علیرضا قجری انقلابیِ گری شجاع بود و ترس از مامورین شاه نداشت
فرزندم علیرضا قجری در شجاعت کم نظیر بود . سرش را برای مقدساتش خصوصا رهبرش آقا سید روح الله خمینی(ره) می داد . ژاندارم های پاسگاه ژاندارمری نراق هم از دست فعالیت های او به ستوه آمده بودند .
شهید علیرضا قجری
شبی دو مامور پاسگاه به درب منزلم آمدند و علیرضا را تحویل دادند . گفتند این پسرت را مواظبت کن . به دیوارهای نراق شعار مرگ بر شاه نوشته و حتی به تابلوی پاسگاه هم رحم نکرده است . سرش به خطر است اجازه نده هر کاری را انجام دهد .
بنده هم گفتم فقط فرزند من این شعار را نمی دهد ؛ سراسر کشور یک صدا مرگ بر شاه می گویند . مامورین ناراحت شدند و گفتند حاج آقا شما هم که داری همین مطالب را می گویی . علیرضا گفت من از این ها نمی ترسم و مبارزه می کنم تا شاه سرنگون شود .
آذر 1357 محرم بود . یک پرچم قرمز رنگ تهیه کرد و بر بلندای مناره مسجد جامع نراق نصب کرد . مامور پاسگاه ژاندارمری آمد و اشکال گرفت و پرچم را پایین آوردند .
علیرضا دست بردار نبود سریع پرچم قرمز رنگ دیگری تهیه کرد و مجددا برد و همانجا بالای مناره مسجد به اهتزاز در آورد .
شهید علیرضا قجری شهید احمد صفری
این سر و قلب عشق حسینی داشت . شب عملیات بیت المقدس صحنه را به گونه ای می بیند که اسلام را مقابل کفر جهانی قرار گرفته و لذا به شوهر خواهرش حاج احمد صفری (شهید) می گوید آمده بودم دستانم را در راه رضای خدا بدهم ولی اینجا نیاز هست سر دهم و تاریخ 17/2/1361 در سن 22 سالگی ملکوتی و به شهادت رسید .
حاج سلطانعلی قجری فرزند رحمان اهل شهر نراق 21/11/1390