سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۱۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

در ادوار گذشته یعنی حدود یک قرن پیش که هنوز خبری از بستنی و کارخانه های ساخت بستی های رنگارنگ امروزی نبود ، مردم نراق برف را با شیره انگور مخلوط نموده و آن را به عنوان دسر مخصوصا در موقعی که هوا گرم بود می خوردند.

البته در آن زمان میزان آلودگی های زمین به اندازه فعلی نبود و مردم از سالم بودن برف اطمینان داشتند و آن را با خیال راحت مصرف می نمودند. برف که یک محصول طبیعی و از نزولات آسمانی و شیره انگور هم یک قند طبیعی و ساخت دست بشر بود و مردم به سالم بودن هر دو مطمئن بودند .
امروزه آلودگی محیط زیست و در نهایت آلوده شدن زمین به قدری افزایش یافته که برای خوردن برف وشیره باید با دقت نزدیک به وسواس برف را از جاهایی که تمیز است و آلودگی محیطی ندارد برداشت ومصرف نمود.

قدیمی ها بر این باور بودند که مصرف برف اول و دوم برای خوردن مناسب نیست و باید از برف سوم استفاده نمود. در جواب این افراد باید گفت که عمده بارش برف ها در هوای سرد و یخبندان زمستان است و در هوای سرد اصلا کسی تمایل به خوردن برف و شیره ندارد.
همان طور که خوردن بستنی امروزی در زمستان کم مصرف دارد و با گرم شدن هوا که معمولا در اواخر زمستان و اوایل بهاراست خوردن آن شروع می شود، خوردن برف و شیره هم بعد از بارش آخرین برف زمستانی آغاز می گردد.در این موقع برف ها سالم بوده و با خیال راحت می توان مصرف نمود .

در شهر نراق هم معمولا در آغاز بهار و با گرم شدن تدریجی هوا که مردم به دامن طبیعت می روند از دامنه کوه ها و زمین های اطراف مزارع برف های سالم که شبیه دانه های ریز بلوری و سفید رنگ هستند جمع آوری و به شهر می آورند و مادر خانواده هم با افزودن شیره انگور و ریختن آن در ظرف های کوچک بلوری از میهمانان با برف و شیره به جای بستنی پذیرایی می نماید.
این سنت قدیمی هنوز هم در شهر نراق رایج بوده و خواهان دارد چرا که مصرف کنندگان بیشتر از طبقه کشاورز هستند و مانند پدران خویش که در قدیم از مزارع برف های تازه را به خانه می آورد ، آنها نیز به این کار اهتمام می ورزند. درست است که امروزه بازار مملو از بستنی های رنگارنگ است ولی در صورت موجود بودن برف ، علاقمندان برف و شیره مادر بزرگ را به بستنی های امروزی ترجیح می دهند.

مخلوط برف و شیره شبیه یخ در بهشت امروزی است.البته نیاز نیست که در ساختن برف و شیره حتما از شیره انگور استفاده شود بلکه می توان انواع شربت ها مانند شربت آلبالو، سکنجبین، شیره خرما ، عسل ، گلاب و... استفاده نمود.
در اواخر دهه ۳۰ مردم نراق برف ها را جمع آوری می کردند و آنها را داخل یک آب انبار قدیمی که درِ دروازه نراق وجود داشت (محل فعلی جوشکاری حاج محمود ایزدی) می ریختند و در اوایل بهار که هوا کم کم رو به گرمی می رفت آنها را بیرون می آوردند و مصرف می نمودند.

حسین حمزه ای

البته در آن زمان ساخت بستنی هم با دستگاه های سنتی در نراق رایج شده بود و یکی از پیشکسوتان آن آقای حسین حمزه ای فرزند حمزه است که با یک دستگاه به صورت بستنی درست می کرد و به بچه ها دانه ای دوقران(ریال) می فروخت . فردی دیگه نیز به نام اکبر مَشتی این دستگاه را روی موتور سیکلت گذاشته و به صورت سیار دور می زد .
گذشته از انبار کردن برف ، از تولید و ذخیره یخ هم در یخچال طبیعی نراق در محل دَرِ آسیاب هم استفاده می شد و یخ های طبیعی در فصل گرما مورد استفاده قرار می گرفت.

در مورد ضرر و زیان برف و شیره تا به حال مطلبی به صورت علمی ارائه نشده است و نظر اکثر دانشمندان پاک بودن برف و محل برداشت آن است که باید دقت شود از جاهای مطمئن برف را جمع آوری نمود. حتی طب سنتی هم خوردن برف و شیره را به عنوان یک دسر قبول دارند و آن را به عنوان درمان دردهای مختلف می شناسند.
جف اس گافنی ؛ استاد شیمی دانشگاه آرکانزاس امریکا می‌گوید : که برف که فقط آب منجمد نیست. آلودگی‌ها هوا مانند سولفات‌ها، نیترات‌ها، فرمالدئید و جیوه را می‌توان در برف یافت. برف دوده جو ناشی از سوختن زغال‌سنگ و چوب را هم با خود به پایین جو می‌آورد . بنابر این بهتر است که در همان ابتدای بارش برف اقدام به جمع آوری و خوردن برف نکنید تا میزان آلودگی آن پایین بیاید .

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده ارزشمند حوزه تاریخ و فرهنگ شهر نراق جناب مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر از بابت این نوشته سپاسگزار می باشد .

۳ نظر ۲۹ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۲۵
سلحشوران شهر نراق

بیست و نهم شهر رجب (پیچی ئیل یعنی سال میمون) 1338(برابر 29 فروردین 1299) فریق محاسبه فیمابین اینجانب غلامرضا و آقا عبدالکریم (عبدالکریم احمدی فرزند حبیب الله 1275 – 1352) شد آنچه حق و حقوقی داشتیم به همدیگر تمام کمال مفروق(جدا کرده شده) شد از جنسی و مُطالبات و مُخَلفات(وسایل خانه) تمام کمال مفروق شد و از این تاریخ دیگر هیچ حقی به یک دیگر نداریم و بقیه محاسبه فیمابین آنچه که رسیدگی شد و طلب اینجانب ده تومان (نصف پنج تومان) از آقا عبدالکریم نقدا دریافت نمودم و دیگر ... الی تاریخ محاسبه فیمابین نداریم ؛ آنچه قبض از یکدیگر پی از آن بیاید باطل است .
بتاریخ فوق(29 رجب 1338 برابر 29 فروردین 1299)

 امضاهای حاشیه سند
غلامرضا ابراهیم زاده
اعترف بما رقم فیه الراجی محمد حسین
اعترف بما رقم فیه فتح اله غفاری رضوانی(فرزند محمد حسین) اقرار نمودند صحیح است
نعمت اله(نعمت اله غفاری رضوانی فرزند محمدحسین و ابوالزوجه عبدالکریم احمدی)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند مصالحه بین غلامرضا ابراهیم زاده و عبدالکریم احمدی فرزند حبیب اله 102 سال قبل در شهر نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۸
سلحشوران شهر نراق

فرق گله دار با گلّهٔ دِه ؟
در شهر تاریخی نراق در قدیم گله دارهای زیاد وجود داشت. معمولا به افرادی که تعداد گوسفندان آنها از ۱۰۰راس به بالا بود گله دار می گفتند. هر گله دار دارای یگ نفر " گله چران " بود که چوپان گله نامیده می شد.

چوپانی از کهن ترین پیشه هاست و در واقع سنت حسنه ای است که پیامبران الهی هم به این کار اشتغال داشتند. رسول مکرم اسلام نیز چوپانی کرده و فرموده است کدام پیامبر است که چوپانی نکرده باشد؟
در قدیم در شهر نراق ، کار گله داری صرفا یک شغل اصلی برای گله دار محسوب می شد که جنبه اقتصادی داشت و برای تولید شیر و ماست و سایر فراورده های لبنی این حرفه را انتخاب کرده بود. برخی از گله دارها در کنار آن به کار کشاورزی هم می پرداختند .

دسته دوم کسانی بودند که تعداد گوسفندان آنها کم و در حد چند یا چندین راس بود که آنها فقط به خاطر تولید شیر وماست خودشان آن ها را نگه داری می کردند. از این افراد در نراق زیاد بودند و به آنها " چَکَنه " یا خرده مالک می گفتند. البته واژه چَکَنه تنها مخصوص گوسفندار نبود بلکه شامل آب و ملک و ... و چوپان گلهٔ دِه هم می شد .

گَّله دِه چیست ؟
همان طور که گفته شد به صاحبان گله های بزرگ ، گله دار و به کسانی که تعداد دام هایشان کم و در حد چند راس بود چکنه می گفتند. واژه چکنه درشهر نراق بیشتر به خرده مالک های دام اطلاق می شد.این اشخاص چون تعداد دام هایشان کم بود و از طرفی برای چراندن آنها وقت نداشتند و از طرف دیگر چون نمی توانستند برای تعداد کم گوسفند چوپان جداگانه بگیرند و هم می خواستند که به گوسفندانشان به راحتی دسترسی داشته باشند تصمیم گرفتند که گوسفندان خود را با هم جمع کنند و تشکیل یک گله بدهند. و برای آن یک چوپان بگیرند و نام آن به گله دِه مشهور است .

