منظور نگاری اسرای ایرانی در لابلای نوشتن سلام و احوالپرسی نامه ها
موصل شهر کرد نشین در شمال کشور عراق و مرکز اداری استان نینواست .
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض...... قصص 5
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خدمت برادر عزیز و دوست گرامیم(غلام محمد ابوالحسنی) سلام عرض می کنم .
به امید آنکه سلام مرا بپذیرید و خدمت کلیه برادران و آشنایان برسانی . برادران رعیتی (علی رعیتی راد) علی بیگ ( امرالله آمحمدعلی بیگ اهل محلات) کمره ای(شهید قدرت الله کمره ای اهل نراق) کریمی (حسن محمد کریمی اهل مشهد اردهال) فراهانی(سید هاشم فراهانی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محلات) سبزه ای (شهید محمد رضا سبزه ای اهل خاوه اردهال) خراسانی (علیرضا خراسانی اهل محلات) و تمامی برادرانی که به فعالیت مشغولند (مشغول در سپاه محلات) مخصوصا از قول من سلام برسان .
خدمت خانواده محمودی(شهیدان عبدالله و کاظم محمودی ) و دیگر برادران سلام مخصوص برسانید . مادرت (مرحومه طلعت محمودی) و برادرانت و حسین و مرتضی محمودی از قول من دعا و سلام برسان .
کلیه اقوام من و خودت را سلام برسان . برادران زیر و روی شهرداری( زیر شهرداری یعنی گلزار شهیدان نراق و روبروی شهرداری یعنی دوستان فعال بسیج) را سلام مخصوص برسانید .
از قول من به آن مکان (گلزار شهیدان نراق) که می روید یادی از نام جاودانه آنها کرده و نیز در مورد روبروی شهرداری(بسیج نراق) که آیا به قوت خود باقی یا تغییراتی کرده است برایم بنویسید .
آزاده جانباز قدرت الله ایزدی
برادر عزیزم ایزدی(اسیر قدرت الله ایزدی) خدمت شما سلام می رساند . اما ما تقریبا در تاریخ 25/3/1361 از احمد( اسیر احمد ابوالحسنی) جدا شدیم و او در عنبر (محل نگهداری اسرای ایرانی در شهر الانبار) و ما را به موصل (اردوگاه اسرای ایران) آوردند . و در این چند ماه خبری از ایشان ندارم .
از اینکه نمی دانم لااقل یک دعا و سلامی برای شما بفرستم معذرت می خواهم . هر چند که شما با رعیتی(پاسدار علی رعیتی راد) فرق نمی کنید . و دیگر برادران که تاکنون حدود 5 یا 6 نامه نوشته ؛ تنها یک جواب برایم آمد . اما عالی بود که در مورد سالن زینب و عروسی(آمار شهیدان نراق در محمل شرکت در عروسی در سالن ذکر شده) و بعضی از زحمتکشان که فعالیت دارند نوشته بود .
و از سلامتی تمام شما برادران با اطلاع گشتم و خیلی خوشحال شدم .
غلام محمد جان(محمد ابوالحسنی)
آرزو دارم آنگونه که خود احساس می کنی برایم مسایل را بنویسی . و سلام مرا را نیز خدمت کلیه آشنایان برسانی . علاوه بر عروسی(ارائه آمار) در مورد فوتبال و نتایج مسابقه ها(وضعیت جنگ و شکست و پیروزی های جبهه) را نیز برایم بنویس .
زیرا که من خیلی علاقه دارم . وقتی که در نامه ای از بچه های محلات نام یک نفر مثل کاظم (سردارشهید کاظم محمودی) و مندعلی(شهید مندعلی نباتی) برایمان آمد با تاثر و عجیب در فکر فرو می روم که چرا در نامه من نوشته نشده بود . (برای حفظ روحیه اسرا عموما آمار شهدا را در نامه با تاخیر اعلام می کردند ) .
من در اکثر نامه هایم اشاره کرده ام که از وضع بچه ها( رزمندگان و افرادی که شهید می شوند) برایم بنویسید . ولی تا کنون درست خبر ندارم که قاسم جعفری(شهید) – عضایی – حسین نباتی – سبزه ای(شهید محمد رضا سبزه ای) و... کجایند . و در چه وضعیتی شما به سر می برید ؟
تنها یک نامه برادر رعیتی( پاسدار علی رعیتی راد) و دو نامه هم از محمد رضا بیابانگرد( برادر شهید ابوالفضل) بود که تقریبا برایم نوشته بود که تعداد برادران 18 نفر است (آمار شهیدان نراق تا ابتدای سال 1362)
اما نمی دانم چه کسانی هستند و در آخر علاوه بر اینکه باز هم از شما معذرت می خواهم که نتوانستم برایت نامه بنویسیم . من می خواهم که نامه بنویسی که احمد(برادرش احمد ابوالحسنی در اردوگاه عنبر) چه می نویسد . و از وضع خودتان ؛ وضع ما هم که برای شما کاملا روشن است(اوضاع خیلی قمر در عقرب است و اذیت می کنند) .
عباس باقری 5/2/1362