شهید شدن هادی ایزدی در عملیات بدر
سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۱۶ ق.ظ
اسفند 1363
در عملیات بدر ترکش به سرم اصابت کرد و خون زیادی از من رفت . مطمئن شدم که شهید شده ام و جنازه ام را انتقال
می دهند تا تشیع و در گلزار شهداء
نراق به خاک می سپارند .لذا دراز کش شدم و چشمانم را بستم شبیه به اینکه خوابیده ام. صدای رزمندگان را می شنیدم و
با خود فکر می کردم که شهید زنده
است و صدا را می شنود.
به آرامی چشمانم
را باز کردم دیدم اطراف من چند
نفر مجروح افتاده و بقیه در حال رزم با دشمن هستند. و باز در ذهنم گفتم که خوب شهید زنده است و می تواند ببیند.
اینبار نشستم و همه چیز را به خوبی حس می کردم و با خود گفتم شهید که نمی نشیند و راه نمی رود و فهمیدم شهید نیستم بلکه مجروح شده ام.
هادی ایزدی فرزند عباس از شهر نراق 15/09/1390
۹۰/۰۹/۲۲