سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

خدمت جناب محبوبی(پسندیده) آقا محمد کاظم عرض می شود که در فقره اجاره املاک همه روزه کاغذهای سبز و سرخ جناب والده ماجده(مادر) می رسد و عم امجد اکرم می فرماید که نه مِلک داریم نه اجاره .
لهذا می نویسم که اجاره هذاالسنه را نقدی را نقد و جنسی را جنس بموجب اجاره نامه که داده ام کارسازی(عمل کارساز) نمائید و اجاره سنه ماضیه(سال گذشته) را قیمت جنس به نوعی که تسعیر(نرخ تعیین کردن) در سال گذشته کرده اید حساب نمائید . معه نقدی آن و آنچه به والده عباس تصرف داده اید کسر بگذارید و باقی هرچه ماند سهم خود را کارسازی نمائید و سهم حقیر را هم هرچه شد ه بنویسید که پای تصرف حقیر بنویسند و مجال عریضه علاحده نیست . با چاپار بعد می نویسم باقی و الخ .

فی شهر جمادی الاول سنه 1316
جمادی الاول 1316(برابر مهر 1277)

جناب والد وجه اجاره را بموجب اجاره نامه قبض خواهند کرد یا حواله خواهند نمود کارسازی نمائید و قبض را اخذ فرمائید .

مهر عبده الراجی فضل الله(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمدجواد مشهور به معاون التجار)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه فضل الله نراقی معاون التجار به محمد کاظم مبنی بر اجاره املاک در 124 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۸ ، ۱۸:۲۲
سلحشوران شهر نراق

بیع نمود و بفروخت به بیع لازم جازم صحیح شرعی آقا سلیمان ولد مرحوم استاد رمضان نراقی به ستوده اطواری(رفتار) آقا شیخ محمد خلف جناب شیخ جعفر همگی و تمامی شش اصله درخت بید واقعه در لب جوی خانه استاد رمضان در جنب رودخانه به ثمن مبلغ ششهزار و دهشاهی رایج سلطان روپیه ناصرالدین شاهی فی عددی یکهزارو بیست شش نخود وزن مبایعه صحیحه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه و فارسیه و وجه مرقوم تمام و کمال از دست مشتری بدست بایع رسید و بوصول آن اقرار و اعتراف نمود و مشتری نیز در درخت های مرقوم تصرف مالکانه و مستحقانه نمود المقرر اینکه مادامی که درخت های فوق صحیح است و خشک نشده تسلط نداشته باشد بایع که بگوید قطع کن و صیغه بیع شرعی جاری گردید .
و کان ذالک فی شهر ذیفعده الحرام مطابق سنه 1287
ذی القعده 1287(برابر بهمن 1249)
مُهر آقاجان ابن عبدالکریم
مُهر محمد جعفر

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش شش اصله درخت بید توسط سلیمان فرزند رمضان نراقی به شیخ محمد فرزند شیخ جعفر 153 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۶ تیر ۹۸ ، ۱۷:۵۴
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماناد  چون عالیحضرت رفیع منزلت آقا محمدجواد خلف مرحمت شان حاجی محمد مهدی تاجر نراقی( پدر معاون التجار به نام محمد جواد ابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن استاد عبداله) مدعی بر این بود که سه فقره :
انگشتر طلا کوچک یکعدد
.............
.............
اشیاء مسطوره(نوشته شده) فوق را عالیحضرت آقا محمد تقی خلف مرحمت شان آقا میرزا آقا(محمد تقی فرزند میرزاآقا) بعنوان رهن به ازای مبلغ هیجده هزار دینار نزد او گذارده و عالیحضرت رفیع منزلت آقا محمد اسماعیل مدعی بر این بود که این اشیاء فض( شکستن مهر نامه و گشودن آن) همشیره مرحومه دارد بعد از فوت آن اختصاص به صغرا(کوچک تر) دارد .

لهذا قرار شد همین اشیاء نزد عالیحضرت آقا محمد تقی خلف ...... حاجی محمد ابراهیم(حاج محمد تقی ابن حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی) بعنوان امانت بگذارد ؛ چنانچه بعد از آمدن آقا محمدتقی یا وکیل آن معلوم شود که خود آقا محمدتقی این اشیاء را پیش محمد جواد گذارده است و مراهنه(گرو گذاشتن) کرده نزد جناب آقا محمد جواد بماند که به مراهنه عمل نماید والا بر قیّم صغرا ....... او بماند و چنانچه قبل از اثبات این ...... محمد تقی اشیاء مسطوره(مکتوب شده) فوق را بدیگری بنماید مبلغ هیجده هزار دینار به جناب آقا محمدجواد رد نماید و مبلغ یازده هزار دینار که آقا محمد جواد از همشیره مرحوم مطالب بود جناب آقا محمد اسماعیل رد نمود .
وعلی ذالک تحریرالصیغه علی نهج الشرع.
بتاریخ ۲۸ شه ذی الحجه الحرام سنه 1329
27 ذی الحجه 1329(برابر 28 آذر 1290)

مُهر الراجی محمدتقی(محمد تقی فرزند میرزاآقا)

مُهر میرزا بابا ابن محمد تقی

مُهر محمد اسماعیل

اشیاء مسطوره واصل جناب آقا محمد تقی(حاج محمد تقی ابن حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی) شد .

اقل محمدصادق ابن حاجی اسدالله نراقی(حاج محمد صادق ابن حاج اسداله تاجر نراقی از اجداد خاندان رئوفی و مشخصا پدر حبیب اله رئوفی)
 
مُهر محمد صادق(حاج محمد صادق ابن حاج اسداله تاجر نراقی)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی امانت سه فقره طلاجات محمدتقی فرزند میرزاآقا نزد محمدجواد نراقی فرزند محمدمهدی به عنوان رهن و تعیین تکلیف آن ها توسط چند نراقی 111 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۸ ، ۱۷:۵۴
سلحشوران شهر نراق

حضور محترم دوست عزیزم آقای حاج رضا علیئی(آعلی فرزند اسماعیل اهل نراق) زیده
قربانت ؛ پس از تقدیم عرض سلام ؛ پیوسته سلامتی شما را طالبم و عذر زحمات از شما می خواهم . باری ؛ گوشت ها مطابق صورت جناب عالی ثبت شد .
ضمنا آقا محمود غفاری(حاج سید محمود غفاری نراقی فرزند سید جعفر –تولد 1292 - فوت 1364) مبلغ پنجاه و شش تومان و دو قَران مطابق صورت خودش طلب داشته تا جناب عالی پرداخته اید شصت تومان البته مبلغ چهار تومان از ایشان پس بگیرید .

صورت اجناس که ننوشته بودید :
هندوانه و خربزه که فرستاده اند ۲ قلم بیست و دو مَن ۲۲ تومان
هندوانه علی محمد ۴ لنگه چهل تومان و نود و پنج ریال
استاد اصغر یکتومان
که جنابعالی ننوشته بودید البته محسوب دارید .
و مبلغ سیصدو پنجاه تومان توسط حامل احمد کریمی فرستادم دریافت دارید وجه حساب محسوب دارید و تا حالیه مطابق صورت مبلغ سی و هفت تومان و سه قران طلب نراق می باشد .
کلیه حساب ها مفروق(جدا کرده) اولِ حساب ثبت فرمائید . ضمنا مبلغ سی و شش تومان و نه قران هم اضافه به اخوان جلالی پرداخته اید حواله نداده بودیم آنهم از ایشان مطالبه و دریافت و در محاسبه بنویسید که تا حالیه حساب ها مفروق تا حالیه سه تومان و دهشاهی طلب نراق می باشد .
زیاده بر این عرضی ندارم ؛ سلامتی شما را طالبم .
از قول من خدمت کل آقازاده ها فردا فرد با خانواده سلام برسانید و احوالپرسی نمائید .
فرمایشی باشد مرقوم فرمائید . ماشین نجف آباد(نجف‌آباد روستایی از توابع شهرستان تویسرکان در استان همدان یا نجف آباد اصفهان یا ...) همین امروز یا فردا خواهد آمد چنانچه بار داشته باشید بفرستید .
 قربانت علی اکبر آقابابائی
۱۳۳۶/۱۱/۱۶

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه علی اکبر آقابابائی به حاج رضا علیئی در نراق در خصوص رتق و فتق حساب های معاملاتی 62 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۴ تیر ۹۸ ، ۱۷:۵۱
سلحشوران شهر نراق

۱۳۳۴/۵/۱۵
قرارداد
بین اینجانب احمد صدقی(احمد یوسفی فرند نایب حسین خان نراقی ) و آقای سیدحسن(حسینی) ولد مرحوم آقا سید محمد نراقی برای کشت و زرع چهار طاق آب و ملک مزرعه محمد آباد را بشرح زیر .

