کتک خوردن اسرا به خاطر خواندن دعا
اینجانب عباس باقری فرزند حسینعلی اهل شهر تاریخی نراق تاریخ 2/1/1361 طی عملیات فتح المبین در روستای زعن در منطقه شلش شوش در استان خوزستان مجروح و سپس به اسارت نیروهای ارتش عراق درآمدم و تاریخ 29/5/1369 با سایر اسرا آزاد و به میهن اسلامی ایران بازگشتم .
آزاده جانباز عباس باقری
علی رغم پیروزی های چشمگیر رزمندگان سلحشور ایرانی طی عملیات فتح المبین عراقیها از تعداد اندک اسرای ایرانی سوء استفاده نموده و در مسیر و شهرها خصوصا در بغداد به وسیله اتوبوس چرخانده شدیم تا بلکه کمی از شکستشان را پوشش دهند . سرانجام در بیمارستان اردوگاه عنبر تحت مداوا قرار گرفتم .
از راست : آزاده جانباز قدرت الله ایزدی ، آزاده جانباز عباس باقری ، آزاده جانباز احمد ابوالحسنی
اردوگاه عنبر در شهر الانبار در استان پر مساحت الانبار قرار داشت و مرکز این استان شهر الرمادی می باشد .بیمارستان عنبر حدود چهل مجروح از رزمندگان ایرانی تحت ضعیف ترین درمان ها قرار داشتند . سی دو روز پس از اسارت یعنی تاریخ 4/2/1361 برای حفظ روحیه و بالا بردن توان دفاعی و توسل به ائمه اطهار به خواندن دعای توسل بدون داشتن کتاب دعا پرداختیم . یک شعری بود که آقای غلامرضا سازگار به صورت مداحی خوانده بود که :
کربلای ما خودش یه کشوره دامنش پر از گل های پرپره
این مطلب را من بین دعا از حفظ خواندم و روحیه ی خوبی دریافت نمودیم . غافل از اینکه سرگرد مشعل ، محمودی و عثمان پشت پنجره بیمارستان صداهای دعا خواندن ما را شنیده اند .
باقری در میان انبوه استقبال کنندگان شهر نراق
محمودی که به زبان فارسی کاملا مسلط و اهل یکی از شهرهای مرزی بود و با عراقی ها همکاری صمیمانه داشت وارد بیمارستان شدند و مشعل گفت کی میخواهد شربت شهادت بنوشد . من را بردند داخل حمام و با وضعیت وخیمی که داشتم تا توان داشتند کتکم زدند . یک دشداشه عربی تنم بود و زمانی که نگاه کردم از خون سرخ شده بود .
باز خوانی و تفهیم گذاری نامه اسارت آزاده عباس باقری تاریخ 26/5/1391
از ایران و شهر نراق
به اردوگاه موصل عراق آقای عباس باقری فرزند حسینعلی کارت اسارت 3096
بسم الله الرحمن الرحیم
در بستر خویش آسودن را در ساغر مرگ سرخ ، لب سودن را بنگر که چه عاشقانه تفسیرش کرد با خون گلوی خویش بودن را
خدمت دوست و برادر عزیز عباس باقری سلام علیکم و بما صبرتم
با درود و سلام بر منجی عالم و نائبش ( حضرت آیت الله سید روح الله خمینی) و دوستداران آنها . عباس جان انشاءالله که حالت خوب باشد و در پناه ایزد یکتا محفوظ باشی . نامه ات رسید بی اندازه خوشحال شدم و تا کنون یک نامه از شما بیشتر نرسیده و من این سومین نامه است که می نویسم . از نامه ات بسیار بهره مند شدم . منتظر ادامه آن هستم و در آرزوی روزی هستیم که مانند قبل آن همه خاطره ها و با هم بودن ها را تازه کنیم ولی با این تفاوت که بهترین یاران ( شهیدان شهر نراق) از میان ما هجرت کردند و ما را تنها گذاشتند . باشد که خدا به ما صبر و بردباری عطا کند انشاءالله . قاسم حسینی ( پاسدار) و حسین حسینی(بسیجی) و کلیه برادران ( بسیجیان و رزمندگان شهر نراق) خدمت شما سلام می رسانند . از قول ما هم خدمت احمد ابوالحسنی و قدرت الله ایزدی ( دو نفر از اسیران نراق) و کلیه برادران ( اسرا) را سلام برسان . جایگاه هم پاسگاه می شود ( ستاد ناحیه مقاومت شهر نراق به پاسگاه سپاه ارتقاء می یابد) و وضع خوب است ( جذب نیرو و اعزام افراد به جبهه ها مناسب است) . ولی خوب بعضی موقع ها بی خبران از قدرت خدا و منافقان سد راه می کنند و می خواهند مانع حرکت شوند ( بد خواهان نظام چوب لای چرخ می گذارند) که عنایت خداوند بالاتر از این هاست . عباس جان انشاءالله که ما را از دعای خیر خود فراموش نکنی . به امید دیدار و به امید رهایی . (بازگشت اسیران به ایران . باباجان ( حضرت آیت الله سید روح الله خمینی رهبر کبیر انقلاب) با کلیه بچه هایش ( طرفداران نظام و ولایت و رزمندگان ( حالشان خوب و سلام و دعا می رسانند خدا حافظ – التماس دعا
دوستدارت محمد تاریخ 17/1/1363
//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
از اردوگاه موصل عراق عباس باقری کارت اسارت 3096
به ایران و شهر نراق
بسمه تعالی
خدمت برادر گرامی و دوست صمیمی سلام
پس از تقدیم عرض سلام ، موفقیت شما عزیزان اسلام را از یکتای هستی بخش جهان بشریت خواهان و خواستارم . امیدوارم که هیچگونه نگرانی نداشته باشید و برای خدمت به اسلام عزیز موفق و موید باشید و مکتبی که اثبات کرد به جهانیان مدعی که انسان چیست و احترام به حقوق آن به چه نحو خواهد بود . برای کسانی که در دنیای امروز مدعی اند که متمدن و پیشرفته اند و با سلاح های مدرن می توانند با اسلام مبارزه کنند . اما غافل از هست پروردگار مکتب توحیدند . یک موقع قدرت های کذاب از خواب خرگوشی بیدار شدند ودیدند که اسلام قدرتی مافوق قدرت ها و دارای سلاح های بت شکن و اهریمن شکن است که هر موقع اراده کند می تواند هر طغیانگر و تجاوزگر را سر جای خود بنشاند . پس بیائید قدر این فداکاری ها و راد مردی ها را بدانیم و از خداوند پیروزی اسلام را طلب کنیم . محمد جان نامه پند آمیز شما برای من و احمد ابوالحسنی رسید و خیلی خوشحال شدیم . انشاءالله که ما را از موعظه و پند توسط مکاتبه فراموش نکنی و سلام ناقابلم را پذیرفته و خدمت خانواده مهربانت و خانواده ام و خانواده شهدا و کلیه دوستان و خویشاوندان برسانی و مرا از احوال خود و دگرگونی های بیشتر از این مطلع سازی
کسی که همیشه به یاد شماست الاحقر عباس باقری تاریخ 25/4/1363
آزاده جانباز عباس باقری فرزند حسینعلی اهل شهر نراق 03/03/1391