شهید سید محمد جوادی: هر کس لباس بسیج پوشید باید آمادگی برای شهادت داشته باشد
شهید سید محمد جوادی
خانه ای معمولی و زوج خوشوقت اهل شهر نراق حاج سید رضا جوادی و همسرش خانم افسر محمودی در هیاهوی کرج ساده و بی آلایش گذران زندگی می کنند .
دستان پدر در ابتدا نظرمان را جلب می کند که چه سخت و جدی برای عائله خویش کسب در آمد مشروع داشته است .
چهره نورانی اش نمایان است که با همه پیراستگی اش محبت اهل بیت در سینه دارد و فرزندان با نام ائمه خو گرفته اند .
کلام مادر نشان از صبوری در تربیت فرزندان دارد . در وهله اول نظرمان به تعداد افراد منزل جلب می گردد و تابلوی شهیدی که روی طاقچه اتاق ها نظاره گر اعمال ماست .
سید محمود جوادی برادر شهید
این زوج دختر ندارند و پنج پسر نیکو خرد دارند که به مثابه خمس خانواده یکی از آنها حضور فیزیکی در منزل ندارد . سید محمد جوادی زنده هست ولی نزد پروردگارش روزی می خورد .
خانم محمودی مادر شهید بزرگوار می فرماید دو برادرم عبدالله و کاظم محمودی و دو پسر عمویم نصرت الله و احمد رضا محمودی قبلا به شهادت رسیده بودند . من راه و رسم پایمردی و مقاومت را آموخته بودم و تمرین صبر و شکیبایی را خداوند در من ایجاد کرده بود .
شهید سید محمد جوادی
به این جهت وقتی پسرم شهید شد آمادگی شرایط را داشتم . ولی مظلومیت و غریبی فرزندم در شهادتش کمی دشوار بود . چون مانند حضرت زهرا(س) بارگاه و چراغی نداشت و تا سال ها چشم به درب منزل دوخته بودم تا از جنازه اش خبری برسد .
شهید سید محمد جوادی
شهادت برادر زاده ام سید حسن جوادی و برادران همسرم گرچه آسیب روحی در ما ایجاد کرد لیکن خللی در عزم و اراده ما در راه دین و مملکت به وجود نیاورد .
این خانواده بزرگوار دارای دو افتخار هستند . اول شهادت سید محمد جوادی در راه خدا و دومین افتخار وجود چهار فرزند دیگرشان که در زمره تحصیل کرده های جامعه می باشند و هر کدام منشا خیر و نیکوداری هستند .
1- سید احمد جوادی متولد 1349 فوق لیسانس
2- سید محمود جوادی متولد 1356 فوق لیسانس
3- سید کاظم جوادی متولد 1361 فوق لیسانس
4- سید مهدی جوادی متولد 1363 فوق لیسانس
در
بین برادران سید احمد به دلیل اینکه در اوایل جنگ تحمیلی حدود 13 ساله
بوده شاهد خیلی از مراسم و وقایع شهیدان خانواده از جمله دایی ها و برادرش
بوده و ذهن او مملو از خاطرات می باشد
برادران سند به جای مانده
از شهید که نامه ای از جبهه هست را ارائه دادند . در نامه پس از حمد ثنای
الهی و عرض ارادت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت سید روح الله
خمینی(ره) توصیه هایی به برادران مبنی بر جدیت در تحصیلات می کند که الحق
آنها رعایت می کنند .
آدرس روی نامه : لشکر محمد رسول الله(ص) – تیپ 3 ابوذر – گردان مسلم – گروهان 3 شهادت – دسته 3 – سید محمد جوادی
چهار نفر از دوستان صمیمی شهید که در متن نامه نامش را ذکر نموده عبارتند از :
ناصر احمد زاده(استاد دانشگاه) – سلیمان مختاری(بازنشسته آموزش و پرورش) – سید محمد موسوی(دکتر) - علی هدایتی(آزاد) و همچنین سید جمال هاشمی مسئول وقت بسیج دوست او بوده است .
این نامه تاریخ 17/12/1362 توسط سید محمد در پادگان دوکوهه اندیمشک نوشته شده و اشاره کرده که از تاریخ چهارم تا سیزدهم اسفند 1362 در خط پدافندی بوده و به پادگان بازگشته اند . روز بعد 18/12/1362 پس از اعزام به خطوط مقدم که عملیات خیبر در جزیره مجنون عراق صورت می گیرد مجنون گردیده و به عرش خدا پرواز می کند .
از حاج احمد رضایی فرزند رضا و همسر مکرمه اش سرکار خانم محمودی که مقدمات مصاحبه و دیدار با خانواده شهید جوادی را فراهم نمودند صمیمانه تشکر می نماییم .
زندگینامه شهید سید محمد جوادی فرزند سید رضا
در
سپیده دم 21 خرداد ماه 1346 در شهرک بیلقان کرج کودکی به دنیا آمد که نام
مبارکش را سید محمد گذاشتند .
پدرش سید رضا و مادرش خانم افسر محمودی وی را در خانواده مومن و مذهبی رشد و پویایی دادند . او اولین میوه زندگی مشترکشان بود . تا کلاس سوم ابتدایی را در بیلقان و از سال 1356 به منزل همیشگی اشان در کوی کارمندان جنوبی نقل مکان نمودند .
سید محمد در نوجوانی
دو سال مابقی ابتدایی را در مدرسه شهید نامجو (یدالله عقیلی) به پایان رسانید . سه سال راهنمایی را در مدرسه سوم شعبان واقع در سه راه رجایی شهر کرج با موفقیت پشت سر نهاد .
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357 به رهبری حضرت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) درخشش خاصی در دانش آموزان ایجاد کرده بود . روح لطیف سید محمد از برکات انقلاب خمینی بهره مند گردید و از ابتدای انقلاب با قرآن و وعظ و منبر و سخنرانی روحانیون عجین گردید .
اولین مکان فعالیت های انقلابی و مذهبی و ورود به بسیج مستضعفین ایشان " مسجد المهدی " در کوی کارمندان می باشد که سال 1357 تاسیس گردید .
او به قرائت قرآن عشق می ورزید و همواره سرلوحه و چراغ راه زندگیش قرار می داد . پایگاه بسیج شهید حسین ناصر خاکی مسجد المهدی(عج) مدرسه عشق او بود .
31 شهریور 1359 که رژیم عراق با حمایت جهانیان جنگ هشت ساله را بر ایران اسلامی تحمیل نمود سید محمد جوادی 13 ساله و دانش آموز بود . وی در فعالیت های مختلف به نفع مردم و انقلاب اسلامی کوشا بود .
دو نفر از دایی هایش اهل شهر نراق به اسامی عبدالله محمودی تاریخ 2/1/1361 در عملیات فتح المبین و سردار کاظم محمودی تاریخ 16/8/1361 طی عملیات محرم در مصاف با ارتش عراق به شهادت رسیدند و تاثیر به سزایی در روحیه اش ایجاد گردید .
پدر و مادر شهید بزرگوار اهل شهر نراق از توابع دلیجان در استان مرکزی می باشند . بر این اساس سید محمد تابستان ها و ایام تعطیل مرتب به نراق مسافرت و کمک حال پدر بزرگش حاج علی و مادرش بزرگش خانم فاطمه رضایی بود .
مزرعه کندقه به دلیل تردد دایی های شهیدش و رزمندگان نراقی قطعه کوچکی از بهشت برایش محسوب می شد . منزل سایر اقوام از جمله آزاده جانباز احمد ابوالحسنی و پسر عموی شهیدش سید حسن جوادی فرزند سید ماشاءالله نیز در نراق می باشد . گلزار شهدای نراق بارها به قدوم این شهید مزین شده بود .
اواسط سال 1362 دفاع مقدس مردم ایران در اوج خودش بود و جبهه های نبرد حق علیه باطل نیار به نیرو پیدا کرد . هفده ساله بود و در سال سوم دبیرستان رودکی تحصیل می کرد که با چند تن از دانش آموزان درس و مدرسه را ترک و به عشق لبیک گفتن به ندای پاک رهبرشان خمینی(ره) کبیر راهی جبهه گردید .
عملیات والفجر 4 تاریخ 27/7/1362 با رمز یا الله طی چند مرحله و به مدت یکماه در نوار مرزی مقابل شهرستان های مریوان و بانه کردستان آغاز و تا عمق استان سلیمانیه عراق پیشروی حاصل گردید . بسیاری از ارتفاعات سوق الجیشی منطقه در تصرف سلحشوران ایران قرار گرفت . سید محمد به عنوان کمک آر پی جی زن حماسه های به یاد ماندنی از خود خلق کرد و نهایتا از ناحیه پا توسط خصم دون مجروح گردید .
نفر وسط : شهید سید محمد جوادی
با هر مشقتی او را به بیمارستان امام حسین(ع) تهران منتقل و بستری کردند . پس از بهبودی نسبی طاقت ماندن در شهر را نداشت . باز به دلیل نیاز جبهه ها فراخوان عمومی اعلام کردید .
جوادی تاریخ 26/11/1362 برای دومین بار با رزمندگان " طرح لبیک یا خمینی " عازم مناطق عملیاتی در جنوب گردید . شوق دیدار یار داشت و بارها همرزمان می شنیدند که در قنوتش دعای" اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک "را زمزمه می کرد .
عملیات مهم خیبر با رمز یا رسول الله(ص) از تاریخ 3 اسفند لغایت 22 اسفند 1362 در هورالهویزه و شمال بصره بر علیه نیروهای متجاوز ارتش عراق سازماندهی گردید . سید محمد جوادی با اینکه 17 سال بیش نداشت ولیکن با اندیشه های بلند در جزیره مجنون حضور پیدا کرد و از اولین نفراتی که به سوی دشمن بعثی یورش بردند .
پیروزی از آن رزمندگان ایران بود ولی سید مجنون دوست گردید و پس از شهادت ؛ پیکر مطهرش در صحنه درگیری مفقود و گمنام ماند .
14 سال بعد تاریخ 28/4/1376 جنازه اش تفحص گردید و پس از تشیع باشکوه در گلزار شهدای امامزاده محمد(ص) کرج در دل خاک آرام گرفت .
با توجه به علاقه زیادش به نراق و اهلیت خانواده و اقوام ؛ سنگ یادبودی به پاس ایثارگری های شهید توسط شهرداری در گلزار شهدای شهر نراق مد نظر قرار داده شده است .
همچنین سال هاست خیابان منتهی به منزل پدری به نام این شهید از سوی شهرداری کرج مورد توجه قرار گرفته است .
از شهید سید محمد جوادی وصیتنامه موجود نیست ولیکن جمله ای مشهور دارد که خود از وصیت کمتر نیست که مرتب می فرمود :
هر کس لباس بسیج پوشید باید آمادگی برای شهادت داشته باشد .
تهیه و تنظیم : وبلاگ سلحشوران شهر نراق 26/2/1392
سایتتون عالیییییییییییییییییییییه