اسدالله محمدی جانباز شیمیایی به آلمان اعزام شد
این رادمرد را می شناسید ؟ او حاج اسدالله محمدی فرزند علی اکبر اهل مهدی آباد اردهال و برادر شهید می باشد.
در عنفوان جوانی به عشق دفاع از مقدسات به فرمان مقتدایش
سید روح الله به جهاد اعزام گردید . تیر ماه 1361 با تعدادی از رزمندگان شهر نراق
طی عملیات رمضات در پاسگاه زید شرکت جست و دو تن از دوستانش عباس رمضانی فرزند حسن
و محمدرضا بخشی فرزند عباس جاودانه شدند .
آبان 1361 باز با عده ای سلحشور نراقی طی عملیات محرم در
عین خوش موسیان حضور داشت و یار با وفایش مظاهر لطفی فرزند محمد به شهادت رسید و
جانشین گردان کاظم محمودی فرزند علی عروج نمود . مسیر ادامه داشت تا دی ماه 1365 و
عملیات کربلای پنج در شلمچه خرمشهر .
مجروح شیمیایی می شود و این ارمغان جنگ را تا کنون به همراه
دارد.
ننشسته ، کوتاه نیامده ، خسته نشده ، روحیه اش متزلزل نیست ، انتقاد ندارد ، بارقه های امید در دل و روح او زنده است . بقیه نیز متکی به آمال و آروزوهای اویند . فعالیت های فرهنگی و برگزاری یادواره شهدای مهدی آباد اردهال بر محور گمنامی او می چرخد. محیط اردهال و منطقه شهرستان دلیجان را به نظاره می نشیند و بی قرار است که مبادا برای شهیدی ، جانبازی ، رزمنده ای ، و خانواده شهیدی کوتاهی شود.
موقر ، متین ، دلنشین و بدون هر گونه پرخاشگری راهنمایی ات می کند تا به اعلی علیین برسد.
سرفه دارد و سرما حنجره اش را ملتهب تر می کند . هیچ وقت زبان به اعتراض نگشوده و تشکر از نعمات الهی بر زبانش جاری است .همسر و فرزندانش از پشتیبانان اصلی او در زندگی هستند . صبور و مقاوم و روحیه بخش . این ناملایمات چندین ساله و سرفه های بی امان و صدای شکسته در گلو ، هیچ وقت خللی در روحیه خانواده اش به وجود نیاورده است . و زبانشان به شکر از خداوند بلند است . کمیسیون پزشکی بنیاد جانبازان تشخیص داده برای سومین بار حاج اسدالله محمدی برای ادامه درمان به کشور آلمان اعزام شود .
ساعت 7 صبح روز سه شنبه 26/2/1391 پرواز تهران به کلن صورت گرفت . پس از عبور از کنار رودخانه راین با اتوبوس مسیر دو ساعته پیموده شد تا در بیمارستان شهر همر حاج اسدالله با سه جانباز شیمیایی دیگر مورد معاینه و معالجه قرار گیرند . مقرر است قطعه ای در حنجره را تعویض نماید تا تنفس راحتر گردد .
حاج اسدالله در آخرین ساعات قبل از مسافرت گفت سلام من را
به همه مردم خونگرم و مذهبی شهر نراق برسانید و از تمامی رزمندگان و جانبازان هشت
سال دفاع مقدس این شهر عذرخواهی می کنم که نمی توانم در نشست خاطره گیری تاریخ
4/3/1391 در نراق شرکت داشته باشم .
ما هم برای ایشان و تمامی جانبازان شیمیایی دعا می کنیم هر
چه زودتر بهبودی حاصل گردیده و امیدوارانه در کنار خانواده و فرزندان روزگاران را
شیرین سپری نمایند
.