اول - قرار شد از پائیز ۱۳۳۴ چهار طاق آب و مِلک مزرعه را در اختیار آقا سید حسن بگذاریم و زمین هائی را هم که تعیین می شود و یا اعیانی می باشد به او واگذار کنیم که تا سه سال کشت و زرع نموده محصول آنرا بشرح زیر تقسیم نمائیم .
۱-گندم.جو.نخود.لوبیا.سیب زمینی.پیاز.گلوزه کاری نصف تقسیم خواهد شد

۲-سیفی کاری .خیار.جالیز.بادمجان.گوجه.یونجه.شبدر.چغندر.هویج.ذرت.شاهدانه.کدو و سایر محصولات زمینی را دو سهم آقا سید حسن و یک سهم اینجانب صدقی برداشت خواهیم کرد.

دوم - مخارجات زراعتی کلیت به عهده سیدحسن می باشد و کمک مساعده پولی و جنسی و لوازم که به او داده می شود در سند جداگانه ذکر خواهد شد.

سوم - ضمنا دو هزار ریال وجه نقد هم به او پرداخته شد که سالیانه دویست ریال آن بلاعوض کسر گردد یعنی بعد از سه سال ششصد ریال کسر می شود و اگر به همین حال بماند تا ده سال از مبلغ بالا چیزی طلب من نخواهد بود .

چهارم- چون پیوسته مقنی زیادی در قنات محمد آباد مشغول کار می باشد و ممکن است بعدها آب زیادتر گردد و باید بظرفیت هفتاد مُن تخم کاری آب ببرد که اضافه آن هرز نرود و ضمنا از آب دره هم که متعلق به محمد آباد است سهم خود را خواهد برد .

امضاء احمد صدقی شهریور ماه ۱۳۳۴

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قرارداد فی مابین احمد صدقی فرزند نایب حسین خان نراقی و سید حسن حسینی فرزند سید محمد نراقی جهت کار کشاورزی در مزرعه محمدآباد شهر نراق 64 سال قبل  سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۳ تیر ۹۸ ، ۱۷:۳۴
سلحشوران شهر نراق

بسم اله خیرالاسماء
الحمدالله الذی احل البیع والشری و حرم الغصب و الربا و صل علی محمد وآله.
وبعد حضور یافت در عالی محفل شرع مطاع عالیحضرت سعادت آیت آقا احمد خلف مرحمتشان فخرالحاج حاجی محمد جعفر نراقی و دانسته و فهمیده بیع نمود و بفروخت لازما جازما صحیحا شرعیا قطعیا در حالت مایصح عنه الاقاریر الشرعیه به عالیحضرت آقا شیخ محمد خلف مرحوم آقا شیخ جعفر نراقی همگی و تمامی مجری المیاه یکطاق شایع کامل از جمله بیست طاق آب قنات رودکیه علیا(الان به روکیه موسوم است) شهره که از مزارع نراق است و از تحدید و توصیف مستغنی است و مدار آن در ده شبانه روز است با کافه ملحقات  شرعیه و منضمات عرفیه به ثمن مبلغ نوزده تومان فض روپیه ناصرالدین شاهی عددی بیست و شش نخود وزن و ده عدد یکتومان رواج متعارف و صیغه جاری شد و شرائط صحت بعمل آمد و تمام ثمن فی المجلس اخذ و قبض شرعی شد و بین الجانبین فبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف و سایر شروط صحت در مبایعه معمول و مرعی شد و مبیع بر ملکیت مشتری قرار و استقرار یافت و عقد مبایعه لازمه جازمه شرعیه مشتمل به جمیع شرایط و ارکان وخالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا بینهما جاری و واقع گردید و درضمن عقد لازم ملترم شرعی شد بایع مزبور که چنانچه از تاریخ حال الی انقضای سی سال قمری مبیع مرقوم‌کل ام بعضا مستحقا للغیر در او پیدا شود و به ثبوت شرعی برسد در هر صورت بایع مزبور از مال خود از عهده غرامات شرعیه مبیع برآید و به هیچ وجه از وجه ................... .
 

تحریرا فی پنجم شهر ذیحجه الحرام من شهور سنه 1296
5 ذیالحجه 1296(برابر 29 آبان 1258)

از جناب آقای احمد جعفری فرزند محمد از جهت ارائه تصویر سند سپاسگزاریم .

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش آب قنات رودکیه توسط احمد فرزند محمد جعفر نراقی به شیخ محمد(جعفری) فرزند شیخ جعفر نراقی 144 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۲:۰۹
سلحشوران شهر نراق

لباس سنتی یا محلی به لباسی گویند که افراد بومی یک منطقه می پوشند. این لباس ها برگرفته از آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به منابع موجود در آن منطقه است. لباس محلی از قرن ها پیش نمادی از فرهنگ وهنر هر منطقه بوده و احیای آن می تواند یاد فرهنگ نیاکان وگذشتگان را زنده نگه دارد .

لباس های محلی نراق در قدیم از پارچه های قَدَک دوخته می شد که زنان سختکوش نراق آن را می بافتند و سپس به لباس تبدیل می کردند . در آن زمان چیزی به نام پارچه وجود نداشت و شغل قدک بافی از مهمترین و منحصر به فردترین صنایع دستی کهن شهر نراق در شهرهای منطقه بود و تمام مراحل ساخت و تولید و مواد اولیه آن در شهر نراق توسط بانوان هنرمند و به دست توانای آنان تامین می شد.

تبدیل پنبه به نخ ، دوندون(دواندن)نخ، رنگ آمیزی، به دارکشیدن، بافتن و در نهایت تولید پارچه و متعاقب آن تبدیل پارچه به لباس همه کار زنان شهر تاریخی نراق بود. به همین علت است که آثار و بقایای این پارچه بعد از سالیان سال هنوز در خانه های مادر بزرگ ها و سایر قدک دوستان دیده می شود.سفره قدکی، چادرشب قدکی که هنوز بر دوش پایه کشان نخل ها جلوه نمایی می کند ، چادر شب روی کرسی، روکش های لحاف و غیره همه از محصولات قدک هستند .

در ادامه به شرح برخی از لباس های سنتی و محلی کهن شهر نراق اشاره می شود :

الف: سرپوش مردان
سَرپوش مردان نراق معمولا کلاه نمدی، کلاه پشمی، کلاه گوشی، مخملی ،کلاه(نقاب)آفتابگردان و... بود. کلاه نمدی که از جنس نمد بود و لبه نداشت.
کلاه گوشی از جنس پشم بود و طوری بافته می شد که تمام سر و صورت تا گردن را می پوشاند و فقط در قسمت چشم ها باز بود. این کلاه بیشتر مختص شبانان(چوپان ها) بود.

کلاه آفتابگردان نام کلاه نبود بلکه شامل یک نقاب چرمی بود که در جلو پیشانی قرار می گرفت و مانع رسیدن نور آفتاب به چشم ها و صورت می شد این نقاب به وسیله دو بند به پشت سر بسته می شد.

در زمان قدیم که هنوز کلاه حصیری و کلاه جلودار رایج نشده بود دروگرها ، شبانان و کشاورزان نراق از این نقاب یا آفتابگیر یا آفتابگردان استفاده می کردند. متولدین دهه سی به بالا حتما این نقاب را دیده اند،استفاده هم کرده اند و به یاد هم دارند.البته سرپوش های دیگری هم نظیر کلاه شاپو و... در نراق هم وجود داشت که مخصوص خان ها و رجال نراق بود .

ب- تن پوش مردان
۱-قبا: در قدیم اکثرمردم نراق خصوصا کشاورزان و دامداران از قبا استفاده می کردند که از جنس قدک و کرباس بود .قبا لباس آستین دار و بلند که تا زیر زانو می رسید . جلو آن باز و دکمه دار بود و شال پشمی هم روی آن به کمر بسته می شد تا کمر را در فصل سرما گرم نگه دارد. در زمانی که هوا گرم بود به جای شال از کمربند نسبتا پهن استفاده می کردند .

۲-پیراهن: پیراهن مردان هم معمولا از قدک بافته می شد که بدون یقه و دارای سه دکمه بود و آستین های آن هم ساده و فاقد دکمه بود وبلندی آن تا بالای زانو می رسید و دارای رنگ سفید بود.

  

۳-جِلیقه : جلیقه(جریقده) هم از لباس سنتی مردان در قدیم بود که آن را روی پیراهن می پوشیدند. این لباس در قسمت جلو باز و دارای چهار دکمه بود و پشت آن را با پارچه آستری می دوختند و رنگ آن هم مشکی بود. از جیب آن هم برای نگهداری ساعت جیبی که دارای بند زنجیری بود استفاده می شد.

۴-تُنبان: تنبان(تُمّان) هم تن پوش گشاد و راحت مانند پیژامه (زیر شلوار) بود و جنس آن از کرباس و رنگ آن مشکی بود ودارای پاچه های نسبتا گشاد بود و کمر آن دارای یک بند سفید مخصوص بود که به آن بندِ تُنبان می گفتند. این بند با نخ چله بافته می شد .

۵-پوستین : پوستین (کُلَجِه) را از پوست گوسفند که پشم آن چیده نشده بود درست می کردند و از قدیمی ترین لباس های محلی بود. پوست لایه خارجی آن به رنگ زرد بود و در برابر آب باران نفوذ ناپذیر و به عنوان لباس زمستانی مخصوصا برای چوپان ها استفاده می شد و آن را روی قبا وکُت می پوشیدند. پوستین آستین نداشت و جلو آن هم باز و بدون دکمه بود. پوستین را هم با توجه به اندازه پوست گوسفند(میش یا بره) در سایزهای مختلف تولید می گردند. پوستین های نراق عمدتا کوتاه و نیم تنه بود.

۶-بالا پوش نمدی
بالا پوش که به آن نمد می گفتند لباس مخصوص شبانان و گله داران بود.چوپانان آن را در هوای سرد و بارانی می پوشیدند.جنس آن از نمد ضخیم و گرم بود و آب باران به داخل آن نفوذ نمی کرد.بلند،آستین دار و بدون آستین بود وشبانان آن را به دوش می انداختند. جلو آن کاملا باز و بدون دکمه بود.

پ: پاپوش مردان
۱-گیوه : گیوه از پاپوش مردان نراق در قدیم بود که تخت آن از لاستیک عاج دار و رویه آن از نخ پنبه بود که زن های نراق آن را می بافتند و به گیوه دوز(پینه دوز )می دادند تا آن را بدوزد. جنس گیوه طوری بود که در تابستان رطوبت و خنکی را حفظ و در زمستان هم گرما را حفظ می کرد.


پینه دوز های نراق دو نوع گیوه می دوختند. یکی گیوه ملکی که نوک آن زاویه ای شکل بود و دیگری گیوه کار (معمولی) که در قسمت جلو گرد بود. این گیوه ،مورد استفاده کشاورزان و شبانان بود.به طور کلی گیوه یک پاپوش سبک، بادوام و مناسب برای مردان روستایی بود. در موقع پاره شدن قابل تعمیر بود و گیوه دوزها به آن وصله چرمی می دوختند ودر موقعی که خیلی هم کهنه می شد باز کاربرد داشت.

۲-گیوه کُلُه : گیوه با توجه به ارزش و اهمیتی که داشت و قابل تعمیر و ترمیم هم بود،حتی بعد از مستعمل شدن هم برای مصارف دیگر استفاده می شد . اگر در زمان قدیم به باغی و یا بَرَه گاه گوسفندان می رفتید گیوه های کهنه و مستعمل در اطراف آنجا مشاهده می کردید. به این گیوه ها (گیوه کُلَه)می گفتند که کشاورزان هنگام بیل داری یک لنگه آن را به پا می کردند و زمین را بیل می زدند. یا دم بَرَه گاه ها در موقع شیر دوشی گوسفندان آنها را می پوشیدند وبدین صورت نهایت استفاده را از گیوه می کردند .

۳-کفش لاستیکی: از پاپوش های دیگر مردان کفش های لاستیکی مشکی بود که به علت سبک بودن وهمچنین قیمت ارزان از آن استفاده می کردند .

۴-جوراب پشمی : در قدیم مردها پشم گوسفند را با پیلو می ریسیدند و با نخ حاصله و با میل های مخصوص جوراب و اَلجَک پشمی می بافتند. جوراب های پشمی دو نوع بودند یکی ساقه کوتاه یا جوراب معمولی و دیگری ساقه بلند که تا زیر زانو می رسید. از این جوراب های ساقه بلند رامعمولا شبانان وگله داران در هنگام برف می پوشیدند به طوری که روی پاچه تنبان را می پوشاند و با بند مخصوص محکم بسته می شد. برای گرم نگهداشتن دست ها هم در فصل سرما از اَلجَک های پشمی پنج انگشت و دو انگشت استفاده می کردند.

۵- ساق بند پشمی: ساق بند که به آن مُچ پیچ هم می گفتند از نخ پشم بافته می شد و مچ پا تا بالای ساق پا را می پوشاند. در زمستان محافظ و گرم نگهدارنده پاها و در گرما حفاظی برای پاها در مقابل نیش حشرات و جانورهای صحرایی مانند مار و عقرب و... بود .

ت: لباس سنتی زنان شهر نراق

۱-سرپوش: درقدیم سرپوش زنان چارقد و روسری بود که جنس آن از کرباس یا متقال به رنگ سفید و چهار گوش بزرگ بود که به صورت سه گوش سر می کردند و با سنجاقی به زیر گلو می بستند. گاهی هم چارقد را روی کلاه یا عرقچین که از جنس پارچه های رنگی بود می پوشیدند و بعضی زنان میانسال هم یک سری مهره های کبود و آبی مختلف به عنوان گلوبند جهت قشنگی به سنجاق زیر گلو آویزان می کردند.

جشنواره 'جوزغند' در شهر تاریخی نراق آغاز شد

برای رفع چشم زخم(نظر) هم گاهی این مهره ها را به لباس بچه می دوختند و یا آویزان می کردند. این کار هنوز هم در بین مادربزرگ ها و خصوصا بچه های کوچک امروزی به وضوح مشاهده می شود وهنوز این رسم قدیمی مادر بزرگ ها فراموش نشده بلکه احیا هم گردیده است.

ث: تن پوش
۱-چادر: چادر زنان نراق تا قبل از پیدایش پارچه های چادری از جنس قدک بود.از چادرشبِ چهار گوش قدک هم زنان نراق برای بستن دور کمر استفاده می کردند چون هم ضخیم بود و هم کمر را گرم نگه می داشت.

۲-پیراهن : پیراهن زنان که به آن پاچین می گفتند از پارچه های نازک و نخی به رنگ های مختلف به صورت بلند دوخته می شد که تا زیر زانو می رسید .این پیراهن آستین بلند، یقه دار دارای سه دگمه در جلو و چین های پیراهن در قسمت کمر(کمرچین)بود . شلوار زنان (نظامی) هم به رنگ مشکی و ساده بود.

لباس دختران و زنان جوان هم بلوز و شلوار با رنگ های مختلف با شلیته بود. شلیته دامن کوتاه و پر چین بود که نوع بلند آن هم وجود داشت. کوتاه آن را معمولان دختران کوچک با جوراب شلواری یا شلوار کوچک مخصوص و بزرگِ آن را زنان و دختران روی شلوار و پیراهن جلوباز دکمه دار می پوشیدند.

البته شلیته لباس سنتی نراق نبود ولی چون بچه های کوچک به پوشیدن آن عادت کرده بودند و نام این واژه هم در نراق هم رایج شده بود ،به عنوان لباس سنتی استفاده می کردند.

۳ٓ-روبند(روبنده): برخی از زنان برای پوشاندن صورت خود از روبند استفاده می کردند. این روبند از پارچه های سفید و مشکی یا رنگ های دیگر تهیه می شد و محل چشم ها را به طور سنتی توری دوزی می کردند و به وسیله بند به پشت سربسته می شد و قد آن هم تا زیر سینه می رسید.

ج- پاپوش
پاپوش زنان هم دم پایی پلاستیکی جلوبسته ، گالش پلاستیکی و اُرسی بود. اُرسی نوعی پاپوش بود که از چرم خالص تهیه می شد. البته ارسی را بیشتر دختران ، زنان جوان و نوعروسان می پوشیدند. گالش هم که از جنس لاستیک و رنگ مشکی و دارای آستر قرمز رنک بود، به علت سبکی و ارزانی جنبه عمومی داشت.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی اهل شهر نراق از بابت تهیه این نوشته سپاسگزاری می نماید .

۰ نظر ۰۱ تیر ۹۸ ، ۰۰:۰۶
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook