ستاره خانم خادم 20 ساله بقعه بی بی زبیده خاتون شهر نراق
حدود هفتاد هشتاد سال پیش مثل حالا جاده درست و حسابی بین مسافت هفت کیلومتری نراق و زبیده خاتون وجود نداشت و کاملا خاکی و حتی مال رو بود .
نمای
قدیمی حرم مطهر بی بی زبیده خاتون شهر نراق
زنی
به نام ستاره اهل کرجار اردهال(مهدی آباد اردهال کنونی) خادم بقعه بی بی زبیده
خاتون شهر نراق بود . مدت بیست سال ستاره خانم در تمام شرایط جوی و آب و هوایی تک
و تنها در بقعه حضور داشت و بعضا به راز و نیاز می پرداخت .
حتی
بعضی ها گفته اند اواخر عمر کمی بینایی اش ضعیف گشته بود . آب آشامیدنی خودش را از پایین زیارتگاه و پای
چشمه به وسیله کوزه بر می داشت که هنوز آثاری از چشمه و سلخ وجود دارد .
حرم
مطهر بی بی زبیده خاتون شهر نراق – 1392
رعیت و چوپانان نراق و سینقان و حومه طعام این زن مومنه از جمله ماست ؛ شیر و نان را تامین می کردند . هیچی هم که نبود نان خشک و خوشمزه بهترین غذای ایشان بود .
اتاق
اولی در هنگام ورود به زیارت مربوط به ستاره بود . وقتی هم فوت کرد در زبیده خاتون
دفن گردید
. ستاره
خانم فرزندی به نام علی اکبر داشت که به اکبر ستاره مشهور بود .
علی اکبر پیشخدمت آقا طوقان یوسفی یا فرزندش محمد یوسف خان یوسفی بود . روزی اکبر با قاطر از نراق به کاشان بار و آذوقه اربابش را برد تا از آنسو نیز مواد مورد نیاز بیاورد که قاطر در کاروانسرای کاشان به عللی فوت می کند .
اکبر
ناچارا به اربابش آقای یوسفی تلگراف می زند و مختصر پیغام می دهد و منتظر تکلیف می
شود .
متن
پیغام:
:اکبر به کاشان؛ اسبش تصدق! تکلیف معین؟
ارباب
از سر ناراحتی جواب تلگراف را می دهد که اکبر هم بره پیش دست و پا پدرش و همان
قاطر .
آقای ابراهیم عضایی فرزند ماشاءالله اهل شهر نراق 7/5/1392