سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۳۴ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۹ ، ۱۴:۴۵
سلحشوران شهر نراق
به شرف عرض عالی میرساند متع الله المسلمین ... بقائکم چه میفرمایند  در این مسئله که چند نفر صَغیر که جزئی اموال از خود دارند و از کثرت فقر و فاقَه(نیازمندی) در معرض تلف اند و کسی هم که کفیل آنها باشد نه و کسی هم که جرأت ... تری اموال صغار نماید بدون اذن حاکم شرع نیست و وصی هم ندارند .
مستدعی از حضور مبارک عالی که حکم آن را در صدر عریضه مرقوم و به خاتم شریف محتوم فرمایند که عندالله و عندالرسول ضایع نخواهد شد

پنجم شهر ربیع الاول 1332(مطابق 12 بهمن 1292)


سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد توانمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به دلیل بازخوانی نامه 111 سال پیش و سوال از مجتهد سپاس گزار می باشد .
۰ نظر ۲۷ آبان ۹۹ ، ۱۴:۴۵
سلحشوران شهر نراق

جـناب مستطاب آقای معاون التجّـــــار (فضل الله نراقی فرزند محمدجواد)
فدایت شوم
مرقومه شهر صفر و ربیع الاول 1336 در جوف(داخل) پاکت جناب آقامحمدعلی آقا(ملا محمد علی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم) بود رسیده اینکه در جواب تأخیر شد بواسطه وِر وِر خانم بزرگ(احتمالا عذرا نراقی همسر معاون الممالک)بود و کثرت گرفتاری سدّ قصه می شود و مجال نکردم به نراق چیزی بنویسم .

من هفته گذشته خیلی مختصر به میرزا شکرالله خان( احتمالا صفایی)نوشته ام ، اولاً صورت یاقورتی(پول نان و ماست - حق حساب) نایب الحکومه نراق رسیده با شرحی که نوشته بودید تمام را انتظار بود و هستم .

این اوقات بواسطه آنکه هیأت وزرا معلوم نیست این چنین مطالب را .... کردن نتیجه ندارد  این دو روز کابینه وزرا یقین و امید است از مجرای صحیح اقدام شود .
صورتی که فرستاده به اسم نایب الحکومه است هرکار خودش ... نظام که حاکم بوده است چیزی جریمه و غیره گرفته است صورت آنرا بفرستید.لازم است ، زیرا اگر .... این صورت را .... و خوب است صورت مأخوذی خود آنرا هم بفرستید.
مطلب دیگر در باب حکومت جدید که وارد شده شرحی به محمّد نوشته اید . با اینکه من شخصاً با او دوستی و سابقه ندارم ولی آنچه معلوم است آدم فعال خیلی کارکن یعنی شخصا چیز مهم است و ... عهد خود را نمی خورد .  بر خلاف حکومت سابق که ما ثُلث معاشری هم نداشت امید است امنیت در  آنور... برقرار شود .  بواسطه گرفتاری مجال نکردم ... بنویسم.این ...مختصری در باب گندم دلواپس مختصری به خدمت آقامحمدعلی نوشته ام .... خیلی غفلت گردید همگی .... گرفته شود. بنظرم جواب من ارزشش بالاتر ازین حدود است این برسد حد بنویسد بعد از آن تکلیف معلوم خواهد شد.

تقویم که خواسته اید چاپار(پُست) دیگر فرستاده خواهد شد. بلکه با این چاپار هم برسد می فرستم.همه قصه مطالب را خلاصه مرقوم دارید تا هرگونه...خیلی...نکنید زیرا... کاری می باشد. نور چشمی زهرا را دیده بوس نمایید. احمد و رضا سلام عرض می نمایند.
زیاده مطلبی ندارم .
معاون التــــّـجار
24/10/1336(برابر 10 مرداد 1297)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه 105 سال قبل بین دو معاون التُجار سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی نامه قدیمی قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۲۶ آبان ۹۹ ، ۱۴:۲۳
سلحشوران شهر نراق

و بعـد، بیع نمود و بفروخت عالیجـــاه سلالةالاعاظم و الاعیــان آقا میـــرزاحبیب الله خلف مرحمت شٵن آقا میـرزا مشهدی خان جوشقـانی ... ...جلیله...صبیّه آقامیـــــرزا حسـن نیمـوَری و مادرزن خود زوجه آقامیـــــرزا حسن مرقوم به بیع لازم جازم صحیح شرعی قطعی به عالیحضـرت متعـالی مرتبت آقامحمـد جـواد خلف مرحمت آیت حاجـے مـــهدے نــراقے همگی و تمامی سه شعیر(متر زمین) از یکدانگ از ششدانگ مزرعه نخجیـــــروان[بین آبگرم و محلات]از توابع نیموَر به انضمام جمیع توابع و لواحق از املاک و قلعه و انهـــــار و سایر متعلقات و منضمات آن بدون استثناء شیئی از آن،ذکر ام لم یذکر و سی ام لم یسم،که همان سه شعیر مغروض است که دو شعیر او،شعیر کربلایی اسماعیل شهره است که الآن زارع آن سیـد میــرزا بابا است و یک شعیر او از دو شعیر ولد مراد است که زارع آن،حســن کربلایـــےاسمـاعیل است به ثمن مبلغ یکصدو پانزده تومان(نصف پنجاه و هفت تومان و پنج ریال)رایج سلطان روپیه ناصـرالدین شـاهے در بیست و شش نخود وزن و یکهزار دینار رواج صیغه مبایعه صحیحه شرعیه اسـلامیه با جمیع شرایط و ارکان از قبض و اقباض و تسلیم و تسلّم و تخلیه و تصرف و اسقاط جمیع خیارات و دعاوی موجبه فسخ،خصوصاً خیارالغبن و لو کان فاحشاً بین وکیلها جاری و واقع شده و ثمن تماماً کاملاً از قِبَل مشتری مرقوم واصل و عاید بایع مرقوم گردید

پس به مقتضای مارقم بیع مرقوم کماکان ملک حق و حق صرف مشتری مرقوم است اگر چه پانصد تومان یا زیاده ارزش داشته باشد مر مشتری راست در بیع مسطوره ید تصرف مالکانه مستحقانه کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم،فبعد ذالک چنانچه خود بایع یا احدی من قبله در خصوص بیع ادعایی نماید باطل و از درجه اعتبار ساقط است و نیز ضامن کاشف الفساد است.خود بایع که چنانچه کل از بیع و یا جزئے از آن مستحقاًللغـیر بر آید،از عهده ثمن و غرامات شرعیه او بر آید.
و کان ذالک فی غره شهر رجـب المرجـب من شهور سنه یکهزارودویست و نود و چهار،سنه ۱۲۹۴. 
1 رجب 1294(برابر 21 تیر 1256)
و نیز در ضمن عقد خارج لازم شرط شد که چنانچه بیع مرقوم کلّاً او بعضاً مستحقاً للغیر برآید علاوه از معادل ثمن و غرامات شرعیه مبلغ پنجاه تومان مجاناً بایع مرقوم به مشتری مسطور بدهد.وکان ذالک فی تاریخ۱۲۹۴
توضیح آنکه چون یک جو ملک ولد مـــــراد که در متن مرقوم شده در این قباله در سه جو نیست،یک جو ملک مشهور به ملک سیـد مرتضـے  جزو سه جو است عوض ملک  ولد مـــــراد صحیح است. فی تاریخ مرقوم متن
محل مهر محمدجعفـــر ولد خدابخش نخجیـروانـے
محل مهر حسن بیـک ولد کربلایے اسماعیل نخجیـروانـے
محل مهر آقا یوسف ابن نجف عـلے نخجیـروانـے
محل مهر آقا سیـــد مرتضـے نخجیـروانـے
محل مهر جناب ملامحمـــدعـــلـے
محل مهر آقا محمـــــد اسمـاعیل
محل مهر جناب الحاج حاجے محمد ابراهیم تاجـر نراقے
محل مهر آقامیـــــرزا ابوتراب
محل مهر جناب اخـوے ملامحمـــــدعلــے
محل مهر آقامحمــد جعفر تاجــر نـــــراقے
محل مهر عالیـحضرت آقامیرزا ابوتراب خلف مرحوم حاجی میرزا
محل مهر جناب فضائل مآب آقا میـــــرزاغلامرضـا

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی قباله فروش فروش ملک در نخجیروان محلات سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی سند قدیمی نزدیک به 150 سال قبل قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۹ ، ۱۴:۲۳
سلحشوران شهر نراق

سِیری در خاطرات مهندس پرواز جناب نوروز علی آقایی نراقی(قسمت پایانی)

