علی اکبر بیابانگرد مرد همیشه خندان نراق و شرکت در دفاع مقدس
دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۱۲ ق.ظ
پسر عمویم ابوالفضل بیابانگرد دومین روز نوروز 1361 طی عملیات فتح المبین به شهادت رسید . خانواده ما پیرو راه شهید بزرگوار و شرمسار خون مقدسش می باشیم .
مرحوم علی اکبر بیابانگرد
پدرم آقای علی اکبر بیابانگرد فرزند حسن متولد 1315 در شهر نراق بود و شوخ طبعی و اخلاق نیکویش همچنان ورد زبان اهالی می باشد .
تاریخ 11/11 1365 که مرحله دوم سپاهیان محمد(ص) به جبهه اعزام می شدند شهر مملو از شور و عشق و معنویت شده بود .
مرحوم بیابانگرد در کنار حاج آقا مهدیزاده نراقی
نیروهای زیادی از بسیج شهر نراق از میان جمعیت حاضر که اسپند دود کرده و فرزندانشان را از زیر قرآن عبور می دادند راهی جبهه گردیدند .
تاریخ 11/11 1365 که مرحله دوم سپاهیان محمد(ص) به جبهه اعزام می شدند شهر مملو از شور و عشق و معنویت شده بود .
مرحوم بیابانگرد در کنار حاج آقا مهدیزاده نراقی
نیروهای زیادی از بسیج شهر نراق از میان جمعیت حاضر که اسپند دود کرده و فرزندانشان را از زیر قرآن عبور می دادند راهی جبهه گردیدند .
پدرم در
سن 50 سالگی به فرمان مقتدایش آیت الله سید روح الله خمینی(ره) رهبر کبیر
انقلاب پیشانی بند بر روی پیشانی و عَلمی بر دوش به عنوان پرچمدار غافله در
جلوی صفوف بسیجیان با هیجان وصف ناپذیر و روحیه بخش حرکت می کرد و جملگی
شعار می دادند :
لبیک یا خمینی لبیک یا حسین است .
پدرم به علت کهولت سن و عدم توان رزمی به مدت دو ماه در واحد آشپزخانه و تدارکات حضرت معصومه(س) در شهر اهواز مرکز استان جنگی خوزستان سازماندهی گردید . این مکان طعام روزمره رزمندگان را تهیه و تامین می کرد .
پیر غلام ابا عبدالله الحسین(ع) مرحوم علی اکبر بیابانگرد
66 سال عمر پر از زحمت و کوشش و سختی آقای علی اکبر بیابانگرد به سر آمد و سرانجام تاریخ 8/8/1381 بدرود حیات گفت و پس از مراسم تشیع و تدفین با حضور مردم و خانواده در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردید .
پدرم به علت کهولت سن و عدم توان رزمی به مدت دو ماه در واحد آشپزخانه و تدارکات حضرت معصومه(س) در شهر اهواز مرکز استان جنگی خوزستان سازماندهی گردید . این مکان طعام روزمره رزمندگان را تهیه و تامین می کرد .
پیر غلام ابا عبدالله الحسین(ع) مرحوم علی اکبر بیابانگرد
66 سال عمر پر از زحمت و کوشش و سختی آقای علی اکبر بیابانگرد به سر آمد و سرانجام تاریخ 8/8/1381 بدرود حیات گفت و پس از مراسم تشیع و تدفین با حضور مردم و خانواده در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردید .
سرکار خانم عفت اشرفی
مادرم سرکار خانم عفت اشرفی فرزند حسین با اشک و حسرت آن روزهای گرانقدر را یاد می آورد و اظهار می کند خوشحال هستیم که قطره ای از دریای بی کران دفاع مقدس شامل زندگی و خانواده ما هم گردید .
مادرم سرکار خانم عفت اشرفی فرزند حسین با اشک و حسرت آن روزهای گرانقدر را یاد می آورد و اظهار می کند خوشحال هستیم که قطره ای از دریای بی کران دفاع مقدس شامل زندگی و خانواده ما هم گردید .
علی بیابانگرد فرزند علی اکبر اهل شهر نراق 30/7/1390
۹۲/۱۰/۳۰
عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست ........
روحش شاد و یادش گرامی .