سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۶ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

بند یک لغت فارسی است که برای آن معنای زیادی نوشته شده است. یک معنی ساده آن به زبان خودمانی طناب لباس است که روی آن لباس شید می کنند تا خشک شود و به گویش نراقی به آن رِجَه می گوییم. یا به محلی که از آنجا می توان آب کشاورزی را قطع و به سَمت دیگری هدایت کرد و به عبارتی بال آب در زمین های کشاورزی وامثال آن.

باید توجه داشت که برخی از لغات به جز معنی فارسی در برخی از شهرها یک گویش محلی هم دارد مانند همین لغت بند که در شهر نراق به گویش راجی به جاده کوهستانی صعب العبور و صخره های کوه و همچنین به جاده های باریک با شیب زیاد اطلاق می گردد.

جاده خاکی بسیار نامرغوب و منظره روستای نشلج

نمونه آن بَند زرد کوه اُل که بالای مزرعه کَشَه مجید در شمال نراق قرار گرفته و این بند به عنوان یک جاده میانبُر و یک طرفه برای کوه ال بود که در زمان قدیم چوپانان برای نزدیک بودن مسیر گله های خود را که همه بُزَنَه بودند از این بند پایین می آوردند .

بزها به راحتی می توانستند از این بند که صعب العبور بود پایین بیایند ولی برای گوسفند این کار مشکل بود و در زمان قدیم گله دارهای حرفه ای همه بز داشتند.همچنین چوپان ها هم از این بند به راحتی بالا و پایین می آمدند ولی گوسفندان فقط پایین می آمدند ولی به علت شیب تند قادر به بالارفتن به صورت دسته جمعی نبودند.

بند دیگری هم به نام " بند آبشتا " واقع در مزرعه آبشتا قرار دارد که این بند حد فاصل دره بالیجان و آبشار گیسو می باشد و این بند هم برای پایین آمدن گوسفندان از بالای کوه استفاده می شود .
این دو بند منحصر به فرد مربوط به کوه ال و آبشتا هستند که دسترسی به آنان از این دوبند امکان پذیر می باشد و راه را برای چوپان ها به عنوان یک جاده میانبُر نزدیک تر می کند وگرنه می بایست گله را از مسیرهای هموار دیگری که راه را برای آنها دورتر می کند پایین بیاورند.

البته از نراقی ها افراد هستند که به علت آشنایی با منطقه از این دو مسیر سخت بر فراز کوه می رفتند و از میوه ناب درختان انجیر که در صخره ها بود استفاده می کردند .
بَند سومی هم وجود داشت که مردم نراق برای رفت و آمد با چهارپایان به روستای جاسب از آن استفاده می کردند . این مسیر کوهستانی را با سنگ و خاک درست کرده بودند و یک راه مال رو وعابر رو برای روستای جاسب و میل(برج آتش) سَر سوراخ استفاده می کردند .

کسانی که به میل سَر سوراخ نراق رفته اند این مسیر کوهستانی را دیده اند که غیر از این مسیر به علت کوهستانی بودن راه دیگری ندارد. با توجه به مطالب فوق الذکر می توان نتیجه گرفت بند به گویش راجی نراقی به جاده های صعب العبور کوهستانی با شیب تند گفته می شود.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ پژوهشگر و نویسنده ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی به جهت تهیه این تحقیق سپاسگزار می باشد

۰ نظر ۳۰ دی ۹۷ ، ۰۰:۰۷
سلحشوران شهر نراق

آنکه خَنجر را فرو سازد به قلبم چون عَدو
تا که از دل بَر کَشم صد آه و افغانم تویی

آنکه چون آتش شَوَد دَر زیر خاکستر نهان
یا که خاری را کُنَد دَر چشم گریانم تویی

آنکه گر فرصت کُنَد چون گرگ ما را می دَرَد
یا به تحقیری دهد رنج فراوانم تویی

آنکه چون سیلی کَنَد بنیاد ما را از زمین
یا که بَر پا می کُند صَد گونه طوفانم تویی

آنکه  با صَد حیله چون زالو کَشَد خون مَرا
یا که آتش می زند بر ملک ایمانم تویی

آنکه ساغر را پُر از زَهر هَلاهِل می کُنَد
تا بَرَد با خود تمام صبر و سامانم تویی

آنکه گِرداگِرد مَن هیزم مُهیا کرده است
تا بگیرد آتش قهرش فراوانم تویی

گر رَسَد روزی که باشم رُخ به رُخ با کافران
آنکه را در آتش قهرم بسوزانم تویی

 اشعار از آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۱ نظر ۲۹ دی ۹۷ ، ۱۰:۳۰
سلحشوران شهر نراق

 هوالعزیز
مبلغ نه تومان از بابت مصارف جائی در محضر مبارک حضرت مولالوری جواهرالوجود(گوهر) لمظلومیه الفدا(ستم زده) جهت مرحوم مغفور صعد الی الله(بالابردن به سوی خدا) جناب آقا محمد جواد (پدر فضل الله معاون التجار) علیه الرحمه والبها(ارزش) والنور(روشنایی) والضیاء(قوی تر از نور) الفرید(بی همتا) جناب مستطاب زیده الاخیار(نیکوکاران) ملکوتی صفات قبله روحانی جناب آقا میرزا فضل الله علیه بهاء الله والثناء‌(ستایش کردن) عاید و واصل این نمله (فرد ماهر درهرکار) فانی(نابود شونده) غلامعلی کاشانی گردید که ان شاءالله بعد از رسید قبض مبارک این رقعه(نامه) دریافت شود .

28 ذی الحجه سنه 1318 (برابر 29 فروردین 1280)
 مهر :  غلامعلی الاعلی (اهل کاشان)


 توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
محمد جواد تاجر نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن استاد عبدالله نراقی تاریخ 28 ذی الحجه 1318 برابر با 29 فروردین 1280 فوت نمود . پیکرش پس از تشییع در صحن بقعه شاه سلیمان(ع) نراق در کنار نوه علامه حاج ملا احمد نراقی و مجتهد دینی به نام حاج مهدی(کمال الدین) نراقی فرزند ملا محمد تقی از اولین نراقی هایی که به بهاییت پیوسته بود خاکسپاری گردید . 

فرزند محمد جواد به نام  فضل الله نراقی موسوم به معاون التجار مراسم تعزیت مفصلی در زادگاهش نراق برگزار نمود .
برادر محمد جواد به نام محمد باقر نراقی که آن مقطع به بیماری رعشه مبتلا بود جهت حضور در مراسم برادرش از همدان به نراق عزیمت نمود .
محمدباقر و محمد جواد نراقی از تاجران موفق در نراق ؛ همدان و کردستان و ... بودند .

۰ نظر ۲۸ دی ۹۷ ، ۲۲:۴۲
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ نراق بخشی از شهرستان دلیجان استان مرکزی قریب سه هزار نفر جمعیت دارد لیکن این دیار به ظاهر کوچک در سطح جهان بیش از یکصد هزار نفر جمعیت پراکنده دارد که هر نراقی در مکانی که زندگی می کند منشاء خیر می باشند . بالغ بر 250 نام خانوادگی در این شهر وجود دارد که بعضی از آنان خاندان بزرگی هستند که تا ده هزار نفر را شامل می شود .

یکی از نام های فامیلی که در نراق حضور ندارند ولی در شهرهای کرج ؛ تهران و اراک پراکنده اند امین نراقی می باشد . اجداد طایفه امین نراقی به نام حاج روح الله 94 سال قبل به سال 1303 از نراق به اراک و سپس به تهران و کرج مهاجرت نمود .

خاندان معزز امین نراقی مفتخر به شهیدی به نام مجید  امین نراقی می باشند و در شهرستان فردیس استان البرز عموم خانواده ها و اهل مسجد شهید نراقی را می شناسند .

پدر شهید به نام حاج محمد  امین نراقی فرزند روح الله ابن محمدحسین ابن محمد مهدی ابن حاج کریم نراقی نام دارد که محمد سال 1378 بدرود حیات گفت . حاج کریم نراقی از چهره های مورد اطمینان مردم و از قپان دارهای مشهور نراق در زمان حیات بود .
مادر شهید حاجیه ربابه ایتوک فرزند علی اهل ورامین در فردیس کرج سکونت دارد و به خانواده شهید نراقی مشهور هستند . 

این زوج با ایمان دارای یک دختر به نام فاطمه و هفت پسر به اسامی : رضا ؛ حمید ؛ سعید ؛ مجید(شهید) ؛ محسن ؛ مسعود و مصطفی امین نراقی می باشند . برادر شهید به نام حاج محسن نراقی از ذاکرین اهل بیت و از چهره های دارای محبوبیت می باشد .

 

مجید امین نراقی تاریخ 7 فروردین 1349 در تهران متولد گردید و تاریخ 7 بهمن 1365 در سن 17 سالگی طی عملیات غرورآفرین کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان به شهادت رسید . پیکر گلگون کفن و مطهر مجید نراقی پس از تشییع با شکوه در قطعه 29 ردیف 26 شماره 4 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

از جناب آقای جلال  امین نراقی فرزند نصرت الله به جهت معرفی پسر عموی شهیدش سپاسگزاریم .

۳ نظر ۲۷ دی ۹۷ ، ۱۴:۱۸
سلحشوران شهر نراق

نایِ نِی در نینوا پیچیده بود
عطرِ یاس ُ نَسترن در جبهه ها پیچیده بود

تا که ظالم؛ دست بَردارَد زِ کار ابلهی
اقتدا بر ساقی دشت بَلا گردیده بود

حاصل خدمت به ارباب یزید بی پدر
لاله ها بَس در کنار جبهه ها غلطیده بود

سینه ی خود را سِپَر می کرد هنگام نبرد
آنکه کارِ خویش را با کربلا سنجیده بود

حمله را مردانه کرد آغاز؛ شیرِ شب شکار
گوئیا از پیشتر بَر مَرگِ خود خندیده بود

هم یُورِش بُردند بَر خَصمِ زبون ناتمام
چونکه وِی را چهار و پنجِ کربلا نامیده بود

شُکرِ حق؛ کوتاه شد دستِ پلیدِ مُدعی
بلکه صدامِ لعین ؛ خود مُهره ای گندیده بود

 اشعار از سلحشور شهر نراق علی(میرزاعلی) قجری فرزند غلامعلی اهل شهر نراق در سی و دومین سالروز عملیات های کربلای ۴ و ۵ در شلمچه خرمشهر

۰ نظر ۲۶ دی ۹۷ ، ۱۳:۵۳
سلحشوران شهر نراق

جناب مستطاب عمده التجار معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) دام مجده العالی           روحی فداک (جانم فدای تو باد)
مراسله شریفه رسید ؛ از سلامت حالت شریف نهایت مَسرت حاصل گردید . از وضع محبت و یک جهتی شما کمال امتنان را دارم و در واقع خیلی خوشوقتم که قلمرو حکومت من اشخاص تجار محترم مثل سَر کار بوده باشند.
البته می دانید هر قدر اشخاص محترم در یک نقطه ماموریت شخص زیادتر باشند بیشتر شخص مفتخر است که ماموریت به یک محل غیر قابلی نرفته است . و بنده قابلیت محل را به اشخاص می دانم نه بزرگی محل . امیدوارم مراتب نییات خالصانه مرا به خودتان جلب کرده از بروز ملاطفت و محبت خودتان بیشتر مرا ممنون نمائید.

در باب قند چنانچه نوشته اید صحیح است . به نیابت حکومه ... گفتم که از قیمت قم و کاشان به یک نفع متوسط تجارتی بفروشند.
در خصوص آقا فتح الله هم به چشم از زمانیکه نگاشته اید اقدام می کنم.از سلامتی وجود شریف و هر قِسم مطلب مهمی باشد اطلاع دهید ......

اخلاص مند نعمت الله عرض سلام و ارادت مخصوص دارد و سلامتی وجود شریف را همواره از خداوند درخواست دارم ؛ در واقع هیچوقت الطاف سرکار را فراموش نمی کنم و .... خداوندگاری(حکومت) و آقای ...... گرفته هم قدر وجود محترم را می داند.

 

نوشته روی پاکت نامه : جناب مستطاب عمده التجار معاون التجار(فضل الله نراقی) دام مجده العالی
نوشته پشت پاکت نامه : وصول 7 شهر شعبان المعظم سنه 1334
7 شعبان 1334(برابر با 19 خرداد 1295)
مُهر پشت پاکت نامه :  معتضد

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه حکومت محلات به فضل الله نراقی معاون التجار در نراق در 106 سال قبل و نوشته خوشوقتم که در قلمرو حکومت من اشخاص تجار محترمی هستند سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۵ دی ۹۷ ، ۱۳:۳۶
سلحشوران شهر نراق

شَلیته نوعی لباس محلی و  قدیمی مورد استفاده دختران در شهر نراق بود . این لباس مخصوص را با شلوار می پوشیدند و دختر بچه ها آن را روی جوراب شلواری به تن می کردند.

بانوان نراق از دامن های بلند گلدار با شلوارساده مشکی مخصوص که از تُنبان نازکتر بوداستفاده می کردند. واژه شلیته از گویش های قدیم راجی نراق بود و هنوز هم دختران نراق خصوصا کوچکسالان از آن استفاده می کنند .
 در شهر نراق به شلوار زنان ،نظامی هم می گفتند و این واژه هنوز هم در بین قدیمی ها رایج است .

 

در تمامی مراسم های جشن قبل از انقلاب به مناسبت های مختلف که در مدارس شهر نراق برگزار می گردید دختران با ریتم و آهنگ خاصی زیر نظر مربی به حرکات نمایش شبیه رقص به اجرای برنامه می پرداختند و از شلیته های یک دست یا رنگارنگ استفاده می کردند . 
 

عکس فوق، دختران دانش آموز در مدرسه نراق را با شلیته در حال اجرای برنامه مقابل مردم و مسئولین در نیم قرن پیش نشان می دهد.

سایت سلحشوران شهر نراق از تهیه این پست توسط محقق جناب آقای مرتضی علی آقایی سپاسگزار می باشد .


۱ نظر ۲۲ دی ۹۷ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق

صلح صحیح شرعی نمودم ....... محمد به وکالت از جانب علیا جناب ضرارت(کمی در اموال – گزند رسانیدن) مآب والده معظمه همگی و تمامی منافع یکدرب باغ مُرغَزار شهره که دوازده مَن بوزن شاه تخم افشان است و قطعه زمین نه قفیزی (واحدی برای اندازه گیری زمین) واقعه در دشت مُرغزار قصبه نراق و از جانب صبیه(دختر) آقا محمد ابراهیم نراقی همگی و تمامی منافع یکدرب باغ شش قفیزی واقعه در قصبه مرقومه همه عن التحدید(حد و مرز) والتوصیف(وصف و بیان حال) لغایت الشهره در مدت سه سال شمسی تمام ابتدا از اول مهر ماه جلالی هذه السنه ئیلان ئیل( ششمین سال از سال‌های دوازده‌گانۀ تقویم ترکی) ... تحویل به مال المصالحه(مالی که بر آن صلح و توافق شود) هرسال مقدار سی مَن به وزن شاه گندم بومی قصبه نراق و بیست مَن به وزن شاه کاه گندم بومی قصبه مرقومه به عالیحضرت سعادت آیت آقا حسن ولد آقا ابراهیم نراقی و آقا محمد تقی ولد مرحوم حاج سلیمان نراقی بالمناصفه(نصفانصف) مقرر آنکه همه ساله وجه مال المصالحه را در قصبه نراق تحویل گماشته(خادم) اینجانب (محمدحسین فرزند محمد) نمایند و با انقضای هر موعد و عدم ادای قسط الموعد خیار فسخ مصالحه بقیه مدت با اینجانب است .

فی شهر ذی القعده الحرام سنه 1298
ذی القعده 1298(برابر مهر 1260)
مُهر پای سند :  الراجی محمد ابراهیم
مُهر بالای سند : عبده محمدحسین ابن محمد

 نوشته پشت سند : بنا بر وجه ظهر باعتراف جناب آقا میرزا علی اکبر بتاریخ 27 رمضان 1299(برابر 21 مرداد 1261) بتوسط آقا محمد حسن زوج مدیونه مرقوم در ظهر یکتومان بتوسط مشارالیه و به اعتراف جناب معزی الیه(مشارالیه) بتارخ هفتم ذی القعده هذا سنه مزبوره(7 ذی القعده 1299 برابر 29 شهریور 1261) پانزده تومان هر دو فقره شانزده تومان بتوسط مشارالیه تسلیم معزی الیه شده دو تومان .
- قیمت هندوانه سه ریال
- باقیمانده لغایت سَر سال گذشته باید بدهند سه ریال
- مُهر: عبده الراجی علی اکبر
- مُهر : یا حبیب الله
- اعتراف معزی الیه به اخذ ثمن فوق
- مُهر : ابوالقاسم(ملا ابوالقاسم نراقی فرزند ملا عبدالکریم ابن ملا عبدالمبین)

 سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از جناب مهندس خدابخش بیابانی فرزند رضا بابت ارائه تصویر سند و از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند وکالت  اجاره باغ و زمین در دشت مُرغزار نراق از ناحیه دختر محمدابراهیم نراقی و منفعت آن به حسن فرزند ابراهیم نراقی و محمدتقی فرزند سلیمان نراقی در 140 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۱ دی ۹۷ ، ۱۷:۳۱
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ سال 1354 (1976 میلادی) رژیم عراق تعدادی از کُردهای بارزانی را از کشورش اخراج نمود و آنان به صورت آواره وارد ایران شده و در شهرهای مختلف همچون کرج سکونت یافتند .

مرحوم ابراهیم عزیز عبدو

فرمانداری شهرستان دلیجان استان مرکزی به شهرداری نراق دو رانده شده یا پناهنده عراقی را معرفی نمود تا زمینه های زندگی و اشتغال و تحصیل فرزندانشان مهیا شود .

 

                               مرحوم مصطفی عرب خدر

مصطفی عرب خدر و ابراهیم عزیز عبدو اهل شهرستان برده رش بودند . برده‌رش در محلی راهبردی میان سه استان دهوک ، اربیل و موصل عراق قرار دارد . بیشتر مردم این شهرستان گوران هستند و به زبان ایرانی گورانی سخن می‌گویند .


شهرداری نراق - سال 1362

از راست : اصغر صفری فرزند مرتضی - مرحوم ابراهیم عزیز عبدو رانده شده رزیم صدام از کردستان عراق - علی عضایی فرزند ابراهیم - قاسم موحدی فرزند علی - نورعلی آقاحسینی فرزند رضا

این دو خانواده از اهل تسنن مورد توجه و احترام مردم با وفا و خونگرم نراق قرار گرفتند و کاک مصطفی به عنوان راننده و عمو ابراهیم در فعالیت های خدماتی شهرداری نراق مشغول به کار شدند و فرزندانشان هم در مدارس دخترانه و پسرانه از شاگردان ممتاز بودند . این دو خانواده کُرد سُنی دارای شخصیت و بین مردم از محبوبیت برخوردار بودند .

 

               مرحوم مصطفی عرب خدر

مصطفی عرب خدر با هیکلی چاق و قامت بلند دو سال پس از پیروزی انقلاب 1357 با خانواده به کردستان عراق بازگشتند و سال های بعد مصطفی و همسرش فوت نمودند لیکن یک پسرش به نام حسین و دخترش در هولیر(اربیل) عراق سکونت دارند . 

ابراهیم عزیز عبدو دارای همسر و چهار دختر و سه پسر بود و رابطه اش با نراقی ها بیشتر بود و او را به عمو ابراهیم خطاب می کردند . پسر بزرگش عزالدین دبیر زبان انگلیسی دبیرستان معصومی نراق بود و در کوران انقلاب ایران به ایالات متحده امریکا مهاجرت نمود و پس از 40 سال به اربیل عراق متردد می باشد . فرزندان دیگرش عزیز و بُشار نیز در مدارس نراق تحصیل می کردند .

 

خانواده آرام و بی غل و غش و مومن بودند . طی مدت حضور در این دیار زیبا کسی دعوایی از آنان ندید یا زبانشان به خیر و نیکویی بود .  آنان با اینکه اهل سنت بودند ولی به شایستگی در مسجد جامع در کنار شیعیان به سنت خود عبادت می کردند و ذره ای شکاف یا اختلافی وجود نداشت و دو طرف به معنای واقعی نسبت به هم مسلمان ظاهر می شدند . 

 

سال 1374(1996) ابراهیم عزیز عبدو فوت نمود و این خانواده غریب شدند . پیکر ایشان از نراق به شهرستان مرزی اشنویه استان آذربایجانغربی انتقال یافت و در قبرستان عمومی به صورت امانتی خاکسپاری نمودند . مدتی بعد که شرایط آماده شد بقایای پیکر را از اشنویه ایران به زادگاهش برده رش عراق انتقال و دفن کردند .

سال 1376(1998 میلادی) همسر و فرزندان ابراهیم به کردستان عراق بازگشتند . عزیز با داشتن همسر  و چندین فرزند در اداره اقتصاد و دارایی و بُشار با داشتن همسر و چند فرزند در اداره صنعت و معدن اربیل اشتغال دارند . این خانواده متدین و قابل احترام همواره  از شمال عراق از طریق نامه و تلفن و فضای مجازی با عده ای از نراقی ها ارتباط دارند .

اما چهارشنبه 19 دی 1397 نراق مهمان بزرگواری دارد . عزیز ابراهیم عبدو و دامادشان جهت بازدید و ملاقات با دوستان به نراق عزیمت نمود و مورد استقبال نراقی های نیکوسرشت قرار گرفت . کاک عزیز با چشمانی متحیر از فقدان پدرش ؛ کوچه و خیابان و مدارس زمان تحصیل نراق را گشت و گذاری نمود و به حضور 22 ساله اش در نراق افتخار کرد .

از آقایان مهدی کمره ئی و غلامرضا مرادی و اصغر صالحی جهت مساعدت در تهیه عکس و پست سپاسگزاریم .

۰ نظر ۲۰ دی ۹۷ ، ۱۰:۲۸
سلحشوران شهر نراق

قدیم وقتی حساب و کتاب نراقی ها را قلمی می کردند بر اساس مشهوریّت یا به نام مادر و اکثرا فرد را به نام پدرش می نوشتند . در بین این ۳۱ اسم هیچکدام  زنده نیستند و تمامی بدرود حیات گفته اند .

آمیرزا قوام(میرزا قوام حسینی)
آقای احمدخان( احمدخان امینیان)
صفرعلی آقا
غلامحسین درویش
حسن حاجی مهدی
میرزا احمد رئوفی
میرزاغلامرضا
زوجه غلامعلی علی اکبر
نعمت اله هاجر
علی غصه(علی قجری)
خیراله کاظمی
صغرا آ جعفر
رضا عمو غلام
علی اکبرخان کیانی
علی محمد کندقه ای
میرزا ابوالقاسم خان(میرزا ابوالقاسم خان نراقی)
سیدعباس گلی
تقی حمامی
قاسم علی ابوالحسن
علی حمید(علی حمیدی)
حبیب الله مراد
رضا غلامرضا
محمد حاجی مهدی
حسین کربلائی جعفر
منصور آقامحمد
خیرالله میرزا عزیز(خیرالله عزیزی)
شکرالله علی اکبر
روح الله عابدینی
عباس یوسفی
سیدمحمدباقری
ماشاالله عزائی(ماشاءالله عضائی)

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نحوه نوشتن اسامی نراقی ها در سند ۸۵ سال پیش سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۹ دی ۹۷ ، ۱۰:۲۷
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ در قدیم که افراد به علل مختلف به نراق مسافرت می کردند اگر آشنایی نداشتند بدلیل عدم وجود مسافرخانه مجبور می شدند شب ها در مکانی همچون مسجد به استراحت بپردازند . چون مسجد جامع شرایط مناسب برای این کار نبود باید چاره اندیشی می گردید .

حاج امرالله تیموری مرد مومن و خدمتگزار مردم دست به کار شد و مقدمات اهداء اتاق و هزینه مرمت بنای مسجد کوچکی در حومه مسجد جامع را با مساعدت مردم آغاز کرد و تاریخ 1 خرداد 1343 برابر 10 محرم 1384 راه اندازی شد که از همان ابتدا به مسجد حاج تیموری معرفی و مشهور گردید .

امکاناتی نظیر زیلو را با توجه به سفارشی که به کاشانی ها داده بودند آماده شد و هنوز هم تاریخ بنای مسجد روی زیلو داخل مسجد هویداست . حاج تیموری و مردم زین پس دغدغه افرادی که به نراق تردد می کردند را نداشتند و درب این مسجد کوچک بر روی مهمانان باز بود و قفل نمی کردند .
صیغه مسجد را امام جماعت وقت نراق آیت الله سید ابوالحسن موسوی همدانی (1308 - 1386) فرزند سید محمد اهل روستای شورین همدان که 13 سال در نراق حضور داشت قرائت نمود .

نهضت حضرت سید روح الله خمینی(ره) در جریان بود و افرادی دست به فعالیت بر علیه رژیم محمدرضا پهلوی زدند و پاتوغ اولیه عده ای از انقلابیون از سال 1356 مسجد حاج تیموری بود که به بهانه اقامه نماز و دعا دور هم جمع می شدند .
این مسجد کمی پایین تر از مسجد جامع و در بافت قدیمی شهر واقع است که به دلیل فرسودگی تخریب شد لیکن سال 1383 بازسازی کامل شد . به مرور توسط بانیان مختصری به مساحت آن افزوده شد و آب لوله کشی به آن راه یافت و در حال حاضر زنان محترمه در آن جلسات هفتگی مذهبی برگزار می کنند .

مسجد حاج تیموری شهر نراق از ابتدای ساخت و طی قریب 55 سال عمر خود تابلوی راهنما بر سَر درب آن نصب نشده بود که چهارشنبه تاریخ 5 دی 1397 برابر 18 ربیع الثانی 1440 برای اولین بار با هزینه نوه حاج تیموری این اقدام خیرخواهانه صورت گرفت و زیبایی و طراوتی در این بنا بوجود آمد .

یادآوری می گردد بانی بنای اولیه مسجد حاج امرالله تیموری فرزند علی اکبر ابن شکرالله از انسان های شایسته و خدوم بود که مدتی در لباس بهیار خدمات پزشکی به مردم ارائه نمود . ایشان تاریخ 30 خرداد 1350 به دیار باقی شتافت و همسر مکرمه اش حاجیه بی بی جان جعفری فرزند نصرالله ابن محمد نیز تاریخ 27 دی 1388 دارفانی را وداع گفت و در کنار همسرش جنب بقعه شاه سلیمان زادگاهشان شهر نراق خاکسپاری گردید .

تهیه شناسنامه یا معرفی مسجد حاج تیموری برای اولین بار توسط سایت سلحشوران شهر نراق نگارش و نمایش می گردد .

۰ نظر ۱۸ دی ۹۷ ، ۰۰:۵۴
سلحشوران شهر نراق

اینجانب اسماعیل علیئی(آعلی) ملتزم می گردم راجع به نَهر آبی که از درب آسیاب حاج غلامحسین قاسمی جهت زمین های آقای حاج سید نظام اردهالی و حاجی رضا علیئی(آعلی) می رود، چنانچه از تاریخ این پنجاه(۵۰) سال از این محلی که آب از روی زیره آسیاب می رود خسارتی وارد آمده از عهده برآیم .

 

به تاریخ ١۶/ ٢/ ۱۳۳۸                  اسماعیل علیئی(آعلی) نراقی

۰ نظر ۱۷ دی ۹۷ ، ۱۰:۰۷
سلحشوران شهر نراق










ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۲ نظر ۱۶ دی ۹۷ ، ۲۱:۳۹
سلحشوران شهر نراق

مورخ 14 برج سُنبُله 1296
14 شهریور 1296(مصادف با 18 ذیقعده 1335)

جناب آقای معاون التجار(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) زیده عزه
مراسله شریف واصل و از سلامتی سَرکار نهایت مَسرور شدم ؛ از مطالب مندرجه هم اطلاع حاصل شد . جواب هایش مفصل است ان شاءالله زمان ملاقات . اینکه شرحی در مورد مرقومه وزارت جلیله داخلیه و استرداد گوسفندها نوشته بودید در هر حال فعلا لازم است تعیین فرمائید که غلامحسین(سارق دام زنده) در کجاست تا احضار شود و گوسفندها مسترد گردد ؟
پیوسته مُتَرَصِد سلامتی حالات شریف بوده و می باشد .
امضاء : محمدعلی

توضیح سایت سلحشوران شهر نراق :
میرزا محمدعلی خان  نراقی فرزند یوسف خان نایب الحکومه نراق به نایب محمد مشهور و برادر نایب حسین خان نراقی بود . محمدعلی دارای هیکلی چاق و حدود سال 1300 هجری شمسی در نراق فوت نمود.

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه میرزا محمدعلی خان  نراقی فرزند یوسف خان نایب الحکومه نراق به فضل الله نراقی معاون التجار در خصوص سرقت گوسفندان بیش از یک قرن قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۶ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۴
سلحشوران شهر نراق

دیشب از روی کنجکاوی خود
هر سوالی که بود پرسیدم

آری از شوق دیدنت ای ماه
تا سَحر من ستاره می چیدم

دور شمع وجودت از سَر شوق
همچو پروانگان بچرخیدم

خواب در چشم من غریب افتاد
من نخوابیدم و تو را دیدم

گیسوانت چو مُشک عَنبر بود
هوش رفت از سَرم چو بوئیدم

گونه هایی که چون شقایقِ سُرخ
بر لبانم چو خورد بوسیدم

از غم هجرتت شدم تنها
کُنج زندانِ خانه پوسیدم

شاعر: آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۰ نظر ۱۵ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۷
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  نراق تجارت خانه ای در مسیر جاده ابریشم دارای تجار بزرگ و دیاری که رزق و عایدات فراوان داشته و بالطبع به علت تردد و عبور کاروان های متعدد تجاری از این مسیر مجبور بودند آذوقه مورد نیاز خود را تامین نمایند . بر این اساس خبازها در نان پزخانه های مختلف به مردم و مسافرین خدمت رسانی می کردند .    

طاحونه یا آسیاب های متعدد نراق که دارای پویایی بودند بالغ بر 25 حجر بوده تا آرد مورد نیاز خبازی ها را فراهم نمایند . مشهورترین آسیاب هایی که در نراق فعالیت داشتند عبارتند از :
آسیاب حاج ابوالقاسم  - آسیاب آقا – آسیاب خواجه – آسیاب بُرج – آسیاب آصف آباد – آسیاب حاج حیدر – آسیاب لاستان – آسیاب چکچکه – آسیاب سَر ناسار(غلامرضا) کوچه شتران – آسیاب حاج شریف – آسیاب سَرَچه – آسیاب حمید – آسیاب خواجه – آسیاب حاج علی – آسیاب میرگی – آسیاب تقی نصرالله – آسیاب سرکی و ... .

یکی از موارد مهم آسیاب ها سنگ آن می باشد . سنگ آسیاب، سنگی است که در آسیاب‌های آردساز برای آسیاب گندم یا سایر غلات مورد استفاده قرار می‌گیرد. سنگ آسیاب به صورت جفت است شامل یک سنگ متحرک در بالا که به طور معمول کمی مقعر است و سنگ زیرین که کمی محدب است. سنگ آسیاب های شهر نراق از دو ناحیه در امتداد هم و پای کوه سِتُرک اُل توسط آسیابان ها یا حجاران متبحر استخراج می گردید .

 یکی از این مکان ها مقابل مزرعه آقا هست به نام سنگ بُر که در گویش نراقی به آن سَن بُر گفته می شود و یکی دو سنگ آماده آن در اثر طغیان سیل به جلوتر غلت خورده و در بیابان رها شده است . حجارها در این مکان علاوه بر تهیه و تراش سنگ آسیاب به ساخت سِرکو(هاون سنگین) و پله آب انبارها و مکان مورد نیاز دیگر شهر نراق مبادرت می ورزیدند .

مکان دیگر مزرعه کَشه مجید در مسیر دشت بهشت(آبشتا) می باشد که در این ناحیه بکر همچنان سنگ آسیاب های نسبتا آماده رها شده و آثار حجاری روی بدنه معدن وجود دارد که صحنه های شگرف باعث شگفتی است .
 هم اکنون سنگ های باقیمانده از تلاش حجار ها در این مکان وجود دارد و آثار تراشیدگی به وضوح مشهود می باشد .

از مساعدت جناب آقای سید محمد حسینی فرزند سیدرضا سپاسگزاریم.

۲ نظر ۱۴ دی ۹۷ ، ۱۹:۱۲
سلحشوران شهر نراق

قبول اجاره صحیحه شرعیه نمود اقل استاد آقا شجاع الدین حسینی یکباب عِمارت را کلیه از عمده الاعیان والتجار آقا محمد حسین شش ماه بمبلغ پنج تومان رایج خزانه که هر دَر ماه بپردازد و قبض دریافت دارد و اگر در آن مدت شش ماه هر زمان خواستند عیالشان را از همدان بیاورند اختیار فسخ با ایشان است .
تحریرا فی دهم شهر رجب 1316
10 رجب 1316(برابر 3 آذر 1277)
شجاع الدین مهدی الحسینی

حاشیه سند:
اسباب و ملزومات خودشان که در اطاق بزرگ سه دَری روی زیر زمین است و در اطاق قفل و مُهر خود آقا محمد حسین است چنانچه اشیائی از آن اطاق کسی ببرد یا آنکه عیبی به اسباب آن اطاق وارد شود اینجانب از عهده بر میایم و مبلغ یکتومان هم اضافه بر پنج تومان متن قبول است و داده خواهد شد .
فی شهر رمضان المبارک سنه 1316
رمضان 1316(برابر بهمن 1277)
مهُر : شجاع الدین مهدی حسینی

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی اجاره نامه یک باب عِمارت توسط محمد حسین(احتمالا تاجر نراقی) به استاد آقا شجاع الدین مهدی حسینی(احتمالا از مشاهیر اهل شهرستان محلات استان مرکزی) در 128 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۱ نظر ۱۳ دی ۹۷ ، ۱۸:۴۹
سلحشوران شهر نراق

مَش صفر از دِه نرو بیرون که خوارت می کنند
بچه های شهر صد لیچار بارت می کنند

ناروا یک تهمتی در کوله بارت می نهند
ناگهان در گوشه ای هم سنگسارت می کنند

دست خود را گر خطا سازی ز پایت لحظه ای
بیش از حدّ تحمل بار بارت می کنند

در خیابان گر بیفتد پای تو در چاله ای
چشم خود را بسته و خنده نثارت می کنند

من ندیدم هیچ باغی توی یک شهر بزرگ
توی پارک پیدا شوی خوار و خُمارت می کنند

بَره آهویی شوی مظلوم در شهر بزرگ
جمع صیادان در آن غربت شکارت می کنند

بند و باری گر به خود می کردی درعهد قدیم
دست آخر یک شَبه بی بند و بارت می کنند

گر بسازی خانه ای زیبای در بالای شهر
مرد و زن را دشمن ایل وتبارت می کنند

گریه هایت را اگر هر دَم ببیند رهگذر
مَش صفر جان من نمی دانم چکارت می کنند


 شاعر: آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق

۰ نظر ۱۲ دی ۹۷ ، ۱۸:۴۵
سلحشوران شهر نراق

‍ ‍بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  از ١٧٧ شهید سوادآموزی کشور ٨ نفر از این شهدا به استان مرکزی و مشخصا دو نفرشان به شهر شهیددوست نراق تعلق دارد :

مصطفی طالبی فرزند حسین اهل شهر نراق

عبدالله محمودی فرزند علی اهل شهر نراق

عباس محمدی فرزند قدمعلی اهل شهر دلیجان

 هادی(غلامحسین) شفیعی فرزند حسن اهل شهر دلیجان

 محمد احمدی فرزند علی محمد اهل روستای توره شازند

محمد باقر کشاورزی
فرزند نعمت اهل آسیابک زرندیه

سعید عزیزمحمدی فرزند محمدعلی اهل روستای کَزّاز شازند

 عبدالعلی ابراهیمی فرزند اسدالله اهل روستای ازنوجان خمین

سایت سلحشوران شهر نراق سی و نهمین سالروز تشکیل نهضت سواد آموزی به فرمان آیت الله خمینی رحمت الله علیه رهبر کبیر انقلاب را به معلمین و زحمتکشان این نهاد تبریک گفته و به روح پُر فتوح شهدای نهضت فاتحه و صلوات نثار می نماید .

۰ نظر ۱۱ دی ۹۷ ، ۰۰:۱۴
سلحشوران شهر نراق

و بعد باعث بر تحریر آنست که حاضر گردید علیا جاه محترمه عفیفه الاصل والده المُخَدرات خانم بالا خانم(خانم بالا نراقی) دامت شوکتها صبیه مرحمت مآب آقا محمد رضا نراقی الاصل زوجه دائمه مرحوم آقا محمد جعفر نراقی تاجر بعد معرفتها به تعریف عمده التجار والاشراف زیده الاعیان والاعز جناب مستطاب آقا ابوالقاسم(ابوالقاسم نراقی یا دفتری نراقی) و جنابان عمده التجاران والاخیاران آقا محمود(حاج محمود رضایی نراقی فرزند محمدرضا متولد 1268 فوت 1353)  و آقا رحیم(رحیم رضایی نراقی فرزند محمدرضا) اخوان آن مُسماه و جناب آقا غلامعلی زیده عزه هم در حالتیکه جمیع اقاریر شرعیه نافذه بود عالمتر ..... و قاصده و مختاره با طیب النفس من دون الاکراه والاجبار و لا اسقاط توریه و سایر حیل شرعیه مصالحه لازمه جازمه قطعیه نمود با عمده التجار جناب آقا محسن زیده عزه فرزند ارجمند خود تمامی حق ثمنیه و مهریه خود را که به تَرَکه مرحوم زوج متوفی خود تعلق گرفته بود از خانه و اسباب و ظروف و فروش و مطالبات و غیره مع انضمام سهمی طلبی که از جناب زیده التجار آقا محمد شفیع تاجر دارند که مع انضمام حقوقی که خود مصالحه مسطوره داشت به طوری که حقی و خطی باقی نماند و چیزی از تمام تَرَکه آن مرحوم خارج نشود به مال المصالحه معین به قدر یکدانگ و نیم مشاع در کل ششدانگ خانه واقعه در محله مختاران(شهر همدان) در قرب مدرسه الیاس که کلا محدود ذیل است از رقبه و اعیانی .

به خانه آقا محمد شفیع.
به چرخ تابی .
 به شارع.
 به خانه یهودی.
و بیوتات تحتانی و فوقانی بقدر الحصه والاشاعه مع انضمام مبلغ دویست تومان ۲ قَرانی پنج عدد یکتومان احمد شاهی رواج و صیغه جاری شد و مال المصالحه نقد را در ضمن العقد شرط شد عِند مطالبها به مصالحه مسطوره او من یقوم مقامها بدهد و قبض رسید دریافت نماید .
توضیحا قلمی میشود باینکه مبلغ یکصد تومان هم بموجب قبض علیحده از جناب آقا محسن مصالح که طلب دارد که جُملتان سیصد تومان میشود و صیغه جاری شد و قبول مصالحه بعمل آمد .
 وقع .....24 شوال مطابق و موافق ...قوئیل سنه 1339
24 شوال 1339(برابر 10 تیر 1300)

وقع الاثر بما رقم‌ فیه - مُهر ابوالقاسم
 اقرار و اعتراف نمود - مُهر نراقی
اقرار و اعتراف نمود -  رحیم رضا ... (رحیم رضایی نراقی)

 

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب دکتر محمودرضا رضایی نراقی فرزند حسن از بابت ارائه این سند و از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند یک قرن پیش سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۰ دی ۹۷ ، ۲۰:۰۷
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook