سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

صدای گرم مادرمان بتول رزاقی نراقی از نفس افتاد

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۲، ۱۲:۴۴ ب.ظ

قبل انقلاب که عباس باقری وارد فعالیت های علنی بر علیه رژیم ستم شاهی پهلوی گردید بیشترین آسیب متوجه خانواده اش شد .


http://www.8pic.ir/images/32083281002405142135.jpg
عباس باقری در جوانی

به گونه ای که در اولین سال پیروزی انقلاب مردمی امام خمینی(ره) مقابل منزل بدترین توهین و ناسزاها متوجه مادرش گردید .
او به پشتیبانی از پدر و به ویژه مادرش که زن فداکار و قهرمانی بود حرکت را آغاز کرد .

img_2090.jpg
    مرحومه  حاجیه خانم بتول رزاقی

 شروع تحصیلی مهر ماه 1358 عده ای جوان پر شور و انقلابی اولین انجمن اسلامی دبیرستان عباس معصومی را همزمان با کتابخانه(کتاب های پاکسازی شده) این محیط آموزشی را راه اندازی نمودند . عباس به وسیله انتخابات صورت گرفته مسئولیت انجمن و کتابخانه را به عهده گرفت . بقیه همکارانش بعدا در جنگ شهید و مجروح شدند .



http://www.8pic.ir/images/46776343242120946537.jpg

تاریخ 5/آذر/1358 به فرمان رهبر کبیر انقلاب بسیج مستضعفین تشکیل شد . عباس و دوستانش بسیجی شدند و حفاظت از شهر را بر عهده گرفتند . 10/مرداد/1360 نیز در مقرشان که به درمانگاه صفایی مشهور بود مستقر شدند .

 http://www.8pic.ir/images/56294486573950236474.jpg
آزاده جانباز حاج عباس باقری
اواخر آذر ماه 1359 پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی در میدان شهر نراق کتاب فروشی به نام شهید مطهری بازگشایی کرد و عده ای از جوانان بسیجی از جمله عباس این مکان را پاتوغ مذهبی خود دانستند . در همین مکان سیلی بر گوششان نواخته شد تا بلکه از راه پاک رهبر عظیم الشانشان دست بر دارند .



آخرین روز شهریور 1359 جنگ هشت ساله ای توسط ارتش عراق و به پشتیبانی جهانیان بر ایران اسلامی تحمیل شد . حدود بهمن ماه عده ای از نراق و دلیجان به پادگان منظریه قم اعزام شدند تا برای ارسال مهمات به سرحدات کشور عزیزمان مساعدت نمایند . جوانی که به همراه مسن ترها در این ماموریت دو هفته ای حضور داشت عباس بود .

img_4343.jpg

               باقری در کنار مادر بزرگوارش

اواخر اردیبهشت 1360 عباس و دوستانش در پدافندی عملیات فرمانده کل قوا خمینی روح خدا در جبهه دارخوین شرکت داشتند .

اعزام بعدی ایشان و همرزمانش اوایل آبان 1360 بود که عباس طی پدافندی عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان در جبهه محمدیه از ناحیه چشم مجروح و ابوالفضل بیابانگرد و مصطفی طالبی نیز زخمی شدند .

جبهه بعدی عباس شرکت در عملیات بزرگ و غرور آفرین فتح المبین بود که وی تاریخ 2/1/1361 پس از مجروحیت سخت به همراه قدرت الله ایزدی و احمد ابوالحسنی اسیر نیروهای متجاوز عراق گردیدند . هشت سال بدین منوال با مقاومت سپری شد .



                                                                                                                                   

فرزند دیگر خانواده به نام تقی باقری از سال 1361 عضو بسیج و سپاه شد و راهی جبهه های نور علیه ظلمت گردید . آبان 1361 طی عملیات محرم در عین خوش موسیان و آذر 1366 در پدافندی خط شلمچه مجروح گردید و به خیل جانبازان پیوست .


hj.jpg    
               تقی باقری


فرزندان دیگر علی و قنبر نیز در پشتیبانی از دفاع مقدس و مواظبت از خانواده در نبود دو رزمنده و اسیرشان مساعدت داشتند . حتی دو دختر این خانواده مساعدت های زیادی به روند پیشرفت جنگ و مواظبت از پدر و مادرشان انجام دادند .



image6695.jpg
              
قنبر باقری
تاریخ 3/11/1365 داماد خانواده به نام غیاث عابدی طی عملیات کربلای پنج با داشتن شش فرزند در جبهه شلمجه به شهادت رسید .



و افراد دیگر و فعالیت های دیگر این خانواده یا طایفه ادامه داشت .

این توضیحات مختصر که هر کدام به اندازه ای کتابی قابل طرح و وصف است برای پدری به نام حاج حسینعلی باقری و مادری به نام حاجیه خانم بتول رزاقی اتفاق افتاده است .

img_2599.jpg   img_4347.jpg

         حاج حسینعلی باقری                                   مرحومه  حاجیه خانم بتول رزاقی       


یعنی این پدر و مادردارای چه وسعت دل و روحیه باید باشند که این همه مقاومت و بردباری را تحمل کنند ؟ فرزندی که یک شب از منزلش دور است مادرش تا صبح خواب به چشم ندارد و دلواپس است . ولی این مادر مومنه چگونه این همه مصیبت بر فرزندانش را به خاطر عشق به امام خمینی(ره) و حفظ مملکت تحمل کرد تا کشورمان همچنان سر بلند بماند .

.jpg    http://www.8pic.ir/images/09695413152024992086.jpg

شاید یکی از روزهای خوش و زیبای پدر و خصوصا مادر تاریخ 29/5/1369 بود که عباسشان پس از هشت سال مقاومت دلیرانه در اسارتگاه رژیم عراق به ایران و نراق بازگشت و در آغوش خانواده جای گرفت .


مادر سختکوش و با وفا تحمل جثه لاغر و نحیف شده عباس در عراق را تحمل نمی کرد و با غذاهای مقوی عزیزش را مثل سابق قوی ساخت تا از راه ولایت عقب نماند و ثابت قدم باشد .

picture 305.jpg

ولی مدتی بود مادر خسته و کوفته روزگار گردیده و این فرزندان هستند که مشارالیها را باید تکریم کنند . پرستاری و قربان صدقه مادر را عشق دانسته و توفیق الهی می دانند . سرانجام صبح یکشنبه تاریخ 26/8/1392 نفس های گرم حاجیه خانم بتول رزاقی از نفس افتاد و ما را داغدار و غمناک کرد .

img_2090.jpg

شاید توانسته باشیم منظورمان از زجر و سختی یک مادر را به تصویر بکشیم .کم لطفی و بی انصافی است اگر قدر این زحمات طاقت فرسا را نداشته باشیم و شاکر نگردیم . 

حق این است الطاف و کوشش آزادگان سرافراز و جانبازان و سلحشوران شهرمان را دانسته و آنان و خانواده هایشان را تکریم کنیم .

img_4343.jpg

وبلاگ سلحشوران شهر نراق


۹۲/۰۸/۳۰
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook