شوخی های با مزه رزمندگان شهر نراق در مقطع دفاع مقدس
حسین نباتی ، مرحوم حاج مسلم مرادی شهید مظاهر لطفی ، مرحوم حاج مسلم مرادی
آذر ۱۳۶۰ بالغ بر بیست و پنج نفر از سلحشوران شهر نراق پس از حصر آبادان در جبهه محمدیه دارخوین استقرار داشتند .
سلام . حاج مسلم مرادی تو اینجا برا چی اومدی؟
اومدم
هم سری به شماها بزنم و من هم دل دارم بیام جبهه .
بریم چند تا عکس یادگاری با حسین
نباتی و مظاهر لطفی و... بگیریم . هنگام عکس گرفتن مسلم زست می گیرد تا عکس جذاب تر شود و متوجه نیست
حسین و مظاهر پشت
سرش
با چکش و سنگ در حال شوخی بازار هستند .
سه
روز گذشت و حسین نباتی که پای اکثر شلوغی ها بود ؛ سناریوی یک برنامه مفصل را می
چیند .
محمدرضا رمضانی نامه ای بنویس از قول
خانم کبری کمره ای همسر مسلم مرادی که مشخص شود نامه از نراق به جبهه واصل شده
است . محمدرضا بخشی تو هم
نامه رسان باش .
مظاهر
لطفی تو هم برای مسلم نامه را با آب و تاب بخوان . و وسط خواندنت هی بگو مسلم ولش
کن نمی خواد بقیه اش را بدانی.
قدرت
الله کمره ای تو هم تنور جریان را داغ کن و بگو نه بابا بذار هر اتفاقی رخ داده
بدونه . و ...
حاج
مسلم بیا هنوز نیو مدی یک نامه فوری از شهر نراق برات اومده .
بازش
کن بخون ببینم چی نوشته.
بیا
نامه را باز کردم همسرت خانم کبری کمره ای برات نوشته شاید محرمانه باشه . نه بابا
ما که دیگر ازمان گذشته بخونش
.
... مسلم
من و بچه ها خوبیم . ولی دو روز بعد از رفتنت ضد انقلاب ها رفتند توی مغازه ات و سنگ پرانی کرده و
تقریبا همه شیشه ها را شکسته و از بین برده اند و یک نامه هم انداخته اند که سزای عمل جاسوس همین
است . باز از
فعالیتت
دست بر نداری خانه ات را به آتش کشیده و روی سر زن و بچه ات خراب می کنیم .
مسلم از سنگر خارج شده و ناراحت .
حسین نباتی کمین کرده سر می رسه مسلم بیا بریم آبادان کاری پیش آمده.
برو
بابا دست به دلم نزن.
چی
شده مسلم ؟
بی
وجدان ها ضد انقلاب رفتند مغازه و همه شیشه ها را شکسته اند.
حسین
جون برو بلیط قطار تهیه کن تا همین امروز برگردم نراق.
آخه
تو تازه اومدی .
چندین
ساعت انبساط خاطر و ناراحتی و خوشحالی و ...... پایانی ندارد .
شب
دور هم تو سنگر نشسته اند و همه می گویند بابا این یک شوخی بود.
حالا
مسلم قبول نمی کنه و راضی نمیشه . می گه می خواهید من بمانم جبهه و شهید شوم .
بیست
سال بعد حاج مسلم مرادی فرزند نصرالله تاریخ۱۰/۴/۱۳۸۱ به علت بیماری به
رحمت خدا پیوست
.
سلحشوران
شهر نراق با تشکر از وبلاگ شهر من نراق11/09/1390