سخنی با سردار شهید قاسم جعفری اهل شهر نراق
مادر بزرگوار شهید قاسم جعفری نقل کرد زمانی که قاسم مسئول
بسیج نراق بود روزی به منزل آمد و گفت مادر طلاجات برای جبهه چه داری ؟ گفتم فقط
یک جفت گوشواره که دامادم محمد کمره ای برایم هدیه روز مادر آورده و هیچ طلای دیگر
ندارم .
شهید قاسم جعفری
علاقه نیز به داشتن آن ندارم . بعد قاسم گفت مادر دوست داری
این طلا را برای کمک به جبهه هدیه کنی و من هم گفتم قاسم جان با کمال میل .
گوشواره ها را قاسم گرفت و برد بسیج تا با پول آن قطره ای کمک به جبهه را عهده دار
باشیم .
سرکار خانم عذرا شریفی مادر بزرگوار شهید قاسم جعفری همچنین
گفت : تنور محلی در خانه داشتیم که اغلب با یک یا چند زن دیگر برای رزمندگان نان
پخت می کردیم و از طریق بسیج به جبهه می فرستادیم تا رزمندگان دفاع مقدس مصرف کنند
.
سرکار
خانم عذرا جعفری
قاسم عزیز و مهربان ؛ تو در عملیات کربلای پنج 3/11/1365 به
شهادت که آرزوی دیرینه ات بود رسیدی ؛ لیکن چه داغ بزرگی بر دل دوستان و همرزمانت
نهادی .بدان با ولایتمداری امام خامنه ای پیرو راه
سرخت خواهیم بود" تا انتها حضور ".
جنازه مطهر شهید قاسم جعفری
قاسم جعفری وزنه ای در بین دوستان و بسیجیان بود. یادش به خیر چه بی ادعا و بی تملق و بی تکلف فعالیت انقلابی و مذهبی داشت . بسیجیان یاد می آورند ایام محرم حسینی(ع) هیئت بلندگوی از نوع اکو نداشت و صدا در مقابل هیئت های دیگر ضعیف و پول و امکانات نیز در مضیقه بود و علاقه ای هم وجود نداشت از کسی و جایی پول گرفته شود . اولین فردی بود که فرغون را برداشت و آمپلی فایرهای هیئت را توی آن گذاشت و در خیابان های نراق به حرکت در می آمد .
علی رغم طعنه هایی که می شنوید کارش را با اخلاص به پیش می برد . تا اینکه هیئت سر و سامانی گرفت و تا حالا که اینگونه می بینیم . مثل همه نییتش سوگواری برای ابا عبدالله الحسین(ع) بود .خدا می داند شاید برادرش ابوالفضل جعفری این سیستم برق و هل دادن گاری و تنظیم علم کش ها را به یاد برادرش تعقیب می کند .
ابوالفضل جعفری
غصه داریم از فراغ او و با فغان می نویسم که عجب گلهایی را
روزگار پر پر کرد تا ما آسایش و آرامش داشته باشیم . تا
اسلام زنده بماند.روزی که شهید تشیع شد دوستان به خانه عمو ابراهیم رفتند . خیلی
ناراحت و غمگین بودند .تحملشان را از دست داده بودند .
ابراهیم جعفری در کنار تابوت فرزند
شهیدش
کنار پدر بهشتی و بزرگوارش قرار گرفتند می شنویدند که زمزمه می کند الهی شکرت - خدایا راضی ام به رضای تو - خدایا شکر و...آنجا کمی روحیه گرفتند . عهد کردند اسلحه قاسم و قاسم ها زمین نیافتد . قرآن و دینشان حفظ گردد .
مادر مبارز و قهرمانش خانم عذرا شریفی را دیدند که رزمندگان را کمک کرد تا از پای نیافتند . زانوهایشان سست نگردد و در صحنه حضور داشته باشند . رفقا نیز به او تعهد دادند که ثابت قدم بمانند . اکنون خوشحالیم که خیانت به خونشان نکردیم . کم کاری کردیم . زندگی را بهانه کردیم و لیکن نیتمان پیروی از شهید و خون پاکشان بود .
مادر و همسر و خواهر شهید در کنار جنازه شهید جعفری
بر این اساس در وصیت نامه برای پدر و مادرش نوشته : ...و از این خوشحال تر هستم که هر وقت قصد جبهه می کردم یک کلام حرف "نه " از شما نشنیدم .
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست.و این شهید والامقام نیز نامداری در دنیا را در گمنامی می دید که بعد از شهادتش نامدار شد.محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند .
امیدواریم شرمنده خون شهدای عزیزمان نشویم . قاسم جان چکار کردی تو زمان مسئولیتت در بسیج نراق .بالاترین جذب نیرو . بالاترین از خود گذشتکی در بین نیروها. بالاترین کمک های مردمی به جبهه .فعالیت های مختلف دیگر . این چه قدرت الهی در وجود تو بود که همه جذب فعالیت هایت می شدند .به هنگام تحصیل تو یکی از اعضای انجمن اسلامی دبیرستان معصومی بودی . به هنگام تاسیس بسیج یکی از اعضای تشکیل دهنده بودی .
شهید قاسم جعفری و کمک به پدر در زمینه کشاورزی
یادت به خیر با جمع آوری پول از بین بسیجیان بر روی تپه شهدا ورودی شهر نراق آرم جلاله الله را بنا نمودی و ما به شوخی به تو می گفتیم این تپه قاسم است . هنوز این تابلو به یادگار مانده است .یادت به خیر با چه سختی از خانوده های محترم شهدا پول جمع آوری نمودی و به همراه یکی دو تا از دوستانت بالای هر قبر شهیدی میله ای نصب و پرچم پر افتخار کشور اسلامیمان را به اهتزاز در آوردی . یعنی این شهید برای وطن اسلامی به افتخار رسیده است .اکنون این یادگاری ها به علت زیبا سازی گلزار شهدا جمع آوری گردیده است.
قاسم جعفری فرمانده دلاوری بود که بسیجیان نراق مقابل خلوصش سر تعظیم فرو می آوردند . جالب اینکه بزرگترهای بسیج بیشتر از کم سن ها احترامش می کردند .کاش می شد راز این قضیه را دانست . قاسم را خدا عزیزش داشته بود و محبوب دلها کرده بود .همه شهدا انصافا عزیز و گرانقدر بودند و برایشان غصه دار شدیم ولی شهادت قاسم قلب ها را تکان داد . راه او صواب بود ولی ما چکنیم با این همه مسئولیت . آنهم در این دنیای وانفسا.
سرکار خانم عذرا شریفی ، حاج ابراهیم جعفری
او در زعامت امام خمینی(ره) جاودانه شد . ولی متعهد می گردیم مسیر و راهش را ادامه دهیم در زعامت امام خامنه ای .قاسم عزیز ، پس از تو همسرت خانم بابایی راه سعادتمندی را می پیماید و دخترت سمانه نیز خوشوقت گردید . آنگونه که ملاحظه می شود خانواده ات مورد احترام همگان هستند . دوستان تلاش می کنند جانفشانی های تو فراموش نگردد و کسی به خونت خیانت نکند .
شهید جعفری در کنار همسر و فرزندش
فیلم مختار نامه را هر کس مشاهده کرده باشد یاد شهید والامقام قاسم جعفری می افتد . شهیدی از نراق که به مادرش توصیه کرده است مثل مادر وهب شهید دشت کربلا باش .به وصیت نامه اش بنگرید :
...من می خواهم چون مادر وهب که فرزندش را در راه خدا داد و حتی جسدش را هم تحویل نگرفت و گفت چیزی را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم شما و دیگر مادران ( شهدا ) مانند او باشید .
سایت
سلحشوران شهر نراق12/10/1391