در پایان جنگ به اسارت ارتش بعث عراق در آمدیم
آزاده جانباز مرتضی عابدینی
دومین اعزامم اسفند 1366 و شرکت در عملیات والفجر ده در حلبچه عراق بود که از طریق ترکش خمپاره و مواد شیمیایی مجروح و مفتخر به 15 % جانبازی نایل آمدم .
پدرم علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله کارمند شهرداری نراق نیز در حماسه آفرینی های سلحشوران ایران در مقطع عملیات کربلای 5 در زمستان 1365 در جبهه حضور داشت .
پس از اخذ مدرک دیپلم ؛ اوایل بهار 1367 دفترچه دریافت و به خدمت سربازی اعزام گردیدم .
پس از فرا گرفتن دوره عمومی آموزش در هنگ ژاندارمری گردان 207 سازماندهی شدم .
مقرر شد نیمی از سربازی را در مناطق آرام و نیمی را در جبهه سپری کنیم . من به دلیل روحیه بسیجی و استفاده از فرصت جهادی که فراهم شده بود نوبت اول و حضور در جنگ را انتخاب کردم .
دفاع مقدس مردم ایران در مراحل حساس و پایانی قرار گرفته بود . ما شبانه به خطوط مقدم در جبهه حومه شهر زیبدات و پاسگاه شرهانی عراق ماموریت یافتیم . تجهیزات عمده ارتش به عقبه خط منتقل و بیشتر سربازان باقی مانده بودند .
ارتش تا بن مسلح رژیم بعث عراق از فرصت پیش آمده سوء استفاده نموده و اکثر مناطق عملیاتی جبهه های ایران را مجددا به اشغال خود در آورد .
صبح روز 21/4/1367 هنوز 24 ساعت از حضورمان نگذشته بود که در محاصره کامل ارتش عراق قرار گرفتیم و مقاومت کوتاه ما در مقابل پاتک دشمن با تعداد نیروی کم ثمری نداشت .
دشمن منطقه عملیاتی زبیدات و شرهانی را بمباران شیمیایی کرد و به طور ضعیف اثراتش را روی سربازان گذاشت .
من به دلیل تجربه دو نوبت جبهه ماسک ضد شیمیایی زدم و سربازان را ترغیب به این کار کردم . از طرفی ترکش کوچکی نیز خوردم که بعد منجر به عفونت گردید . ولی دیری نپایید که درجه داران متجاوز عراق را بالای سر خود دیدیم و همگی به اسارت گرفتار شدیم .
در پایان جنگ دشمن توانست اسیران زیادی را به آمار خود اضافه کند . از اسیر شدنمان ناراحت بودیم که در استخبارات زبیدات و بغداد قرنطینه و ثبت نام در صلیب سرخ جهانی شروع شد . تعدادی از سربازان نیز پس از اسارت توسط عراقی ها به شهادت رسیدند .
ما چون مجروح بودیم در سوله ای نگهداری تا نهایتا به اردوگاه موصل 3 که اکثرا سرباز بودند منتقل شدیم . شماره کارت اسارت من ........ می باشد و چندین نامه با خانواده ام در شهر نراق مکاتبه کردیم .
هشت روز بعد از اسارت من تاریخ 29/4/1367 پیام استقامت از سوی رهبر کبیر انقلاب آیت الله سید روح الله خمینی(ره) اعلام و 29/5/1367 جنگ خاتمه یافت .
اسارت غربت و مشکلات خاص خودش را داشت و خانواده سختی های بیشماری را برای حفظ ارزش ها تحمل کردند .
لحظه حیاتی و شور انگیز آزادی اسیران و تبادل فی مابین عراق و ایران آغاز شد و تاریخ 25/6/1369 آزاد و به میهن اسلامی بازگشتیم .
آزاده جانباز مرتضی عابدینی فرزند علی اصغر اهل شهر نراق3/6/1392
نور دل حضرت جواد آمده است، میلاد پر افتخار هادی علیه السلام آمد