سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۴۴
سلحشوران شهر نراق

هوالله
حضور ساطع(تابان) انور اعضای محفل مقدس روحانی تهران وفقکم اله و روحنا فداهم مشرف باد

اله ابهی
ارواحنا بتراب اقدام شریفکم الفدا حمد و ثنا سزاوار ساحت اقدس جَمالِ قِدَم(زیبایی ازلی ؛ بهاءالله) و هالک(قاتل – مهلک) امم و ... و ستایش نیر افخم اعظم منصوص(معین شده) میثاق(پیمان) ارواح العالمین ......... قدرته الفدا .

بحمدالله از پرتو آفتاب مثاق(مخفف میثاق) ارض(زمین) نراق(شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) که از آتش ظلم رجبعلی بختیاری(یاغی و جنایت پیشه رجبعلی خان بهرامسری آسترکی فرزند آرستم اهل زَزُم الیگودرز) در شهادت حضرت معاون التجار(قتل میرزا فضل الله نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی نراقی ابن استاد عبدالله نراقی در سینقان دلیجان) مظلوم که در نهایت استقامت شربت شهادت را نوشید و بعد از شهادت ؛ خانه آن مظلوم مرفوع(بلند داشته شده) را مورانیده و خراب و ویران نمودند و از این حرکات اسباب تفرقه و آوارگی و متواری شدن سایر احباب(پیروان بهاییت) به نوعی که هر یک به ولایتی( از نراق به شهرهای دیگر همچون همدان) متفرق شدند و محافل تلاوت و تذکر(مجالس بهاییان) بکلی بسته و بر چیده گشت .

تقریبا دو ماه گشته تا اینکه حضرت حضور غیاب فرمودید انتقام الهی از آستین قدرت بیرون آمد و اشرار را قلع و قمع نمود و احباب که متفرق شده بودند کم کم جمع شده بحمدالله مجدد تاسیس محفل مقدس روحانی(راه اندازی مجدد محفل بهاییت در نراق) را نمودند فعلا دائر و بر قرار است محض اطلاع محفل مقدس شرح .
حال را معروض داشتم که عطف مرحمت و نظر مکرمت را از این محفل دریغ نفرمائید و از ارسال ابواحباب مقدسه دریغ نفرمائید . ولی از گوشه و کنار اشرار(بد کاران) و اغیار(دیگران) در کمین اند که حربه ای وارد آورند و غل باطنی(نهان) خود را بروز و ظهور دهند این مظلومان هم جز توکل و توسل بمرکز پیمان پناهی نخواهیم چنانچه تشدد نمودند رعایت ایادی اش لازم الروح علیکم .

اعضای محفل روحانی نراق(بهاییان)

بسم الله ابهی الابهی
در تاریخ لیل(شب) یکشنبه ششم شهر جمادی الثانی(یکشنبه 6 جمادی الثانی 1337 برابر 17 اسفند 1297 و مصادف با 9 مارس 1919) و هفتم شهره العلا چون بواسطه صعود(بالا رفتن) مَرفوع(بلند – رفیع) معاون التجار شهید رحمت الله علیه محفل روحانی نراق(فعالیت بهاییان نراق) توقیف و تعطیل بود مجددا بعون الله تعالی(به یاری خدای برتر) به تصویب اعضاء محفل مقدس روحانی افتتاح گردید .
در منزل جناب آقا میرزا نعمت الله (برادر فضل الله معاون التجار) کلیّه مذاکرات بر این شد که جناب آقا میرزا عبدالحسین(فرزند معاون التجار) دفتر مخصوص را در جلسه هفته آتیه حاضر نموده و مذاکرات مذکور در او مندرج گردد و قرار صحیح برای وجه اعانه خیریّه داده شود .
اعضای محفل مقدس روحانی که از ظلم رجبعلی بختیاری ... گشته بودند از این قرار است و فعلا حاضر و .... شدند از قرار فوق است :

- جناب آقا محمد کاظم نمره 6 ( آقا محمد کاظم ناظم التجار نراقی فرزند آقا محمد جعفر فوت 1303 شمسی و خاکسپاری در بقعه شاه سلیمان که چند سال پیش قبر در اثر بازسازی از بین رفت)
- آقا حبیب الله نمره ۷
- آقا میرزا نعمت الله(برادر معاون التجار) نمره یک
- آقا میرزا علی محمد نمره ۵
- میرزا عباس غایب نمره ۸
- میرزا عبدالحسین نماینده معاون التجار شهید(فرزند میرزا فضل الله نراقی) نمره ۲
آقا محمد علی آقا محمد کاظم نمره 3 ( آقا محمدعلی(فوت 1301 شمسی) فرزند آقامحمد کاظم ناظم التجار نراقی ابن آقا محمد جعفر
محمدعلی نمره۴
جناب آقا محمدعلی آخوند(مُلا علی) نمره۹
آقا میرزاعباس(فرزند معاون التجار) دفتردار
آقا میرزا نعمت الله(برادر معاون التجار) تحویلدار

مُهر : محفل روحانی نراق


نوشته پُشت سند :
اوّل
کاغذی به قزوین نوشته شود جمع عریضه بحضور مبارک جواب عریضه قبل را بخواهیم
دوّم
کاغذی به آقا میرزا غلامعلی خان دواچی(بهایی) بنویسیم تبریک ورود و عریضه هم بحضور مبارک مجدد بنویسیم به توسط ایشان
سوّم
کاغذ مراغه را بنویسیم و توسط آقا میرزا اسدالله و حاجی محمد رضا انصاری بفرستم که عمل باغ را خاتمه دهد.

بسم الاقدس الاعظم الابهی
نظامنامه محفل اُلفت نراق
اصل اول در تکلیف و حدود محفل الفت نراق
و اصل ثانی و ثالث

ماده اول - مقصد از انعقاد محفل الفت خدمات امری علی الخصوص تبلیغ امرالله و ایجاد اُلفت و اتحاد بین احباء الله و درس تبلیغ بین جوانان و تاسیس محافل ضیافت و دعوت مسافرین و تهذیب اخلاق و اجراء احکام مبارک و تلاوت آیات و مناجات و مکاتبه با اطراف است .
ماده دوم - محفل اُلفت بموجب نصوص(آشکار) الهی قطعیا از مداخله در امور سیاسی ممنوع است .
ماده سوم - محفل اُلفت تحت نظارت و اوامر و اطاعت محفل روحانی خواهد بود .
ماده چهارم- محفل اُلفت هفته ای یکشب در شب های سه شنبه هر هفته در خانه یکی از اعضاء منعقد خواهد شد که سیّار باشد.
ماده پنجم - محفل اُلفت در صورت افتتاح طرق و شوارع(راه ها) در هر پنج ماه بیانیه نتیجه خدمات خود را بحضور مبارک تقدیم خواهد داشت و در هر سه ماه بیانیه راپورتی(گزارش) از خدمات خود به محفل روحانی تقدیم خواهد نمود .
ماده ششم - محفل در یک ساعت و نیمی از شب گذشته باید اعضاء حاضر شوند و در دو ساعت رسمی خواهد شد و علامت رسمی شدن حاضر و غایب کردن اعضاء و تلاوت یک لوح مبارک یا مناجات است .
ماده هفتم - اصل دوم در حدود محفل .
عدد اعضاء از ۹ نفر کمتر و از نوزده زیاد تر نخواهد شد .
ماده هشتم - محفل اُلفت به غیر از سه فنجان چای تلخ تشریفات دیگر نخواهد داشت .
ماده نهم - این محفل دارای یک مُهر خواهد بود به عنوان محفل الفت نراق .
ماده دهم - تمام اعضاء باید بدون استثناء در دو ساعت حاضر باشند و هیچ عذری سوای ناخوشی بستری و مسافرت قبول نخواهد شد و در صورت غیبت ۹ شاهی و در صودت تعویق در وجه پنجشاهی اِعانه به صندوق محفل خواهند پرداخت .
ماده ۱۱- اعضاء باید علی قدر مراتبهم از اوامر و ... مطلع و باحکام الهی عامل و دارای تقوی شوند و باشند و از نجوی و کنایات و کلمات سوء احتراز نمایند و شرائط ادب را منظور دارند.


ماده ۱۲- اصل سوم در تکالیف اعضاء محفل
به هریک از اعضاء خدمتی محفل رجوع شود باید قبول نماید و چنانچه اهمال نماید مورد جریمه ای واقع خواهند شد که با اکثریت تصویب شود.
ماده ۱۳- احدّی از اعضاء حق ندارد مطالب محفل را و مذاکراتش را در خارج اظهار نماید.
ماده ۱۴- در وقت ورود به محفل باید اعضاء از یکطرف جالس شوند و بعد از رسمیّت محفل تواضع برای اعَضاء وارده موقوف است .
ماده ۱۵ - اعضاء باید از میان خود با اکثریت آرا یکنفر را ناظر و یکنفر را تحویلدار انتخاب نمایند و در هر پنج ماه بیانیه باید تجدید شود .
ماده ۱۶- اعضاء باید هر یک به قدر استطاعت در هر ماه اِعانه ای به صندوق محفل بدهند .
تمام مفاد نظام نامه در هر سه ماه قابل نُقصان و افزایش است .


نوشته پشت سند :
اینجانبان که این ورقه را امضاء کرده ایم متعهد می باشیم که به مدلول نظامنامه که در ظهر ثبت است عمل نمائیم و ذره ای کوتاهی ننمائیم و بقدر قُوِه(قدرت) در خدمت امرالله بکوشیم و رضای خداوند را حاصل نمائیم و در اجرای اوامر مبارک به جان و دل سعی و کو شش نمائیم :
جناب آقا غلامحسین خان .
جناب میرزاعلی محمد .
جناب آقا محمد حسین ابن ناظم التجار.
جناب آقا میرزا شکرالله.
جناب آقا میرزا عبدالحسین.
جناب آقا محمد حسین ابن حبیب الله.
جناب آقا روح الله .
جناب آقا سلطانعلی .
جناب آقامیرزا حسین جاسبی .
توضیح اینکه جناب میرزا علی محمد با اکثریت آرا ناظم محفلند و میرزا عبدالحسین تحویلدار محفلند .
بتاریخ لیل 28 جمادی الثانی 1336(برابر چهارشنبه 20 فروردین 1297)

بسم الله الاقدس الاعلی
هفده ماده نظام نامه محفل الفت که در ظهر است در محفل روحانی قرائت و مطالعه شد و دقت نمود و تصویب و تجویز گردید صحیح است و از خداوند توفیق و تائید اعضای آن محفل را و جمیع احبای الهی را خواهان هستیم .
بتاریخ بیست و یکم جمادی الثانی لوی ئیل سنه 1336
21 جمادی الثانی 1336(برابر 13 فروردین 1297)

مُهر به شکل دایره : محفل روحانی نراق

مُهر به شکل مثلث : محفل اُلفت نراق 1336


آدرس روی پاکت نامه به زبان های چینی ؛ انگلیسی و احتمالا روسی :

شنگهای چین(شانگهای) علی حسنُوف(حسن اُف) خیابان جیانگشی، پلاک ۵۱

توضیحات در خصوص این اسناد :
1- علت اینکه نامه از نراق به چین به عنوان سر پل مکاتباتی با تهران انتخاب شده مشخص نیست ولی آنگونه که در قسمت کوتاهی از متن به آن اشاره شده مخفی کاری در نوع فعالیت اعضای بهائیت در قرن پیش وجود داشته است .

2- اصلی ترین اشکال اینکه در متن نامه تاریخ قتل میرزا فضل الله نراقی معاون التجار توسط رجب علی بختیاری در روستای سینقانِ دلیجان را یکشنبه 6 جمادی الثانی که طبعا سال 1337 منظور نظر بوده . در متن اشاره شده همزمان با کشته شدن معاون التجار فعالیت محفل بهائیت در نراق متوقف شده و پس از مدتی تحت نام محفل اُلفت راه اندازی می گردد ولی ذیل نظام نامه محفل بهائیت تاریخ 21 جمادی الثانی 1336(برابر 13 فروردین 1297) یعنی قبل از فوت ایشان مرقوم گردیده که همخوانی ندارد . باید راه اندازی مجدد محفل بهائیان نراق پس از فوت متوفی باشد .

۱ نظر ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۷:۴۴
سلحشوران شهر نراق

مشاغل جالبی که ۷۷ سال قبل در نراق رایج بوده قابل توجه است :

بارانداز و کاروانسرا در رقبه ماشاءالله اوضایی

قهوه خانه در رقبه نعمت الله اکبری

یکدانگ و نیم مزرعه نصرت آباد در رقبه علی ابوالحسنی

دکان حلوایی در اختیار اسمعیل قربانی

کارخانه آجرپزی در اختیار عباس جعفری

پاره دوزی در اختیار علی طالبی

پالان دوزی در اختیار باقر همدانی

عطاری در رقبه جواد غفاری

عطاری در رقبه حسین غفاری

نجاری در اختیار احمد مبینی

خیاطی در اختیار شکراله فروغی

صابون پزی در اختیار محمد قاسمی

بالاخانه چهارسوق نصراله فاطمی

خبازی در اختیار عبداله نوروزی

۰ نظر ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۱۵
سلحشوران شهر نراق

سلحشور نراق و شهرهٔ شهر شهیدانم
به سوگندی که خوردم با وفا و ثابت ایمانم

من آن رزمندهٔ دیروز و هم جانباز امروزم
خداوندا،توانی ده نگردد سست ایمانم

رفیقان جملگی رفتند از بهر فداکاری
ولی افسوس من جا مانده ام از این رفیقانم

اسارت ها کشیدم من بَهر عزت میهن
خدا را شکر در این راه من از روسفیدانم

پیِ سرکوب دشمن جان خود را من فدا کردم
سر و جانم فدای رهبر و اسلام و ایرانم

شده گلگون ز خون من خاک موطنم ایران
وطن شد لاله زاران از من و امثال یارانم

خداوند پناه رهبرم بادا در این وادی
بُوَد او نایب احمد"ص"و سکاندار ایرانم

سخن بس کن "آقایی"من هم یک سلحشورم
اطاعت می کنم امر ولایت از دل و جانم

شرایط بازنشستگی جانبازان و آزادگان

دلنوشته ای از  نویسنده و پژوهشگر شهر نراق آقای مرتضی  علی آقایی

۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۵۸
سلحشوران شهر نراق

 بسم الله الرحمن الرحیم
و بعد غرض از تحریر و ترقیم این ارقام میمنت فرجام آنکه چون وحدانیت مختص ذات یک حضرت قدیم ذوالجلال است حبیب عظمته و فردانیت مخصوص او. الذی لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفوا احد .
لهذا به مضمون بلاغت مشحون آیه کریمه .
وَأَنکِحُوا الأَیامىٰ مِنکُم وَالصّالِحینَ مِن عِبادِکُم وَإِمائِکُم ۚ إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴿ سوره نور آیه 32)
معنی آیه : مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است . و بقول نبی الامی المکی المدنی (ص)  النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی(ازدواج، سنّت  من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست)
در احسن زمان عقد مناکحت دائمی و ربط مزاوجت همیشگی واقع شد فیمابین الشباب العاقل العاقل البالغ الرشید و هو سیادت پناه آقا سید محمود ابن مرحوم آقا سید محمد حاجی میرسلطان و الحره العاقله البالغه الثلیبه هی المسماه زینت خانم بنت عالیشان استاد محمد دباغ نراقی به صداق معین مشخص مبلغ نود و یکتومان فض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه قران فض مطابق تفصیل ذیل .

هدیه کلام اله یکجلد یکتومان .
نقد مافی الذمه دو تومان .
طلا حمراء سه تومان.
رخوت ملبوس دسته ده تومان .
مسینه آلات سیاه بوزن شاه دو من ده تومان.
رختخواب یکدسته هشت تومان.
فرش اطاق یکدسته بیست و چهار تومان.
گوسفند دو راس هشت تومان .
همگی و تمامی نیمدانگ مشاعا از ششدانگ یک دو درب فوقانی جنب یکدیگر واقعه در خانه مسکونی و موروثی ناکح که از تحدید و توصیف مستغنی است فی محله سفلای قصبه نراق در ابتدای خانه مزبور که دو سهم از پنج سهم دو درب فوقانی مزبور مالکی و موروثی ناکح است و دو سهم آن موهومی آقا سید مصطفی اخوی ناکح و یک سهم از پنج سهم آن موهومی والده ناکح با کافه ملحقات و منضمات و مشاعات از ممر و مدخل و ایوان و ابواب و مستراح و باغچه بیخی که متعلق است سهمی خانه مالکی ورثه آقا سید محمد و چاه آب و کلما یتعلق بها بقدرالحصه پنج دانگ فوقانی ها که یک دانگ دیگر آن اختصاص به ناکح دارد قیمت بیست و پنج تومان مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه اسلامیه مشتمله علی الایجاب والقبول الصادرین عن وکیلهما بعد ثبوت وکالتهما ... .

تاریخ : (نامفهوم) ۸/۵/۲۲
نمره ۱۷۰۷هویت زوج.
نمره ۱۷۰۸هویت زوجه
عضو دفتر سجلی ولایتی محلات .
امضاء و مُهر دفتر سجلد

شاهدین عقد : عبدالکریم عم(اب) منکوحه – محمد نقی و استاد تراب خالوی منکوحه – استاد محمد ابوی منکوحه
مُهر : علی محمد
مُهر : طوقان آقا
مَهر: محمد یوسف
عبده الراجی محمد ابن محمدرضا

 4 رجب 1341(برابر 30 بهمن 1301)

 از جناب آقای فرزاد ترابی فرزند فضل الله از بابت ارائه تصویر عقدنامه صد سال پیش نیاکانش سپاسگزاریم . 

 سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری جهت بازخوانی عقدنامه ازدواج سید محمود فرزند سید محمد ابن حاجی میرسلطان و زینت بنت استاد محمد دباغ نراقی یک قرن پیش در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۰۰
سلحشوران شهر نراق

قریب دو قرن و نیم پیش دو برادر مومن به اسامی ملا نصیر و ملا لطفی در نراق زندگی می کردند که خداپرستی آنان مورد توجه سایر مسلمین بود و دارای مکتبخانه بودند . ملا لطفی نراقی دارای دو فرزند به نام های ملا عبدالمبین و آخوند ملا میرزاجان بود که ملا عبدالمبین از اجداد فروغی ها همچون ملاعبدالکریم ؛ ملا ابوالقاسم ؛ ملا محمدعلی و حبیب الله فروغی می باشد .

آخوند ملا میرزاجان نیز دارای دو فرزند صالح و شایسته به اسامی : ملا محمد اسماعیل و ملا محمد تقی بود . آنان شخصیت های ذی نفوذ و با درایتی بودند که بیشترین خدماتشان توجه به حال محرومین جامعه بود .دو فرزند مُلا میرزاجان نراقی از انسان های با وجاهت و بین مردم  احترام داشتند .   

مُلا محمد تقی در زمان حیات سرشناس بود و دخترانش : سکینه ؛ خاتون ؛ رقیه  و پسرانش : ملا غلامحسین(فوت 26 اسفند 1357) و ملا غلامرضا فروغی از دانایان مسائل دینی و اجتمایی بودند که نام این پسران همچنان در افواه به نیکی یاد می شود که در بعضی وقایع نراق از جمله یاداشت اسناد و عقدنامه ها تاثیر داشتند .
نام ملا محمد تقی ابن ملا میرزاجان ابن ملا لطفی  به عنوان یکی از شهود  پای عقدنامه خانم مریم فاضلی فرزند حاج حبیب الله نراقی رئیس التجار و حجت الاسلام اقا محمد فاضلی مجتهد(1240 – 1319) فرزند ملا محمدرضا ابن ملا ابوالحسن ابن ملا محمد مهدی نراقی(نوه علامه حاج ملا محمد مهدی نراقی) در تاریخ 18 ذیحجه 1318 موجود می باشد .

متاسفانه در حدود یک دهه قبل سنگ قبرهای تاریخی و فرهنگی ارزشمندی در بازسازی بقعه شاه یحیی شهر نراق انجام گرفت و بسیاری از سنگ نبشته ها تخریب گردید در صورتیکه امکان داشت سنگ فرش ها در کنار و لابلای سنگ های با قدمت جانمایی می گردید .
سنگ مزار مرحوم ملا محمد تقی نراقی که در کنار سایر سنگ ها مورد بی مِهری بود برای اولین بار توسط خادمین سایت سلحشوران شهر نراق به عرصه تاریخ و فرهنگ باز گردانده شد و با مساعدت مهندس مهدی اسماعیلی شهردار و تلاشگران شهرداری نراق و از طرفی بازخوانی نوشته های روی سنگ قبر توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری دریچه ای به تاریخ گمنام نراق گشوده شد :

کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ
وفات مرحوم مغفور جَنت مکان خُلد آشیان آقا مُلا محمّد تقی ابن مرحوم مُلا میرزاجان نراقی
فی سیّم ربیع المولود سَنه 1335

3 ربیع المولود(اوّل) 1335 (برابر 7 دی 1295)


۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۳۳
سلحشوران شهر نراق

قریب دو قرن و نیم پیش دو برادر مومن به اسامی ملا نصیر و ملا لطفی در نراق زندگی می کردند که خداپرستی آنان مورد توجه سایر مسلمین بود و دارای مکتبخانه بودند . ملا لطفی نراقی دارای دو فرزند به نام های ملا عبدالمبین و آخوند ملا میرزاجان بود که ملا عبدالمبین از اجداد فروغی ها همچون ملاعبدالکریم ؛ ملا ابوالقاسم ؛ ملا محمدعلی و حبیب الله فروغی می باشد .

آخوند ملا میرزاجان نیز دارای دو فرزند صالح و شایسته به اسامی : ملا محمد اسماعیل و ملا محمد تقی بود . آنان شخصیت های ذی نفوذ و با درایتی بودند که بیشترین خدماتشان توجه به حال محرومین جامعه بود .دو فرزند مُلا میرزاجان نراقی از انسان های با وجاهت و بین مردم  احترام داشتند .   

متاسفانه در حدود یک دهه قبل سنگ قبرهای تاریخی و فرهنگی ارزشمندی در بازسازی بقعه شاه یحیی شهر نراق انجام گرفت و بسیاری از سنگ نبشته ها تخریب گردید در صورتیکه امکان داشت سنگ فرش ها در کنار و لابلای سنگ های با قدمت جانمایی می گردید .
سنگ مزار مرحوم ملا محمد اسماعیل نراقی که در کنار سایر سنگ ها مورد بی مِهری بود برای اولین بار توسط خادمین سایت سلحشوران شهر نراق به عرصه تاریخ و فرهنگ باز گردانده شد و با مساعدت مهندس مهدی اسماعیلی شهردار و تلاشگران شهرداری نراق و از طرفی بازخوانی نوشته های روی سنگ قبر توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری دریچه ای به تاریخ گمنام نراق گشوده شد :

ملا محمد اسماعیل فرزند ملا میرزاجان ابن ملا لطفی از همسر نراقی اش دارای فرزندانی به اسامی : میرزامحمود فروغی (فرزندانش : عبدالحسین – مهری – انسیه) ؛ کوکب (همسر حاج ملا غلامحسین فروغی) و میرزا نصرالله  فروغی(فرزندانش : زیور – میرزاعباس – غلامرضا – قمرسلطان) بود و از همسر جاپلقی اش دختری به نام نازنین فروغی داشت .

 وفات مرحمت و غفران پناه کربلائی محمد اسماعیل ابن مرحوم آخوند مُلا میرزاجان
فی شهر جمادی الثانی 1336
1 جمادی الثانی 1336(برابر 23 اسفند 1296)


دور سنگ نبشته متوفی ملا محمد اسماعیل نراقی اشعاری حکاکی گردیده که برای اولین بار توسط استاد غفاری بازخوانی می شود . احتمال دارد این اشعار توسط یکی از شاعران نراقی بیش از یک قرن پیش سروده شده چون پس از بررسی به نام کسی ثبت نشده است :
 
فَغان و داد از این دنیای فانی
که یکدم نیست در او کامرانی
در او شَهد و شِکَر چون زَهر قاتل
غَم هِجران به جای شادمانی
بهار زندگی را شاد و خُرَّم
از این غافل زِ پی دارد خَزانی
در آخر گور منزل باد از خاک
مَبَند دِل دَر جهان تا می توانی


۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۲۰
سلحشوران شهر نراق

 نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . در تاریخ نراق شخصیت ها و نخبگان زیادی زیسته اند که عده ای محدود از آنان نامشان مطرح گردیده است .

در قدیم چهره های ارزشمند و تاثیر گذار حیات داشتند که سَروَر ؛ سیّد ؛ آقا و از بزرگانی بودند که مجموعا به آنان خواجه خطاب می کردند . خواجه ها مورد احترام قاطبه مردم نراق و حومه بودند .
در بازسازی بقعه شاه یحیی شهر نراق سنگ نبشته با اهمیتی از گزند شکستن و تخریب نجات یافته که در آن پدر و پسری از خواجه های مشهور چهار قرن و نیم پیش مشخص می شود . 

 خادمین سایت سلحشوران شهر نراق برای اولین بار با بازخوانی متن سنگ قبر با قدمت 452 سال توسط استاد معزز حاج سید مجتبی غفاری سنگ نبشته ای را نمایش می دهد که مورد هیجان علاقمندان خواهد شد . ان شاءالله به زودی با بازگشایی موزه سنگ های قدیمی توسط شهرداری از نزدیک شاهد این آثار ارزشمند تاریخی باشیم .

هوالباقی
وفات یافت مرحوم خواجه عزیزالله ابن خواجه حسین نراقی بتاریخ ذی الحجه الحرام سنه 988  هجری قمری(برابر 27 دی 959)

صلوات کبیره حاشیه سنگ نبشته :
اللهم صل علی محمدالمصطفی والمرتضی والبتول والسبطین والباقر والصادق والکاظم والرضا والتقی والنقی والعسکری والمهدی علیهم السلام.

۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۲۰
سلحشوران شهر نراق

 بسمِ الله الرَحمنِ الرَحیم

الحَمدُلله الَذی اَحَلَ النِکاح بِفَضلِه العمیم و حرم الزنا و السفاح بعدله النعمه فصل الله علی محمد و آله
اما بعد ........... که بدان غداره(زن بی وفا) گل آرای عروس صحیفه(ورق) را توان ....غازه(سُرخاب) مناسکه به او رخساره(چهره) ....گشای شاهد وریقه(درخت پُر برگ) را از ... نواقص توان ....... حمد خداوندیست که فردانیت و یکتائی ذاتش مبارکه قل هوالله احد شاهدی است ظاهر بر غنا و دنیای هستی وجودش کریمه لم یلد و لم یولد گواهی است بامر تعالی شانه که از قدرت کامله اش وجود عالم آباباء علوی(آسمان و عالم بالا) و اُمَهات سُفلی(عناصر اربعه شامل آب ، آتش ، خاک و باد)منوط گردانیده و هستی و بقاء بنی آدم را به ازدواج تناکح(مزاوجت کردن) و تناسل(از هم زائیدن) مربوط ساخت و از مضمون بلاغت(شیوا سخنی) مشحون( انباشته شده) .

وَأَنکِحُوا الأَیامىٰ مِنکُم وَالصّالِحینَ مِن عِبادِکُم وَإِمائِکُم ۚ إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴿ سوره نور آیه 32) 
معنی آیه : مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است .

مرتکبین این سُنَت سَیّئه(خطا) را بشارت غنا و رفع فقر و عَنا(رنج) داده و به مضمون حدیث فیض مشحون .
النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی(ازدواج، سنّت  من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست)
 
تارکین او را از حوزه اسلام اخراج نموده بناء علی هذا عقد دائمی و نکاح همیشگی  واقع شد فیمابین نتیجه الاعیان عالیشان آقا فتح اله ابن مرحمت شان آقا علی(فتح اله فرزند علی) و حره المختاره العاقله البالغه الباکره الرشیده علیا جاه عصمت خانم بنت عالیحضرت آقا محمد ابراهیم تاجر(عصمت بنت محمد ابراهیم) من القصه بصداق مشخص مُعَیّن و کابین معلوم مُبَرهن مبلغ دویست و پنجاه و یکتومان فض رایج خزینه مظفرالدین شاهی قَران عددی یکمثقال وزن به این معنی که هفتاد و پنج تومان از آن موهومی والده ناکح و تتمه بر ذمه(ضمانت) خود ناکح(زوج) از قرار تفصیل ذیل الکتاب اله تعالی و سنت نبی المعلی و منهاج ائمه الهدی علیهم صلوات الله .

هدیه کلام اله مجید یکجلد شش تومان.
نقد مافی الذمه ناکح از قرار فوق دوازده تومان.
طلا حمراء غیر مسکوک سه مثقال دوازده تومان.
رخوت ملبوس از حریر و غیره دو دسته بیست و پنج تومان.
فرش اطاق از ....و غیره دسته بیست و هشت تومان.
مسینه آلات ساخته بوزن شاه سه مَن دوازده تومان.
 رختخواب قلمکاردسته هشت تومان .
ماده گاو سلیمه الاعضاء راس ده تومان.
گوسفند من جنسین شش راس پانزده تومان.
آب علیا و سفلای نراق موهومی والده ناکح دو سَرَجه بیست و پنج تومان.
خانه مسکونی واقعه در محله سفلای نراق همگی و تمامی نیمدانگ از جمله کل ششدانگ مالکی ناکح با کل ملحقات شرعیه و منضمات عُرفیه از مَمَر و مَدخل و مُشاع و کُلما یتعلق بها بقدرالحصه پنجاه تومان.
همگی و تمامی سه قفیز شایع کامل از جمله یکدرب باغجاه موسی شهره از جمله بیست قفیز(واحد مساحت حدادا 200 متر) موهومی والده ناکح واقعه در کوچه سَربخشان پنجاه تومان .
حدّی به شارع . حدّی به باغجاه عالیجاه نایب حسین خان(نایب حسین خان نراقی فرزند یوسف) .حدّی بباغ رمضان ابوطالب . مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه اسلامیه سیما علی الایجاب والقبول الصادرین عن وکیلهما بعد ثبوت وکالتهما والصداق المرقوم ..........

 وقع العقدالمبارک فی یوم دوشنبه بیست و دوم شهر ذی الحجه تلحدام سنه 1322
22 ذی الحجه 1322(برابر 8 اسفند 1283)

 از جناب آقای فرزاد ترابی فرزند فضل الله از بابت ارائه تصویر عقدنامه قدیمی قدردانی می شود .

 سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری که با تلاش های مضاعف این سند 118 را با سختی بازخوانی نمود سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۹
سلحشوران شهر نراق

آرم حکومت محلات
مطابق ۴ جَوزا(خرداد) ئیل(سال پلنگ) ۱۳۳۸
4 رمضان 1338(برابر 1 خرداد 1299)
راجع به ادعای عیال مرحوم مشهدی یوسف عصار نراقی(خدیجه سلطان بنت آخوند ملا محمد حسن نیموَری) با پسرهای مرحوم علی اکبر نراقی رسیدگی شد بموجب صلح نامه و نوشته جات که در دست وَلَدان مرحوم علی اکبر بود عیال مرحوم مشهدی یوسف را به هیچ وجه حقی به آنها باقی نمانده بود و ثانیا محمد هاشم شوهر حالیه عیال مشهدی یوسف از طرف عیال خود تماما حقوقات و دعاوی مزبور را بِوَلَدان علی اکبر صلح نمود بموجب ورقه صلح نامه که در اداره حکومتی ضبط شده و بعدها به هیچ وجه حقی که ادعائی نمایند از این بابت نخواهند.
کفیل اداره حکومتی محلات علی اسماعیلی

dlqh_زلز.jpg

سایت سلحشوران شهر نراق از آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا جهت ارائه این سند و از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از جهت بازخوانی صلح نامه صداق خدیجه سلطان بنت آخوند ملا محمد حسن نیموَری زوجه یوسف عصار نراقی در 102 سال قبل در 102 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۰۱
سلحشوران شهر نراق

هیمه چیست؟ هیمه به بوته های خشک بیابانی ، خار و خاشاک که به درد سوختن بخورد هیمه می گویند.همچنین به سرشاخه های خشک درختان ، چوب و چیله ، چوب خشک ، هیزم و فضولات خشک شده دام های اهلی نیز هیمه می گفتند. به کسی هم که کارش کَندن هیمه و جمع آوری آن بود هیمه کَن یا خارکَن گفته می شد.

گون فریدن

زمان قدیم در شهر نراق که هنوز بخاری نفتی و یا سیستم های گرمایشی دیگر رایج نشده بود مردم برای تهیه آتش کُرسی و تنور نانوایی خانگی از هیمه استفاده می کردند.
برای تهیه هیمه، اشخاص هیمه کَن صبح با الاغ و وسایل هیمه کنی خویش که شامل یک تبر مخصوص هیمه کنی و یک طناب مخصوص حَمل هیمه بود ، به مراتع می رفتند و بوته های خشک بیابان نظیر : کُلُو، جاز، گون خشک و بِرَک ، بوته های خشک دارای ساقه زیر زمینی و ... را می کَن٘دند و با یک دستکش چرمی مخصوصی که در گویش نراقی به آن آسّین ( آستین) می گفتند ، هیمه ها را جمع آوری می کردند و روی طناب  مخصوص هیمه کنی که دارای  شش قلّاک (حلقه )چوبی، ( ۴ قلاک در وسط و دو قلاک در طرفین ) بود به طرز ماهرانه می چیدند و برای وسط بار یعنی محل قرار گرفتن قلاّک های چوبی یک فضای کم یا فرورفتگی باز می گذاشتند.

سپس طناب را از چهار طرف بار می کشیدند و بار را می بستند. بعد الاغ را به پای بار برده و از یک طرف بار ، آن را بلند و روی  پالان الاغ قرار می دادند به طوری که قسمت فرورفتگی بار روی پالان الاغ می افتاد و تعادل بار را از دو طرف حفظ می کرد و به اصطلاح مرکز ثقل بار بود.
بعد آن را به شهر می آوردند و داخل یک انبار مخصوص که به آن هیمَّه دان می گفتند انبار می کردند. هیمه دان معمولا درهمه خانه های نراق حتی خانه های تاریخی هم وجود داشت و چسبیده به تنورخانه (محل پخت نان) ومَدبخ(مطبخ ) محل طبخ غذا یا آشپزخانه بود و در مواقع لزوم از آن استفاده می کردند. در نراق معممولا به جایی که تنور در آن قرار داشت مطبخ می گفتند.

هیمه دان همان طوری که از نامش پیداست فقط مخصوص انبار کردن هیمه هایی که از بیابان می آوردند نبود بلکه ، مواد سوختی مانند چوب ، چیله ، فضولات دام و به طور کلی هر چیزی که آتش آن قابل استفاده بود حتی تُوله بادام و گردو (پوست شکسته ) را در آن انبار می کردند.
در قدیم وسایل گرمایشی خانه ها معمولا کُرسی بود.کرسی وسیله ای بود که به جای بخاری برای گرما بخشیدن به فضای خانه و محل تجمع اعضا استفاده می شد و برای مردم بیشتر نماد با هم بودن را داشت و بهانه خوبی بود که اعضای خانواده و فامیل را دور هم جمع کند.حتی در شب یلدا جایگاه خاصی برای گذراندن شب چله و دور هم نشینی ها ، تجدید خاطرات و قصه گویی ها داشت.

برای کرسی لحاف مخصوص رنگی و مربع شکل با رویه قدک می دوختند و تزئین روی لحاف بستگی به سلیقه افراد داشت. روی کرسی یک چادر شب چهار گوش رنگی مخصوص از جنس قدک پهن می شد و روی آن را یک سفره از جنس  پلاستیک انداخته می شد تا با گذاشتن خوراکی و تنقلات و ... از نفوذ احتمالی آب بر لحاف و پارچه های روی آن جلوگیری شود. یا یک مَجُمَعَه مسی روی آن قرار می دادند. در معماری ایرانی خصوصا خانه های تاریخی نراق یکی از اتاق ها به نام " اتاق کرسی" معروف بود که دارای در و پنجره کمتری بود و در زمستان از آن استفاده می کردند.

تاریخچه جالب کرسی و نحوه استفاده از آن / مقاله و تحقیق

 در زیر کُرسی چاله ای به نام چاله کُرسی قرار داشت و کرسی را روی آن مستقر می کردند که مبادا تکان بخورد و ثابت بماند. اهل خانه هر روز با هیزم هایی که گفته شد آتش درست می کردند و داخل آن می ریختند. این هیزم ها و آتش معمولا تا ۲۴ ساعت کرسی را گرم نگه می داشت و روزی چند بار مادر خانه با کفگیر مخصوص که زیر مَعجَر کرسی قرار داشت  خاکسترها را از روی آتش چاله کرسی کنار می زد تا به آتش می رسید . به این کار به گویش محلی "هم زدن " کرسی می گفتند .
یعنی اینکه هر موقع حرارت زیر کرسی و آتش هیزم کم می شد یکی از افراد خانواده می گفتند: کُرسی را هم بزن !

5c29e001e9fc7_2018-12-31_12-53

گاهی هم مادرخانواده دیزی آبگوشت یا قابلمه تاس کباب را داخل آتش کرسی قرار می داد و با حرارت آتش آبگوشت یا تاس کباب پخته می شد. مادر بزرگ ها هم در موقع قلیان چاق کردن از آتش کرسی استفاده می کردند. معجر کرسی به چوب هایی گفته می شد که پایه های کرسی را از چهار طرف به صورت مربع کلاف می کردند وموقع نشستن زیر کرسی، پاها روی این چوب ها قرار می گرفت ومانع افتادن آنها به داخل آتش می شد. روز بعد که آتش کرسی تمام می شد ،خاکستر اضافی چاله کرسی را تخلیه و مجددا پر از آتش می کردند. آتش کرسی مخصوصا آتش فضولات دام ماندگاری بیشتری نسبت به هیمه های دیگر داشت.

زغال کرسی

معمولا کشاورزان و دامداران برای تهیه هیمه مورد نیاز مشکلی نداشتند چرا که به راحتی در دسترس آنها بود. چوب که از درختان خشک شده آنها تامین می شد و بوته های خشک بیابان هم به راحتی در دسترس آنها بود وفضولات حیوانی قابل تهیه بود بنابراین از این نظر مشکلی نداشتند. بقیه افراد هم مجبور بودند که هیمهٔ مورد نیاز خود را از افراد مخصوص که در تهیه و تولید آن فعالیت داشتند خریداری نمایند . این افراد هیمه را از بیابان می آوردند وچوب را هم از کشاورزان می خریدند و با اره معمولی و دستی قَد قَد(قطعه قطعه) می گردند.

چون اره برقی در دسترس نبود وچوب های درختان تنومند و کهنسال را با ارهٔ دو سَر به طول حدود یک و نیم متر که در دو طرف دسته چوبی عمودی داشت می بریدند .سپس با تبر مخصوص هیزم شکنی که در گویش محلی به آن " نَر تَبر" می گفتند خُرد می کردند.نَرتَبر یک تبر مخصوص فلزی بود که یک سر آن لبه تیز عمودی داشت و سَر دیگر آن صاف بود.هیزم شکن ها با لبه تیز آن چوب ها را خُرد می کردند و در صورت عدم امکان از گاوه های مخصوص فلزی که در گویش نراقی به آن "هُورَه" می گفتند استفاده می کردند.هوره ها را از یک طرف چوب با طرف صاف نرتبر که کار چکش را انجام می داد در چوب فرو می کردند و با پشت نر تبر روی آن می کوفتند.با انجام این کار شکافی در چوب انجام می شد.هوره دیگری را در ادامهٔ شکاف وارد میکردند و با اضافه کردن چند هوره و ضربه زدن به آن، در نهایت چوب شکسته می شد.

تاثیر سوخت های چوب و فضولات دامی در عفونت تنفسی

برای پخت نان نیاز به خُرد کردن چوب نبود. چوب ها را به همان صورت اصلی خود در تنور می گذاشتند وموقعی که تنور داغ می شد باقی مانده آنها را از تنور خارج و با ریختن آب روی آتش آنها، چوب های نیم سوخته را خاموش می کردند.
کسانی هم بودند که باقی مانده تنه درختان بریده شده در خاک را که باغدار رایگان در اختیار آنان می گذاشت با تحمل زحمت و مشقت چوب های آن را با اره و تبر هیزم شکن از زیر خاک خارج کرده و خاک زمین را برای باغدار پاک سازی می کردند و چوب های حاصله را هم به عنوان هیزم استفاده می نمودند.

از وسایل گرم کننده قدیمی دیگر هم بخاری هیزمی بود که هیزم را در قطعات مختلف در آن می ریختند و با سوختن آن خانه را گرم نگه می داشتند.
بخاری هیزمی هنوز هم درشهر نراق در جاهایی که چوب فراوان است کاربرد دارد و معمولان دامداران از این نوع بخاری ها استفاده می کنند. از منقل هم برای گرم کردن کرسی در قدیم برای اطاق هایی که چاله کرسی نداشت با ریختن آتش یا زغال درون آن کرسی را گرم نگه می داشتند.

با ورود بخاری های نفتی و متعاقب آن بخاری های گازی به بازار و وفور نفت و گاز در شهر نراق شغل هیمه کنی وهیزم شکنی از رونق افتاد. نان های سنتی و محلی هم تا دهه شصت در نراق توسط بانوان سخت کوش پخته می شد و با ایجاد نانوایی های صنعتی به پخت نان های سنتی هم خاتمه داده شد. در حال حاظر تعداد انگشت شمار از نانوایان قدیمی زن در نراق در قید حیات هستند که به کهن کسوت و قدیمی ترین آنها می توان به سیده فاطمه سادات موسوی فرزند سید ماشاءالله اشاره کرد.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر نراق آقای مرتضی  علی آقایی بابت تهیه این نوشته سپاسگزار می باشد .

۳ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۴۳
سلحشوران شهر نراق

 و بعد حضور یافت در محضر شرع مطاع جناب محامد نصاب عالی آقای محمد یوسف خان یوسفی دام اقباله تعالی و بعد حضور علیه به مبایعه لازمه جازمه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عالیشان آقا شکرالله(ترابی) خَلف صدق استاد محمد دباغ نراقی همگی و تمامی بیوتات مفصله ذیل واقعه در خانه آقا نصرالله آقا رحیم(نصراله فرزند رحیم) فی محله لاچار شهره که حدود آن ذیلا مسطور است :
یکدرب بالاخانه در پشت خانه مرحوم حاج سلیمان .
یکدرب طویله واقعه در تحت مهتابی جلو بالاخانه سیّد جواد.
یکدرب کاهدان واقعه در پشت درب خانه بانضمام یکدرب بالاخانه در فوق چاه خانه مزبوره.
بانضمام مَمر و مدخل و مشاع و راهرو و مستراح و چاه آب و آنچه را متعلق به خانه مزبور است بقدرالحصه دون استثناء شیئی از آن .
حدّی به خانه حاج سلیمان.
حدّی به باغچه مراد.
حدّی به خانه آقا محمد و عبدالکریم .
حدّی بکوچه راهرو

به ثمن و مال المبایعه مبلغ بیست تومان قران رواج معامله ایران ماخوذ حین العقد و مال المبایعه از طرف مشتری تمام و کمال واصل و عاید جناب بایع مزبورگردید و به وصول آن اقرار شرعی کرد و سایر شروط در مبایعه از قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف بعمل آمد و مبیع مسطور بر ملکیت مشتری قرار و استقرار یافت و عقد مبایعه صحیحه شرعیه واقع و جاری گردید .
پس علیهذا تمامی مبیع مسطور به نحوی که فوقا مسطور است حق صرف مشتری مرقوم است و در ضمن العقد الزام شرعی شد بر جناب بایع مرقوم که چنانچه بعدها فسادی در مبیع مسطور ظاهر شود کلهم بعضا بر عهده بایع مرقوم است که باید از عهده جمیع غرامات شرعیه آن برآید و مربوط به مشتری مزبور نیست و عقد لازم واقع و جاری شد .
 و کان ذالک تحریر فی دوازدهم شهر شوال المکرم سنه 1341
12 شوال 1341(برابر 6 خرداد 1302)

 بازخوانی پشت سند :
 وصلح صحیح شرعی .......... تمامی مبیع مرقوم در ظهر را کائنا ما کان به مال المصالحه صَد دِرَم نمک و تمامی مال المصالحه فی المجلس ادا شد الیوم تمامی مبیع مرقوم در ظهر کلهم بعضا اختصاص شرعی دارد به متصالح مرقوم و احدی را در آن حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مصالحه صحیحه شرعیه بینهما جاری شد.
🖌بتاریخ دوم شهر ذیقعده الحرام 1347
2 ذیقعده 1347(برابر 23 فروردین 1308)

 از جناب آقای فرزاد ترابی فرزند فضل الله از بابت ارائه تصویر سند خرید بیوتات آقا نصراله توسط استاد شکراله ترابی نراقی قدردانی می شود .

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش بیوتات مفصله آقا نصراله فرزند رحیم در محله لاچار نراق توسط محمد یوسف خان یوسفی فرزند طوقان به شکراله ترابی فرزند محمد دباغ نراقی در یک قرن قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۷
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ به کوشش جناب سرهنگ حاج مهدی نباتی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان دلیجان و تلاش شهرداری و شورای اسلامی شهر نراق و دو نفر از خیّرین نیکوکار : حاج احمد ابوالحسنی و حاج احمد رضایی مراسم تجلیل و پاسداشت مقام معلم شامگاه پنج شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ در رستوران سنتی باباحیدرِ شهر فرهیختگان نراق برگزار گردید.

🔸جانباز و رزمنده دفاع مقدس و معلم آگاه حاج تقی آعلی به عنوان مجری مراسم را اداره کرد. شهردار نراق مهندس مهدی اسماعیلی در ابتدا از حضور مهمانان تشکر نمود . جناب سرهنگ مهدی نباتی هدف از برگزاری مراسم تجلیل از معلمین را تشریح نمود.

 

استاد علی اکبر جعفری به قرائت اشعار پرداخت. آقایان حاج عزیزاله فروغی و حاج مرتضی محمودی به ذکر خاطرات پرداختند. برنامه استندآپ کمدی توسط آقای حسین توکلی هنرمندی از دلیجان اجرا گردید .

جانباز و آزاده دفاع مقدس حاج احمد ابوالحسنی که به همراه همسرش سرکار خانم نرگس لبانی مطلق در مراسم حضور داشتند و در تجهیز مدارس نراق کوشا می باشند از معلمین زمان تحصیلش با تقدیم هدیه سپاسگزاری نمود .

 

🔸در این مراسم با شکوه که رئیس آموزش و پرورش ؛ فرماندار شهرستان دلیجان ؛ امام جمعه شهر نراق ؛ شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر نراق حضور داشتند از مقام شامخ معلمین همراه با لوح تقدیر و تشکر به عمل آمد.

🔸همچنین چند تَن از پیشکسوتان و فعالین فرهنگی به نیابت از بقیه زحمتکشان و فعالیت های خیرخواهانه آقای مهدی نباتی مورد توجه مسئولین و آزاده دفاع مقدس حاج احمد ابوالحسنی خیّر نیکواندیش قرار گرفتند.

پایان مراسم سفره طعامی که توسط آقایان حاج احمد رضایی و ابوالحسنی تدارک دیده شده بود از مدعوین پذیرایی به عمل آمد.

از جناب آقای هادی عابدی بابت عکاسی و ثبت این این شب بیادماندنی و همچنین خانم آقا حسینی روابط عمومی شهرداری، جهت تلاش و فعالیت برای برگزاری این مراسم تشکر می گردد.

۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۳
سلحشوران شهر نراق
مبلغ یکصد وهفتاد و دو تومان وجه نقد رایج المعامله ایران از بابت قیمت یکدرب باغ مُشَجّر(درختکاری شده) بانضمام دو سَرَجه آب عُلیا و سُفلای نراق و سَرجوبه ای(کنار جوی آبی که آب را از چشمه به طرف زمین هدایت می کند) که بموجب قباله آقای رئیس تلگرافخانه نراق ابتیاع(معامله) نموده بودند و در تاریخ ذیل به آقا عبدالکریم(مرحوم حاج عبدالکریم احمدی فرزند حبیب الله 1275 – 1352) منتقل و مصالحه کردند تمام وجه مرقوم فوق توسط آقا عبدالکریم واصل و عاید آقای رئیس تلگرافخانه شد و بوصول آن اقرار نمودند این چند کلمه بر سبیل قبض رسید قلمی گردید که عندالحاجه حجت بوده باشد .
تحریرا فی 24 شهر ربیع الاولی سنه 1335(برابر 28 دی 1295)

 آقای آقا میرزا محمودخان (اهل شهر قم) رئیس تلگرافخانه اقرار و اعتراف بوصول وجه مبلغ متن نمود الاقل میرزا نصرالله قطب ۱۱۱(مرحوم نصرالله قطبی فرزند زین العابدین)
۱۳۴۵
اعترف بما رقم فیه فروغی نراقی
مُهر : محمد علی
اعترف بما رقم فیه فتح اله غفاری رضوانی
اقرارمجدد بما رقم‌ فیه
مُهر : الراجی محمدرضا
مُهر : عبده حسین محمد رضا
مُهر : رضا نراقی
اعترف بما رقم فیه
احمد یوسفی
سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش باغ و سَرجوبه و سَرچَه آب توسط میرزا محمودخان رئیس تلگرافخانه نراق به عبدالکریم احمدی 105 سال قبل سپاسگزار می باشد .
۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۳۹
سلحشوران شهر نراق











ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۱۹
سلحشوران شهر نراق

هوالمصلح العالی
فبعد باعث بر تحریر و ترقیم و تسطیر این کتاب مستطاب خالی ازخلل و ارتاب آنست که حاضر گردید در عالی محفل شرع مطاع عالیحضرتان محمد رضی خلف مرحوم آقا کربلائی زین العابدین کرمانی عن قرار در حالت طیب خاطر ...... در حالتی که جمیع اقاریر شرعیه از مشارالیه صحیح و نافذ بود دون اکراه والاجبار و صلح صحیح شرعی نمود به عالی مرتبت آقا شکرالله(ترابی) خلف صدق عالیجاه استاد محمد دباغ نراقی همگی و تمامی کافه حقوق و مِلک و اشجار واقعه در ...... شهره کاما ماکان و بالغا مابلغ بدون استثناء شیئی از آن که محدود است به حدود اربعه حدّی به اراضی ..... و حدّی به روداب و حدّی به مِلک و اشجار کربلائی ابوالقاسم و حدّی و سهم آقا محمد مهدی مَع سهم مشارکت مشارالیه با آقا محمد مهدی مزبور به مال المصالحه مبلغ هشتاد تومان از قرار دو هزاری رایج ایران ریال جدید الضرب رضا شاه پهلوی خلد اله ملکه نقد مقبوض فی المجلس و صیغه مصالحه علی نهج شرع انور اقدس نبوی جاری و واقع گردید و آنچه قانون شرع انور اقدس نبوی بود بعمل آمد و غبن در مصالح عنه کماکان مصالحه شد به مال الصلح مبلغ بیست تومان از قرار رایج مرقوم وجه نقد مقبوض و صیغه مصالحه علی نهج شرع انور جاری شد و بعد ذالک تحریر دیگر از برای مصالح مرقوم حقی و بهره ای و نصیبی در مصالح عنه باقی نمانده است و سایر قواعد مصالحه کما هوالمقرر فی الشرع المطاع معمول و مرعی گردید و مصالح مزبور مصالح عنه مرقوم از یَد تصرف خود خلع و اخراج نموده و به تصرف مصالح له مزبور داد و مصالح له هم در مصالح تصرف مالکانه و مستحقانه  نمود و و نج شرع انور اقدس نبوی ص ع  در ضمن عقد خارج لازم مصالح مزبور ملازم شرعی شد که چنانچه از حال تحریر الی مدت سی سال تمام هلال وجه خود مصالح اجالتا وجه دیگری از قبل آن وکالتا به هر اسم و رسم ادعائی در خصوص مصالح عنه بکند و به ثبوت شرعی برساند و یا مستحقا للغیر ایراد شود و یا کشف فسادی در مصالح عنه ظاهر شود خود مصالح از عهده برآید و علاوه بر مال المصالحین معادل آنرا از مال خود ............ .

و کان وقوع ذالک التحریر فی پانزدهم شهر ذیقعده مطابق با سنه 1353
15 ذیقعده 1353(برابر 30 بهمن 1313)

 بازخوانی نوشنه  پشت سند :
 به مصالحه صحیحه شرعیه منتقل نمود  عالیشان استاد شکرالله(ترابی) ابن استاد محمد دباغ نراقی به ابوی خود استاد محمد مرقوم همگی و تمامی دو ثلث از کل مبیع مرقوم در ظهر را به مال المصالحه مقدار و موازی صَد دِرَم نمک آران و صد دینار پول سیاه الیوم به مقتضای مارقم از کلیه مرقومات ظهر از اشجار مغروسه در محل  سرجوبه قدیما و جدیدا مابین پدر و پسر مشترک است به این معنی که یک ثلث آن حق آقا شکرالله و دو ثلث آن اختصاص به استاد محمد ابوی مشارالیه دارد و صیغه مصالحه صحیحه شرعیه بینهما علی شرع الانور جاری شد .

و کان ذالک تحریر فی نهم شهر صفر سنه 1355
9 صفر 1355( برابر 11 اردیبهشت 1315)

 صحیح است شکرالله ترابی
 اعترف بما رقم فیه غلامرضا فروغی نراقی
 محمود طبیب زاده نراقی 

 از جناب آقای فرزاد ترابی فرزند فضل الله از بابت ارائه تصویر سند خرید مِلک و اشجار توسط استاد شکراله ترابی نراقی قدردانی می شود .

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش مِلک و اشجار توسط محمد رضی فرزند زین العابدین کرمانی به شکراله ترابی فرزند محمد دباغ نراقی در 86 سال پیش سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۹
سلحشوران شهر نراق

براساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ واژه سَحَل یک گویش محلی در بین مردم شهر نراق است . معنی این کلمه احتمالا به معنی کَندَن و تراشیدن که همان سنگ تخت با ضخامت کم باشد .

سَحَل سنگ تختی است که در نراق مورد استفاده فراوان قرار می گرفت و در شرایط فعلی هم با تغییرات برای بعضی مراکز که نیاز به زیباسازی دارد همچنان بهره برداری می شود . سَحَل کاری یا سَحَل فَرش همان موزائیک فرش کنونی است و از استحکام بالایی در گرما و سرما برخوردار می باشد .
در قدیم این نوع سنگ بقدری در دسترس مردم بود تا جاییکه وقتی فردی از منزل خارج می شد به همسر و فرزندانش سفارش می کرد وقتی خواستید وارد منزل شوید کلید زیر سَحَل است .

چندین مکان در نراق دارای سَحَل مرغوب و منحصر به فرد می باشد که به سَحَلستان مشهور است :

1- سَحَلستان یا سحلستانه  تپه مانندی در پشت کوه اُل و بالای مزرعه دَرِچشمه است .
2- سَحَلستان  در امتداد دشت ورطیران(ورتیران) و تقریبا پشت باغ عزیز و پا سنگ مُلا و همچنین در حاشیه کمربندی به سَمت دانشگاه آزاد می باشد که دارای سَحل های زیادی است و احتمال وجود معدن در این نقطه متصور است . در زمان ایجاد کمربندی نراق سَحَل های زیادی در محور جاده چیده شد که از جاده سازی بدست آمده بود .

 سَحَل دَر کَردَن کار طاقت فرسا و سختی برای شاغلین نراقی این حرفه بود . سَحل ها که با چینش زیبای روی هم چشم نوازی می کنند با ضربه استادکار به صورت تَوَرّق در آمده و سنگ های ورق ورق شده را دپو کرده و بعد بار الاغ نموده و پای بنا یا ساختمان و مکانی که از قبل سفارش داده بودند انتقال می یابد .
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و شهرداری  مجددا  حرفه "سحل کاری " در نراق را احیا نمودند  و از این محصول برای تزیین و مرمت کف کوچه ها در بافت قدیم استفاده می کنند .

عمده ترین موارد استفاده از سَحَل در نراق خصوصا در گذشته به شرح ذیل می باشد :

1- جلوی بال بند آب 

2- استفاده در پله ها جهت بالارفتن به طبقات بالا

3- در کف سازی حیاط ها

4- زیباسازی جلو درب منازل

5- ساخت تختگاه در طرفین درب ورودی منازل جهت نشستن

6- به جای سنگ لَحَد در قبر متوفیان

7- استفاده در پایین دیوار حیاط و داخل حصارها برای جلوگیری از فرسایش و ریزش

8- برای جلوگیری از درد گرم کرده و روی کمر می گذاشتند

9- برای پیش گیری از درد زایمان سَحَل را گرم کرده و روی شکم زن حامله می گذاشتند

10- درب دیزی ها و بستوها

11- ساخت سولند جهت شیب آب در باغات و مزارع

12- لبه پشت بام ها که باران به دیوار و ساختمان نفوذ نکند

13- استفاده از چهار سنگ روی زمین برای پخت یا گرم کردن غذا

14- در قسمت ورودی کَنده دو عدد سَحَل بزرگ را به هم تکیه می دادن تا خاک و سنگ وارد کنده نشود

15- برای تیغه بندی  درب چاه های کشاورزی و فاضلاب خانگی

16- هر گونه اطلاعات و مورد استفاده دیگر از سَحَل را شما بفرما

۲ نظر ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۳
سلحشوران شهر نراق

 بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدُ ِلله الذی أحَلَّ النِکاحَ و حَرَّمَ السّفاحَ و الزِّنا ، و صلی الله علی محمد و آله
وبعد چون نظام عالم و بقاء نسل بنی آدم به مناکحت منوط و به مزاوجت مربوط است و ارتکاب ازدواج متضمن وسعت رزق و غناست و متکفل رفع فقر و عناست تارکین این سنت سیئه از حوزه اسلام دور و نزد اولوالالباب مخذول و منکوب است و لهذا به فحوای کریمه

فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ و بقول نبی الامی صل الله علیه و آله
النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی

عقد مناکحت دائمی و ربط مزاوجت همیشگی واقع شد فیمابین عزت شعار آقا حبیب ابن مرحوم استاد حسن استاد علی اکبر سلمانی والحره المخدره العاقله البالغه الباکره الرشیده هی المسمات خانم سلطان بنت عالیشان آقا حسین اصفهانی ساکن قصبه نراق بصداق مبلغ نود و یکتومان (نصف چهل و پنج تومان و نیم) فض رایج خزانه محمد علی شاه قران عددی یکمثقال وزن.
هدیه کلام اله مجید یکجلد دو تومان .
نقد ما فی الذمه پنج تومان .
رخوت ملبوس از حریر و غیره دو دسته شش تومان.
مسینه آلات به وزن شاه یکمن پنج تومان.
فرش اطاق از گلیم و نمد و غیره دسته بیست تومان.
رختخواب عمل اصفهان یکدسته شش تومان.
ماده گاو سلیمه الاعضاء‌ یک راس هشت تومان.
گوسفند از دو جنس دو راس چهار تومان .

همگی و تمامی یکدرب فوقانی واقعه در خانه مرحوم استاد علی اکبر شهره فوق اطاق استاد حسین فی جنب فوقانی استاد حسین مرقوم مستغنی از تحدید و توصیف بانضمام نصف یکدرب انبار مع نیمدانگ از جمله ششدانگ حصار و مطبخ با ممر و مدخل و مشاع که حدود انبار از اینقرار است .
حدّی به خانه مرحوم استاد قاسم.
حدّی به راه رودخانه.
حدّی به اطاق استاد رضای اخوی ناکح.
مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه اسلامیه مشتمله علی الایجاب والقبول الصادرین عن وکیلهما بعد ثبوت وکالتهما والصداق المرقوم کلا فی الذمه الزوج فامالصداق عینا فلها التصرف منی شائت و اینما طلبت و دینا تودیه الیها عندالطلب لیلا اونهارا سترا اوعلانیه و قد وقع العقد المبارک
 فی یوم دوشنبه هفتم شهر ربیع الثانی سنه 1325
دوشنبه 7 ربیع الثانی 1325(برابر 29 اردیبهشت 1286)

 سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری جهت بازخوانی عقدنامه ازدواج 115 سال قبل بین آقا حبیب (اکبری) فرزند استاد حسن ابن استاد علی اکبر سَلمانی و خانم سلطان بنت حسین اصفهانی در نراق سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۰۳
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ عَصارخان از نظر لغوی به معنی عُصاره گیری و افشرده کردن و جایی که روغن در آنجا گرفته می شود به روغنگیرخانه یا عَصارخان (عَصار خانه)معروف است.

صَنعت عَصاری در تاریخ ایران سابقه دیرینه داشته تا جایی که در زمان داریوش، پادشاه هخامنشی کُنجِد جز کالاهایی بود که از ایران به مصر صادر می شده است. این صنعت در دوره صفویه ، همچون صنایع و هنرها در این دوران به رونق چشمگیری چه از منظر صنعت و چه از نظر معماری دست می یابد.


عصارخانه شاهی گوهری پنهان شده در صدف بازار اصفهان

روغن تولید شده در این کارخانه که معمولا از دانه های روغنی مانند پنبه دانه، سیاه دانه، بزرک، خشخاش، منداب و... تولید وعلاوه بر مصرف صنعتی برای روشنایی خانه ها به عنوان روغن چراغ، به عنوان مصرف دارو برای چرب کردن بدن گوسفندان وچهارپایان جهت جلوگیری از بیماری و همچنین مصرف خوراکی و بهداشتی کاربرد داشته و تفاله های حاصل از آن به عنوان خوراک دام و یا به عنوان کود در کشاورزی استفاده می شد.

پیشینه عَصارخان نراق به زمان علامه حاج ملا احمد نراقی (حدود 200سال پیش) باز می گردد. ساختمان زیبای این کارخانه که به صورت مهندسی و معماری پیچیده ساخته شده بود می توانست یکی از ارزشمند ترین جاذبه گردشگری شهر نراق باشد که در محله سفلی نراق جنب حمام پایین قرار داشت.


تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۶۰  این بنا با نیّت کاملا خیرخواهانه و مساعدت اولین امام جمعه نراق آیت الله سیدمحمدباقر شریف موسوی تخریب و به ساختمان حمام عمومی اضافه شد که آن حمام هم پس از چند سال به دلیل فراگیر شدن حمام در منازا فاقد استفاده گردید و به موزه مردم شناسی تبدیل شد.
این بنا مدتی نیز توسط جوانان به عنوان کانون فرهنگی ورزشی شهدای نراق فعالیت داشت .

http://www.honarnews.com/images/docs/000083/083511/images/1398_4xP4NPlE(1).JPG

در حال حاضر به همت شهرداری تنها تخته سنگی از عصارخانه به جا مانده که با ساخت"میدان عصارخان" و نصب سنگ و شتر یاد این کارخانه بزرگ و تاریخی را در نزد ساکنان شهر زنده کرده است.

ساختار عَصارخان نراق
* ورودی عصار خان : عَصارخان نراق شامل دو ورودی بود که یکی از آنها دارای یک جفت درب چوبی دو لنگه و بزرگ به ارتفاع حدود 3 متر بود و دو سکوی مخصوص در دو طرف آن قرار داشت و به سمت شرق ساختمان عصارخان یعنی کوچه فعلی که در قدیم به آن کوچه "شترخان" می گفتند باز می شد و احتمال ورود تجار و بازرگانان و محل بار اندازی دانه ها و همچنین محل خرید و فروش از این درب انجام می شد.

درب دیگر در طرف جنوبی ساختمان حد فاصل دیوار عَصارخان و حمام پایین بود یعنی پشت کارگاه گلابگیری فعلی و در جلو آن یک فضای باز قرار داشت که انتهای آن به یک فضای مخروبه منتهی می شد که احتمالا محل نگهداری حیوانات حمال (شترخان) بود و فقط از داخل ساختمان به این محل راه داشت.

* شتر خان : شترخان محلی براى نگهداری حیوانات حمال عَصارخان (شتر، اسب، گاو) که سنگ آسیاب را به حرکت در می آوردند و احتمالا چون این محل هم جنب کارخانه بوده ، کوچه شترخان به این نام خوانده شده است. نا گفته نماند که یک کوچه شیب دار در وسط شهر نراق وجود دارد که به " کوچه شُتران " مشهور می باشد و اوایل جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران به نام شهید مصطفی طالبی تغییر نام یافت و ارتباطی با کوچه شترخان ندارد .

* تون: تون یا گرمخانه محلی بود که برای بو دادن برخی از دانه های روغنی مانند کُنجد و کَرچَک استفاده می شد.کنجد و کرچک از دانه های روغنی هستند که باید برای آسیاب کردن پوست آنها گرفته مى شد و سپس بو می دادند تا تُرد شود و روغن آنها بهتر گرفته شود.

* انبار غلات: این انبار محل نگهداری دانه هایی بود که می بایست آسیاب شوند و طوری ساخته شده بود که درهای آن همیشه بسته و از دسترس حیوانات و جانوران موذی در امان بود.

*انبار روغن: برای نگهداری خمره هاى روغن تولید شده استفاده می شد .

*آسیاب : آسیاب که شامل دو سنگ بود که روی یک سکوی حدود یک تا یک و نیم متری قرار داشت. سنگ زیرین افقی و ثابت بود که به وسیله یک میله چوبی که داخل سوراخ وسط قرار مى گرفت، داخل سکو ثابت شده و سنگ دیگری عمودی روی سنگ زیرین قرار می گرفت و"بار مالی" نام داشت . دارای یک سوراخی در وسط بود که به وسیله یک تیر چوبی 4 متری به شتر بسته می شد و با حرکت شتر به گردش در می آمد و دانه ها زیر آن له می شد.

* تیرخانه : مهمترین قسمت و مهمترین فضای عَصارخانه است که عملیات روغنگیری در آن انجام می شد که از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار ، قرقره و اهرم چوبی تشکیل شده و یک سر آن داخل دیوار قرار گرفته و با دندانه های مخصوص مهار شده بود. در صورت لزوم تیر بزرگ را پایین می آوردند، با فشار آوردن این تیر بر کوپی ها (سبدها) محتوی خمیر، روغن از آنها جدا می شد. پس از چند ساعت سنگ بزرگی به نام" بنه " را به وسیله طناب از تیر بزرگ آویزان می کردند تا فشار بیشتری بر "کوپی"ها وارد آید و روغن دانه ها به طور کامل گرفته شود.

پس از 24ساعت تیر را به جای اول خود باز می گرداندند و روغن ها را در خمره ریخته و تفاله ها را بیرون می آوردند که هم کود بسیار مقوی در امر کشاورزی بود و هم برای مصرف دام استفاده می شد. لازم به ذکر است دانه های روغنی را بعد از آسیاب کردن و آب آغشته می کردند و سپس به قسمت تیرخانه می بردند و روغنگیری می کردند.

 

مرحومین علیرضا ، علی اصغر و شکر الله عابدینی

آسیاب های عصاری از ابتدا برای عصاره گیری نبود بلکه برای آرد کردن گندم، پودر ادویه جات و حنا سابی و عصاره گیری میوه های آبدار مورد استفاده قرار می گرفت و به اصطلاح چند منظوره بود. بعد از اختراع آسیاب آبی به کارخانه عصاره گیری و پودر کردن ادویه جات تبدیل شد. حتی از افراد بسیار قدیمی نراق که در قید حیات هستند می گویند: ما زمانی که بچه بودیم به یاد داریم که در عصارخان کشمش و غوره آسیاب می کردند .

 از عصاران پیشکسوت نراق این افراد بیشتر شناخته شده هستند :

مرحوم شکرالله عابدینی فرزند علی اکبر
مرحوم علیرضا عابدینی فرزند شکرالله
مرحوم علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله

سایت سلحشوران شهر نراق از پژوهشگر و نویسنده توانمند جناب آقای مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این تحقیق سپاسگزار می باشد .

۲ نظر ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۵۴
سلحشوران شهر نراق

قبول اجاره شرعیه نمود عالیشان آقامحمد حسن ابن مرحوم آقا مشهدی ابوالقاسم نراقی از جناب عمده التجار آقا میرزا فتح الله رضوانی خَلف مرحمت شان آقا محمد حسین تاجر نراقی تمامی مجرای المیاه(محل عبور آب) یک سَرَجه آب قنوات علیا و سفلای قصبه نراق واقعه در طاق دوازدهم ابتیاعی از مستاجر ابتدا از تاریخ ذیل الی انقضای مدت چهار ماه تمام به مال الاجاره صد دِرَم نمک و صیغه موآجره صحیحه شرعیه بینهما جاری شد .
تاریخ نوزدهم شهرذیحجه الحرام 1347(برابر 8 خرداد 1308) .

نوشته و امضاء حاشیه سند :

آقا محمد حسن آب مرقوم را راس موعد بدهد آقا عبدالکریم ‌(عبدالکریم احمدی فرزند حبیب الله 1275 – 1352)  مطابق قباله که آنرا فروخته ام مال آقا عبدالکریم می باشد .  امضاء : فتح الله رضوانی
اعترف بما رقم فیه الراجی حسین غلام

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند اجاره کردن سَرَچه آب قنوات علیا و سفلای نراق توسط محمد حسن فرزند ابوالقاسم نراقی از فتح اله رضوانی فرزند محمد حسین در 93 سال قبل  سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۳
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook