رهبر کبیر انقلاب ملاک فعالیت هایم بود و به او عشق می ورزیدم
14 ساله بودم که از سال 1352 الی 1357 وارد حوزه علمیه شهر قم شدم .
غلامحسین حیدری
با طلبه های زادگاهم شهر نراق مثل میرزاعلی رمضانی ، علی محمد حیدری ، علی اکبر حیدری ، محمد فروغی و سید حسین باشی هم کلاس و با بعضی از آنها در مدرسه رضویه هم حجره بودم .
از بین این دوستان معترض بودند که چرا بنده ضمن مطالعه کتاب های گوناگون کتاب های دکتر علی شریعتی را مطالعه می کنم . چون در حوزه درس می خواندم به شیخ حسین مشهور هستم . بعد انقلاب هم که پاسدار و در دفاع مقدس مجروح گردیدم .
در بحبوبه انقلاب و مشخصا نیمه اول سال 1357 قبل از سخنرانی حجت الاسلام عبدالحسن محمودی بهبهانی امام جماعت نراق پا منبری می رفتم و سخنرانی می کردم . حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب ملاک فعالیت هایمان بود و به او عشق می ورزیدم . اوج این فعالیت ها در محرم 1357 که از 10/9 لغایت 20/9/1357 بود .
نوزده و بیستم آذر ماه 1357 یعنی تاسوعا و عاشورای حسینی روزهای تاریخی و سرنوشت ساز انقلاب رقم خورد . امت شهر نراق مثل مردم سراسر کشور در مراسم سوگواری سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) همزمان با عزاداری به راهپیمایی بر علیه حکومت محمدرضا شاه پرداختند . سقوط پهلوی در شیب تند قرار گرفته بود .
شیخ حسین در سالهای دفاع مقدس
مشهور ترین نوحه ای که بنده با صدای بلند می خواندم و مردم مبارز نراق جواب می دادند عبارت بود از :
کاخت کنم زیر و زبر یابن مرجانه
ای
ظالم بیدادگر یابن مرجانه
ای
دشمن دین و بشر یابن مرجانه
تا
کی تو داری شور و شر یابن مرجانه
مردم
تو را لعنت کنند یابن مرجانه
هر
روز و شب تا به سحر یابن مرجانه
حسین حیدری فرزند غلامحسین اهل شهر نراق 18/11/1391