سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

 و بعد حضور یافت در محفل شرع مطاع عالیشان استاد محمد ترابی دارای شناسنامه شماره ---- صادره از دفتر آمار محلات ولد مرحوم استاد حسین نراقی و بعدالحضور مصالحه صحیحه شرعیه نمود به دو نفر فرزند صلبی خود و هما حبیب الله و روح الله ترابیان دارای شناسنامه شماره ----- صادره از دفتر محلات همگی و تمامی رقبات مفصله ذیل السطر را که به اسم و رسم مسطور است متفقا و به شراکت بطور مساوی که هیچیک از آنها حق مطالبه تمامی دو سهم از سه سهم قنات حاجی ابراهیم بیک شهره بانضمام دو سهم از باغ جدیدالاحداث که یک سهم مخصوص آقا شکرالله است.
تمامی دو سهم از سه سهم ملک و اشجار غرس در آن که یک سهم آن مخصوص آقا شکرالله  فرزند دیگر آقا محمد فوق الذکر است .

تمامی دو دانگ از جمله ششدانگ ...... واقعه در محله لاچار مطابق قباله علیحده.
تمامی چهار دانگ از ششدانگ دو باب دکان واقع در .... که دو دانگ دیگر مخصوص آقا شکرالله است.
بانضمام یکزوج کناره و یک لنگه قالی میان که جدیدا خریداری شده است به مال المصالحه یکصد دینار وجه نقد رواج و مقدار یکمَن به وزن شاه گندم بومی نراق و مال المصالحه نقدا اخذ و قبض شرعی گردید و سایر مشروط در مصالحه مزبوره در قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و اخذ و استرداد کامل المصالحه معمول و مرعی گردید و مواد مصالحه تماما بر ملکیت متصالحین مرقوم قرار و استقرار یافت بنحوی که ادعای مالکانه مستحقانه کردند و عقد مصالحه صحیحه شرعیه واقع و جاری شد و اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن در مصالحه مرقومه معمول و مجری شد و در ضمن العقد شرط شرعی شد که تمام مواد مصالحه مرقوم فوق در تمام مدت العمر مصالح مرقوم در اختیار و ید خود مصالح مرقوم بوده باشد و متصالحین حق ندارند در آنها دخالت نمایند و بعد از فوت حق صرف آنها می باشد و الزام شد بر مصالح مرقوم که چنانچه بعدها فسادی در هر یک از مواد مصالحه ظاهر شود بر عهده مصالح است که از عهده برآید .
تحریرا و وقوعا چهارم شهر جمادی الاول ۱۳۵۸
4 جمادی الاول 1358(برابر 31 خرداد 1318)

از جناب آقای فرزاد ترابی فرزند فضل الله از بابت ارائه تصویر سند قدردانی می شود

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی قباله عقد مصالحه واگذاری قنات حاجی ابراهیم بیک – باغ – اشجار – دکان – قالی و کناره توسط محمد ترابی فرزند استاد حسین نراقی به فرزندانش حبیب الله و روح الله ترابیان در 83 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۴:۲۲
سلحشوران شهر نراق

اما بعد غرض از تحریر و تسطیر این کلمات شرعیه المضامین آنست که چون حقیر شیخ جعفر(اجداد مرحوم شیخ محمد جعفری) مبلغ پنجاه و چهار تومان رایج سلطان بموجب حکم مُحکم سَرکار شریعت مدار فَخر المجتهدین آقای حاج میرزا جلال الدین از عالیحضرت آقامحمد رضا خلف مرحوم حاجی حبیب الله طلب داشتم و جمعی از مصلحین خیراندیش خواهش نمودند که این مبلغ را به ایشان مصالحه نمائید به مبلغ سی و شش تومان حقیر نیز وجه مرقوم را به خواهش ایشان به آقامحمدرضا مصالحه نمودم بمبلغ سی و شش تومان رایج سلطان و بیست تومان او را محول عالیحضرت آقا محمد اسماعیل نمودند و شانزده تومان او را هم یک طاق و نیم قنات اسد آباد محاذی(مقابل) بهشت آباد(مزرعه بهشت آباد نراق) را بیع نمودند که شش ماه دیگر ادا نماید و صیغه بنهج شرع جاری گردید .
و کان ذالک فی عزه شهر شعبان المعظم سنه 1284
1 شعبان 1284(برابر 7 آذر 1246)

بازخوانی نوشته پشت سند :
حاضر گردید شاطر اسماعیل مشتری در ظهر و انتقال نیم سَرجه آب مرقوم در ظهر را به آقا شیخ محمد مشتری در ظهر به ثمن مبلغ ششهزار رایج در ظهر و صیغه علی نهج الشرع جاری شد بعد هذا و تمامی مبلغ در ظهر ملک و طلق شیخ محمد مرقوم در ظهر می باشد شاطر اسماعیل را حقی باقی نمی باشد .

تحریرا فی نهم شهر شوال المکرم سنه 1288
9 شوال 1288(برابر 1 دی 1250)

از جناب آقای احمد جعفری فرزند محمد از جهت ارائه تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند مصالحه و بخشش قسمتی از طلب شیخ جعفر از محمدرضا فرزند حاج حبیب الله به حُکم فخرالمجتهدین نراق حاج میرزا جلال الدین در بیش از یک قرن و نیم گذشته سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۸ ، ۱۳:۵۷
سلحشوران شهر نراق
 سه شنبه 25 تیر 1398 روز بهزیستی و تامین اجتماعی را به نراقی های شاغل در این اداره تبریک می گوئیم .
 

مردم این ساختمان را بیشتر به عنوان مهد کودک می شناسند چون تاریخ 28 مهر 1352 مهد کودک نراق در این مکان توسط خیّر نیکوکار و چهره محبوب حاج عباس معصومی افتتاح گردید . در حال حاضر در ساختمان بهزیستی پرونده های دو حوزه اجتماعی و توانبخشی نیز بررسی و تحت پوشش قرار گرفته و در حال فعالیت می باشند .

فعالیت های مجتمع خدمات بهزیستی شهدای شهر نراق در حوزه اجتماعی شامل زنان بی سرپرست و حوزه توانبخشی شامل معلولین اقدام  می نماید . برای تقدیر و تشکر از زحمتکشان صدیق اسامی نراقی هایی که از ابتدا تا کنون در اداره بهزیستی سراسر کشور شاغل بوده و هستند را مرقوم می کنیم :
1- طاهره سادات(خانم آغا)  موسوی فرزند سید محمد

2- مرحوم حسین صادقی فرد فرزند صفرعلی

3- مرحومه معصومه صادقی فرد فرزند حسین

4- زهرا اوضاعی فرزند محمد

5- علی رضا کاظمی فرزند سلطان علی

6- محمد کاظمی فرزند محمود

7- فاطمه اسماعیلی فرزند باباخان

8- سید حسن موسویان فرزند سید غضنفر

9- ملیحه باقری نراقی فرزند حبیب

10- محمد رجبی فرزند ماشاءاله

11- اشرف السادات بابائی فرزند سید رضا

12-
نفر بعدی را شما بفرما


۱ نظر ۲۵ تیر ۹۸ ، ۲۲:۳۰
سلحشوران شهر نراق

هوالمالک فی الاستحقاق

و بعد باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه با تحقق کافه شرایط حضور یافت هی المسماه بهاجر خاتون بنت مرحوم آقا جعفر نراقی زوجه مرحوم آقا مشهدی اسماعیل مکاری نراقی و بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بفروخت به عالیقدر آقا محمد رضا بیابانی ابن مرحوم آقا غلامرضا آقاحسن آقا ابراهیم نراقی همگی و تمامی مجری المیاه یک سَرَجه از جمله یکهزار و هشتصد سَرجه آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق واقعه در طاق دوازدهم از پنج سَرجه که در صداق او بوده بعلاوه چهار سَرجه آب سفلا که علیای آن برای بایعه باقی می ماند با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آن بدون استثنائی منه به ثمن مال المبابعه مبلغ شصت و سه تومان فض رواج معامله ایران ریال ده عدد یکتومان ماخوذ حین العقد باعترافها الشرعی و بایعه مرقومه پس از اخذ مال المبایعه مببع مرقوم را تاما کاملا از یَد تصرف خود اخراج نموده بدون نقصان به تصرف مشتری مرقوم داد و بر ملکیت او قرار و استقرار یافت الیوم تمامی مبیع مرقوم که عبارتست از :

یک سَرجه آب علیا و سفلا و چهار سَرجه آب سفلا حق صرف و ملک طلق مشتری مرقوم است و احدی را در آن وجها من الوجوه حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه منتجمع به جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات متصوره و محتمله سیما خیار غبن ولو کان فاحشا و الزام بر مسماه مزبوره که چنانچه احیانا فسادی در مبیع ظاهر شود کل ام بعضا را بنفسها از عهده برآید و علاوه بر رد مال المبایعه و اجرت المثل سنوات ماضیه معادل آن مجانا به مشتری دادنی باشد عنهما کما هوالمقرر فی الشریعه المطهره جاری و واقع گردید .

و کان التحریر فی بیست و دوم محرم الحرام 1352
22 محرم 1352(برابر 27 اردیبهشت 1312)


 از جناب مهندس خدابخش بیابانی فرزند رضا از بابت ارائه تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش سَرَچه آب توسط بهاجرخاتون بنت جعفر نراقی همسر اسماعیل مکاری نراقی به محمدرضا بیابانی فرزند غلامرضا ابن حسن ابن ابراهیم نراقی در 88 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۲ تیر ۹۸ ، ۲۲:۵۵
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۱ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۸
سلحشوران شهر نراق

هوالله
مبلغ سی و نه تومان و چهار هزار و ده شاهی ( نصف نوزده تومان و هفتهزارو پنج شاهی) وجه خرید برگ سَرکار خداوندگاری( خطاب کهتران بمهتران) مقرب الخاقان(رجال دولت و نزدیکان دربار) معتمدالسلطان آقائی آقا میرزا غلامحسین خان(میرزا غلامحسین خان امینیان فرزند حاج میرزا محمد خان نراقی) ربه اجلاله جهت جناب آقا میرزا فضل الله( معاون التجارمیرزا فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) که محول به چاکر فرموده بودند دریافت کنم مبلغ فوق بتوسط آقا نعمت الله(برادرِ معاون التجار میرزا نعمت اله فرخزاد نراقی فرزند محمدجواد) به این اقل کمترین محمد ابراهیم ولد صدق آقا مشهدی رضا نراقی رسید در حساب جناب آقا میرزا فضل الله(فضل اله نراقی) محسوب شود .
 بتاریخ شهر محرم الحرام مطابق سنه ۱۳۱۶هزارو سیصدو شانزده.
محرم 1316(برابر خرداد 1277)
مُهر : ... محمد ابراهیم(محمد ابراهیم فرزند رضا نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی پرداخت وجه خرید برگ از معاون الممالک جهت معاون التجار توسط میرزا نعمت الله نراقی و محمد ابراهیم ابن رضا نراقی 125 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۰ تیر ۹۸ ، ۰۸:۳۵
سلحشوران شهر نراق

آمدم از دورها سَمت تو ای شمس الشموس
مثل آهویی غریبانه، غریب شهر طوس

می شود آیا شبیه بچه آهوها مرا
در ‌پناه اَمن خود گیری علی موسی رضا

چون دخیل پنجره فولاد بیمار تو اَم
یا رضا در مشهدت هم فکر دیدار تو اَم

قلب من پامال پای زائران مشهدت
طوطیای چشم من گرد و غبار مرقدت

بوی عطر ناب مشهد تا مرا مجذوب کرد
بال طاووس حرم حال دلم را خوب کرد

باز از نقاره ها فریاد می آید به گوش
از کنار پنجره فولاد می آید سروش

می زند فریاد در بین هیاهو دخترم
من گرفتم حاجتم را با دعای مادرم

در میان شعر من نقاره غوغا می کند
کور مادر زاد را این شاه بینا می کند

باز باران با ترانه می خورد بر گونه ام
خیس اشکم، در حرم هر لحظه من اینگونه ام

هشتمین خورشید تابان ولایت یا رضا
بر گدایت کربلا هم کن عنایت یا رضا

حس ایوان طلا قلب مرا تسخیر کرد
تا که شاعر مشهدت را کربلا تصویر کرد

بُرد ایوان طلا قلب مرا تا کربلا
با سلامی می بَرد مشتاق را سمت خدا

چشم سَر بستم، گشودم چشم دیگر در دلم
دیده ی دل چون که وا شد کربلا شد منزلم

تا به گودال بلا این مثنوی نزدیک شد
چشم طفلان حرم از دیدنش تاریک شد

آه بر بالای تل زینب صدا می زد حسین
زیر تیغ آن حرامی دست پا می زد حسین

بَست زینب چشم را تا امتی بینا شود
دست هایش بسته شد تا عروه الوثقی شود

چشم تا وا کرد زینب دلبرش دیگر نبود
شد شبیه فاطمه پهلویِ ابرویش کبود

《کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود》

کربلا چون طوس معراج قلوب عاشقان
می بَرد قلب مرا از این جهان تا آن جهان

می شود در طوس زد یک تیر را بر دو نشان
من گرفتم هم شفا هم کربلا زین آستان

شاعر جوان  و نکونام شهر ادبا و صلحا نراق  آقای مهدی یوسفی فرزند عباس

۰ نظر ۱۹ تیر ۹۸ ، ۰۸:۱۷
سلحشوران شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم
مخفی نماناد(نخواهد ماند) که چون مرحومه همشیره آقا محمد اسماعیل(همسر محمد تقی) دو فرد کناره قالی ... بعنوان گرو نزد مرحومه زوجه آقا محمد جواد(محمدجواد تاجر نراقی فرزند حاج محمدمهدی) گذارده بود و دو تومان گرفته بود و آقا محمد جواد ادعای بیع شرط(فروش کالا با شرط حق فسخ برای فروشنده) نمودند .

لهذا در خدمت بندگان شامخ الارکان آقای مُلا محمد رضا(عالِم مجتهد مُلا محمدرضا فاضلی فرزند مُلا ابوالحسن ابن مُلا محمد مهدی نراقی ؛ نوه علامه ملا محمد مهدی) سلمه الله مصالحه شد بر اینکه دو تومان و هفت ریال آقا محمد جواد بگیرد و دو فرد کناره را رد نماید جهت مخارج صغیره(فرزندان محمد تقی و خواهر زاده محمد اسماعیل) آنمرحومه .
لهذا اینجانب محمد تقی ولد ارجمند افتخارالحاج حاجی محمد ابراهیم(حاج محمد تقی ابن حاج محمدابراهیم تاجر نراقی) متعهد شدم که چنانچه آقا محمد تقی زوج آن مرحومه یا دیگری ادعائی نماید از بابت کناره ها حقیر از عهده برآیم و وجه مصالحه هم داده شد .
تحریرا فی دوم شهر ذی الحجه الحرام سنه 1260
2 ذی الحجه 1260(برابر 22 آذر 1223)

جناب آقا محمد تقی(حاج محمد تقی ابن محمدابراهیم) ملزم شد که چنانچه آقا محمد تقی(همسر مرحومه) یا دیگری از بابت دو تخته کناره در هر وقت ادعای شرعی نماید از عهده برآید .

مُهر عبده محمد رضائی ابن الحسن
مُهر الصادق الوعد
مُهر محمد اسماعیل
مُهر محمد باقر
مُهر عبده میرزا بابا ابن محمدتقی
مُهرعبده الراجی محمد تقی(پشت ورقه سند)



توضیح : یکی دو قرن قبل اسامی زنان را در اسناد قید نمی کردن و اغلب مشارالیها را به نام یکی از اقوام نزدیک منتسب می دانستند مثل : صبیه ؛ زوجه ؛ همشیره

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی مصالحه در خصوص گروداشتن دو تومان در قبال کناره قالی 180 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۸:۵۶
سلحشوران شهر نراق

خداوندا زیباترین جایگاه را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داد

 دوشنبه 17 تیر 1398 مادری شایسته خانم نازنین ناصری سر به تیره تراب نمود و در وادی السلام شهر نراق به خاک رخ نهاد .

مرحومه نازنین ناصری

از ابتدای مهر 1359 که رژیم بعث عراق جنگ ناخواسته را بر ایران تحمیل نمود یکی از فرزندان خانم ناصری به نام قدرت الله  آقاصادقی در ماه ابتدایی نبرد از شهر قم راهی جبهه شد .
26 مرداد 1360 آقا قدرت الله در چهار راه ملاصدرا تهران توسط عناصر سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در کنار دوست نراقی اش قربان علی احمدی مورد تهاجم قرار گرفته و هر دو زخمی شدند و از ترور جان سالم بدر بردند . قدرت اله در طول دفاع مقدس حضور داشت و آنجا نیز مجروح گردید و روزها و ماه های مختلف جهت بهبودی در بیمارستان ها بستری بود و اکنون جانباز 25 % می باشد .  

قدرت الله آقاصادقی

در تمام این شرایط سخت و طاقت فرسا والدینش حاج علی محمد آقاصادقی(1304 – 1378) فرزند حسین علی ابن کربلایی مهدی  و حاجیه خانم نازنین ناصری غمخوار و دلواپس فرزندشان بودند .

مرحوم علی محمد آقاصادقی

فرزندان دیگرشان آقایان : ولی اله ؛ شکراله ؛ منوچهر(امراله) ؛ ماشاءاله ؛ عباس ؛ پرویز  آقاصادقی در بسیج و ارتش و ستاد پشتیبانی جنگ فعالیت داشتند و یا در لباس سربازی در کردستان و دفاع مقدس جانفشانی داشتند .
دختران این خانواده ؛ خانم ها : توران ؛ اشرف و ایران  آقاصادقی نیز هر کدام به سهم خود در راستای اهداف حفظ ارزش های کشور فعالیت دارند .

تاریخ 29 بهمن 1365 یکی از تصمیمات ویژه دختر این خانواده به سرانجام رسید و سرکار خانم توران آقاصادقی در بهترین شرایط  مطلوب زندگی در سن 19 سالگی با یک جانباز 70 % قطع عضو به نام رضا مهرانی فرزند علی اکبر که به دلیل نابغه در ورزش در ایران و جهان مشهوربود ازدواج نمود . از این ازدواج الهی دو فرزند نکونام  به نام های مصطفی و محمد حاصل شد تا اینکه آقای رضا مهرانی تاریخ 8 اردیبهشت 1375 در اثر مجروحیت جنگ به شهادت رسید . باز خانم نازنین ناصری غمخوار دخترو نوه هایش بود .

تاریخ 12 اسفند 1365 نَوه  خانم ناصری به نام علی اکبر صادقی فرزند منوچهر(امراله) در شلمچه به شهادت رسید و باز این مادر برای رضایت خدا صبوری پیشه کرد .

تاریخ 31 فروردین 1366 جوان رعنا محمد کاظمی فرزند رمضان طی عملیات کربلای 8 به شهادت رسید . ایشان برادر همسر قدرت اله فرزند خانم ناصری بود .
و پیرامون این خانواده شهدای دیگر نراق همچون : حسن کرباسی ؛ لطف اله صادقی و مهدی زاده ها منتسب و از اقوام آنان به شمار می روند .

مرحوم محمد علی ناصری

 سرانجام خانم نازنین ناصری فرزند محمدعلی که اصالتا اهل روستا کُرگان دهستان جاسب و ساکن نراق بود تاریخ 17 تیر 1398 سر در نقاب خاک کشید و در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردید .

سایت سلحشوران شهر نراق مصیبت وارده را به خاندان معزا از جمله خانواده معزز آقاصادقی تسلیت می گوید .

۳ نظر ۱۷ تیر ۹۸ ، ۲۱:۰۱
سلحشوران شهر نراق

این ها دیگر سنگ قبر خطاب نمی شوند . این سنگ نبشته های بیش از یک قرن قبل نشانی از فرهنگ و تاریخ با اهمیت شهر پُر تجارت نراق می باشد . علامت های روی سنگ حکایت های متفاوتی دارند .

وفات یافت مرحوم آسید باقر ابن آسید مرتضی نراقی فی شهر رجب 1338(برابرفروردین 1299)

از استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت اولین بازخوان این اثر 102 ساله قدردانی می کنیم.

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۹:۰۶
سلحشوران شهر نراق

این سنگ نبشته یکصد ساله در بقعه شاه سلیمان شهر نراق حکایت های دوری از این دیار کهن دارد :

انالله و انا الیه راجعون
وفات مرحوم مشهدی یدالله ولد مرحوم عبدالرزاق نراقی فی شهر رجب 1341(برابر اسفند 1301)

از استاد حاج سید مجتبی غفاری بابت اولین بازخوان این اثر 100 ساله قدردانی می کنیم.

۰ نظر ۱۶ تیر ۹۸ ، ۱۸:۵۶
سلحشوران شهر نراق

نراق - شرفیاب حضور مبارک جناب مستطاب آقای معاون التجار(فضل اله نراقی) معرف شود
تصدقت شوم
عرض می شود که ان شاءالله وجود مبارک حضرت اجل عالی ملالی نخواهد داشت ؛ ضمن اینکه هرگاه از احوالات بخواهید سلامتی حاصل است و به دعاگوئی سرکار مشغول بوده و می باشم .
شعشعه(روشنی) سَرکار رسید خیلی بسیار خوشوقت شدم . لازم شد چند کلمه ای از احوالات اطلاع بدهم . ان شاءالله همه هفته دو کلمه از احوالات اطلاع بدهید ؛ همه هفته کاغذ آقای آقا میرزا عباس خان(میرزاعباس مهدوی نراقی فرزند فضل اله متوفی به سال 1341 شمسی) می رسد بحمدالله سلامت می باشند .

از بابت آمدن به بارفروش(شهر بابل مازندران) فعلا که صلاح نیست که بیاید چونکه حضرت اجل اکرم آقای آقا میرزا احمدخان(میرزا احمد خان نراقی فرزند محمدمهدی نراقی ابن میرزا زین العابدین) ماموریت از مرکز(وزارت دارایی) خواسته بودند در دو ماه قبل ؛ یوم قبل جواب رسید که یکنفر از رشت می آید شما بعد از یک ماه .... لازم داده بعد اطلاع بدهد حکم ماموریت شما داده خواهد شد ؛ ولی معلوم نیست که به کجا خواهید رفت .
از ملایر هم آقا میرزا حسن را با صبیه اش(دخترش) خواسته اند تکلیف معلوم نیست بعد عرض خواهد شد . حضرات اقوام دوستان رفقا احباء(یاران)همگی را به عرض سلام مصدع(دردسر دهنده)می باشم . ... ... می باشد . اهل خانه را همگی دعا برسانید ؛ نورچشمان را دعا برسانید ؛ خدمت جناب آقای آقا محمد کاظم(محمدکاظم ناظم التجار نراقی فرزند محمدجعفر متوفی به سال 1303 شمسی) به عرض سلام مصدع می باشم .
مجال بیش از این نشد که عریضه را عرض نمایم .

حضرت اجل اکرم آقای آقا میرزا احمدخان(میرزا احمد خان نراقی فرزند محمد مهدی ابن زین العابدین ابن حاج عبدالمجید تاجر نراقی) خدمت سَرکار سلام می رساند .
باقی والسلام
اقل علی اکبر(میرزا علی اکبر خان نراقی فرزند میرزا زین العابدین خان ابن حاج عبدالمجید تاجر نراقی) . میرزا علی اکبر عموی میرزا احمد خان بوده . 

گیرنده نامه : نراق – سَرای مرحوم حاجی مهدی
شرفیاب حضور مبارک حضرت مستطاب آقای معاون التجار مشرف شود.
بتارخ 19 بُرج قَوس(کمان) ئیلان ئیل(سال مار) 1296
19 آذر(قَوس) 1296(برابر 25 صفر 1336)

وصول 17 صفر 1336(برابر11 آذر 1296)
علی اکبر(میرزا علی اکبر خان نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه میرزاعلی اکبرخان نراقی از بارفروشان(بابل) به فضل اله نراقی معاون التجار در نراق در خصوص چند مطلب مورد نیازشان در 104 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۵ تیر ۹۸ ، ۱۸:۴۰
سلحشوران شهر نراق

این روزها خیلی دلم خون است
قلبم گرفته، باز محزون است
هر کَس مرا می بیند این حالی
می گوید این بیچاره مجنون است

حرف منو گوش کَر مردم
داد منو درد سَر مردم
مردی به طعنه خنده می پرسید
تو کیستی ؟ پیغمبر مردم ؟

من کیستم؟ من حرف هایی تلخ
چایی بدون قند، چایی تلخ
من کیستم؟ یک غیب گو شاید!
یک غصه ام با ماجرایی تلخ

القصه ما از خویش بد دیدیم
از هموطن ها دست رد دیدیم
با صفرهای روبروی یک
حتی خدا را هم عدد دیدم

خون شهیدان یادمان رفته
پایین تهران یادمان رفته
کاخی عَلَم کردیم روی خاک
شاید جماران یادمان رفته

چادر برامان رنگ باور بود
با خون سربازان برابر بود
از عطر گل های روی چادر
ایران سراپایش معطر بود

دنیای ما رنگ ستم می خورد
حال کبوترها به هم می خورد
قلب رآکتورها که پر می شد
مادر شهید قصه غم می خورد

ما گول دشمن را نمی خوردیم
تحریم بودیم و نمی مردیم
تنها خدا تنها خدا تنها ...
از کدخدا فرمان نمی بردیم

البته اینجا باز حالی هست
و اندکی آب زلالی هست
اما شما را قُمریان خاک
اندازه ی پرواز بالی هست!؟

ای خسته تر از خستگی برگرد!
آقای هر دلبستگی برگرد!
پایان دسته دستگی برگرد!
پروانه ها را رستگی برگرد!

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۸ ، ۱۷:۵۸
سلحشوران شهر نراق

و بعد باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه با تحقق کافه شرائط صحت حضور یافت عزت آثار آقا میرزا عباس خلف صدق جناب محامد آداب آقا میرزا ابوتراب نراقی و بمبایعه لازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عالیجاه سعادت همراه آقا میرزا عبدالکریم(احمدی) خلف مرحمت شان آقا حبیب الله تاجر نراقی همگی و تمامی مجرای المیاه دو سَرجه از جمله یکهزارو هشتصد سَرجه آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق را که مدارش در دوازده شبانه روز است واقعه در طاق سیّم با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آن به ثمن مال المبایعه مبلغ بیست و هشت تومان ( نصف چهارده تومان) فض قَران ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مرقوم پس از اخذ مال المبایعه مبیع مرقوم را تاما کاملا از یَد تصرف خود اخراج نمود و به تصرف مشتری مزبور داد و بر ملکیت او قرار و استقرار یافت به نوعیکه تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف معمول و مرعی گردید الیوم به مقتضای مارقم تمامی مجری المیاه دو سَرجه آب مزبور حق صرف مشتری مرقون(مرقوم) است و احدی را در آن حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه صحیحه شرعیه قطعیه مشتمل به جمیع شرائط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا و الزام بر بایع که چنانچه عندالخروج در بیع ظاهر شود کلهم بعضا بنحوی از عهده برآید که دیناری راجع به مشتری نباشد .
بینهما جاری شد و کان وقوعا فی یازدهم جمادی الاولی سنه 1346
11 جمادی الاول 1346(برابر 14 آبان 1306)

بازخوانی حاشیه سند :
چون مجری المیاه(محل عبور آب) دو سَرجه مبیع(خرید و فروش) مرقوم در متن در صداق علیا مخدره صبیه مرحمت شان آقای آقامیرزا ابوالقاسم نیمَوَری(دختر ابوالقاسم نیمَوَری) متعلقه بایع(فروشنده) مرقوم بود لذا حضوریافت در حالت مایصح عنهاالمده زیرالشریعه بالطوع والرغبه تنفیذ و تجویز مبایعه مرقومه در متن را نمود و اقرار نمود به آنکه مرا در آن حرفی و سخنی نیست و مبایعه متن صحیح و ممضی است و چنانچه منبعد سخنی اظهار شود باخودش یا عن قبلها احدی ادعائی بنماید باطل و از درجه اعتبار ساقط است .
بتاریخ چهاردهم جمادی الاولی 1346
14 جمادی الاول 1346(برابر 17 آبان 1306)

بمراتب متن شهادت  دارم
اقل ابوالحسنی نراقی(آقا علی خان ابوالحسنی فرزند فرج اله)

اعترف بما رقم‌فیه
نصرالله یوسفی نراقی(فرزند ... )

اعترف بما رقم فیه
فتح الله غفاری رضوانی(فرزند محمد حسین)

بمراتب متن شهادت دارم
محمد حسن رضوانی 1346

مُهر: هدایت الله نراقی(هدایت اله رضوانی فرزند محمدحسین)

مُهر : عبده ابوتراب(میرزا ابوتراب نراقی فرزند ......)

مُهر: عبده محمد ابن محمد هادی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش سَرَجه آب قنات توسط عباس فرزند ابوتراب نراقی به میرزا عبدالکریم احمدی فرزند حبیب اله و صحت معامله توسط زوجه عباس دختر میرزا ابوالقاسم نیمَوَری سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۳:۵۰
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  جوزغند شهر تاریخی نراق گرانترین میوه ایران زبانزد خاص و عام است و مشتریان ایرانی و خارجی ویژه خود را دارد . مدت ها طول کشید تا زنان سختکوش نراق با تولید مضاعف این محصول مرغوب را به رخ مشتریان بکشند و سرانجام موفق شدند تا پرونده این محصول منحصر به فرد را با کمک مسئولین ذی ربط وارد سیکل اداری نمایند .


بر این اساس روز چهارشنبه 30 دی 1394 جلسه ای در سازمان میراث فرهنگی تهران پایتخت ایران برگزار شد و جوزغند شهر نراق از توابع دلیجان استان مرکزی در میراث فرهنگی ناملموس(معنوی) ایران به شماره ثبت 1130 به تایید رسید .
طی این چهار سال به دفعات مراحل صفر تا صد تولید و ساخت جوزغند توسط زنان هنرمند نراق در سیمای تهران و اراک بازتاب داشت و هر سال جشنواره های جوزغند در نراق برگزار و مدعوین و مردم از سراسر ایران از این جشنواره بازدید داشته و فیلم و کلیپ های متعدد در این ارتباط تهیه و منعکس گردیده است .

از بین مناطق روستایی و شهری که مبادرت به ساخت جوزغند می کنند و در شُرُف ثبت یا تشکیل پرونده میراث فرهنگی ناملموس(معنوی) هستند ؛ نراق اولین شهری است که افتخار دارد ثبت جوزغند این محصول منحصر به فرد را به نام خود بداند .

معنی جوزغند


فرهنگ معین یکی از معانی تعریف‌شده برای جوزغند را جوز شفتالوی خشک‌شده و غند، آگند یا آکند یعنی افکندن آورده است .

لغت نامه دهخدا : جوزاغند. هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند .

نحوه ساخت جوزغند


تهیه جوزغند نراق  کار پر زحمت و با دقتی است و در گذشته به عنوان یک کالای تشریفاتی و لوکس مانند دیگر شیرینی ها استفاده نمی شد بلکه به عنوان یک وعده غذایی برای زمان هایی که امکان طبخ غذا فراهم نبود، مورد استفاده قرار می‌گرفت. به همین دلیل در گذشته هر کس که از شهر مسافرتی هر چند کوتاه داشته مقداری جوزغند همراه خود می برد.

جوزغند معمولا با هلوی محلی (اَلگ) درست می‌شود . زنان کوشا و خوش ذوق شهر نراق پوست این میوه‌ها را گرفته، هسته آنها را جدا کرده و آن را با معز گردوی آسیاب شده، خاک قند، دارچین و هل پُر می‌کنند. بعد میوه را خشک کرده و به عنوان سوغات محلی می‌فروشند .

تاریخچه جوزغند در کهن شهر تاریخی نراق

تاریخچه این شیرینی محلی و خوشمزه مربوط به بیش از 500 سال است و از دوران صفویه بیشتر مورد توجه قرار گرفت . این تحفه ارزشمند کالری و پروتئین بالایی دارد که چندین ماه می‌توان آن را نگهداری کرد .

طی چندین مرتبه زلزله و سیل و بعضا خشکسالی که منطقه را فرا گرفت جوزغند بهترین خشکباری بود که مردم به راحتی حمل و حتی در جیب کودکانشان می گذاشتند تا از گرسنگی نجات پیدا کنند .

جوزغَند نارنجک لُپی بین رزمنده‌ها در جبهه

جوزغند نه فقط محبوب‌ترین و گران‌ترین سوغات نراق، بلکه خوراکی محبوب رزمنده‌ها در جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران هم بود. این شیرینی به خاطر حجم کم و کالری بالا در بین اقلام دیگر طی هشت سال دفاع مقدس توسط زنان فداکار نراق آماده و به جبهه های نبرد در سرحدات فرستاده می‌شد .


بین سلحشوران شهر نراق در جبهه جوزغند به نارنجک لُپی معروف بود چون معتقد بودند بعد از خوردن آن در شکم منفجر می شود و انرژی خود را آزاد می کند .
از این محصول ارزشمند به عنوان وعده غذایی در عملیات های جنگی قابل استفاده و به عبارتی نوعی جیره جنگی محسوب می شود که بیشتر بین رزمندگان شهرهای استان مرکزی و قم مورد استفاده قرار می گرفت .

راه یابی جوزغند شهر نراق در مراسم پیاده روی نجف به کربلا

از اربعین حسینی(صفر ۱۴۳۳ برابر دی ۱۳۹۰) به بعد مردم مومن شهر نراق در مسافرت عراق مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی می کنند یکی از مواد نیروزا و مقوی که در کنار سایر آجیل های مختلف مورد مصرف قرار می دهند تا مقاومتشان افزایش یابد جوزغند زادگاهشان می باشد .

این تحفه گران بها توسط زائران نراقی برای عراقی هایی که مُوکب و منازلشان در اختیار آنها قرار می گیرد هدیه داده می شود . فرزندان عراقی ها اربعین هر سال منتظر هستند تا نراقی ها برایشان جوزغند ببرند تا کامشان شیرین و با حلاوت گردد .

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۵۳
سلحشوران شهر نراق

 وکیل مطلق بلاعزل شرعی خود گردانید جناب مستطاب عمده التجار والاعیان آقامحمدباقر تاجر نراقی(محمد باقر نراقی فرزند حاج محمد مهدی ابن استاد عبداله نراقی) اخوی زاده خود آقا فضل الله خلف مرحمتشان آقامحمدجواد تاجر نراقی(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی ابن استاد عبداله نراقی) را که ان شاءالله تعالی در کمال دقت در قصبه میاندوآب و غیره اقدام ‌در جهت وصول مطالبات ‌و فروش باغ میاندوآب و دارائی مرحوم مغفور آقا محمدحسین(محمدحسین نراقی فرزند حاج محمد مهدی) اخوی معظم علیه نماید و تمام‌ را به حیطه وصول درآورد و آنچه هم زوجه آنمرحوم در میاندوآب تصرف نموده و بُرده است دریافت کند و قانون شرع مطاع هست و نیست آن مرحوم را به حیطه وصول در آورد که ادای دین آنمرحوم بشود و بقانون شرع مطاع آنمرحوم با هرکس محاسب بوده است قطع و فصل نماید .
وکان ذالک التحریر فی شهر جمادی الاول  مطابق اود ئیل(سال گاو) سنه 1319
جمادی الاول 1319(برابر شهریور 1280)

مهر : توکلت علی الله . عبد محمد باقر(محمد باقر نراقی فرزند حاج محمد مهدی)

اعترف بمارفم فی
مُهر : العبد محمدرضا

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی وکالت محمد باقر نراقی به برادرزاده اش فضل اله نراقی معاون التجار جهت فروش باغ قصبه میاندوآب و دارایی برادرش محمدحسین نراقی و زوجه اش  سپاسگزار می باشد.

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۸ ، ۱۴:۰۰
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۸ ، ۲۳:۳۶
سلحشوران شهر نراق

نراق - جناب محامد آداب(صفات نیک) آقا طوغان(طوغان یوسفی فرزند محمد یوسف فوت 4 شوال 1352) و عالیجاه مجدت همراه آقا نصرالله .... ملاحظه شود
12 ربیع الاول 1325(برابر 4 اردیبهشت 1286)

مکرم دوست ... ان شاءالله تعالی پیوسته قرین کمال سلامتی و عافیت بوده باشید . مشروحه آن دوستان گرامی توسط قاصد مخصوص واصل و از مندرجات استحضار کامل حاصل گشت و از اظهارات دوستانه که نموده بودید فوق العاده ممنونم.
در خصوص امر ثلث(یک سوم) و وصیت مرحوم حاجی محمدتقی(حاج محمد تقی ابن حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی) برای مزید بصیرت آن دوستان گرامی اظهار می دارد در بدو ورود فخرالحاج حاجی محمد جعفر(حاج محمد جعفر ابن حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی موصی برادرش حاج محمد تقی) به کاشان با اینکه امر وصیت شرعا به هیچوجه مربوط به ورثه نیست و فقط در موقع احتمال خیانت وصی تکلیف حاکم شرع است که رسیدگی و تحقیقات بعمل آورد .

معذالک فوری خطابی به جناب آقا محمد فرزند مرحوم حاجی محمد تقی نوشتم که خودشان با وکیل سایر ورثه یا وکیل دیگری که از طرف تمام ورثه مختاریّت داشته باشد به کاشان بیایند که در موقع رسیدگی حضور داشته باشند به هیچ وجه حاضر نشدند و جز طفره و تعلل از جواب های آنها چیزی استفاده نشد .

با اینحال در موقعیکه از حضور ورثه مایوس شدم با حضور .... آقایان اعظام با اسناد و نوشته جات حاجی مشارالیه رسیدگی نموده و آنچه در ورقه مشروحه مُمضی(امضا کرده) و مرقوم (نوشته) داشتیم حالا مجدد طراز(اندازه – روش) مطلب کرده اند و تصور می کنند به مزخرف گوئی می شود کاری از پیش بَرَد ولی من به هیچ وجه حاضر نیستم که خود را آلت دست اجرای اغراض قرار دهم و محض مراعات حال آنها باز ممکن است مراجعه بشود که ضرر دارد .
همانطور که قبلا به آنها اخطار کردم حالا هم اظهار می دارم که خود یا وکیل با ثبت الوکاله آنها به شهر حاضر شود ...... حاجی را نمیخواهم با حضور ... می کنم آنها معلومات خودشان را اظهار دارند هرگاه در واقع امری به اشتباه گذشته باشد معلوم و مبرهن شود و الا به یقین مامور ما بر اظهارات واهی شهداء مالی به هیچوجه اثری مترتب نخواهد شد و جز موجبات خسارت خودشان چیزی حاصل نخواهد نمود .

مخصوصا به آنها مراتب را حالی کنید و بفهمانید که من به هیچ وجه بر خلاف شرع و حق حمایتی از حاجی محمد جعفر ندارم(متوفی که برادرش موصی اوست) ؛ اگر در واقع در دعوی صادقند که حاجی تقلب کرده و اشتباه کاری کرده است من هم ممنونم که حاضر شوند و اشتباه کاری او را مدلل دارند . جناب فرزند مکرم حاجی آقا علی سلام مخصوص می رساند و احوالپرسی دارد.
زیاده زحمتی ندارم والسلام
شهاب الدین نراقی ( مجتهد و نویسنده حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی(1285 ه.ق – 1350 ه.ق) فرزند حاج میرزا فخرالدّین بن حاج ملّا محمّد نراقی )

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه شهاب الدین نراقی از کاشان به طوغان یوسفی در نراق در خصوص مرتفع نمون اختلاف موصی محمدتقی نسبت به برادر مرحومش محمدجعفر 115 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۰۹ تیر ۹۸ ، ۲۲:۳۷
سلحشوران شهر نراق

حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی فرزند حاج میرزا فخرالدّین بن حاج ملّا محمّد نراقی، سال ۱۲۸۵ ه‍.ق در  نراق  که آن مقطع از توابع کاشان بود چشم به جهان گشود.

مقدّمات و سطوح را نزد پدرش حاج میرزا فخرالدّین نراقی و ملّا حبیب‌اللّه شریف و دیگران به پایان رسانید. سپس به نجف اشرف عزیمت کرد و در آنجا از محضر آخوند ملّا محمّدکاظم خراسانی و حاج سیّد مصطفی کاشانی و حاج میرزا عبداللّه مازندرانی بهره‌ها برد و در سال ۱۳۲۸ ه‍.ق پس از نایل شدن به درجهٔ اجتهاد و سه سال بعد از فوت پدرش به نراق و کاشان بازگشت و تولیت مدرسهٔ سلطانی کاشان را به عهده گرفت.

نراق؛ فرصتی برای قدم زدن در دل تاریخ

وی در تشکیل حوزهٔ علمیّهٔ قم با آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی همکاری داشت. و به علّت کثرت طلّاب در قم عدّه‌ای را به همراهی آقا مهدی فاضل نراقی برادرزادهٔ وی جهت شرکت در حوزهٔ علمیّهٔ کاشان به کاشان اعزام داشتند.

حاج میرزا شهاب‌الدّین نراقی عصر جمعه ۲۶ شوّال ۱۳۵۰ مطابق با ۱۳ اسفند ۱۳۱۰ در سنّ ۶۵ سالگی بدرود زندگی گفت.  رحلت نراقی باعث تعطیلی عمومی در کاشان شد. پیکرش را با تجلیل فراوان به قم حَمل کرده در حومه مرقد مطهّر حضرت معصومه  به خاک سپردند. کتاب  البدائیه فی مسئله البداء اثر اوست.

 یکشنبه 26 شوال 1440 برابر 9 تیر 1398 نودامین سالگرد رحلت یکی از مشاهیر شهر عالِم پرور نراق و یکی از مجتهدین نامی ایران می باشد .

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۸ ، ۱۸:۰۲
سلحشوران شهر نراق

برخی از واژه های معروف نراق که مربوط به کار کشاورزی است معنی و مفهوم خاصی دارد. این گویش ها از قدیم در بین کشاورزان نراق مرسوم بوده و اثر آن هنوز هم در نسل امروزی مشاهده می شود که در ادامه به گزیده ای از آنها اشاره می شود:

بادام رویی:
بادام رویی یا روفتن یک گویش محلی است و به معنی برداشت محصول بادام از بادامستان(باغ های)بادام می باشد. به کسی که کار بادام رویی را انجام می دهد در اصطلاح نراقی به آن بادام رو (roo)می گویند.
در سال های دور عمده محصول سر درختی نراق بادام، الگ ، زردآلو بومی و گردو بود. درختان الگ به علت داشتن عمر کم یا بی آبی به مرور زمان بیشتر آنها از بین رفت. ولی درختان بادام ، گردو و زردآلو به علت مقاوم به کم آبی یا بی آبی و سازش با خاک حاصل خیز نراق عمر بیشتری داشته اند به طوری که هنوز درختان کهن بادام با قدمت بیش از یکصد سال در باغ های نراق به چشم می خورد و یا درختان کهنسال گردو در مزارع و دشت های نراق با قدمت حتی پانصد سال وجود دارد که نشان دهنده آن است که نراق از قدیم مرکز تولید محصولات فوق بوده است.

کار بادام رویی معمولا از اواسط تابستان در نراق شروع می شود و تا اواخر تابستان و اوایل پاییز ادامه دارد. از علایم رسیدن بادام روی درخت باز شدن و جدا شدن پوست سبز خارجی از دانه می باشد. برای برداشت یا روفتن آن از چوب هایی کوتاه و بلند که در گویش نراقی به آن روئه (rooae) می گویند استفاده می کنند . با زدن روئه به شاخه های بادام محصول بادام روی زمین می ریزد. در درختان کوتاه بادام را دستچین می کنند سپس بادام‌ ها را از زیر درخت جمع آوری نموده و در یک گوشه باغ روی هم دپو می کنند. برای برداشت محصول سایر درختان هم به همین روال عمل می کنند.

نکته مهمی که در موقع بادام رویی باید مراعات شود شناسایی درختان بادام تلخ و شیرین می باشد که محصول آنها باید جداگانه برداشت شود.
کشاورزان در قدیم برای این کار روش خاصی داشتند به این صورت که یک دانه از بادام درخت را شکسته و مغز آن را می خوردند و از این طریق از تلخ یا شیرین بودن آن مطلع می شدند. برخی از کشاورزان خبره، درختان بادام تلخ و شیرین را علامت گذاری می کردند و یا از روی علائمی آنها را می شناختند. معمولا می گفتند که شکوفه بادام تلخ زودتر از بادام شیرین باز می شود و پوست بادام آن هم صاف است. در کل شناسایی این دو درخت در بادامستان ها کار آسانی نبود و بهترین راه خوردن مغز بادام بود.

در برداشت بادام تلخ خیلی باید دقت می شد که کلیه بادام های زیر درخت یا روی درخت جمع آوری می شد چرا که اگر یک دانه بادام تلخ روی زمین می ماند و کشاورز روزی این بادام را می دید و بر می داشت در اینجا دیگر از تلخی و شیرینی آن اطلاع نداشت و ممکن بود همین یک بادام روزی مشکل ساز شود چون کشاورز آن را داخل بادام های شیرین می ریخت و در موقع فروش بادام ممکن بود که همین بادام به دست خریدار برسد و با تست کردن آن زحمات کشاورز به هدر رود و ارزش محصول پایین بیاید. بنابراین باید نهایت دقت را در مورد برداشت این دو محصول خصوصا بادام تلخ اعمال نمود تا مشکلی پیش نیاید. به مثال ساده زیر توجه کنید:
همه ما آجیل های نراق را که یکی از ترکیبات آن مغز بادام است خورده ایم و بارها شده که مزه بادام تلخ را در دهان خود احساس کرده ایم.

این بادام های تلخ را عمدا کسی داخل بادام های شیرین نریخته بلکه همان بادامی است که هنگام روفتن و جمع کردن از دید پنهان شده و بعد ها پیدا شده و داخل بادام های شیرین رفته است. بنابراین باید در کار بادام رویی دقت کامل صورت گرفته تا مشکل پیش نیاید.
مرحله بعد از برداشت پوست گرفتن و به اصطلاح قوز‌(غوز) کردن بادام است. برای این کار پوست سبز و خارجی بادام را با سنگ یا دست جدا می کنند و بادام پوست گرفته یا قوز شده را آفتاب روی سطح صاف پهن می کنند تا خوب خشک شود و هر از گاهی این بادام ها را به هم می زنند تا بادام ها یکنواخت خشک شوند.

از علایم خشک شدن بادام این است که چند عدد آن را داخل مشت دست کرده و تکان می دهیم. اگر صدای مغز را داخل بادام شنیدیم به این معنی است که بادام ما خشک شده است. در پایان آنها را داخل گونی ریخته و درب آن را می بندیم و داخل انبار، پستو و یا دولاب که فاقد رطوبت باشد تا زمان فروش نگهداری می کنیم. اگر بادام کاملا خشک نشود مغز داخل آن سیاه شده و فاقد استفاده می گردد.


انواع بادام:

ا-بادام شیرین:
مغز این بادام شیرین است و مصرف خوراکی دارد و یکی از مغزهای آجیل های مغزدار می باشد. در مصارف پزشکی هم کاربرد دارد که مربوط به این بحث نیست.

nates-raw-harvest-sprouted-almonds_0

بادام تلخ:
مغز آن تلخ است که طی فرایندی آن را شیرین می کنند. شیرین شده تلخه بادام تلخ و زردآلو تنده نام دارد که یکی از سوغات با ارزش نراق و یکی از مواد اولیه ساخت جوزغند می باشد و به  عنوان آجیل در همه خانه های نراق یافت می شود. در مصارف پزشکی هم مغز بادام تلخ مورد استفاده قرار می گیرد.

۳-بادام کاغذی:
بر خلاف بادام تلخ و شیرین که پوست چوبی سخت و شکننده دارند پوست این بادام خیلی نازک است به طوری که با دست و دندان شکسته می شود. این بادام برای مصرف آجیل کاربرد دارد. در شهر نراق بانوان این بادام را شور و در ماهی تابه بو می دهند و به عنوان آجیل استفاده می کنند.

۴-بادام دو بَلُوو
تعداد این بادام ها کم است. شکل آن طوری است که دو بادام کامل هستند که از قسمت منتها الیه به هم چسبیده و به یک بادام دوتایی تبدیل شده اند. بادام دوبَلو جنبه تزیینی دارد .در قدیم یک نخ به آن می بستند و به همراه چند مهره ریز سفالی لعابی آبی شکل با یک سنجاق قفلی به لباس نوزادان می آویختند .از این مهره ها که اسم مخصوصی دارد زن های کهنسال هم همیشه به عنوان گردن بند زیر گلو آویزان می کردند.

۵-بادام دو قلو:
برخی از بادام های درشت داخل آنها دو مغز وجود داشت که به آن بادام دوقلو می می گویند. بادام های کوچک و تک مغز را بادام یک قلو می گویند.
در قدیم برخی از تجار نراق بادام های خریداری شده را می شکستند و مغز آن را به بهای بالاتر می فروختند. شب ها در نراق مردان و زنان تا پاسی از شب در خانه این تاجران جمع می شدند و شروع به شکستن بادام می کردند و مبلغی هم به عنوان دستمزد به آنها پرداخت می شد.

توضیح: لازم به توضیح است که بادام دارای دو پوسته می باشد . پوسته خارجی و سبز رنگ را"پوسته بادام" می می گویند که مصرف خوراک دام ها خصوصا بُزَنَه می باشد و پوست داخلی و چوبی را که شکننده می باشد " توله بادام " نام دارد که فاقد استفاده بوده و آن را دور می ریزند. در قدیم آنها را می سوزاندند و از آتش آن برای مصرف کرسی استفاده می کردند.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی اهل شهر نراق از بابت تهیه این نوشته سپاسگزاری می نماید .

۰ نظر ۰۸ تیر ۹۸ ، ۰۰:۰۸
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook