خواستند شعار مرگ بر شاه را از بین ببرند بر عکس پر درخشش شد
محرم سال 1357 و از تاریخ 10/9/1357 لغایت 20/9/1357 دهه اول محرم بود . زنان و مردان شهر نراق به سان سایر شهرها و روستاهای کشور همزمان با عزاداری سالار شهیدان حسین بن علی (ع) یکپارچه بر علیه ظلم و چپاولگری های رژیم محمد رضا پهلوی قیام کرده بودند .
اکبر قجری
پاسگاه ژاندارمری نراق با امکانات و نیروهایی که داشت هر گونه فعالیت از نیروهای انقلابی را شدیدا تحت کنترل قرار می داد و اگر مقلدی از امام خمینی(ره) را شناسایی می کردند پس از تشکیل پرونده ابتدایی او را به هنگ ژاندارمری شهرستان محلات معرفی و نهایتا دادگاهی می شد .
تاریخ 16/9/1357 و در واقع شب هفتم محرم بود . کوچه و خانه های قدیم نراق را که یادتان هست . از کوچه منزل پدری ام در حال عبور به سمت مسجد جامع بودم که در مطبخ حرکت جنبنده ای من را ترساند .
وحشت زده شدم قصد فرار داشتم که دیدم یک نفر مثل اجنه ها از تنور نانوایی خانگی سرش را بیرون آورد . تا رفتم داد بزنم که دیدم آن فرد با انگشت اشاره بر بینی اش می گوید هیس . انگار قدرت پاهایم گرفته شد و زبانم بند آمد . وحشت زده به کله بزرگش نگریستم و در تاریکی قابل شناسایی نبود .
شانزده ساله بودم و داشتم کمی سفت می شدم که یکباره کنار تنور فردی دیگری تکان خورد و قلب من دیگر داشت از تپش می ایستاد .
در همین اثنا صدای داد و بیداد و فحش و ناسزا از پیرامون بلند شد و کمی خوشحال شدم که افرادی دارند به من نزدیک می شوند . دوباره فرد سر از تنور درآورد و باز با انگشت اشاره و هیس کنان گفت اکبر بیا جلو نترس من حسین نباتی ام .
حسین نباتی
تو دلم گفتم ای خانه خراب من که نزدیک بود دق کنم . رفتم جلو دیدم آره حسین جوراب زنانه به سرش کشیده و واقعا قیافه اش وحشتناک شده بود . آن طرف تر علیرضا قجری فرزند سلطانعلی(شهید) بود که نیش خنده ای زد و گفت اکبر دارند دنبال ما می آیند برو و اگر سوالی کردند یک جوری دست به سرشان کن .
شهید علیرضا قجری
از محیط تنور و کوچه بیرون آمدم دیدم دو سه نفرنراقی شاه دوست و دو مامور پاسگاه ژاندارمری ناسزا گویان دنبال افرادی می کردند که به در و دیوار با نفت سیاه شعار " مرگ بر شاه" نوشته اند .
صبح روز بعد که هوا روشن شد همان چند نفر و مامورین پاسگاه که از سواد تحصیلی بهره مند نبودند با کلنگ به جان شعار های روی دیوار افتادند و با هر ضربه ای که می زنند به بانی و باعث کار لعن و نفرین و فحش می دادند .
در بازار شمس السلطنه روی دیوار نانوایی سنگکی شعار مشکی رنگ که محو شد زیباترین منظره ای که تا کنون تصورش را نمی کردم درخشش بیشتری پیدا کرد . جایی که کلنگ خورده بود مثل منبت کارها به زیبایی شعار "مرگ بر شاه" را حکاکی کردند و جلوه زیباتری بر علیه رژیم پهلوی ایجاد گردید .
اکبر
قجری فرزند احمد اهل شهر نراق 10/5/1390
1