نراقی که نوروز بُد نامِ او
به دُنیا  رِسانند  پیغامِ او

دَر آید به تصویر این داستان
از او پند گیرند نَسلِ جوان  

دَرآرند دیوِ هَوَس را به بَند
زکارِ بُزُرگان بگیرند پَند

رَوا آنکه این نسلِ  آگَه شَوَند
که سالک به این کوی و این رَه شوند

مبادا فراموش نامش شَوَد
فراموش راه و پیامَش شَود

کنون حقِّ مَطلَب به جا آوَرَند
به تصویر بَس نکته ها آوَرَند

رَوا باشد اَمثالِ آن قهرمان
به تاریخ نامَش شَوَد جاودان 

به آنها وطن می کند افتخار
همان عاشقانِ حقیقت شعار

بُزرگان که بَر جان خَطَر می کنند
مُهیّا بَساطِ ظَفَر می کنند

از آن روزگارِ پُر از گیر و دار
عجَب خاطراتی که شد ماندگار

 چه بَس خاطراتی که ناگفته ماند
 اگر گفته هم شُد به خاطر نماند

کَمی از گُذشته بگویَم رَواست
که این حالِ دیروز و امروزِ ماست

قیاسَش کنم حالِ دیروز را
تو دریاب احوالِ امروز را

کنون گفتگو از درِ دیگر است
قَلَم را به میدان سَرِ دیگر است

از آن سالهایِ پُر از التهاب
که شرحش شود خود هزاران کتاب

نوشتند بسیار اَهلِ قَلَم
ولی هرچه گوییم باز اَست کَم

تو دانی چه مردانِ بی ادّعا
که جان کرده در راهِ میهن فدا

نه فکرِ مقام و نه در فکرِ مال
گذشتند از خویش و اَهل و عیال

چه مردانه از جای بر خاستند
دلیرانه قامَت بیاراستند

مصمّم بِرَفتند میدانِ جَنگ
 نبودند در فکرِ نیرنگ و رَنگ

 برفتند و مردانه جان باختند
گروهی دگر کاخها ساختند

 یکی در جنوب و یکی درشمال
یکی فکرِ میهن یکی فکرِ مال

یکی در شلمچه پیِ کارزار
یکی در اروپا به گشت و گُذار

یکی معبَرِ مین همی کرد باز
یکی در لواسان پیِ ساخت و ساز

یکی در جنوب سر فرازی نمود
یکی در شمال بُرج سازی نمود 

به جبهه یکی جان فدا کرده است
یکی قصر و کاخی به پا کرده است

یکی پِیکرَش تازه پیدا شده
یکی بُرجِ او تا ثُریّا شده

یکی جنگ در جبهه ها کرده است
یکی کاخِ شاهی به پا کرده است

یکی خائن و دیگری خادم است
کجا خادِم اَز کارِ خود نادِم است

یکی بنده شُد بَر خداوندگار
یکی هم به ابلیس شُد یارِ غار
 
یکی جان فدایِ وطن کرده است
یکی اختلاسی خَفَن کرده است

یکی مَقصدَش قُربِ پروردگار
یکی در پیِ ثروت و اِحتکار

بلی هرکسی رسمِ کردارِ خویش
بِبَستند در این جهان بارِ خویش

خوشا حالِ آن نیک مردانِ عِشق
که سَر را نهاده به پیمانِ عشق

به تاریخ شد جاودان نامشان
ز یَزدان بگیرند اَنعامشان
 
ولی عدّه‌ای اَز خدا بی خَبَر
 که بودند اندر پیِ سیم و زَر

همان گُرگهایِ به ظاهر چو میش
نبودند جُز فکرِ اَمیالِ خویش
 
 همانها که خائن به ملَّت شدند
سزاوارِ لَعن و مَذَمَّت شدند

سیاه است پرونده‌ی کارشان
همان لَعن و نِفرین سزاوارشان

 سخن هست بسیار و دِل پُر زِ آه
اَز آن بی وَطَنهایِ نامه سیاه

خدایا به این کشور اِمداد کُن
دلِ مَردُمانش همه شاد کُن

جوانانِ ما را هدایت نما
هدایت به راهِ سعادت نما

الاهی بلاهایِ بَد دور باد
وطن سبز و آباد و مَعمور باد

به پاکانِ درگاهَت اِی کردگار
مَصون دارَش از فتنه‌ی روزگار

خدایا به پیغمبر و آلِ او
که بودند جمله پَر و بالِ او

مَکَن دور ما را از این خاندان
به هر حال جوییم زانها نشان
 
خدایا فَرج را تو تعجیل کُن
بدینگونه دین را تو تکمیل کن

بیایَد همان ماهِ دور از نظَر
چو شمسی زِ مشرق شود جلوه گر

بیاید به  پایان  رسد انتظار
عدالت شود در جهان برقرار

شَوَد سرنگون کاخِ اَهریمنان
حکومت شوَد زانِ مستضعفان

(فدایی) به او با قَلَم یار باش
به خَصمَش مهیّایِ پِیکار باش


این مثنوی را به درخواست دوست ارجمندم جناب مرتضی علی آقایی نراقی در توصیف برادر بزرگوار ایشان جناب نوروز علی آقایی نراقی که در سالهای دفاع مقدس درجبهه های نبرد مشارکت  فعّال داشته اند و نسل حاضر مرهون  فداکاری و از جان گذشتگی امثال این بزرگواران و شهدای گرانقدر هستند ودر جریان هواپیما ربایی سال ۱۳۷۴ برگِ زرّینی بر افتخارات کشور عزیزمان ایران افزودند سروده ام امیدوارم  اول مورد رضای خدا و سپس مورد رضایتِ ایشا ن قرار بگیرد  انشا ءالله

 

العبد الحقیر: علی برخی دیزانی طالقانی (فدایی)

 در تاریخ دهم مرداد ماه سال یکهزارو سیصد ونَوَد ونُه خورشیدی مصادف با روز عید سعید قربان سال یکهزار و چهارصد و چهل و یک هجری قمری به پایان رسید.

۰ نظر ۲۴ آبان ۹۹ ، ۲۳:۲۶
سلحشوران شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله الذی وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا والصلواه والسلام علی محمد وآله حرالوری
بعد الحمد والصلاه  غرض از تحریر و ترقیم و تسطیر این کلمات شرعیه المضامین آنستکه حاضر گردید در حالت صحت مزاج و بالطوع والرغبه والرضا بدون الاکراه والاجبار عزت و سعادت نشان آقا محمد علی ابن مرحوم‌ آقا میرزا بابا و زارع و بیع لازم جازم صحیح شرعی نمود و بفروخت به عالیحضرت سعادت آیت آمیرزا ابوتراب خلف مرحوم خیرالحاج حاجی علی اکبر نراقی همگی و تمامی نصف از جمله یکباب باغ معنب و مشجر(باغ درختان انگور و میوه) خود را که نصف دیگر آنرا مشتری مرقوم مالک میباشد واقعه در دشت علیا قصبه نراق در دشت ورطیران شهره مشهور بباغ ورطیران محدود به حدود اربعه
دو حد به دو باغ حاجی میرزا ابن مرحوم حاجی عبدالرحیم
حدی به زمین آقا ابراهیم ابن مرحوم آقا زمان
حدی به زمین ملا ابراهیم ابن مرحوم آقا تقی
بانضمام کافه متعلقات شرعیه آن بقدرالحصه به‌ ثمن مبلغ چهل تومان نصف بیست تومان رایج سلطان اشرفی ناصرالدین شاه عددی هیجده نخود وزن دو برنج نقصان و رواج یکتومان مبایعه صحیحه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه و فارسیه اسلامیه جامع جمیع شرائط و ارکان صحت خالیه از کافه معاند و نواقص و بطلان به اسقاط جمیع خیارات موجبه فسخ و دعاوی حتی دعوی الغبن ولو کان فاحشاً بل افحش و ثمن مسطور تاماً کاملاً فی المجلس از ید مشتری مشارالیه عاید و واصل بایع مرقوم گردید و بوصول آن اقرار و اعتراف شرعی آورد و فیما بینهما قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف تام و کامل بعمل آمد پس الیوم مبیع موصوف کمارقم ملک طلق و حق صدق مشتری مشارالیه است‌ و کسی را در آن حقی و بهره ای باقی نمانده .

توضیح آنکه ممر و مجرای دو سَرجه و نیم آب قنوات علیا و سفلا قصبه نراق که مدارش آن در ده شبانه روز است داخل در مبیع است که در متن ذکر شده بمبلغ چهل تومان مسطور متن تا واضح و واضح بوده باشد تحریراً فی تاریخ متن .
تحریراً فی بیست و ششم جمادی الثانی سنه ۱۲۷۷

۲۶ جمادی الثانی ۱۲۷۷ (برابر با ۱۹ دی ۱۲۳۹)

مهر: میرزا خان ابن عبدالرحیم
مهر: میرزا کوچک ابن علینقی
مهر حسین ابن محمد ابن محمد جعفر
لقد اعترف البایع بما رقم فی المتن والهامش
مُهر: عبده میرزا خان ابن عبدالکریم
مهر : لا اله الله الملک الحق المبین
مهر : یا ابوالقاسم
مهر : عبده ابراهیم ابن محمد حسین
مهر : میرزا کوچک ابن علینقی
کما رقم منوط بالصدق والصحه متناً و هامشاً و لاریب فیه
مُهر : عبده علی اکبر ابن علی الحسین


سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد نستوه حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قباله فروش باغ در دشت ورطیران نراق در ۱۶۵ سال قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۲۴ آبان ۹۹ ، ۲۲:۱۶
سلحشوران شهر نراق

سِیری در خاطرات مهندس پروارنوروز علی آقایی نراقی (قسمت دوم)

به شهرِ نراق مَامن و ریشه داشت
بَرایِ وَطَن در دِل اندیشه داشت

به آموختَن راه آغاز کَرد
مهندس شُد و شوقِ پرواز کَرد

به عَزمَش بگویَم هزاران درود
به نامَش رَقَم خورده اینَک سُرود

به یاد آوَرَم سالهایی که جَنگ
به ایرانیان عَرصه را کَرد تنگ

دَر آن روزهایِ پُر از گیر و دار
وَطن بود بر جنگِ خونین دُچار

نمود حمله دُشمنِ همان بَد سگال
به تَسخیرِ تهران به وَهم و خیال

جهانی به او یار و همدل شدند
 زِ مردانِ این خاک غافِل شدند
 
در این سوی مَردان زِ جا خاستند
صفِ خویش مردانه آراستند

ز هر جایِ ایران قَد افراشتند
به مِیدان دلیرانه گُل کاشتند

که اینجا نه جایِ خطا کردن است
نه جایِ تو اِی بی صِفَت دُشمن است

روان سویِ مِیدان جوانان شدند
روانه زِ هرجایِ ایران شدند

چه گُلهایِ زیبا که پَرپَر شدند
ولی در نهایَت مُظَفّر شدند

به تاریخ شد جاودان نامشان
کنون راهشان ماند و پیغامشان

ببایَد در این باره اندیشه کرد
 که راهِ شهیدانِ حق پیشه کرد

پس از جنگ و درگیریِ روبرو 
شدند دُشمنان باز دَر جستجو

اقامه نماز در قلب اسراییل توسط شیرمرد نراقی/وقتی افسر مهندسی پرواز در  اسراییل نماز خواند - فارس

بسی حیله کردند از هَر دَری
چگونه زَنَند ضربه ی دیگری

سُخَن بود از قهرمانِ نراق
که دشمن شد از کارِ او نُقره داغ

بیاد آورم سالِ هفتاد و چار
که این قهرمان بود مشغولِ کار

مهندس به پرواز و اُستاد بود
به پروازِ ایمن دِلَش شاد بود

خدا بود پیوسته در یادِ او
که در سختی آیَد به اِمدادِ او

سفَر در نظَر بود تهران به کیش
که نوشِ سَفَر شد مُبَدّل به نیش

چو طَیّاره دَر آسمان شُد فَراز
درِ فتنه ای ناگهان گشت  باز 

به ناگاه اوضاع  تغییر کرد
ببایَد در این باره تدبیر کرد
 
قَسَم خورده دُشمن به نیرنگِ خویش
 نشان داد جایِ دگر جَنگِ خویش

رُبودند طَیّاره را خائنین
 که بایَد اروپا نِشیند زمین

نَشُد چاره ساز منطق و گفتگو
 تل آویو شد مقصَدِ پیشِ رو
 
نشستند آنجا به رویِ زمین
به ناچار و با سینه ای آتشین

 دِلِ قهرمانان همه  پُر زِ دَرد
 دوباره شد امروز روزِ نبَرد

خدایا تو تدبیر در کار کن
رَهِ پیشِ رو را تو هموار کن

به ناگاه فکری به سَر شُد عیان
که وقتِ نماز است و گاهِ اَذان

ببایَد اَز این راه اقدام کَرد
به دُشمَن همه روز را شام کرد

نمازِ جماعت به پا داشتند
در این راه بیرَق بر افراشتند

زِ یزدان بِجُستند راهِ فلاح
شده دشمن اینگونه خَلعِ سِلاح

خبر چون به اَقصایِ عالَم رسید
به هرجایِ عالَم دَمادَم رسید

جهان مات از این حرکتِ ناب شد
به دیوارِ گیتی چنین قاب شد

پُر آوازه شد نامِ ایران زمین
غَریوَش به دُنیا فِکَندی طَنین

بَلی هَرکُجا لُطفِ یَزدان بُوَد
دِلِ مَردُمَش کِی هراسان بُوَد
 
همه قلبها اَز  غَم  آزاد شد
دِلِ جمله ایرانیان شاد شُد

شرایط بسی سخت و دشوار بود
خَطَرها در این راه و این کار بود

خدا گَر شوَد مَصدرِ کارها
که آسان شَوَد جمله دُشوارها

گذشته کنون سالهایِ دراز
اَز آن قصّه ی پُر نشیب و فراز

دوباره دَری شد در این باب باز
گروهی هنر مندِ برنامه ساز

پس از سالها سویِ میدان شدند
در این باره هم عهد و پیمان شدند

بسازند برنامه ای مُستَنَد
که مانَد به تاریخ گویا سَند

نراقی که نوروز بُد نامِ او
به دُنیا  رِسانند  پیغامِ او .....

شاعر : علی برخی دیزانی طالقانی (فدایی)

 

۰ نظر ۲۳ آبان ۹۹ ، ۲۲:۱۲
سلحشوران شهر نراق
هوالله
باعث بر تحریر این‌ کلمات شرعیه الدلالات اینکه با تحقق کافه شرایط صحت حضور یافت عفت و عصمت پناه هی الاسماء بفاطمه سلطان‌ بنت مرحوم آقا مشهدی علی اکبر عصار نراقی و اقرار و اعتراف نمود بر اینکه کلیه حق الارث پدری و عمی کل ام بعضاً از اثاثیه و مُخلفات و املاک‌ و خانه‌ و غیره که در تصرف اخوان این کمینه(کمتر) بود تاماً کاملاً واصل و عاید این کمینه(کمتر) گردید بتوسط سه اخوانم آقا حبیب الله ،آقا روح الله ،آقا شکرالله و از حق الدرب به هیچ وجه من الوجوه باقی نمانده  پس بمقتضای مارقم چنانچه از این تاریخ به بعد مسمار مزبوره و  یا احدی من قبلها سخنی اظهار نمایند یا ادعایی نمایند باطل و از درجه اعتبار ساقط است وسخن او لغو و لایسمع خواهد بود .

بتاریخ یوم سه شنبه دهم شهر ذیقعده الحرام مطابق سنه ۱۳۴۳
10 ذیقعده 1343(برابر 12 خرداد 1304)
آقا سید محمد(سید محمد فرزند سید رضا محلاتی) زوج مسماه متن اقرار به صحت مراتب متن دارد
عبدالعزیز
عنه التعریف اقرت بالمصالحه المرقومه ...حرف الاحقر دهم شهر ذیقعده سنه ۱۳۴۳
مُهر عبده اخراجی محمد بن محمدرضا
اعتراف بما رقم فیه لدی حره الخاطی
مُهر عبده الراجی غلام حسین( حاج ملا غلامحسین فروغی فرزند ملا محمد تقی تولد 1271 – فوت 1357)

از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا جهت ارائه سند مربوط به یک قرن پیش مربوط به نیاکانش سپاس گزار هستیم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی صلح نامه بین خواهر و سه برادر قدردانی می نماید .  .
۰ نظر ۲۳ آبان ۹۹ ، ۱۸:۵۹
سلحشوران شهر نراق

5/3/1359
حضور محترم پدر و مادر عزیزم سلام
ضمن سلام انشاءالله حالتان خوب باشد و ملالی نداشته باشید. و اگر جویای حال فرزند خود  کاظم باشید بحمدلله خوبم و ملالی ندارم جز دوری از وجود گرامیتان.
اگر نامه دیر نوشتم می بخشید، می دانید که نامه زیاد نمی نویسم!
انشاءالله که نگران نباشید. چون دوستم(مرحوم سید عباس حسینی فرزند سید حسن) عازم بود لازم دانستم چند کلمه از سلامتیم برایتان بنویسم و سلامی هم عرض کنم. کلیه اقوام را احوالپرسم.

آقا عبدالله و آقا مرتضی و اشرف خانم را سلام می رسانم.
حسین آقا را با اختر خانم سلام می رسانم. سعید کوچولو را دیده بوسم.
همشیره ها را با آقا مرتضی و عباس آقا سلام می رسانم.بچه ها را دیده بوسم.
کلیه دوستان و اقوام را سلام می رسانم.
از وضع خوزستان برایتان بنویسم که خیلی آرام است و ما هم هنوز آنجا هستیم  تا چند روزی دیگر می آییم پادگان.
خلاصه خیال شما راحت باشد و هیچ نگرانی در بین نیست.
انشاءالله مادر ناراحت نباشد.می دانم همین حالا که نامه را برایش می خوانید ناراحت است! جواب نامه را بدهید عباس(مرحوم سید عباس حسینی فرزند سید حسن) بیاورد.
دیگر عرضی نیست          خداحافظ

کاظم محمودی تاریخ 1 فروردین 1338 برابر 12 رمضان 1378 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان تولد یافت .
خرداد 1357 دیپلم خود را دریافت نمود . تاریخ 30 اردیبهشت 1358 به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره آموزشی در پادگان لشکرک تهران در لشکر 92 زرهی – گردان دژ -گروهان 151 در خرمشهر استان خوزستان سازماندهی گردید . بیشترین زمان سربازی را در جزیره مینو آبادان سپری نمود و تاریخ 30 تیر 1359 کارت پایان خدمت را دریافت و به زادگاهش نراق بازگشت .

سردار پاسدار کاظم محمودی فرمانده گردان محمد رسول اله(ص) از تیپ(لشکر) 17 علی ابن ابیطالب(ع) در عملیات محرم تاریخ  16 آبان 1361 برابر 20 محرم 1403 به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر نراق جنب مزار برادر شهیدش عبدالله محمودی خاکسپاری گردید .

 از آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر خواهر زاده سردار شهید کاظم محمودی بابت تایپ و تنظیم نامه و نگهداری سند تاریخ شفاهی دفاع مقدس سپاس گزارم .

شادی روح مطهر شهیدان محمودی صلوات
۰ نظر ۲۲ آبان ۹۹ ، ۲۳:۳۱
سلحشوران شهر نراق

هـــــوالله
ساوجبلاغ مورخه 24(احتمالا روز 24 یکی از ماه های حدود سال 1335 هجری قمری برابر 1296 هجری شمسی باشد)

تصدقت شوم.
مطالب به قراری است با پست چند یوم قبل عرض شده است و سه جزوه بیانات ارسال خدمت شد به عنوان مستوره(پوشیده) ان شاءالله می رسد. یکی را به زوجه آقاعمو بدهید دو نسخه را خودتان و اطراف زیارت کنید.حاجی عـلے غیره وارد شدند،مرقومه از سرکار الی اکنون نرسیده و نداده اند.حال را مُکّاری ها(خَرَخکچی) عازم بودند مختصری زحمت می دهد.
توتون های حمل ابراهیم نُه بار را عرض شده بود در ۵۷ فروختم .۶ ماه ۱۰ یوم، سه شاهی نزول بعد از رؤیت پسند نکردند و نبردند ، مجدد بدیگری فروختم. باری است ۵۷، ۶ماه تومانی یک عباسی.نزول فروش او از این قرار است.
فروش ۹بار ۶ ماه   نزول    دلالی و حَمالی
باری پنجاه تومان دستگیر شده است.حال حساب کنید نفع وارد یا ضرر ؟ ولی اگر این مال سفید چهره بود باری ۷۰ فروش او بود.یک نصف عدل او خیلی اعلا بود.آن رقم را ۷۰ می خرند.منبعد مال سفید چهره بفرستید،خواه آفتابی یا خانگے سفید و خوش کش باشد ، خوب می خرند.

وجه توتون را گرفتم ، به طلبکار تقسیـم شد. وجه برات ها اگر هنوز زمین است باید مازوج(مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه) بفروشم و باز هم مبالغی از قروض باقی می ماند.مانده ام فکری، برات میرزا کریم را که تلگراف کرده اید از کجا بدهم ؟ مازوج را مال اعلا باشد پنجاه می خرند ولی مال مرا ۴۹ شاید بخرند.در هر صورت چون مهسواراز ساوجبلاغ بیرون آمده است لابد کرایه اش مناسب است.مازوج خواهد آمد تنزل می کند لذا خیال دارم اگر ۵۰ بخرند بفروشم ولی دیناری نبادا(مبادا)برات کنید. مگر شما حساب ارسالی حقیر را نمی کنید؟ و حساب ضررها و موجودی توتون مازوح اجناس را؟
ما در همدان مُـهِلّی و قرض موعدی نداریم. تماماً قرض نقدی است و باید داد.در این صورت بگمان نبادا براتی حواله دهید.اینکه میرزاکـریم... حواله داده است نفهمیدم مجدد بار حمل کرده است یا بابت محاسبه قبلش حواله کرده؟
در هر حال قبول می کنم تا وجه شاید از سرکار باری برسد بفروشم بدهم.ولی مسأله حق العمل میرزا کـریم اگر مقصود این است که حق العمل آزاد نگیرید بسیار کار بی معنی است ،حجره خرج دارد. و اگر مقصد این نیست که این حق العمل را شما آنجا بگیرید این سهل است من حساب می کنم.منتها سرکار ابواب حقیر کنید روز جواب را مرقوم دارید.
عرض دیگر حاجی محمد جعفر کاغذی نوشته و سیصد و سی تومان نصف طلبش که حقیر سند داده ام برات کرده بود به آقا محمـد تقی حاج حسیـن(محمد تقی فرزند حسین) .
جواب عرض کردم که من با داداش(برادران نعمت الله و فضل الله نراقی فرزندان محمد جواد) فرقی ندارم. آنچه را حاجی از وجه نمک گرفته است داداش رسید دارد بعضی هم بدون رسید است.مابقی طلب ایشان که می ماند مثل سایر مردم ، تومانی ۳ به او می رسد. به جوری که به سایرین داده ایم سهمیّه ایشان را حاضریم به همان مدت بندگی کنیم و به خود حاجےهم به همین مضمون خبری نوشته شد.سواد نمک را هم فرستاده بود ، بدانید. لهذا مسلّماً حاجی محمد جعـفر ول کن نیست و لازم است جواب مسکت(ساکت کننده) داده شود.لهذا سرکار آنچه را الی حال به او پرداخته اید بدون کم و زیاد مرقوم دارید که اینمدت در دفترها قلمداد شده است. در ظَهر سند ۱۱۰ وجه شده بود، مابقی را اگر رسید دارید بفرمایید و اگر هم بی رسید چیزی داده ایم صورت آنرا بنویسید. و در ذیل صورت مرقوم دارید که این وجوه را بابت مافی الذمّه خودم و نعمت الله(نعمت الله فرخزاد نراقی) داده ام.چون خیال او این است آنچه را گرفته است پای سرکار حساب کند و مال بنده را تمام کمال مطالبه کند.حقیر عرض کردم آنچه داده ایم باقی را تومانی۳ می دهیم. زود این فقره را معیّن کنید  شاید عارض شود مایه دردسر خواهد شد. صورت مخلفاتی هم که نزد آقاعلے مانده مرقوم دارید.
در مسأله شاهـزاده حسیـن(احتمالا شهر همدان) و قبر مطهر حضرت اسم الله الصدق چون لوح مبارک رسیده است،احبّای همدان(دوستان بهایی) هرکس به اندازه خود کمکی کرده است. اگر حضرت عالی و آقاعـــــمو هم در قُوه(توان) خودتان چیزی دارید حواله دهید  ، لوح را هم فرستادم.
سی تومان جناب حاجی آقاجان را حواله دادند و سند آقای عبدالحسیـن را به خودم برگردانیدند.اگر بعلاوه این سی تومان چیزی پس داد بدهد.همچنین مسئله سی تومان به جهت ساختن بقعه مطهر(بقعه شاهزاده حسین همدان) بود و دیگر تصویب محفل روحانی همـــــدان(محفل بهائیت) ، مخالفت با محفل و با این مقام نتوانستم بنمایم و مسلماً خداوند صدای ... را می شنود.
حضرت عالی و آقاعمو هم در این مقام نباید مضایقه کنید و این وجه چون قرض قدیم است باید باالمناصفه با آقاعمو تقسیم شود.چون ربع او عمو است.اگر نوشته عبدالحسیـــــن را ارسال دارید لامحاله ۵۰ از او وصول می شود و دیگر اگر مازوح و توتونی دارید تا زود است عمل کنید. مازوح اعلا را ۵۰ و ۴۹ می خرند.اگر ضرر می کند آنجا بفروشید اگر ضرر نمی کند الی ۵۰ هم وارد شود عمل کنید. توتون که عمل می کنید از وزن سرکش نکنید.
بار حضرات حمل ابراهیم ۴۴ در آمد. بار حقیر ۴۳ هم کمتر در آمده!علت چیست؟
و حال آنکه ابراهیم بر نمی دارد رجاء دارم(امیدوارم) وزن را به دقت ابواب کنید که اگر کسر کرد از مُکّاری مطالبه شود.یک بار کفش الی یک هفته دیگر حمل می شود.ولی کفش ترقی کرده است بدانید.صورت تصرفات ارسال می فرمودید چه شد؟ موسی فدوی غره محرم(اولین روز ماه محرم) وعده اوست، می خواهد از حال مطالبه می کند.چرم گاومیش را خوب می خرند. نساخته او۲۴ است ساخته او را ۲۶ می فروشند.

تلگراف هم کرده ام اگر همت کنید و گاومیش صرف کند قدری بخرید ولی اگر ضرر کند لازم نیست.مال کاشانی ها اگر فی الواقع بار ناجور دارید فوری ارسال دارید که پس بدهم. سه دسته مُکّاری در راه است.ابداً گویا حقیر بار ندارم.اگر داشتم لابد تلگرافی مخابره می فرمودید.باری همت کنید آنچه توتون زود حمل کنید.مصلحت است که به شیرینی،فروش برود ولی اگر مال اعلی بی عیب یکدست باشد... بار هم برسد معطل نمی ماند به قیمت خوب میخرند بدانید.
رسیدالواصاقی که ارسال شده است که سابقاً کاغذهای آمریکا و چه حال الواحات که در هفته قبل با پست ارسال شد مرقوم دارید.زیاده عرضی نیست .

اقلّ نعـــــمت الله نـراقـی(نعمت الله فرخزاد نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن عبدالله نراقی)

به جناب آقا عمو بنویسید کاغذ حاجی ها از مدینه وقتِ رفتن رسید.بحمدالله سلامتند.جناب عمو سلام می رساند ، می فرماید پدرجان خرجی که برای رفتن والده حواله ندادید.حال لابد جهت آمدنش تدارک لازم است.من هم که می دانید بجز شما کسی را ندارم.میل دارید برای تهیه والده بابت طلبش چیزی حواله دهید و یا بابت خودم حواله بدهید.مقصد این است که ورود آنها باید مدارک ورود را حقیر بنمایم.دیگر مختارید. زوجه آقا میرزاعباس را از قول من و نعمت الله دعا و سلام برسانید.والده عباس و والده عبدالله را سلام برسانید.نورچشمی میرزاعباس و عبدالحسین و عبدالله و فتح الله و عبدالحسین و اصغر و قمرتاج و خانوم تاج را دیده بوس نمائید .(عباس-عبدالحسین- عبدالله – فتح الله مهدوی فرزندان فضل الله معاون التجار)
والده غلامحسین به همگی خصوصاً به والده عباس و والده اصغر و والده حبیب الله و عبدالله سلام میرساند. نورچشمان پابوسند.زیاده عرض نیست.
الاقلّ نـعمت الله نـــــراقی
مجدد آنکه لوح مبارک را جهت آقامحمدصادق و سایر احباب بخوانید و هر یک آنچه را از برای این بنای مقدس بدهند بابت حقوق الله محسوب دارند مقبول است.شاید از ایشان و سایرین وجهی تهیه کنید ارسال دارید.حقیر از آقای ابن اصدق رسید گرفته خدمت می فرستم تا رسید از فوق برسد. اگر به مراغه و تبریز هم خبر بدهید و میان دوآب ضرر ندارد.چون راجع به عموم است.یعنی ساختن بناهای مقدس به تمام احـباب فرض است.

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه بیش از یک قرن قبل سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی نامه قدیمی قدردانی می کنیم

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۹ ، ۲۱:۳۱
سلحشوران شهر نراق

به بهانه سیری در خاطرات مهندس پرواز نوروز علی آقایی نراقی

به سَر شور و دَر دِل بُوَد اشتیاق
به نَظمی کُنَم  وصفِ شهرِنراق

 کُمَک خواهَم از خالقِ بی نیاز
  نمایَد به رویُم درِ بسته باز

به قلبی که نورَش بیابَد حضور
دَر آن روشنایی نمایَد ظهور

شَوَد پاک از ظُلمت و تیرگی
که بَر نَفس یابَد دِگر چیرِگی

به جولان دَر آرَم کنون خامه را
که زیبا نگارِش کُنَد چامه را

خدا خالق و رَهنمایِ مَن است
رضایِ خدا مُدّعایِ من است

زبان با قَلَم گشته همداستان
که تا حرفِ دِل ساده سازَم بیان

سُخَن از نراق شهرِ تاریخهاست
که انشایِ آن بَر دِلَم مدّعاست

 نه شهرِ من و زادگاهِ مَن است
نه بهرِ سُکونت پناهِ من است

ولیکن عزیزی از آن سَرزمین
که از دوستان است و از متّقین

پس از گفتگوهایِ طول و دِراز
شُدَم دوست با او زِ راهِ مجاز

بُوَد مرتضی نامِ آن راد مَرد
که با دیوِ نَفس است اندَر نَبَرد

علی آقایی شهرتِ آن عزیز
نراقی به پَسوند شُد مُشک بیز

زِعِلم و اَدَب خوشه چین دیدَمَش
بُزُرگی زِ اهلِ یقین دیدَمَش

کمالاتِ ایشان چو دَریافتم
به این دوستی رَغبَتی یافتم

همین دوستی و همین اتّفاق
نمود کُنجکاوَم به شهرِ (نراق)

 

که تا در مقامَش تفحُّص کنَم
زِ پیشینه اش هم تَجَسُس کنم

رَوان کَردم اندیشه ی پاک را
شناسَم  بُزرگانِ آن خاک را
 
زِ پیشینه دیدَم چه پُر گوهَر است
مِسِ سرزمینَش طلا و زَر است

هَمین شهرِ زیبایِ پُر رَمز و راز
زِعِلم و اَدَب دیدَمَش دَر فراز

بُزُرگانِ چندی در این آب و خاک
به تقوا و دانِش همه تابناک

دوتَن از مشاهیرِ آن سرزمین
کُنَم نامشان را به دفتر قرین

محمد  مهدی نامِ فرزانه ایست
به تقوا و دانش چه دُردانه ایست

که بَر پورِ او نامِ احمد رَواست
به دانش چه گنجینه ای پر بهاست

چو میراث دارد همی از پدر  
به جمعِ بزرگان شده رَهسپَر

کنون بشنو از شاعرانی شَهیر
همان خبرگانِ خَبیر و بَصیر

یکی محتَشَم نامِ زیبایِ اوست
شناسند او را چه دشمن چه دوست

ملقّب به کاشانی آن شاعر است
که اشعارِ او در جهان فاخر است

ز اصل ونَسَب هست اهلِ نراق
بدانستم این را زِ یک اتّفاق

زبر دست باشد به ترکیب بند
چه ترکیب بندی همه پُر ز پند

همه هست معروف اشعارِ او
یکی گشت شاخص زِ گفتارِ او

 همان که شُد آذین به هَر تکیه ای
به هر بیت دارد دو صَد نُکته ای

به وصفِ شهیدانِ کربُبلاست
به هر فردِ صاحبدلی آشناست

چنان کرد ترسیم آن صحنه را
به وَجد آورد کاسب و شَحنه را

چنان شعرِ  بی نقص تحریر کرد
که قلبِ همه شیعه تسخیر کرد

بگویم ز وَصفَش اگر مثنوی
کتابی شود سر به سر معنوی

کنون فرصَتی نیست در این مقال
که زین بیش گویم از او شرحِ حال

کنون صحبت از شاعرِ دیگر است
که او هم در این عرصه نام آوَر است

ز اشعارِ او خوانده‌ام بیش و کَم
چه اَلفاظ زیبا که او زَد رَقَم

سرودَش همه نَغز و پُر مایه بود
که علّا مه ای بَس گرانمایه بود

چنان واژه ها گشته مَقهورِ او
که مشکل بُوَد درکِ منظورِ او

تَخَلُص به اَشعارِ او(حسرت) است
توانمند در شعر و با قدرت است

اَدَب دوست ،مردی دگر زین دیار
که نامش به (مخلص) شده ماندگار

در این عرصه او هم بُدی پیشتاز
که در اوجِ قُله بُدی در فَراز
 
 در آنجا بُزُرگان فراوان بُدند
که چون شمسِ تابان فروزان بُدند

کنون هست سودایِ دیگر به سر
شِنو از شهیدان در آن بوم و بَر

که مردانه بر خصمِ دون تاختند
به راهِ وطن جان و سَر باختند

که هشتاد تَن سرفرازانِ عشق
همان بی ریا  پاکبازانِ  عشق

از این خطّه راهی، به مِیدان شُدند
به خَطّ مقدّم شتابان شُدند

از آن سالها و از آن رَنجها
 فراوان شده حاصلَش گنجها

 در این رَه سَر از پا نَبشناختند
به دیدارِ معبود بشتافتند

یکی از شهیدان در این گیرو دار
دفاع از حَرَم کرد با  افتخار
 
در این رَه به اوجِ سعادت رسید
به فیضِ عظیمِ شهادت رسید

سخن از شهید هرچه گویَم کَم‌ است
که دریاست او شعرِ من شبنم است

زمان هست کوتاه و دَر این مقال
نگویَم از این بیشتر  شَرحِ حال
کنون مطلبِ دیگری مدّعاست
سخن گر در آن باب گویم رواست

ز حالِ بزرگانِ شهرِ نراق
یکی را گُزیدَم زِ گلهایِ باغ
 
به تاریخ نامَش شده ماندنی
شِنو قِصّه اَش را بُوَد خواندنی

 هم او را که نوروز شُد نامِ او   
که دیوِ هَوَس بَسته دَر دامِ او
 
(علی آقایی)  شُهرت او را رَواست
وِی اَز قهرمانانِ بی مُدّعاست

به شهرِ نراق مَامن و ریشه داشت
بَرایِ وَطَن در دِل اندیشه داشت

به آموختَن راه آغاز کَرد
مهندس شُد و شوقِ پرواز کرد .....

 

شاعر : علی برخی دیزانی طالقانی (فدایی)

 

۱ نظر ۲۱ آبان ۹۹ ، ۲۰:۲۸
سلحشوران شهر نراق

به مُزارَعه(معامله و معاهده در کشاورزی)  صحیحه شرعیه داد جناب مستطاب فضایل مآب نتیجه العلماء الاعظام آقازاده معظم آقا محمد مهدی سَلمه الله به عزت آیت آقاجان ولد مرحوم آقا محمد علی خالو آقا بابا نراقی همگی و تمامی ممر و مجرای سه طاق بیست و پنج سَرَجه آب مزرعه رُودکیه(روکیه) از جمله بیست طاق بانضمام پنجاه قَفیز(واحدی برای اندازه گیری زمین) شاهی زمین اَملَس(نرم و هموار) که باغجاه و تالار و املاک پشت تالار بوده باشد که واقع است در جنب رودخانه نراق مع املاک اطراف مزرعه مرقوم که متعلق به آن است مع جمیع مایتعلق بها مع اَصله جوز(بادام) که در باغجاه مرقوم غرس است از نصفه مهر ماه جلالی هذا سنه قوی ئیل(سال گوسفند) الی مدت پنج سال تمام مقرر آنکه تخم و شخم و بیلداری و آبیاری و اعیان نمودن املاک با نظم و نسق مع لایروبی قنوات مرقوم با خود زارع است و آنچه خداوند مَنان عطا بفرماید از شَتَوی(غله – گندم و جو) و صیفی(میوه) بعد از وضع چهار خرج بالمناصفه تقسیم نمایند و آنچه از سَر درختی از جوز(بادام) و لوز(گردو) سه سهم مال جناب معظم الیه و یک سهم مال زارع است

و در ضمن العقد خارج لازم ملتزم شرعی شد زارع مرقوم که هرگاه در اعیان نمودن املاک و خاشاک انداختن و آباد نمودن و شخم و تخم کوتاهی و تعلل و مسامحه نماید جناب معظم الیه مختار بر فسخ مزارعه خواهد بود و مبلغ پنج تومان مجاناً به جناب معظم الیه دادنی باشد و نیز در ضمن العقد خارج لازم ملتزم شرعی شدند طرفین که هرکدام ندامت و پشیمانی روی دهد و زارع بخواهد ملک مرقوم را واگذار نماید یا جناب معظم الیه بخواهند آب و املاک را از یَد زارع انتزاع نماید هریک مبلغ ده تومان مجاناً بلاعوض به همدیگر دادنی باشند مزارعه صحیحه شرعیه .
تحریراً فی بیست و یکم شهر ذی الحجه الحرام سنه 1332
21 ذی الحجه 1332(برابر 18 آبان 1293)
مهر: الراجی مهدی ابن محمد باقر
مجدد آنکه لایروبی با اینجانب است
مهر: الراجی مهدی ابن محمد باقر
توضیح آنکه املاک مرقوم در متن موازی بیست قفیز(واحدی برای اندازه گیری زمین)  شاهی آن یک شخم میباشد که در آخر مدت به همین طریق پس دهد .
مُهر : عبده حسین ابن محمد
مهر : میرزا علی نقی کوچک

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

 سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود جهت بازخوانی قرارداد اجاره سرچه آب در مزرعه رُودکیه(روکیه) شهر نراق در 110 سال پیش سپاس گزار می باشد .

توضیح : محتمل است آقا محمد مهدی  تاجر نراقی فرزند محمد باشد که مورد مورد معامله را با پدر همسرش حاج آقا جان فرزند محمد علی انجام داده باشد .

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۹ ، ۱۹:۲۷
سلحشوران شهر نراق

مبلغ سه تومَن وجه رایج خزانه اعلیحضرت قَدَر قُدرت محمد علی شاهی از قرار تومانی ده عدد قران رواج بیست و چهار نخود موزون از مال خاص خالص عزت شعار استاد محمد جواد حجّار ابن مرحوم آ محمد اسماعیل نراقی بر ذمه و رقبه خود قبول شرعی دارد میرزا عبدالمجید طَحان خلف مرحوم آ علی اکبر من القصه  که ان شاءالله تعالی مبلغ مرقوم را از حال تحریر الی سه ماه تمام متوالی الدَم ادا و مهم سازی نماید و به عذری که خلاف شرع انور مطاع بوده باشد موقوف و معطل ندارد .
و کان ذالک تحریراً فی ششم شهر ربیع الآخر فی سنه 1325
6 ربیع الثانی 1325(برابر 28 اردیبهشت 1286)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی دستمزد استاد محمد جواد حجار در 117 سال قبل سپاس گزار می باشد .   

توضیح :
نمونه عمل استاد محمد جواد حجّار اهل شهر نراق بر ستون های سنگی حرم حضرت معصومه (س) در شهر قم قابل مشاهده بود .

۰ نظر ۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۸:۵۹
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۱۶ آبان ۹۹ ، ۲۱:۵۲
سلحشوران شهر نراق

بتاریخ ۱۳۵۱/۸/۲۰
به اجاره صحیحه شرعیه داد آقای حاج عبدالکریم احمدی در حال صحت مزاج همگی و تمامی یکدرب دکان بقالی واقع در بالای بازار نراق بانضمام پس دکان آن که محدود است
حدّی به دکان شکرالله اکبری و  حدّی بکوچه شارع و  حدّی به اطاق احمد سلمانی و   حدّی به دکان بغل آب انبار
قبول اجاره صحیحه شرعیه نمود آقای احمد سلمانی در حال صحت مزاج یکدرب اطاق مذکور را از آقای حاج عبدالکریم احمدی از حال تحریر الی انقضاء مدت سه سال شمسی تمام بمال الاجاره مبلغ یکصدو هشتاد تومان که عبارت از یکهزار و هشتصد ریال بوده باشد به این معنی که هر سال مبلغ شصت تومان که عبارت از ششصد ریال بوده باشد در حق آقای حاج عبدالکریم احمدی مطابق قبض رسید اداء و کارسازی دارد
ضمناًمبلغ شصت تومان که عبارت از ششصد ریال است توسط آقای احمد سلمانی برای مال الاجاره سال اوّل به آقای حاج عبدالکریم تحویل و نامبرده اقرار بوصول آن نمود و مخفی نماند که تا آخر مدت سه سال فوق یکصدو بیست تومان دیگر بایستی احمد سلمانی بعنوان مال الاجاره در آخر سال دوم و سوم بپردازد و چنانچه منبعد خرابی در اثر بارندگی پیش آید بعهده مالک می باشد و مخارج سالهای قبل هرچه بوده است تا این تاریخ تسویه حساب شد و صیغه مواجره بینهما جاری شد.  بتاریخ بیستم آبانماه یکهزاروسیصدوپنجاه و یک
۱۳۵۱/۸/۲۰

اثر انگشت سبابه راست احمد سلمانی مورد گواهی است.
امضا : نعمت الله آعلی نراقی(فرزند رضا)
 امضاء عبدالکریم احمدی(فرزند حبیب الله ابن محمود نراقی)
 توضیح آنکه اینجانب احمد سلمانی مستاجر فوق الذکر حاضر گردیدم که در پایان اجاره دکان مالک را بدون هیچگونه عذری تحویل بدهم و در صورتی که تحویل ندادم مبلغ یکهزار ریال بابت اجاره در هر برج پرداخت نمایم و اجاره دو سال بدهی را در وسط هر سال پرداخت نمایم .
 اثر انگشت احمد سلمانی و اقراریت ایشان مورد گواهی است.
امضاء شیخ عباس جعفری(فرزند شیخ صادق)

 آقای احمد سلمانی(فرزند اسماعیل) اقرار بمراتب فوق نمود
شاهد : امضاء مرتضی یوسفی(مرتضی رادفر فرزند شکرالله)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قرارداد اجاره نزدیک به نیم قرن پیش سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۶ آبان ۹۹ ، ۲۱:۴۸
سلحشوران شهر نراق

 جمعه ۹ آبان ۱۳۹۹ نتایج نهائی کنکور سراسری در سایت سازمان سنجش آموزش کشور منتشر شد .

اسامی قبول شدگان نراقی دانشگاه های سراسر کشور عبارتند از :

۱-مائده کمره ای فرزند محمد رتبه ۷۰۰ رشته پزشکی دانشگاه کاشان

 ۲-مریم ایزدی فرزند غلامعباس رتبه ۲۱ کارشناسی ارشد فیزیوتراپی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز

۳- زهرا قجری فرزند غلامرضا رتبه ۱۹۰۰  تکنولوژیست اتاق عمل دانشگاه تهران

۴- زینب  مشهدی حسینعلی فرزند رضا(نوه دختری مرحوم حاج مصطفی قجری) رشته دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز  

۵- لیلا خسروی فرزند علی اکبر رتبه ۳۲۰۰ در رشته آموزش ابتدایی فرهنگیان اراک  

۶- سحر  علی اکبری فرزند احمد رشته فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی تهران

۷-محمد مهدی میرشکاری فرزند علی محمد رتبه ۱۷۰۰ آموزش مشاوره و امور پرورشی دانشگاه فرهنگیان اراک

۸- سید امیر مهدی جوادی فرزند علی اکبر رتبه ۵۰ رشته الکتروتکنیک دانشگاه سراسری انقلاب

۹-محمد رسول طاهری فرزند محسن رتبه ۲۰۰۰ رشته مهندسی مواد و متالوژی دانشگاه تربیت دبیر رجایی تهران

۱۰- نوید رزاقی فرزند حسین( نوه ی پسری مرحوم حاج محمود رزاقی و نوه دختری حاج علی کمره ای) رتبه ۲۶۰ مهندسی برق دانشگاه تهران

۱۱-امیر محمد بکی فرزند محمد رضا(نوه دختری مرحومه طلعت رجبی نراقی و مرحوم ابوالقاسم پورهدایت دلیجانی) با رتبه ۱۴۴۴ تجربی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان

۱۲- زینب ابراهیمی فرزند حمید(نوه دختری اکبر رمضانی) رشته روانشناسی دانشگاه شهید مطهری تهران

۱۳- محمد حسینی فرزند احمد رشته برق دانشگاه شهرستان خمین

۱۴- حسن براتی فرزند محمود رشته مهندسی عمران دانشگاه استان گلستان

۱۵-علی طالبی فرزند بهمن  با رتبه ۹۵۰ رشته مکانیک خودرو دانشگاه امیر کبیر اراک

۱۶- علی عابدی فرزند مجتبی در رشته تئاتر و نمایش عروسکی دانشگاه غیر انتفاعی سوره تهران

۱۷- محمد حسین امین نراقی فرزند جواد (نوه مرحوم روح الله امین نراقی) در رشته انرژی دانشگاه صنعتی امیر کبیر تهران

۱۸- تینا رجبی فرزند حسین در رشته معماری داخلی دانشگاه ولیعصر(عج) تهران

۱۹- ستاره سادات(تارا) میرسلطانی فرزند سید مهدی رشته روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه واحد تهران

۲۰- امیرحسین رزاقی فرزند علیرضا (نوه علیرضا رمضانی) رشته جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی تهران


21- ماکان امین زاده درزی فرزند حسن با رتبه ۲۵۶۲ رشته عمران دانشگاه امیر کبیر اراک


22- 

ظرفیت استاندارد تعداد دانشجو در هر کلاس دانشگاه آزاد اعلام شد - همشهری  آنلاین

سایت سلحشوران شهر نراق شادمانی علمی فرزندان شهر نراق را به مردم طالب فرهنگ ، خانواده پُر تلاش و دانشجوی پیروز تبریک و تهنیت می گوییم .
 

هماره موفق و پیروز باشید
۱ نظر ۱۴ آبان ۹۹ ، ۲۲:۱۵
سلحشوران شهر نراق

حضور انور اقدس بندگان محمّـــــد الاعاظم والاعیان والتجّـار آقای معـاون التجـــــّار نراقی(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) دام اقباله و روحی فدا شرف شود
سـاوجبلاغ   سوم جمادی الاول ۱۳۳۲(۹ فروردین ۱۲۹۳)
عـــــلی به فدای تراب اقدامت
اولاً سنه جدید و عید سعید را بر آنحضرت تبریک عرض می نمایم و ثانی از حق جلّ ذکره  می طلبم که همیشه ظلّ مرحمت را بر جمیع مفارق احبّای اهل نراق خصوص این عبد روسیاه مشرق و تابنده و مستدام فرماید بمنّه وجودم.
ضمناً تصدیع خواطر شریف انور می گردم که مدت مدیدی است از طرف سرکار عالی خطی زیارت نشده و فقط دو کلمه به افتخار این غلام عدیم و چاکر قدیم مرقوم نفرموده اید. با اینکه صبیّه این عبد، قدسیه خانم عزیزم که از جمیع صبا با عزیزتر و بهتر و محبت تر و مهربان تر بود این دار فانی را وداع نموده به عالم باقی شتافت و ابوین خود را به نار فراق و ناله الفراق مبتلا نمود به درجه ای که تسلّی قلب به هیچ وجه حاصل نگردد و به حدّی با احزان و غموم دچار و گرفتار که جمیع قوا و بنیه بکلی از میان رفته به نوعی که شرح نتوان نمود.

معذالک به دو کلمه سرافرازم نفرمودید.چه که هر آن خسرو آنکند شیرین بود(هر چه آن خسرو کند شیرین کند). و دیگر در دو یوم(روز) قبل مکتوبی که جنابعالی به عنوان جناب ناظم قلمی فرموده بودید با صورت تلگراف آن حضرت که وجه خواسته بودید برای تشرف مخلص،زیارت نمودم. با اینکه بنا نیست احدی را از این فیض عظما منع نمود ، معذالک این عبد صلاح این کار را ندانستم و چون حالیه مشرف شدن سرکار موقع نداشت مخلص...ندادم به دلیل وجهات چند.

اولاً چنانچه جنابعالی خیلی دلتنگ هستید خودتان را به ترویج امرالله و نشر نفحات الله و احیاء نفوس و قرائت آیات مشغول نمایید حسناتش در نهایت از تشرف زیادتر است. بعلاوه ملاحظه میشود جنابعالی به اندازه ای افتاده شده اید چشمتان هم ماؤف(آفت زده) است.در انصفحات هم دخلی ندارید و دخل جنابعالی امروز منحصر است به این قلیل فایده عمل حجره نراق آنهم سزاوار نیست و مخلص ابداً صلاح نمی دانم جوهرکیشی نموده دستگاه حجره را بر هم بزنید و حجره را از گردش بخوابانید ، چرا که خود آنحضرت باید به اندازه ای از کارهای اینجا و عمل داد و ستدش مستحضر باشید که حجره دو تومامی هم گردشش منحصر و بسته به دویست سیصد تومان وجه نقد است که با این وجه نقد کلیه کارها در گردش است.
گاهی از همین وجه خرید و فروش مال قپانی می شود و زمانی خرید بادام و مغز و پنبه به عنوان سلف و در موقعی هم که بیکار است به محل تنزیل، و روش عمل هر حجره ای به این وجه نقدی است که در گردش است. باقی دیگر با مطالبات تعویض یا جنس بنجل و یا مخلّفات و ابزار کار است.
در این صورت سزاوار نیست بلکه حق هم به این امر راضی نیست که جنابعالے این دو سه تومان نقد حجره را برای تشرف بردارید و دستگاه را برهم بزنید و این قلیل دخل را هم مثل سایر دخل های خودتان مسدود نمایید و دشمنتان را به خودتان و این فانیان شاد نمایید .
بنده به سهم خودم ابداً راضی نیستم که در این موقع شکسته بستگی تمام کار تا این دو سه تومان نراق هم از میان ببرید.
در دُرّه نادره(تاریخ عصر نادر شاه تالیف میرزا مهدی خان استرابادی) پندیات می نویسد منجمله می گوید: بباید سه چیز را بیش از سه چیز
اول توانـگـــری را پیش از آنکه درویش شوید.
دوم جـــــوانی را پیش از آنکه پیر شوید.
سیّم راحت و آزادی را پیش از آنکه دستگیر و اسیر شوید.
حالا هرگاه یک مطلبی را به مقام خودش انجام بدهید و موقع آنرا نداشته باشید که نقص شما و عیب شما نخواهد بود ابداً مخلص راضی نخواهم شد که سرکار برای تشرف، وجه از عمل نراق بردارید و نخواهم گذاشت.
جناب ناظم وجهی از نراق جهت آن حضرت ارسال دارد مگر اینکه خودتان درانجام از محل خودتان ممکن و موجود نمایید.اطلاعاً عرض شد به ارواح مرحوم آقا محمــد جواد رحمت الله (پدر فضل الله نراقی مشهور به معاون التجار)همین است که عرض گردم و جداً به طور یقین مانع خواهم بود از وجه مذکور نراق مگر فقط از عمل انجام بدهید.
صریحاً عرض می نمایم که بکلّی از تنخواه نراق چشم بپوشید ، والله هرگاه جناب آقا محمد کاظم امانت هم بنماید یا بدهد برات انجام بگیرد این عبد بکلّی نخواهم گذاشت ، آشکارا عرض شد اینقدر در زمینه سرکار این عبد مختاریّت دارم چنانچه بفرمایید این کار راجع به این نیست و به خدا راجع است . من می دانم خدا در این کار رضایت ندارد.من هم که مانعم خودم خود می دانم با خدا.
زیاده عرضی ندارم.
باقی امام صحت ... مستدام
قربان تراب اقدامت
عـــــلی نـــــراقی

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه علی نراقی در 110 سال قبل سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی نامه قدیمی قدردانی می کنیم

۰ نظر ۱۴ آبان ۹۹ ، ۲۱:۱۵
سلحشوران شهر نراق

 عرض میشود که اول عمده مطالب سلامتی مزاج شریف میباشد. اما عرض شود از بابت تریاک  ... ... ... عرایض دائی خدمت جنابعالی عرض شده که این تریاک مال نراق نیست، مال کَمَره(بخشی از شهرستان خمین) ، جاپلَق(محدوده شهرهای شازند، ملایر،بروجرد،ازنا و الیگودرز) می باشد یک مَن ۲۴ تومان و این نیز مخفی نماند جهت جناب آقا محمد باقر آقاعبدالباقی فرستاده اید از این بهتر است ۲۵ تومان فروخت.یک مَن یک تومان بهتر است.حال من پول جنس می خواهم،جنس فرستم.

چنانچه توی حجره میداشتم ده یک من سود داشت .... جنس بفروشم تعداد ، از آقا محمد باقـــــر یکتومان ارزان فرستادم... چنین رفتار،من اینطور صلاح میدانم.بفرمایید دیگران چه بکنند.
باری شما... نبادا این خیال ها بکنید که دیگر مالی بدست من آمده است نگاه بدارم چنین نیست...آقامحمــدباقر... و کیل بکنید تریاک بفروشد بجای من.بداند.به او بنویسید من به اطلاع آقا محمـــد باقر میرسانم و دیگر صاحب اختیارید.باز هم فرمایشی بوده باشد منتی دارید باقی والسـلام.
اقل حاج محمدعلی ۲۰ جمادی الثانی
روی پاکت نامه :
یاحافظ
عریـضه
در نـــــراق برای مطالعه ...................
آقا مـــــیرزا حبیب الله رئیس التجار نراق برسد

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه بیش از یک قرن قبل به حاج حبیب الله نراقی رئیس التجار سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی نامه قدیمی قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۱۳ آبان ۹۹ ، ۲۱:۱۵
سلحشوران شهر نراق

قبول مُزارَعه(معامله و معاهده در کشاورزی) شرعیه نمود عالی شان آقا ماشاالله پنبه زن دارنده شناسنامه شماره ... صادره از نراق فرزند کربلایی خداداد کریمی نراقی از بانو هما خانم رئوفی(فرزند میرزا محمد علی) دارنده شناسنامه شماره ... صادره از همدان متعلقه مرحمت شان آقا میرزا حبیب الله نراقی(حبیب الله رئوفی فرزند محمد صادق ابن اسدالله) همگی و تمامی آب و املاک مفصله زیر را با کلیه ملحقات و مُنضمات و متعلقات آن
زمین زیر باغ آقا یوسف دوازده مَن
زمین باغ آقا ثُلث دوازده مَن
باغ شیخ از جمله سی و هفت مَن که هفده مَن آن مالکی آقا محمد رئوفی میباشد ده مَن
زمین ... سه تخته تخمیناً سی من
آب قنات سَرَجه در روزَقه(سهم و نوبت آبیاری) شب یکشنبه یکریع  
در روزقه یوم جمعه یکربع .جمعاً نیم طاق
سَرجوبه پُشت باغ مُلا آقاجان نصف

ابتدا از اول مهرماه 1328 شمسی الی انقضای مدت سه سال تمام مقرر و مشروط آنکه زارع مرقوم در مدت معلوم در املاک مسطوره با کمال سعی و دقت کِشت و زرع نماید به نوعی که در صورت بودن آب مِلک او لَم یزرع نماند و کلیه مخارجات زراعتی از قبیل تخم و شخم و خاشاک و غیره کلاً بعهده زارع مرقوم است و آنچه را که خداوند عطا فرمود از کاه و دان و حبوبات و غلات و صیفی و شَتَوی(غله – جو و گندم) غیره بالمناصفه بین مالک و زارع باید تقسیم شود مراسم چام کوئی(چون کوبی) و بوجاری(پاک کردن غلات) دشتبانی(حفاظت دشت) دِروگَری(حصّاد) از میانه خرمن باید داده شود .
بیلداری(کسی که زمین را می کَنَد و پاک می کُند) و مواظبت اشجار در هر سالی بعهده زارع مرقوم است ، منافع اشجار مغروسه(اختلاط) در املاک مرقومه من الجوز(گردو) واللوز(بادام) آنچه باشد بطور پنج سهم چهار سهم مالک و یک سهم زارع تقسیم نمایند و صیغه مزارعه فیمابین طرفین جاری شد .
و کان ذالک تحریر بتاریخ بیست و دوم شهریور ماه 1328 شمسی(22 شهریور 1328)
 امضاء : ماشاالله پنبه زن(فرزند خداداد)
اقرار بمراتب متن نمود
امضاء : احمد فروغی(فرزند ملا غلامرضا)
 به مراتب متن شهادت دارم
امضاء : شیخ عباس جعفری(فرزند شیخ صادق)
به مراتب متن شهادت دارم
امضاء: طبیب‌زاده(ابراهیم طبیب زاده غفاری فرزند عبدالباقی)
 به مراتب در متن شهادت دارم
امضاء : رئوفی(محمد رئوفی فرزند حبیب الله)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی معاهده بین مالک و زارع در 71 سال قبل سپاس گزار می باشیم

۰ نظر ۱۲ آبان ۹۹ ، ۲۰:۵۵
سلحشوران شهر نراق

کتاب شکنجه و تیرباران افسران مبارز بدستور شاه سفاک توسط محمد حسین مُعزی در 157 صفحه در دهه 30 نگارش و به قیمت 125 ریال عرضه شد .  در این کتاب ضمن دفاع از فعالیت های این حزب زندانی کردن و اعدام عده ای از افسران ارتش توسط پهلوی را محکوم می نماید .

سازمان نظامیان عضو حزب توده ایران، سازمان مخفی افسران عضو حزب توده ایران بود که در کنار حزب به شکلی مخفی در سال 1323 تاسیس و فعالیت می‌کرد.
رئیس دفتر تیمسار فضل‌الله زاهدی که از اعضای سازمان نظامی مخفی حزب بود، برنامه کودتای 28 مرداد را سه روز قبل از روز کودتا به حزب توده ایران اطلاع داده بود. پس از کودتا، اداره اطلاعات شهربانی به دنبال اعضای مخفی سازمان افسران بود. تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۳۳ پلیس به‌ طور اتفاقی ستوان ابوالحسن عباسی، یکی از همکاران خسرو روزبه، رئیس «دفتر اطلاعات حزب توده» را دستگیر کرد. او سه دفترچه پُر از فرمول‌های ریاضی با خود داشت. کمی بعد معلوم شد که این یادداشت‌ها حاوی رمزی ا‌ست که نام همه اعضای سازمان مخفی افسران را در خود دارد.

از میان ۶۰۰ افسر دستگیرشده، ۳۶ نفر از جمله خسرو روزبه اعدام و بقیه به حبس های مختلف در زندان محکوم شدند .

مشخصات سه نفر از زندانیان که 66 سال پیش نام برده شده عبارتند از :

1- ستوان فنی آقای محسن نراقی فرزند مهدی عضو رسمی حزب توده محکوم به 15 سال حبس در زندان

2- ستوان پزشک آقای علی نراقی فرزند مهدی عضو آزمایشی حزب توده محکوم به 10 سال حبس در زندان

3- سروان فنی محمد صادق رئوفی فرزند علی عضو رسمی حزب توده محکوم به زندان دائم با کار

۱ نظر ۱۱ آبان ۹۹ ، ۲۳:۵۵
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook