علی اصغر آقا زمانی شهید نراقی 7 تیر1360 حزب جمهوری اسلامی
تحصیلاتش را ادامه داد تا اینکه وارد دبیرستان شد . در دبیرستان همواره جزو بهترین شاگردان بود و همیشه اخلاق و رفتار وی باعث تحسین می شد . در اواخر دوران دبیرستان به مطالعه کتب مذهبی پرداخت و با شناختی که از اسلام پیدا کرده بود ‚ بطور جدی وارد جریانات سیاسی ، مذهبی شد و با همکاری چند تن از دوستان به تشکیل هئیتهای مذهبی پرداخت و به این ترتیب مبارزه خود را آغاز کرد .
علی اصغر آقا زمانی خواهر زاده من بود . پدرش علی محمد آقا زمانی فرزند عبدالمبین کارمند بانک در تهران بود که تاریخ 26/1/1352 فوت نمود .
به خاطر علقه ای که ایشان و خانواده به زادگاهمان داشتند سختی راه را تحمل کرده و جنازه اش را به نراق انتقال دادند و در اطراف امامزاده سلیمان چند متر بالاتر از گلزار شهدای فعلی به خاک سپردند .
مادرش سرکار خانم ایران قاسمی فرزند میرزامنصور متولد 1310 در شهر نراق می باشد . دارای پنج فرزند هستند که پسرانش علی اکبر متولد 1328 – علی اصغر و علیرضا آقازمانی متولد 1334 می باشند و همچنین دو دختر به اسامی شمسی متولد 1337 و مهناز آقازمانی متولد 1342 نیز خداوند به آنها عنایت نموده است . فرزندانشان به جز آخرین دختر همه در شهر نراق متولد شده اند .
علی اصغر پس از انقلاب با آقای حسن اجاره دار فرزند حسین اهل تهران مدیر مسئول هفته نامه عروه الوثقی در ارتباط نزدیک بود . اجاره دار از شهیدان هفتم تیر ماه 1360 حزب جمهوری می باشد .
آقا دلاور(قهرمان) قاسمی فرزند غضنفر قبل از انقلاب در تهران اشتغال و سکونت داشت . او پسر دایی علی اصغر می باشد . در کوران مبارزه انقلابیون بر علیه رژیم ستم شاهی محمد رضا پهلوی علی اصغر به آقا دلاور که مغازه بافندگی داشت مراجعه می کند و از وی می خواهد یک پلیور مردانه برایش ببافد که روی سینه آن نمایی از حسینیه ارشاد مشخص شود . او می خواسته با این عمل به عنوان علامت شناسایی بین مبارزین شناخته شود .
سال های 1354 – 1355 فشار ساواک شاه بر علیه فعالین زیاد می شود فلذا انقلابیون مجبور می شوند با پوشش های لازم خود را مخفی و فعالیت پنهانی داشته باشند . وی مدتی سبیل چنگیزی می گذاشت تا شناسایی نشود و ارتباط بین محفلی شان لو نرود .
آقا زمانی و محفل مذهبی و انقلابی شان اکثرا پنج شنبه و جمعه ها در کوهنوردی شرکت و آنجا سازماندهی و فعالیت هایشان را برنامه ریزی می کردند .
هفتم تیر ماه 1360 سازمان منافقین دفتر حزب جمهوری اسلامی در تهران را منفجر و باعث شد دکتر بهشتی و 72 نفر از یاران انقلاب مظلومانه به شهادت برسند . یکی از این شهدا علی اصغر آقا زمانی اهل شهر نراق بود .
سرکار خانم ایران قاسمی در خصوص فرزندش اظهار نمود :
تاریخ 6/4/1360 شب هنگام منتظر علی اصغرم بودم تا سرانجام به منزلمان که آن موقع در نظام آباد سکونت داشتیم وارد شد . گفتم مادر کجا بودی که اینقدر دیر کردی ؟ گفت منافقین کور دل آقا سید علی خامنه ای را در مسجد ابوذر تهران ترور کردند . همراه مسئولین کشور بودم که برای ملاقات معظم له جهت عیادت به بیمارستان رفته بودیم . ایشان الحمدالله از ترور زنده ماند و دعا کن زودتر بهبودی اش را حاصل کند .
تاریخ 7/4/1360 فرا رسید و باز منتظرش شدم و از او خبری نشد . از نگرانی تا صبح خوابم نبرد و چشمم به در دوخته شده بود . ساعت شش صبح از رادیو خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران را شنیدم و ساعت هشت اخبار به صورت کامل تر بیان کرد و متوجه شدم فرزند گرانقدرم علی اصغر آقازمانی همراه دکتر سید محمد حسینی بهشتی و بیش از هفتاد دو تن از مسئولین نظام به شهادت رسیده اند .
هنگام دفن جنازه در قطعه 24 بهشت زهرا برای همیشه او را بوسیدم و بوئیدم و اکنون افتخار می کنم که شهید خانواده ما مملکت اسلامی مان و انقلابمان را سر بلند نمود .
جناب آقای یار محمد قاسمی به همراه دوست دیرینش حاج عزیزالله فروغی
همه تروریست ها و بد خواهان راه امام خمینی(ره) به هر بلایی گرفتار شدند ولی هنوز عاملین انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به سزای اعمالشان نرسیده اند . من دوست دارم تا زنده هستم جزای منافقین و از جمله عنصر بد نامشان محمدرضا کلاهی گرفته شود . مگر این شهیدان چه هدفی جز خدمت به کشور و دینشان داشته اند که باید مورد تهاجم تروریستی بد خواهان قرار بگیرند .
از حاج عزیزالله فروغی فرزند ابراهیم که مقدمات ملاقات با جناب آقای یارمحمد قاسمی در تهران را فراهم نمودند صمیمانه تشکر می شود .
با تشکر فراوان از آقای یار محمد قاسمی فرزند میرزا منصور اهل شهر نراق 29/11/1391
وبلاگ سلحشوران شهر نراق سی و دومین سالگرد شهادت علی اصغر آقازمانی و دیگر شهدای حزب جمهوری اسلامی را گرامی می دارد .