه توقیف شده ایران نو را با نام ایران نوین مجددا در چرخه جرائد قرار دهند که موفق نمی گردند . آخر الامر که " وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه" به درخواست آقای میرزا اسدالله خان رسا در مهر ماه 1309 مجوز انتشار روزنامه می دهد برایش نوشته اند :
حسب الامر تا قانون جدید مطبوعات از تصویب مجلس شورای ملی نگذرد در آن موضوع اقدام نخواهد شد .

 

۰ نظر ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۷
سلحشوران شهر نراق

 

بابام را به تهران آورده بودیم . به خاطر اینکه اذیت نشه پای ماشین ایستاد تا من و ننه ام یه زیارت فوری در امامزاده صالح تجریش داشته باشیم . برگشتم دیدم یه ماشین از عقب زده به ماشینم و بابام ناراحت شده که چرا بد پارک کرده ام .

 

18.jpg

مرحوم کربلایی ابراهیم عضایی ، مرحومه حاجیه خانم مرحمت اکبری

 

تا رسیدم گفت بدبخت شدی هم مقصر شناخته شدی و هم الان ماشینتا می برن پارکینک ناجا .افسر به قیافه و ظاهر ما نگاهی کرد و گفت چکاره ای ؟ گفتم از همکارا هستم و رو کرد به راننده طرف مقابل و گفت شما مقصری . یا رضایت از هم بگیرید و یا کروکی بکشم مورد را تعقیب کنید .

.jpg

 

 

چون آسیب ها جزئی بود از هم گذشتیم ولی آقام حفظ آبرو می کرد و به فامیل و دوستان می گفت سر کارتش به سلامت باشد . حالا زود قضاوت نکنید خواستم به یاد شوخ طبعی های پدرم یادی کرده باشیم و برای روح کربلایی ابراهیم عضایی و همسرش مرحمت خانم اکبری یه صلواتی نثار کنیم .



 

ارادتمند همه کاربران محمد


۰ نظر ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۲
سلحشوران شهر نراق

لرستان هر ساله در عزای امام حسین (ع) رخت سیاه بر تن می کند و این جامه سیاه رنگ را با گل متبرک روز عاشورا آذین می بخشد .ده ها آیین عاشورایی در استان لرستان وجود دارد که با رخصت از کاربران و مردم صرفا به آیین گل مالی پرداخته می شود .

131693_2.jpg

آئین خاص گل مالی در لرستان دارای چند مرحله است که از روز هفتم محرم که به روز " تراش عباس" موسوم است، شروع می شود .در روز هفتم محرم همه عزاداران حسینی به حمام رفته و پس از اصلاح سرو صورت و نظافت کامل، لباسهای تمیز می پوشند که این روز را "تراش عباس" می نامند .

image635500114274369735.jpg


از این روز به بعد، عده ای برای افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع کردن و گردآوری هیزم در سطح شهر می پردازند تا اگر در روز عاشورا برف و باران ببارد و احیانا هوا سرد باشد عزادارانی که درگِل می افتند (مراسم گِل افتادن) از سرما حفظ شوند .

images.jpg

به این منظور عده ای در محل دوره افتاده و با خواندن جملاتی از خانه ها تقاضای هیزم می کنند که مردم نیز با کمال میل بسته به نذری که دارند به آنان هیزم می دهند . در روز تاسوعا نیز عزاداران خاک نرم و مخصوصی بنام گل باغچاله (گل رس) را محیا کرده و در میدانهای بزرگ و کوچک که معمولا با آجر چینی در جلوی خیمه ها و تکیه های شهر درست می شود می ریزند و در روز عاشورا این خاک را با گلاب مخلوط کرده و گل روز عاشورا را محیا می کنند .

131693_3.jpg

غروب روز تاسوعا خرم آباد سراسر اندوه و ماتم است. همه بی تابند و حادثه ای ناگوار را انتظار می کشند. حوضچه های خاک رس در سطح شهر آماده شده است و هیزم های جمع آوری شده نیز کنار حوضچه های خاک رس دپو شده است . این رسم دیرین هر چند که امروز دیگر به قوت گذشته برقرار نیست نمونه ای از مشارکت مردم در عزاداری سرور و سالار شهیدان است و به نوعی بار فرهنگی عمیقی در خود دارد .  شهر خرم آباد در شب عاشورا پر از سکوت است. صبح فردا هیئت های سینه زنی و زنجیر زنی قبل از طلوع آفتاب بی تابتر از هر روز محرم شب را به صبح پیوند می دهند .

.jpg
عزاداران فراخوانده شده با حضور در تکیه های محله و "گل مالی " کردن خود گرد آتش می ایستند تا از سرما محفوظ مانده و شروع به سینه زنی و عزاداری می کنند . سرما و گرما و تابستان و زمستان ندارد. تنها چیزی که مردم را در غم حسین گل اندود کرده است عشق است و محبتی که مردمان لر به اهل بیت و حسین(ع) و ابوالفضل(ع) دارند .

img_1129.jpg

 

 مردم خرم آباد و استان لرستان ماندن در خانه را در روز عاشورا ناثواب می دانند. آنها از ابتدای روز در اولین خیمه گاه گل بر سر و شانه می گذارند و پس از مراسم عزاداری در تکیه های محلات شهر در قالب دستجات سینه زنی و زنجیر زنی به سمت مرکز شهر حرکت می کنند .صبح عاشورا در این محلات غوغایی به پاست. بازار شهر تعطیل شده و بر سر در همه مغازه ها پرچم سیاه افراشته شده است. همه عزاداران حسینی خود را گل مالی کرده اند و برخی نیز در نوبت هستند تا میاندار سرتاپایشان را با گل معطر روز عاشورا آذین ببندد .

img_5397.jpg

برخی دور آتش ایستاده اند تا گل روی لباسشان خشک شود، برخی دیگر نیز در نوبت هستند تا در گل عزای حسینی غلت بخورند و برخی دیگر نیز دوره زده اند و سینه می زنند و دستهایشان را گاهی در آسمان می چرخانند و سوزناک فریاد برمی آورند: هی روو...هی روو...هی روو

یکی از اساتید خبره حوزه علمیه الغدیر شهر نراق به نام حجت الاسلام سید اصغر موسوی فرزند سید نورمراد اهل کوهدشت استان لرستان روز عاشورای حسینی در نراق تحولی شگرف آفرید .

img_5522.jpg

حجت الاسلام سید اصغر موسوی

ایشان سخنران زبر دست و اهل مطالعه می باشد و مورد محبوبیت اهالی نراق خصوصا جوانان قرار گرفته است . نامبرده روز عاشورا در داخل هیئات نراق مختصری گل بر عمامه و عبای خود مالید و چنان با سوز و گداز و اشک و ناله برای سالار شهیدان حسین بن علی(ع) و شهیدان کربلا سوگواری می کرد که افراد دیگر را نیز متاثر نمود .هر روستا و شهر و استانی یک جور آیین های عزاداری دارند که باید مورد احترام سایر بلاد باشد .

img_0954.jpg

آقای سید اصغر موسوی به همه سلام می کند و به سمت نوجوانان و جوانان دست بلند کرده و یا دست می دهد و به پیرمردان احترام می گذارد .

img_5401.jpg

برای سخنرانی در هر منبرش برنامه و مطالعه دارد بر این اساس از خرافه گرایی و تعریف خواب های واهی به شدت فاصله دارد . به شهدای نراق عشق می ورزد و به هر رزمنده دفاع مقدس که بر می خورد با او مصاحفه کرده و او را تکریم می کند .

img_5523.jpg

همیشه در مواجه با مردم تبسم بر صورت دارد و انسان خوش خُلق و خوش خَلق می باشد . دست کسی را رد نمی کند و چیزی را که علمش را ندارد شبهه ناک نمی پندارد .

img_5524.jpg

با بسیجیان هست و در مراسم های آنان حضور دارد ؛ نماز میت می خواند ؛ برای مجالس زنان سخنرانی دارد ؛ مجالس متوفیان را در مسجد جامع اداره می کند ؛ پیشنماز می ایستد ؛ در ادعیه های مختلف حضور فعال دارد ؛ پاسخ سوالات عمومی از جمله جوانان را می دهد و ده ها فعالیت های عام المنفعه برای دین و دنیای اهالی انجام می دهد .

img_5526.jpg

حجت الاسلام سید اصغر موسوی با اینکه روحانی غیر بومی است ولیکن افتخار حوزه علمیه الغدیر شهر نراق می باشد

 

۰ نظر ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۵
سلحشوران شهر نراق

 

کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران  "



توسط نشر پژواک کیوان و نویسنده آن دکتر پرویز رجبی در 636 صفحه در سال 1390 چاپ گردیده است .

 

img_6054.jpg


توضیحات سلحشوران شهر نراق


*
در صفحه 284 کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران "آقای حسن نراقی فرزند میرزا محمد حسین متولد 1233 که اصالتا اهل شهر نراق می باشد مورد توجه قرار گرفته و در خصوص ایشان نوشته شده :

img_6066.jpg

حسن نراقی برای همه ی آن هایی که به تاریخ کاشان می پردازند ؛ نامی آشناست . او در چند دهه ی گذشته ؛ بیش تر از هر مورخی کوشیده است تا به قدر توان خود ؛ زادگاهش(کاشان) را از تاریکی های تاریخ بیرون بکشد. * در صفحات 495 و 496 کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران " به مجتهد جامع الشرایط بودن حجت الاسلام آقا محمد و برادرش آقا حسین فاضلی فرزندان ملا محمد رضا در نراق اشاره شده است .

در این کتاب نامه ای به تاریخ 17 رجب 1325 برابر با یکشنبه 2 شهریور 1286 خورشیدی و مصادف با 25 آگوست 1907 میلادی به شرح ذیل مورد توجه قرار گرفته است :

img_6063.jpg


نامه معاون التجار" پسر آقا محمد جواد نراقی

در تاریخ 17 رجب 1325 به روزنامه ی هفتگی صور اسرافیل

روزنامه صور اسرافیل در شماره ی 14 (10 شعبان 1325) خود نامه ای از فضل الله نراقی پسر آقا محمد جواد نراقی چاپ کرده است که جایش در میان اسناد مربوط به نایبیان نباید خالی بماند . از فحوای سخن پیداست که این نامه برای رفع شر از نویسنده و هم سنگان او نوشته شده است . اما نویسنده ؛ شاکی اصلی را رعایای مظلوم نراق معرفی کرده است :

مدیر صور اسرافیل را به ذات احدیت پروردگار قسم می دهم که این عریضه را در روزنامه درج فرمایید . متظلمین رعایای نراق ؛ سه ماه متجاوز ؛ در طهران ظلم و تعدیات فوق العاده ی حسین مباشر را که به تقویت حاج نظام الدین کاشی چندین سال است نموده ؛ ثابت و از محضر مبارک حضرت مستطابان حجه الاسلامان آیت الله فی الارض آقای آقا سید عبدالله و آقای آقا سید محمد"دامت براکاتهما" و مجلس مقدس شورای ملی"شیدالله ارکانه" و وزارت عدلیه و حضرت والا ظل السلطان ؛ حکم احضار حسین به دارالخلافه برای تحقیق و رسیدگی احقاق حق صادر گشت .

img_6064.jpg

و حسین در کاشان تحاشی نمود و عاقبت در قم متحصن گشت . از طرف ظل السلطان و وزارت داخله حکم بر معاودت متظلمین برای ادای مالیات صادر گشت و اطمینان دادند که حسین را در طهران حاضر می سازیم ؛ شما هم بیایید ؛ احقاق حق شما می شود . اطاعت نموده ؛ عازم نراق شدیم .

بعد از ورود به نراق ؛ حسین مباشر به امر و اجازه ی حاج نظام کاشی از بست قم در آمده ؛ وارد نراق شد . جمعی اشرار و الواط را با تفنگ و حربه و چوب و چماق دور خود جمع کرده و در میان کوچه و بازار شرارت و هرزگی می کنند . روز روشن با اشخاص مفصله که در آخر ذکر شده ؛ به کاروان سرا ریخته ؛ رئیس التجار و اسدالله و معاون التجار و میرزاشکرالله خان و آقا محمد ابراهیم و آقا علی اکبر را سر و دست شکسته ؛ ساعت آن ها را بردند و فریاد زدند که بگویید مجلس مقدس و وزارت داخله و عدلیه و ظل السلطان بیایند . و و و و .

img_6058.jpg

تمام رعیت از بیم جان و آبرو در کنج خانه نشسته ؛ محصولاتشان بی صاحب و عیال و اطفالشان سرگردان و پریشانند . ای آقایان حجج اسلامیان ؛ ای وکلای ملت ایران ؛ ای اولیای دولت ؛ حال بس است ؛ محض رضای خدا ؛ محض آبروی مجلس و دولت ؛ محض حفظ ناموس و مال رعیت به حاج نظام الدین بفرمایید ؛ چه از جان یک مشت رعیت نراقی می خواهی ؟ شما از کاشان چکار به نراقی دارید ؟

img_6059.jpg


نراقی الحمدالله مجتهد جامع الشرایط ؛ که نواده ی مرحوم فاضل نراقی "طاب ثراه" اعنی جناب آقای آقا محمد و آقای آقا حسین مجتهد فاضلی " دامت برکاتهما" را دارد که در عمرشان صدمه شان به موری نرسیده . اگر رعیت نراق نخواهند حسین در نراق مباشر باشد و چندی جان و مال و ناموسشان محفوظ باشد ؛ به کجا ضرر وارد می آید ؟ چرا دست از جان بیچارگان بر نمی داید ؟ آن قدر مهلت دهند تا مالیات خود را بپردازیم و از نراق جلای وطن کنیم .

img_6060.jpg

ای مجلسیان ؛ الامان ! الامان ! از ظلم و ستم و شرارت و هرزگی حسین مباشر که به تقویت حاج نظام الدین کاشی می نماید . یک نفر را به نراق محرمانه روانه نمایید که هرزگی و شرارت و آشوب آن ها را مشاهده کند و کما هو حقه به عرض مبارکتان برساند .
اشخاص شریر از این قرار است :

حسین مباشر ؛ نعمت الله آقا صادق ؛ پسران حسین دلاک ؛ سید نصرالله قصاب ؛ سید حسن کله پز ؛ میرزای قصاب ؛ نصرالله مراد دشتیان ؛ حسین رحیم ؛ کریم فراش ؛ ماشاءالله کاکلی ؛ کاظم لاله .


اقل التجار ؛ فضل الله معاون التجار بن مرحوم آقا محمد جواد نراقی 17 رجب 1325(110 سال قبل)

 

img_6062.jpg


*
در صفحات 522 و 523 تلگراف های حسن وثوق الدوله به ماشاءالله خان کاشی که ضعف دولت مرکزی است را به نمایش گذاشته است .
تاریخ 8 ربیع الثانی 1337 برابر 20 دی ماه 1337 حدود یک قرن قبل حسن وثوق الدوله از وزارت داخله به ماشاءالله خان کاشی نامه نوشته که در نراق ناامنی و یاغی گری وجود دارد و تمام شدنی نیست و درخواست کمک شده است .

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۷
سلحشوران شهر نراق

متولد 1338 در شهر نراق هستم . در طول جنگ تحمیلی پشتیبان ستاد جبهه و مدافع رزمندگان اسلام بودم . به فرمان پیر و مرادمان رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) تصمیم گرفتم به جبهه اعزام شوم .

iedOc

سید مرتضی موسوی

مرحوم برادرم حاج سید محمود موسوی(1325 5/9/1371) کارمند بانک و خود از بسیجیان نمونه بود که در اعزام بنده و باجناقم قربانعلی احمدی فرزند علی تاثیرگذار بود .

ZW7nL

 مرحوم سید محمود موسوی

زمستان 1363 از طریق یکی از پایگاه های بسیج مستضعفین واقع در خیابان طالقانی تهران سازماندهی و عده ای به منطقه جنوب و عده ای هم به غرب کشور عزیمت نمودیم . من و آقا قربانعلی در پادگان حُر شهرستان سقز استان کردستان که متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود مستقر شدیم .

iE8Z5

کفن پوش عاشورایی سید مرتضی موسوی

به دلیل تجربه ای که داشتم در واحد پشتیبانی و در آشپزخانه مشغول به کار شدم و تا سه ماه در بدترین شرایط ناامنی به ماموریتم ادامه دادم . هواپیماهای ارتش عراق بعضا به آسمان سقز تجاوز و به بمباران می پرداختند . پدافند ضد هوایی ارتش و سپاه موفق به دفع حملات هوایی می شدند .

QAFWz

از طرفی گروهای ملحد و ضد انقلاب مثل کومله و دمکرات و منافقین نیز در راستای اهداف دشمن بعثی مشکلاتی را برای نیروهای اسلام که برای ثبات و امنیت در منطقه حضور داشتند ایجاد می کردند .

zl90I

درگیری روز و شب ادامه داشت و ضد انقلاب سعی می کرد نیروهای ایران را درگیر داشته باشند تا رزمندگان در جبهه های جنوب نتوانند متمرکز و انسجام داشته باشند .

Jd4Gm

سید مرتضی در سالهای دفاع مقدس

من خود شاهد دستگیری دو سه نفر از نیروهای گروهک تروریستی منافقین در محوطه سپاه پاسداران سقز بودم که پس از بروز خیانت دستگیر شده بودند .

ewQc2

برادر زاده ام سید بهرام(مهدی) موسوی فرزند سید محمود متولد 1349 تاریخ 24/10/1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان شهد شهادت نوشید و به آرزویش رسید .

CrOOp       Bna2P

                                                                                                     مرحوم سید محمود موسوی ، مرحوم سید حسن موسوی

 

روز تشییع پیکر مطهرسید بهرام در نظام آباد تهران پدرم سید حسن عمیقا ناراحت و گریه می کرد ولی برادرم سید محمود که پدر شهید بود بردبار و صبور بود و چون اعتقاد بیشتر به قبر و قیامت داشت این موضوع را مصیبت ندانسته و شهادت فرزند برومندش را افتخار خود و خانواده می دانست .

uifVx

بنده اکنون افتخار دارم که سال هاست بسیجی هستم و کارت فعال این نهاد مقدس را در اختیار دارم و آماده دفاع از دین و مرز کشور عزیزم ایران هستم .


m1MLB

سید مرتضی موسوی فرزند سید حسن اهل شهر نراق 13/5/1391

۰ نظر ۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۷:۳۵
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook