پدر شهید ابوالفضل بیابانگرد روی تخت بیمارستان کسری تهران
با همه مقاومت الهی صورت گرفته بیشترین آسیب های روحی و روانی هشت سال دفاع مقدس نصیب خانواده های رزمندگان گردید . زیرا هر روز در انتظار خبر ناخوشایندی بودند .
حاج حسینعلی بیابانگرد به همراه همسرش سرکار خانم قاسمی
عملیات "فرمانده کل قوا خمینی روح
خدا" در خرداد 1360 در منطقه پل مارد با موفقیت به پایان رسید و تعدادی از
رزمندگان شهر نراق از جمله بسیجی ابوالفضل بیابانگرد در پدافندی این عملیات در
جبهه انرژی اتمی (آنسوی رودخانه کارون)حضور داشت .
شهید ابوالفضل بیابانگرد
عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان انجام گرفت و 25 نفر
از سلحشوران شهر نراق در جبهه محمدیه دارخوین در حاشیه رودخانه کارون خطوط پدافندی
را همراه نیروهای دیگر در اختیار داشتند .
ابوالفضل در نوجوانی
آذر ماه 1360 چند نفر از این تعداد از جمله ابوالفضل بیابانگرد از ناحیه چشم مجروح گردید و یکی از چشمانش در بیمارستان لبافی نژاد تهران تخلیه گردید . کمتر از سه ماه بعد ابوالفضل با چشمان نافذ اما معیوب به ندای حسین زمان خمینی کبیر لبیک گفته و راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید .
شهید بیابانگرد در منطقه تفریحی آبشتا در شهر نراق
سال جدید نوروز که مردم عزیز میهن اسلامی را جشن گرفته بودند در تاریخ 02/01/1361 خبری دهن به دهن در شهر نراق پیچید که طی عملیات فتح المبین در جبهه شوش خوزستان چهار نفر از بسیجیان (سید غلامرضا باشی – عبدالله محمودی – ابوالفضل بیابانگرد – مهدی عباسی) به شهادت رسیده و سه نفر به اسارت نیروهای ارتش عراق گرفتار(قدرت الله ایزدی – عباس باقری – احمد ابوالحسنی) و بقیه نیز مجروح گردیده اند .
با توصیفات فوق الذکر چه قلبی از پدر و مادر شهدا و ایثارگران می تواند آسیب نبیند .
حاج حسینعلی در کنار فرزند شهیدش
آقای حسینعلی بیابانگرد دچار عارضه قلبی گردیده و اکنون در بیمارستان کسری تهران تحت معالجه قرار دارد و با عملی که توسط دکترها انجام داده سلامتی خود را بازیافته است .
حاج حسینعلی بیابانگرد در بیمارستان کسری
همسر مکرمه اش سرکار خانم نیر قاسمی با وجود مشکلات جسمی
همچنان مواظبت از ایشان را بر عهده دارد .
فرزندان این خانواده لحظه ای پدر را تنها نگذاشته و مثل
پروانه عاشقانه گرداگرد وی مشغول مساعدت به سلامتی او هستند .
آقا ماشا’الله و آقا اصغر بیابانگرد بر بالین پدر در بیمارستان کسری
حاج حسینعلی بعضا چهره فرزند شهیدش ابوالفضل که یکی از موسسین بسیج نراق بوده را مد نظر قرار داده و آرام و با طمانینه اشک می ریزد و شکر خداوند را به جا می آورد .مادر شهید فرصت را مغتنم شمرده و اظهار می دارد اواخر پاییز سال 1360 فرزندم زخمی و برای بهبودی کامل به نراق منتقل شده بود و به ایشان گفتم تا مدتی نمی توانی به جبهه بروی و او گفت :
مادرجان خداوند به شما پنج فرزند سالم هدیه کرده و نیاز است خمس فرزندانت را ادا کنی و خمس فرزندان من می باشم . هنوز چشمش سالم نشده بود که عاشقانه و عارفانه به جهاد رفت و به معشوقش رسید .
همه با هم برای تمامی مریضان و حاج حسینعلی بیابانگرد دعای
شفا بخش از خداوند مسئلت داریم .