پاشنه گیوه هایم را ور کشیده و به تظاهرات ضد شاه می رفتم
سال 1357 سیزده ساله بودم . اولین تظاهرات ضد طاغوت پهلوی در نراق شب ها صورت گرفت . آغاز حرکت نیز از مقابل مسجد جامع بود.
عباس
حیدری
اوج خروش انقلابی مردم ایام
محرم خصوصا دهه اول آن از تاریخ 10/9/1357 لغایت 20/9/1357 بود . روز تاسوعا و
عاشورا فریاد نراقی ها در هیئت های مخصوص به خود بر علیه دیکتاتوری محمد رضا شاه
تماشایی و غوغایی بر پا کرد .
آن
روزها رسم بود مردم به شهرها و روستاهای هم می رفتند و از اقدامات هم بر علیه
حکومت ستم شاهی پشتیبانی و با هم پیمان می بستند .
پاسگاه ژاندارمری شهر در مقابل اراده امت کاری از دستش بر نمی آمد . بیشترین نگرانی و مشکل من پدرم آقای حسن حیدری فرزندنصرالله(1310 - 1371) بود . ایشان بعضی موقع ها اجازه نمی داد تا در راهپیمایی ها شرکت کنم و مخالفت می ورزید .
محمد رضا در کنار
پدرش عباس حیدری
وقتی
می دید من هم ادای احترام می کنم و هم به فعالیت هایم ادامه می دهم چاره ای
اندیشید .
شب
هایی که تظاهرات بر پا بود کفش هایم که عموما گیوه بود را قایم می کرد تا من
نتوانم به بیرون منزل بروم .
خبر
نداشت من بزرگ شده بودم و گیوه های خودش به پایم اندازه می شد . پاشنه گیوه ها را
ور کشیده و همزمان با سایر مردم به تظاهرات ضد شاه می رفتم .
عباس حیدری فرزند
حسن اهل شهر نراق23/08/1392