چرای دام در دلیجان۳برابرظرفیت مراتع است/وجود۸۸هزارهکتار مرتع فقیر

بنابراین تعریف گله ده به این شرح است:
" گله ای صاحبان آن چکنه ای یعنی چندین خرده مالک داشته باشد به آن گله ده می گویند ". گله دار شامل یک فرد واحد است ولی گله دِه صاحب چندین خرده مالک می باشد.
صاحبان این گله که در حقیقت چندین نفر بودند هر روز صبح در یک محل مشخص گوسفندان خود را به چوپان تحویل می دارند و چوپان آنها را به چرا می برد وهنگام غروب آفتاب مجددا گوسفندان را به شهر باز می گردانید. در موقع رسیدن گله به شهر گوسفندان هر کَس از گله جدا می شد و خودشان به خانه صاحب خود می رفتند و نیازی به آمدن و بردن آنها نبود. حافظه دراز مدت گوسفند و بز و به طور کلی ،دام های سبک و سنگین قوی است و با یک بار یا دو بار حرکت در یک مسیر مشخص آن را به خوبی به ذهن می سپارند.


سپس صاحب گوسفندان ، آن ها را در داخل حصار و یا طویله می کردند و شیرشان را می دوشیدند و به بره ها و بزغاله ها هم شیر می دادند وهنگام صبح هم مجددا آنها را برای بردن به چَرا در همان محل قبلی به چوپان تحویل می دادند.
در پایان هر ماه هم دستمزد چوپان بر اساس قرارداد فیما بین به او تحویل می گردید.البته مدت چرای گله ده محدود و بین ۳ تا ۶ماه بود و بعد از آن به صاحبان آن تحویل داده می شد ؛ چرا که بیابان و مراتع خشک شده و گوسفندان می بایست در نیمه دوم سال یا اواخر پاییز به بعد به طور دستی تغذیه گردند.

البته گله دِه شامل گاو و گوساله هم می شد که به آن گُوگَل می گویند و به شبان گاو یا گاوچران، گُوگَلان می گفتند. برای گُوگَل دو نفر چوپان نیاز بود. گاوهای نر را یک نفر به چرا می برد و گاوهای شیری و ماده را چوپانی دیگر. البته گاوهای نر با توجه به شرایط اقلیمی اکثرا در مراتع و کوهستان بودند و شب را هم تا اوایل پاییز در آنجا می ماندند. ولی ماده گاوها یا گاوهای شیری باید هر روز به چرا می رفتند وهنگام غروب به شهر می آمدند و مانند گوسفندان خودشان به خانه صاحبشان می رفتند. شیر دوشی ماده گاوها اکثرا توسط خانم ها انجام می گرفت .کسانی هم که به عللی فرصت برای دوشیدن نداشتند با یکی از بانوان شیردوش شهرنراق قرارداد می بستند که شیر دوشی گاوها را انجام دهد. بر اساس قرارداد فیمابین شش روز شیر متعلق به صاحب گاو بود و آخر هفته یا روز هفتم به عنوان دستمزد به شیردوش تعلق می گرفت. در قدیم در نراق، محله های بالا،میان و پایین هر کدام برای خود یک سر گلهٔ دِه داشتند.

گلهٔ اربابی و دنیای چوپانی
کسانی هم در نراق بودند که تعداد گوسفندانشان کمتر از گله و بیشتر از چَکَنه بود.این افراد نه می توانستند به تنهایی چوپان بگیرند و نه گوسفندان را به گلهٔ دِه تحویل دهند بنابراین تنها راهی که داشتند شریک شدن با یک گله دار بزرگ بود که به او " ارباب " می گفتند. مثلا درنراق مرحوم حسین رزاقی فرزند صفر به ارباب حسین معروف بود .

آنها گوسفندان خود را با گله اربابی قاطی می کردند و یک گلهٔ بزرگتر تشکیل می دادند که به این گله "گله شریکی" یا شراکتی می گفتند. در این گله تعداد شرکا در تمام کارها سهیم بودند. گاهی دستمزد و مزایای چوپان را خودشان تقبل می کردند و یا به نوبت به جای چوپان همراه گله می رفتند ولی حق چوپان برای صاحب اصلی گله یعنی ارباب محفوظ بود.این یکی از سنت هایی بود که در قدیم در نراق وجود داشت و در حال حاظر هم در بین گله داران دیده می شود.


چوپان بیشتر وقت خود را همراه گله سپری می کند و کمتر به شهر و خانواده خود دسترسی دارد.مونس و هم صحبت هم ندارد.گاهی که حوصله اش تنگ می شود نِیِ چوپانی را بر لب می گذارد و آهنگ های دلپذیری را در آغوش طبیعت و دامن کوهسارها و کنار جویبارها وچشمه سارها سر می دهد و گاهی ابیات و شعرهای خودمانی را زمزمه می کند .
گاهی هم به حکم ضرورت و احتیاج با گوسفندان همدلی و همزبانی می کند. زبان چوپانی وگله داری زبان مخصوصی است که در عین اشکال و دشواری " برای دیگران " شنیدن آن خالی از لذت وشوق نیست. تنها چوپانان با این زبان آشنایی دارند و با گوسفندان خویش ارتباط برقرار می کنند. اگر گله گوسفند به چند هزار راس برسد تنها یک صدا و سوت چوپان کافی است که گله را از آغِل خارج کند و با صدای دیگر همه را به تعلیف و چریدن وا دارد.

گاهی اتفاق می افتد که بزهای پیشاهنگ یا نَربُزها تا یک کیلومتر از چشم چوپان دور می شوند. چوپان برای باز گرداندن آنها صدای مخصوصی سر می دهد و پیشتازان (نربزها)بی درنگ از حرکت می ایستند و به سمت جهتی که چوپان فرمان می دهد پیش می روند. نربزها در مسیریابی و هدایت گله استعداد بیشتری نسبت به گوسفند دارند و اگر وظیفه هدایت گله گوسفند به عهده یک بزنر یا نربز باشد،کنترل ومدیریت گله در مرتع و چراگاه آسان تر و بهتر انجام می شود.

راندن گوسفندان به سوی آب ، اعلام خطر حیوانات درنده ،باز گرداندن گله به سمت بَرَگاه به منظور دوشیدن و شیر دادن بره و بزغاله و جدا کردن آنها از مادر، دور کردن و فراخواندن سگ گله و ... و خلاصه تمام حرکات و سکنات گله تحت فرمان چوپان قرار دارد. این سری الفاظ ، اصوات و حرکات چوپان حس مشارکت ،همکاری و کار تیمی را در گله تعلیم وگسترش می دهد. دامداران نراق به این امور اشرافیت کامل دارند .

بُز دندونی و بُز روغنی

یکی از سنت های کهن شهر تاریخی نراق اجاره دادن گوسفند و یا بز شیری بود. بدین صورت افرادی بودند که گوسفند داشتند اما نگهداری آنها برایشان مقدور نبود، و آنها را اجاره می دادند. برای انجام این کار از دو روش زیر استفاده می کردند:

الف :اجاره بر اساس دندان به دندان (بز دندانی)
در این نوع قرادادِ اجاره ای تعداد مشخص بز شیری که سِنّ آنها بر اساس دندان مشخص می شد،معمولا یک ساله، دوساله، سه ساله و ... انتخاب می کردند. بزها با سن و سال مشخص در اختیار اجاره گیرنده(مستاجر)قرار می گرفت و مستاجر بر اساس قرار داد فیمابین که معمولا سه یا چهار سال به طول می انجامید، متعهد می شد که مبلغی را به صورت نقد یا غیر نقدی مانند کره، پنیر یا روغن بابت مال الاجاره به مالک یا اجاره دهنده بپردازد و در پایان قراد همان تعداد گوسفند یا بز را با همان میزان سن که در آغاز قرار داد تحویل گرفته بود به مالک تحویل دهد. به همین علت این قراد داد را " دندان به دندان " می گفتند.

پرونده:Goat بز 09.jpg

در پایان هر تعداد بزغاله ای که در طول قرار داد به تعداد بزها اضافی شده بود یا به اصطلاح زاد و ولد گردیده بود بین مالک و مستاجر به صورت نصف نصف تقسیم می شد.

ب : قرار داد بر اساس روغن و یا وجه نقد
در این نوع قرارداد تعداد بز با قیمت مشخص در اختیار مستاجر قرار می گرفت با این تفاوت که مستاجر قیمت پیشنهادی خودش برایش ملاک عمل بود نه قیمت مالک . اجاره را هم طبق قرارداد به صورت نقدی و یا غیر نقدی مانند روغن و ... به مالک تحویل می داد. زمان قرارداد همان سه یا چهارسال بود.در پایان قرار داد،اگر وضع مالی مستاجر خوب بود از مال خودش نصف قیمت تعیین شده اولیه را به مالک می داد وخودش بزها را صاحب می شد. واگر پول نداشت کل قیمت اولیه بزها و تعدادی بزغاله ها که در طول قرارداد به بزها اضافه شده بود حساب می کردند.


سپس پول بزها را از میانه بر می داشتند و بقیه هرچه که باقی می ماند بین آنها نصف نصف تقسیم می شد.این کار از سنت های قدیم مردم کهن شهر نراق بود. در حال حاضر این سنت منسوخ شده است و اگر بر فرض هم باشد محدود است.

برَگاه و بَرَه ران چیست؟

در قدیم در شهر نراق به جایگاه شیردوشی گوسفند و بز برگاه (جایگاه ) می گفتند و آن شبیه یک حصار دو دیوار بود که معمولا از سنگ، چوب وچیله، فنس و حلبی و ... ساخته می شد. این حصار از قسمت عقب باز بود و از طرفین هم دیوارها به صورت قوس مانند طوری به هم نزدیک می شدند که به اندازه یک فاصله برای نشستن دو نفر باز باشد.
معمولا گوسفندهایی که در تابستان به چرا می رفتند ، شب را در مراتع و بیابان می مانند که به اصطلاح به آن شَوچَر(شب چر)می گفتند. روز بعد چوپان قبل از ظهر آن ها را برای شیردوشی به محلی که برای این کار در نظر گرفته بودند می آورد. این محل می بایست نزدیک به آب چشمه یا قنات باشد. از اهم واجبات برای گوسفندان ، دسترسی آنها به آب شرب بود که معمولا آب سلخ یا جاری بود.

گوسفندان بعد از آب خوردن در کنار سلخ یا چشمه که برای استراحت آنها در نظر گرفته شده است یکی دوساعت می خوابند. بعد از صرف نهار، چوپان با شیردوشها به محل برگاه می رفتند و چوپان با صدای مخصوص خود بزهای شیری را از غیر شیری جدا و به برگاه می آورد. این فرمان چوپان سریع الاجرا بود چون هدف مشخصی داشت و بزها به صورت اتوماتیک بار از گله جدا می شدند و به سمت برگاه می رفتند.در برگاه یک نفر به نام بَرَه ران وجود داشت که گوسفندان را به سمت خروجی برگاه هدایت می کرد.این بَره ران می توانست یک بچه و یا یک فرد بزرگ باشد.

آیین شیردوشان

دو نفر از شیردوشان خبره که معمولا یکی از آنها چوپان بود در جلو برگاه می نشستند وبقیه شیر دوش ها جلو آنها قرار می گرفتند.سپس به بره ران می گفتند:
هِی کن بیاد.ب َره ران هم گوسفندا را هِی می کرد، و دو نفر که در محل ورودی نشسته بودند در حالی که زانوهایشان را به هم چسبیده بود بز هر کسی را به صاحبش تحویل می داد تا بدوشد.شیر دوشی هم معمولا در تغار سفالی و یا دیگ مسی انجام می شد. در خاتمه شیر دوشی ، آنهایی که شیرشان زیاد است خودشان می بردند و آنهایی که کم داشتند، به هم قرض می دادند و به نوبت شیر خود را می بردند. پیمانهٔ شیرهم معمولا یک بادیه یا دیگ مسی بود و اگر شیرکمتر از این پیمانه بود ، با تیُمچه چوپان پیمانه می کردند و اگر هم کمتر از تیمچه می شد با بند انگشت سَبّابَه اندازه می گرفتند بدین صورت که انگشت سبابه را به صورت عمودی داخل تیمچه شیر قرار می دادند.

ممکن بود شیر زیرِ بند و یا بالای بَندِ انگشت باشد.سپس شیرها را در خیک که از پوست بز ساخته شده می ریختند و با بار الاغ به شهر می آوردند.در خاتمه هم یک تیمچه شیر از کل شیرها به عنوان غذای چوپان به او می دادند و چوپان هم آن را داخل مشکوله یا خیگولهٔ خویش که از پوست بزغاله ساخته شده بود و محتوی قاتوق بود می ریخت و در توبره خویش می نهاد و به کول می انداخت و سپس با صدای دلنشین خویش فرمان حرکت را برای گله صادر می کرد.

توضیح:جهت اطلاع بیشتر در مورد شیر و فراورده های آن به سایت سلحشوران نراق به آدرس salahshornnaragh.blog.ir  مراجعه نمایید.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده حوزه تاریخ و فرهنگ شهر نراق جناب مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر در خصوص این تحقیقات سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۲۵
سلحشوران شهر نراق

به اجاره صحیحه شرعیه قبول نمود عالیجاه عزت آثار آقا میرزا عباس خان خلف صدق جناب مستطاب آقا میرزا ابوتراب نراقی(عباس فرزند میرزا ابوتراب) از عزت و سعادت همراه آقا میرزا عبدالکریم خلف مرحمتشان آقا حبیب الله تاجر نراقی(مرحوم حاج عبدالکریم احمدی فرزند حبیب اله 1275 – 1352) تمامی مجری المیاه(محل عبور آب) دو سَرَجه از جمله یکهزار و هشتصد سَرَجه آب قنوات علیا و سفلای قصَبه نراق با کلیه متعلقات آن از حال تحریر الی انقضاء مدت سه ماه تمام دیگر به مال الاجاره مبلغ دو تومان که در آخر مدت اَدا نماید و صیغه موآجره صحیحه شرعیه ملیه اسلامیه بینهما جاری شد .

بتاریخ نوزدهم جمادی الاولی 1347(برابر 12 آبان 1307)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند اجاره سَرَچه آب توسط عباس خان فرزند میرزا ابوتراب نراقی از عبدالکریم احمدی 93 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۸
سلحشوران شهر نراق

پُست نراق پنجاهمین اداره پُستی است که به دلیل اهمیتش در ایران ایجاد گردید . طبق آمار موجود که در حال افزایش است 15 مسئول و نیروی غیر بومی از بیش از یک قرن در اداره پست و تلگراف نراق اشتغال داشته اند .
همچنین 40 نراقی از ابتدای راه اندازی پست و تلگراف در سراسر ایران در این اداره اشتغال داشته اند .

سال 1337 خانواده ای از شهرستان محلات استان مرکزی وارد نراق شدند . آقای ابولفضل اکبری فرزند اسماعیل در اداره پست نراق اشتغال یافت و به دلیل متمایز بودن از خاندان اکبری به اکبری پُستی یا پُستچی مشهور گردید . آنها در طول 15 سالی که در نراق حضور داشتند در خانه مهدوی ؛ بازار و منزل آقا(فاضلین نراقی) سکونت داشتند .

همسر آقای اکبری دختر عمویش به نام خانم فاطمه اکبری فرزند علی اصغر از زنان مومنه و با کرامتی بود که بین زنان نراقی مورد احترام قرار داشت . مشارالیها سال 1392 بدرود حیات گفت . تنها دخترشان خانم انسیه اکبری نام دارد .

یکی از فرزندانشان به نام حمیدرضا  اکبری متولد 1338 سال 1390 در سن 52 سالگی طی سانحه تصادف به همراه همسرش جان به جان آفرین تسلیم نمود .
پسران دیگر این خانواده محبوب  آقایان لطف لله متولد 1330 و مهدی متولد 1335 از فرهنگیان بازنشسته هستند که همچنان ارتباطشان را با اهالی نراق حفظ نموده و به نراق تردد دارند .  

آقای ابوالفضل اکبری تاریخ 13 مهر 1307 در شهر محلات متولد شد و 15 سال در نراق حضور داشت و سال 1352 دچار بیماری گردیده و به تهران منتقل می شود و نهایتا دارفانی را وداع گفته و پیکر پاکش تاریخ 21 فروردین 1352 به محلات انتقال  و خاکسپاری می گردد .  46 سال از فقدان این مرد پاکسرشت و انسان شایسته می گذرد ولی هنوز قدیمی های نراق ذکر خیر وی را بر لب دارند . 


                                        لطف الله اکبری                                                            مهدی اکبری

همسر و فرزندان در همان سال 1352 که سرپرست خانواده فوت نمود به محلات باز می گردند .  به روح مرحوم ابوالفضل اکبری و همسرش مرحومه فاطمه اکبری و فرزندشان حمید و عروسشان صلوات نثار می کنیم .

۳ نظر ۲۳ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۰۷
سلحشوران شهر نراق

 بسم الله الرحمن الرحیم.
التاریخ   یوم پنجشنبه چهارم شهر رمضان المبارک مطابق سنه ۱۲۷۰ هجری(برابر 10 خرداد 1233).
الناکح.

عالیحضرت عزت مرتبت خیرالحاج حاجی سلیمان ابن مرحوم آقا جعفر نراقی .
المنکوحه.
الحره المخدره العاقله البالغه الباکره الرشیده المسمیه پی پی جان بنت عالیحضرت آقا عبدالعظیم نراقی .
الصداق.
مبلغ یکصد و سی تومان رایج سلطان اشرفی هیجده نخود در یکتومان رواج به تفصیل ذیل .
نقد ما فی الذمه زوج وجه موصوف ده تومان.
طلا حمراء غیر مسکوک یازده تومان.
مسینه آلات ساخته به وزن شاه ۵من دوازده و نیم تومان .
ماده گاو سلیمه الجوارح دو ونیم تومان.
گوسفند از جنین و ..... ده راس پنج تومان .
رخوت ملبوس ابریشمی دو دسته هفده تومان.
فرش اطاق دسته دوازده تومان.
۹ رختخواب قلمکار دسته پنج تومان.

زمین مشهور به زمین حسن نوری محدود به حدود اربعه حدّی به زمین حاجی جعفر .حدّی به زمین آقا اسدالله ‌. حدّی از دو طرف به شارع شش قفیز بیست تومان .
ممر و مجرای آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق چهار سَرَجه پنج تومان .
خانه واقعه در محله سفلا مشهور به خانه آقا محمود مع باغچه جنب آن بقدرالحصه مع ممر و مدخل و مشاع و کلما یتعلق بها محدود به حدود زیر.
حدّی به خانه ابراهیم میرزا محمد . حدّی به خانه آقا حسین آقا رمضانعلی .حدّی به خانه عبدالمطلب .حدّی به شارع یکدانگ از جمله ششدانگ سی تومان .
جمع یکصد و سی تومان .
لقد صدر القبول عن وکالت عنه .
مُهر
لقد صدر الایجاب عن وکالت عنها.
مُهر

 از جناب مهندس خدابخش بیابانی فرزند رضا از بابت ارائه تصویر سند سپاسگزاریم .

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی عقدنامه  170 سال قبل بین حاجی سلیمان فرزند جعفر نراقی و پی پی جان بنت عبدالعظیم نراقی با صداق مشخص سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۲ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۹
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۱ فروردين ۹۸ ، ۰۷:۵۰
سلحشوران شهر نراق

مُوازی دَه مَن به وزن شاه ؛ سِنجِد سرخ و سفید بابت منافع چهارده درخت سنجد واقعه در دشت علیا
 ۱- واقعه در ... قدیم طاحونه(آسیاب آبی) بُرج شهره که در جَنب باغ نعیم اله شهره است ۹ اصله
۲- واقعه در ظهر باغ مسلم شهره ۵ اصله
جمع ۱۴ اصله
از مال خالص عالیجاه آقا میرزا عبدالکریم احمدی خَلف مرحوم آقا حبیب الله نراقی دین ثابت است شرعا بر ذمه(ضمانت) و رقبه(گردن) عالیقدر آقا غلامعلی شاطری خلف صدق آقا جواد من القصه که ان شاءالله تعالی مقدار مرقوم از تاریخ ذیل الی مدت یکماه دیگر بدون عذری ادا نماید .
و کان ذالک تحریر ا فی دوازدهم شهر جمادی الثانی 1354(برابر 19 شهریور 1314)

محل انگشت آقا غلامعلی شاطری(فرزند جواد اهل نراق)

اعترف بما رقم فیه ۱۳۳ منصوری نراقی

اعترف بما رقم فیه علی ابوالحسنی نراقی(فرزند فرج اله کدخدای نراق)

اعترف بما رقم فیه نصرالله یوسفی نراقی(فرزند ...)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند بهره برداری از درختان سِنجِد سرخ و سفید متعلق به عبدالکریم احمدی توسط غلامعلی شاطری 86 سال پیش در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۲
سلحشوران شهر نراق

 سعید سالم نراقی در 1337 در تهران به دنیا آمد . پدرش علی اکبر و مادرش فهیمه حاج عبدالعظیم نراقی  نام داشت . در دوران طفولیت مادرش را از دست داد و تحت تربیت نامادری اش قرار گرفت .

شهید سعید سالم نراقی

تحصیلات  ابتدایی را در مدارس تهران گذراند اما در نوجوانی به بیماری رماتیسم قلبی گردید و مدتی بعد در بیمارستان بستری شد . سپس تحصیلات دوره دبیرستان را در هنرستان فنی در تهران به پایان برد و دیپلم گرفت . وی مدتی به شغل آزاد روی آورد و پس از آن در حدود سال های 1355 و1356 به استخدام  شرکت واحد اتوبوسرانی  تهران وحومه در آمد ودر قسمت فنی مشغول به کار شد.

این ایام با بحبوحه  مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی  همزمان بود که سعید نیز همگام با مردم در راهپیمایی ها  حضور فعال داشت با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با آنکه معافیت پزشکی وقانونی داشت ،  از سوی شرکت واحد اعزام به جبهه شد .

دو ماه در لشکر 77 دوره آموزشی  دید ودر عملیات طریق القدس وفتح بستان حضور یافت و سرانجام در همان عملیات مجروح شد و در 15 آذر 1360  به شهادت رسید . پیکر وی پس از انتقال به تهران در قطعه 24 ردیف 116 شماره 17 بهشت زهرا  به خاک سپرده شد .

از سعید سالم به عنوان انسانی بسیار مقید به آداب و نیز آزاد اندیش نام برده اند . بارزترین خصلتش این بود که حقایق را می پذیرفت و در مقابل سخنان حق  به راحتی  تسلیم  می شد . قلب رئوف و مهربانی داشت و می کوشید همیشه خدمتگزار مردم باشد. سعید سالم از دوران کودکی به هیئت های مذهبی علاقه مند بود و مدتی به همراه یکی از دوستانش  در جلسات تفسیر قرآن حضور می یافت . در دوره ای نیز در شرکت واحد کلاس نهضت سواد آموزی تشکیل داده بود و به همکارانش خواندن و نوشتن  می آموخت .

او اهل مطالعه هم بود و بسیاری از کتاب هایی شهید مرتضی مطهری را خوانده بود واعتقادات مذهبی قوی داشت. پس از شهادتش کتابخانه وکوچه ای واقع در خیابان امیریه به یاد او نامگذاری شده است . هم اکنون خانواده شهید سالم در کاشانک ، خیابان شهید کاظمی زندگی می کنند.
یادآوری می گردد اجداد خاندان سالم یا سالم نراقی از خانواده های با ریشه شهر نراق هستند.

۰ نظر ۱۹ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۶
سلحشوران شهر نراق

به اجاره داده شد از طرف جناب آقا کربلائی محمد خرازی فروش به جناب آقا محمود نراقی وَلَد مرحوم آقا زین العابدین تمامی یکباب اطاق پنج دری با ....... تحتانی آن و یک ...... کوچک زیر راهرو و یکباب شاه نشین از خانه واقعه در درب مسجد محسن سبزوار که معیّن ..... است از سر دهم حَمَل(بَرِه - اولین برج دایرةالبروج) ..... بارس ئیل(سال پلنگ) الی دو سال شمسی به عوَض مبلغ هفتاد و دو تومان ..... سالی سی و شش تومان او را قِسط الشهور(بهره ماه ها) بدهد خرابی وارده با مالِک است و برف روبی با مستاجر .
صیغه جاری شد 21  شعبان(اودئیل : سال گاو) 1344 (برابر 15 اسفند 1304)
مُهر : محمد

....... سال آینده را حسب الخواهش ایشان فسخ نمودم‌ خیر است .  ان شاءالله  ... جهت طرفین نه صحیح است
بتاریخ پنجم جمادی الثانی 1345(برابر 19 آذر 1305)
مُهر و امضاء : اقل محمد خرازی فروش
مُهر : عبدالغفار
مُهر : عبده محمدابن محمد قمی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند اجاره دادن اطاق توسط محمد خرازی فروش به محمود نراقی فرزند زین العابدین در کمتر از یک قرن پیش سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۴۴
سلحشوران شهر نراق

چند سال پیش ؛ شب جمعه و به رسم فاتحه خوانی اهل قبور با آقایان مصطفی قجری فرزند رمضان و حسین حیدری فرزند غلامحسین قدم زنان به سمت بقعه شاه یحیی در حرکت بودیم . هر چه به سمت بقعه و قبور آنجا نزدیک تر می شدیم آقای حیدری خشمگین تر و به طراحان بازسازی بقعه و مسببین اعتراض و انتقاد شدید داشت .

حسین حیدری

حسین آقا دارای مدرک فوق لیسانس و از گذشته اهل تحقیق و مطالعه بود و همچنان با کتابخوانی و تاریخ مانوس است . آنچه که دقیق به یاد می آورم قسمت اعظم سنگ های قدیمی که نوشته روی هر کدام آثاری از تاریخ را نمایان می ساخت در محوطه به صورت شکسته پراکنده بود و به خوبی نشان از قدمت بالای آنان می داد که روی چند تکه 700  سال کاملا مشهود بود . بالطبع یکی از این سنگ نبشته ها متعلق به میرزا جلال الدین نراقی پدربزرگ محتشم نراقی کاشانی بود .

  

نمایی از بقعه شاه یحیی شهر نراق

این سنگ قبرها و آثار ارزشمند تاریخی را کنده و به جایش سنگ مرمر جانمایی می کردند در صورتیکه می شد با کمی ناموزنی و سلیقه از همان سنگ های قدیمی لابلای سنگفرش استفاده کرد تا هویت تاریخی از بین نرود و یا حداقل کاری که امکان پذیر بود سنگ نبشته ها را به جای تخریب در گوشه ای نگهداری کنند و اگر احتیاطا سنگ نبشته ای هم سالم در آورده شده معلوم نیست در کجا نگهداری می شود .

مدتی پس از این اتفاق ناگوار ؛ کتاب تاریخ نراق که توسط آقای علی عظیمی در سال 1389 چاپ شده را مطالعه می کردم در صفحه 378 شرحی از مولانا علی نراقی(محتشم نراقی کاشانی) نوشته و به صراحت مرقوم شده :
اینک آرامگاه جدّ پدری محتشم نراقی(میرزا جلال الدین نراقی) در امامزاده شاه یحیی نراق قرار دارد .

تاریخ 8 فروردین 1398 که به نراق قشنگم رفته بودم کنجکاو شدم و به حاج حسین حیدری تماس گرفتم و موضوع از بین بردن سنگ های ارزشمند بقعه شاه یحیی را مرور کردم و مهمتر اینکه گفتم سنگ قبر میرزا جلال الدین نراقی پدر خواجه میر احمد نراقی و در واقع جدّ پدری علی نراقی متخلص به محتشم در بین آثار از بین رفت .

آقای حیدری با علاقمندی اظهار داشت آن روز قطعه سنگ را به نشانه اعتراض در تاریخ آینده نراق با خود همراه آوردم و در حیاط منزلمان است . با کمک برادرش محمد آقا حیدری سنگ را برداشتم و آن را شستم و عکس آن را برای علاقمندان به تاریخ کهن نراق نمایش می دهم تا از این بیداد اشکی روان گردد تا بلکه احساس مسئولیتی صورت گیرد .

آثارحکاکی روی سنگ ها متعلق به قرن ها قبل در نراق نشان از هنرمندانی بوده که تاریخ و قدمت شهرمان را با سختی و ابتدائی ترین ابزار و آلات سنگتراشی برای ما به ارمغان گذاشتند و نیاز بود به طور شایسته از آنها مواظبت می شد . هم اکنون نیز چندین سنگ نبشته با ارزش تاریخی و دارای قدمت که نوشته های چند قطعه از آنها بازخوانی شده بدون هیچگونه توجه ای در مکان های مختلف رها شده که نمونه آن سنگ ارزشمند آب انبار حاج عبدالباقی بود که تاریخ 18 فروردین 1395 به سرقت رفت .

استاد حاج سید مجتبی غفاری و استاد عباس حلواچی مساعدت کردند و متن روی سنگ نبشته یا سنگ قبر را اینگونه بازخوانی کردند :

قسمت دور سنگ صلوات کبیره است : محمد التقی و علی النقی الزکی و ...
بیت آخر کتیبه که قابل تشخیص است : غم تاریخ آن ...

این سنگ نبشته که منتسب به میرزا جلال الدین نراقی پدر میر احمد نراقی و در واقع جدّ پدری علی نراقی(محتشم نراقی کاشانی) است در صورت علاقمندی مسئولین امر جهت حفظ و نگهداری به موزه نراق تقدیم می گردد .

یادآوری می گردد دو فرزند میر احمد یکی عبدالغنی نراقی و دیگری کمال الدین علی نراقی متخلص به محتشم علاقه وافر به زادگاه خانوادگی خود نراق داشتند .

خواجه میر احمد نراقی در سال 962 هجری قمری رحلت نمود و آرامگاهش در کنار قبر محمد طاهر نقاش(0-1091ه.ق) در ایوان بقعه سلطان عطابخش در خیابان حبیب الله شریف کاشان قرار دارد . مُحتَشَم نراقی کاشانی سال 996 هجری قمری فوت و آرامگاهش در محله محتشم کاشان قرار دارد .

۱ نظر ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۲۶
سلحشوران شهر نراق

بیع(خرید و فروخت) نمود و بفروخت به بیع لازم جازم(قاطع) صحیح شرعی آقا سیّد محمد وَلد مرحوم آقا میرسلطان به عالیحضرت شیخ محمد و استاد اسماعیل خَلف جناب شیخ جعفر همگی و تمامی مَمَر(گذر) و مجرای یک سَرَچه آب قنوات عُلیا و سُفلای قصبه نراق که داد و ستد آن در ده شبانه روز است به ثمن مبلغ دوازده هزار رایج سلطان روپیه ناصرالدین شاهی فی عددی یکهزار و بیست و شش نخود وزن مبایعه صحیحه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه و فارسیه و وجه مرقوم تمام و کمال از دست مشتریان مرقومان شیخ محمد و استاد اسماعیل به دست بایع(فروشنده) مرقوم رسید و به وصول آن اقرار و اعتراف نمود و مشتریان نیز در مبیع تصرف مالکانه و مستحقانه نمودند کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی احقاقهم والیوم مبیع مرقوم حق طلق مشتریان می باشد و احدی را در آن حقی نیست .
و کان ذالک فی بیست و سیّم شهر شعبان المعظم سنه 1288(برابر 26 مهر 1250)

من الشاهدین عبدالکریم خَلف مرحمت شان آقا ابوالقاسم نراقی به مراتب متن اقرار نمود .
مُهر : جعفر ابن علی
مُهر : یا غفار
مُهر : محمدکاظم رضی
مُهر : عبده اسمعیل محمد
مُهر :عبدالوسیع ابن میرزابابا

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش سَرچه آب توسط سید محمد فرزند میرسلطان به شیخ محمد و اسماعیل فرزند شیخ جعفر در قنات علیا و سفلی نراق در 152 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۴۴
سلحشوران شهر نراق

 نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است .  صبح دوشنبه تاریخ 28 مرداد 1353 برابر 30 رجب 1394 و 19 آگوست 1974 شهاب سنگی بر بام دبیرستان حاج معصومی(باغ شاه محمود سابق) شهر نراق فرود آمد که صدای مهیب و هولناک آن اهالی را وحشت زده کرد .

 

پس از آن زنان و مردان نراقی اطراف سنگ حلقه زده و هر یک احساسات خودشان در ارتباط با شنیدن صدای مهیب یا نزدیکی به صحنه فرود و ... را اظهار کردند .
نیروهای دولتی از جمله پاسگاه ژاندارمری نراق و شهرداری وارد صحنه شده و جِرم آسمانی را انتقال و صورتجلسه نمودند .
پس از آن چند قطعه کوچک سنگ آسمانی که در محوطه فرود باقی مانده بود مورد توجه اهالی فهیم قرار گرفت و جهت حفظ و حراست از آن و به صورت یادگاری از این صحنه نادر تاریخ نگهداری گردید .

حاج یوسف عضایی

یکی از اهالی محبوب و نیکوخِرد نراق آقای حاج یوسف عضایی فرزند ماشاءالله که قطعه ای از زمین های باغ شاه محمود را خریداری و محل سکونتش تا محل فرود سنگ آسمانی فاصله نزدیک دارد به محل وارد و بعد از رفتن مامورین قطعه ای از این سنگ را در کُنجی یافته و 45 سال از آن حراست نموده است .

 

با توجه به افتتاح اولین موزه شهاب سنگ دنیا در شهر نراقِ ایران و نگهداری قطعاتی از شهاب سنگ های چهار سیاره مریخ ، عطارد ، وستا و ماه  ؛ جناب حاج یوسف عضایی با مساعدت سایت سلحشوران شهر نراق آمادگی دارد این قطعه زیبا و شگفت انگیز از اجرام آسمانی به وزن تقریبی 6 الی 7 گرم را در صورت علاقمندی مسئولین امر طی صورتجلسه و با ثبت رسمی نام اهدا کننده تقدیم نماید . 

 پروفسور ایرج عشقی در خصوص اولین موزه تخصصی شهاب سنگ کشور در شهر نراق اظهار داشته :
نمونه های به نمایش درآمده قطعاتی از شهاب سنگ های چهار سیاره : مریخ، عطارد ، وستا و ماه به صورت انحصاری در موزه نراق به معرض دید علاقه مندان قرار گرفته که  38 قطعه شهاب سنگ ، 6 قطعه سنگ شیشه ای از قطعات اجرام آسمانی جمع آوری شده در سراسر دنیاست که به موزه نراق اهدا شده است .

سه قطعه کوچک از شهاب سنگ اهدایی کشور روسیه ، یک قطعه استثنایی از سیاره وستا اهدایی الجزایر و پنج سنگ شیشه ای طبیعی اهدایی کشور آلمان می باشد . جلوه های ارائه شده در موزه شهاب سنگ نراق منحصر به فرد است و در هیچ کجای دنیا موزه اجرام آسمانی در محل برخورد شهاب سنگ با زمین دایر نشده است .

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۰۳
سلحشوران شهر نراق

مبلغ پانزده تومان وجه نقد بابت قیمت سَرجوبه(کنار جوی آبی که آب را از چشمه به طرف زمین هدایت می کند) و قهوه خانه که واقع است در دشت عُلیا و بموجب یک طغرا(نامه) مصالحه نامچه(قرارداد صلح و سازش) علیحده(جداگانه) به عالیمقام آقا عبدالکریم خلف مرحوم آقا حبیب الله نراقی(مرحوم میرزا عبدالکریم احمدی فرزند حبیب اله نراقی 1275 – 1352) فروخته ام تمام و کمال وجه فوق توسط مشارالیه واصل و عاید اینجانب رضاخان معاون زاده(مرحوم رضا خان امینیان فرزند غلامحسین خان معاون الممالک) گردید .
فی تاریخ شهر صفر 1343(برابر شهریور 1303)

مُهر : رضا معاون زاده

مُهر : اعترف بما رقم فیه ؛ نصرالله نراقی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش سَرجوبه و قهوه خانه توسط رضاخان امینیان فرزند غلامحسین خان معاون الممالک به حاج عبدالکریم احمدی 98 سال قبل در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۴ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۱
سلحشوران شهر نراق

در شهر کوچک ولی با عظمت نراق صحنه هایی رخ داده که نمونه های آن کم نظیر است . متاسفانه در گذشته و حال عده ای کم بصیرت که از فرهنگ و تاریخ فاصله دارند از گرفتن عکس و فیلم ممانعت می کنند و اجازه نمی دهند وقایع مستند از ایثار و فداکاری در تاریخ ثبت شوند .

القصه جوان رعنا و شجاعی به نام مهدی عباسی برای سومین بار داوطلبانه راهی جبهه گردید و تاریخ 2 فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین به شهادت رسید و پیکر مطهرش تاریخ 13 فروردین 1361 وارد زادگاهش شهر نراق شد .

 

در این اثنا حاج غلام محمد عباسی فرزند ماشاءالله پدر شهید مهدی که از انسان های با ایمان و خداترس بود با بیل و کلنگ برای جوان زیبا و خوش قامتش قبر کَند و باز خودش پیکر رشید مهدی را داخل گور گذاشت . بعد حاج غلام محمد در سال 1361  هجری شمسی ندای مولایش اباعبدالله الحسین علیه السلام در سال 61 هجری قمری را تکرار کرد :
هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة ( محال است تَن به ذلّت دهیم)

پیکر مطهر شهید مهدی عباسی

دوازدهم فروردین 1361 پیکر مطهر عبدالله محمودی گلزار شهداء شهر دلیران نراق را افتتاح  و روز بعد سیزدهم فروردین(سیزده بِدَر) پیکر مطهر شهیدان : سید غلامرضا باشی ؛ ابوالفضل بیابان گرد و مهدی عباسی از شهدای عملیات فتح المبین گلزار را معطر کردند .

راه ادامه یافت و والدین و خصوصا خواهران شهید عباسی همراه با همسرانشان از سیره شهیدشان دفاع و مصائب بی برادری را تحمل کردند .
تنها برادر شهید به نام علیرضا عباسی پرچم و اسلحه مهدی را بر دوش کشید و بارها در سخترین جبهه ها و عملیات های دفاع مقدس مردانه در مقابل دشمن بعثی ایستادگی کرد و نامش در زمره مردان روزگار ثبت گردید .

حاج غلام محمد پدر صبور و فداکار که با قلبی سرشار از ایمان و پیروی از سیره ائمه عزیزترین سرمایه زندگی خود را تقدیم عزت و سربلندی اسلام و ایران کرد سال 1386 دعوت حق را لبیک گفت و در کنار همسر مکرمه اش مرحومه توران خانم قاسمی در نزدیکی های مزارفرزند شهیدش و در جوار بقعه شاه سلیمان نراق آرام گرفت .

و امّا روز سیزده فروردین 1398 دقیقا با سیزده فروردین 1361 متلاقی شد و در سی و هفتمین  سال دفن مهدی رخداد تلخی برای بیت شهید به وقوع پیوست . حاجیه خانم آفاق عباسی(همسر آقای حاج سید داود میرکریمی) خواهر بزرگ شهید در اثر بیماری فوت و سه شنبه 13 فروردین 1398 برابر با 26 رجب 1440 پیکر پاک این مادر فاخره و نمونه در قطعه ... بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

سایت سلحشوران شهر نراق مصیبت وارده را به خاندان گرانقدر عباسی و میرکریمی و خصوصا خواهران مشارالیها و تنها برادرش آقای علیرضا عباسی رزمنده قهرمان دفاع مقدس تسلیت می گوید .

۱ نظر ۱۳ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۱۸
سلحشوران شهر نراق

و بعد باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه با تحقق کافه شرائط صحت حضور یافت عزت شعار آقا محمدحسن ابن مرحوم آقا مشهدی ابوالقاسم نراقی و به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به جناب مستطاب عمده التجار آقا میرزا فتح الله رضوانی خلف مرحمت شان آقا محمدحسین تاجر نراقی تمامی مجرای المیاه(محل عبور آب) یک سَرجه از هفت سَرجه از جمله یکهزار و هشتصد سَرجه آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق واقعه در طاق دوازدهم با کافه متعلقات و ملحقات آن دون استثناء شیئی به ثمن مال المبایعه مبلغ شانزده تومان ( نصف هشت تومان) فض قران رواج ایران ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مزبور پس از اخذ تمامی مال المبایعه مبیع مرقوم را تاما‌ کاملا از یَد تصرف خود اخراج نمود به تصرف مشتری مرقوم داد و بر ملکیت مشارالیه قرار و استقرار یافت به نوعی که تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف و اخذ و استرداد لا علی رسم القباله معمول و مرعی گردید الیوم تمامی مبیع مرقوم حق صرف و ملک طلق مشتری مزبور است و احدی را در آن به هیچ وجه من الوجوه حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه متجمع به جمیع شرائط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا بل افحش ولو به ضعف الثمن و الزام بر بایع که چنانچه احیانا فسادی در مبیع ظاهر شود کلهم بعضا از عهده بر آید بینهما علی النهج الشرع الانور جاری شد .

و کان ذالک التریر فی نوزدهم شهر ذی الحجه الحرام سنه 1347
19 ذیحجه 1347(برابر 8 خرداد 1308)

شاهدین معامله :
جواد غفاری نراقی
حسین غفاری نراقی
علی فروغی نراقی
محمدحسین احمدی
محمدعلی فروغی
عبده حسین غلام
عبده مسیح الله

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش آب از قنوات علیا و سفلای نراق توسط محمد حسن فرزند ابوالقاسم نراقی به فتح الله رضوانی فرزند محمد حسین در 93 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۱
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . تنوع خوراکی های ایرانی و مناسب بودن آن با ذایقه های مختلف باعث می شود که در هر شهر و منطقه مزه جدیدی برای چشیدن داشته باشیم . غذاهای سُنتی شامل خوراکی های اصلی ، میان وعده ها، نان ها ؛ شیرینی ها ، عرقیجات ؛ دَم نوش ها ، ترشی ها، مرباها، پیش غذاها مکمل های سُنتی است که با فرهنگ مردم آن شهر و تنوع گیاهی منطقه نسبت مستقیم دارد.

در این نوشتار به ذکر برخی از غذاهای سُنتی شهر نراق و نحوه تهیه آن اشاره می شود. دستورالعمل های غذایی، حاصل تجربه بانوان شهر نراق می باشد که ممکن است با جاهای دیگر فرق داشته باشد. بنابراین ما به دانش بومی شهر نراق بسنده نموده ایم :

۱- کَله‌جوش یا کاله‌جوش که در نراق به کالجوش مشهور است
کالجوش غذای ساده و خوشمزه خانگی و یکی از خوشمزه ترین غداهای قدیمی است. یک غذای سنتی که تلفیقی از کشک ، گردو و سبزیجات است.

مواد لازم برای تهیه کالجوش (کَله جوش) دوغ کشک، نمک ، مغز گردو، نعنا داغ و زرد چوبه است . برای تهیه این غذا کشک خشک را در داخل کشک مالی سائیده تا بصورت دوغ درآید. سپس پیاز را خُرد کرده و در روغن سرخ می کنیم . بعد زردچوبه و نعنا را اضافه نموده و هم می زنیم و بعد کشک را اضافه می کنیم و می گذاریم جوش بزند و در پایان مغز گردو را اضافه کرده و از روی گاز بر می داریم و با نان محلی خشک و پیاز مصرف می کنیم . می توانیم مغز گردو را که آسیاب شده می باشد در هنگام مصرف به غذا اضافه کنیم.

اگر از کشک پاستوریزه برای کالجوش استفاده می کنید نباید بگذارید جوش بزند چرا که کشک بریده می شود و غیر قابل مصرف می گردد. به محض رسیدن به مرحله جوش باید آن را برداشت . به همین علت است که به این غذا کالجوش یا به عبارتی جوش نخورده می گویند.
در مورد جوشیدن کشک ساییده هیچ مشکلی برای غذا پیش نمی آید. بنابراین در انتخاب نوع کشک برای تهیه کالجوش باید دقت کرد.

۲-تاس کباب غذای سُنتی نراق
تاس کباب یکی دیگر از غذاهای خوشمزه و سنتی شهر نراق است که با فرارسیدن فصل میوه بِه اغلب توسط مادربزرگ‌ها درست می‌شد. این خوراک لذیذ با گوشت گوسفندی و در زمانی که فصل بِه نیست با سیب زرد یا قرمز، آلو و غیره درست می‌شود. اضافه کردن میوه جات به تاس کباب صرفا به خاطر طعم دلپسند آن می باشد.

مواد لازم برای تهیه تاس کباب:
دو عدد بِه متوسط،۲عدد پیاز، ۳۰۰گرم گوشت گوسفند با دنبه، دو عدد سیب زمینی، نمک ، فلفل و زردچوبه به میزان لازم

طرز تهیه :
دنبه‌ها را ته یک تابه گود بچینید.
پیاز‌ها را به صورت حلقه‌ حلقه با قطر یک سانتی‌متر خرد کنید و روی دنبه‌ها بچینید. سپس تکه های گوشت را که به اندازه دو بند انگشت خرد کرده اید روی پیازها قرار دهید و ادویه جات و نمک را بین آنها بپاشید. بعد پوست بِه را کنده و به اندازه پره های پرتقال می بُریم و روی گوشت ها قرار می دهیم . سپس دو لیوان آب به محتویات قابلمه اضافه می کنیم و قابلمه را روی حرارت ملایم گاز می گذاریم تا گوشت ها کاملا پخته شوند.
در پایان سیب زمین ورقه شده را روی تاس کباب می ریزیم تا بپزد.در حین پختن اگر آب کم داشت اضافه می کنیم تا غذا خوب جا بیفتد.این غذا تا آماده شدن نباید آب داشته باشد.در پایان با یک کفگیر یا ملاقه بدون اینکه مواد مخلوط له شوند داخل ظرف می ریزیم و با نان میل می کنیم. چاشنی این غذا سبزی خودن،دوغ محلی و ترشی تازه است.

۳- یتیمچه بادمجان غذای سُنتی نراق
مواد لازم برای ۴ نفر
۱-پیاز، سیب زمینی و بادمجان درشت و گوجه فرنگی از هر کدام ۴عدد
۲- فلفل دلمه یک عدد
۳- رب گوجه فرنگی یک قاشق غذاخوری
روغن، نمک، فلفل و زردچوبه به مقدار لازم

طرز تهیه:
بادمجان ها را پوست کنده و حلقه حلقه کنید و روی آن نمک بریزید تا تلخی آن گرفته شود. بعد از نیم ساعت بادمجان ها را بشویید.
پیاز پوست گرفته را نیز حلقه حلقه گرده و در ته یک قابلمه بچینید و سپس بادمجان ها را روی آن بچینید. فلفل دلمه ای را خرد کرده وروی بادمجان ها بریزید وروی آن نیز گوجه فرنگی حلقه شده بچینید.در پایان سیب زمینی پوست گرفته وحلقه شده را روی لایه آخر بچینید ودر نهایت رب گوجه فرنگی وروغن را با نصف لیوان آب اضافه کنید و بگذارید تا خوب بپزد،آب آن کاملا گرفته شود و به روغن بیفتد.سپس میل نمایید.

۴-کشک بادمجان غذای سنتی نراق
در بسیاری از غذاهای ایرانی از بادمجان استفاده می‌شود و رکن اصلی غذا به حساب می‌آید. از بادمجان به نحوه‌های مختلف کبابی یا سرخ شده در غذاها استفاده می‌شود. برای پختن کشک بادمجان این غذای خوش طعم و ساده از هر دو نوع آن‌ها ( دلمه ای و قلمی )می‌توان استفاده کرد.
در روش سنتی از بادمجان کبابی استفاده می‌شود اما بادمجان سرخ شده برای کشک بادمجان مجلسی و برای پذیرایی مناسب‌تر است . کشک بادمجان یکی از ساده‌ترین غذاهای سنتی است که هر کسی می‌تواند آن را بپزد و امروزه جایش را بر سر سفره‌های مهمانی‌ها نیز باز کرده است.

مواد لازم برای کشک بادمجان
۱- ۵ عدد بادمجان /۲-یک عدد پیاز بزرگ/۳-نصف پیمانه کشک/۴-۲حبه سیر/ ۵َ-۳ قاشق غذاخوری نعنا خشک/۶- یک سوم پیمانه مغز گردو آسیاب شده/۷-روغن ونمک به مقدار لازم

طرز تهیه:
بادمجان‌ها را بشویید و پوست بگیرید سپس آن‌ها را به صورت طولی از وسط نصف کنید . برای آن که تلخی بادمجان از بین برود بعد از خرد کردن آن‌ها را بشویید و روی آن‌ها کمی نمک بپاشید و به اندازه 15 دقیقه آن‌ها را کنار بگذارید. سپس آن‌ها را خشک کنید و در مقدار کمی روغن سرخ کنید و بعد از سرخ شدن آن‌ها را روی کاغذ روغن‌گیر بگذارید تا روغنش را بگیرد.
نعنای خشک را ۱۰ دقیقه در آب قرار دهید تا خیس بخورد. سپس آن را درون مقداری روغن با حرارت ملایم تفت دهید. یک قاشق از نعنا را برای تزیین جدا کنید و کنار بگذارید.
پیاز را به صورت خلالی خرد کنید و در مقدار کمی روغن سرخ کنید. هنگامی که پیاز شروع به سرخ شدن کرد سیر رنده شده را به آن اضافه کنید و ۱ دقیقه تفت بدهید.

بادمجان‌ها را به مخلوط پیاز و سیر اضافه کنید و با حرارت ملایم به تفت دادن ادامه دهید. در همین حین با یک قاشق چوبی بادمجان‌ها را له کنید.
نعنا داغ و گردوی آسیاب شده را نیز به این ترکیب اضافه کنید. کشک را با یک چهارم لیوان آب سرد مخلوط کنید و درون ترکیب بادمجان و پیاز بریزید و کمی تفت دهید تا آب اضافی آن بخار شود.
کشک بادمجان شما حاضر است آن را به ظرف سروتان منتقل کنید و رویش را با پیاز داغ، نعنا داغ، کشک و گردو تزئین کنید.

۵-بِرِشتوک غذای سُنتی نراق
بِرِشتوک یکی از انواع شیرینی های سنتی نراق و سایر شهرهای ایران می باشد. بر اساس نوع آردی که مصرف می شود به نام برشتوک آرد گندم یا برشتوک آرد نخودچی خوانده می شود.
مواد لازم:
۱-آرد گندم الک شده یک کیلو / ۲- روغن ۶۰۰گرم/۳-شکر یا خاک قندنیم کیلو/ زغفران وپودر هل به مقدار لازم.

 

طرز تهیه:
روغن را در ظرفی می ریزیم و روی آتش می گذاریم تا داغ شود بعد آرد را در آن می ریزیم و حرارت را ملایم می کنیم و مرتب بهم می زنیم تا آرد کاملاً سرخ شود و رنگ آن تغییر کند و طلائی شود . بعد مایه را از روی آتش بر می داریم و خاک قند و هِل و زعفران را به آن اضافه می کنیم و خوب مخلوط می کنیم .
سپس مایه را در قوطی های کوچک مخصوص باقلوا یا سینی می ریزیم و روی آن را با پشت قاشق صاف می کنیم بعد از سرد شدن چهار گوش کوچک می بریم و روی آن را با کمی پسته چرخ کرده تزئین می کنیم و در ظرف می چینیم .
اگر بخواهیم با آرد نخود چی این کار را انجام دهیم باید مقدار روغن ۷۵۰ گرم باشد .

۶-تَرَک خُرفه غذای سُنتی نراق
آرد برنج را در روغن تفت می دهند. بعد هم وزن آرد، پودر خُرفه را اضافه می کنیم و با آب وشکر خوب مخلوط می کنیم و حدود ۱۰دقیقه می جوشانیم تا قوام آمده وجا بیفتد.

تَرَک خرفه از قدیم در نراق مرسوم بوده و در حال حاضر مادر بزرگ ها اقدام به پخت این غذای خوشمزه می کنند . فرق آن با کاچی فقط در نوع آرد آن می باشد.در کاچی از آرد گندم و در ترک خرفه از آرد برنج استفاده می شود.

۷-کاچی غذای سُنتی نراق
کاچی از خوشمزه ترین ومقوی ترین دسر های قدیمی نراق است که معمولا مادر بزرگ ها برای خانم هایی که تازه زایمان می کردند وهمچنین افراد بیمار از نظر جسمی وکودکان می پختند.

مواد لازم :
۱-آرد گندم یک پیمان/۲-روغن بومی(حیوانی) یا کره ۱۵۰گرم/۳- شکر یک پیمانه/۴-گلاب یک چهارم پیمانه/۵-زعفران به مقدار دلخواه،/آب ۳پیمانه/ادویه های مخصوص(رازیانه،گل زرد،خرفه و...)به مقدار لازم
طرز تهیه:
ابتدا آب و شکر را در ظرفی ریخته و روی حرارت ملایم اجاق گاز بگذارید تا شکر در آب حل شود. سپس زعفران را به مواد اضافه کنید تا مخلوط آب و شکر قوام پیدا کند. شیره قوام یافته باید مانند شیره مربا غلیظ و کشدار شود. دقت داشته باشید گلاب را در مرحله پایانی قوام ‌آمدن شیره اضافه کنید تا عطر آن از بین نرود.

بعد از این مرحله ،کره یا روغن را در یک ظرف ریخته و روی حرارت ملایم اجاق‌ گاز قرار دهید. پس از اینکه کره آب شد، آرد گندم را به آن اضافه کنید و مرتب هم بزنید تا آرد تغییر رنگ پیدا کرده و طلایی متمایل به قهوه‌ای شود. حالا ادویه ها را یکی یکی اضافه کرده هم بزنیدتا کاملا با آرد و روغن مخلوط شوند و عطر ادویه ها در بیاید، پس از آماده ‌شدن آرد و ادویه ها، شیره را به آن اضافه کنید و مرتب آن را روی شعله ملایم اجاق‌ گاز به هم بزنید تا صاف و یکدست شود اگر احساس کردید بیش از حد کاچی سفت شده است یک پیمانه دیگر آب اضافه کنید. این مرحله حداقل ۵ دقیقه به طول می انجامد. در پاین باید کاچی را دم کنید. تا جا بیفتد.
❗️توضیح:اگر بوی روغن بومی را نمی پسندید از روغن گاوی استفاده کنید،اما روغن بومی را حذف نکنید چون بخصوص برای زنان زائو وافراد کم بنیه ،یک روغن مقوی است.

۸-خاگینه غذای سُنتی نراق
خاگینه نوعی خوراک ایرانی است که علاوه بر نراق در سراسر ایران به عنوان دسر مصرف می شود و یکی از قدیمی ترین دسرهای سنتی است که هنوز هم حرف نخست را سر سفره های ایرانی وهمچنین شهر نراق می زند.

طرز تهیه خاگینه برای ۴ نفر
مواد لازم:

آرد دوپیمانه/۲-شکر یک پیمانه/۳-تخم مرغ ۲عدد/۴-شیر وزعفران ووانیل به مقدار کافی

طرز تهیه:
تمام این مواد را در ظرفی ریخته و مخلوط می کنیم و در ماهی تابه سرخ می کنیم. به جای شکر از شیره انگور یا عسل قابل مصرف می باشد . یعنی شیره یا عسل را روی خاگینه آماده ریخته ومیل نماییم. مقوی و خوشمزه است.

۹-اِشکِنه غذای سُنتی نراق
اِشکِنه به گویش نراقی همان " هِل بادیون " می باشد که از قدیم یکی از غذاهای سنتی مردم نراق می باشد.

برای تهیه آن پیاز را در روغن سرخ می کنیم وبعد شنبلیله و نمک و زردچوبه اضافه می کنیم و تفت می دهیم و سپس به مقدار کافی آب اضافه می کنیم و پس از جوش آمدن به تعداد هر نفر دو عدد تخم مرغ اضافه کرده و بعد از۵ دقیقه اشکنه آماده است.!

۱۰-دیزی غذای سنتی در نراق
آبگوشت در قدیم غذای ویژه ای برای مردم نراق بود که آن را تو چاله کرسی، روی چراغ سه فتیله و یا سه پایه چراغ گردسوز پخته و صرف می نمودند .

اگر مهمان ناخوانده ای هم از راه می رسید مشکلی پیش نمی آمد و به قول معروف یک استکان آبش را اضافه می کردند . میهمان هم میهمان قدیم و آبگوش هم آبگوشت مادر بزرگ های قدیم ..

۱۱- دیزی دروغی غذای سنتی نراق
دیزی دروغی هم یکی از غذاهای سنتی مردم نراق در قدیم بود و بیشتر در فصل میوه آن را پخت می کردند.

این غذا گوشت نداشت و اُولوَر آن هم لوبیا چیتی بود . بِه ، زردک و تُرشاله را به خاطر طعم دادن به آن اضافه می کردند و یک ساعت قبل از پخته شدن مغز گردو و پیاز کوبیده را که قبلا با سِرکو کوبیده بودند اضافه می کردند و می خوردند.
باید توجه داشت که بعد از اضافه کردن مغز گردو، آبگوشت نباید زیاد جوش بخورد چون رنگ آن تیره می شود .

۱۲-شِوید پلو غذای سُنتی نراق
در زمان قدیم که برنج در نراق کمتر مورد استفاده بود معمولا مردم در شب چله زمستان و شب عید برنج و خورشت اسفناج می خوردند. نوشابه آن هم سرکه شیره که محتوی آب ، سرکه و شیره بود در یک بادیه مِسی درست می کردند و وسط سفره می گذاشتند و با یک ملاقه چوبی داخل لیوان ریخته و می خوردند .

البته طبقه مُرفه ماهی پلو می خوردند. با افزایش برنج در بازار تمایل به مصرف آن زیاد شد . از پخت برنج کَتَه معمولا کم استفاده می شد و به جای آن شوید پلو با لوبیا محلاتی(چشم بلبلی امروزی) می پختند که خوش طعم و خوشمزه بود و هنوز هم مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها شوید پلو با لوبیا محلاتی را به عنوان غذای سنتی نراق استفاده می کنند .

۱۳-کُسوَه غذای سُنتی نراق
کُسوَه ترکیبی از مغز گردو ، نان نمدُو یا ناخنی(از نان های محلی نراق) و پودر قند یا شکر است که آنها را با هم در سِرکو می کوبیدند و مخلوط حاصل را با آب مرطوب می کردند به طوریکه خیس نشود.

سپس چنگ مال می کردند و به اندازه یک لقمه به عنوان یک میان وعده غذا ترجیحا عصرانه سِرو می نمودند.بعضی اوقات به جای شکر از پنیر برای طعم دادن آن استفاده می گردید و به عنوان لقمه ی لذیذ برای دانش آموزان محسوب می شد .

۱۴-مُکَّه غذای سنتی نراق
مُکَّه به معنی مکیدن یا مَک زدن است. بنا به گفته کهنسالان نراق خصوصا اظهارات سیده خانم آغا جوادی که در آستانه ۹۰سالگی است در قدیم به کودک پستانک نمی دادند.

به جای آن ، نان نمدو یا نان خشک را با خاکه قند در سِرکو می کوبیدند و پودر حاصله را داخل یک شیشه می ریختند و هر وقت که کودک گریه می کرد مقداری از آن را داخل یک پارچه تمیز می ریختند و گره می زدند و آن را در دهان او می گذاشتند. با مک زدن و خوردن لعاب بسته شیرین، کودک ساکت می شد.

۱۵-نان مغزی غذای سُنتی نراق
نان مغزی یکی از نان های سنتی و معروف نراق بود. برای تهیه آن مغز گردو را با پیاز داخل سِرکو می کوبیدند سپس با زرد چوبه ، گل زرد و گل زردو(گلِ رنگ) مخلوط می کردند و موقع پختن نان یک قاشق مخلوط را روی خمیر می مالیدند و با دست به تنور می چسباندند.

احتیاج به نان بنده نداشت و نان های آن هم به اندازه نان های قندی یا شیرمال های امروزی با طعم خوب بود .

۱۶-نان عباسعلی یا عباس علی محبوب ترین نان نراق
نان عباسعلی(عباس علی) در نراق قدمت طولانی دارد و توسط زنان پخته می شود . این نان نذر حضرت عباس علیه السلام و در قدیم مختص هیئت کفن پوشان بود که قدیمی ترین هیئت مذهبی می باشد که پیشینه اش به زمان صفویه می رسد . بیشترین زمان مصرف این نان پای نخل و در آیین عاشورایی نخل گردانی روز عاشورا می باشد .
چهار پنج سالی است بانوان محترمه نراق در مقطع اربعین حسینی نان عباس علی را پخته و به زائران امام حسین(ع) که با پای پیاده به کربلا مُشَرّف می شوند تحویل می دهند .

این نان ترکیبی از شیر ؛ شکر ، زردچوبه ؛ آرد و گلاب است. در زمان های قدیم کسانی که نذر داشتند این نان را پخت می کردند و روز عاشورا در محله سفلیِ نراق جلو حمام پایین بین هیئت کفن پوش توزیع می کردند.
نان عباسعلی در حال حاضر نیز طبق روال سابق همه ساله توسط عزادارانی که نذر دارند پخته می شود منتها جنبه عمومی پیدا کرده و در روز تاسوعا و عاشورای حسینی بین همه عزاداران خصوصا پایه کِشان نخل ها توزیع می شود .

مردم نراق از پیش قراولان پخت این نان در استان مرکزی و سطح منطقه می باشند ولی متاسفانه عدم توجه مسئولین به این آیین سنتی و مذهبی و خصوصا عزاداری منحصر به فرد هیئت کفن پوشان هنوز نتوانسته اند شکوه این هیئت و پخت نان عباسعلی را به ثبت میراث فرهنگی برسانند .

هدف از نگارش ومعرفی غذاهای سُنتی نراق جهت اطلاع مسئولین فرهنگی و جناب دکتر علیرضا ایزدی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی می باشد که در بدو ورود به شهر تاریخی نراق قول هایی را جهت ثبت آیین ها ، غذاهای محلی و... به مردم عزیز شهر نراق داده است .

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده حوزه تاریخ و فرهنگ شهر نراق جناب مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر که در خصوص غذاهای سنتی نراق تحقیقات بعمل آورد سپاسگزار می باشد .

              سیده خانم آغا جوادی                                    فاطمه علی آقایی                       عشرت علی آقایی

همچنین از اطلاعات و تجربیات عملی و عینی مادر بزرگوارش سرکار خانم سیده خانم آغا جوادی فرزند سید جواد و نیز خواهران ارجمندش فاطمه و عشرت علی آقایی قدردانی می گردد .

۱۳ نظر ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۲۱
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook