نامه حیرت انگیز عباس رمضانی نراقی یکروز قبل از شهادت به محمد ابوالحسنی
دلدادگی بین بسیجیان و فرماندهان در سال 1361 حال و هوای خاصی داشته و جدایی از همدیگر آزار دهنده بوده است .برای اولین بار نامه ای از شهید عباس رمضانی فرزند حسن یکی از موسسین بسیج شهر نراق از جبهه های نبرد به فرمانده اش غلام محمد ابوالحسنی فرزند عزت الله مسئول بسیج نراق را تقدیم می کنیم .
شهید عباس رمضانی محمد ابوالحسنی مشهور به غلام
تیر ماه 1361 پاسدار محمد ابوالحسنی از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات طی حکمی به عنوان فرمانده ستاد ناحیه مقاومت نراق معرفی می گردد .
شهید عباس رمضانی ، شهید محمدرضا بخشی
پس از چند روز سومین گروه از بسیجیان نراق جهت شرکت در عملیات رمضان راهی جبهه می شوند و عباس رمضانی نیز بی تاب از شهادت بهترین دوست و یاورش محمد رضا بخشی به جبهه اعزام می شود . او به دنبال محمدش و محمدهایش می گردد تا آنها را بجوید که خود کام روا و بهشتی می شود . فاصله شهادت محمد و عباس طی عملیات رمضان دو هفته است .
این نامه یکروز قبل از شهادت عباس رمضانی تاریخ 6/5/1361 از جبهه جنوب در نقطه صفر مرزی ایران و عراق متجاوز به محمد ابوالحسنی در نراق نوشته شده و روز بعد تاریخ 7/5/1361 جاودانه گردید و در گلزار شهیدان آرام گرفت .بهتر است خودتان مطالعه و در خصوص مجنون بودن عباس نظر دهید .
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یحب الذین یقاتلونه فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص(صف آیه 4)
خدا دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی ؛ همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند ؛ می جنگند .
با سلام به یاری دهنده رزمندگان حضرت مهدی(عج) و نایب بر حقش خمینی کبیر رهبر مسلمانان جهان و یاری دهنده مستضعفان و با درود به روان پاک شهیدان . با شما به وسیله نامه ارتباط بر قرار می کنم .
عباس رمضانی در نوجوانی
بار الها ؛ آمدنم به جبهه را برای رضای خود دان و تو مرا از هواهای نفسانی نجات بده و هدفم را رضایت خودت و کارم را برای اسلام و هدفم را برای پیروزی اسلام و مسلمین قرار بده .
اگر من در اینجا(جبهه) کشته شدم مرگم را مرگ در راه خودت قرار بده . اکنون که این نامه را می نویسم ساعت 5/13 (6/5/1361) و همه بچه ها (سلحشوران نراق و منطقه) دور هم هستند و هادی(رزمنده هادی ایزدی) به نراق می خواهد بیاید و ما این نامه را بدست او می دهیم تا بدست شما برساند . اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید سلامتی برقرار و خیلی خوشحالم چونکه نصیبمان جبهه اسلام شده است .
شهید عباس رمضانی
اینجانب برادر و پسر کوچک شما عباس رمضانی خدمت پدر بزرگوار و مادر عزیزم و برادران و خواهران و دوستان و آشنایان و همرزمان خود سلام می رسانم . خدمت تمام خانواده های شهدا سلام می رسانم . خدمت برادر جناب آقای نوروزی(مرحوم حجت الاسلام هبت الله نوروزی امام جمعه شهر نراق) – مهدیزاده(حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده) – ابوالحسنی( محمد ابوالحسنی فرمانده بسیج نراق) سلام می رسانم .
شهید رمضانی ، شهید بخشی
برادر گرامیم ابوالحسنی(محمد ابوالحسنی) اینجانب برادر کوچک تو خدمتت سلام می رسانم و تو را از راه دور می بوسم . امیدوارم که خط خدا و خط اسلام و رهبر که همه برادران و شهیدان در این راه شهید شدند مانند محمد رضا بخشی و دیگر شهدا را بروی و راه آنها را تداوم دهی .
آری برادرم غلام(محمد ابوالحسنی) محمد(شهید محمد رضا بخشی) هم رفت . کجا رفت ؟ به آخرت مسافرت کرد و به دیگر مسافرین آخرت رسید . او مظلوم زیست و مظلوم شهید شد .
تو (محمد ابوالحسنی)همچون که می دانم برای خط شهدا زحمت می کشی . ولی از تو می خواهم برادرانه ؛ کوچکانه ؛ که برای این بچه های بسیجی ؛ این مرغان بهشتی احترام بگذاری . چون اینها برای اسلام ارزش دارند . همه پیروزی ها اول از خدا و دوم از این خون بسیجی هاست .
محمد ابوالحسنی مشهور به غلام
آری آنان که برای ریاست و مال و غیره در نراق هستند و همیشه ایجاد اختلاف می کنند آنها را سخت در هم بکوبید . به یاری خدا و اگر محمد(محمد رضا بخشی) و محمدها(شهیدان) می روند ؛ تو باید یک محمد بسازی که جای آن خالی نباشد .
اکنون ما می خواهیم تا چند ساعت دیگر در عملیات(مرحله پنجم عملیات رمضان) شرکت کنم . اگر شهادت نصیب ما شد تو ما را ببخش و به مهدیزاده(حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده) بگو که اگر ما تخلفی کردیم و به شما خدا نکرده نافرمانی در امری کردیم ما را ببخش .
دیگر عرض ندارم جز دوری دیدار شما عزیزان .
انشاءالله که باز هم زنده بیایم و جای محمد و محمدها را خالی نگذاریم . ولی با شهادت محمد و دیگرها چگونه ما بر گردیم .
تاریخ 6/5/1361 عباس رمضانی
تهیه و باز خوانی متن نامه توسط سلحشوران شهر نراق 20/3/1392